ترجمه
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند بهیقین بدیهایشان را از ایشان میزداییم و قطعا آنان را به بهترینِ آنچه همواره انجام میدادند، پاداش میدهیم.
نکات ترجمهای و نحوی
- «نَجْزِيَ»
از ماده «جزی» است که این ماده در اصل به معنای آن است که چیزی در جای چیز دیگری قرار گیرد و کار آن را انجام دهد (يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئا؛ بقره/۴۸) (معجم المقاييس اللغة، ج۱، ص۴۵۶) و در معنای کفایت کردن[۱] و جبران کردن (خوبی با خوبی و بدی با بدی) رایج شده؛ و از همین ماده است کلمه «جزیة» (= مالیاتی که از اهل کتاب میگیرند) (توبه/۲۹)، چرا که در عوض امکاناتی (مانند امنیت و …) است که در جامعه اسلامی از آن بهرهمند میشوند (مفردات ألفاظ القرآن، ص۱۹۵). تفاوت «جزا» با «شکر» در این است که شکر همواره در برابر نعمت به کار میرود؛ اما جزا هم در مقابل کار خوب و هم در مقابل کار بد به کار میرود (الفروق في اللغة، ص۴۱)
ماده «جزی» در قرآن کریم ۱۱۸ بار به کار رفته است.
- «الصَّالِحاتِ» جمع (جمع سالم برای کلمه «صالحة») است که روی آن «الـ» آمده است؛ که دلالت بر شمول میکند؛ پس، «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» یعنی «همه کارهای شایسته را انجام دادند.» ظاهرا یعنی کار شایستهای نبود که در انجامش سستی و قصور بورزند.
- «لَنُكَفِّرَنَّ» = «لـ» (لام قسم) + «نُكَفِّرَ» (فعل مضارع منصوب از ماده «کفر» در باب تفعیلُ که قبلا توضیح داده شد که ماده «کفر» است که دلالت بر پوشاندن و مخفی کردن میکند؛ و «تکفیر» هم به معنای اقدامی است که چنان روی گناه را میپوشاند که گویی انسان گناهی انجام نداده: جلسه۲۰۵ http://yekaye.ir/al-furqan-025-50/) + «نّ» (نون مشدد برای تاکید)
- «لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي» = «لـ» (لام قسم) + «نَجْزِيَ» (فعل مضارع منصوب از ماده «جزی») + «نّ» (نون مشدد برای تاکید) + «هم» (مفعول اول) + «أحسن» (مفعول دوم)[۲] + «الذی» (مضاف الیه)
- «كانُوا يَعْمَلُونَ» قبلا بیان شد که وقتی «کان» قبل از فعل مضارع بیاید دلالت بر استمرار و وجود یک وضعیت همیشگیای در آن فعل میکند. (جلسه۳۴ http://yekaye.ir/ya-seen-36-30/)
شأن نزول[۳]
حدیث
۱) از رسول خدا ص روایت شده است:
حب حضرت علی ع بدیها را میبلعد همان گونه که آتش هیزم را میبلعد.
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص: ۸۲۷
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَطَاءٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
حُبُّ عَلِيٍّ يَأْكُلُ السَّيِّئَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ.
۲) از امام رضا ع روایت شده است:
هنگامی که روز قیامت میشود، مومن در پیشگاه خداوند میایستد و او خود متولی حساب وی میشود؛ پس عملش را بر او عرضه میکند و در ابتدای نامه عملش بدیهایش را میبیند؛ پس رنگ از رخش میپرد و اعضای بدنش به رعشه میافتد و به فزع درمیآید؛ سپس خوبیهایش را میبیند، پس چشمش روشن و جانش مسرور و روحش شاد میشود؛ سپس به آنچه از ثواب که خداوند به وی عطا کرده مینگرد پس خوشحالیاش شدت مییابد؛
سپس خداوند به فرشتگان میفرماید: بیاورید نامههای اعمالی را که انجام ندادهاند!
پس آنها را میخوانند و میگویند: به عزتت سوگند که خودت میدانی که ما هیچیک از اینها را انجام ندادهایم.
میفرماید: درست میگویید؛ اما آنها را نیت کردید و ما برایتان همان را ثبت کردیم و اکنون به خاطر آن پاداش میگیرید.
تفسير القمي، ج۲، ص۲۶
حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:
إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أُوقِفَ الْمُؤْمِنُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَيَكُونُ هُوَ الَّذِي يَتَوَلَّى حِسَابَهُ فَيُعْرَضُ عَلَيْهِ عَمَلُهُ فَيَنْظُرُ فِي صَحِيفَتِهِ، فَأَوَّلُ مَا يَرَى سَيِّئَاتِهِ فَيَتَغَيَّرُ لِذَلِكَ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِشُ فَرَائِصُهُ وَ تَفْزَعُ نَفْسُهُ، ثُمَّ يَرَى حَسَنَاتِهِ فَتَقَرُّ عَيْنُهُ وَ تُسَرُّ نَفْسُهُ وَ تَفْرَحُ رُوحُهُ، ثُمَّ يَنْظُرُ إِلَى مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ فَيَشْتَدُّ فَرَحُهُ ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَائِكَةِ هَلُمُّوا الصُّحُفَ الَّتِي فِيهَا الْأَعْمَالُ الَّتِي لَمْ يَعْمَلُوهَا، قَالَ: فَيَقْرَءُونَهَا ثُمَّ يَقُولُونَ وَ عِزَّتِكَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّا لَمْ نَعْمَلْ مِنْهَا شَيْئاً، فَيَقُولُ: صَدَقْتُمْ نَوَيْتُمُوهَا فَكَتَبْنَاهَا لَكُمْ ثُمَّ يُثَابُونَ عَلَيْهَا.
۳) از امام صادق ع روایت شده است:
بدرستی که خداوند بر بنده مومنش در روز قیامت منت میگذارد و از روی کرامتش او را [به خود] نزدیک میکند سپس آنچه بر او نعمت بخشیده را به او میشناساند و میفرماید: آیا در فلان روز برای فلان مطلب به درگاهم دعا نکردی و من اجابتت کردم؟ آیا در فلان روز از من خواستهای نداشتی که من خواستهات را به تو دادم؟ آیا در فلان روز به نزد من به فریادرسی نیامدی و من به فریادت رسیدم؟ آیا در فلان واقعه تلخ از من رفع آن را نخواستی و من آن سختی را از تو رفع کردم و بر تو رحم نمودم؟ آیا از من مال و اموالی نخواستی و من به تو دادم؟ آیا از من کمککاری نخواستی که برایت فرستادم؟ آیا از من نخواستی که فلانی را به همسریت درآورم که در میان خانوادهاش بلندمرتبه و عزیز بود و من او را به همسریت درآوردم؟
بنده میگوید: بله ای پروردگارم. هر چه میخواستم به من دادی و همواره بهشت را نیز از تو میخواستم!
پس خداوند عز و جل میفرماید : بدان که من این درخواستت را هم روا میکنم؛ این بهشت است که ارزانی تو باد. آیا تو را راضی کردم؟
مومن میگوید: پروردگارا ! بلی، راضی شدم.
پس خداوند متعال میفرماید: من هم همواره از اعمال تو راضی بودم و برایت بهترین پاداش را رضایت دادم؛ و برترین پاداشت این است که تو را در بهشتم سکنی میدهم.
الزهد، ص۹۱؛ تفسير القمي، ج۲، ص۲۵۹
الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَيَمُنُّ عَلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يُدْنِيهِ مِنْ كَرَامَتِهِ ثُمَّ يُعَرِّفُهُ مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَيْهِ يَقُولُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ لَمْ تَدْعُنِي يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا بِكَذَا وَ كَذَا فَأَجَبْتُ دَعْوَتَكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَعْطَيْتُكَ مَسْأَلَتَكَ أَ لَمْ تَسْتَغِثْنِي [فِي] يَوْمِ كَذَا وَ كَذَا فَأَغَثْتُكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي فِي ضُرِّ كَذَا وَ كَذَا فَكَشَفْتُ ضُرَّكَ وَ رَحِمْتُ صَوْتَكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي مَالًا فَمَلَّكْتُكَ أَ لَمْ تَسْتَخْدِمْنِي فَأَخْدَمْتُكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي أَنْ أُزَوِّجَكَ فُلَانَةَ فَزَوَّجْتُكَ وَ هِيَ مَنِيعَةٌ عِنْدَ أَهْلِهَا فَزَوَّجْنَاكَهَا قَالَ فَيَقُولُ الْعَبْدُ بَلَى يَا رَبِّ قَدْ أَعْطَيْتَنِي كُلَّ مَا سَأَلْتُكَ وَ قَدْ كُنْتُ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ قَالَ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَا فَإِنِّي مُنْجِزٌ لَكَ مَا سَأَلْتَنِيهِ هَذِهِ الْجَنَّةُ لَكَ مُبَاحَةٌ أَرْضَيْتُكَ فَيَقُولُ الْمُؤْمِنُ نَعَمْ يَا رَبِّ وَ قَدْ رَضِيتُ قَالَ فَيَقُولُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى [اللَّهُ لَهُ عَبْدِي] إِنِّي كُنْتُ أَرْضَى أَعْمَالَكَ وَ أَنَا أَرْضَى لَكَ حُسْنَ الْجَزَاءِ فَإِنَّ أَفْضَلَ جَزَائِكَ عِنْدِي أَنْ أُسْكِنَكَ الْجَنَّة.[۴]
تدبر
۱) «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ …»
در آیات قبل، بحث درباره کسانی بود که در ادعای ایمان صادقاند: امید به لقاء الله دارند و اهل مجاهدهاند. اینجا وضعیت آنها را به ایمان و عمل صالح تعبیر کردِ ظاهرا بتوان این دو را بر هم تطبیق داد:
حقیقت ایمانُ امید به لقاء الله استِ
و حقیقت عمل صالح، تلاش و مجاهده است.[۵]
۲) «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ»
اگر کسی در مسیر درست قرار بگیرد (ایمان) و در حد توان، تلاش خود را انجام دهد (عملوا الصالحات)، نهتنها ما به ازای مستقیم ایمان و عمل صالحش را دریافت میکند؛ بلکه:
اگر بدیای هم از او سر بزند، خداوند آن را جبران میکند؛ و نیز
هنگام جزا دادن هم، این گونه نیست که هر عملی را صرفا به اندازه خودش پاداش دهند؛ بلکه مقیاس را بهترین اعمالش قرار میدهند و با آن مقیاس به تمام اعمالش جزا میدهند.
۳) «لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ»
«احسن الذی» را بسیاری از مترجمان به صورت «بهتر از آنچه» ترجمه کردهاند که در واقع معادل «احسن من الذی» است. به نظر میرسد ترجمه دقیقتر آن است که آن را به صورت «بهترینِ آنچه» (یا: بهترِ آنچه) ترجمه کنیم. تفاوتش در این است که:
در تعبیر اول، مقصود این است که جزای آنها بهتر از عمل آنها خواهد بود؛
اما در تعبیر دوم، مقصود این است که معیار جزا دادن به آنها، بهترین عملهایشان خواهد بود؛ یعنی مثلا اگر نمازهای متعددی در عمرشان خواندهاند، مقیاس پاداش نماز را بهترین نمازی که خواندهاند قرار میدهیم. خصوصا که تعبیر «کانوا یعملون» در ادامه آمده دلالت بر استمرار و وجود یک وضعیت همیشگیای در آن فعل میکند. (وقتی «کان» قبل از فعل مضارع بیاید، چنین دلالتی دارد. توضیح آن در جلسه۳۴ گذشت. http://yekaye.ir/ya-seen-36-30/ )
۴) «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ»
مقصود از «پاداش دادن به ازای بهترین آنچه همواره انجام میدادند» چیست؟
الف. در هر دسته اعمالی که انجام داده، مقیاس را بهترین موردش قرار میدهند و بقیه را بر آن مقیاس پاداش میدهند و مواردی که نقطه ضعفی دارد را مورد چشمپوشی قرار میدهند. (تدبر۳) (المیزان، ج۱۶، ص۱۰۳)
ب. کاملا گشادهدست پاداش میدهند؛ مثلا نهتنها جزای اعمال را میدهند، بلکه اگر شخص نیت خوبی هم داشته اما عوامل بیرونی مانع از انجام آن کار شده، آن را هم پاداش می دهند. (حدیث۲)
ج. …
۵) «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ»
چنانکه در «نکات ترجمه» اشاره شد «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» یعنی «همه کارهای شایسته را انجام دادند.» ظاهرا یعنی کار شایستهای نبود که در انجامش سستی و قصور بورزند.
اما حتی چنین کسانی، سیئاتی (بدیهایی) هم دارند؛ هر چند خداوند آنها را از وجودشان میزداید.
ثمره اخلاقی_اجتماعی
نه از خودمان و نه از دیگران، «خطا نکردن» و «بدی نداشتن» را انتظار نداشته باشیم. حتی کسانی که چنین اهل ایمان و انجام کارهای شایسته هستند، و وعده بهشت گرفتهاند بدیهایی داشتهاند؛ اما اگر اصل مسیر درست باشد خداوند این گناهانی که گاه و بیگاه عارض انسان میشود، میبخشد. (همچنین آیه ۳۲ سوره نجم)[۶]
پس، نه در صورتی که مرکب گناهی شدیم ناامید شویم (چرا که باب توبه همواره باز است) و نه اگر در شخص مومنی که اهل کارهای خوب است، احیاناً گناهی دیدیم، سریع حکم به بد بودن او نکنیم.
۶) «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ»
ماده «کفر» در اصل به معنای پوشاندن است. اگر بخواهیم خیلی دقیق ترجمه کنیم تعبیر « لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ» را باید چنین ترجمه کنیم:
«بدیهایشان را از آنها بپوشانیم».
یعنی اگر کسی اهل ایمان و عمل صالح باشد، ولی به نحوی بدیای هم داشته باشد، خداوند بقدری در حق او مهربان است که نه تنها از بدیهای او چشمپوشی میکند، بلکه بدیهای او را از خود او هم مخفی میکند.
کرم بین و لطف خداوندگار گنه بنده کرده است و او شرمسار
در مقابل چنین خدای مهربانی هیچ نمیتوان گفت جز اینکه:
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جای آورد
http://ganjoor.net/saadi/golestan/dibache/
[۱] . برخی تذکر دادهاند با اینکه «جزا» به لحاظ لغوی به «مکافات» بسیار نزدیک است، اما در قرآن کریم هیچگاه برای جزاهای اخروی از «مکافات» استفاده نشده؛ زیرا مکافات (از ماده «کفو») در جایی است که نعمتی را با نعمت هم رتبه و کفو خود پاداش دهند و آنچه خدا میدهد برتر و متعالی است از آن عملی که انسان انجام داده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۱۹۵).
[۲] . و قد ذكرنا أنّ المفعول الثاني إذا ذكر مجرّدا عن الباء (أَحْسَنَ الَّذِي) يدلّ على تشديد الجزاء و تعظيمه، بخلاف ما إذا ذكر بالباء (بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ؛ زمر/۳۵) فيشار بها الى السببيّة و الوساطة، أو الى المعادلة (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۲، ص۸۴)
[۳] . شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج۱، ص۵۶۸
قَالَ فَارِسٌ أَخْبَرَنَا بِلَالٌ عَنِ الْحَارِثِ عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي قَوْلِهِ: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» قَالَ: يَعْنِي عَلِيّاً وَ عُبَيْدَةَ وَ حَمْزَةَ «لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ» يَعْنِي ذُنُوبَهُمْ «وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ» مِنَ الثَّوَابِ فِي الْجَنَّةِ «أَحْسَنَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ» فِي الدُّنْيَا. فَهَذِهِ الثَّلَاثُ آيَاتٍ نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ وَ صَاحِبَيْهِ ثُمَّ صَارَتْ لِلنَّاسِ عَامَّةِ مَنْ كَانَ عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ.
[۴] . مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ يُكْرِمَ عَبْداً وَ لَهُ ذَنْبٌ ابْتَلَاهُ بِالسُّقْمِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ لَهُ ابْتَلَاهُ بِالْحَاجَةِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ بِهِ ذَلِكَ شَدَّدَ عَلَيْهِ الْمَوْتَ لِيُكَافِيَهُ بِذَلِكَ الذَّنْبِ قَالَ وَ إِذَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ يُهِينَ عَبْداً وَ لَهُ عِنْدَهُ حَسَنَةٌ صَحَّحَ بَدَنَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ بِهِ ذَلِكَ وَسَّعَ عَلَيْهِ فِي رِزْقِهِ فَإِنْ هُوَ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ بِهِ هَوَّنَ عَلَيْهِ الْمَوْتَ لِيُكَافِيَهُ بِتِلْكَ الْحَسَنَةِ. (الكافي ج۲، ص۴۴۴)
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مِنَ الْعَمَلِ مَا يُكَفِّرُهَا ابْتَلَاهُ بِالْحُزْنِ لِيُكَفِّرَهَا. (الكافي ج۲، ص۴۴۴)
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عَبِيدِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ مِمَّا يَسْتَوْجِبُ بِهِ عُقُوبَتِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَأَنْظُرُ لَهُ فِيمَا فِيهِ صَلَاحُهُ فِي آخِرَتِهِ فَأُعَجِّلُ لَهُ الْعُقُوبَةَ عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا لِأُجَازِيَهُ بِذَلِكَ الذَّنْبِ وَ أُقَدِّرُ عُقُوبَةَ ذَلِكَ الذَّنْبِ وَ أَقْضِيهِ وَ أَتْرُكُهُ عَلَيْهِ مَوْقُوفاً غَيْرَ مُمْضًى وَ لِي فِي إِمْضَائِهِ الْمَشِيئَةُ وَ مَا يَعْلَمُ عَبْدِي بِهِ فَأَتَرَدَّدُ فِي ذَلِكَ مِرَاراً عَلَى إِمْضَائِهِ ثُمَّ أُمْسِكُ عَنْهُ فَلَا أُمْضِيهِ كَرَاهَةً لِمَسَاءَتِهِ وَ حَيْداً عَنْ إِدْخَالِ الْمَكْرُوهِ عَلَيْهِ فَأَتَطَوَّلُ عَلَيْهِ بِالْعَفْوِ عَنْهُ وَ الصَّفْحِ مَحَبَّةً لِمُكَافَاتِهِ لِكَثِيرِ نَوَافِلِهِ الَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا إِلَيَّ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ فَأَصْرِفُ ذَلِكَ الْبَلَاءَ عَنْهُ وَ قَدْ قَدَّرْتُهُ وَ قَضَيْتُهُ وَ تَرَكْتُهُ مَوْقُوفاً وَ لِي فِي إِمْضَائِهِ الْمَشِيئَةُ ثُمَّ أَكْتُبُ لَهُ عَظِيمَ أَجْرِ نُزُولِ ذَلِكَ الْبَلَاءِ وَ أَدَّخِرُهُ وَ أُوَفِّرُ لَهُ أَجْرَهُ وَ لَمْ يَشْعُرْ بِهِ وَ لَمْ يَصِلْ إِلَيْهِ أَذَاهُ وَ أَنَا اللَّهُ الْكَرِيمُ الرَّءُوفُ الرَّحِيمُ. (الكافي ج۲، ص۴۴۹)
عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ وَعَدَهُ عَلَى عَمَلٍ ثَوَاباً فَهُوَ مُنْجِزٌ لَهُ وَ مَنْ أَوْعَدَهُ عَلَى عَمَلٍ عِقَاباً فَهُوَ فِيهِ بِالْخِيَار (المحاسن، ج۱، ص۲۴۶)
[۵] . البته علامه طباطبایی هر دوی ایمان و عمل صالح را به جهاد در آیه قبل تطبیق داده است. (المیزان، ج۱۶، ص۱۰۳)
[۶] . الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ في بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى.
بازدیدها: ۶۰