۲۳ شوال ۱۴۳۹
ترجمه
و نشانهای [دیگر] برای آنها اینکه همانا ما ذرّیّهی آنان را در کشتیِ پر و آکنده سوار نمودیم.
اختلاف قرائت
ذُرِّیتَهُمْ
این کلمه در قرائت اهل مدینه (نافع) و شام (ابن عامر) و ابوجعفر و یعقوب (از قراء عشر) و برخی قرائات غیرمشهور (مانند قرائت سهل و نیز روایتی از اعمش[۱]) به صورت جمع (ذُرِّیّاتَهُمْ) قرائت کردهاند؛ و زید بن علی و ابان بن عثمان نیز به صورت جمع، اما حرف ذال را مکسور (ذِرِّیّاتَهُمْ) قرائت نمودهاند؛
اما در بقیه قرائات به همین صورت مفرد (ذُرِّیتَهُمْ) قرائت شده است.
مجمع البیان، ج۸، ص۶۶۵[۲]؛ البحر المحیط، ج۹، ص۷۰[۳]؛ معجم القراءات، ج۷، ص۴۸۹
نکات ادبی
ذُرِّیتَهُمْ
درباره اینکه ماده کلمه «ذریه» چیست، به ترتیب سه گزینه مطرح است: «ذرر» ، «ذرو» و «ذرء».
درباره ماده «ذرو» قبلا بیان شد که در اصل بر دو معنای مختلف دلالت میکند. یکی به معنای اشراف بر چیزی و سایه افکندن بر آن است که از این معنا کلمه «ذِروَة» به معنای نوک نیزه معروف است؛ و دیگری به معنای «انداختن و پراکنده کردن» است که مخصوصا در مورد اینکه باد چیزی را با خود بردارد و بپراکند به کار میرود. «الذَّارِی» اسم فاعل از همین ماده (= پراکنده کننده) و «ذَرْواً» مصدر همین ماده است (وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً؛ ذاریات/۱)
جلسه ۶۲۶ http://yekaye.ir/al-kahf-18-45/
ماده «ذرء» نیز به معنای آشکار شدن است که ان شاء الله به مناسبت بحث از آیاتی مانند «ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْض» (نحل/۱۳) یا « ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْض» (مومنون/۷۹) که این ماده به صورت صریح در آن به کار رفته، بدان خواهیم پرداخت.
اما اغلب اهل لغت بر این باورند که این کلمه از ماده «ذرر» است که این ماده را در اصل به معنای لطافت و انتشار دانستهاند (معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۳۴۳) یا به تعبیر دیگر، پخش شدنی که با دقت و لطافت همراه باشد؛ و وجه تسمیه مورچههای کوچک به «الذَّرُّ» (واحد آن: ذَرّةٌ؛ معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۳۴۳) را همین دانستهاند که شبیه دانههای ریزی در منطقه پیرامون لانهشان پخش میشوند (التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج۳، ص۳۰۶) و خود کلمه «ذَرّة» به معنای هر چیز بسیار ریز و کوچک استفاده شده است (إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ؛ نساء/۴۰)
«الذُّرِّيَّة» بر وزن «فُعلِیَّة» را منسوب به «الذُّرَّة» دانستهاند به معنای «آنچه پخش و منتشر میشود» (ما يُذَرُّ و يُنشر) که حرف یاء آن یاء نسبت، و تاء آن، تاءتانیث است که دلالت بر کثرت و جماعت میکند و به معنای اولاد و نسل انسان است و درباره وجه تسمیهاش گفتهاند این نسلی است که از ذراتی از نطفه شخص بعدا در جهان منتشر میشود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۳، ص۳۰۷) و برخی هم توضیح دادهاند که اصل «ذُرِّيَّة» درباره فرزندان خردسال بوده که کمکم درباره مطلق اولاد و فرزندان یک نفر به کار رفته؛ و اگرچه اصل این کلمه جمع است اما برای واحد هم به کار میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۲۷)
کلمه «ذُرِّيَّة» به صورت «ذُرِّيَّات» (وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِم؛ انعام/۸۷) و «ذَرَارِيّ» جمع بسته میشود و با اینکه غالبا ذریه به معنای اولاد، و در عرض همسران به کار رفته (هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا؛ فرقان/۷۴)، اما گاه توسعاً به معنای «زنان» نیز به کار میرود، چنانکه در روایتی آمده که «نَهَى عَنْ قَتْلِ الذَّرَارِيِّ، وَ خَصَّهُمْ بِالْحَمْلِ» (مجمع البحرين، ج۱، ص۱۵۶)
در قرآن کریم از این ماده ۳۸ بار استفاده شده که تنها در قالب همین سه کلمه «ذَرّة» ، «ذُرِّيَّة» و «ذُرِّيَّات» بوده است.
الْمَشْحُونِ
تعبیر «شَحَنت السفينة» به معنای پر شدن کشتی از افراد و وسایلشان میباشد؛ و درباره ماده «شحن» برخی گفتهاند که در اصل در دو معنا به کار میرود: یکی «امر پر و مملو» و دیگری «دوری و دور کردن» و دشمنی (معجم المقاييس اللغة، ج۳، ص۲۵۲) و برخی معنای دوم را هم به معنای اول برگرداندهاند از این جهت که «شَحْنَاءُ» حالت دشمنیای است که نفس آدمی مملو از آن شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۴۷) و برخی اصل این ماده را به معنای اینکه چیزی به طور کامل مجهز به تجهیزات و لوازمش شود دانستهاند و گفتهاند «کشتی مشحون» یعنی کشتیای که کاملا مجهز و آماده حرکت است؛ و «شحناء» هم از باب آماده شدن برای دفاع و جنگیدن با دشمن چنین نامیده شده است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۶، ص۲۴) و حدیثی هم ذیل آیه ۱۱۹ سوره شعراء آمده که تعبیر «الفلک المشحون» را به همین معنای کشتی مجهز و آماده حرکت، در مورد کشتی حضرت نوح به کار برده است (الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ الْمُجَهَّزُ الَّذِي قَدْ فُرِغَ مِنْهُ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا رَفْعُه؛ تفسير القمي، ج۲، ص۱۲۵).
«مشحون» اسم مفعول از این ماده است و این ماده تنها سه بار و هربار در همین ترکیب «الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ» در قرآن کریم به کار رفته است.
حدیث
۱) از امام صادق ع از پدرشان روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند:
خداوند عز و جل چیزی را نیافرید مگر اینکه چیز دیگری را بر او غلبه داد؛ و این گونه بود که وقتی خداوند تبارک و تعالی دریاها را آفرید، آن دریا فخرفروشی کرد و موجهای بلند برافراشت و گفت: کیست که بر من چیره شود؛ پس خداوند عز و جل کشتی را آفرید پس در آن به گردش درآمد و آن را رام خود کرد؛ …
الخصال، ج۲، ص۴۴۲
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً إِلَّا وَ قَدْ أَمَّرَ عَلَيْهِ آخَرَ يَغْلِبُهُ بِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ الْبِحَارَ فَخَرْتَ وَ زَخَرَتْ وَ قَالَتْ أَيُّ شَيْءٍ يَغْلِبُنِي فَخَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْفُلْكَ فَأَدَارَهَا بِهِ وَ ذَلَّلَهَا …
۲) از امام سجاد ع صلواتی برای ظهر هر روز ماه شعبان روایت شده است که ابتدایش چنین است:
خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد، همان شجره نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و معدن علم و اهل بیت وحی؛ خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد، آن کشتی روان در دریاهای عمیق و خروشان، که ایمن باشد کسی که بر آن سوار شد و غرق شود هرکه آن را رها کرد؛ کسی که از آنان جلو افتد از دین خارج است و کسی که از آنان عقب افتد نابود شدنی است و کسی که همراه آنان باشد ملحق میشود…
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص: ۸۲۸
رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّيَّارِيِّ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مُجَاهِدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَدْعُو عِنْدَ كُلِّ زَوَالٍ مِنْ أَيَّامِ شَعْبَانَ وَ فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْهُ وَ يُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ ص بِهَذِهِ الصَّلَوَاتِ يَقُولُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَيْتِ الْوَحْيِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدِ الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِق؛ ….[۴]
۳) در تفسیر قمی در ذیل آیه ۱۱۹ سوره شعراء که اشاره میکند که نوح و همراهانش را در «الفلک المشحون» نجات دادیم، روایتی از امام باقر ع آمده است که فرمودند:
کشتیِ مشحون، آن کشتی مجهزی است که کارش به پایان رسیده و جز برپا کردن [= در آب انداختن] آن کاری نمانده است.
تفسير القمي، ج۲، ص۱۲۵
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ» الْمُجَهَّزُ الَّذِي قَدْ فُرِغَ مِنْهُ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا رَفْعُه.[۵]
تدبر
۱) «وَ آیةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ»
مقصود از این آیهای که «ما ذرّیّهی آنان را در کشتیِ پر و آکنده سوار نمودیم» چیست؟
الف. مقصود سوار کردن انسانها در کشتی نوح است که نسل انسان در آنجا حفظ شد و انسانها از آنجا در عالم پراکنده شدند و موید این برداشت آن ایه در وصف حضرت نوح است که فرمود «فَأَنْجَيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ» (شعراء/۱۱۹) (مجمعالبیان، ج۸، ص۶۶۶؛ تفسير الصافي، ج۴، ص۲۵۴)
ب. اشاره است به مطلق کشتیها و این نعمت که دریاها را در تسخیر انسان قرار داد که انسان بتواند با سوار شدن بر کشتی برای عبور از دریاها استفاده کند. (تفسير القمي، ج۲، ص۲۱۵؛ المیزان، ج۱۷، ص۹۲)
ج. مقصود از ذریه، نطفههای انسانهاست؛ و از این رو، کشتی پر و آکنده، کنایه از شکم زنان [باردار] است. (این قول در برخی از کتب اهل سنت به حضرت علی ع نسبت داده شده است؛ البحر المحیط، ج۹، ص۶۹)[۶]
د. …
۲) «وَ آیةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ»
اگر مقصود از این آیه نعمت سوار شدن انسانها در کشتی باشد، چرا این تعبیر را درباره «ذریه» انسانها به کار برد، نه درباره همه انسانها (بویژه اگر آیه را ناظر به سوار شدگان کشتی نوح بدانیم)؟
الف. ذریه افراد را از این جهت گفت که این ذریه، همان نطفهها و اموری از این سنخ است که در اصلاب و ارحام افراد است و در واقع با سوار کردن آنان بر کشتی، همه نسل آنان را هم در کشتی سوار کرد؛ و اینکه از ذریه نام برد، چون در مقام امتنان رساتر است. (تفسير الصافي، ج۴، ص۲۵۴)
ب. مقصود از ذریه فرزندان آنان است که برای تجارت میفرستند ویا مقصود فرزندان خردسال و زنان است، و علت اینکه آنان را ذکر کرد این است که آنان در مقام سفر کردن ضعیفترند و نیازشان به مرکب سواری برای سفر بیشتر است (در این آیه به مرکب در دریا اشاره شد و و در آیه بعد هم چهبسا ناظر به مرکب در خشکیهاست) (مجمعالبیان، ج۸، ص۶۶۶؛ تفسير الصافي، ج۴، ص۲۵۴)
ج. مقصود از ذریه، مطلق فرزندان است و تعبیر «ذریاتهم» به حذف مضاف بوده، یعنی در اصل بوده «ذریات جنسهم» (البحر المحیط، ج۹، ص۶۹) یعنی ذریه شبیه همان تعبیری است که گاه گفته میشود خداوند بنیآدم را بر کشتی سوار کرد؛ و مقصود از این تعبیر مطلق انسانهاست، نه صرفا فرزندان حضرت آدم.
د. …
۳) «وَ آیةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ»
یکی از نشانههای خداوند سوار شدن انسانها بر کشتی است؛ آیه بودنش از این جهت است که:
الف. اين خداوند است كه آب را به گونهاى قرار داده كه انسان مىتواند با ساخت كشتى بر روى آن حركت كند و اين از نشانههاى قدرت الهى است (تفسیر نور، ج۹، ص۵۴۳)
در واقع، آب به خاطر سیالیتی که دارد در ذهن اغلب افراد امری است که اجسام جامد در آن فرو میروند و انسانی که شنا بلد نباشد بسادگی در آن غرق میشود. با این حال خداوند جاذبه مولکولی و نیز جرم حجمی ذرات آب را به گونهای قرار داده است که کشتیهای غولپیکر با سوار کردن هزاران نفر آدم و هزاران تن مواد سنگین روی آب باقی میمانند و براحتی حرکت میکنند؛ و این نهتنها از تدبیری حکیمانه، بلکه از قدرتی خارقالعاده که چنین اقیانوسهای عظیم را مسخر انسانها قرار داده است، خبر میدهد. (حدیث۱)
ب. [نقش کشتیها در ارتباط جوامع و رفع نیازهای بشر بقدری است که] امروزه اگر كشتىهاى نفتكش و حمل گندم و مواد غذايى در اقيانوسها به حركت در نيايند، زندگى بشر [در بسیاری از مناطق جهان] فلج مىشود. علاوه بر آنكه حمل و نقل از طريق دريا، ارزانترين راه براى انتقال كالاهاى حجيم و سنگين است. (تفسیر نور، ج۹، ص۵۴۳)
اینکه گذران زندگی انسان، که اساساً زندگیاش در خشکی است، این اندازه به دریا و امکان عبور از آن وابسته است، آیا از نظمی دقیق و حسابشده که امور عالم را چنین به هم مرتبط قرار داده ندارد؟
ج. هرکس دریا را بشناسد میفهمد که برای عبور از دریاهای متلاطم باید در کشتی سوار شد و شخص هرچقدر هم که شناگر ماهری باشد، نمیتواند برای پیمودن اقیانوسهای عظیم صرفاً به شنا کردن خویش اعتماد کند. پس اگر مسیر زندگی نیز یک اقیانوس بسیار پرخطر و پر فراز و فرود است، باید کشتی امنی یافت و بدان پناه برد. (حدیث۲)
د. در کشتی، انسان از اطراف بریده میشود و آنگاه در تلاطم طوفانها، چون دستش از همهجا قطع است خیلی زودتر از هر موقعیت دیگری به یاد خداوند میافتد، از این رو، کشتی ظرفیت آیه بودنش بسیار زیاد است. (هُوَ الَّذي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِريحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها ريحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرين، یونس/۲۲؛ فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ، عنکبوت/۶۵)
ه. …
۴) «أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیتَهُمْ فِی الْفُلْكِ …»
در نگاه یک مومن موحد این کشتیها نیستند که انسانها را این سو و آن سو میبرند؛ بلکه این خداوند است که انسانها را بر کشتیها سوار و این وسو و آن سو میبرد.
[۱] . در البحر المحیط، اعمش به همین صورت قرائت کرده، اما در الاتحاف، ص۲۳۳ به وی نسبت داده شده که وی به صورت مفرد روایت قرائت کرده است (به نقل از معجم القراءات، ج۷، ص۴۸۹)
[۲] . قرأ أهل المدینة و ابن عامر و یعقوب و سهل ذریاتهم على الجمع و الباقون «ذُرِّیتَهُمْ» على التوحید.
[۳] . و قرأ نافع، و ابن عامر، و الأعمش، و زید بن علی، و أبان بن عثمان: ذریاتهم بالجمع و كسر زید و أبان الذال و باقی السبعة، و طلحة، و عیسى: بالإفراد.
[۴] . برای این گونه استفادههای معنوی از دریا این حدیث در الإختصاص، ص۳۳۶ هم قابل توجه است:
عَنِ الْأَوْزَاعِيِّ أَنَّ لُقْمَانَ الْحَكِيمَ رَحِمَهُ اللَّهُ لَمَّا خَرَجَ مِنْ بِلَادِهِ نَزَلَ بِقَرْيَةٍ بِالْمَوْصِلِ يُقَالُ لَهَا كُومَلِيسُ قَالَ فَلَمَّا ضَاقَ بِهَا ذَرْعُهُ وَ اشْتَدَّ بِهَا غَمُّهُ وَ لَمْ يَكُنْ بِهَا أَحَدٌ يُعِينُهُ عَلَى أَمْرِهِ أَغْلَقَ الْبَابَ وَ أَدْخَلَ ابْنَهُ يَعِظُهُ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ الدُّنْيَا بَحْرٌ عَمِيقٌ هَلَكَ فِيهَا بَشَرٌ كَثِيرٌ تَزَوَّدْ مِنْ عَمَلِهَا وَ اتَّخِذْ سَفِينَةً حَشْوُهَا تَقْوَى اللَّهِ ثُمَّ ارْكَبْ لُجَجَ الْفُلْكِ تَنْجُو وَ إِنِّي لَخَائِفٌ أَنْ لَا تَنْجُوَ يَا بُنَيَّ السَّفِينَةُ إِيمَانٌ وَ شِرَاعُهَا التَّوَكُّلُ وَ سُكَّانُهَا الصَّبْرُ وَ مَجَاذِيفُهَا «۲» الصَّوْمُ وَ الصَّلَاةُ وَ الزَّكَاةُ يَا بُنَيَّ مَنْ رَكِبَ الْبَحْرَ مِنْ غَيْرِ سَفِينَةٍ غَرِق
[۵] . در الخصال، ج۲، ص۵۹۸ آمده است:
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحِيمِ بْنُ عَلِيِّ بْنِ سَعِيدٍ الْجَبَلِيُّ الصَّيْدَنَانِيُّ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الصَّلْتِ وَ اللَّفْظُ لَهُ قَالا حَدَّثَنَا الْحَسَنُ [مُحَمَّدُ] بْنُ نَصْرٍ الْخَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ طَلْحَةَ بْنِ أَسْبَاطِ بْنِ نَصْرٍ عَنْ عِكْرِمَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَدِمَ يَهُودِيَّانِ أَخَوَانِ مِنْ رُؤَسَاءِ الْيَهُودِ بِالْمَدِينَةِ … أَلْقَوْا عَلَى أَبِي بَكْرٍ مَسَائِلَ فَبَقِيَ أَبُو بَكْرٍ لَا يَرُدُّ جَوَاباً فَتَبَسَّمَ عَلِيٌّ ع ضَاحِك… قَالَ فَمَا التِّسْعُونَ قَالَ الْفُلْكُ الْمَشْحُونُ اتَّخَذَ نُوحٌ ع فِيهِ تِسْعِينَ بَيْتاً لِلْبَهَائِم.
[۶] . و قیل: الذریة: النطف، و الفلك المشحون: بطون النساء، ذكره الماوردی، و نسب إلی علی بن أبی طالب.
بازدیدها: ۱۳۸
این هم یه دیدگاه راجع به اون ایه
موعد عذاب ممکن است فرا رسد آخِرُ الدَّاءِ الكَيّ
درس شانزدهم از تلاوت سوره یس
وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنْقَذُونَ
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ یس ۴۱تا۴۴
داستان کشتی نوع درس عبرت و نشانه این است که
رحمت واسعه خالق هستی ممکن است
به شکل عذاب و نابودی و غرق و حرق و… تجلی کند
یعنی کار به جایی برسد تیغ جراحی و داغی اتش و غیره اخر الداء باشد ودرمانی جز ان نباشد
… تمدنی نابود شد وزمین زیر رو شد ت
مام موجودات روی زمین به جز مجموعه ای که دران کشتی بودند نیست و نابود شدند
نسل ها منقطع شدند وزمین نو شد و حیات ازنو برمبنای حاضران در ان کشتی
وخلقت جدید همه موجودات و ازجمله انسان براساس زاد و ولد وتکثیر فقط از نسل سواران برکشتی
این امر تکرار شدنی است و در تاریخ زمین تکرار شده است
اطلاعی ازتاریخ دقیق زمین دردست نیست فقط گاهی در حفاری ها و کاوش ها و… نشانه هایی به دست می اید که موید حوادثی است که بر بشر مجهول است
حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَينِْ اثْنَينِْ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ ءَامَنَ وَ مَا ءَامَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ ایه ۴۰ سوره هود
فَأَنْجَيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ثمَُّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لايَةً وَ مَا كَانَ أَكْثرهُم مُّؤْمِنِينَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ شعراء ایه ۱۴
حضرت نوح عليه السلام به خواست ونظارت خدای متعال كشتي ساخت وجمع مومنان راسوارکشتی نمود و و از هر موجود زی حیاتی هم که دستور داشت به امر خدای متعال يك جفت سوار بر كشتي كرد
به فرمان الهي آب و… از زمين شروع به جوشش كرد و باران سيل آسا فرو باريد و سيل عظيمي به راه افتاد پس از طوفان نوح و نابود شدن همه ي معاندان اب فروكش كرد و كشتي به سلامت به زمين نشست و زمین حیات جدیدی را آغاز كرد
داستان کشتی نوح در نشانی زیر:
https://st-a.didestan.com/repository/1954/203772-426×240.mp4
بازتاب: یک آیه در روز - 934) وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْي
سلام در حدیث است که سفینه انجات چهارده معصوم کشتی نجات هستند هرکه بر آن سوار شود نجات یافته است
به طور واضح معلوم است منظور از فلک المشحون
فضای دارای ارزش غذایی است
زیرا نه تنها انسان بلکه همه ی بچه ها و نطفه ها در فضای دارای ارزش غذایی که تخم باشد یا کیسه ی آب رحم قراردارند
سلام علیکم
شاید بتوان این سخن شما را به عنوان یک احتمال برای این آیه مطرح کرد
اما اینکه ادعا کنیم این کاملا واضح است و مهمترین احتمال آیه است جای مناقشه دارد. اگر این قدر واضح بود چرا تاکنون کسی متوجه نشد.
توجه کنید که من اصل این احتمال معنایی برای آیه را رد نمیکنم؛ بویژه بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا این معنا هم می تواند مد نظر بوده باشد.