۲۵۱) يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ

ترجمه

ای فرزندان آدم! در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان [یا: لباس‌های زیبای‌تان] را [با خود] بردارید؛ و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید؛ قطعا او اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد.

نکات ترجمه

«زينَتَكُمْ»

کلمه «زینت» می‌تواند اسم باشد برای چیزی که با آن زینت می‌دهند (= مایه آراستگی) ویا مصدر باب «تفعّل» باشد (به معنای زینت کردن) (الجدول في إعراب القرآن، ج‏۸، ص۳۹۳) و قبلا توضیح داده شد که کلمه «زینت» به معنای هر چیزی است که به وسیله آن چیز دیگری را زیبا جلوه دهند (جلسه ۵۰ و تدبرهای۳ و ۴ در جلسه۱۵۰)

«مَسْجِدٍ»

در جلسه ۲۴۹ توضیح داده شد که وزن «مفعل» هم برای اسم مکان به کار می‌رود و هم برای اسم زمان؛ و لذا در این عبارت «عند کل مسجد» (که کاملا شبیه عبارت آیه ۲۹ است) «مسجد» هم می‌تواند به معنای محل سجده (خواه مسجد اصطلاحی، و یا هرجایی که انسان نماز بگذارد) باشد و هم به معنای زمان سجده کردن (یعنی هنگام نماز)

«تُسْرِفُوا» و «الْمُسْرِفينَ»:

ماده «سرف» در اصل به معنای «از حد و اندازه تجاوز کردن» است، این ماده گاه در معنای «مورد غفلت قرار دادن» به کار می رود و مثلا می گویند «مررت بكم فَسَرَفْتُكُم‏: از شما عبور کردم و شما را نشناختم و غفلت ورزیدم» (معجم المقاييس اللغة، ج‏۳، ص۱۵۳) و برخی توضیح داده اند که این معنا هم ناشی از این است که در آن حد و محلی که باید توقف می کرده، نایستاده و از آن حد عبور کرده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۰۸) ویا از این باب که چیزی را در غیر جایگاه مناسب خود قرار داده (لسان العرب، ج‏۹، ص۱۴۹) ویا از این باب که یکی از موجبات اسراف، جهل و غفلت می‌باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏۵، ص۱۱۰).

این کلمه نقطه مقابل «میانه‌روی» (= اقتصاد) بوده (کتاب العین، ج۳، ص۱۵۳) و در مورد هر گونه کار انسان که از حد اعتدال خارج شود به کار می‌رود، هرچند مورد استعمالش در خصوص «خرج کردن» بیشتر است (وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً؛ فرقان/۶۷) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۰۸).

این ماده در قرآن کریم همواره در باب افعال به کار رفته است، و اسم فاعل آن «مُسْرِف» می باشد (وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ؛ انعام/۱۴۱ و اعراف/۳۱)

این ماده و مشتقات آن جمعا ۲۳ بار در قرآن کریم به کار رفته است.

در بحث از آیه۱۹ سوره یس (جلسه۷۶۶) درباره کاربردهای قرآنی این ماده در قرآن توضیحاتی خواهد آمد؛ ان‌شاءالله.

شأن نزول[۱]

حدیث

۱) روایت شده است که امام حسن عسن مجتبی ع هنگامی که به نماز می‌ایستاد بهترین لباس‌هایش را می‌پوشید. سوال شد: ای فرزند رسول خدا ! چرا بهترین لباست را می‌پوشی؟

فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد پس خودم را در مقابل پروردگارم زیبا می کنم که او می‌فرماید: «در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان را برگیرید.» پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.

تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۴؛ عوالي اللئالي، ج‏۱، ص۳۲۱

عن خيثمة بن أبي خيثمة قال كان الحسن بن علي ع إذا قام إلى الصلاة لبس أجود ثيابه، فقيل له: يا ابن رسول الله لم تلبس أجود ثيابك فقال: إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّي، وَ هُوَ يَقُول: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» فأحب أن ألبس أجود ثيابي‏.[۲]

۲) از امام کاظم ع در مورد آیه «در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان را برگیرید» روایت شده است که از جمله آن [زینت کردن‌ها]، شانه کردن قبل از هر نماز است.

الكافي، ج‏۶، ص۴۸۹

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ مِنْ ذَلِكَ التَّمَشُّطُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةٍ.[۳]

۳) از امام صادق ع در مورد آیه «در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان را برگیرید» روایت شده است که فرمودند: غسل هنگام دیدار [زیارت] هر امامی.

تهذيب الأحكام، ج‏۶، ص۱۱۰

مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُد عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ رَجُلٍ عَنِ الزُّبَيْرِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ فَضَّالِ بْنِ مُوسَى النَّهْدِيِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ الْغُسْلُ عِنْدَ لِقَاءِ كُلِّ إِمَامٍ.[۴]

۴) اصبغ بن نباته می‌گوید: شنیدم که امیرالمومنین ع به فرزندشان امام حسن ع می‌فرمودند:

فرزندم! آیا تو را از چهار مطلب آگاه کنم که با آن از طب بی‌نیاز شوی؟!

فرمود: بله پدرجانم!

فرمود: بر [سفره] غذا منشین مگر اینکه گرسنه باشی؛

و از [سر سفره] طعام بلند مشو مگر اینکه هنوز اشتها داشته باشی؛

و جویدن  لقمه را کامل انجام بده؛

و هنگامی که خواستی بخوابی ابتدا به دستشویی برو؛

و هنگامی که اینها را انجام دادی از طب بی‌نیازی.

و از ایشان سوال شد و گفته شد که در قرآن هر علمی هست غیر از طب؛

فرمود: اما بدرستی که در قرآن آیه‌ای هست که همه طب را در خود جمع کرده است؛ می‌فرماید «بخورید و بیاشامید و زیاده‌روی نکنید».

الدعوات (للراوندي)، ص۷۵؛ طب الأئمة عليهم السلام، ص۳

قَالَ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع يَا بُنَيَّ أَ لَا أُعَلِّمُكَ أَرْبَعَ كَلِمَاتٍ تَسْتَغْنِي بِهَا عَنِ الطِّبِّ فَقَالَ بَلَى يَا أَبَتِ قَالَ ع لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِيهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى الْخَلَاءِ وَ إِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَيْتَ عَنِ الطِّبِّ وَ سُئِلَ فَقِيلَ إِنَّ فِي الْقُرْآنِ كُلَّ عِلْمٍ إِلَّا الطِّبَّ فَقَالَ ع أَمَا إِنَّ فِي الْقُرْآنِ لَآيَةً تَجْمَعُ الطِّبَّ كُلَّهُ «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا»

۵) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:

آیا چنین به نظرت می‌رسد که کسی که خدا به او [بسیار] عطا کرده از باب این است که او نزد خدا کرامت و جایگاهی دارد ویا کسی را که محروم داشته برای خوار کردن او بوده است؟

نه؛ بلکه این مال مال خداست که نزد اشخاص به امانت گذاشته و به آنها اجازه داده که با میانه‌روی بخورند و با میانه‌روی بنوشند و با میانه‌روی بپوشند و با میانه‌روی ازدواج کنند و با میانه‌روی بر مرکبی سوار شوند؛ و با اضافی آن، بر فقرای مومنین یاری رسانند و آشفته‌حالی آنها را جبران کنند؛

که اگر کسی چنین کرد، خوراک و نوشیدنی و مرکب و ازدواجش حلال است و کسی که از این تجاوز کرد آنها بر او حرام است.

سپس فرمود: «و اسراف و زیاده‌روی نکنید که خداوند اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد». آیا  گمان می‌کنی که خداوند شخصی را بر مالی امین کرد و آن را در اختیارش قرار دارد، حق دارد که با آن اسبی را به ده‌هزار درهم بخَرَد، در حالی که اسبی با بیست درهم او را کفایت می‌کند؛ یا کنیزی را به بیست هزار دینار بخرد، در حالی که کنیزی با بیست دینار او را کفایت می‌کند؟

و در طرف مقابل هم در روایت دیگری فرمودند:

کسی که از مردم درخواست (گدایی) کند در حالی که غذای آن روزش را دارد، او از اسراف‌کاران است.

تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۳-۱۴

عن أبان بن تغلب قال: قال أبو عبد الله ع أ ترى الله أعطى من أعطى من كرامته عليه و منع من منع من هوان به عليه؟ لا و لكن المال مال الله يضعه عند الرجل ودائع، و جوز لهم أن يأكلوا قصدا و يشربوا قصدا، و يلبسوا قصدا، و ينكحوا قصدا، و يركبوا قصدا، و يعودوا بما سوى ذلك على فقراء المؤمنين و يلموا به شعثهم، فمن فعل ذلك كان ما يأكل حلالا و يشرب حلالا، و يركب حلالا، و ينكح حلالا، و من عدا ذلك كان عليه حراما ثم قال: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» أ ترى الله ائتمن رجلا على مال خول له أن يشتري فرسا بعشرة آلاف درهم و يجزيه فرس بعشرين درهما و يشتري جارية بألف دينار و يجزيه جارية بعشرين دينارا و قال: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ».

عن هارون بن خارجة قال: قال أبو عبد الله ع من سأل الناس شيئا و عنده ما يقوته يومه فهو من المسرفين.

تدبر

۱) «يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»:

بعد از پایان داستان آدم و حوا، جمعا چهار بار مطلب با خطاب «ای فرزندان آدم» آغاز می‌شود (آیات ۲۶ و ۲۷ و ۳۱ و ۳۵) و به نظر می‌رسد که این گونه خطاب قرار دادن انسانها (به عنوان فرزندان آدم) در مقام نتیجه‌گیری از داستان آدم باشد.

مورد اول تذکری بود که ما لباس را با دو کارکرد پوشاندن شرمگاه و زیبا کنندگی فروفرستادیم و البته لباس تقوی هم اهمیت دارد. (آیه ۲۶، جلسه۲۴۶).

مورد دوم هشداری بود که مبادا شیطان شما را بفریبد، همچون آدم و حوا، که لباس از تن‌شان بیرون آورد.

و اینک برای بار سوم می‌فرماید که در هنگام عبادات زینت‌تان را همراه داشته باشید و در خوردن اهل میانه‌روی باشید.

و مورد چهارم، که ان‌شاءالله بعدا می‌آید، توصیه‌ای است به جدی گرفتن پیامبران الهی.

چنانکه می‌بینیم سه مورد آن با بحث لباس مرتبط است (و البته در مورد سوم، بحث خوراک هم مطرح شد) و تنها در مورد چهارم سراغ دین و نبوت می‌رود. یعنی همان دو مساله اساسی آدم در بهشت (خوردن از درخت و برهنه شدن) که در مجموع زمینی شدن وی را رقم زد، به عنوان اولین توصیه‌ها، و حتی قبل از بحث شریعت الهی، مطرح شده است. چرا؟

بحث تخصصی انسان‌شناسی

به نظر می‌رسد بشر ابتدا باید تمایز خود از حیوان را جدی بگیرد تا دغدغه دین و ماوراء و آماده شدن برای آخرت در او شکل بگیرد و در این آیات ابتدا سراغ دو نیاز کاملا مادی انسان رفت که برای همه ملموس است، اما در عین حال همین دو نیاز زندگی انسان را بشدت از زندگی حیوان متمایز می‌کند:

الف. استفاده از پوشش یک مساله‌ای است که کاملا از تمایزات انسان و حیوان است (جلسه۲۴۶، تدبر۳)؛ خصوصا اگر توجه شود که این پوشش، نه فقط برای حفاظت بدن، بلکه ابعاد زیبایی‌شناختی هم دارد[۵] و آنگاه در این آیه، پوشش، آن هم با بعد زیبایی‌شناختی‌اش را، با عبادت انسان گره می‌زند.

ب. انسان اگرچه همانند همه حیوانات غذا می خورد، اما تنها موجودی است که اولا غذایش نیاز به آماده‌سازی دارد (توضیح تخصصی در جلسه ۲۳۰، تدبر۴) و ثانیا همین غذا خوردنش صرفا بر اساس نیاز طبیعیِ بدن غذا نیست و به اراده انسان وابسته است؛ که اگر بُعد حیوانی بر وی غلبه کند (که مبنای خوردن را صرفاً لذت بردن قرار دهد) دوباره مرز وی با حیوان برداشته می‌شود؛ لذا مهمترین توصیه در مورد غذا خوردن این است که اندازه نگه‌ دارد و زیاده‌روی نکند، هم از حیث ابعاد مادی (حدیث۴) و هم از حیث ابعاد معنوی (حدیث۵)؛ که اگر چنین شد باز متوجه تفاوت خود و حیوان می‌شود.

اگر انسانی تفاوت خود و حیوان را جدی بگیرد، نیاز به دین الهی را درک خواهد کرد.

۲) «يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ …»:

مسجد چه به معنای محل سجده کردن و نماز خواندن باشد، ویا زمان آن، ویا به معنای مصدری باشد (خود سجده کردن و نماز خواندن)، این آیه از ما می‌خواهد عبادت را با زیبایی‌ ظاهری گره بزنیم؛

و گمان نکنیم که چون عبادت ارتباط روحی است، بُعد جسمانی اهمیتی نداشته باشد؛ چنانکه در احادیث، مصادیق این زیبا کردن در نماز را لباس زیبا پوشیدن (حدیث۱)، شانه زدن (حدیث۲)، استحمام و غسل کردن (حدیث۳)، انگشتر به دست کردن (مكارم الأخلاق، ص۱۲۳)[۶]، ردا بر دوش انداختن (تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۳)[۷]و عطر زدن (دعائم الإسلام، ج‏۱، ص-۱۸۵)[۸] بویژه در نمازهای جماعت و جمعه و اعیاد (مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏۴، ص۶۳۷)[۹] معرفی کرده‌اند.

دو تامل در سبک زندگی دینی

۱) آیه بوضوح از ما می‌خواهد در هنگام نماز و در مکان‌های نماز، با آراستگی حضور یابیم. اما آیا ما چنین هستیم؟ از خودمان انتظار نداریم که مثل امام حسن مجتبی ع (حدیث۱) بهترین لباس‌ها را برای رفتن به مسجد بپوشیم، اما حداقل نباید …؟

۲) قطعا وقتی آراستگی برای عبادت توصیه می‌شود، آراستگی توأم باوقار مد نظر است و بین آراسته بودن و پوشیدن لباس‌های جلف و زننده تفاوت است. از مسلمات اسلام – که حتی بین شیعه و سنی، در آن اختلاف نیست – این است که زن، حتی اگر مرد نامحرمی نباشد، در هنگام نماز باید حجاب خود را حفظ کند. این نشان می دهد که حجاب وقار خاصی با زن می‌دهد که منافاتی با آراستگی شایسته زن ندارد. جالب اینجاست که حتی مردان و زنان غربی هم در مجالس بسیار رسمی (مثلا در مجامع سیاسی) حد پوششی بیشتر از حدی که در فضای عمومی به اسم زیبایی تبلیغ می‌کنند دارند. اینها نشان می‌دهد که آراستگی‌ای که با وقار بخواهد توام باشد حتما عنصر پوشیدگی در آن قوی است.

۳) «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»:

بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد.

آموزش نهی از منکر

در این آیه، وقتی می‌خواهد انسان را از کاری باز دارد، ابتدا نیاز طبیعی و غریزی انسان را در نظر گرفته و حیطه مجاز آن را پیش رو می‌گذارد؛ سپس نهی را مطرح می‌کند؛ و بلافاصله این نهی را با ارتباط عاطفی و روحی انسان گره می‌زند: این کار را نکن که خدا دوستت نخواهد داشت.

۴) «يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»:

ما غالبا برای اصلاح جامعه و انسان‌ها دنبال دستورالعمل‌های پیچیده اخلاقی می‌گردیم؛ اما قرآن از کجا شروع می‌کند؟!

اگر می‌خواهید فرزند آدم، واقعا آدم شود از همین جاهای ساده باید شروع کرد: پوشش زیبا را به رسمیت شناخت، اما آن را با دین و دینداری و عبودیت گره زد؛ برای مدیریت خوردن و آشامیدن برنامه داد؛ و این برنامه را با ارتباط عاطفی با خدا گره زد.

۵) «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»:

مسجد كه پايگاه مسلمين است، بايد آراسته، زيبا و با جاذبه باشد. بهترين و زيباترين لباس، براى بهترين مكان است. (تفسير نور، ج‏۴، ص۵۳)

نمی‌دانم نکته فوق چه اندازه از آیه قابل استفاده است، لذا در کانال نگذاشتم.

۶) «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا»

اوّل نماز، آن گاه غذا. اوّل توجّه به روح و معنويّت، آن گاه توجّه به جسم. (قرائتی، تفسير نور، ج‏۴، ص۵۴)

[۱] . در مجمع البيان، ج‏۴، ص۶۳۷ آمده است:

و قيل معناه خذوا ما تسترون به عوراتكم و إنما قال ذلك لأنهم كانوا يتعرون من ثيابهم للطواف على ما تقدم بيانه و كان يطوف الرجال بالنهار و النساء بالليل فأمرنا بلبس الثياب في الصلاة و الطواف عن جماعة من المفسرين

همچنین در تفسير القمي، ج‏۱، ص۲۲۸-۲۲۹ آمده است:

خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ فإن أناسا كانوا يطوفون عراتا بالبيت الرجال‏ بالنهار و النساء بالليل، فأمرهم الله بلبس الثياب- و كانوا لا يأكلون إلا قوتا- فأمرهم الله أن يأكلوا و يشربوا و لا يسرفوا

و در کتب اهل سنت، در الدر المنثور، ج‏۳، ص۷۸ این روایات نقل شده است:

أخرج ابن أبى شيبة و مسلم و النسائي و ابن جرير و ابن المنذر و ابن أبى حاتم و ابن مردويه و البيهقي في سننه عن ابن عباس ان النساء كن يطفن عراة الا ان تجعل المرأة على فرجها خرقة و تقول‏

اليوم يبدو بعضه أو كله             و ما بدا منه فلا أحله‏

و أخرج عبد بن حميد عن سعيد بن جبير قال كان الناس يطوفون بالبيت عراة يقولون لا نطوف في ثياب أذنبنا فيها فجاءت امرأة فألفت ثيابها و طافت و وضعت يدها على قبلها و قالت‏

اليوم يبدو بعضه أو كله             فما بدا منه فلا أحله‏

فنزلت هذه الآية خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ إلى قوله وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ‏

و أخرج ابن حرير و ابن أبى حاتم و ابن مردويه عن ابن عباس في قوله خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ قال كان رجال يطوفون بالبيت عراة فأمرهم الله بالزينة اللباس و هو ما يوارى السوأة و ما سوى ذلك من جيد البر و المتاع‏

و أخرج أبو الشيخ و ابن مردويه عن ابن عباس قال كان المشركون يطوفون بالبيت عراة يأتون البيوت من ظهور فيدخلونها من ظهورها وهم حي من قريش يقال لهم الحمس فانزل الله يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج ابن مردويه عن ابن عباس قال كان ناس من العرب يطوفون بالبيت عراة حتى ان كانت المرأة لتطوف بالبيت و هي عريانة نزل الله يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ قال كانوا يطوفون عراة بالليل فأمرهم الله تعالى ان يلبسوا ثيابهم و لا يتعروا

و أخرج ابن مردويه عن ابن عباس قال كانت العرب إذا حجوا فنزلوا أدنى الحرم نزعوا ثيابهم و وضعوا رداءهم و دخلوا مكة بغير رداء الا ان يكون للرجل منهم صديق من الحمس فيعيره ثوبه و يطعمه من طعامه فانزل الله يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج عبد بن حميد و أبو الشيخ عن عطاء قال كان المشركون في الجاهلية يطوفون بالبيت عراة فانزل الله خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج عبد بن حميد و ابن جرير عن قتادة قال كان حي من أهل اليمن يطوفون بالبيت وهم عراة الا ان يستعير أحدهم مئزرا من ميازر أهل مكة فيطوف فيه فانزل الله يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج ابن أبى حاتم و أبو الشيخ عن طاوس في الآية قال لم يأمرهم بلبس الحرير و الديباج و لكنهم كانوا يطوفون بالبيت عراة و كانوا إذا قدموا يضعون ثيابهم خارجا من المسجد ثم يدخلون و كان إذا دخل رجلا و عليه ثيابه يضرب و تنزع منه ثيابه فنزلت هذه الآية يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد

[۲] . این روایات هم در همین مضمون وارد شده‌اند:

عن أبي جعفر الباقر (ع) [فی قوله] «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» أي خذوا ثيابكم التي تتزينون بها للصلاة في الجمعات و الأعياد (مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏۴، ص۶۳۷)

عن محمد بن الفضيل عن أبي الحسن الرضا ع في قول الله: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قال: هي الثياب. (تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۲)

[۳] . این روایات هم در همین مضمون وارد شده‌اند:

عن أبي بصير عن أبي عبد الله ع قال سألته: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قال: هو المشط عند كل صلاة فريضة و نافلة (تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۳)

حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مَنْصُورِ بْنِ أَحْمَدَ الْقَصَّارُ بِفَرْغَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيُّ أَبُو عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَجَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ الْمَشْطُ فَإِنَّ الْمَشْطَ يَجْلِبُ الرِّزْقَ وَ يُحَسِّنُ الشَّعْرَ وَ يُنْجِزُ الْحَاجَةَ وَ يَزِيدُ فِي مَاءِ الصُّلْبِ وَ يَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُسَرِّحُ تَحْتَ لِحْيَتِهِ أَرْبَعِينَ مَرَّةً وَ مِنْ فَوْقِهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ يَقُولُ إِنَّهُ يَزِيدُ فِي الذِّهْنِ وَ يَقْطَعُ الْبَلْغَمَ. (الخصال، ج‏۱، ص۲۶۸)

[۴] . در این فضا این دو روایت هم قابل توجه است:

عن الحسين بن مهران عن أبي عبد الله ع في قول الله: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قال: يعني الأئمة. (تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۳)

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّكُمْ لَا تَكُونُونَ صَالِحِينَ حَتَّى تَعْرِفُوا وَ لَا تَعْرِفُوا حَتَّى تُصَدِّقُوا … هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ فَاتَ قَوْمٌ وَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ يَهْتَدُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ أَشْرَكُوا مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّهُ مَنْ أَتَى الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا اهْتَدَى وَ مَنْ أَخَذَ فِي غَيْرِهَا سَلَكَ طَرِيقَ الرَّدَى وَصَلَ اللَّهُ طَاعَةَ وَلِيِّ أَمْرِهِ بِطَاعَةِ رَسُولِهِ وَ طَاعَةَ رَسُولِهِ بِطَاعَتِهِ فَمَنْ تَرَكَ طَاعَةَ وُلَاةِ الْأَمْرِ لَمْ يُطِعِ اللَّهَ وَ لَا رَسُولَهُ وَ هُوَ الْإِقْرَارُ بِمَا أُنْزِلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» وَ الْتَمِسُوا الْبُيُوتَ الَّتِي «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» فَإِنَّهُ أَخْبَرَكُمْ أَنَّهُمْ «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» … (الكافي ، ج‏۱، ص۱۸۲)

[۵] . چنانکه اگر در زندگی‌مان دقت کنیم، آن مقدار که برای بُعد زیبایی‌شناختی پوشاک‌مان هزینه می‌کنیم بسیار بیشتر از آن است که اگر می‌خواستیم پوشاک را صرفا برای حفاظت بدن استفاده کنیم

[۶] . قَالَ النَّبِيُّ ص فِي قَوْلِهِ تَعَالَى خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ النَّعْلَ وَ الْخَاتَمَ.

[۷] . عن المحاملي عن بعض أصحابه عن أبي عبد الله ع في قول الله: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قال الأردية في العيدين و الجمعة

[۸] . وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ: يَنْبَغِي لِمَنْ خَرَجَ إِلَى الْعِيدَيْنِ أَنْ يَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهِ وَ يَتَطَيَّبَ بِأَحْسَنِ طِيبِهِ وَ قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» قَالَ ذَلِكَ فِي الْعِيدَيْنِ وَ الْجُمُعَةِ قَالَ وَ يَنْبَغِي لِلْإِمَامِ أَنْ يَلْبَسَ يَوْمَ الْعِيدِ بُرْداً وَ أَنْ يَعْتَمَّ شَاتِياً كَانَ وَ صَائِفاً.

[۹] . عن أبي جعفر الباقر (ع) [فی قوله] «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» أي خذوا ثيابكم التي تتزينون بها للصلاة في الجمعات و الأعياد

و نیز: عن زرارة عن أبي جعفر ع قال سألته عن قول الله: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قال: عشية عرفة (تفسير العياشي، ج‏۲، ص۱۳)

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» قَالَ فِي الْعِيدَيْنِ وَ الْجُمُعَةِ. (الكافي ، ج‏۳، ص۴۲۴؛ تهذيب الأحكام، ج‏۳، ص۲۴۱)

بازدیدها: ۸۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*