ترجمه
و تو را نفرستادیم جز رحمتی برای همه جهانها [یا: جهانیان].
نکات ترجمه
«رَحْمَةً»
از ماده «رحم» است که اصل این ماده را به معنای «رقت قلبی که توام با احسان کردن باشد» دانسته اند و درباره آن به تفصیل در جلسه۸۹ توضیح داده شد. (http://yekaye.ir/yunus-010-058/) (در جلسه ۱ بعدا مطلب بسیار کاملتر شد)
«الْعالَمينَ»
«عالَم» از ماده «علم» است و درباره این ماده، و نیز اینکه «عالَم» چه معنا و خاستگاهی دارد، در جلسه۲۲۲ توضیح داده شد. (http://yekaye.ir/2-baqare-032/).
همچنین در جلسه۳۶ اشاره شد که اگرچه بسیاری از مترجمان «العالَمین» را به «جهانیان» ترجمه کردهاند و این ترجمه غلط نیست؛ اما ترجمه آن به «جهانها» چهبسا دقیقتر باشد (http://yekaye.ir/fateha-alketab-1-2/) ؛ و با توجه به امکان استعمال یک لفظ در چند معنا، چهبسا در اغلب کاربردهای این آیه هر دو معنا مد نظر بوده باشد.
لازم به ذکر است که «الْعالَمين» چون صیغه جمع است که «الـ» بر روی آن وارد شده، دلالت بر شمول میکند (المیزان، ج۱۴، ص۳۳۱)؛ یعنی مقصود از آن «همه جهانها» یا «همه جهانیان» است.
حدیث
۱) روایت شده است که هنگامی که این آیه «و تو را نفرستادیم جز رحمتی برای همه جهانها» نازل شد، پیامبر ص به جبرئیل فرمود: آیا از این رحمت به تو هم چیزی رسیده است؟
جبرئیل گفت: بله، من همواره از عاقبت امر میترسیدم؛ پس به تو ایمان آوردم آن هنگام که خداوند مرا مدح گفت که: «او دارای قوت و جایگاهش نزد صاحب عرش است» (تکویر/۲۰).
مجمع البيان، ج۷، ص۱۰۷
و روي أن النبي ص قال لجبرائيل لما نزلت هذه الآية هل أصابك من هذه الرحمة شيء قال نعم إني كنت أخشى عاقبة الأمر فآمنت بك لما أثنى الله علي بقوله «ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ».
۲) از رسول خدا ص روایت شده که فرمودند:
همانا من رحمتِ هدایتشده هستم.
و از امام صادق ع روایت شده است:
هریک از شما وقتی [آمدن و دیدار] قائم ع را آرزو میکند آن را در عافیت آرزو کند [ظاهرا یعنی بدین نحو آرزو کند که توفیق دیدار وی همراه با عافیت نصیبم شود، یعنی در حالی که توفیق دیدار او را بیابم که او به من لطف و عنایت داشته باشد] ؛ چرا که خداوند حضرت محمد ص را به عنوان رحمت [برای جهانیان] برانگیخت و قائم را به عنوان نقمت [= انتقام گیرنده] برمیانگیزاند.
قال رسول الله ص: إِنَّمَا أَنَا رَحْمَةٌ مُهْدَاةٌ. (مجمع البيان، ج۷، ص۱۰۷؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج۱، ص۸)
عَنْهُ عَنْ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ عُثَيْمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا تَمَنَّى أَحَدُكُمُ الْقَائِمَ فَلْيَتَمَنَّهُ فِي عَافِيَةٍ فَإِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص رَحْمَةً [لِلْعالَمِينَ] وَ يَبْعَثُ الْقَائِمَ نَقِمَة. (الكافي، ج۸، ص۲۳۳)[۱]
۳) هنگامی که طلحه و زبیر بیعت شکستند و سراغ عایشه رفتند که او را برای جنگ با امیرالمومنین ع تحریک کنند، حضرت خطبه ای خواندند و بعد از حمد و ثنای خداوند فرمودند:
اما بعد، همانا خداوند حضرت محمد ص را برای جمیع مردم مبعوث کرد و او را رحمتی برای جهانیان قرار داد، پس او بدانچه دستور یافته بود همت گماشت و رسالتهای پروردگارش را ابلاغ کرد؛ و خداوند به وسیله او، پراکندگی ها را جمع، و پارگیها را وصل، و راهها را امن، و خونها را حفظ فرمود، و بین افرادی که نسبت به هم دلخوری و عداوت و غیظهای شدید و کینههای راسخ در دل داشتند، الفت برقرار نمود؛ سپس خداوند متعال او را به نحوی پسندیده قبض روح کرد به طوری که در انجام آن غایتی که ادای رسالت برای آن بود، فروگذار نکرده بود؛ و چیزی را ابلاغ نکرده بود که در انجام آن قصور و تقصیری مشاهده شود؛ و بعد از او نزاعی در حکومت رخ داد، که رخ داد؛ و ابوبکر زمام را به دست گرفت و…
الإرشاد (للمفید)، ج۱، ص۲۴۴؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج۱، ص۱۶۱؛ الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، ص۲۶۷
(فصل) و من كلامه ع عند نكث طلحة و الزبير بيعته و توجههما إلى مكة للاجتماع مع عائشة في التأليب عليه و التألف على خلافه مَا حَفِظَهُ الْعُلَمَاءُ عَنْهُ بَعْدَ أَنْ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص لِلنَّاسِ كَافَّةً وَ جَعَلَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ فَلَمَّ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ آمَنَ بِهِ السُّبُلَ وَ حَقَنَ بِهِ الدِّمَاءَ وَ أَلَّفَ بِهِ بَيْنَ ذَوِي الْإِحَنِ وَ الْعَدَاوَةِ وَ الْوَغْرِ فِي الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الرَّاسِخَةِ فِي الْقُلُوبِ ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ حَمِيداً لَمْ يُقَصِّرْ عَنِ الْغَايَةِ الَّتِي إِلَيْهَا أَدَاءُ الرِّسَالَةِ وَ لَا بَلَّغَ شَيْئاً كَانَ فِي التَّقْصِيرِ عَنْهُ الْقَصْدُ وَ كَانَ مِنْ بَعْدِهِ مِنَ التَّنَازُعِ فِي الْإِمْرَةِ مَا كَانَ فَتَوَلَّى أَبُو بَكْر…
۴) شخصی زندیق [= کافر] نزد امیرالمومنین ع آمد و ادعا کرد که اگر قرآن دارای اختلاف و تناقض نبود، من هم به دین شما درمیآمدم. و مواردی را بر شمرد و امام علی ع به یکایک آنها پاسخ داد (مواردی از این حدیث طولانی قبلا در جلسه۸۶، تدبر۱ http://yekaye.ir/al-araf-007-008/ ؛ جلسه۱۲۳، تدبر۲ http://yekaye.ir/al-hajj-022-75/ ؛ جلسه۲۳۴، تدبر۲ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-14/ ؛ و جلسه۳۸۱، تدبر۲ http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-23/ گذشت) یکی از سوالاتش این بود:
و میبینم که میفرماید «و تو را نفرستادیم جز رحمتی برای همه جهانیان» و در عین حال میبینم مخالفان اسلام را که بر گرد باطلشان معتکف شده، حاضر به جدا شدن از آن نیستند؛ و سایر اهل فساد را میبینم که در مذاهبشان با هم اختلاف دارند و همدیگر را لعن و نفرین میکنند؛ پس کجاست آن رحمتی که همه را فراگیرد و بر آنها شامل باشد؟ …
امیرالمومنین ع در پاسخ فرمودند:
و اما اینکه خطاب به پیامبرش فرمود «و تو را نفرستادیم جز رحمتی برای همه جهانها» و تو پیروان ادیان مختلف را میبینی که [به دین حق] ایمان ندارند و سایر کفاری که بر کفر خود تا این حد پافشاری میکنند و اگر بر آنها رحمت بود باید همگی هدایت شده و از عذاب شعلهور نجات مییافتند؛ پاسخش این است که:
همانا خداوند تبارک و تعالی منظورش از این مطلب آن بود که او را سببی برای مهلت دادن به اهل این سرا قرار میدهد چرا که پیامبران پیش از او همگی به تصریحگویی مبعوث شدند، نه به تعریض [= بیان مطلب در لفافه و کنایه]؛ و هر یک از آن پیامبران کارش این گونه بود که اگر متصدی دستور خدا میشد و قومش اجابتش میکردند، خودشان و سایر مخلوقات ساکن در سرزمینشان سالم میماندند؛ و اگر با او مخالفت میکردند هم خودشان و هم سایر ساکنان سرزمین آنها هلاک میشدند به عذابی که پیامبرشان بدانها وعده داده بود، و آنها را از اینکه بر آنها نازل شود ترسانده بود اعم از فرو رفتن در زمین و پرتاب شدن و لرزشهای شدید و تندباد و زلزله و غیره، از انواع عذابهایی که امتهای قبلی با آنها هلاک شدند؛
ولی خداوند متعال دانست که پیامبر ما (ص) و حجتهای روز زمین صبری دارند که پیامبران گذشته طاقتش را نداشتند، پس او را به تعریض [با کنایه مطلب را رساندن] و نه به تصریحگویی، برانگیخت؛ و حجت خدا را هم با تعریض، و نه با تصریح، اثبات فرمود … [سپس حضرت شروع به برشمردن مصادیق متعددی از این نحوه بیان تعریضی میپردازند که برای رعایت اختصار فقط در پاورقی آوردیم.]
الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج۱، ص۲۴۱ و ۲۴۶ و ۲۵۵
جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَةِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع وَ قَالَ لَهُ لَوْ لَا مَا فِي الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُمْ فَقَالَ لَهُ ع وَ مَا هُوَ؟ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَى …
وَ أَجِدُهُ يَقُولُ «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» وَ قَدْ أَرَى مُخَالِفِي الْإِسْلَامِ مُعْتَكِفِينَ عَلَى بَاطِلِهِمْ غَيْرَ مُقْلِعِينَ عَنْهُ وَ أَرَى غَيْرَهُمْ مِنْ أَهْلِ الْفَسَادِ مُخْتَلِفِينَ فِي مَذَاهِبِهِمْ يَلْعَنُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَأَيُّ مَوْضِعٍ لِلرَّحْمَةِ الْعَامَّةِ لَهُمُ الْمُشْتَمِلَةِ عَلَيْهِم …
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
… وَ أَمَّا قَوْلُهُ لِلنَّبِيِّ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ- وَ إِنَّكَ تَرَى أَهْلَ الْمِلَلِ الْمُخَالَفَةِ لِلْإِيمَانِ وَ مَنْ يَجْرِي مَجْرَاهُمْ مِنَ الْكُفَّارِ مُقِيمِينَ عَلَى كُفْرِهِمْ إِلَى هَذِهِ الْغَايَةِ وَ إِنَّهُ لَوْ كَانَ رَحْمَةً عَلَيْهِمْ لَاهْتَدَوْا جَمِيعاً وَ نَجَوْا مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا عَنَى بِذَلِكَ أَنَّهُ جَعَلَهُ سَبَباً لِإِنْظَارِ أَهْلِ هَذِهِ الدَّارِ لِأَنَّ الْأَنْبِيَاءَ قَبْلَهُ بُعِثُوا بِالتَّصْرِيحِ لَا بِالتَّعْرِيضِ وَ كَانَ النَّبِيُّ مِنْهُمْ إِذَا صَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ وَ أَجَابَهُ قَوْمُهُ سَلِمُوا وَ سَلِمَ أَهْلُ دَارِهِمْ مِنْ سَائِرِ الْخَلِيقَةِ وَ إِنْ خَالَفُوهُ هَلَكُوا وَ هَلَكَ أَهْلُ دَارِهِمْ بِالْآفَةِ الَّتِي كَانَ نَبِيُّهُمْ يَتَوَعَّدُهُمْ بِهَا وَ يُخَوِّفُهُمْ حُلُولَهَا وَ نُزُولَهَا بِسَاحَتِهِمْ مِنْ خَسْفٍ أَوْ قَذْفٍ أَوْ رَجْفٍ أَوْ رِيحٍ أَوْ زَلْزَلَةٍ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ مِنْ أَصْنَافِ الْعَذَابِ الَّتِي هَلَكَتْ بِهَا الْأُمَمُ الْخَالِيَةُ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ مِنْ نَبِيِّنَا ص وَ مِنَ الْحُجَجِ فِي الْأَرْضِ الصَّبْرَ عَلَى مَا لَمْ يُطِقْ مَنْ تَقَدَّمَهُمْ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ الصَّبْرَ عَلَى مِثْلِهِ فَبَعَثَهُ اللَّهُ بِالتَّعْرِيضِ لَا بِالتَّصْرِيحِ وَ أَثْبَتَ حُجَةَ اللَّهِ تَعْرِيضاً لَا تَصْرِيحاً …[۲]
تدبر
۱) «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ»
خداوند پیامبر را رحمتی برای جهانیان فرستاده است. این رحمت بودنش از چه جهتی است؟
الف. او پیامی آورد که راه رستگاری همه بشر تا قیامت را در اختیار جمیع انسانها قرار داد. (تفسير البيضاوي، ج۴، ص۱۱۱؛ تفسير الصافي، ج۳، ص۳۵۸) در واقع، او هدایتکننده به سوی خدا و رضوان اوست (البضاعة المزجاة[۳]، ج۲، ص۵۶۱)
ب. به خاطر شفاعت عظیمی است که او در روز قیامت انجام می دهد. (البضاعة المزجاة، ج۲، ص۵۶۱)
ج. تکالیف شریعت اسلام از همه شرایع الهی دیگر آسانتر است. (البضاعة المزجاة، ج۲، ص۵۶۱)
د. او رحمت بر مومن و کافر است؛ رحمت بودنش بر مومن در دنیا و آخرت که واضح است؛ اما رحمت بودنش بر کافر این است که او – برخلاف بسیاری از پیامبران که همراهشان عذابهای گوناگون و یا مسخ شدن رخ داد – با او هیچ عذابی بر کفار در دنیا نازل نشد. (ابنعباس، به نقل از مجمعالبیان، ج۷، ص۱۰۷)
ه. رحمت بودنش بر کافران از این جهت است که به هر حال پیام هدایت را برای آنها آورد. مانند اینکه کسی به همگان اطعام دهد؛ اما در این میان برخی با اینکه بر سر سفره حاضر شدهاند از غذا نخورند. در اینجا او به همه احسان نموده، هرچند اینها خودشان از آن احسان استفاده نکردهاند. (مجمعالبیان، ج۷، ص۱۰۷)
و. با آوردن دین او، زندگی عمومی بشر تغییر کرد و این تغییر برای همه افرادی که حتی مومن به اسلام نبودند هم اثر داشت. (المیزان، ج۱۴، ص۳۳۱) مثلا تمدن اسلامی که با آمدن اسلام در جهان شکوفا شد، جهش عظیمی در زندگی مادی بشر (در مقایسه با دوران جاهلیت پیش از اسلام) فراهم آورد که نهتنها کافرانی که در این سرزمینها میزیستند از آن بهرهمند شدند، بلکه حتی به اعتراف بسیاری از مستشرقان، انتقال علم از تمدن اسلامی، دست کم یکی از عوامل مهم جهش علمیای بود که در غرب پدید آمد.
ز. او بر بسیاری از دشمنانش رحم کرد که به آنها امان داد یا به جزیه بسنده کرد و چنین چیزی تا پیش از ایشان سابقه نداشت. (البضاعة المزجاة ، ج۲، ص۵۶۱)
ح. با دعای او عذاب استیصال از امتش برداشته شد. (البضاعة المزجاة ، ج۲، ص۵۶۱) [عذاب استیصال= عذاب بنیانکن که در امتهای قبل بسیار واقع شده بود]
و. …
۲) «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ»
خداوند میفرماید: «تو را نفرستادیم جز رحمتی برای همه جهانها». واضح است که این رحمت، رحمتی از جانب خداست و پیامبر ص از خودش چیزی ندارد؛ پس، یعنی پیامبر ص واسطهای است که رحمت خدا را به همه جهانها و جهانیان میرساند.
این همان مفهوم واسطه فیض بودن و برخورداری از مقام شفاعت است که شیعه در مورد پیامبر اکرم ص و اهل بیت ع بدان باور دارد؛ و چنانکه میبینید – برخلاف تهمتهایی که علیه شیعه مطرح میکنند – بوضوح از ظاهر این آیه و بدون هیچگونه تأویلی فهمیده میشود.
بویژه اگر دقت شود که معنای دقیق «عالَمین»، «جهانها»ست که چون «الـ» بر سر آن آمده دلالت بر شمول کامل میکند (= همه جهانها) (المیزان، ج۱۴، ص۳۳۱)؛ پس هم همه جهانیان (ساکنان در جهان) را شامل میشود و هم خود جهانهای آفریده شده را.
در واقع، پیامبر ص رحمت را از خدا دریافت میکند و به همه جهانها منتقل میفرماید.
حتی فرشته مقرب درگاه الهی، حضرت جبرئیل ع نیز از این رحمت بهره میبرد. (حدیث۱)
۳) «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ»
نفرمود: «اَرْسَلْناكَ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ: ما تو را رحمتی برای عالمین فرستادیم»؛ بلکه به حالت حصر تعبیر کرد و فرمود: «جز رحمتی برای عالمین نفرستادیمت».
این نشان میدهد هرآنچه از پیامبر اکرم ص به جهانیان میرسد، فقط رحمت است؛
پس:
الف. تمام دستورات پیامبر اکرم ص، و درواقع، تعالیم شریعت اسلام، حتی آنچه ما خوش نمیداریم و سختمان میآید، فقط و فقط رحمت است: «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ بسا چيزى را ناخوشایند مىداريد و آن براى شما خوب است، و بسا چيزى را دوست مىداريد و آن براى شما بد است، و خدا مىداند و شما نمىدانيد.» (بقره/۲۱۶).
ب. تمام برخوردهای پیامبر ص با دیگران، حتی خشونت و قتلی هم که در جنگها بناچار در حق دشمنان خود روا میداشت، عین رحمت بر آنان بود؛ چرا که آنها با ماندن در زمین به گناهشان ادامه میدادند و عذاب خود در آخرت را سنگینتر و شدیدتر میکردند.
شبیه آن حکایتی که سعدی میگفت:
یکی از ملوک بی انصاف پارسایی را پرسید: از عبادتها کدام فاضل تر است؟
گفت تو را خواب، نیمروز؛ تا در آن یک نَفَس خلق را نیازاری!
ظالمی را خفته دیدم نیمروز گفتم این فتنه است، خوابش برده به
وآنکه خوابش بهتر از بیداری است آن چنان بُد زندگانی، مُرده به
http://ganjoor.net/saadi/golestan/gbab1/sh12/
ج. تمام سخنان پیامبر ص و تمام آیات قرآن، حتی آنجا که در مقام مواخذه و عتاب است، سراسر رحمت از جانب خداست.
د. …
۴) «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ»
فرستادن پیامبر ص جز رحمت چیز دیگری ندارد.
در عین حال، ما در زندگی او غضب و خشم هم دیدهایم؛ پس تمام آن غضبها برخاسته از رحمت است.
در واقع، شاید بتوان گفت: پیامبر اکرم ص مظهر «يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه: ای کسی که رحمتت بر غضبت سبقت گرفته» میباشد؛ و هر غضبی هم که از او صادر شود، در یک نگاه عمیق، برخاسته از رحمت اوست.
بیهوده نیست که او را «پیامبر رحمت» میخوانند.
این مورد را در کانال نگذاشتم
۵) «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ»
در مورد پیامبر ما گفته شد که او جز رحمت بر عالمین نیست؛ و در مورد حضرت نوح گفته شد که سلام بر نوح در میان عالمین (سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمين؛ صافات/۷۹)
ابنشهر آشوب در «مناقب آل أبي طالب عليهم السلام»،(ج۱، ص۲۱۴) مقایسهای بین حضرت نوح و پیامبر ما انجام داده است که شیرین است:
برای نوح، کشتی در آب روان شد و آن چیزی است که هم برای کافر و هم برای مومن روان میشود؛ اما برای حضرت محمد ص سنگ بر روی آب روان شد و حکایتش این است که ایشان بر لب برکهای بودند و پشت آن برکه تل عظیمی بود و عکرمه پسر ابوجهل گفت: ای محمد! اگر واقعا پیامبر خدایی از خدا بخواه که از صخرههای آن تل جدا شود و روی آب شناور عبور کند؛ پس حضرت دعا کرد و صخرهای روی آب شروع به حرکت کرد تا نزد ایشان رسید و حضرت به او دستور برگشت داد و همان طور که آمده بود به جای خود برگشت
و حضرت نوح ع نفرینش بر قومش اجابت شد که فرمود «بر زمین کسی را باقی نگذار» (نوح/۲۶) پس آسمان سیلآسا برای عقوبت آنان باریدن گرفت؛ ولی در مورد حضرت محمد ص به رحمت اجابت شد، هنگامی که [باران شدیدی باریدن گرفت و] فرمود: حوالی ما ببار و نه بر ما؛ پس نوح پیامبر عقوبت بود و حضرت محمد ص پیامبر رحمت که «و تو را جز برای رحمت نفرستادیم» (انبیاء/۱۰۷)
و نوح برای خودش و تعداد کمی دعا کرد «پروردگارا مرا و فرزندانم را بیامرز …» (نوح/۲۷) و حضرت محمد ص برای امتش، آنانکه به دنیا آمدهاند و آنان که هنوز زاده نشدهاند دعا کرد «و ما را ببخش» (بقره/۲۸۶)
و در مورد نوح فرمود: «و ذریه او را باقی و ماندگار گردانیدیم» (صافات/۷۷) ؛ و در مورد حضرت محمد ص فرمود: «ذریهای همه از همدیگر» (آلعمران/۳۴)؛
کشتی نوح سبب نجات در دنیا بود و ذریه حضرت محمد ص سبب نجات در آخرت که فرمود: «مَثَل اهل بیتم مَثَل کشتی نوح است ….»[۴]
[۱] . این روایت به توضیحاتی اضافه به صورت زیر هم در متون حدیثی آمده است:
أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ الْقَصِيرِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَمَا لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَقَدْ رُدَّتْ عَلَيْهِ الْحُمَيْرَاءُ حَتَّى يَجْلِدَهَا الْحَدَّ وَ هُوَ يَنْتَقِمُ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ [لِأُمِّهِ] فَاطِمَةَ ع مِنْهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ لِمَ تُجْلَدُ الْحَدَّ قَالَ لِفِرْيَتِهَا عَلَى أُمِّ إِبْرَاهِيمَ قُلْتُ فَكَيْفَ أَخَّرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْقَائِمِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص رَحْمَةً [لِلْعالَمِينَ] وَ يَبْعَثُ [بَعَثَ] الْقَائِمَ ع نَقِمَةً (المحاسن، ج۲، ص۳۳۹؛ علل الشرائع، ج۲، ص۵۸۰؛ مختصر البصائر، ص۴۹۶؛ دلائل الإمامة، ص۴۸۵) (توجه شود در متن علل الشرایع «لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ فَاطِمَةَ ع» آمده که واضح است؛ اما هم در محاسن و هم در نقل قولهای بعدی، که عموما از علل الشرایع نقل کرده اند « لِأُمِّهِ فَاطِمَةَ ع» آمده که که در این صورت مرجع ضمیر در لِأمّه، «قائمنا» میباشد.
[۲] . بِقَوْلِهِ فِي وَصِيِّهِ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ- وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ لَيْسَ مِنْ خَلِيقَةِ النَّبِيِّ وَ لَا مِنَ النُّبُوَّةِ أَنْ يَقُولَ قَوْلًا لَا مَعْنَى لَهُ فَلَزِمَ الْأُمَّةَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ لَمَّا كَانَتِ النُّبُوَّةُ وَ الْأُخُوَّةُ مَوْجُودَتَيْنِ فِي خِلْقَةِ هَارُونَ وَ مَعْدُومَتَيْنِ فِيمَنْ جَعَلَهُ النَّبِيُّ ص بِمَنْزِلَتِهِ أَنَّهُ قَدِ اسْتَخْلَفَهُ عَلَى أُمَّتِهِ كَمَا اسْتَخْلَفَ مُوسَى هَارُونَ حَيْثُ قَالَ لَهُ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ لَوْ قَالَ لَهُمْ لَا تُقَلِّدُوا الْإِمَامَةَ إِلَّا فُلَاناً بِعَيْنِهِ وَ إِلَّا نَزَلَ بِكُمُ الْعَذَابُ لَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ وَ زَالَ بَابُ الْإِنْظَارِ وَ الْإِمْهَالِ
وَ بِمَا أَمَرَ بِسَدِّ بَابِ الْجَمِيعِ وَ تَرْكِ بَابِهِ ثُمَّ قَالَ مَا سَدَدْتُ وَ لَا تَرَكْتُ وَ لَكِنِّي أُمِرْتُ فَأَطَعْتُ فَقَالُوا سَدَدْتَ بَابَنَا وَ تَرَكْتَ لِأَحْدَثِنَا سِنّاً فَأَمَّا مَا ذَكَرُوهُ مِنْ حَدَاثَةِ سِنِّهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَسْتَصْغِرْ يُوشَعَ بْنَ نُونٍ حَيْثُ أَمَرَ مُوسَى أَنْ يَعْهَدَ بِالْوَصِيَّةِ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي سِنِّ ابْنِ سَبْعِ سِنِينَ وَ لَا اسْتَصْغَرَ يَحْيَى وَ عِيسَى لَمَّا اسْتَوْدَعَهُمَا عَزَائِمَهُ وَ بَرَاهِينَ حِكْمَتِهِ وَ إِنَّمَا جَعَلَ ذَلِكَ جَلَّ ذِكْرُهُ لِعِلْمِهِ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ- وَ أَنَّ وَصِيَّهُ لَا يَرْجِعُ بَعْدَهُ ضَالًّا وَ لَا كَافِراً
وَ بِأَنْ عَمَدَ النَّبِيُّ ص إِلَى سُورَةِ بَرَاءَةَ فَدَفَعَهَا إِلَى مَنْ عَلِمَ أَنَّ الْأُمَّةَ تُؤْثِرُهُ عَلَى وَصِيِّهِ وَ أَمَرَهُ بِقِرَاءَتِهَا عَلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَلَمَّا وَلَّى مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ أَتْبَعَهُ بِوَصِيِّهِ وَ أَمَرَهُ بِارْتِجَاعِهَا مِنْهُ وَ النُّفُوذِ إِلَى مَكَّةَ لِيَقْرَأَهَا عَلَى أَهْلِهَا وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ أَوْحَى إِلَيَّ أَنْ لَا يُؤَدِّيَ عَنِّي إِلَّا رَجُلٌ مِنِّي دَلَالَةً مِنْهُ عَلَى خِيَانَةِ مَنْ عَلِمَ أَنَّ الْأُمَّةَ اخْتَارَتْهُ عَلَى وَصِيِّهِ ثُمَّ شَفَّعَ ذَلِكَ بِضَمِّ الرَّجُلِ الَّذِي ارْتَجَعَ سُورَةَ بَرَاءَةَ مِنْهُ وَ مَنْ يُوَازِرُهُ فِي تَقَدُّمِ الْمَحَلِّ عِنْدَ الْأُمَّةِ إِلَى عَلَمِ النِّفَاقِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ فِي غَزَاةِ ذَاتِ السَّلَاسِلِ وَلَّاهُمَا عَمْرٌو حَرْسَ عَسْكَرِهِ وَ خَتَمَ أَمْرَهُمَا بِأَنْ ضَمَّهُمَا عِنْدَ وَفَاتِهِ إِلَى مَوْلَاهُ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ وَ أَمَرَهُمَا بِطَاعَتِهِ وَ التَّصْرِيفِ بَيْنَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَ كَانَ آخِرُ مَا عَهِدَ بِهِ فِي أَمْرِ أُمَّتِهِ قَوْلَهُ أَنْفِذُوا جَيْشَ أُسَامَةَ يُكَرِّرُ ذَلِكَ عَلَى أَسْمَاعِهِمْ إِيجَاباً لِلْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ فِي إِيْثَارِ الْمُنَافِقِينَ عَلَى الصَّادِقِينَ وَ لَوْ عَدَّدْتُ كُلَّ مَا كَانَ مِنْ أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي إِظْهَارِ مَعَايِبِ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَى تُرَاثِهِ لَطَالَ وَ إِنَّ السَّابِقَ مِنْهُمْ إِلَى تَقَلُّدِ مَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ قَامَ هَاتِفاً عَلَى الْمِنْبَرِ لِعَجْزِهِ عَنِ الْقِيَامِ بِأَمْرِ الْأُمَّةِ وَ مُسْتَقِيلًا مِمَّا قَلَّدُوهُ لِقُصُورِ مَعْرِفَتِهِ عَلَى تَأْوِيلِ مَا كَانَ يُسْأَلُ عَنْهُ وَ جَهِلِهِ بِمَا يَأْتِي وَ يَذَر
ثُمَّ أَقَامَ عَلَى ظُلْمِهِ وَ لَمْ يَرْضَ بِاحْتِقَابِ عَظِيمِ الْوِزْرِ فِي ذَلِكَ حَتَّى عَقَدَ الْأَمَرَ مِنْ بَعْدِهِ لِغَيْرِهِ فَأَتَى التَّالِي بِتَسْفِيهِ رَأْيِهِ وَ الْقَدْحِ وَ الطَّعْنِ عَلَى أَحْكَامِهِ وَ رَفَعَ السَّيْفَ عَمَّنْ كَانَ صَاحِبُهُ وَضَعَهُ عَلَيْهِ وَ رَدَّ النِّسَاءَ اللَّاتِي كَانَ سَبَاهُنَّ إِلَى أَزْوَاجِهِنَّ وَ بَعْضُهُنَّ حَوَامِلُ وَ قَوْلُهُ قَدْ نَهَيْتُهُ عَنْ قِتَالِ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَقَالَ لِي إِنَّكَ لَحَدِبٌ عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ وَ كَانَ هُوَ فِي ظُلْمِهِ لَهُمْ أَوْلَى بِاسْمِ الْكُفْرِ مِنْهُمْ وَ لَمْ يَزَلْ يُخْطِئُهُ وَ يُظْهِرُ الْإِزْرَاءَ عَلَيْهِ وَ يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ كَانَتْ بَيْعَةُ أَبِي بَكْرٍ فَلْتَةً وَقَى اللَّهُ شَرَّهَا فَمَنْ دَعَاكُمْ إِلَى مِثْلِهَا فَاقْتُلُوهُ وَ كَانَ يَقُولُ قَبْلَ ذَلِكَ قَوْلًا ظَاهِراً لَيْتَهُ حَسَنَةٌ مِنْ حَسَنَاتِهِ وَ يَوَدُّ أَنَّهُ كَانَ شَعْرَةً فِي صَدْرِهِ وَ غَيْرَ ذَلِكَ مِنَ الْقَوْلِ الْمُتَنَاقِضِ الْمُؤَكِّدِ لِحُجَجِ الدَّافِعِينَ لِدِينِ الْإِسْلَامِ وَ أَتَى مِنْ أَمْرِ الشُّورَى وَ تَأْكِيدِهِ بِهَا عَقْدُ الظُّلْمِ وَ الْإِلْحَادِ وَ الْغَيِّ وَ الْفَسَادِ حَتَّى تَقَرَّرَ عَلَى إِرَادَتِهِ مَا لَمْ يَخْفَ عَلَى ذِي لُبٍّ مَوْضِعُ ضَرَرِهِ وَ لَمْ تُطِقِ الْأُمَّةُ الصَّبْرَ عَلَى مَا أَظْهَرَهُ الثَّالِثُ مِنْ سُوءِ الْفِعْلِ فَعَاجَلَتْهُ بِالْقَتْلِ فَاتَّسَعَ بِمَا جَنَوْهُ مِنْ ذَلِكَ لِمَنْ وَافَقَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَ كُفْرِهِمْ وَ نِفَاقِهِمْ مُحَاوَلَةُ مِثْلِ مَا أَتَوْهُ مِنَ الِاسْتِيلَاءِ عَلَى أَمْرِ الْأُمَّةِ- كُلُّ ذَلِكَ لِتَتِمَّ النَّظِرَةُ الَّتِي أَوْحَاهَا اللَّهُ تَعَالَى لِعَدُوِّهِ إِبْلِيسَ إِلَى أَنْ يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ وَ يَقْتَرِبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ الَّذِي بَيَّنَهُ فِي كِتَابِهِ بِقَوْلِهِ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» وَ ذَلِكَ إِذَا لَمْ يَبْقَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ غَابَ صَاحِبُ الْأَمْرِ بِإِيضَاحِ الْغَدْرِ لَهُ فِي ذَلِكَ لِاشْتِمَالِ الْفِتْنَةِ عَلَى الْقُلُوبِ حَتَّى يَكُونَ أَقْرَبُ النَّاسِ إِلَيْهِ أَشَدَّهُمْ عَدَاوَةً لَهُ وَ عِنْدَ ذَلِكَ يُؤَيِّدُهُ اللَّهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها- وَ يُظْهِرُ دِيْنَ نَبِيِّهِ ص عَلَى يَدَيْهِ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون.
[۳] . شرح كتاب الروضة من الكافي لابن قارياغدي
[۴] . نوح ع جَرَتْ لَهُ السَّفِينَةُ عَلَى الْمَاءِ وَ هِيَ تَجْرِي لِلْكَافِرِ وَ الْمُؤْمِنِ وَ لِمُحَمَّدٍ جَرَى الْحَجَرُ عَلَى الْمَاءِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ كَانَ عَلَى شَفِيرِ غَدِيرٍ وَ وَرَاءَ الْغَدِيرِ تَلٌّ عَظِيمٌ فَقَالَ عِكْرِمَةُ بْنُ أَبِي جَهْلٍ يَا مُحَمَّدُ إِنْ كُنْتَ نَبِيّاً فَادْعُ مِنْ صُخُورِ ذَلِكَ التَّلِّ حَتَّى يَخُوضَ الْمَاءَ فَيَعْبُرَ فَدَعَا بِالصَّخْرَةِ فَجَعَلَتْ تَأْتِي عَلَى وَجْهِ الْمَاءِ حَتَّى مُثِّلَتْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَأَمَرَهَا بِالرُّجُوعِ فَرَجَعَتْ كَمَا جَاءَتْ وَ أُجِيبَتْ دَعْوَتُهُ عَلَى قَوْمِهِ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ فَهَطَلَتْ لَهُ السَّمَاءُ بِالْعُقُوبَةِ وَ أُجِيبَتْ لِمُحَمَّدٍ بِالرَّحْمَةِ حَيْثُ قَالَ حَوَالَيْنَا وَ لَا عَلَيْنَا فَنُوحٌ رَسُولُ الْعُقُوبَةِ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ الرَّحْمَةِ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً دَعَا نُوحٌ لِنَفْسِهِ وَ لِنَفَرٍ يَسِيرٍ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ مُحَمَّدٌ دَعَا لِأُمَّتِهِ مَنْ وُلِدَ مِنْهُمْ وَ مَنْ لَمْ يُولَدْ وَ اعْفُ عَنَّا وَ قَالَ لَهُ وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ وَ قَالَ لِمُحَمَّدٍ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ كَانَتْ سَفِينَتُهُ سَبَبَ النَّجَاةِ فِي الدُّنْيَا وَ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ سَبَبَ النَّجَاةِ فِي الْعُقْبَى قَوْلُهُ مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ الْخَبَرَ وَ قَالَ نُوحٌ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي فَقِيلَ لَهُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ وَ مُحَمَّدٌ لَمَّا أُعْلِنَتْ مِنْ قَوْمِهِ الْمُعَانَدَةُ شَهَرَ عَلَيْهِمْ سَيْفَ النَّقِمَةِ وَ لَمْ يَنْظُرْ إِلَيْهِمْ بِعَيْنِ الْمِقَة.
بازدیدها: ۳۱۵
بازتاب: ۱۰۴) قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ | یک آیه در روز