ترجمه
و همانا میدانیم جلو رفتگان از شما را؛ و [نیز] قطعا میدانیم واپسماندگان را.
نکات ترجمه
دو عبارت «مستقدم» و «مستأخر» اسم فاعل از فعل استقدم و استأخر است که این درباره این دوفعل در جلسه ۲۵۴ توضیح داده شد.
حدیث
۱) از امام باقر ع درباره آیه «و همانا میدانیم مستقدماین (جلو رفتگان) از شما را؛ و [نیز] قطعا میدانیم مستاخرین (واپسماندگان) را» روایت شده است که: آنها مومنان از این امتاند.
تفسير العياشي، ج۲، ص: ۲۴۰
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع «وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ» قَالَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ.
۲) از امام صادق ع روایت شده است که «مستقدمین» (جلورفتگان) کسانیاند که اهل کار نیکاند؛ و «مستاخرین» (واپسماندگان) کسانیاند که اهل کار بد میباشند.
نهج البيان (للشیبانی)، ج۲، ص۱۶۱؛ البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۳۳۹
روي عن الصادق (عليه السلام): «أن المستقدمين أصحاب الحسنات، و المستأخرين أصحاب السيئات»
۳) از امام صادق ع از پدرشان درباره نحوه سلام کردن بر اهل قبور روایت شده است:
سلام بر شما ای اهل دیار از مومنان و رحمت خدا و برکاتش بر شما باد؛ شما پیش روی ما بودید و ما دنبالهرو شماییم؛خداوند جلورفتگان و واپسماندگان شما را رحمت کند و همه ما از خداییم و به سوی خدا بازمی گردیم.
قرب الإسناد، ص۱۲۳
وَ عَنْهُ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، فِي السَّلَامِ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ:
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الدِّيَارِ مِنْ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، أَنْتُمْ لَنَا سَلَفٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ، رَحِمَ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ الْمُسْتَأْخِرِينَ، وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۱]
تدبر
۱) «وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرينَ»
درباره اینکه منظور از «مستقدمین» و «مستاخرین» چیست، دیدگاههای متعددی ارائه شده است؛ از جمله:
الف. تقدم و تاخر زمانی مد نظر است؛ مستقدمین، گذشتگان از این امت؛ و مستاخرین، آیندگان از این امت است. (مجاهد، ضحاک، قتاده، شعبی؛ به نقل از مجمعالبیان، ج۶، ص۵۱۴) (و نیز حدیث۱ و حدیث۳)[۲]
ب. تقدم و تاخر از حیث رسیدن به مقصد الهی مد نظر است: مستقدمین کسانیاند که در کارهای خیر پیش افتادهاند (همان السابقون السابقون؛ واقعه/۱۰) و مستاخرین کسانی هستند که در کارهای خیر تعلل کرده و کارنامهشان با اعمال بد پر شده است. (حدیث۲)
ج. مستقدمین کسانیاند که در میدان نبرد پیشتازند و مستاخرین کسانیاند که سعی میکنند در پشت جبهه بمانند (شعبی، به نقل از مجمعالبیان، ج۶، ص۵۱۴)
د. مستقدمین مردانیاند که در صف اول نماز میایستادند، و مستاخرین کسانیاند که در صفوف آخر (که به صفوف زنان نزدیک بود) میایستادند که چشمچرانی کنند! (ابنعباس این را به عنوان شأن نزول آیه مطرح کرده است، به نقل از مجمعالبیان، ج۶، ص۵۱۴)[۳]
ه. پیامبر ص مردان را به ایستادن در صف اول تشویق کرد، و مردم ازدحام کردند [عدهای زودتر میآمدند که در صف اول بنشینند.] خانههای قبیله بنیعذره از مسجد دور بود [لذا به صف اول نمیرسیدند] ، با هم جمع شدند و گفتند خانههای خود را فروخته، خانههایی نزدیک مسجد میخریم؛ و این آیه نازل شد (یعنی خداوند بر اساس نیتشان افراد را جزا میدهد) (ربیع بن انس این را به عنوان شان نزول آیه مطرح کرده، به نقل از مجمعالبیان، ج۶، ص۵۱۴)
و. …
۲) «وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرينَ»
ما درباره انسانهای زمان دیگر اطلاع کامل و معتبری نداریم، اما قطعا هیچکس و هیچ چیز از دایره علم خدا بیرون نمیماند.
بحث تخصصی انسانشناسی
انسانها موجوداتی زمانمندند و اگرچه وجودشان از گذشته تا آینده کشیده شده، اما شناختهایشان از انسانهای دیگر، در درجه اول بر اساس تجربهای است که از مردم زمان خود دارند و با الگویی که از زمانه خود میگیرند انسانهای زمانهای دیگر را فهم میکنند. این گونه تحلیل موجب میشود که به خاطر تفاوتی که بین مردم زمان خود و زمانهای دیگر میبینند، مرتب چالشهایی را مطرح کنند؛ مثلا اینکه اگر هدایت در گروی این شریعت و دینی است که به دست ما رسیده پس انسانهایی که قبلا بودهاند و این دین به دستشان نرسیده تکلیفشان چیست؟ (اشکالی که فرعون در مقابل موسی مطرح کرد تا با ضرورت دینداری بر اساس یک شریعت الهی مخالفت کند: طه/۵۰-۵۱)
اما خداوند همان گونه که بر ما که اکنون زندگی میکنیم احاطه کامل دارد، بر هر کسی که پیش یا پس از ما هم باشد احاطه کامل دارد و اگر تدبیری برای آنها میکند با توجه به احاطه کامل او بر آنهاست.
۳) «وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرينَ»
در این آیه اینکه ما از وضع و حال «جلوافتادگان» و «عقبماندگان» باخبر هستیم را با سه تاکید بیان کرد [«و» قسم + «لـ» تاکید + «قد» تحقیق (محققا واقع شدن)] . این باخبر بودن از وضع این افراد چه نکتهای دارد که چنین با تاکید بیان شده است؟
به نظر می رسد بر اساس هر یک از معانیای که این تعبیر میتواند داشته باشد (تدبر۱) میتوان ثمرهای از این گرفت؛ از باب نمونه و متناسب با بندهایی که در تدبر ۱ مطرح شد به برخی اشاره میشود:
«الف». اینکه ما درباره انسانهای زمان دیگر اطلاع کامل و معتبری نداریم، نباید گمان کنیم که خدا هم احاطه کامل بر آنها ندارد ویا انتظار نداشته باشیم که آنها هم کاملا بر اساس مقتضیات فرهنگی خاص زمان ما قابل تحلیل باشند. (توضیح در تدبر۲)
«ب» و «د». انسانها مختلفند: برخی اهل تلاش و کوشش و جدیت هستند و از دیگران جلو می افتند؛ و برخی اهل تنبلی و یا کمکاریاند و عقب میمانند. چون اطلاع ما ناقص است، بسیاری از اوقات افراد خود را جابجا مینمایانند: مثلا آنها که کمکاری کردهاند به گونهای ظاهرسازی میکنند که مردم اینها را پرکار و خوبان واقعی را کمکار بدانند. اما همه اینها در علم خدا محفوظ است و کسی نهایتا در محاسبات الهی ضرر نخواهد کرد.
ج. …
[۱] . این روایت هم در همین مضمون است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ التَّسْلِيمُ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ قَالَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَى أَهْلِ الدِّيَارِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُؤْمِنِينَ رَحِمَ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنَّا وَ الْمُسْتَأْخِرِينَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ لَاحِقُونَ. (الكافي، ج۳، ص۲۲۹)
[۲] . علامه طباطبایی این معنا را پذیرفته و دیدگاههای بعدی را اقوال سست و بی ارزش دانسته است، بدون اینکه دلیلی برای این سخن خود بیان کنند. ظاهرا ایشان بر اساس این مبنا که قبول یک نظر با قبول نظرات دیگر جمع نمیشود سخن گفتهاند در حالی که بر اساس مبنای «امکان استعمال یک لفظ در چند معنا» در عین درست بودن معنای اول میتوان معانی بعدی را هم در مورد آیه صادق دانست خصوصا که روایات متعدد هم همین را تایید میکنند.
[۳] . چنین مضمونی در برخی احادیث ما هم نقل شده است: بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ قَالَ كَانَتِ امْرَأَةٌ حَسْنَاءَ كَمَلًا تَحْضُرُ الصَّلَاةَ مَعَ النَّبِيِّ ص وَ كَانَ قَوْمٌ يَتَقَدَّمُونَ إِلَى الصَّفِّ الْأَوَّلِ كَرَاهِيَةَ النَّظَرِ إِلَيْهَا وَ كَانَ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ ص يَتَأَخَّرُونَ إِلَى الصَّفِّ الْآخَرِ فَيَنْظُرُونَ إِلَيْهَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ لِيَنْظُرُوا إِلَيْهَا. (الجعفريات (الأشعثيات)، ص۱۷۸)
بازدیدها: ۸۸