۴۷۱-۴۷۲) فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ؛ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ

ترجمه

آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنه [= مبتلا، دیوانه] اید؟!

نکات ترجمه

«فَـ + سَـ + تُبْصِرُ» و «يُبْصِرُونَ»

ماده «بصر» به معنای علمی است که با دیدن و نظر کردن -خواه نظر کردنِ [ظاهریِ] چشم و خواه نظر کردنِ [باطنیِ] قلب – حاصل می‌شود. درباره این ماده قبلا در جلسه۹۱ بحث شد. http://yekaye.ir/yusuf-012-108/

«الْمَفْتُونُ»

ماده «فتن» به معنای آن چیزی است که موجب اختلال و اضطراب می‌شود و در مورد آن در جلسه۲۴۷ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-27/ توضیحاتی گذشت. «الْمَفْتُونُ» اسم مفعول از این ماده است و به معنای کسی است که به فتنه مبتلا شده است؛ از آیه۳ معلوم می‌شود که به پیامبر ص تهمت جنون زده بودند، پس می‌توان گفت مقصود از «مبتلا بودن به فتنه» همین مجنون و دیوانه بودن است. (مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۰۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۳۷۰)

البته وزن «مفعول» گاهی برای مصدر هم به کار می رود و بر همین اساس این احتمال منتفی نیست که «مفتون» در اینجا به معنای «فتنه» باشد (مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۰۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۳۷۰)؛ آنگاه معنی آیه این می شود «فتنه دامن گیر کدام شما شده است؟»

شأن نزول

از ضحاک بن مزاحم نقل شده است که وقتی قریش دیدند که پیامبر ص علی ع را بر دیگران مقدم کرد و او را بزرگ داشت، درصدد انتقام از حضرت علی ع برآمدند و گفتند: محمد ص به وسیله او به فتنه افتاد [= فریفته شد]. پس خداوند نازل کرد:

«نون، سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند» این سوگندی است که خداوند بدان سوگند یاد کرد «تو» ای محمد! «به لطف پروردگارت، مجنون نیستی؛ و یقیناً برایت اجری است بی‌پایان؛ و براستی که تو بر خُلُقِ عظیمی هستی» یعنی قرآن «آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنه‌اید؟! همانا پروردگارت آگاهتر است به کسی که از راهش گمراه شد» و آنها همان کسانی‌اند که گفتند آنچه گفتند؛ «و او آگاهتر است به هدایت‌یافتگان» یعنی علی بن ابی‌طالب.

شواهد التنزيل، ج‏۲، ص۳۵۹؛ مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۵۰۱؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۶۸۶

أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الشِّيرَازِيُّ أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ الْجَرْجَرَائِيُّ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ الْبَصْرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ تُرْكِيٍّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شُعَيْبٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ، عَنْ دُلْهُمِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الضَّحَّاكِ بْنِ مُزَاحِمٍ قَالَ: لَمَّا رَأَتْ قُرَيْشٌ تَقْدِيمَ النَّبِيِّ ص عَلِيّاً وَ إِعْظَامَهُ لَهُ، نَالُوا مِنْ عَلِيٍّ وَ قَالُوا: قَدِ افْتَتَنَ بِهِ مُحَمَّدٌ ص. فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ [هَذَا] قَسَمٌ أَقْسَمَ اللَّهُ بِهِ، ما أَنْتَ يَا مُحَمَّدُ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ، وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ يَعْنِي الْقُرْآنَ [وَ سَاقَ الْكَلَامَ‏] إِلَى قَوْلِهِ: [إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ‏] بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُمُ النَّفَرُ الَّذِينَ قَالُوا مَا قَالُوا وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [يَعْنِي‏] عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِب.

این شأن نزول با عباراتی متفاوت از امام باقر ع، امام صادق ع، ابن‌مسعود، ابوایوب انصاری و کعب بن عجره (شواهد التنزيل، ج‏۲، ص۳۵۶-۳۵۹؛ تفسير فرات الكوفي، ص۴۹۵-۴۹۶؛ مناقب آل أبي طالب، ج‏۳، ص۹۹) نیز روایت شده است.[۱]

حدیث                            

۱) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:

روزی عمر حضرت علی ع را دید و به او گفت: [شنیده‌ام که] تو این آیه را قرائت می‌کنی که می‌فرماید «[بزودی خواهی دید و خواهند دید] که کدامِ شما در فتنه‌اید؟!» (قلم/۶) و با کنایه من و رفیقم را مد نظر قرار می‌دهی؟!

حضرت فرمود: آیا به تو خبر دهم از آیه‌ای که در مورد بنی‌امیه نازل شده است؟ [این آیه است که:] «پس آيا اميد بستيد [یا: آیا از شما جز اين متوقع است] كه اگر [از اسلام] روى گردانديد [يا: اگر به ولايت و حكومت رسيديد] در روى زمين فساد كنيد و خويشاوندى‏هاى خود را قطع نماييد؟» (محمد/۲۲)

او گفت: دروغ می‌گویی! بنی‌امیه از تو بیشتر مراقب پیوند خویشاوندی هستند؛ اما تو در دل جز دشمنی با بنی‌تیم و بنی‌عدی و بنی‌امیه نمی‌پرورانی.

الكافي، ج‏۸، ص۱۰۳؛ و ج‏۸، ص۲۳۹؛ تفسير القمي، ج‏۲، ص۳۰۸[۲]؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۶۸۷[۳]

الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاء عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْمَكِّيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:

إِنَّ عُمَرَ لَقِيَ عَلِيّاً ص فَقَالَ لَهُ أَنْتَ الَّذِي تَقْرَأُ هَذِهِ الْآيَةَ «بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» وَ تُعَرِّضُ بِي وَ بِصَاحِبِي؟!

قَالَ فَقَالَ لَهُ أَ فَلَا أُخْبِرُكَ بِآيَةٍ نَزَلَتْ فِي بَنِي أُمَيَّةَ «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ».

فَقَالَ كَذَبْتَ بَنُو أُمَيَّةَ أَوْصَلُ لِلرَّحِمِ مِنْكَ وَ لَكِنَّكَ أَبَيْتَ إِلَّا عَدَاوَةً لِبَنِي تَيْمٍ وَ بَنِي عَدِيٍّ وَ بَنِي أُمَيَّةَ!

توجه: این حدیث از امام صادق ع هم روایت شده است با این تفاوت که در آن روایت، آیه مربوط به بنی‌امیه را آیه «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ» (اسراء/۶۰) معرفی می‌کنند. (تفسير القمي، ج‏۲، ص۳۸۰)[۴]

 

۲) از امام باقر ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند: ای علی! دروغ می‌گوید کسی که می‌پندارد مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را [در دل] دارد. یک نفر از منافقان گفت: باور کنید که رسول خدا با این جوان به فتنه افتاده است. پس خداوند نازل فرمود: «آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنه‌اید؟!» (قلم/۵-۶)

شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏۲، ص۳۵۸؛ المحاسن، ج‏۱، ص۱۵۱[۵]

حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ الْفَارِسِيُّ [قَالَ:] حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ التَّاجِرُ الْقُمِّيُّ حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: حَدَّثَنِي جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: [قَالَ‏] أَبُو جَعْفَرٍ:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَذَبَ يَا عَلِيُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ يُبْغِضُكَ،

فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْمُنَافِقِينَ: لَقَدْ فُتِنَ رَسُولُ اللَّهِ بِهَذَا الْغُلَامِ،

فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏ «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ‏.»

 

۳) عبدالله بن مسعود گفته است: یک روز صبح – در همان بیماری‌ای که به درگذشت پیامبر اکرم ص منتهی شد – برای دیدن پیامبر ص به مسجد شتافتم و مردم در مسجد جمع بودند [و چنان ساکت بودند که] گویی پرنده‌ای روی سرشان نشسته است. بناگاه علی بن ابی‌طالب ع وارد شد و به پیامبر ص سلام کرد. برخی از کسانی که آنجا بودند با چشم و ابرو به هم اشاره کردند. پیامبر ص نگاهی به آنها کرد و سپس فرمود: آیا از من نمی‌پرسید که برترین شما کیست؟

گفتند: بله ای رسول خدا.

فرمود: برترین شما علی بن ابی‌طالب است، قبل از همه‌تان اسلام آورد و ایمانش پر و پیمان‌تر از همه‌تان است؛ بردباریش از همه شما بیشتر و در راه خدا غضبناک شدنش از همه شما شدیدتر است؛ و جنگ‌آورترین شماست در غزوه‌ها و جهادها.

از کسانی که آنجا حاضر بود گفت: یا رسول الله! تو که در همه خوبی‌ها او را بر ما برتری دادی؟!

پیامبر خدا ص فرمود: بله! چنین اوست؛ او بنده خدا و برادر رسول الله ص است، علمم را به او تعلیم دادم و اسرارم را نزد او به دیعه نهادم و اوست امین من بر امتم.

از کسانی که آنجا حاضر بود گفت: علی ع چنان پیامبر را مفتون خود کرده است که هیچ ایرادی در او نمی‌بیند.

پس خداوند این آیه را نازل فرمود: «آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما مفتون شده‌اید؟!» (قلم/۵-۶)

تفسير فرات الكوفي، ص۴۹۷؛ شواهد التنزيل، ج‏۲، ص۳۵۶-۳۵۷

فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ حُمْدُونٍ [قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادٌ عَنْ رَجُلٍ قَالَ أَخْبَرَنَا زِيَادُ بْنُ الْمُنْذِرِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِيِ‏] [عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ] عَنْ كَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ قَالَ ابْنُ مَسْعُودٍ غَدَوْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَرَضِهِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ فَدَخَلْتُ الْمَسْجِدَ وَ النَّاسُ أَحْفَلَ مَا كَانُوا كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ إِذْ أَقْبَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ [ع‏] حَتَّى سَلَّمَ عَلَى النَّبِيِّ ص فَتَغَامَزَ بِهِ بَعْضُ مَنْ كَانَ عِنْدَهُ فَنَظَرَ إِلَيْهِمُ النَّبِيُّ [ص‏].

فَقَالَ ص أَ لَا تَسْأَلُونَ عَنْ أَفْضَلِكُمْ؟

قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ.

قَالَ أَفْضَلُكُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ [ع‏] أَقْدَمُكُمْ إِسْلَاماً وَ أَوْفَرُكُمْ إِيمَاناً وَ أَكْثَرُكُمْ عِلْماً وَ أَرْجَحُكُمْ حِلْماً وَ أَشَدُّكُمْ لِلَّهِ غَضَباً وَ أَشَدُّكُمْ نِكَايَةً فِي الْغَزْوِ وَ الْجِهَادِ.

فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنَّ عَلِيّاً قَدْ فَضَلَنَا بِالْخَيْرِ كُلِّهِ!

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَجَلْ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ فَقَدْ عَلَّمْتُهُ عِلْمِي وَ اسْتَوْدَعْتُهُ سِرِّي وَ هُوَ أَمِينِي عَلَى أُمَّتِي.

فَقَالَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ لَقَدْ أَفْتَنَ عَلِيٌّ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى لَا يَرَى بِهِ شَيْئاً.

فَأَنْزَلَ اللَّهُ الْآيَةَ «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ».[۶]

تدبر

۱) «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ»

بزودی خواهی دید و خواهند دید.

یعنی:

آینده حقایق را روشن می کند. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۱۷۴)

 

۲) «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ؛ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»

قبلا اشاره شد که از بحثهای جالب جامعه‌شناسی این است که «واقعا چه کسی دیوانه است؟» و افراد همواره خودشان را معیار سلامت عقل قرار می‌دهند. (جلسه۴۶۷، تدبر۵)

اما این گونه نیست که هیچ معیار واقعی در کار نباشد. بله امروز آنها پیامبر ص [و پیروان راستین او] را دیوانه و مفتون و فریب‌خورده می‌خوانند، اما زمانی خواهد رسید که هم آنها و هم اینها همگی خواهند دید که چه کسی واقعا از سلامت عقل بی‌بهره و فریفته شده بود؛

آنچه آن زمان همه بوضوح می‌بینند معیار قضاوت است، نه آنچه امروز هر کس بر اساس دلخواه خود می‌گوید.

 

۳) «بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»

آنها پیامبر ص را «مجنون» خواندند و خطاب آمد که خواهید دید چه کسی «مفتون» است.

به کار بردن تعبیر «مفتون» در ازای «مجنون»، ظرافت جالبی دارد:

دیوانه را از این جهت «مجنون» می‌گفتند که گمان می‌کردند که «جن‌زده» است و یک جن، عقل وی را مختل نموده است. فتنه‌انگیزی هم کار شیطان است و شیطان هم یک جن است؛ پس شما که اسیر شیطان شده و زیر بار حق نمی‌روید «مفتون یک جن» هستید و کلمه «مجنون» برای شما شایسته‌تر است!

 

۴) «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ؛ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»

آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنه‌اید؟!

مقصود از «بزودی» چه موقعی است؟ برخی گفته‌اند در دنیا و با پیشرفت اسلام است، و برخی گفته‌اند مقصود در آخرت است و هر دو می‌تواند مد نظر بوده باشد؛ چرا که از طرفی خداوند دین وی را در عالم فراگیر خواهد کرد و برتری پیامبر و تعالیم وی را بر همگان معلوم می‌کند و از دشمنان وی اثری نمی‌ماند؛ و از سوی دیگر در آخرت هم آنها وبال امرشان را می‌چشند و به «فتنه عذاب» مبتلا می‌گردند. (المیزان، ج۱۹، ص۳۷۰)

 

۵) «بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»

کافر پیامبر خدا را «مجنون» خواند؛ با اینکه خداوند در جای دیگر اجازه مقابله به مثل را داده (بقره/۱۹۴) اما در اینجا مقابله به مثل نمی‌کند؛ بلکه به پیامبرش یاد می‌دهد که موضوع بحث را از «جنون» [که یک اختلال کاملا فردی است] به مساله «فتنه» [که یک وضعیت پیچیده اجتماعی است] ‌بکشاند؛ و نیز به جای حکم قطعی، سوالی را درباره آینده مطرح سازد.

چرا؟

الف. شاید یک وجه آن این است که سخن کافر صرفا یک تهمت است؛ برای تحقیر او و دور کردن مردم از پیرامون پیامبر ص. اما این اسلوب پیامبر ص نباید باشد. مواجهه او باید عقل افراد را برانگیزاند که درباره موضع طرفین تامل کنند.

اگر اهل باطل برای تقویت موضع خود به هر روشی دست می‌زنند، قرار نیست پیامبر ص همانند آنها باشد و صرفا با تحقیر و توهین مخالفانش برای خود یار جمع کند، بلکه قرار است مردم با اندیشه به وی روی آورند.

ب. …


[۱] . البته در برخی روایات نزول این آیه را دقیقا بعد از سخن پیامبر ص (من کنت مولاه علی مولاه) دانسته‌اند:

قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الْحَسَنِيُّ [قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتٌ‏] مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ وَلَايَةُ عَلِيٍّ [ع‏] أَقَامَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ فَقَالَ رَجُلٌ لَقَدْ فُتِنَ بِهَذَا الْغُلَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى [ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ‏]. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ. (تفسير فرات الكوفي، ص۴۹۵)

فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي حُبَابٍ إِنَّ أَبَا أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيَّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: لَمَّا أَخَذَ النَّبِيُّ ص بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَرَفَعَهَا وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ قَالَ‏ نَاسٌ مِنَ النَّاسِ إِنَّمَا فُتِنَ بِابْنِ عَمِّهِ فَنَزَلَتِ الْآيَةُ فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ. (تفسير فرات الكوفي، ص۴۹۶؛ تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص۶۸۶)

[۲] . حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْخَزَّازِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْمَكِّيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ عُمَرَ لَقِيَ عَلِيّاً ع فَقَالَ: أَنْتَ الَّذِي تَقْرَأُ هَذِهِ الْآيَةَ «بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» تَعَرَّضُ بِي وَ بِصَاحِبِي قَالَ: أَ فَلَا أُخْبِرُكَ بِآيَةٍ نَزَلَتْ فِي بَنِي أُمَيَّةَ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ إِلَى قَوْلِهِ- «وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ» فَقَالَ عُمَرُ بَنُو أُمَيَّةَ أَوْصَلُ لِلرَّحِمِ مِنْكَ- وَ لَكِنَّكَ أَثْبَتَّ الْعَدَاوَةَ لِبَنِي أُمَيَّةَ وَ بَنِي عَدِيٍّ وَ بَنِي تَيْم‏

[۳] . رُوِيَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حُسَيْنِ بْنِ مُخْتَارٍ عَنْهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ الثَّانِي هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ قَالَ الْعُتُلُّ الْكَافِرُ الْعَظِيمُ الْكُفْرِ وَ الزَّنِيمُ وَلَدُ الزِّنَاءِ؛ وَ رَوَى مُحَمَّدٌ الْبَرْقِيُّ عَنِ الْأَحْمَسِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ زَادَ فِيهِ وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص يَقُولُ «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» فَلَقِيَهُ الثَّانِي فَقَالَ لَهُ أَنْتَ الَّذِي تَقُولُ كَذَا وَ كَذَا تَعْرِضُ بِي وَ بِصَاحِبَيَّ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ لَمْ يَعْتَذِرْ إِلَيْهِ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِمَا نُزِّلَ فِي بَنِي أُمَيَّةَ نُزِّلَ فِيهِمْ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ» قَالَ فَكَذَّبَهُ وَ قَالَ لَهُ هُمْ خَيْرٌ مِنْكَ وَ أَوْصَلُ لِلرَّحِمِ.

[۴] . وَ قَالَ الصَّادِقُ ع لَقِيَ فُلَانٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا عَلِيُّ بَلَغَنِي أَنَّكَ تَتَأَوَّلُ هَذِهِ الْآيَةَ فِيَّ وَ فِي صَاحِبِي «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» قَالَ: أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَ فَلَا أُخْبِرُكَ يَا أَبَا فُلَانٍ! مَا نَزَلَ فِي بَنِي أُمَيَّةَ «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ» قَالَ: كَذَبْتَ يَا عَلِيُّ! بَنُو أُمَيَّةَ خَيْرٌ مِنْكَ وَ أَوْصَلُ لِلرَّحِم‏.

[۵] . عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ قَدْ خَلَصَ وُدِّي إِلَى قَلْبِهِ وَ مَا خَلَصَ وُدِّي إِلَى قَلْبِ أَحَدٍ إِلَّا وَ قَدْ خَلَصَ وُدُّ عَلِيٍّ إِلَى قَلْبِهِ كَذَبَ يَا عَلِيُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ يُبْغِضُكَ قَالَ فَقَالَ رَجُلَانِ مِنَ الْمُنَافِقِينَ لَقَدْ فُتِنَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِهَذَا الْغُلَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ- وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ قَالَ نَزَلَتْ فِيهِمَا إِلَى آخِرِ الْآيَة

[۶] . در شواهد التنزيل لقواعد التفضيل دو روایت با این مضمون آورده، یکی روایت فوق را ظاهرا از همین تفسیر فرات و دوم در ج‏۲، ص۳۵۶ این روایت را: قَرَأْتُ فِي التَّفْسِيرِ الْعَتِيقِ، [قَالَ:] حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شُجَاعٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى عَنْ كَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ، قَالا: قَالَ: النَّبِيُّ وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ عَلِيٍّ فَقَالَ: [أَفْضَلُكُمْ‏] عَلِيٌّ أَقْدَمُكُمْ إِسْلَاماً وَ أَوْفَرُكُمْ إِيمَاناً وَ أَكْثَرُكُمْ عِلْماً- وَ أَرْجَحُكُمْ حِلْماً وَ أَشَدُّكُمْ فِي اللَّهِ غَضَباً، عَلَّمْتُهُ عِلْمِي وَ اسْتَوْدَعْتُهُ سِرِّي- وَ وَكَّلْتُهُ بِشَأْنِي فَهُوَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي وَ أَمِينِي فِي أُمَّتِي. فَقَالَ: بَعْضُ قُرَيْشٍ: لَقَدْ فَتَنَ عَلَيٌّ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى مَا يَرَى بِهِ شَيْئاً!!! فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى‏ فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ‏.

بازدیدها: ۵۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*