۴۹۷) قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغينَ

ترجمه

گفتند ای وای بر ما، که ما سرکش بوده‌ایم.

نکات ترجمه

«طاغينَ»

«طاغی» اسم فاعل از ماده «طغی» است که این ماده در اصل به معنای تجاوز و سرکشی و عبور از حد دارد. درباره این ماده قبلاً در جلسه ۱۳۹ (http://yekaye.ir/az-zumar-039-17/ ) بحث شد.

حدیث

۱) از امام باقر ع روایت شده است:

هنگامی که شکم پر شود طغیان می‌کند.

الكافي، ج‏۶، ص۲۷۰

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:

إِذَا شَبِعَ الْبَطْنُ طَغَى.

 

۲) حضرت امیر ع در روایتی طولانی به ریشه‌های و شاخه‌های نفاق اشاره کرده‌اند که متن کامل آن حدیث در جلسه۴۳۱ گذشت http://yekaye.ir/al-ahzab-33-12/.

یکی از شاخه‌های نفاق، «هوی» و هوس دانسته شده، و یکی از شاخه‌های «هوی»، «طغیان» معرفی شده است و درباره طغیان آمده است:

و کسی که طغیان کند، بر راهی آشکار بدون هیچ گونه حجت و دلیلی، گمراه می‌شود.

الكافي، ج‏۲، ص۳۹۴

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ص قَالَ: بُنِيَ النِّفاقُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِم‏ َ عَلَى الْهَوَى وَ … فَالْهَوَى عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْبَغْيِ وَ الْعُدْوَانِ وَ الشَّهْوَةِ وَ الطُّغْيَان …

وَ مَنْ طَغَى ضَلَّ عَلَى عَمْدٍ بِلَا حُجَّةٍ.

تدبر

۱) «… قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغينَ»

صاحبان باغ برای رسیدن به سود بیشتر تصمیم گرفتند به محرومان کمک نکنند و چنان خود را بر این کار توانا می‌دیدند که اقدام خود را مقید به خواست خدا نکردند (نگفتند: اگر خدا بخواهد). خدا آنها را از همان اصل سرمایه هم محروم کرد. آنها وقتی خود را محروم دیدند، به منزه بودن خدا و ظالم بودن خویش اقرار کردند و زبان به ملامت همدیگر گشودند.

سپس فریاد واویلا سر دادند و به طغیانگر بودن خویش اعتراف کردند.

چه تفاوتی بین این تعبیر دوم (واویلا گفتن و اقرار به طغیانگر بودن) با آن تعبیر نخست (منزه شمردن خدا و اقرار به ظالم بودن) هست که قرآن کریم، علاوه بر آن، این را هم ذکر فرمود؟

الف. ابتدا مساله را از زاویه خدا توجه کردند، سپس از زاویه خود؛

یعنی در تعبیر نخست، مساله اصلی‌شان وضعیتی بود که خداوند برای آنها پیش آورده بود و اینکه ربوبیت خدا در حق خویش را نادیده گرفته بودند؛ لذا «سبحان ربنا» گفته، پروردگار خود را منزه شمردند و اذعان کردند که آن، نه ناشی از ظلم خدا، بلکه ثمره ظلم خودشان بوده است؛ اما در این آیه اخیر، «ای وای بر ما» گفتند و سراغ ریشه مشکل در خود رفتند، که ریشه مشکل این حالت طغیانگری‌ای بوده که در اثر رسیدن به ثروت، برایشان پیش آمده بود.

ب. ابتدا به وضعیت بیرونی توجه کردند، سپس به وضعیت درونی؛

یعنی یک وضعیت ناخوشایند بیرونی، توجه آنان را برانگیخت و آنها را متوجه ظلمی نمود که مرتکب شده بودند؛ سپس و در پی آن ملامت‌های متقابل، توجهشان به درون خود سوق یافت که: مساله فقط همان ظلم نبوده، بلکه اساساً روحیه طغیانگری‌ای در عمق وجود آنها لانه کرده و باید هرچه سریعتر آن را علاج کنند. لذا با تعبیر «ای وای بر ما» مطلب اخیر را شروع نمودند که: چرا این اندازه از خود غفلت کرده‌ایم که چنین طغیانگر شویم و چنان ظلمی از ما سر زند.

ج. …

 

۲) «إِنَّا كُنَّا ظالِمينَ؛ … يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغينَ»

اگر کسی ظلم (= تجاوز به حق دیگران) می‌کند، ریشه‌اش طغیان (= روحیه تجاوز از حد)ی است که در درون او رخ داده است.

 

۳) «فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ؛ قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغينَ»

این گونه نیست که ملامت و سرزنش کردن همواره نامطلوب باشد؛

گاهی سرزنش و ملامت، انسان را متوجه نقطه ضعف درونی خویش می‌کند و انسان درصدد اصلاح آن برمی‌آید.

 

۴) «قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغينَ»

چرا نگفتند «انا طاغون: ما طغیانگریم» یا «کنا طاغین: طغیانگر بودیم»؛ بلکه گفتند «انا کنا طاغین: ما طغیانگر بوده‌ایم؛ یا روال ما این بوده که طغیانگر باشیم»

الف. این طغیانگری یک مساله ریشه‌دار در وجود آنها بوده است؛ نه صرفاً یک طغیان اتفاقی؛ و به همین جهت بوده که عذاب خدا شامل حال آنها شده است.

ب. …

Visits: 6

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*