۴۰۳) وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ

ترجمه

و کسی که بکوشد پس تنها برای خود می‌کوشد. بدرستی که خداوند حتماً از عالمین بی‌نیاز است.

نکات ترجمه

«الْعالَمين»

«عالَم» از ماده «علم» است و درباره این ماده، و نیز اینکه «عالَم» چه معنا و خاستگاهی دارد، در جلسه۲۲۲ توضیح داده شد. (http://yekaye.ir/2-baqare-032/).

همچنین در جلسه۳۶ اشاره شد که اگرچه بسیاری از مترجمان «العالَمین» را به «جهانیان» ترجمه کرده‌اند و این ترجمه غلط نیست؛ اما ترجمه آن به «جهان‌ها» چه‌بسا دقیق‌تر باشد (http://yekaye.ir/fateha-alketab-1-2/) ؛ و با توجه به امکان استعمال یک لفظ در چند معنا، چه‌بسا در اغلب کاربردهای این آیه هر دو معنا مد نظر بوده باشد.

لازم به ذکر است که «الْعالَمين» چون صیغه جمع است که «الـ» بر روی آن وارد شده، دلالت بر شمول می‌کند؛ یعنی مقصود از آن «همه جهان‌ها» یا «همه جهانیان» است.

حدیث

۱) فضیل بن عیاض می‌گوید: از امام صادق ع در مورد جهاد سوال کردم که آیا سنت [= مستحب] است یا فریضه [= واجب]؟

فرمود: جهاد بر چهار وجه است: دوتای آن واجب است و دو تا مستحب، که تنها همراه با آن واجب، اقامه می‌گردد.

اما یکی از آنها که واجب است مجاهده شخص است در قبال معصیت خداوند عز و جل که این از بزرگترین جهادهاست؛

ودیگری جهاد با آن کسانی از کافران است که در برابر شمایند [= با شما می‌جنگند].

اما جهادی که سنت [مستحب] است و بدون همراهی با واجب، اقامه نمی‌شود؛ این است که جهاد با دشمن بر تمام امت واجب است و اگر جهاد را ترک کنند عذاب بر آنها خواهد آمد؛ و این از جنس عذاب‌های امت است [= عذابی که همه امت را در بر می‌گیرد] ؛ اما برای خود امام بتنهایی، که همراه با امت در مقابل دشمن بیاید و با آنها جهاد کند، این بر او مستحب است [ظاهرا یعنی حضور برای جهاد با دشمن بر همه افراد واجب (کفایی) است؛ اما حضور در میدان جنگ برای شخص امام مستحب است، نه واجب؛ چون چه‌بسا لازم باشد او در پشت جبهه بماند که مردم را بسیج کند و تدارکات لازم را تهیه کند و …]

و جهاد دیگری که مستحب است، هر سنت نیکویی است که شخصی آن را برپا دارد و برای برپاداشتن و به ثمر رساندن و احیای آن مجاهده کند؛ که عمل و تلاش در راه آن از برترین اعمال است؛ چرا که احیای سنت است؛ و رسول خدا فرمود: هر کسی سنت حسنه‌ای را پایه‌گذاری کند، برای اوست اجر آن و اجر هر کسی که تا روز قیامت بدان عمل کند بدون اینکه از اجر خود آنها چیزی کم شود.

الكافي، ج‏۵، ص ۹؛ الخصال، ج‏۱، ص۲۴۰

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ عِيَاضٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْجِهَادِ سُنَّةٌ أَمْ فَرِيضَةٌ؟

فَقَالَ الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَوْجُهٍ فَجِهَادَانِ فَرْضٌ وَ جِهَاد سُنَّة لَا يُقَامُ إِلَّا مَعَ الْفَرْضِ؛

فَأَمَّا أَحَدُ الْفَرْضَيْنِ فَمُجَاهَدَةُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهَادِ؛

وَ مُجَاهَدَةُ الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ فَرْضٌ.

وَ أَمَّا الْجِهَادُ الَّذِي هُوَ سُنَّةٌ لَا يُقَامُ إِلَّا مَعَ فَرْضٍ فَإِنَّ مُجَاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلَى جَمِيعِ الْأُمَّةِ وَ لَوْ تَرَكُوا الْجِهَادَ لَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ وَ هَذَا هُوَ مِنْ عَذَابِ الْأُمَّةِ وَ هُوَ سُنَّةٌ عَلَى الْإِمَامِ وَحْدَهُ أَنْ يَأْتِيَ الْعَدُوَّ مَعَ الْأُمَّةِ فَيُجَاهِدَهُمْ؛

وَ أَمَّا الْجِهَادُ الَّذِي هُوَ سُنَّةٌ فَكُلُّ سُنَّةٍ أَقَامَهَا الرَّجُلُ وَ جَاهَدَ فِي إِقَامَتِهَا وَ بُلُوغِهَا وَ إِحْيَائِهَا فَالْعَمَلُ وَ السَّعْيُ فِيهَا مِنْ أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ لِأَنَّهَا إِحْيَاءُ سُنَّةٍ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْ‏ء.

 

۲)  از امام رضا ع درباره «عُجب»ی که عمل را فاسد می‌کند سوال شد، فرمودند:

عُجب [= خودبزرگ‌بینی] درجاتی دارد؛ از جمله آنها این است که بنده‌ای عمل بدش در دیه‌اش زینت یابد و حساب کند که کار خوبی کرده است؛ و از جمله آن که بنده‌ای ایمان آورد و بر خداوند منت بگذارد، در حالی که خداست که بر او منت دارد.

الكافي، ج‏۲، ص۳۱۳؛ تحف العقول، ص۴۴۴

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَّالِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُجْبِ الَّذِي يُفْسِدُ الْعَمَلَ؟

فَقَالَ: الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يُزَيَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَيَرَاهُ حَسَناً فَيُعْجِبَهُ وَ يَحْسَبَ أَنَّهُ يُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَن‏.

 

۳) از امام صادق ع از پدرانشان، از امیرالمومنین ع روایت شده است:

بدرستی که برای شخص مسلمان سه دوست صمیمی هست:

دوستی که می‌گوید من با توام در زندگی و مرگ؛ و آن عملش است؛

و دوستی که می‌گوید من با توام تا زمانی که بمیری؛ که آن اموال اوست، که وقتی بمیرد، مال ورثه می‌شود؛

و دوستی که می‌گوید من با توام تا در قبرت، و آنجا تنهایت می‌گذارم؛ و آن فرزندانش هستند.

الأمالي( للصدوق)، ص۱۰۸

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَمِّي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الْقَاسِمِ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع:

إِنَّ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ ثَلَاثَةَ أَخِلَّاءَ:

فَخَلِيلٌ يَقُولُ لَهُ أَنَا مَعَكَ حَيّاً وَ مَيِّتاً وَ هُوَ عَمَلُهُ؛

وَ خَلِيلٌ يَقُولُ لَهُ أَنَا مَعَكَ حَتَّى تَمُوتَ وَ هُوَ مَالُهُ فَإِذَا مَاتَ صَارَ لِلْوَرَثَةِ؛

وَ خَلِيلٌ يَقُولُ لَهُ أَنَا مَعَكَ إِلَى بَابِ قَبْرِكَ ثُمَّ أُخَلِّيكَ وَ هُوَ وَلَدُهُ.[۱]

تدبر

۱) «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ»

هرکس هر تلاشی انجام دهد، تنها و تنها برای خودش است.

در واقع، وقتی ما می‌گوییم این کار را «برای خدا» انجام می‌دهیم؛ در حقیقت،‌ یعنی برای خودمان انجام می‌دهیم.

به تعبیر دقیقتر، ما در حالت عادی می‌گوییم برخی کارها را «برای خودمان» انجام می‌دهیم و برخی کارها را «برای خدا»؛‌

اما وقتی پرده‌های غیب کنار زده شود، معلوم می‌شود تمام آنچه برای خدا انجام داده‌ایم، برای خودمان بوده؛ و تمام آنچه ظاهرا برای خودمان انجام داده‌ایم، برای شیطان و نفس اماره و … بوده، و برای ما از آن جز وزر و وبالی باقی نمانده است.

 

۲) «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ»

«عالمین» هم به معنای جهانیان می‌تواند باشد، و هم به معنای «جهان‌ها»؛ که با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا ممکن است هر دو جداگانه مد نظر بوده باشد.

الف. اگر به معنای «جهانیان» باشد؛ آنگاه آیه می‌خواهد بفرماید خداوند از همه انسانها بی‌نیاز است و هیچکس با هیچکاری، هیچ نفعی به خدا نمی‌رساند؛ که این مطلب ثمره اخلاقی دارد:

ثمره اخلاقی

با انجام کارهای خوب، فکر نکنیم منتی بر خدا داریم. (حدیث۲)

 

ب. اگر به معنای «جهان‌ها» باشد؛ آنگاه چه‌بسا آیه می‌خواهد بفرماید که خداوند فوق همه جهان‌هاست و همه به او وابسته‌اند و او به هیچ چیز وابسته نیست؛ یعنی یک برهان فلسفی است و ثمره اعتقادی دارد.

تحلیل فلسفی

همه موجودات، و بلکه همه واقعیات عالَم جهانمندند، یعنی اولا درون یک [یا چند] جهان می‌باشند؛ و ثانیا ارتباطات عرضی با سایر موجودات جهان خود دارند؛ که وجود این رابطه‌ها دلالت دارد بر موجودی فرارابطه (توضیح بیشتر در جلسه۳۹۶، تدبر۵ http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-38/)

پس خداوند فوق همه جهانها و بی‌نیاز از همه جهان‌هاست. او در همه جهانها حضور دارد، اما نه حضوری در عرض سایر اشیاء؛ لذا او را نمی‌توان سومین در میان سه نفر دانست («لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَة» مائده/۷۳ ؛ «لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ» نساء/۱۷۱) ؛ بلکه او چهارمینِ هر سه‌نفری است («ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ» (مجادله/۷).

بدین جهت است که هیچکس نمی‌تواند هیچ سود و زیانی به او برساند؛ و او از همه بی‌نیاز است.

این غنی بودن خداوند در ادبیات فلسفی اسلامی به عنوان «واجب‌الوجود» بودن او مطرح شده است. (توضیح در جلسه۳۹۶، تدبر۴ http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-38/)

تمثیل

شما شهری پر از آدم‌ را در ذهن خود تصور کنید و آنها را به گفتگو با هم وادار سازید. آیا شما خودتان هم یکی از آنهایید؟ یا شما چنان فوق آنهایید که هیچگاه نمی‌توانند شما را در عرض خودشان بشمرند. بودن آنها و رابطه داشتن آنها، صددرصد وابسته به شماست؛ اما شما هیچ وابستگی بدانها ندارید.

تحلیل تخصصی فلسفی

لایب‌نیتس، ریاضیدان و فیلسوف برجسته غربی،‌بحثی تحت عنوان «جهان‌های ممکن» دارد. از منظر او بی‌نهایت جهان ممکن واقعا در کار است، اما از اینها، فقط یک جهان ممکن، موجود شده است؛ و خداوند واقعیتی است که در همه جهان‌های ممکن حضور دارد. پس او به هیچ جهانی وابسته نیست، برخلاف هر واقعیت دیگری که در برخی از جهان‌های ممکن هست و در برخی نیست؛ پس به جهان ممکن خود وابسته و نیازمند است.

 

۳) «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ»

هم «إن» و هم «لـ» برای تاکید است؛ یعنی: حتما حتما خداوند از عالمین بی‌نیاز است.

بی‌نیازی خداوند از همه چیز، یکی از امور یقینی در تعالیم اسلامی است؛ و این «همه چیز» هیچ قیدی ندارد؛ یعنی خداوند نه‌تنها از انسانها و غذا و همسر و … بی‌نیاز است؛ بلکه از زمان و مکان و جسم و ابزار و … هم بی‌نیاز است؛ بلکه در نگاهی عمیق‌تر، او حتی از حیثیت و رابطه و نسبت و صفت و … هم فراتر است

ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم       وز هر چه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم

مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر        ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‌ایم

http://ganjoor.net/saadi/golestan/dibache/

 


[۱] .شاید بتوان این روایات را هم به نحوی مرتبط با این آیه دانست:

ابْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَزَّازِ عَنْ مُوسَى بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ ثُمَّ قَالَ ص أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْه‏ (الأمالي( للصدوق)، ص۴۶۷؛ الكافي، ج‏۵، ص۱۲)

وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّيرَانِ فَمَهِّدُوهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ فَمَثَلُ أَحَدِكُمْ يَعْمَلُ الْخَيْرَ كَمَثَلِ الرَّجُلِ يُنْفِذُ كَلَامَهُ يُمَهِّدُ لَهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُون‏ (إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏۱، ص۷۵)

بِإِسْنَادِ أَخِي دِعْبِلٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ لِخُثَيْمَةَ أَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّا لَا نُغْنِي عَنِ اللَّهِ شَيْئاً وَ أَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّهُ لَا يُنَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ أَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَيْرِهِ وَ أَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّهُمْ إِذَا قَامُوا بِمَا أُمِرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ‏ يَوْمَ الْقِيَامَة (أمالي الطوسي، ج۱، ص۳۸۰).

قَالَ عَلِيٌّ ع قَالَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ يَا عِبَادِي اعْبُدُونِي فِيمَا أَمَرْتُكُمْ وَ لَا تُعَلِّمُونِّي مَا يُصْلِحُكُمْ فَإِنِّي أَعْلَمُ بِهِ وَ لَا أَبْخَلُ عَلَيْكُمْ بِمَصَالِحِكُم‏  (التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص۳۲۸)

Visits: 37

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*