ترجمه
یا همانند کسی که از شهری میگذشت که بر روی سقف خود ویران شده بود، گفت چگونه اینها را خداوند بعد از مرگشان زندگی میبخشد؟ پس خداوند او را صد سال میراند، سپس او را برانگیخت. فرمود: چه اندازه درنگ کردی؟ گفت: روزی یا پارهای از یک روز. فرمود: بلکه صد سال درنگ کردی، پس بنگر به خوردنی و نوشیدنیات که گویی زمانی بر او نگذشته، و بنگر به الاغت [که فقط استخوانی از او مانده] ؛ و [این کار ما] برای این است که تو را نشانهای برای مردم قرار دهیم؛ و بنگر به استخوانها که چگونه آنها را برمیداریم و سپس گوشت بر آنان میپوشانیم. پس هنگامی که برایش تبیین شد گفت: [اکنون] میدانم که قطعا خداوند بر هر کاری تواناست.
بازدیدها: ۷۰