۲۱ رمضان ۱۴۳۸
ترجمه
نصف آن را یا بکاه از آن اندکی؛
نکات ترجمه
جایگاه نحوی کلمه «نِصْفَهُ» از مطالبی است که معرکه آراء علمای ادبیات شده است؛ عبارت قبل از آن چنین بوده است: «قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً». اگر «قلیلا» در آیه قبل را ناظر به «تعداد شب»، نه «مقدار شب» بدانیم، تحلیل معنایی آیه ساده میشود: «قیام کن شبها را جز اندکی از شبها، هر شب هم به اندازه نیمی از شب، قیام کن که میتوانی این مقدار را کم کنی [یا زیاد کنی]. (ملاذ الأخيار، ج۴، ص۵۱۷)
اما بر اساس اینکه «قلیلا» مربوط به «مقدار شب» باشد اشکالی پیش میآید و آن اینکه در آیه قبل گفت شب را جز اندکی قیام کن، و در این آیه دوباره میگوید: اگر خواستی از قیام شب کم کن؛ و چنین معنایی تکرار غیرفصیح است که از ساحت قرآن کریم دور است. (البحر المحيط، ج۱۰، ص۳۱۲)[۱]
اما این آیه را به چند صورت نحوی میتوان تحلیل کرد که معنا کاملا روان باشد و چنین تکرار غیرفصیحی رخ ندهد:
الف. «نِصْفَهُ» بدل است برای «قلیلاً»؛ یعنی معنای «قلیلا» را توضیح میدهد. یعنی شب را قیام کن مگر به اندازه نیمی از آن را؛ آنگاه مرجع ضمیر «منه» [اُنقُص منه] و «علیه» [در آیه بعد: «زِد علیه»] ، به امر واحدی برمیگردد؛ و درواقع، سه گونه زمان را تعیین میکند: دقیقا نصف، کمتر از نصف یا بیشتر از نصف (الکشاف، ج۴، ص۶۳۷)[۲]؛ که با توجه به آیه آخر این سوره که از بیدار ماندن نصف یا یک سوم یا دوسوم سخن گفته، چهبسا میزان این کم یا زیاد کردن هم اشاره شده است. (مجمع البيان، ج۱۰، ص۵۶۹)[۳]
ب. «نِصْفَهُ» «بدل» است از «اللیل»، بدل جزء از کل، مانند اینکه گفته میشود: «ضُرِبَ زيدُ رأسُه: زید را زدند، سرش را» (زجاج، به نقل از فقه القرآن (راوندی)، ج۱، ص۱۲۵) در این صورت، مفاد استثنای «الا قلیلا» درباره همین «نصف اللیل» خواهد بود؛ یعنی قیام کن شب را، [یعنی] نیمی از شب را، مگر اندکی از آن نیمه را.
چیزی که موید این برداشت است آن است که زمان نماز شب از نیمه شب به بعد است؛ یعنی آیه با خواب قبل از نیمه شب کار ندارد، بلکه سخنش درباره خواب نیمه شب تا صبح است؛ که میفرماید از این مدت فقط اندکی را بخواب.
آنگاه مرجع ضمیر «منه» [اُنقُص منه] و «علیه» [زِد علیه] نیز مربوط به مضمون «اقل من نصف اللیل» باشد؛ بدین ترتیب درباره «قیام شب» دو مطلب میفرماید: یکی اینکه این نیمی از شب را جز اندکی از آن قیام کن؛ دوم اینکه این مقدار (نیمی از شب جز اندکی)[۴] را میتوانی کم یا زیاد بکنی. (الکشاف، ج۴، ص۶۳۷)[۵]
ج. «نِصْفَهُ» متعلق است به یک فعل محذوف؛ در واقع این طور بوده است: «قسم نصفه» (إعراب القرآن (نحاس)، ج۵، ص۳۸) ظاهرا یعنی برای نماز شب قیام کن و با این قیام خود، اوقات شب خود را دو نیمه کن.
د. «نِصْفَهُ» متعلق است به یک فعل محذوف؛ اما آن فعل محذوف «قُم» بوده است. یعنی در آیه قبل، به قیام برای نمازها و عبادات واجب و مستحب شبانه (مانند نماز مغرب و عشاء و تعقیبات و مستحبات قبل از خواب است)؛ سپس درباره قیام بعد از خواب در نیمه شب [برای نماز شب] دستور میدهد ، آنگاه بقیه عبارت که میفرماید آن را کم یا زیاد کن، درباره تعیین این مقداری است که برای نماز شب میخواهد صرف کند که کمتر از نصف شدنش یعنی نیاز نیست که کل این نصف را به قیام مشغول باشی و زیادتر شدنش، یعنی زودتر از نصف بلند شو که مشغول مقدمات نماز (طهارت و مسواک و …) شوی. (بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۳۰)[۶]
حدیث
۱) روایت شده است که شخصی هنگام وفاتش فرا رسید و وصیت کرد که فلانی از من «هزار درهم مگر قلیلی» طلب دارد. از امام رضا ع پرسیدند که ما این قلیل را چه مقداری قرار دهیم؟
فرمود: به اندازه نصف، به خاطر اینکه خداوند متعال میفرماید: ای جامه به خود پیچیده! شب را بپا دارد مگر قلیلی، نصفش را»
مناقب آل أبي طالب ع، ج۴، ص۳۵۹
عَنِ الرِّضَا ع
رَجُلٌ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَقَالَ عِنْدَ مَوْتِهِ لِفُلَانٍ عِنْدِي أَلْفُ دِرْهَمٍ إِلَّا قَلِيلًا كَمِ الْقَلِيلُ قَالَ الْقَلِيلُ هُوَ النِّصْفُ لِقَوْلِهِ تَعَالَی يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا نِصْفَهُ.[۷]
۲) از امام صادق ع روایت شده است:
خداوند عز و جل فرمود «مال و فرزندان زینت زندگی دنیاست» (کهف/۴۶) همان گونه که هشت رکعت نمازی که بنده در آخر شب بجا میآورد، زینت آخرت است.
تفسير العياشي، ج۲، ص: ۳۲۷
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» كَمَا أَنَّ ثَمَانِيَ رَكَعَاتٍ يُصَلِّيهَا الْعَبْدُ آخِرَ اللَّيْلِ زِينَةُ الْآخِرَةِ.
۳) حلبی از امام صادق ع روایت کرده است:
همانا رسول الله ص هنگامی که نماز عشاء را بجا میآورد، میخواست که آب وضو و مسواکش را کنار محل خوابش قرار دهند؛ سپس آن مقدار که خدا میخواست به بستر میرفت آنگاه برمیخاست و مسواک میزد و وضو میگرفت و چهار رکعت نماز بجا میآورد؛ دوباره اندکی میخوابید و باز برمیخاست و مسواک میزد و وضو میگرفت و چهار رکعت نماز میگزارد. دوباره به بستر میرفت تا وقتی نزدیک اذان صبح میشد برمیخاست و نماز شفع و وتر را بجا میآورد.
سپس امام صادق ع فرمود: «و قطعا که رسول خداص اسوهای نیکو برای شماست»
گفتم: چه موقعی برمیخاست؟
فرمود: بعد از یک سوم شب؛
و در حدیث دیگری آمده است: بعد از نیمه شب.
الكافي، ج۳، ص۴۴۵
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ إِذَا صَلَّی الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ أَمَرَ بِوَضُوئِهِ وَ سِوَاكِهِ يُوضَعُ عِنْدَ رَأْسِهِ مُخَمَّراً فَيَرْقُدُ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَسْتَاكُ وَ يَتَوَضَّأُ وَ يُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ ثُمَّ يَرْقُدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَسْتَاكُ وَ يَتَوَضَّأُ وَ يُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ ثُمَّ يَرْقُدُ حَتَّی إِذَا كَانَ فِي وَجْهِ الصُّبْحِ قَامَ فَأَوْتَرَ ثُمَّ صَلَّی الرَّكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ قُلْتُ مَتَی كَانَ يَقُومُ قَالَ بَعْدَ ثُلُثِ اللَّيْلِ وَ قَالَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ بَعْدَ نِصْفِ اللَّيْلِ.[۸]
تدبر
۱) «نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً»
در آیه قبل از پیامبر ص خواست که به شبزندهداری برای نماز و عبادت اهتمام ورزد، جز اندکی از آن. در این آیه میفرماید «نیمی از آن.» چه این تعبیر را بدل از «شب» بدانیم (یعنی: شب را قیام کن، نصفش را) و چه بدل از «اندکی» (یعنی: شب را قیام کن، جز اندکی، یعنی جز نصفش) (توضیح در نکات ترجمه)، در هر دو صورت، یک تخفیف قابل ملاحظهای داده است.
نکته تخصصی انسانشناسی
ما غالبا گمان میکنیم که خوب است وقتی میخواهیم وظایف کسی را به او گوشزد کنیم، باید همواره مطلب را از کم به زیاد پیش ببریم. اما ظاهرا همیشه این طور نیست. اگرچه اقتضای در نظر گرفتن تاب و تحمل مخاطب، همان نکته است؛ اما گاه اقتضائات دیگری پیش میآید که لازم است از زیاد به کم شروع کرد!
این نوع بیان هم ممکن است اقتضائاتی داشته باشد، مانند:
الف. توجه دادن به اینکه وظیفه واقعی تو خیلی بیشتر بوده، و اگر الان این مقدار از تو انتظار داریم، به تو تخفیف دادهایم؛ که این بیان موجب میشود شخص در همان کار سخت هم احساس مطلوبی داشته باشد.
ب. نوعی لطف و عنایت ویژه را میرساند: وظیفهات بیشتر بود اما ما این وظیفه را از دوشت برداشتیم.
ج. …
۲) « قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً؛ نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً»
می دانیم که نماز شب بر پیامبر ص واجب بوده است؛ و این آیه نشان میدهد که این وجوب، در حدود قیام نیمی از شب بوده است.
وقتی کسی میخواهد مسئولیتی مانند مسئولیت نبوت را بر دوش بکشد، خداوند شبزندهداری را بر او واجب میکند، و بعد هم که تخفیف میدهد باز شبزندهداری و قیام به عبادت در حد نیمی از شب بر او واجب است.
این نشان میدهد که در مصدر تبلیغ دین خدا قرار گرفتن، چه اندازه پشتوانه معنوی میخواهد!
تاملی با خویش
اگر ما میخواهیم کار فرهنگی کنیم، چه اندازه تهیه پشتوانه معنوی برای خود را جدی گرفتهایم؟!
حکایت
رهبر انقلاب یکی از دیدارهایش گفتند
من یقین دارم، آن پیرمرد نورانی، معنوی، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست توانای او بنا، غرس، آبیاری و میوهچینی شد، اگر در جوانی، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانی در او پدید نمیآمد، این کارهای بزرگ از او صادر نمیشد.
مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیاری ایشان را میشناختند، نزدیک سی سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانی برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمیشناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند.» حاج میرزا جواد آقای تهرانی میگفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضی پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند این آقا روحاللَّه خمینی است.»
وقتی آقا روحاللَّه، در دوره جوانی، آن سرمایه و ذخیره را پدید میآورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشوند.
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2776
۳) «قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً؛ نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً»
درباره اینکه آیا این دستور دلالت بر وجوب دارد یا نه، و مخاطب این دستور کیست، چند نظر مطرح شده است:
الف. این کار واجب است، و مخاطب آن، شخص پیامبر ص است؛ بویژه که خطاب مفرد است وقبل از آن هم با تعبیر «یا ایها المزمل» شخص پیامبر را مخاطب قرار داده بود. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۶۹) و نیز اینکه در ادامه (آیه۵) میخواهد این کار را مقدمهای قرار دهد برای وظیفهای که بر دوش پیامبر ص خواهد گذاشت (المیزان، ج۲۰، ص۶۲)
ب. این دستوری مستحبی است به عموم مومنان. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۶۹) به قرینه آیه پایانی این سوره، که از طائفهای از مومنان که نیمی از شب یا بیشتر یا کمتر همراه پیامبر به شبزنده داری مشغولاند سخن گفته است.
ج. این دستور، ابتدا بر همه مسلمانان واجب بوده است؛ اما پس از مدتی توسط آیه پایانی وجوبش نسخ شده است، و به حالت استحباب درآمده است. (این را حسن بصری و عکرمه گفته اند اما طبرسی بعد از نقل سخنشان میفرماید در این آیات هیچ قرینهای نیست که نسخ یکی توسط دیگری را برساند؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۶۹)
د. …
۴) «نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً»
خدا دستور میدهد حدود نیمی از شب یا اندکی کمتر از آن را به شبزندهداری و عبادت مشغول شویم. اگرچه خطاب اصلی این آیه با پیامبر ص است، اما اگر قرار است همهجا خود را مخاطب کلام خداوند ببینیم، این خطاب متوجه ما هم هست (چنانکه طبق آیه آخر همین سوره، بسیاری از مومنان واقعی هم خود را مخاطب این کلام میدیدند)
تاملی با خویش
آیا واقعا ما اینچنینایم؟ یا کسانی را که این چنین اهل عبادت باشند را افراطی و دنیاگریز و … میشمریم!
این شبهای ماه مبارک رمضان، و بویژه شبهایی که احتمال دارد شب قدر باشند، فرصت خوبی است که اولا نگاهمان به دین را اصلاح کنیم، و ثانیا تمرین این کار را شروع نماییم.
[۱] . تفصیل نظر ابوحیان بدین قرار است که در متن کوشش شد به نحوی توضیح داده شود که این اشکالات وارد نباشد:
و جوزوا في نصفه أن يكون بدلا من الليل و من قليلا. فإذا كان بدلا من الليل، كان الاستثناء منه، و كان المأمور بقيامه نصف الليل إلا قليلا منه. و الضمير في منه و عليه عائد على النصف، فيصير المعنى: قم نصف الليل إلا قليلا، أو انقص من نصف الليل قليلا، أو زد على نصف الليل، فيكون قوله: أو انقص من نصف الليل قليلا، تكرارا لقوله: إلا قليلا من نصف الليل، و ذلك تركيب غير فصيح ينزه القرآن عنه.
قال الزمخشري: نصفه بدل من الليل، و إلا قليلا استثناء من النصف، كأنه قال: قم أقل من نصف الليل. و الضمير في منه و عليه للنصف، و المعنى: التخيير بين أمرين، بين أن يقوم أقل من نصف الليل على البت، و بين أن يخنار أحد الأمرين، و هما النقصان من النصف و الزيادة عليه. انتهى. فلم يتنبه للتكرار الذي يلزمه في هذا القول، لأنه على تقديره: قم أقل من نصف الليل كان قوله، أو انقص من نصف الليل تكرارا. و إذا كان نِصْفَهُ بدلا من قوله: إِلَّا قَلِيلًا، فالضمير في نصفه إما أن يعود على المبدل منه، أو على المستثنى منه و هو الليل، لا جائز أن يعود على المبدل منه، لأنه يصير استثناء مجهول من مجهول، إذ التقدير إلا قليلا نصف القليل، و هذا لا يصح له معنى البتة. و إن عاد الضمير على الليل، فلا فائدة في الاستثناء من الليل، إذ كان يكون أخصر و أوضح و أبعد عن الإلباس أن يكون التركيب قم الليل نصفه. و قد أبطلنا قول من قال: إلا قليلا استثناء من البدل و هو نصفه، و أن التقدير: قم الليل نصفه إلا قليلا منه، أي من النصف. و أيضا ففي دعوى أن نصفه بدل من إلا قليلا، و الضمير في نصفه عائد على الليل، إطلاق القليل على النصف، و يلزم أيضا أن يصير التقدير: إلا نصفه فلا تقمه، أو انقص من النصف الذي لا تقومه، أو زد عليه النصف الذي لا تقومه، و هذا معنى لا يصح، و ليس المراد من الآية قطعا.
و قال الزمخشري: و إن شئت جعلت نصفه بدلا من قليلا، و كان تخييرا بين ثلاث: بين قيام النصف بتمامه، و بين قيام الناقص منه، و بين قيام الزائد عليه و إنما وصف النصف بالقلة بالنسبة إلى الكل. و إن شئت قلت: لما كان معنى قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا نِصْفَهُ: إذا أبدلت النصف من الليل، قم أقل من نصف الليل، رجع الضمير في منه و عليه إلى الأقل من النصف، فكأنه قيل: قم أقل من نصف الليل، و قم أنقص من ذلك الأقل أو أزيد منه قليلا، فيكون التخيير فيما وراء النصف بينه و بين الثلث، و يجوز إذا أبدلت نصفه من قليلا و فسرته به أن تجعل قليلا الثاني بمعنى نصف النصف و هو الربع، كأنه قيل: أو انقص منه قليلا نصفه، و تجعل المزيد على هذا القليل، أعني الربع نصف الربع، كأنه قيل: أو زد عليه قليلا نصفه. و يجوز أن تجعل الزيادة لكونها مطلقة تتمة الثلث، فيكون تخييرا بين النصف و الثلث و الربع. انتهى. و ما أوسع خيال هذا الرجل، فإنه يجوز ما يقرب و ما يبعد، و القرآن لا ينبغي، بل لا يجوز أن يحمل إلا على أحسن الوجوه التي تأتي في كلام العرب، كما ذكرناه في خطبة هذا الكتاب. و ممن نص على جواز أن يكون نصفه بدلا من الليل أو من قليلا الزمخشري، كما ذكرنا عنه. و ابن عطية أورده مورد الاحتمال، و أبو البقاء، و قال: أشبه بظاهر الآية أن يكون بدلا من قليلا، أو زد عليه، و الهاء فيهما للنصف. فلو كان الاستثناء من النصف لصار التقدير: قم نصف الليل إلا قليلا، أو انقص منه قليلا. و القليل المستثنى غير مقدر، فالنقصان منه لا يتحصل. انتهى.
و أما الحوفي فأجاز أن يكون بدلا من الليل، و لم يذكر غيره.
و قال ابن عطية: و قد يحتمل عندي قوله: إِلَّا قَلِيلًا أنه استثناء من القيام، فيجعل الليل اسم جنس. ثم قال: إِلَّا قَلِيلًا، أي الليالي التي تخل بقيامها عند العذر البين و نحوه، و هذا النظر يحسن مع القول بالندب. انتهى، و هذا خلاف الظاهر.
و قيل: المعنى أو نصفه، كما تقول: أعطه درهما درهمين ثلاثة، تريد: أو درهمين، أو ثلاثة. انتهى، و فيه حذف حرف العطف من غير دليل عليه.
و قال التبريزي: الأمر بالقيام و التخيير في الزيادة و النقصان وقع على الثلثين من آخر الليل، لأن الثلث الأول وقت العتمة، و الاستثناء وارد على المأمور به، فكأنه قال: قم ثلثي الليل إلا قليلا، ثم جعل نصفه بدلا من قليلا، فصار القليل مفسرا بالنصف من الثلثين، و هو قليل من الكل. فقوله: أَوِ انْقُصْ مِنْهُ: أي من المأمور به، و هو قيام الثلث، قَلِيلًا: أي ما دون نصفه، أَوْ زِدْ عَلَيْهِ، أي على الثلثين، فكان التخيير في الزيادة و النقصان واقعا على الثلثين.
و قال أبو عبد اللّه الرازي: قد أكثر الناس في تفسير هذه الآية، و عندي فيه وجهان ملخصان، و ذكر كلاما طويلا ملفقا يوقف عليه من كتابه.
[۲] . «نِصْفَهُ» بدل است برای «قلیلاً»؛ و آنگاه بار معنایی خود را بر «قلیلاً» دومی هم که در متن آمده (انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً) وارد میکند؛ پس ابتدا میفرماید شب را قیام کن مگر به اندازه نصفش. سپس میفرماید: میتوانی از این نصفه، نصفهاش [= ربع] را کم کنی یا یا بر آن بیفزایی. یعنی محدوده مجاز تو بین یک چهارم تا سهچهارم میشود. البته خود زمخشری که این را مطرح کرده مطلب را پیچانده به نحوی که نتیجهاش تخییر بین یکچهارم و یک سوم و یک دوم میشود که به قول مرحوم مجلسی کاملا تکلفآمیز است و لذا اصل این بحث را در متن نیاوردم.
[۳] . این مقدار کم و زیاد کردن را به اندازه یک ششم کل شب میتوان دانست یعنی یک ششم کمتر بخوابد تا در نتیجه دوسوم شب را قیام کند ( ) ؛ یا یک ششم بیشتر بخوابد تا در نتیجه یکسوم شب را قیام کند ( )
[۴] . مرحوم طبرسی گفته یعنی آن نصف را میتوانی کم یا زیاد کنی («نِصْفَهُ» هو بدل من الليل فيكون بيانا للمستثنى منه أي قم نصف الليل و معناه صل من الليل النصف إلا قليلا و هو قوله «أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا» أي من النصف «أَوْ زِدْ عَلَيْهِ» أي على النصف؛ مجمع البيان، ج۱۰، ص۵۶۹)؛ اما این گونه اعراب توسط ابوحیان به شدت مورد مناقشه واقع شده چرا که مستلزم آن است که قسمتی از مطلب کاملا تکراری باشد: بگوید از این نیمی از شب را جز اندکی قیام کن، بعد دوباره بگوید میتوانی از این نیمی از شب کم کنی.
[۵] یک حالت دیگر هم در اینجا میتوان در نظر گرفت و آن اینکه مرجع ضمیرِ «منه» و «علیه»، «قلیلا» باشد؛ یعنی این مقدار قلیلی که به تو اجازه قیام نکردن داده شده، را میتوانی کم یا زیاد بکنی.
زمخشری حالت دیگری را هم تصویر کرده است که وقتی «نصف» را بدل از «قلیل» بگیریم، آنگاه چنین توضیح داده است:
و يجوز إذا أبدلت نصفه من قليلا و فسرته به أن تجعل قليلا الثاني بمعنى نصف النصف: و هو الربع، كأنه قيل. أو انقص منه قليلا نصفه. و تجعل المزيد على هذا القليل، أعنى الربع، نصف الربع كأنه قيل: أو زد عليه قليلا نصفه. و يجوز أن تجعل الزيادة لكونها مطلقة تتمة الثلث، فيكون تخييرا بين النصف و الثلث و الربع
اما چون به قول مرحوم مجلسی کاملا تکلفآمیز است، (بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۲۹) و حتی ابوحیان هم این را محصول خیالپردازی وی به حساب آورده (و ما أوسع خيال هذا الرجل، فإنه يجوز ما يقرب و ما يبعد؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۳۱۴) در متن نیاوردم.
[۶] . یا اینکه بگوییم در اولی دستور به اصل قیام برای نماز شب میدهد و در دومی زمانش را (که نیمه شب است) تعیین میکند و آنگاه کم و زیاد کردن، ناظر به زودتر و دیرتر بودن باشد، یعنی شاید میخواهد بفرماید: برای نماز شب قیام کن و در نیمه شب قیام کن حالا اگر اندکی زودتر یا دیرتر شد مهم نیست.
[۷] . روي عن الصادق (ع) قَالَ ع الْقَلِيلُ النِّصْفُ أَوِ انْقُصْ مِنَ الْقَلِيلِ أَوْ زِدْ عَلَى الْقَلِيلِ. (مجمع البيان، ج۱۰، ص۵۶۸)
[۸] . این دو حدیث هم درباره اهمیت نماز شب از کتاب مستدرك الوسائل، ج۶، ص۳۴۰ تیمناً و تبرکً تقدیم میشود:
جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْقُمِّيُّ فِي كِتَابِ الْغَايَاتِ، عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: أَبْغَضُ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ جِيفَةٌ بِاللَّيْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَارِ.
الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ، عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: لَا تَطْمَعْ فِي ثَلَاثَةٍ مَعَ ثَلَاثَةٍ فِي سَهَرِ اللَّيْلِ مَعَ كَثْرَةِ الْأَكْلِ وَ فِي نُورِ الْوَجْهِ مَعَ نَوْمِ أَجْمَعِ اللَّيْلِ وَ فِي الْأَمَانِ مِنَ الدُّنْيَا مَعَ صُحْبَةِ الْفُسَّاقِ.
بازدیدها: ۱۲۲