۱۴-۲۵ رمضان ۱۴۴۳
ترجمه
ای آن کسانی که ایمان آوردند! اگر فاسقی برای شما خبر [قابل توجهی] آورد پس بررسی کنید [یا: درنگ نمایید] که [مبادا] با عدهای بهنادانی برخورد کنید [= به آنان آسیب برسانید] آنگاه بر آنچه کردهاید پشیمان شوید.
۱۴-۲۵ رمضان ۱۴۴۳
ای آن کسانی که ایمان آوردند! اگر فاسقی برای شما خبر [قابل توجهی] آورد پس بررسی کنید [یا: درنگ نمایید] که [مبادا] با عدهای بهنادانی برخورد کنید [= به آنان آسیب برسانید] آنگاه بر آنچه کردهاید پشیمان شوید.
۱-۱۳ رمضان ۱۴۴۳
و اگر آنان صبر میکردند تا [تو خود] به نزد آنان درآیی، مسلماً برایشان بهتر میبود؛ و خداوند بسیار بامغفرت و رحیم است.
۲۲ شعبان ۱۴۴۳
بیتردید آنان که از پسِ حجرهها تو را صدا میزنند اکثرشان تعقل نمیورزند.
ادامه مطلب ۱۰۶۹) إِنَّ الَّذینَ ینادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا یعْقِلُونَ
۵ شعبان ۱۴۴۳
همانا کسانی که صداهایشان را نزد رسول الله ص فرومیکاهند، هماناناند که خداوند دلهایشان را برای تقوا امتحان کرده؛ برایشان مغفرت و پاداشی عظیم است.
۱۴-۲۹ رجب ۱۴۴۳
ای آن کسانی که ایمان آوردند، صداهايتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید، و همانند صدا بلند کردنتان برای همدیگر، با صدای بلند با او سخن مگوييد، تا در حالی که شما احساس نمیکنید اعمالتان نابود شود!
این آیه قبلا در جلسه۲۳ (https://yekaye.ir/2-49-al-hujurat/) که اوایل کار بود به طور خیلی مختصری مورد بحث قرار گرفت؛ و اینک به طور جدیتر مورد توجه قرار میگیرد.
۱-۲ رجب ۱۴۴۳
به نام خداوند رحمتگستر رحیم؛
آخرین سورهای که بحث شد سوره واقعه بود که آغازش مصادف بود با شروع کرونا در ایران، که تذکر خوبی بود برای مرگآگاهی انسان؛ و آخرین بارگذاری مباحث این سوره در کانال یک آیه در روز در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۹ انجام شد. چنانکه گذشت در همان ایام مسئولیتی بر دوش حقیر نهاده شد که عملا به خاطر شدت درگیری در کار اجرایی، ادامه تحقیق و نگارش و بارگذاری مطالب در کانال یک آیه میسر نبود؛ و البته می کوشیدم که توقف مذکور، به منزله توقف مطالعه و تامل در قرآن نباشد. در هر صورت، ان شاء الله از فردا که اول رجب سال ۱۴۴۳ قمری (۱۴ بهمن ۱۴۰۰ شمسی) است و حدود یک سال از این توقف سپری شده، با استمداد از امام زمان اروحنا له الفداء به ادامه این کار اقدام میکنم.
یکی از مشکلات حادی که امروزه در جامعه ما مشاهده میشود وضعیت نامطلوب روابط اجتماعی در جامعه است؛ و با توجه به اینکه شاید بتوان گفت سوره حجرات از سورههایی است که از صدر تا ذیل ناظر به تنظیم روابط صحیح اجتماعی در جامعه دینی و بلکه بین مطلق انسانهاست؛ از این رو، ان شاء الله سوره حجرات در دستور کار قرار میگیرد.
از پروردگار متعال خواهانم که مرا جزء مومنان واقعی قرار دهد و از هرگونه اقدام به ظلم و تعدی مصون بدارد و با یاوری خاصی از جانب خود، ورود و خروج مرا در این مسیر، ورود و خروج صدق قرار دهد؛ و حق را بر قلمم چنان جاری سازد که جایی برای سخن باطل یا ورود آن نماند؛ که خودش ما را به چنین دعا کردنی دستور داده، و وعده فرموده که اگر کسی مومن باشد [و این گونه سراغ خدا برود]، از این قرآن یکسره شفا و رحمت بر او نازل شود؛ و اگر در زمره ظالمین باشد، از این قرآن جز خسارت بهرهای نبرد:
قُلْ رَبِّ أَدْخِلْني مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْني مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً؛
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (اسراء/۸۰-۸۲)
با توجه به تخصصی بودن برخی از بحثها به کسانی که فرصت کافی برای مطالعه کل محتویات ارائه شده در اینجا را ندارند یادآوری میکنم که علاوه بر کانال اصلی بحث در ایتا (https://eitaa.com/yekaye) کانال دیگری با عنوان «یک آیه در روز- گزیده» در همین پیامرسان ایتا راه اندازی کردهام (https://eitaa.com/yekAaye) که صرفا گزیدهای از این کانال که جنبه کاربردی بیشتری دارد و قیل و قال کمتری در آن است در آنجا بارگذاری میشود؛ و اگر مشکل خاصی پیش نیاید از این پس، این مطالب گزیده را در پیامرسان بله () و تلگرام () نیز بارگذاری خواهم کرد.
ادامه مطلب ۱۰۶۵) سوره حجرات. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
تفسير القمي، ج۲، ص: ۱۳۲
قالَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ اللَّهِ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي
۱)
تفسير القمي، ج۲، ص: ۱۳۲
قال علي بن إبراهيم في قوله: إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَها قال مكة وَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ قال الله عز و جل: وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إلى قوله سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها قال الآيات أمير المؤمنين و الأئمة ع إذا رجعوا يعرفهم أعداؤهم إذا رأوهم، و الدليل على أن الآيات هم الأئمة قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ اللَّهِ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي، فإذا رجعوا إلى الدنيا- يعرفهم أعداؤهم إذا رأوهم في الدنيا،
۲) حالا که همه چیز را فهمیدی و وظیفهات را درست بفهمیدی، بگو الحمدلله؛
۳) سَيُريكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها
این حداقل چند معنا دارد (یا به تعبیر بهتر بر چند مصداق متعدد قابل حمل است):
الف. خداوند بالاخره امام زمان ع (در ظهور) و بقیه ائمه (در رجعت ویا در لحظه مرگ) را به شما نشان خواهد داد به طوری که آنها را بشناسید. (اگر الان امام را میبینی و نمیشناسی امید داشته باش که بالاخره خدا زمانی آنها را به شما نشان خواهد داد به طوری که آنها را بشناسی.
ب. اگر در مسیر خدا گام برداری و عبودیت پیشه کنی خداوند آیات و نشانههای مختلفش را به طوری به شما نشان خواهد داد که پیامهای خدا را بفهمید و بتوانید از آنها بهرهگیرید.
ج. اگر در مسیر خدا گام برداری و عبودیت پیشه کنی و قرآن را تلاوت کنی خداوند آیات قرآن را به طوری به شما نشان خواهد داد که بشناسید و بتوانید از آنها بهرهگیرید.
۴) قل مفرد مخاطب بود و تعملون جمع مخاطب؛ یعنی به پیامبر که مخلَص است فرمود تو بگو الحمدلله (که قبلا توضیح دادیم که این مقام مخلصین است که حمد را بدون تسبیح میگویند) اما شما انسانهایی که میخواهید مومن حقیقی باشید و میخواهید پا جای پای پیامبر بگذارید و به مقام مضطرین برسید و خلیفه الله بشوید حواستان باشد خداوند لحظهای از اعمالتان غافل نیست؛ درست است که این مقامات به مشیت خداست نه حاصل عمل شما؛ اما اگر واقعا مدار اصلی کار (آمنوا و کانوا یتقون)را جدی نگیرید و عمل گناه و ناصوابی انجام دهید قطعا اصلا در این مسیر قرار نخواهید گرفت.
۱) این آیه و آيه قبل جمعبندی تکلیف انسان در این سوره است؛ اگر بپذیریم که این سوره دارد شرایط و وظایف انسان مضطر حقیقی را بیان میکند و با توجه به اینکه مضطر حقیقی خلیفه در زمین خواهد شد پس اتم مصادیق مضطر شخص رسول الله ص و اهل بیت ع هستند و اگر به رسول الله ص دستوری داده شده و او برای ما بازگو میکند این دستور برای هرکسی است که بخواهد به مقام حقیقی اضطرار وارد شود؛ و جالب است که این دو دستور (عبودیت محض و تلاوت قرآن) همان دو کاری است که هر روز در سوره حمد بر آن تاکید میکنیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ و طلب هدایت)
۲) دومین وظیفه من تلاوت قرآن است (شاید نفرمود قرائت که باز ما سوءاستفاده نکنیم و به روخوانی بنسده نکنیم). این همان اهدنا الصراط المستقیم است؛ من در جهان دو وظیفه دارم: یکی عبودیت محض خدا؛ و چون میفهمم که این کار را نمیتوانم خودم تشخیص و انجام دهم وظیفه دومم طلب هدایت است که خداوند راهش را قرآن قرار داد (و قبلا بحث شد که قرآن و اهل بیت ع جداییناپذیرند و اگر سراغ یکی بدون دیگری رفتیم در حقیقت سراغ هیچیک نرفتهایم). خداون در آیات قبل توضیح داد که فقط من غیب را میدانم و همه این غیب را در قرآن گذاشتم؛ پس وظیفه تو این است که قرآ» تلاوت کنی و هر مشکلی داری از قرآن پاسخش را بگیری.
۳) حالا که حقیقت بر تو آشکار شد و وظیفه خودت در جهان را شناختی و میدانی که انجام وظیفهات در جمع انجام میشود (اکون من المسلمین) این قدر حرض و جوش دیگران را نخور؛ چون اگر کسی هدایت شود برای خودش است و اگر هم گمراه شود تو فقط وظیفه انذار داری؛ هدایت هیچکس در دست تو نیست.
۴) شبهه:آیا پیامبر دستور دارد به کسانی که گمراهی میشوند فقط بگوید من وظیفه انذار دارم دلالت ندارد که نباید در سیاست مداخله کند و حکومت دینی توجیهی ندارد؟
پاسخ: این آیه در مقام هدایت کردن است که ناظر به باطن و حقیقت انسانهاست؛وشبیه همان مضمونی را میخواهد بگوید که در جای دیگر فرمود: «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً» (کهف/۶) «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنين» (شعراء/۳) « إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين» (قصص/۵۶). بهترین دیل بر این مدعا که این که من فقط منذر هستم صرفا ناظر به این مقام است نه نافی حکومت، آیات فراوان دیگری است که وظیفه اقامه عدل را بر دوش پیامبر گذاشته «فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ» (شوری/۱۵) و از همگان اطاعت از رسول را در کنار اطاعت از خداوند خواسته است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء/۵۹) و ما را از اینکه از او سرپیچی کنیم برحذر داشته «وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبينُ» (مائده/۹۲) و همان اطاعت ما را عامل هدایت ما معرفی کرده است: «قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبين» (نور/۵۴) جالب اینجاست که در همین آیات اخیر هم با اینکه تاکیدات شدید بر اطاعت ما از وی دارد آخرش میفرماید او جز وظیفه ابلاغ ندارد. این بخوبی نشان میدهد که مقصود از این تعبیر آن است که اگر شما اطاعت نکردید بر او حرجی نیست و او مواخذه نمیشود؛ چون او وظیفهاش رساندن این پیام بود؛ و اطاعت از او وظیفه شماست؛ نه اینکه اگر شما از او اطاعت نکردید او هم مقصر باشد و این را مثلا به حساب ضعف مدیریتی او بگذارند!
في الكافي عن الصادق عليه السلام انّ قريشاً لما هدموا الكعبة وجدوا في قواعده حجراً في كتاب لم يحسنوا قراءته حتّى دعوا رجلًا قرأه فإذا فيه انا اللَّه ذو بكّة حرّمتها يوم خلقت السموات و الأرض و وضعتها بين هذين الجبلين و حففتها بسبعة أملاك حفّاً و عنه عليه السلام لمّا قدم رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله مكّة يوم افتتحها فتح باب الكعبة فأمر
تفسير الصافي، ج۴، ص: ۷۹
بصور في الكعبة فطمست فأخذ بعضادتي الباب فقال ألا انّ اللَّه قد حرّم مكّة يوم خلق السموات و الأرض فهي حرام بحرام اللَّه عزّ و جلّ الى يوم القيامة لا ينفر صيدها و لا يعضد شجرها و لا يختلي خلالها و لا تحلّ لقطتها الّا لمنشد فقال العبّاس يا رسول اللَّه الا ذخر فانّه للقبر و البيوت فقال رسول اللَّه الّا الإذخر وَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ خلقاً و ملكاً وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ المنقادين.
۱) این آیه و آيه بعد جمعبندی تکلیف انسان در این سوره است؛ اگر بپذیریم که این سوره دارد شرایط و وظایف انسان مضطر حقیقی را بیان میکند و با توجه به اینکه مضطر حقیقی خلیفه در زمین خواهد شد پس اتم مصادیق مضطر شخص رسول الله ص و اهل بیت ع هستند و اگر به رسول الله ص دستوری داده شده و او برای ما بازگو میکند این دستور برای هرکسی است که بخواهد به مقام حقیقی اضطرار وارد شود؛ و جالب است که این دو دستور (عبودیت محض و تلاوت قرآن) همان دو کاری است که هر روز در سوره حمد بر آن تاکید میکنیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ و طلب هدایت)
۲) دستور به عبودیت رب است (نه الله؛ که افراد او را هر طور دلشان میخواهد تفسیر رحمانی!!! کنند و کاری به کارشان نداشته باشد!) آن هم نه فقط کسی که ربوبیت تکوینی دارد؛بلکه ربوبیت تشریعیای دارد که وی سراسر در متن آن ربوبیت تشریعی در حال زندگی است : «رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذي حَرَّمَها» و البته همه چیز هم از آن اوست (وَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ)؛ یعنی دستور دارم ربی را بپرستم که همه چیز به دست اوست و روی هیچ چیزی غیر او نباید حساب کنم خواه آن چیز انسان دیگری باشد یا امکانات دیگری ویا برنامهریزیهایی دیگر؛ در واقع این تعبیر «وله کل شیء» برهانی است بر چرایی ایاک نستعین؛ و البته دستور دارم که از تسلیمشدگان باشم؛که دست کم دو دلالت دارد:یکی اینکه عبودیت جز با تسلیم محض محقق نمیشود؛ و دوم اینکه عبودیت من در زمره عدهای دیگر و همراه با آنان حاصل میشود (همان ضمیر جمع در ایاک نعبد و ایاک نستعین)؛ و این مناسبت فراوانی دارد با نکتهای که گفتیم خداوند مضطر (مفرد) را اجابت میکند اما شما (جمع) را خلیفه در زمین می گرداند. (نمل/۶۲)