۲۷ محرم ۱۴۴۰
ترجمه
آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید – گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود؛ آری، خداوند بر هر کاری تواناست.
شأن نزول
شأن نزول این آیه را در مورد جنگ احد دانستهاند و گفتهاند که حکایت این بوده که در جنگ بدر هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر اسیر شدند؛ و با توجه به موقعیت مسلمانان و دشمن، و خطری که از جانب این اسرا در پیش بود، حکم اولیه آنان اعدام بود، لیکن انصار به رسول الله ص عرض کردند که یا رسول الله! اینها را به ما ببخش و آنها را اعدام نکن تا اینکه ما در عوض آنها فدیه و غرامت بگیریم. جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند برای آنان مباح فرمود که از اینها فدیه و غرامت بگیرند و رهایشان کنند، به این شرط که در سال آینده به تعدادی که اینان فدیه گرفتند و رها کردند، از اینان شهید شود. رسول الله ص آنان را از این شرط آگاه کرد؛ آنان گفتند: قبول داریم؛ امسال از آنان فدیه و غرامت میگیریم و وضعیت خود را تقویت میکنیم و در ازایش در سال آینده هفتاد نفر از ما شهید میشویم و به بهشت میرویم. بدین ترتیب از آنان غرامت گرفتند و آنان را رها کردند؛ و چون جنگ احد پیش آمد و هفتاد نفر از اصحاب رسول الله ص شهید شدند گفتند: یا رسول الله! این چه چیزی بود که به ما اصابت کرد در حالی که شما وعده پیروزی داده بودی؟ پس خداوند نازل فرمود: « آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید – گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» به ازای شرطی که در جنگ بدر پذیرفتید.
تفسير القمي، ج۱، ص۱۲۶[۱] و ص۲۷۰[۲]؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۸[۳] و اسباب نزول القرآن (واحدی)، ص۱۳۲[۴]
حدیث
۱) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که میفرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید» روایت شده است که فرمودند:
مسلمانان در جنگ بدر به ۱۴۰ نفر مصیبت رساندند؛ هفتاد نفر را کشتند و هفتاد نفر را اسیر کردند؛ اما وقتی جنگ احد رخ داد به هفتاد نفر از مسلمانان مصیبت رسید، پس بدین سبب غمگین شدند؛ پس خداوند تبارک و تعالی نازل فرمود «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید»
تفسير العياشي، ج۱، ص۲۰۵
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي قَوْلِ اللَّهِ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها» قَالَ:
فَانَ الْمُسْلِمُونَ قَدْ أَصَابُوا بِبَدْرٍ مِائَةً وَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا قَتَلُوا سَبْعِينَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا سَبْعِينَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ أُصِيبَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ رَجُلًا قَالَ فَاغْتَمُّوا بِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها.
۲) از امام باقر ع در ذیل این آیه که میفرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید – گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» روایت شده که فرمودند:
به خاطر معصیتتان بود که رسید آنچه به شما رسید.
تفسير القمي، ج۱، ص۱۲۲
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع …:
وَ أَمَّا قَوْلُهُ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ» يَقُولُ بِمَعْصِيَتِكُمْ أَصَابَكُمْ مَا أَصَابَكُمْ.
۳) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که هنگام بروز مصیبت «استرجاع» [=گفتن انا لله و انا الیه راجعون] به وی الهام شود، بهشت بر او واجب شده است.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۱۹۸
أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَخِيهِ عَنْ أَبِيهِ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ أُلْهِمَ الِاسْتِرْجَاعَ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
۴) از امام صادق ع روایت شده است:
همگامی که خداوند خیر بندهای را بخواهد به عقوبت کردن او در دنیا تعجیل نماید و هنگامی که برای بندهای بد بخواهد گناهانش را نگه میدارد تا روز قیامت تمام و کمال برایش حساب کند.
الكافي، ج۲، ص۴۴۵
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ السَّرِيِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَيْراً عَجَّلَ لَهُ عُقُوبَتَهُ فِي الدُّنْيَا وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ سُوءاً أَمْسَكَ عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ حَتَّى يُوَافِيَ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
تدبر
۱) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها»
اگر به مومنان از جانب دشمنان مصیبتی میرسد این گونه نیست که به خود آن دشمنان مصیبتی نرسیده باشد.
ثمره اخلاقی-اجتماعی
اینکه همواره مشکلات خود را ببینیم و وضعیت خوب دیگران – بویژه دشمنان خدا را – روشی است که شیطان برای ناامید کردن و ترساندن انسانها در پیش گرفته است: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَه» (آل عمران/۱۷۵)
در مقابل خداوند هشدار میدهد که اگر در مسیر دینداری سختی و مصیبتی به شما رسید ببینید که دشمنان شما هم به چه سختیهایی افتادند؛ و به علاوه که این تفاوت هست که شما در ازای سختیتان به پاداشی از جانب خداوند امید دارید؛ در حالی که آن بیچارهها سختی میکشند و سودی هم از این سختیشان نخواهند برد: «إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُون: اگر دردی کشیدید آنان هم دردی کشیدند همان طور که شما درد کشیدید؛ ولی شما از خداوند چیزی را امید دارید که آنان امیدش را ندارند.» (نساء/۱۰۴)
تاملی با خویش
آیا ما در بازگو کردنِ آنچه در زندگی و پیرامونمان رخ میدهد سبک الهی را در پیش گرفتهایم یا سبک شیطان را؟
آیا موضوع گفتگوهای ما درباره اوضاع زندگی را دیدن نیمه خالی لیوان، پر کرده، یا دیدن نیمه پُرِ آن؟
۲) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ … قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»
ای کسانی که مومناید؛ اگر مصیبتی به شما هم برسد، تعجب نکنید و انتظار نداشته باشید که حالا که مومن شدهاید اگر کار بدی کردید خداوند مانع رسیدن آثار بدِ کارتان به شما شود.
شما مومن نشدهاید که از زیر بار مسئولیت و نتیجه کارهایتان فرار کنید.[۵]
اگر مصیبتی به شما میرسد ثمره کار خودتان است.
بله، خداوند قادر است که نگذارد که هیچ مصیبتی به شما برسد؛ اما چون چنین قدرتی دارد قرار نیست روال عالم را به هم بریزد.
بگذریم که خیلی از اوقات، این مصیبت در دنیا به شما میرسد که در آخرت سبکبال باشید. (حدیث۴)
۳) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها»
هنگام قضاوت، تلخىها و شيرينىها را با هم در نظر بگيريد. تنها شكست احد را نبينيد، پيروزى بدر را هم ياد كنيد. (تفسير نور، ج۲، ص۱۹۲)
۴) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا؟»
مومنان همه در یک رده نیستند؛ ایمانشان قوی و ضعیف دارد؛
برخی مومنان چناناند که وقتی مصیبت به آنان میرسد همین مصیبت نیز آنان را به یاد خدا میاندازد و نگاه توحیدیشان تقویت میشود و و به ضعف خود پی میبرند و همه عالم را از خدا میبینند (الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون؛ بقره/۱۵۶) و لذا با همین مصیبت دیدن بهشت بر آنان واجب میشود (حدیث۳)؛
برخی هم تا مصیبتی به آنها میرسد دادشان بلند میشود که این از کجا آمد؟!
۵) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ … قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ»
شأن نزول این آیه را جنگ احد دانستهاند. فرموده آن امری که این مصیبت کشته شدن بسیاری از شما را رقم زد، از جانب خودتان بود، یعنی این مصیبت به خاطر این بود که:
الف. خودتان قبلا در جنگ بدر به آزاد کردن اسیران جنگی در ازای دریافت غرامت رضایت دادید و این ثمره آن کارتان بود. (شأن نزول؛ و نیز از امام علی ع و امام باقر ع، به نقل از مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۷؛ المیزان، ج۴، ص۵۹)
ب. از دستورات پیامبر ص سرپیچی کردید و وحدت کلمهتان را از دست دادید: تیراندازانتان دستور پیامبر ص را که در آن تنگه بمانند و به هیچ عنوان از آنجا پایین نیایند را رعایت نکردند؛ و بقیه هم دستور ماندن و مقاومت کردن را اطاعت نکرده و از میدان جنگ فرار کردند. (مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۷؛ المیزان، ج۴، ص۵۹)
ج. پیشنهاد پیامبر ص برای اینکه در مدینه بمانید و با دشمن بجنگید را نپذیرفتید و مغرور شدید. (قتاده و ربیع، به نقل از مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۷)
د. …
۶) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ … قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ»
در جستجوى عوامل شكست، ابتدا به سراغ عوامل درونى و روحى و فكرى خود برويد، سپس عوامل ديگر را پيگيرى كنيد. (تفسير نور، ج۲، ص۱۹۲)
۷) «إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»
مقصود از عبارت «خداوند بر هر کاری تواناست» در پایان این آیه چیست؟
الف. اگرچه خداوند اکنون اجازه داد که شما متحمل شکست شوید، همچنان بر نصرت و یاری شما تواناست. (مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۷)
ب. اين مصيبت را از دست خود كشيديد كه نافرمانى كرديد، نه آن كه خدا قادر بر نصرت شما نبود؛ كه او بر هر چيز توانا است. (ترجمه المیزان، ج۴، ص۹۰)
ج. خداوند قادر است که نگذارد که هیچ مصیبتی به شما برسد؛ اما چون چنین قدرتی دارد قرار نیست روال عالم را به هم بریزد. (تدبر۲)
د. خداوند بر هر چيزى قادر است، ولى ما بايد شرايط لازم و لياقت بهرهبردارى را به دست آوريم. (تفسير نور، ج۲، ص۱۹۲)
ه. …
[۱] . فَلَمَّا دَخَلُوا الْمَدِينَةَ قَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا هَذَا الَّذِي أَصَابَنَا قَدْ كُنْتَ تَعِدُنَا النَّصْرَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ وَ ذَلِكَ لِأَنَّ يَوْمَ بَدْرٍ قُتِلَ مِنْ قُرَيْشٍ سَبْعُونَ وَ أُسِرَ مِنْهُمْ سَبْعُونَ وَ كَانَ الْحُكْمُ فِي الْأُسَارَى الْقَتْلَ، فَقَامَتِ الْأَنْصَارُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَبْهُمْ لَنَا وَ لَا تَقْتُلْهُمْ حَتَّى نُفَادِيَهُمْ، فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبَاحَ لَهُمُ الْفِدَاءَ أَنْ يَأْخُذُوا مِنْ هَؤُلَاءِ وَ يُطْلِقُوهُمْ، عَلَى أَنْ يُسْتَشْهَدَ مِنْهُمْ فِي عَامٍ قَابِلٍ بِقَدْرِ مَنْ يَأْخُذُوا مِنْهُ الْفِدَاءَ مِنْ هَؤُلَاءِ، فَأَخْبَرَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص بِهَذَا الشَّرْطِ، فَقَالُوا قَدْ رَضِينَا بِهِ نَأْخُذُ الْعَامَ الْفِدَاءَ مِنْ هَؤُلَاءِ نَتَقَوَّى بِهِ وَ يُقْتَلُ مِنَّا فِي عَامٍ قَابِلٍ بِعَدَدِ مَا نَأْخُذُ مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ نَدْخُلُ الْجَنَّةَ، فَأَخَذُوا مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ أَطْلَقُوهُمْ، فَلَمَّا كَانَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ أُحُدٍ قُتِلَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ سَبْعُونَ، فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذَا الَّذِي أَصَابَنَا وَ قَدْ كُنْتَ تَعِدُنَا بِالنَّصْرِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ» بِمَا اشْتَرَطْتُمْ يَوْمَ بَدْر.
[۲] . خَافَتِ الْأَنْصَارُ أَنْ يَقْتُلَ الْأُسَارَى كُلَّهُمْ فَقَامُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَتَلْنَا سَبْعِينَ وَ أَسَرْنَا سَبْعِينَ وَ هُمْ قَوْمُكَ وَ أُسَارَاكَ هَبْهُمْ لَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ خُذْ مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ أَطْلِقْهُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً فَأَطْلَقَ لَهُمْ أَنْ يَأْخُذُوا الْفِدَاءَ وَ يُطْلِقُوهُمْ وَ شَرَطَ أَنَّهُ يُقْتَلُ مِنْهُمْ فِي عَامٍ قَابِلٍ بِعَدَدِ مَنْ يَأْخُذُوا مِنْهُمُ الْفِدَاءَ فَرَضُوا مِنْهُ بِذَلِكَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ قُتِلَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَبْعُونَ رَجُلًا فَقَالَ مَنْ بَقِيَ مِنْ أَصْحَابِهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص مَا هَذَا الَّذِي أَصَابَنَا وَ قَدْ كُنْتَ تَعِدُنَا بِالنَّصْرِ! فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِمْ أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها بِبَدْرٍ قَتَلْتُمْ سَبْعِينَ وَ أَسَرْتُمْ سَبْعِينَ قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ بِمَا اشْتَرَطْتُمْ.
[۳] . أَنَّهُ لَمَّا كَانَتْ وَقْعَةُ بَدْرٍ قَتَلَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ قُرَيْشٍ سَبْعِينَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا مِنْهُمْ سَبْعِينَ فَحَكَمَ رَسُولُ اللَّهِ بِقَتْلِ الْأُسَارَى وَ حَرْقِ الْغَنَائِمِ.فَقَالَ جَمَاعَةٌ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ إِنَّ الْأُسَارَى هُمْ قَوْمُكَ وَ قَدْ قَتَلْنَا مِنْهُمْ سَبْعِينَ فَأَطْلِقْ لَنَا أَنْ نَأْخُذَ الْفِدَاءَ مِنَ الْأُسَارَى وَ الْغَنَائِمَ فَنَقْوَى بِهَا عَلَى جِهَادِنَا. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ يُقْتَلُ مِنْكُمْ فِي الْعَامِ الْمُقْبِلِ فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ عَدَدُ الْأُسَارَى إِنْ لَمْ يَقْتُلُوا الْأُسَارَى وَ أَنْزَلَ اللَّهُ ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ . فَلَمَّا كَانَ فِي الْعَامِ الْمُقْبِلِ وَ قُتِلَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ عَدَدُ الْأُسَارَى قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ وَعَدْتَنَا النَّصْرَ فَمَا هَذَا الَّذِي وَقَعَ بِنَا وَ نَسُوا الشَّرْطَ بِبَدْرٍ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها يَعْنِي مَا كَانُوا أَصَابُوا مِنْ قُرَيْشٍ بِبَدْرٍ وَ قَبِلُوا الْفِدَاءَ مِنَ الْأُسَرَاءِ قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ يَعْنِي بِالشَّرْطِ الَّذِي شَرَطُوهُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنْ يُقْتَلَ مِنْهُمْ بِعَدَدِ الْأُسَارَى إِذَا هُوَ أَطْلَقَ لَهُمُ الْفِدَاءَ مِنْهُمْ وَ الْغَنَائِمَ فَكَانَ الْحَالُ فِي ذَلِكَ عَلَى حُكْمِ الشَّرْطِ.
[۴] . قال ابن عباس: حدَّثني عمر بن الخطاب قال: لما كان يوم أحد من العام المقبل عوقبوا بما صنعوا يوم بدر من أخذهم الفداء، فقتل منهم سبعون، و فر أصحاب رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم، و كسرت رباعيته، و هشمت البَيْضة على رأسه، و سال الدم على وجهه، فأنزل اللَّه تعالى: أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ إلى قوله: قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ قال: بأخذكم الفداء.
همچنین در منابع اهل سنت از امیرالمومنین ع چنین روایت شده است:
و أخرج ابن ابى شيبة و الترمذي و حسنه و ابن جرير و ابن مردويه عن على قال جاء جبريل إلى النبي صلى الله عليه و سلم فقال يا محمد ان الله قد كره ما صنع قومك في أخذهم الأسارى و قد أمرك ان تخيرهم بين أمرين اما ان يقدموا فتضرب أعناقهم و بين ان يأخذوا الفداء على ان يقتل منهم عدتهم فدعا رسول الله صلى الله عليه و سلم الناس فذكر ذلك لهم فقالوا يا رسول الله عشائرنا و إخواننا نأخذ فداءهم فنقوى به على قتال عدونا و يستشهد منا بعدتهم فليس في ذلك ما نكره فقتل منهم يوم أحد سبعون رجلا عدة أسارى اهل بدر. (الدر المنثور، ج۲، ص۹۳)
در شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج۱۵، ص۴۵ مطلب را از زبان واقدی چنین آورده است:
قال الواقدي فسارت قريش قافلة إلى مكة فدخلتها ظافرة فكان ما دخل على قلوبهم من السرور يومئذ نظير ما دخل عليهم من الكئابة و الحزن يوم بدر و كان ما دخل على قلوب المسلمين من الغيظ و الحزن يومئذ نظير ما دخل عليهم من السرور و الجذل يوم بدر كما قال الله تعالى وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ» و قال سبحانه أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ» قال يعني إنكم يوم بدر قتلتم من قريش سبعين و أسرتم سبعين و أما يوم أحد فقتل منكم سبعون و لم يؤسر منكم أحد فقد أصبتم قريشا بمثلي ما أصابوكم يوم أحد و قوله أَنَّى هذا أي كيف هذا و نحن موعودون بالنصر و نزول الملائكة و فينا نبي ينزل عليه الوحي من السماء فقال لهم في الجواب هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ يعني الرماة الذين خالفوا الأمر و عصوا الرسول و إنما كان النصر و نزول الملائكة مشروطا بالطاعة و إلا يعصى أمر الرسول.
[۵] . آقای قرائتی نزدیک به این مضمون را چنین بیان میکند:
گمان نكنيد كه تنها مسلمان بودن براى پيروزى كافى است، تا در هر شكستى كلمهى «چرا و چطور» را بكار ببريد، بلكه علاوه بر ايمان، رعايت اصول و قوانين نظامى و سنّتهاى الهى لازم است. (تفسير نور، ج۲، ص۱۹۲)
بازدیدها: ۸