ترجمه
و اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد قطعا که در زمین سرکشی میکردند؛ ولکن به اندازهای [معین] آنچه را که میخواهد فرومیفرستد؛ بهراستی که او به بندگانش عمیقا آگاه و بیناست.
نکاتی در ترجمه:
- «قدر» نکره آمده است، پس مضاف به «ما یشاء» نیست؛ پس ترجمه فوق دقیقتر از ترجمه کسانی است که به صورت «به اندازهای که بخواهد» ترجمه کرده اند.
- مرجع ضمیر مستتر «ما یشاء»، به خودی خود میتوانست هم به خدا برگردد و هم به عبد؛ اما چون عبد در عبارت قبل به صورت جمع آمده (عباد)، پس مرجع ضمیر، «الله» است. (یعنی: آنچه را که «خدا» میخواهد)
حدیث
- قَالَ الصَّادِقُ ع لَوْ فَعَلَ لَفَعَلُوا- وَ لَكِنْ جَعَلَهُمْ مُحْتَاجِينَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ- وَ اسْتَعْبَدَهُمْ بِذَلِكَ- وَ لَوْ جَعَلَهُمْ كُلَّهُمْ أَغْنِيَاءَ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ «وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ» مما يعلم أنه يصلحهم في دينهم و دنياهم «إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِير»
تفسیر قمی ج۲ ص۲۷۶
امام صادق درتفسیر عبارت «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ» فرمودند:
و اگر این کار را میکرد آنها حتما آن کار را میکردند ولی آنها را محتاج به همدیگر قرار داد و بدین ترتیب آنها را در مسیر بندگی قرارشان داد؛ و اگر همه را در زمره اغنیا قرار می داد حتما در زمین سرکشی میکردند «ولی به اندازهای [معین] نازل کرد آنچه را که میخواست» از آنچه که میدانست صلاح دین و دنیایشان در آن است که «همانا او به بندگانش عمیقا آگاه و بیناست»
۲) أَخْبَرَنِي أَبُو الْحُسَيْنِ طَاهِرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يُونُسَ بْنِ حَيْوَةَ الْفَقِيهُ بِبَلخٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْهَرَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُهَاجِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ يَحْيَى الْحُنَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا صَدَقَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِيِّ ص عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:
… إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالْفَقْرِ وَ لَوْ أَغْنَيْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ
وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالْغِنَاءِ وَ لَوْ أَفْقَرْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ
وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالسُّقْمِ وَ لَوْ صَحَّحْتُ جِسْمَهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ
وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالصِّحَّةِ وَ لَوْ أَسْقَمْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ
إِنِّي أُدَبِّرُ عِبَادِي لِعِلْمِي بِقُلُوبِهِمْ فَإِنِّي عَلِيمٌ خَبِيرٌ. [۱]
التوحيد (للصدوق)، ص۴۰۰
انس از پیامبر ص از جبرئیل از خداوند حدیث قدسی طولانی ای را نقل میکند که در ضمن آن خداوند تبارک و تعالی فرمود:
در میان بندگانم کسی هست که ایمانش سالم نمیماند مگر اینکه در فقر باشد و اگر برای او گشایشی ایجاد کنم آن گشایش ایمانش را فاسد خواهد کرد؛
و در میان بندگان من کسی هست که ایمانش سالم نمیماند مگر اینکه ثروتمند باشد و اگر او را به فقر مبتلا کنم، این تنگدستی ایمانش را فاسد خواهد کرد؛
و در میان بندگان من کسی هست که ایمانش سالم نمیماند مگر با سلامتی؛ و اگر او را به مریضی مبتلا کنم، این ایمانش را فاسد خواهد کرد؛
و در میان بندگان من کسی هست که ایمانش سالم نمیماند مگر به مریض بودن و اگر او را سلامت گردانم، این ایمانش را فاسد خواهد کرد؛
من با علم خودم به قلوب آنها کار بندگانم را تدبیر میکنم که براستی من دانای عمیقا آگاه هستم.
تدبر
۱) اگر خدا روزی ما را بسط نمیدهد با ما قهر نکرده است؛ ما ظرفیت نداشتهایم؛ او به وضعیت ما آگاهتر است؛ ما دلمان بیشتر میخواهد؛ اما او میداند که چون ظرفیت نداریم، به ضررمان تمام خواهد شد.
۲) به جای اینکه دنبال افزودن داراییهای خود باشیم، به افزایش ظرفیت خود بیندیشیم. اگر ظرفیت نداشته باشیم، دارایی بیشتر به ضررمان تمام میشود. به قول ملای رومی:
آب کم جو تشنگی آور بدست تا بجوشد آب از بالا و پست
لینک متن کامل شعر:
http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh151/
۳) اگر حتی با التماسهای ما روزیمان را گسترش نمیدهد، از سر محبتش است. چقدر لطف و محبت در این آیه نهفته است. اگر سخت میگیرد هم روی محبتش است.
دلیل: فرمود «لعباده = بندگانش»، نفرمود: «للناس = مردم» یا حتی «للعباد = بندگان»؛ «اگر خدا برای بندگان خودش چنین نمیکند …»، بندگان را به خودش نسبت داد. همان طور که وقتی به صورت متکلم حرف میزد، خوبان را در «بندگانم» وارد کرد و از «بهشتم» برایشان سخن گفت (فجر/۲۹-۳۰)
۴) و ما چقدر کمظرفیتیم؛ و خدا میداند به این راحتی، کمظرفیت بودنمان را قبول نمیکنیم؛ لذا تاکید کرد؛ نفرمود «احتمالا سرکشی میکنند» فرمود «حتما سرکشی میکنند» (لـ + بغوا)
۵) علت سرکشی کردنمان را هم گفت: چون حقیقت خود، هستی خود، خواهشها و آرزوهای خود را در زمین تعریف کردهایم؛ چون آسمانی نشدهایم؛ (میتوانست فقط بگوید «لبغوا» اما فرمود «لبغوا فی الارض»)
۶) ملاک در اینکه چقدر به ما بدهند، خواست خداست؛ نه خواست ما.
البته نه اینکه بخواهد زور بگوید؛ بلکه «میداند ظرفیت ما این «قدر» است. لذا «بقدر» فرستاد. کار خدا حساب و کتاب دارد. درست است ملاک آنچیزی است که خدا بخواهد (ما یشاء) و خواست خدا فوق همه چیز است؛ اما نه فوق علم او؛ لذا اولش فرمود «بقدرٍ»؛ یعنی آنچه فرومیفرستد، بر اساس یک اندازهگیری است؛ آخرش هم فرمود که علیم و خبیر است؛ یعنی این خواستهاش کاملا بر اساس علم و خبرگی اوست.
۷) روزی فقط اموال و خوردنیها و مانند آن نیست. هرچه بر جان ما بیفزاید روزی ماست. علم هم روزی است، قدرت و شغل و … هم روزی است. اگر تلاش کردیم اما بیشتر به ما ندادند، بدانیم ظرفیتمان مشکل دارد و برای ظرفیتمان فکری کنیم. از خودم شروع کنم: اگر قرآن دریای بیکران است و من برای هر آیه فقط همین مقدار میفهمم، ظرفیتم همین است. بیشتر بدهند مغرور میشوم و سرکشی میکنم. اگر ظرفیت خودم را بالا نبرم، همین آش و همین کاسه.
۸) آنچه به ما میرسد، روزی ماست که از بالا آمده (ینزل)؛ لطف او بوده، نه اینکه من کارهای هستم و من تلاش کردم و من زحمت کشیدم و من درس خواندم و … (قصص/۷۸). هروقت بر این «من» غلبه کردم، ظرفیتم بالا میرود و روزیام بیشتر میشود.
۹) وظیفه خدا غیر از وظیفه ماست. اینکه خدا میداند به چه کسی چقدر روزی بدهد، دلیل نمیشود که ما به نیازمندان کمک نکنیم. امام صادق ع فرمود: خدا در این تقسیم روزی، افراد را محتاج به هم قرار داده است. از علائم غرور و کمظرفیتی برخی این است که خود را به جای خدا میگذارند و میگویند «خدا همین «قدر» روزی به او داده، پس چرا من کمک کنم؟» (یس/۴۷) خدا متناسب با جایگاه خودش یک کار میکند و من کاری متناسب با جایگاه خودم باید انجام دهم.
پرسش و پاسخ (شبهه)
پرسش: اگر خدا روزی همه را مقدر کرده است، پس چرا برخی از گرسنگی میمیرند؟
پاسخ این را از دو منظر باید داد: از منظر انسانی و از منظر الهی:
از منظر انسانی: خدا وظیفه ما انسانها را هم تعیین کرده است؛ و اگر کسی گرسنه میخوابد دیگریای بوده که حق او را خورده است. (از مزایای دوره امام زمان عج این است که جلوی ظلم گرفته میشود و لذا کسی گرسنه نمیخوابد)
از منظر الهی: هرآنچه به ما میرسد جزء روزی ماست، حتی مرگ ما. آیا حالا که خدا روزی ما را معین کرده، پس کسی نباید بمیرد؟! و اگر خدا به این نحو مقدر کرده که مرگ هرکس به گونهای باشد که ما آن را بر اثر یک حادثه ببینیم، یکی از این حوادث هم مردن بر اثر گرسنگی است. یادمان باشد «هرآنچه به ما میرسد، روزی ماست.»
[۱] . متن کاملش چنین است
عَنِ النَّبِيِّ ص عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْ أَهَانَ وَلِيّاً لِي فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ مِثْلَ مَا تَرَدَّدْتُ فِي قَبْضِ نَفْسِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْهُ وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِمِثْلِ أَدَاءِ مَا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَنَفَّلُ لِي حَتَّى أُحِبَّهُ وَ مَتَى أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ لَهُ سَمْعاً وَ بَصَراً وَ يَداً وَ مُؤَيِّداً إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ يُرِيدُ الْبَابَ مِنَ الْعِبَادَةِ فَأَكُفُّهُ عَنْهُ لِئَلَّا يَدْخُلَهُ عُجْبٌ فَيُفْسِدَهُ ذَلِكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالْفَقْرِ وَ لَوْ أَغْنَيْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالْغِنَاءِ وَ لَوْ أَفْقَرْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالسُّقْمِ وَ لَوْ صَحَّحْتُ جِسْمَهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ لَا يَصْلُحُ إِيمَانُهُ إِلَّا بِالصِّحَّةِ وَ لَوْ أَسْقَمْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِكَ إِنِّي أُدَبِّرُ عِبَادِي لِعِلْمِي بِقُلُوبِهِمْ فَإِنِّي عَلِيمٌ خَبِيرٌ.
برای انتقال به لینک متن کامل همراه با ترجمه اینجا را کلیک کنید.
روایت مذکور به نقل از کتب اهل سنت نیز با همین عبارت مکرر آمده است. مثلا: ر.ک: حلیه الاولیاء لأبی النعیم الإصبهانی ج۸ ص۳۱۹ (۱۲۷۹۶)- [۱۲۸۱۳] حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ، ثنا عَبْدُ الْجَبَّارِ بْنُ عَاصِمٍ. ح وثنا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الأَجُرِّي، ثنا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى الْحُلْوَانِيُّ. ح وثنا مَخْلَدُ بْنُ جَعْفَرٍ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَزِيدَ الْبَرَاثِيُّ، قَالا: ثنا الْحَكَمُ بْنُ مُوسَى، ثنا عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ يَحْيَى الْحُسْنِي، عَنْ صَدَقَةَ الدِّمَشْقِيُّ، عَنْ هِشَامِ الْكِنَانِيِّ، عَنْ أَنَسٍ، عَنِ النَّبِيِّ ص عَنْ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ، عَنْ رَبِّهِ تَعَالَى وَتَقَدَّسَ، قَالَ: مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيًّا …
این روایت با اندک تفاوتی از قول امام باقر ع هم آمده است:
الكافي، ج۲، ص۳۵۳: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ ص قَالَ يَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَكَ؟ قَالَ:
يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَيْءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِيَائِي وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي عَنْ وَفَاةِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْغِنَى وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ وَ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ.
بازدیدها: ۱۳
خدا شما را رستگار کند اقاِِی سوزنچی