ترجمه
و کسی نزد او هیچ نعمتی ندارد که پاداش داده شود؛
حدیث
احادیث۱ و ۲ جلسه قبل درباره این آیه هم هست
۱) حدیثی طولانی از پیامبر اکرم ص خطاب به ابنمسعود روایت شده است.[۱] در فرازی از این حدیث آمده است:
ابن مسعود! [مردم] با حَسَب و نَسَبهایشان و اموالشان بر همدیگر برتری میجویند در حالی که خداوند میفرماید: «و کسی نزد او هیچ نعمتی ندارد که پاداش داده شود؛ مگر برای رضایت خداوند اعلی؛ و قطعا در آینده راضی خواهد شد.» …
ابن مسعود! هنگامی که کاری انجام دادی آن را خالص برای خداوند انجام بده که همانا از بندگانش عملی را نمیپذیرد مگر اینکه خالصانه برای او باشد که میفرماید: «و کسی نزد او هیچ نعمتی ندارد که پاداش داده شود؛ مگر برای رضایت خداوند اعلی؛ و قطعا در آینده راضی خواهد شد.» …
مكارم الأخلاق، ص۴۵۱ و ۴۵۳
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ خَمْسَةُ رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِنَا يَوْماً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص .. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: …
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَتَفَاضَلُونَ بِأَحْسَابِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى «وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى»…
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِذَا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْهُ لِلَّهِ خَالِصاً لِأَنَّهُ لَا يَقْبَلُ مِنْ عِبَادِهِ الْأَعْمَالَ إِلَّا مَا كَانَ لَهُ خَالِصاً فَإِنَّهُ يَقُولُ «وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى»…
۲) از امام صادق ع روایت شده است:
امیرالمومنین ع میفرمود: کسی که مانند آنچه در حق او انجام دادند انجام دهد فقط جبران مافات کرده است؛ و کسی که این کارش را مضاعف انجام دهد اوست که شکور است و کسی که شکر کند کریم و بزرگوار است؛ و کسی که میداند که هر آنچه انجام می دهد تنها برای خود انجام داده است [جزایش به خودش داده خواهد شد] انتظار اینکه از او تشکر کنند ندارد و از آنها نمیخواهد که به به خاطر این کارش بیشتر او را دوست داشته باشند؛ پس از غیر خودت برای آن چیزی که به خودت دادهای و با آن آبرویت را حفظ کردهای درخواست تشکر نداشته باش و بدان که کسی که به خاطر حاجتی به سراغت آمده، و آبرویش را پیش روی تو حفظ نکرده، پس تو آبرویت را از اینکه او را رد کنی حفظ کن.
الكافي، ج۴، ص۲۸؛ الخصال، ج۱، ص۲۵۸
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَقُولُ مَنْ صَنَعَ بِمِثْلِ مَا صُنِعَ إِلَيْهِ فَإِنَّمَا كَافَأَهُ وَ مَنْ أَضْعَفَهُ كَانَ شَكُوراً وَ مَنْ شَكَرَ كَانَ كَرِيماً وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ مَا صَنَعَ إِنَّمَا صَنَعَ إِلَى نَفْسِهِ لَمْ يَسْتَبْطِ النَّاسَ فِي شُكْرِهِمْ وَ لَمْ يَسْتَزِدْهُمْ فِي مَوَدَّتِهِمْ فَلَا تَلْتَمِسْ مِنْ غَيْرِكَ شُكْرَ مَا أَتَيْتَ إِلَى نَفْسِكَ وَ وَقَيْتَ بِهِ عِرْضَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ الطَّالِبَ إِلَيْكَ الْحَاجَةَ لَمْ يُكْرِمْ وَجْهَهُ عَنْ وَجْهِكَ فَأَكْرِمْ وَجْهَكَ عَنْ رَدِّهِ.
۳) اسحاق بن ابی ابراهیم میگوید: من و معلی بن خنیس نزد امام صادق ع بودیم که مردی از اهل خراسان وارد شد و گفت: یا ابن رسول الله! از دوستی و ارادت من به شما اهل بیت مطلع هستید و بین من و شما فاصلهای دور و دراز است و اموالی که همراهم بوده کم آمده و نمیتوانم به خانه و کاشانهام برگردم مگر اینکه کمکم کنید.
امام صادق ع به چپ و راست نگاهی کرد و فرمود: آیا نشنیدید که برادرتان چه گفت؟ همانا کار خیر آن است که ابتداءاً انجام شود؛ وگرنه آنچه که بعد از اینکه از تو درخواست کردند میدهی جبران آبرویی است که برای تو خرج کرده است. سپس فرمود [نیازمندی که سوال میکند] شب تا صبح خواب به چشمش نرفته و در اضطراب است، بین امید و ناامیدی، نمیداند نیازش را به کجا ببرد، تا اینکه تصمیم میگیرد به سراغت تو بیاید؛ پس نزد تو میآید در حالی که دلش قرار ندارد و بدنش به رعشه افتاده و خون در صورتش جریان یافته، و با همه اینها نمیداند که آیا از نزد تو سرافکنده و در حالی که دست رد به سینهاش زدهای بیرون میرود یا خوشحال و حاجتروا؛ اگر به او اعطایی کنی با خود میپنداری که در حق او نیکی کردهای در حالی که رسول الله ص فرمود: سوگند به کسی که دانه را شکافت و جوانه را از دل خاک بیرون آورد و مرا به حق به نبوت برگزید آن مقدار که او به خاطر درخواستِ از تو، به زحمت افتاده، بیش از آن مقداری است که تو در حق او نیکی میکنی.
پس برای آن فرد خراسانی پنج هزار درهم جمع کردند و به او دادند.
بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۴۶
مِنْ كِتَابِ قَضَاءِ الْحُقُوقِ، لِلصُّورِيِّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ أَبِي إِبْرَاهِيمَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ الْمُعَلَّى بْنُ خُنَيْسٍ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص تَعْرِفُ مُوَالاتِي إِيَّاكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شُقَّةٌ بَعِيدَةٌ وَ قَدْ قَلَّ ذَاتُ يَدِي وَ لَا أَقْدِرُ أَتَوَجَّهُ إِلَى أَهْلِي إِلَّا أَنْ تُعِينَنِي قَالَ فَنَظَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ قَالَ أَ لَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ أَخُوكُمْ إِنَّمَا الْمَعْرُوفُ ابْتِدَاءٌ فَأَمَّا مَا أَعْطَيْتَ بَعْدَ مَا سَأَلَ فَإِنَّمَا هُوَ مُكَافَاةٌ لِمَا بَذَلَ لَكَ مِنْ مَاءِ وَجْهِه ثُمَّ قَالَ فَيَبِيتُ لَيْلَتَهُ مُتَأَرِّقاً مُتَمَلْمِلًا بَيْنَ الْيَأْسِ وَ الرَّجَاءِ لَا يَدْرِي أَيْنَ يَتَوَجَّهُ بِحَاجَتِهِ فَيَعْزِمُ عَلَى الْقَصْدِ إِلَيْكَ فَأَتَاكَ وَ قَلْبُهُ يَجِبُ وَ فَرَائِصُهُ تَرْتَعِدُ وَ قَدْ نَزَلَ دَمُهُ فِي وَجْهِهِ وَ بَعْدَ هَذَا فَلَا يَدْرِي أَ يَنْصَرِفُ مِنْ عِنْدِكَ بِكَآبَةِ الرَّدِّ أَمْ بِسُرُورِ النُّجْحِ فَإِنْ أَعْطَيْتَهُ رَأَيْتَ أَنَّكَ قَدْ وَصَلْتَهُ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ وَ بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَمَا يَتَجَشَّمُ مِنْ مَسْأَلَتِهِ إِيَّاكَ أَعْظَمُ مِمَّا نَالَهُ مِنْ مَعْرُوفِكَ قَالَ فَجَمَعُوا لِلْخُرَاسَانِيِّ خَمْسَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ دَفَعُوهَا إِلَيْهِ.
مرحوم کلینی سخنان امام صادق ع را بدون ذکر حکایت فوق در الكافي، ج۴، ص۲۳[۲] آورده است.
۴) از امام صادق ع روایت شده است:
احسان و نیکویی را هم در حق کسی که اهلش است انجام بده و هم در حق کسی که اهلش نیست؛ که اگر او اهلش نیست تو اهل آن باش!
الكافي (ط – الإسلامية)، ج۴، ص: ۲۷
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
اصْنَعِ الْمَعْرُوفَ إِلَى مَنْ هُوَ أَهْلُهُ وَ إِلَى مَنْ لَيْسَ مِنْ أَهْلِهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ هُوَ مِنْ أَهْلِهِ فَكُنْ أَنْتَ مِنْ أَهْلِهِ.
تدبر
۱) «وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزی»
«و کسی نزد او هیچ نعمتی ندارد که پاداش داده شود»
این آیه را هم میتوان ناظر به آیه قبل (= تقواپیشه کسی است که مال خود را میدهد تا تزکیه کند) فهمید و هم ناظر به آیه بعد (= جز برای به دست آوردن رضای خداوند متعال) و هم مستقل؛ از این رو میتواند معانی متعددی را در بر داشته باشد که با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا همه این معانی ممکن است مد نظر بوده باشد:
الف. مرجع ضمیر «عنده» به «أتقی» برمیگردد و آیه ناظر به قبل است:
الف.۱. کسی که مالش را میدهد تا تزکیه کند، هیچكس را در نزد او نعمت و منّتى نيست كه اين پاداش آن باشد (المیزان، ج۲۰، ص۳۰۷؛ ترجمه مشکینی) و انفاق او به تلافى يا به پسدادن حقوق ديگران باشد. (ترجمه مجتبوی) (همچنین حدیث۳)
الف.۲. مالش را در راه خدا انفاق كرده، نه براى آن که اقدام کسی را كه سودى به او رسانيده تلافى كند، و نه براى آن که در ازایش پاداشی از مردم دریافت کند، بلکه فقط برای رضای خدا. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۶۱)
الف.۳. …
ب. مرجع ضمیر «عنده»، «خداوند»؛ و آیه ناظر به بعد است:
ب.۱. و هيچ كس را از سوى خود بر عهده خدا نعمتى نيست كه اين مالى كه انفاق كرده به عنوان پاداش آن نعمت به حساب او گذارد مگر اینکه آن کارش را برای خدا انجام دهد (ترجمه انصاریان) به تعبیر دیگر، خداوند جزای عمل احدی را نمیدهد مگر اینکه آن عمل را برای رضای خدا انجام داده باشد (السرائر (ابنادریس)، ج۱، ص۶۲۱[۳]؛ همچنین حدیث۱)
ب.۲. هیچکس نمیتواند برای کاری که در حقیقت برای خود انجام داده از خداوند مطالبهای داشته باشد و اگر خداوند پاداشی میدهد تنها بر اساس فضلش است که چنین میکند (تفسير القمي، ج۲، ص۴۲۶[۴]؛ همچنین حدیث۲)
ب.۳. ..
ج. مستقل و اشاره به شخصی خاص:
ج.۱. اشاره به رسول الله ص است که هیچکس نعمتی برعهده او ندارد که به خاطرش پاداش از ایشان بخواهد ولی نعمت او بر همه خلایق جاری است. (جلسه قبل، حدیث۲)
ج.۲. اشاره به اهل بیت ع است که سه روز روزه گرفتند و هربار افطاری خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و انتظار هیچ تشکری هم نداشتند و خداوند از قول آنان فرمود: « إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً؛ ما شما را فقط به خاطر خدا اطعام کردیم و نه پاداشی میخواهیم و نه تشکری؛ انسان/۹)
ج.۳. …
مورد زیر بعدا توسط یکی از اعضای کانال پیشنهاد شد که قابل توجه است:
د. «وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزی»
” و ما ” را از اول جمله حذف می کنیم، یعنی نفی را موقتاً برمیداریم تا معنی جمله مثبت را راحت تر استخراج کنیم.
در اینصورت لازم است که از فعل یؤتی در آیه قبل شروع می کنیم به اینصورت:
الذی یؤتی مالَه (یترکی) لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ، تُجْزی (ضمیر ” ه ” در عنده برمیگردد به احدٍ)
معنی این جمله اینگونه می شود: «آنکه مالش را به کسی می دهد که دارای نعمتی است، به این امید که از آن شخص خیری به او برسد.» مثل کسی که هدیه ای به شخص متنعّمی می دهد به امید اینکه بهترش را به او بدهد
اکنون جمله را منفی می کنیم: الذی یؤتی مالَه (یتزکی)، و ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ، تُجْزی
مالش را می دهد تا تزکیه کند، و البته نه به کسی که دارای نعمتی است، به امید اینکه از آن شخص خیری به او برسد؛ الّا ابتغاء وجه ربه الاعلی.
۲) «وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزی»
کسی که واقعا تقواپیشه است، انفاقش را از باب معامله با دیگران و کسب شهرت انجام نمیدهد و انتظار تشکر ندارد. (همچنین حدیث۲)
به تعبیر دیگر،
انفاقی ارزشمند است که انسان مدیون دیگران نباشد و چشمداشتی هم نداشته باشد. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۱۲)
۳) «وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزی»
هیچکس برای خداوند کاری نکرده و حقی برعهده خدا ندارد و نعمتی به خداوند نداده است که در ازای آن انتظار پاداش الهی را داشته باشد؛ پس اگر خدا انسانها را بهرهمند میسازد صرفا از باب فضل و کرمش است. (تفسير القمي، ج۲، ص۴۲۶)
[۱] . فرازهایی از این حدیث در جلسه۶۸، حدیث۱ و جلسه۷۷، حدیث۲، و جلسه۱۳۶، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-qiyamah-075-02/ و جلسه ۱۵۸، حدیث۱ گذشت.
[۲] . أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ وَ غَيْرُهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ نُوحِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الذُّهْلِيِّ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمَعْرُوفُ ابْتِدَاءٌ وَ أَمَّا مَنْ أَعْطَيْتَهُ بَعْدَ الْمَسْأَلَةِ فَإِنَّمَا كَافَيْتَهُ بِمَا بَذَلَ لَكَ مِنْ وَجْهِهِ يَبِيتُ لَيْلَتَهُ أَرِقاً مُتَمَلْمِلًا يَمْثُلُ بَيْنَ الرَّجَاءِ وَ الْيَأْسِ لَا يَدْرِي أَيْنَ يَتَوَجَّهُ لِحَاجَتِهِ ثُمَّ يَعْزِمُ بِالْقَصْدِ لَهَا فَيَأْتِيكَ وَ قَلْبُهُ يَرْجُفُ وَ فَرَائِصُهُ تُرْعَدُ قَدْ تَرَى دَمَهُ فِي وَجْهِهِ لَا يَدْرِي أَ يَرْجِعُ بِكَأْبَةٍ أَمْ بِفَرَحٍ.
[۳] . و قال تعالى وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى فنفى تعالى أن يجزي أحدا بعمله، إلا ما أريد و طلب به وجه ربه الأعلى.
[۴] . قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى قَالَ: لَيْسَ لِأَحَدٍ عِنْدَ اللَّهِ يَدَّعِي رَبَّهُ بِمَا فَعَلَهُ لِنَفْسِهِ- وَ إِنْ جَازَاهُ فَبِفَضْلِهِ يَفْعَل
Visits: 64
بسم الله العلیم
من مدتهای زیادی است در پی معنای این ایه شریفه هستم و جاداره تشکر حسابی و کامل انجام بدم از شما و سایت خوبتون که امروز باهاش اشناشدم. پیش نماز مسجد ما یک اخوند اصالتا عراقی است که البته در زمینه زبانشناسی و ترجمه یدطولایی داره و سالیان قبل هم بارها با محمدحسین طباطبایی بعنوان مترجم زبان عرب در کنفرانسهای ملل عرب حاصر میشد و خلاصه که کم سواد نیست و الحق در زمینه ترجمه ایات باسواد و معلومات است. او نیز چندین مدل ترجمه کرد و ان شب که من از پیش او برگشتم در حالیکه نمازم را در مسجد خوانده بودم ، ته دلم گفتم این بنده خداهم نه تنها درست متوجه معنای ایه نشده بود بلکه انقدر حالات مختلف گفت که منهم گیج تر شدم!!!!! حالا که از طریق سایت شما متوجه شدم که این ایه شریفه میتواند به چندین و چند نوع معنا شود و معانی مختلفی را پوشش میدهد دریافتم که اون بنده خدا هم بیراه نگفته بوده و اتفاقاً درست هم بیان میکرده فقط ضعف ایشان اینجاست که انقدر که در زمینه عربی مهارت دارند واژگان فارسی بلد نیستن و برای ترجمه چنین ایاتی مدام از الفاظ عربی دیگر استفاده میکنن که مخاطب گاهی به کنه کلامش پی نمیبره.
بنده خدا بلد نبوده بگه که این ایه چندین نوع قرائت میشه و بعد به تفصیل انواع خوانش ها رو ارائه کنه و صاف میرفته روی ترجمه های مختلف و من هم در عرض نیم ساعت دیدم چندین ترجمه مختلف ارائه کرد و پیش خودم گفتم این باباهم درست نتونسته بفهمه چی به چیه و خواسته همه رو بگه که کم نیاورده باشه!:)
خلاصه متشکرم
علت اینکه مدتها دنبال معنی بودم و هستم ، خواص بسیار زیاد و عالی این سوره مبارکه هست و اعتقاد دارم که فرضا اگر ده بار هم ختم قران انجام شود ولی خواننده فقط طوطی وار روخوانی کند ، نه تنها چیزی عایدش نشده که بلکه باعث اتلاف وقت خودش و بنوعی به حرمتی به کلام الله هم شده و لذا اینه که تا معنی را کشف نکنم خواندن بهم نمیچسبه و حس میکنم که سرسری رد شدم و پناه بر خدا در زمره انان هستم که کلام الله را سبک شمرده اند.
خیلی سایت خوبی دارید و با یک خاطره خوب باب اشنایی ما باز شد الحمدلله.
موفق باشید و در پناه علیم مطلق و دانای کل باشید ان شاءالله
سلام علیکم
شما لطف دارید
فقط درباره نکته اخیرتان که فرموده بودید «و اعتقاد دارم که فرضا اگر ده بار هم ختم قران انجام شود ولی خواننده فقط طوطی وار روخوانی کند ، نه تنها چیزی عایدش نشده که بلکه باعث اتلاف وقت خودش و بنوعی به حرمتی به کلام الله هم شده و لذا اینه که تا معنی را کشف نکنم خواندن بهم نمیچسبه و حس میکنم که سرسری رد شدم و پناه بر خدا در زمره انان هستم که کلام الله را سبک شمرده اند»
با فراز آخرش با شما موافقم؛ یعنی بسیاری از اوقات برای بنده هم این است که «تا معنی را کشف نکنم خواندن بهم نمیچسبه و حس میکنم که سرسری رد شدم»
اما با فراز اولش موافق نیستم. قرآن کریم سخنان مستقیم خود خداوند است و از این رو، حتی صرف الفاظ آن را بر زبان جاری کردن نورانیت میآورد (در بحث از آیه «انه لقرآن کریم» بحث مفصلی در این باره کرده ام (جلسه ۱۰۴۴ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-77/)
این جملات از امام خمینی را دقت فرمایید:
فرزندم! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو اگرچه با قرائت آن؛ و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس، و نامه محبوبْ محبوب است اگرچه عاشق و محبْ مفاد آن را نداند و با این انگیزه حبّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه این که قرآن کتاب ما است به سجده رویم از عهده برنیامدهایم.
https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/16/page/211