قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

۱)

كامل الزيارات، ص۷۵

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو حَدَّثَنِي كَرَّامٌ عَبْدُ الْكَرِيمِ بْنُ عَمْرٍو عَنْ مُيَسِّرِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:

كَتَبَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع مِنْ كَرْبَلَاءَ:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ؛

أَمَّا بَعْدُ فَكَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ؛ وَ كَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ؛ وَ السَّلَامُ.

ارتباط حدیث با آیه در تدبر ۱ خواهد آمد

۲)

نهج البلاغه، خطبه۱۱۲

و من خطبة له ع ذكر فيها ملك الموت و توفية النفس و عجز الخلق عن وصف اللّه‏

هَلْ تُحِسُّ [يُحَسُ‏] بِهِ إِذَا دَخَلَ مَنْزِلًا أَمْ هَلْ تَرَاهُ إِذَا تَوَفَّى أَحَداً بَلْ كَيْفَ يَتَوَفَّى الْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَ يَلِجُ‏ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا أَمْ الرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا كَيْفَ يَصِفُ إِلَهَهُ مَنْ يَعْجَزُ عَنْ صِفَةِ مَخْلُوقٍ مِثْلِه‏

ارتباط این خطبه با آیه در ضمن تدبر ۳ خواهد آمد.

 

تدبر

۱) این آیه هم شاهدی است بر اینکه مومن واقعی اساسا در آخرت زندگی می‌کند (حدیث۱). دقت کنید:

جز خدا کسی غیب نمی‌داند و آنان احساس نمی‌کنند که کی و کجا برانگیخته می‌شوند. چه ربطی هست بین این دو جمله؟

الف. آیا اگر غیب می‌دانستند این احساس را می‌کردند؟

ب. آیا می‌خواهد بگوید باور جدی به خدا (خدایی که غیب را می‌داند و این چنین غیبی را جز او کسی نمی داند) موجب می‌شود که انسانها احساس کنند و درک کنند که برانگیخته می‌شوند؟

ج. یا می‌خواهد بفرماید که اگر غیب می‌دانستند می‌فهمیدند که اساسا کی و کجا ندارد و همین الان هم در آخرتند و این برانگیخته شدن از عمق جود خودشان است نه از جایی دیگر و زمانی دیگر؛ یعنی آنان باور نمی‌کنند که در متن قیامت‌اند: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِرا» (کهف/۴۹) «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لي‏ وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ‏» (توبه/۴۹) «يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرين‏» (عنکبوت/۵۴) «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمينَ‏» (انبیاء/۹۷) «لَقَدْ كُنْتَ في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد» (ق/۲۲). بویژه اگر دقت کنیم که اساسا آفرینش و بعثت ما از ابتدا یک حقیقت بوده است نه دو چیز که یکی بعد از دیگری رخ دهد: «ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ» (لقمان/۲۸)

 

۲) وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ

دقت کنید که همین تعبیر بعث عینا برای پیامبران آمده است: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرين» (بقره/۲۱۳) همه مردم بر یک منوال بودند تا اینکه خداوند پیامبران را در همین دنیا برانگیخت تا بقیه را بشارت و انذار دهند که همه برانگیختنی هستند. یعنی پیامبران آنان‌اند که فهمیدند اساسا در آخرت بسر می‌بریم؛ و آمده‌اند ما را متوجه این حقیقت بکنند؛ اما انسانی که شرک می‌ورزد این را احساس نمی‌کند.

۳) وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ

هر دو فعل مضارع است که دلالت بر استمرار دارد: احساس نمی‌کنند که دارند برانگیخته می‌شوند. این برانگیخته شدن یک واقعه یک دفعه‌ای نیست بلکه آن به آن در وجود ما رخ می‌دهد. شاهدش هم حدیث ۲ که معلوم است گزینه صحیح این است که ملک الموت از لحظه اول همراه او بوده است؛ چنانکه فرمود هرکسی آن فرشته‌ای که او را از پیش می‌راند و آن که شاهد بر اوست همراهش است و تو از همین غفلت داشتی: «وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهيد؛ لَقَدْ كُنْتَ في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد» (ق/۲۱-۲۲)

Visits: 8

أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ

(توجه: بحث این آیه فعلا تمام نشده؛‌فقط متن احادیث و برخی تدبرها در آن آمده است) ادامه مطلب أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ

Visits: 81

أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص: ۳۹۷

رَوَى عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ» قَالَ:

أَيْ إِمَامُ هُدًى مَعَ إِمَامِ ضَلَالٍ فِي قَرْنٍ وَاحِدٍ.

Visits: 3

أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تحف العقول، ص۳۲۷

دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ ع لَهُ مِمَّنِ الرَّجُلُ فَقَالَ مِنْ مُحِبِّيكُمْ وَ مَوَالِيكُمْ فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ ع …

قِيلَ لَهُ فَكَيْفَ سَبِيلُ التَّوْحِيدِ قَالَ ع بَابُ الْبَحْثِ مُمْكِنٌ وَ طَلَبُ الْمَخْرَجِ مَوْجُودٌ إِنَّ مَعْرِفَةَ عَيْنِ الشَّاهِدِ قَبْلَ صِفَتِهِ وَ مَعْرِفَةَ صِفَةِ الْغَائِبِ قَبْلَ عَيْنِهِ

قِيلَ وَ كَيْفَ نَعْرِفُ‏ عَيْنَ الشَّاهِدِ قَبْلَ صِفَتِهِ؟

قَالَ ع تَعْرِفُهُ وَ تَعْلَمُ عِلْمَهُ وَ تَعْرِفُ نَفْسَكَ بِهِ وَ لَا تَعْرِفُ نَفْسَكَ بِنَفْسِكَ مِنْ نَفْسِكَ وَ تَعْلَمُ أَنَّ مَا فِيهِ لَهُ وَ بِهِ كَمَا قَالُوا لِيُوسُفَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِي فَعَرَفُوهُ بِهِ وَ لَمْ يَعْرِفُوهُ بِغَيْرِهِ وَ لَا أَثْبَتُوهُ مِنْ أَنْفُسِهِمْ بِتَوَهُّمِ الْقُلُوبِ أَ مَا تَرَى اللَّهَ يَقُولُ «ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها» يَقُولُ لَيْسَ لَكُمْ أَنْ تَنْصِبُوا إِمَاماً مِنْ قِبَلِ أَنْفُسِكُمْ تُسَمُّونَهُ مُحِقّاً بِهَوَى أَنْفُسِكُمْ وَ إِرَادَتِكُمْ.

ثُمَّ قَالَ الصَّادِقُ ع ثَلَاثَةٌ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ مَنْ أَنْبَتَ شَجَرَةً لَمْ يُنْبِتْهُ اللَّهُ يَعْنِي مَنْ نَصَبَ إِمَاماً لَمْ يَنْصِبْهُ اللَّهُ أَوْ جَحَدَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ لِهَذَيْنِ سَهْماً فِي الْإِسْلَامِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَة

 

تدبر

Visits: 6

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ

(توجه:  جلسات دهه محرم سال ۱۴۰۰ شمسی به شرح آیات سوره نمل اختصاص داشت؛‌و این آیه به طور خاص یک جلسه را به طور کامل به خود اختصاص داد (دانلود فایل صوتی جلسه مذکور)

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

الكافي، ج‏۲، ص۴۱۵-۴۱۶

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

إِنَّ بَنِي أُمَيَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ [الناس] تَعْلِيمَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُطْلِقُوا تَعْلِيمَ الشِّرْكِ لِكَيْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَيْهِ لَمْ يَعْرِفُوهُ.

تدبر

اگر «انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم»؛ ‌پس ای مخاطب قرآن تو به مقام مخلصین رسیده‌ای و جزء ‌عباده الذین اصطفی گردیده‌ای؛ پس به جای تسبیح به حمد (وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِه‏؛ اسراء/۴۴) که حتی فرشتگان مقرب هم بالاتر از این نتوانستن بروند (وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ، بقره/۳۰؛ وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِم‏، زمر/۷۵؛ الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِم‏، غافر/۷) می‌توانی بگویی «الحمدلله» (با توجه به اینکه حمد بدون تسبیح توصیف خداوند است و جز مخلصین نمی‌توانند: سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُون‏، إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصين‏؛ صافات/۱۵۹-۱۶۰)

با اینکه به خاطر «قل» در مقام تخاطب بود اما نفرمود «آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا تشْرِكُونَ» زیرا مخاطبش کسی است که الحمدلله می‌گوید و از مخلصین است؛ ونیازی نیست که او را توبیخ کنیم که الله بهتر است یا آنچه بدان شرک می‌وری، که از این کار خود را برحذر بدارد؛‌زیرا کسی که از مخلصین است شرک در او راهی ندارد؛ پس وقتی با چنین مخاطبی سخن می‌گوید از او می‌پرسد که الله بهتر است یا آنچه برایش شرک می‌ورزند

از تعبیر «خیر» استفاده کرد؛‌نه حتی «حق». یعنی با منطق منفعت‌طلبی هم با این مشرکان سخن بگویی می‌توانی اثبات کنی که خدا برای آنها از معبودهای دروغینشان بهتر است.

شرک فقط بت پرستی نیست؛ مخصوصا اگر توجه کنیم که «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون‏» (یوسف/۱۰۶) اغلب مومنان به شرک آلوده‌اند؛ یعنی می‌توان گفت همه مومنان غیر از آنان که به مقام مخلَصین رسیده‌اند در معرض شرکند و چه‌بسا آلوده بدان. پس این آیات لزوما با بت پرستان و کافران سخن نمی‌گوید؛‌بلکه دارد با همان باقیمانده مومنان (همانها که داود و سلیمان خدا را شکر کردند که ایشان را بر آنان (یعنی بر کثیر من عباده المومنین) برتری دارد.

برخی از مصادیق رایج شرک در میان مومنان (که با ایاک نستعین منافات دارد):

  • در انجام کارها به این و آن دل ببندیم إِنَّ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين‏ (اعراف/۱۹۴)
  • به امکانات و بودجه‌ای که برای کاری مهیا کرده‌ایم دل ببندیم ≠ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون‏ (شعراء/۸۸) وَ غَدَوْا عَلى‏ حَرْدٍ قادِرين‏(قلم/۲۵) وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُون‏ (زخرف/۳۳)
  • به برنامه‌هایی که برای پیشبرد اهدافمان طراحی کرده‌ایم دل ببندیم ≠ عرفت الله بفسخ العزائم
  • به تاثیر اشیاء در امور دل ببندیم ≠ الذی هو یطعمنی و سیقین و اذا مرضت فهو یشفین

Visits: 19

فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرينَ (۵۷)

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تدبر

به تقابل اخرجوا و انجینا توجه کنید:

آنان تدبیر و برنامه‌شان اخراج لوط بود؛ و البته ظاهرا هم همان واقع شد؛ اما تحقق همان تدبیر آنان بود که خداوند نجات لوط را با آن رقم زد؛ او از شهر بیرون رفت و نجات یافت؛ و آنان که در شهر ماندند و دیگران را می‌خواستند اخراج کنند ثمره‌ای از تدبیرشان نبردند و بیچاره شدند.

Visits: 0

أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تدبر

به تقابل انتم تبصرن در آیه قبل و انتم قوم تجهلون در این آیه توجه شود:

الف. سوره مکرر درباره علم افاضی سخن می‌گوید؛ اما علمی هستند که افراد دارند و می‌فهمند اما آن علم در عملشان بروزی ندارد و لذا واقعا جاهلند؛

ب. شبیه است به حجدوا بها و استیقنتها انفسهم؛ شاید تکمله‌ای بر آن است که قوم فرعون از باب ظلم و علو چنان کردند؛ و قوم لوط از باب شهوت.

Visits: 9

وَ أَنْجَيْنَا الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تدبر

نفرمود آمنوا و عملوا الصالحات؛‌بلکه آمنوا و کانوا یتقون؛ شاید چون بحث بر سر موقعیتهای دشوار و عباده الذین اصطفی است؛ شاید می‌خواهد تذکر دهد که یادتان باشد که محور کارتان بعد از ایمان نباید حتی عمل صالح باشد؛‌زیرا ممکن است همین عمل صالح برایتان زینت پیدا کند و کور شوید (آیه ۴) بلکه محور باید خودنگهداری باشد؛ حتی نفرمود آمنوا و اتقوا؛‌بلکه فرمود کانوا یتقون؛‌یعنی مدار زندگی‌شان بر رعایت تقوا بود؛ اینان‌اند که در میان مکرها و برنامه‌های پیچیده دوست و دشمن، نجات می‌یابند.

Visits: 9

فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعينَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تدبر

اولا نفرمود عاقبة مکرنا؛ بلکه عاقبة مکرهم؛ و ثانیا نفرمود: دمروا بلکه فرمود دمرناهم؛

یعنی اولا همان مکر و تدبیر آنها بود که مکر ما و درون تدبیر ما بود؛پس خود مکر آنان چنان عاقبتی داشت؛

و ثانیا با همان مکر آنان ما آنان را نابود کردیم؛ نه اینکه خودشان بر اثر مکرشان نابود شدند.

Visits: 7

وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

تدبر

شاید محور و نکته اصلی داستان ثمود همین آيه باشد: تدبیری که آنها می‌کنند و تدبیری که خدا می‌کند و آنها نمی‌فهمند. مومن مضطر تدبیر خود را در پای تدبیرهای الهی می‌ریزد. از آیه بعد معلوم می‌شود که تدبیر آنها جزیی از تدبیر خدا بوده و این دو تدبیر در عرض هم نیستند:

۱۰۵۶       آنچه آبِسْت است شب جُز آن نَزاد                    حیله‌ها و مَکْرها باد است باد

۱۰۵۷       کی کُند دلْ خوش به حیلَت‌هایِ کَش                آن کِه بینَد حیلة حَقْ بر سَرَش؟

۱۰۵۸       او دَرونِ دام و دامی می‌نَهَد                            جانِ تو نی آن جَهَد، نی این جَهَد

۱۰۵۹       گَر بِرویَد، وَرْ بِریزد صد گیاه                          عاقِبَت بَر رویَد آن کِشته‌یْ اِله

۱۰۶۰       کِشتِ نو کارند بر کِشتِ نَخُست                      این دُوُم فانی‌ست و آن اَوَّل دُرُست

۱۰۶۱       تُخْمِ اَوَّل کامل و بُگْزیده است                         تُخْمِ ثانی، فاسد و پوسیده است

۱۰۶۲       اَفْکَن این تَدبیرِ خود را پیشِ دوست                  گَرچه تَدبیرت هم از تَدبیرِ اوست

۱۰۶۳       کارْ آن دارد که حَقْ اَفراشته‌ست                       آخِر آن رویَد که اَوَّل کاشته‌ست

۱۰۶۴       هرچه کاری از برایِ او بِکار                           چون اسیرِ دوستی، ای دوستْدار

۱۰۶۵       گِردِ نَفْسِ دُزد و کارِ او مَپیچ                           هرچه آن نه کارِ حَق، هیچ است هیچ

۱۰۶۶       پیش ازان که روزِ دین پیدا شود                       نَزدِ مالِکْ دُزدِ شب رُسوا شود

۱۰۶۷       رَخْتِ دُزدیده به تَدبیر و فَنَش                         مانده روزِ داوَری بر گَردَنَش

۱۰۶۸       صد هزارانْ عقل با هم بَر جَهَند                       تا به غیرِ دامِ او دامی نَهَند

۱۰۶۹       دامِ خود را سَخت‌تَر یابَند و بَسْ                      کِی نِمایَد قُوَّتی با بادْ خَسْ

مثنوی معنوی؛ دفتر دوم ابیات ۱۰۵۶ تا ۱۰۶۹

Visits: 0