ترجمه
پس بزودی او را برای آسایش [یا: وضعیت آسانتر، یا: راحتترین وضعیت] آماده میسازیم.
یا
پس بزودی راحتترین [وضعیت] را برای وی میسر میکنیم.
نکات ترجمه
«فَسَنُيَسِّرُهُ» = فـ + سـ + نُيَسِّرُ + ه
«نُيَسِّرُ» «الْيُسْری»
ماده «یسر» در اصل بر دو معنا دلالت دارد؛ یکی بر معنای گشایش و سبکی؛ و دیگری بر عضوی از اعضای بدن (دست چپ) [و یا سمت چپ] (معجم المقاييس اللغة، ج۶، ص۱۵۶) که البته در معنای دوم در قرآن کریم ظاهرا به کار نرفته است.
«یُسر» به معنای آسانی و در مقابل «عُسر» (سختی) است «سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً» (طلاق/۷)
«تَيَسَّرَ» (فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ؛ مزمل/۲۰) و «اسْتَيْسَرَ» (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ؛ بقرة/۱۹۶) نیز به معنای سهل و آسان بودن وضعیتی است؛ و «یسّر» نیز به معنای سهل و آسان شدن و آماده شدن چیزی و کاری است تا انجام شود (که در فارسی هم تعبیر «میسر شدن» را به کار میبریم] (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۹۲)
«يُسْرَى» هم میتواند به معنای مصدری (سهل و آسان) باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۹۲) و هم ممکن است مونث «أیسر» (افعل التفضیل به معنای سادهتر یا سادهترین) باشد
کلمه «يَسِيرُ» هم در دو معنا به کار میرود: (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۹۲)
یکی در معنای سهل و آسان (كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً؛ أحزاب/۳۰) و مترادف با کلمه «مَيْسُور» (فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُوراً؛ إسراء/۲۸)
و دوم در معنای «مقدار کم و اندک» (وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا يَسِيراً؛ أحزاب/۱۴)
«يَسَار» [که گاه به صورت «يِسَار» هم تلفظ میشود] (چپ) نقطه مقابل «يمين» (راست) است و البته هم کلمه «يَسَار» و هم کلمه «مَيْسَرَة» به معنای غنا و بینیازی هم به کار میرود (فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ؛ بقرة/۲۸۰) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۹۲)
«مَيْسِر» (بقره/۲۱۹) به معنای «قمار» است و در وجه تسمیهاش گفتهاند چون گویی راهی سهل و آسان برای پولدار شدن است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۴، ص۲۴۳)
این ماده و مشتقات آن جمعا ۴۴ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
حدیث
۱) در منابع اهل سنت، از امیرالمومنین ع روایت شده است: ما در محضر پیامبر اکرم ص نشسته بودیم که فرمود:
هیچیک از شما نیست مگر اینکه جایگاهش در بهشت و جایگاهش در آتش نوشته شده است.
گفتیم: یا رسول الله! آیا پس توکل نکنیم [= انجام عمل را واگذار نکنیم]؟
فرمود: خیر، عمل کنید که هرکسی برایش آماده و میسر است؛ سپس قرائت کردند: «پس آن که بخشش نمود و تقوا پیشه کرد؛ و آن نیکوترین [یا: نیکوکاری] را تصدیق کرد؛ پس بزودی راحتترین [وضعیت] را برای وی میسر میکنیم» تا آنجا که میفرماید « پس بزودی سختترین [وضعیت] را برای وی میسر میکنیم» (لیل/۵-۱۰)
صحیح بخاری، ج۶، ص۱۷۰؛ مسند احمد، ج۲، ص۳۲۹
حَدَّثَنَا يَحْيَى، حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عُبَيْدَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِيِّ، عَنْ عَلِيٍّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، قَالَ:
كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ [آله و] سَلَّمَ فَقَالَ: «مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ كُتِبَ مَقْعَدُهُ مِنَ الجَنَّةِ، وَمَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ» فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَفَلاَ نَتَّكِلُ [عَلَى كِتَابِنَا، وَنَدَعُ الْعَمَلَ]؟ قَالَ: «لاَ، اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ» ثُمَّ قَرَأَ: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى» إِلَى قَوْلِهِ «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى»
۲) در منابع اهل سنت، از امیرالمومنین ع روایت شده است:
جنازهای را تشییع میکردیم تا به بقیع رسیدیم و آنجا بودیم که رسول الله ص بر ما وارد شد و در دستش چوب سبزی بود. آمد و نشست و روی زمین اندکی با آن خط کشید؛ سپس فرمود: هیچ نفسی نیست که آفریده شده باشد مگر اینکه مکانش در بهشت یا جهنم نوشته شده؛ وگرنه حتما به عنوان شقاوتمند یا سعادتمند نوشته شود.» یکی گفت: پس یا رسول الله! اگر چنین است، به آنچه برایمان نوشته شده توکل نکنیم و عمل را فروگذاریم؟!
فرمود: خیر! بلکه عمل کنید، که هرکس [چیزی برایش] میسر گردیده است؛ اما آنان که اهل شقاوت باشند، عملِ اهل شقاوت برایشان میسر میگردد؛ و آنان که اهل سعادتند، عمل اهل سعادت برایشان آماده میشود. سپس این آیات را تلاوت کردند: «پس آن که بخشش نمود و تقوا پیشه کرد؛ و آن نیکوترین [یا: نیکوکاری] را تصدیق کرد؛ پس بزودی راحتترین [وضعیت] را برای وی میسر میکنیم؛ و اما کسی که بخل ورزید و احساس بینیازی کرد؛ پس بزودی سختترین [وضعیت] را برای وی میسر میکنیم»
جامع معمر بن راشد، ج۱۱، ص۱۱۵
أَخْبَرَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عُبَيْدَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، قَالَ:
خَرَجْنَا عَلَى جِنَازَةٍ، فَبَيْنَا نَحْنُ فِي الْبَقِيعِ إِذْ خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آله وسَلَّمَ، وَبِيَدِهِ مِخْصَرَةٌ، فَجَاءَ فَجَلَسَ، ثُمَّ نَكَثَ بِهَا فِي الْأَرْضِ سَاعَةً، ثُمَّ قَالَ: «مَا مِنْ نَفْسٍ مَنْفُوسَةٍ إِلَّا قَدْ كُتِبَ مَكَانُهَا مِنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ، وَإِلَّا قَدْ كُتِبَتْ شَقِيَّةً أَوْ سَعِيدَةً» قَالَ: فَقَالَ رَجُلٌ: أَلَا نَتَّكِلُ عَلَى كِتَابِنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَنَدَعُ الْعَمَلَ؟ قَالَ: «لَا، وَلَكِنِ اعْمَلُوا، فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ، أَمَّا أَهْلُ الشَّقَاءِ فَيُيَسَّرُونَ لِعَمَلِ أَهْلِ الشَّقَاءِ، وَأَمَّا أَهْلُ السَّعَادَةِ فَيُيَسَّرُونَ لِعَمَلِ أَهْلِ السَّعَادَةِ» ، ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى»
۳) ابن ابی عمیر میگوید: از امام کاظم ع در مورد این سخن رسول الله ص که فرمودند «شقاوتمند در شکم مادرش شقاوتمند است و سعادتمند در شکم مادرش سعادتمند است» سوال کردم، فرمود:
شقاوتمند کسی است که خداوند، وقتی که او در شکم مادرش است، میداند که او اعمال شقاوتمندان را انجام خواهد داد؛ و سعادتمند کسی است که خداوند، وقتی او در شکم مادرش است، میداند که او اعمال سعادتمندان را انجام خواهد داد.
گفتم: پس منظور از این سخن پیامبر ص چیست [که در ادامهاش فرمودهاند] پس عمل کنید که [برای] هرکسی میسر شده است در راستای آنچه که آفریده شده»
فرمود: همانا خداوند عز و جل جن و انس را آفرید تا او را بپرستند و نیافریدشان تا وی را عصیان کنند؛ و این همان سخن خداوند عز و جل است که «و جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا بپرستند» (ذاریات/۵۶) پس هریک برای آنچه برایش میسر شده آفریده شده است؛ پس وای بر کسی که کوری را بیش از بینایی دوست داشته باشد و ترجیح دهد.
التوحيد (للصدوق)، ص: ۳۵۶
حَدَّثَنَا الشَّرِيفُ أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنْ مَعْنَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص الشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَقَالَ الشَّقِيُّ مَنْ عَلِمَ اللَّهُ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَيَعْمَلُ أَعْمَالَ الْأَشْقِيَاءِ وَ السَّعِيدُ مَنْ عَلِمَ اللَّهُ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَيَعْمَلُ أَعْمَالَ السُّعَدَاءِ قُلْتُ لَهُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِهِ ص اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ لِيَعْبُدُوهُ وَ لَمْ يَخْلُقْهُمْ لِيَعْصُوهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» فَيَسَّرَ كُلَّا لِمَا خُلِقَ لَهُ فَالْوَيْلُ لِمَنِ اسْتَحَبَّ الْعَمَى عَلَى الْهُدَى.
تدبر
۱) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری»
مقصود از این تعبیر چیست؟
الف. انجام هیچ کار خوبی را اراده نمیکند مگر اینکه زمینه برایش مهیا میشود و به سهولت امکان انجام آن را پیدا میکند (جلسه۵۶۵، حدیث۳؛ و جلسه ۵۶۶، حدیث۱)
ب. برایش آسان میشود که بتواند اطاعت بعد از اطاعت انجام دهد. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۶۰)
ج. راه اطاعت کردن خدا برایش آسان میشود به طوری که با طیب خاطر و بدون زحمت وظایف دینیاش را انجام دهد. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۶۰) یعنی شبیه مضمون آیه «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ: پس هر که خدا بخواهد او را هدایت کند شرح صدری نسبت به اسلام برایش قرار می دهد.» (انعام/۱۲۵) (الکشاف، ج۴، ص۷۶۲)
د. برای او وضعیت و حالتی آسان و راحت را مهیا میکنیم، یعنی همان بهشت و استقبال فرشتگان از او با تحیت و سلام. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۶۰) یعنی همان که خداوند در موردشان فرمود: فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِه؛ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسيراً: اما کسی که نامهاش به دست راستش داده شود؛ پس بزودی به حسابی آسان مورد محاسبه قرار میگیرد» (انشقاق/۷-۸)
ه. آماده کردن خصلت و وضعیتی برای اوست که در آن راحتی بدون هرگونه سختیای فراهم شده است؛ که این میتواند از باب توفیق یافتن برای انجام اعمال صالح به سهولت باشد یا آماده شدن برای حیات سعادتمند در بهشت. (المیزان، ج۲۰، ص۳۰۳)
و. …
۲) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری»
به جای اینکه بگوید «فَسَنُيَسِّرُ الْيُسْری له: بزودی راحتترین [وضعیت] را برای وی میسر میکنیم»، فرمود: «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری: بزودی او را برای راحتترین [وضعیت] آماده میسازیم.» چرا؟
الف. این چنین تعبیری به لحاظ فصاحت و بلاغت شیواتر است؛ تفاوت این دو را میتوان شبیه تفاوت این دانست که یکبار کسی را در زیبایی به ماه تشبیه میکنیم و میگوییم «تو همچون ماه در آسمان هستی» ولی یکبار تشبیه را معکوس کرده میگوییم «ماهی چو تو، آسمان، ندارد!»
ب. …
۳) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری»
انجام کارهای خوب (انفاق و تقوا و تصدیق خوبیها) راه را برای ساده شدن انجام خوبیهای بعدی میسر میسازد.
به تعبیر دیگر،
خوبی، خوبی میآورد.
نکتهای در سیر و سلوک
انسان وقتی به زندگی پیامبر ص و ائمه ع و اولیای دین نگاه میکند و سختیهای زندگی آنان را میبیند، گاه از دشواریهای پیمودن راه خدا میهراسد که آیا واقعا ما میتوانیم؟ آیا ما تحمل این سختیها را خواهیم داشت؟ حقیقت این است که پیمودن این مسیر گام به گام است و هر گامی گامهای بعدی را تسهیل میکند. اگر ما شروع کنیم حتما خداوند در این مسیر دستگیری خواهد کرد.
۴) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری»
برای ما انسانها هم بهشت مقدر شده است و هم جهنم. اما اینکه ما به کدام تقدیر خود برسیم به عمل خود ما بستگی دارد. این اعمال ماست که حرکت ما به سوی بهشت یا جهنم را تسهیل میکند و نهایتا آن سرنوشت نهایی را متعین میسازد. (حدیث۲ و ۳)
نکتهای در جبر و اختیار
آیا اینکه خداوند میداند ما نهایتا سعادتمند یا شقاوتمند میشویم منجر به جبر نمیشود؟
اگر علم خدا را شبیه علم خودمان، از طریق ذهن قلمداد میکنیم، این سوال پاسخ ندارد؛ در حالی که این گونه نیست که علم خدا به ما از طریق یک تصورات ذهنیای باشد که از پیش از عمل ما آن تصورات موجود باشد و بعد عمل ما بر آن منطبق شود! بلکه علم خدا به ما همان وجود ماست؛ و اینکه میگوییم خدا از قبل میداند، قبل و بعد، برای ما قبل و بعد است، اما زمان در خدا راه ندارد؛ و چون او فوق زمان است، همه چیز با تمام واقعیت خود یکجا برای او حاضر است.
در واقع خداوند برای هر انسانی ظرفیتی قرار داده است که با این ظرفیت دو عاقبت برای او ممکن است: بهشت یا جهنم؛ و نظام عالم را به گونهای سامان داده است که هر کاری مسیر بعدی انسان را مهیا میکند، کار خوب، زمینه کار خوب بعدی و حرکت وی به سمت بهشت را مهیا میسازد و کار بد، زمینه کار بد بعدی و حرکت وی به سمت جهنم؛ و چون برای خدا امروز و فردا در کار نیست، و ما با زبانِ زمانمند خود میخواهیم از علم خدا گزارش دهیم، می گوییم وضعیت نهایی را از حالا میداند؛ در حالی که علم او به نهایت ما، همان وضعیت نهایی ماست که از منظر لازمان در عالم واقع شده است.
۵) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری»
از بهشت و وضعیت نهایی مطلوب بشر با تعبیر «یُسری: آسانی؛ یا: آسانترین و راحتترین» تعبیر کرد؛ و فرمود ما دسترسی وی به این راحتترین را برای او راحت میسازیم.
نکته تخصصی انسانشناسی
انسانها همگی دنبال رسیدن به یک وضعیت راحت و آسوده هستند؛ یعنی وضعیتی که بیشترین مطلوبها با کمترین زحمت و هزینه به دست آید.
هر انسانی که عاقلتر باشد میفهمد راحتی، هرچه طولانیمدتتر باشد، به سختیِ بیشترِ زحمت کنونیاش میارزد.
مثلا یک کارگر ساده برای تامین معاش عادی خود حاضر نیست در روز بیش از چند ساعت زمین را بیل بزند؛ اما اگر به وی وعده پاداش یک میلیاردی بدهند که دو شبانه روز پیاپی زمین را بیل بزند حتما حاضر خواهد شد زیرا این سختی در قبال راحتیای که بعدا با آن پول به دست میآورد قابل تحمل خواهد بود.
کسی که انفاق میکند و تقوا دارد و به آخرت و وضعیت نیکوی نهایی ایمان دارد، تدریجا همه سختیها برایش ساده میشود و به راحتترین وضعیت ممکن دست مییابد.
به تعبیر دیگر،
راحتطلبی به خودی خود امر بدی نیست؛ بلکه اگر راحتطلبی را بد میدانیم ناشی از این است که راحتی بسیار عظیمتری را با این راحتطلبی در دنیا از دست میدهیم.
۶) «فَأَمَّا مَنْ أَعْطی … فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری»
اگر گره از کار فقرا باز کنیم، خدا گره از کار ما باز میکند. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۹)
بازدیدها: ۳۰۷