ترجمه
و البته عذاب من هم آن عذاب دردناک است.
حدیث
۱) از پیامبر خدا ص روایت شده است:
این آتشی که در دسترس شماست، یک جزء از هفتاد جزء آتش جهنم است که هفتاد بار خنک شده و آنگاه شعلهور گردیده؛ که اگر چنین نبود، پس از آنکه شعلهور میشد هیچ آدمی تحمل آن را نداشت [یا: توان خاموش کردنش را نداشت]؛
و بدرستی که [شخصی را] در روز قیامت میآورند و بر آتش میاندازند و چنان فریادی میکشد که هیچ فرشته مقرب و نبی مرسَلی [پیامبر فرستادهشدهای] نمیماند مگر اینکه از جزع و فزع آن ناله به زانو درمیآید.
الزهد (حسین بن سعید کوفی اهوازی، قرن۳)، ص۱۰۱ (در تفسير القمي، ج۱، ص۳۶۶ این مضمون از امام صادق ع روایت شده است)
الْحَسَنُ بْنُ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ نَارَكُمْ هَذِهِ لَجُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ وَ لَقَدْ أُطْفِئَتْ سَبْعِينَ مَرَّةً بِالْمَاءِ ثُمَّ الْتَهَبَتْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمَا اسْتَطَاعَ آدَمِيٌّ أَنْ يُطِيقَهَا [يُطْفِئَهَا] إِذَا الْتَهَبَتْ وَ إِنَّهُ لَيُؤْتَى بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى تُوضَعَ عَلَى النَّارِ فَتَصْرَخُ صَرْخَةً [مَا] لَا يَبْقَى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ إِلَّا جَثَا عَلَى رُكْبَتَيْهِ [لِرُكْبَتَيْهِ] فَزَعاً مِنْ صَرْخَتِهَا.
۲) امیرالمومنین در عهدنامهای محمد بن ابیبکر را به حکومت مصر منصوب میکند و در آن توصیههایی به او کرده است. در فرازی از آن نامه آمده است:
… پس بندگان خدا، بترسید از مرگ و نزديكى آن، و آمادگی لازم برای آن را کسب کنید؛ كه مرگ، كارى بزرگ پيش مىآورد و حادثهاى سترگ همراه دارد: خيرى كه هرگز شرّى با آن نيست، يا شرّى كه هميشه از خير تهى است. پس چه كسى به بهشت نزديكترست از آن كه براى بهشت كار میکند، و چه كسى به آتش نزديكترست از آن كه برای دوزخ کار میکند؟ا شما همچون شكارهایی هستيد كه مرگ از جايهاتان رانده است[۱]، اگر بايستيد شما را بربايد و اگر بگريزيد، به سر وقتتان آيد، و پيوستهتر از سايهتان در پى شما آيد. مرگ به پيشانيهاتان چسبيده است و دنيا در پس شما در پيچيده.
پس، از آتشى بترسيد كه ژرفاى آن عمیق است، و گرماى آن بىاندازه و عذاب آن تازه. سرايى كه در آن رحمتى نباشد و فريادى نگردد شنوده، و نه بند اندوهى گشوده.
و اگر توانستيد كه هم از خدا سخت بترسيد و هم بدو گمان نيكو بريد، اين دو را با هم فراهم آوريد، كه بنده گمان نيك به پروردگار خود بدان اندازه برد كه از او بترسد، و نيكوگمانترین مردمان به خدا كسى است كه ترس وى از خدا بيشتر باشد…
نهج البلاغة مِنْ عَهْدٍ لَهُ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ (نامه ۲۷) (با اقتباس از ترجمه شهیدی، ص۲۸۹-۲۹۰)
… ٍ فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ الْمَوْتَ وَ قُرْبَهُ وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ فَإِنَّهُ يَأْتِي بِأَمْرٍ عَظِيمٍ وَ خَطْبٍ جَلِيلٍ بِخَيْرٍ لَا يَكُونُ مَعَهُ شَرٌّ أَبَداً أَوْ شَرٍّ لَا يَكُونُ مَعَهُ خَيْرٌ أَبَداً فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا وَ مَنْ أَقْرَبُ إِلَى النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ وَ هُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّكُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيكُمْ وَ الدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِكُم فَاحْذَرُوا نَاراً قَعْرُهَا بَعِيدٌ وَ حَرُّهَا شَدِيدٌ وَ عَذَابُهَا جَدِيدٌ دَارٌ لَيْسَ فِيهَا رَحْمَةٌ وَ لَا تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَةٌ وَ لَا تُفَرَّجُ فِيهَا كُرْبَةٌ وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ يَشْتَدَّ خَوْفُكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ أَنْ يَحْسُنَ ظَنُّكُمْ بِهِ فَاجْمَعُوا بَيْنَهُمَا فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا يَكُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَى قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ وَ إِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللَّهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً لِلَّه…[۲]
۳) به امام صادق ع عرض شد: گروهی هستند که خود را دوستدار و شیعه شما میخوانند اما مرتکب معصیت میشوند و میگویند [به مغفرت خدا] امید داریم.
امام ع فرمودند: دروغ میگویند، آنان دوستدار و شیعه ما نیستند؛
آنان کسانیاند که آرزوها آنها را در خویش فرو برده است؛
کسی که امید به چیزی دارد برایش میکوشد؛
و کسی که از چیزی میترسد، از آن فرار می کند.
الكافي (ط – الإسلامية)، ج۲، ص: ۶۸
وَ رَوَاهُ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ قَوْماً مِنْ مَوَالِيكَ يُلِمُّونَ بِالْمَعَاصِي وَ يَقُولُونَ نَرْجُو
فَقَالَ كَذَبُوا لَيْسُوا لَنَا بِمَوَالٍ أُولَئِكَ قَوْمٌ تَرَجَّحَتْ بِهِمُ الْأَمَانِيُّ مَنْ رَجَا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَيْءٍ هَرَبَ مِنْه.[۳]
تدبر
۱) «وَ أَنَّ عَذابي هُوَ الْعَذابُ الْأَليمُ»
خبر مهمی که خداوند بر ابلاغ آن به مردم تاکید داشت، (جلسه قبل، تدبر۳) دو بند داشت؛ یکی اینکه خداوند غفور و رحیم است و دوم با همان اندازه تاکیدات («أنّ» + جمله اسمیه + ضمیر فصل (هو) + «الـ» بر روی خبر + توصیف عذاب به «الالیم: دردناک») اصرار دارد که خبر بده که عذاب خدا هم حقیقتا عذابی دردناک است.
درواقع، همان طور که در بند قبلی میخواست بگوید هیچکس نمیتواند بر این مغفرت من حد و حدودی بزند و جز به مشیت خودم به هیچ چیزی محدود نمیشود، در مورد عذاب خدا هم همین طور؛ یعنی هیچکس نمیتواند به بهانه رحمت خدا ویا هر چیز دیگری، خود را از عذاب خدا ایمن بشمرد (المیزان، ج۱۲، ص۱۸۰)
۲) «نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ؛ وَ أَنَّ عَذابي هُوَ الْعَذابُ الْأَليمُ»
در آیات قبل، خداوند انسانها را در دو دسته گنجاند: تابعان شیطان، که جهنمیاند؛ و تقویپیشگان، که بهشتیاند.
در این دو آیه، به پیامبر دستور میدهد که این خبر مهم را به مردم بدهد که هم مغفرت و رحمت خدا بیحد و اندازه است و هم عذاب خداوند کاملا جدی و البته بشدت دردناک.
یعنی در هر صورت کسی و چیزی از مشیت خدا خارج نیست و انسان باید بین خوف و رجا بماند: با چنان رحمتی جای ناامیدی نیست و با جدی بودن جهنم، جای آسودگی نیست. (المیزان، ج۱۲، ص۱۸۰)
به قول محتشم کاشانی:
به صد ثواب ازو گر چه ایمنی غلط است
به صد هزار خطا ناامیدیست خطا
http://ganjoor.net/mohtasham/divan-moh/ghaside-moh/sh3/
یعنی، از طرفی به قول قاآنی:
با اینهمه گناه نیم ناامید ازو
خواهم سیاهنامهی خود را سپید ازو[۴]
http://ganjoor.net/ghaani/tarkibgh/sh4/
و از طرف دیگر، به قول حافظ:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh276/
۳) «وَ أَنَّ عَذابي هُوَ الْعَذابُ الْأَليمُ»
عذاب خدا واقعا ألیم و دردناک است؛ این آیه بخوبی نشان میدهد توجیهات برخی افراد که میکوشند به بهانه رحمت عذاب جهنم را انکار کنند و عذاب را از به معنای «عذب و گوارا» توجیه نمایند، ناموجه است.
شبهه۱
خداوند با وجود رحمت گستردهاش، آیا واقعا برخی را عذاب میکند؟
پاسخ:
خدا به انسان اختیار داده، و اختیار معنی ندارد مگر اینکه انسان بتواند کار بد هم انجام دهد.
باطن کار بد، شقاوت و بدبختی است؛ در واقع، عذابهای اخروی، همگی آشکار شدن باطن کارهای بد انسانهاست در روز قیامت؛ و معنی ندارد کسی کاری را انجام دهد، بعد انتظار داشته باشد که خداوند او را با باطن کار خویش مواجه نسازد.
تمثیل
عبور بیاحتیاط یک عابر از یک اتوبان پر تردد حتما منجر به تصادف وی میشود. اگر به شخصی تذکر داده شد ولی اعتنا نکرد و به خاطر یک لحظه غفلت، یک عمر فلج شد، ربطی ندارد به اینکه خدا رحمت دارد یا ندارد!
شبهه۲
اگر عذابها باطن کار ماست، بخشش و رحمت خدا چگونه ممکن است؟
پاسخ
اراده و مشیت خداوند فوق هر چیزی است. خاصیت آتش سوزانندگی است، اما این سوزانندگی را هم خدا به آتش داده، و اگر نخواهد، نمیسوزاند؛ چنانکه بر ابراهیم ع سرد شد. قیامت هم همینطور. خاصیت هر چیزی را خدا در او قرار داده، و به ما هم خبر داده که اگر گناه کنید طبیعی است که بسوزید و به عذاب دردناک مبتلا شوید. در عین حال، به ما خبر داده که مشیت خدا فوق هر چیزی است و اگر گناه کردید، فکر نکنیم که دیگر چارهای نمانده. اگر واقعا به آغوش خدا برگردیم، خدایی که آتش را بر حضرت ابراهیم، سرد و سلامت کرد، با ما هم میتواند چنین کند.
۴) «وَ أَنَّ عَذابي هُوَ الْعَذابُ الْأَليمُ»
آمدن «الـ» بر روی خبر دلالت بر حصر دارد؛ و آمدن ضمیر فصل (هو) این انحصار را موکد میسازد: یعنی فقط عذاب من است که عذاب الیم است؛
ظاهرا میخواهد بفرماید اگر شدت عذاب مرا بدانید دیگر هیچ سختی و عذابی را دردناک نمیشمرید؛
به قول امیرالمومنین ع در دعای کمیل: «هذا ما لا تقوم له السماوات و الارض فکیف بی؟ این چیزی است که آسمانها و زمین تحملش نتوانند کرد، آن وقت من چه کنم؟»
ثمره در سبک زندگی
کسی که بفهمد تنها عذاب خداست که حقیقتا دردناک است، تحمل هر دردی در این دنیا در راه خدا برایش آسان میشود.
وقتی انسان احوالات برخی از شیعیان در زندانهای مخوف امویان و عباسیان در صدر اسلام، ویا انقلابیون در زمان شاه ویا اسراء در زندانهای صدام را میشنود، تعجب میکند که چگونه توانستهاند سالها چنان شکنجههایی را تحمل کنند و با این حال، کسی ویا خبری را لو ندهند.
ظاهرا آنان، برخلاف امثال من که از حال آنها در تعجبیم، سخنان قرآن را در عمق جان باور دارند!
۵) «نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ؛ وَ أَنَّ عَذابي هُوَ الْعَذابُ الْأَليمُ»
در آیات ۴۲ تا ۵۰ سوره حجر خداوند دوبار انسانها را در دو دسته گنجاند؛ اما در این دوبار دو گونه سخن گفت:
آنجا که از عمل خود انسانها سخن گفت (۴۲-۴۸)، ابتدا به تابعان شیطان اشاره کرد که جهنمیاند و آنگاه سراغ تقویپیشگان رفت که بهشتیاند.
اما اینجا که از موضع خدا سخن میگوید (۴۹-۵۰)، ابتدا سخن از مغفرت و رحمت بود، سپس اشاره به عذاب الیم.
شاید میخواهد بگوید:
اگر به خدا باشد، اغلب انسانها در درجه اول بهشتیاند؛
و اگر به شما باشد، از جهنم باید شروع کنیم؛
همان مضمونی که در بسیاری از ادعیه از معصومان ع آمده که:
اگر خدا به عدلش (یعنی بر اساس عمل انسان) بخواهد رفتار کند اغلب سزاوار عذابند؛ ولی اگر به فضلش (یعنی فقط بر اساس کَرَم خویش) بخواهد رفتار کند، اغلب را به بهشت میفرستد: اللَّهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنَّا فَبِفَضْلِكَ، وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِك (صحیفه سجادیه، دعای دهم)[۵]
[۱] . تشبیه مرگ به شکارچیها، که در صحرا با هیاهو کاری میکنند شکارها به حرکت درآیند و در مرآی و تیررس آنها قرار گیرند.
[۲] . این فراز در نهجالبلاغه هم با مطلب فوق شباهت دارد:
اعْمَلُوا لِيَوْمٍ تُذْخَرُ لَهُ الذَّخَائِرُ وَ تُبْلَى فِيهِ السَّرَائِرُ وَ مَنْ لَا يَنْفَعُهُ حَاضِرُ لُبِّهِ فَعَازِبُهُ عَنْهُ أَعْجَزُ وَ غَائِبُهُ أَعْوَز وَ اتَّقُوا نَاراً حَرُّهَا شَدِيدٌ وَ قَعْرُهَا بَعِيدٌ وَ حِلْيَتُهَا حَدِيدٌ وَ شَرَابُهَا صَدِيد (نهج البلاغة، خطبه۱۲۰)
[۳] این روایات در کتب اهل سنت نیز مضمونی مشابه مضون فوق دارد:
و أخرج عبد بن حميد و ابن جرير و ابن المنذر و ابن أبى حاتم عن قتادة في قوله نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ قال بلغنا ان نبى الله صلى الله عليه و سلم قال إن يعلم العبد قدر عفو الله لما تورع من حرام و لو يعلم قدر عذابه لجمع نفسه
و أخرج البخاري و مسلم و البيهقي في الأسماء و الصفات عن أبى هريرة ان رسول الله صلى الله عليه و سلم قال ان الله خلق الرحمة يوم خلقها مائة رحمة فامسك عنده تسعة و تسعين رحمة و أرسل في خلقه كلهم رحمة واحدة فلو يعلم الكافر كل الذي عند الله من رحمته لم ييأس من الرحمة و لو يعلم المؤمن بكل الذي عند الله من العذاب لم يأمن من النار (الدر المنثور في تفسير المأثور، ج۴، ص۱۰۲)
[۴] . یا به قول ملای رومی،
نه به سحر ساحران، فرعونشان میکشید و گشت دولت عونشان؟
گر نبودی سحرشان و آن جحود کی کشیدیشان به فرعون عنود؟
کی بدیدندی عصا و معجزات؟ معصیت طاعت شد ای قوم عُصات
ناامیدی را خدا گردن زدست چون گنه مانند طاعت آمدست
چون مبدل میکند او سیئات طاعتیاش میکند رغم وشات
http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh166/
[۵] و نیز این مناجات حضرت امیر ع در المصباح للكفعمي (ص۳۷۶):
إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَبِفَضْلِكَ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَبِعَدْلِكَ فَيَا مَنْ لَا يُرْجَى إِلَّا فَضْلُهُ وَ لَا يُخَافُ إِلَّا عَدْلُهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِفَضْلِكَ وَ لَا تَسْتَقْصِ عَلَيْنَا فِي عَدْلِك
بازدیدها: ۹۴