ترجمه
جز با همسرانشان یا آن موردی که صاحب اختیارش هستند، که همانا [در مورد] آنها مورد نکوهش نیستند.
حدیث
۱) از امام صادق ع روایت شده است که:
به پدرم [امام باقر ع] گفته شد: چرا مومن شدیدا بُرَنده است؟
فرمود: چون عزت و صلابت قرآن در قلب اوست؛ و محض ایمان، از سینه او [جاری] است؛ و او بندهای است که کاملا مطیع خدا و تصدیق کننده پیامبر اوست.
گفته شد: چرا مومن گاه شدیدا بخیل است؟
فرمود: چون روزیاش را از راه حلال به دست میآورد، و به دست آوردن حلال دشوار است، پس دوست ندارد چیزی از آن را از دست دهد، چون میداند دشواری به دست آوردنش را؛ و نیز اینکه اگر سخاوت میورزد، جز در جایی که سزاوار است چنین نمیکند. [ظاهرا یعنی چون، نه بر اساس احساسات، بلکه بر اساس حساب و کتاب، میبخشد، دیگران او را بخیل به حساب میآورند]
گفته شد: چرا مومن گاه شدیدا اهل زناشویی است؟
فرمود: فرمود به خاطر مراقبتی که نسبت به دامن خویش در قبال آنچه برایش حلال نیست، دارد؛ او کسی نیست که شهوتش را در اینجا و آنجا که میلش کشید پیاده کند، لذا هنگامی که به حلال میرسد بدان اکتفا میکند و با حلال، خود را از غیر آن بینیاز میسازد.
علل الشرائع، ج۲، ص۵۵۸-۵۵۷
أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ الرَّبَعِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: قِيلَ لَهُ مَا بَالُ الْمُؤْمِنِ أَحَدَّ شَيْءٍ قَالَ لِأَنَّ عِزَّ الْقُرْآنِ فِي قَلْبِهِ وَ مَحْضَ الْإِيمَانِ عَنْ صَدْرِهِ وَ هُوَ لَعَبْدٌ مُطِيعٌ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مُصَدِّقٌ قِيلَ فَمَا بَالُ الْمُؤْمِنِ قَدْ يَكُونُ أَشَحَّ شَيْءٍ قَالَ لِأَنَّهُ يَكْسِبُ الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ وَ مَطْلَبُ الْحَلَالِ عَزِيزٌ فَلَا يُحِبُّ أَنْ يُفَارِقَهُ شَيْئُهُ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عُسْرِ مَطْلَبِهِ وَ إِنْ هُوَ سَخَتْ نَفْسُهُ لَمْ يَضَعْهُ إِلَّا فِي مَوْضِعِهِ قِيلَ لَهُ فَمَا بَالُ الْمُؤْمِنِ قَدْ يَكُونُ أَنْكَحَ شَيْءٍ قَالَ لِحِفْظِهِ فَرْجَهُ عَنْ فُرُوجِ مَا لَا يَحِلُّ لَهُ وَ لَكِنْ لَا تَمِيلُ بِهِ شَهْوَتُهُ هَكَذَا وَ لَا هَكَذَا فَإِذَا ظَفِرَ بِالْحَلَالِ اكْتَفَى بِهِ وَ اسْتَغْنَى بِهِ عَنْ غَيْرِهِ.[۱]
۲) از امام صادق ع در مورد سخن خداوند متعال که میفرماید «و آناناند که نگهدارنده دامن خویشاند، جز با همسرانشان یا آن موردی که صاحب اختیارش هستند» روایت شده که مراد از آن، کنیزان است، نه بندگان [مرد].
هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج۷، ص۱۵۶ و۲۴۶
قَالَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ» إِنَّ الْمُرَادَ بِهِ الْإِمَاءُ خَاصَّةً دُونَ الْعَبِيدِ.
۳) از امام صادق ع روایت شده است که رسول خدا ص فرمودند:
کسی که دوست دارد بر فطرت من باشد، پس به سنت من عمل کند؛ و از سنتهای من ازدواج و زناشویی است.
الكافي، ج۵، ص۴۹۶
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مِسْمَعٍ أَبِي سَيَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ عَلَى فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي وَ إِنَّ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحَ.[۲]
تدبر
۱) «إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ»
نمازگزاران واقعی، مراقب غریزه جنسی خود هستند، اما این مراقبت، به معنی رهبانیت و تعطیل کردن غریزه جنسی نیست؛ بلکه جایی که برایشان حلال است، کاملا آزادند.
۲) «إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ»
چرا به استثنا کردن موارد حلال، بسنده نکرد، و عبارت «همانا آنان مورد نکوهش نیستند» را افزود؟
الف. برخی گمان میکنند دینداری و معنویت با إعمال غریزه جنسی ناسازگار است و اگر انسان بتواند این غریزه را کاملا تعطیل کند، گویی به لحاظ دینی و معنوی بهتر است!
قرآن کریم این تلقی را رد میکند و در وصف نمازگزاران، در عین حال که تاکید دارد که در مسائل جنسی خویشتندار هستند (آیه قبل)، اما رهبانیت را قبول ندارد (حدید/۲۷)، بلکه اصل زناشویی به نحو حلال را یک سنت نبوی (یعنی یک امر مستحب) قلمداد میکند (حدیث۳) و لذا هرگونه ملامت و نکوهش در زمینه برقراری رابطه جنسیِ مشروع را ناروا میشمرد؛ یعنی بین دینداری و معنویت، با رابطه جنسی (در حد مجاز خود) هیچ گونه منافاتی نمیبیند.
ب. …
۳) «إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ»
در اسلام، کنیز همانند همسر شخص، حق رابطه جنسی دارد و رابطه شخص با کنیزش مشروع است.
مساله بردهداری در اسلام و دنیای مدرن
در دنیای قدیم، بردهداری در تمامی جوامع رواج داشت. اسلام با برنامههایی که اجرا کرد، نهتنها کاری کرد که تدریجا بردهداری از بین برود (مثلا علاوه بر تشویقهای افراد به آزاد کردن بندگان، کفاره بسیاری از گناهان را آزاد کردن برده قرار داد)؛ بلکه در همان موقع که این نظام هنوز وجود داشت، با قرار دادن انواع حقوق برای بردگان، آن را از قالب یک نظام ظالمانه خارج ساخت.
از جمله آن اقدامات، برنامههای اسلام در مورد وضعیت جنسی کنیزان است. در دوره جاهلیت، ارباب اختیار کنیز خود را از هر حیث در اختیار داشت، تا حدی که میتوانست برای کسب درآمد، او را هر ساعت در اختیار کسی قرار دهد و به فحشاء وادار سازد. قرآن کریم نهتنها این گونه امور را کاملا ممنوع کرد (نور/۳۳)، بلکه صاحبان کنیزان را در مورد نیازهای جنسی آنان مسئول دانست، و امکان ازدواج کنیزان با دیگران (اعم از بردگان یا افراد آزاد) را هم به رسمیت شناخت؛ و عِدّه نگهداشتن (فاصله زمانیای که زن بعد از طلاق، حق ازدواج با مرد دیگر ندارد) را همان طور که در مورد زنان آزاد واجب کرد، در مورد کنیزان هم واجب ساخت.
اینها را مقایسه کنید با دنیای مدرن که ظاهرا بردهداری را ملغی کرد، اما عملا بردهداری را به صورتهای دیگر احیا نمود و به نقل منابع موجود در ویکیپدیا، هماکنون آمار تجارت «بردهداری جنسی» (که از آن به «بردهداری سفید» نیز یاد میشود) حدود ۸۰۰ هزار نفر در سال تخمین زده میشود!
۴) «إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ»
از شبهاتی که برخی از مخالفان شیعه مطرح کردهاند این است که: «این آیه حکم «متعه» (ازدواج موقت) را نسخ کرده است؛ چون تنها مواردی را که جایز شمرده است، أزواج (همسران) و آنچه فرد صاحب اختیارش است (کنیزان) دانسته است.» دو پاسخ به این اشکال میتوان داد.
یکی اینکه متعه یا ازدواج موقت، ازدواج است با شرایط کمتر، لذا زن در این حالت – مادام که زمان ازدواج موقت بسر نیامده – همسر محسوب میشود (همان گونه که در ازدواج دائم تا قبل از طلاق، همسر هم محسوب میشوند).
پاسخ دوم این است که این آیه جزء آیات مکی است در حالی که حکم ازدواج موقت در مدینه نازل شد، و لذا اگر نسخی بخواهد در کار باشد، آیه مدنی را باید ناسخ آیه مکی دانست نه بالعکس (الكافي، ج۵، ص۴۵۰).[۳]
[۱] . ادامه روایت به بحث مربوط نبود، اما چون بسیار زیبا بود در اینجا میآوردم:
قَالَ ع إِنَّ قُوَّةَ الْمُؤْمِنِ فِي قَلْبِهِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّهُ قَدْ تَجِدُونَهُ ضَعِيفَ الْبَدَنِ نَحِيفَ الْجِسْمِ وَ هُوَ يَقُومُ اللَّيْلَ وَ يَصُومُ النَّهَارَ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِي دِينِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِيَةِ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْجَبَلَ قَدْ يُنْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنَ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى أَنْ يَنْحِتَ مِنْ دِينِهِ شَيْئاً وَ ذَلِكَ لِضَنِّهِ بِدِينِهِ وَ شُحِّهِ عَلَيْهِ.
[۲] . این حدیث هم در همین راستاست:
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ ثَلَاثَ نِسْوَةٍ أَتَيْنَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَتْ إِحْدَاهُنَّ إِنَّ زَوْجِي لَا يَأْكُلُ اللَّحْمَ وَ قَالَتِ الْأُخْرَى إِنَّ زَوْجِي لَا يَشَمُّ الطِّيبَ وَ قَالَتِ الْأُخْرَى إِنَّ زَوْجِي لَا يَقْرَبُ النِّسَاءَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَجُرُّ رِدَاءَهُ حَتَّى صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ مَا بَالُ أَقْوَامٍ مِنْ أَصْحَابِي لَا يَأْكُلُونَ اللَّحْمَ وَ لَا يَشَمُّونَ الطِّيبَ وَ لَا يَأْتُونَ النِّسَاءَ أَمَا إِنِّي آكُلُ اللَّحْمَ وَ أَشَمُّ الطِّيبَ وَ آتِي النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي. (الكافي، ج۵، ص۴۹۶)
[۳] . این استدلال دوم در گفتگوی مومن الطاق با ابوحنیفه مورد استفاده قرار گرفته است:
عَلِيٌّ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ أَبُو حَنِيفَةَ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ النُّعْمَانِ صَاحِبَ الطَّاقِ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مَا تَقُولُ فِي الْمُتْعَةِ أَ تَزْعُمُ أَنَّهَا حَلَالٌ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا يَمْنَعُكَ أَنْ تَأْمُرَ نِسَاءَكَ أَنْ يُسْتَمْتَعْنَ وَ يَكْتَسِبْنَ عَلَيْكَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ لَيْسَ كُلُّ الصِّنَاعَاتِ يُرْغَبُ فِيهَا وَ إِنْ كَانَتْ حَلَالًا وَ لِلنَّاسِ أَقْدَارٌ وَ مَرَاتِبُ يَرْفَعُونَ أَقْدَارَهُمْ وَ لَكِنْ مَا تَقُولُ يَا أَبَا حَنِيفَةَ فِي النَّبِيذِ أَ تَزْعُمُ أَنَّهُ حَلَالٌ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا يَمْنَعُكَ أَنْ تُقْعِدَ نِسَاءَكَ فِي الْحَوَانِيتِ نَبَّاذَاتٍ فَيَكْتَسِبْنَ عَلَيْكَ فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ وَاحِدَةٌ بِوَاحِدَةٍ وَ سَهْمُكَ أَنْفَذُ ثُمَّ قَالَ لَهُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ إِنَّ الْآيَةَ الَّتِي فِي سَأَلَ سَائِلٌ تَنْطِقُ بِتَحْرِيمِ الْمُتْعَةِ وَ الرِّوَايَةَ عَنِ النَّبِيِّ ص قَدْ جَاءَتْ بِنَسْخِهَا فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ يَا أَبَا حَنِيفَةَ إِنَّ سُورَةَ سَأَلَ سَائِلٌ مَكِّيَّةٌ وَ آيَةُ الْمُتْعَةِ مَدَنِيَّةٌ وَ رِوَايَتَكَ شَاذَّةٌ رَدِيَّة …
بازدیدها: ۲۳۵