۳۰ شوال ۱۴۳۹
تا آیه ۳۰ سوره یاسین حکایت آن فرستادگان مطرح شد و در آیات ۳۱ تا ۴۷ به بیان برخی از آیات الهی در آفرینش میپردازد و از آن پس وارد بحثهایی درباره مرگ و زندگی پس از مرگ میشود. از این رو مناسبت دارد یک مرور کلیای بر این فراز داشته باشیم. ابتدا یکبار دیگر متن و ترجمه آیات را مرور میکنیم و سپس تدبری کلی در آنها انجام میدهیم.
متن آیات
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ؛
وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ.
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ؛
وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ؛
لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ؛
سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ.
وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ؛
وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ؛
وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَديمِ؛
لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ؛
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ؛
وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ؛
وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَريخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ؛
إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلى حينٍ؛
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْديكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛
وَ ما تَأْتيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضينَ؛
وَ إِذا قيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ في ضَلالٍ مُبينٍ.
ترجمه
آیا ندیدهاند پیش از آنان چه بسیار از نسلها را هلاک گرداندیم که دیگر آنان سوی آنها بازنمیگردند؟!
و هیچکس نیست جز اینکه همه نزد ما احضار میشوند.
و نشانهای برایشان همین زمین مرده است؛ آن را زنده گرداندیم و از آن دانهای درآوردیم که همانا از آن میخورند.
و در آن باغهایی از درختان خرما و انگور قرار دادیم و در آن چه بسیار چشمهها را که جوشاندیم؛
تا بخورند از ثمره آن و آنچه به دستان خویش انجام دادهاند [یا: در حالی که آن به دستان آنها انجام نشده است]؛ پس آیا باز هم سپاس نمیگزارند؟!
منزه است آن که آفرید آن زوجها، همهشان را، از آنچه زمین میرویاند و از خودشان و از آنچه که نمیدانند.
و نشانهای است برای آنها این شب؛ برمیکَنیم از آن روز را، پس بناگاه آنان بهتاریکیماندگاناند.
و خورشید به سوی قرارگاه ویژه خود جاری است؛ این، تقدیرِ آن عزتمند داناست.
و ماه را برایش منزلگاههایی مقدر کردیم تا اینکه همچون عُرجون کهن [شاخه زرد، خشکیده و خمیده درخت خرما] برگردد.
نه خورشید را سزد که به ماه رسد، و نه شب سبقتگیرنده بر روز است، و هر یک در فلکی شناورند.
و برایشان مثل آن، چیزی را که سوار میشوند، آفریدیم.
اگر بخواهیم آنان را غرق کنیم، پس نه فریادرسی برایشان باشد، و نه آنان نجات داده شوند؛
جز [اینکه] رحمتی از جانب ما [شامل حالشان شود] ، و [مهلتی برای] کامیابی تا مدتی [به آنان دهیم].
و چون بدانان گفته شود از آنچه پیش روی شماست و آنچه پشت سرتان است، تقوا پیشه کنید، شاید که بر شما رحم آرند؛ [رویگردان میشوند] .
و هیچ آیهای از آیات پروردگارشان به سوی آنان نمیآید جز اینکه از آن رویگردان بودهاند.
و هنگامی که به آنان گفته شود از آنچه خداوند روزیتان کرده انفاق کنید، کسانی که کفر ورزیدهاند به آنان که ایمان آوردهاند، گویند: آیا کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد؟! شما جز در گمراهی آشکاری نیستید!
تدبر
۱) بعد از اینکه در آیات قبل حکایت اهل آن قریه و عاقبت کار آنان در شرک ورزیدن و تکذیب پیامبران را بیان کرد و آنان را به خاطر بیاعتنایی به امر رسالت توبیخ فرمود و به نزول عذاب هشدار داد، اکنون آیاتی از خلق و تدبیر که بر ربوبیت و الوهیت خداوند متعال دلالت دارد برمیشمرد و آنان را به خاطر اینکه در آیات وحدانیت و معاد نمینگرند و از آنها رویگردانند و حق را استهزاء میکنند و از انفاق بر فقرا و خودداری میکنند توبیخ میفرماید. (الميزان، ج۱۷، ص۸۵)
۲) انواع آیههایی که خداوند در این آیه در کنار هم قرار داده جالب توجه است:
ابتدا زمین مطرح شد (به عنوان یک واقعیتی که ما آن را زنده نمیدانیم و از زنده کردن آن سخن گفت) و یک گیاه؛ در این آیه نیز ابتدا از دو گیاه سخن به میان آمد و سپس از چشمه (که ما آن را نیز امری زنده نمیشمریم؛ در حالی که جوشش و خروش و حرکتی از خود دارد؛ یعنی همان چیزهایی که ما در نگاه عرفی مهمترین علائم حیات میشمریم.)
سپس تذکری داد به زوجیت در آفرینش، و البته با این هشدار که خود او از هر گونه زوج و قرینی منزه است؛ آنگاه از دو زوج مهم سخن گفت: شب و روز، و ماه و خورشید؛ و اینکه این زوجها هم هریک در مدار خویش است و هیچگاه امورشان بر هم سبقت نگیرد؛
و در پایان هم سراغ کشتی در دریا رفت، و اینکه اگر بخواهد همین وسیلهای را که خدا در اختیار ما قرار داده، ممکن است عامل هلاکت ما شود و جز رحمت خدا چیزی نمیتواند به داد ما برسد.
۳) این آیات همگی از تدبیری عظیم و پیچیده در عالم حکایت دارند که نشان میدهند چیزی عبث و بیهوده نیست:
با اینکه تغییر و تحول یک عنصر اساسی در عالَم است، اما همه این تحولات هدف و مقصدی را تعقیب میکنند:
زمین که ظاهرا مرده است؛ اما به گونهای آفریده شده که از آن حیات بیرون میزند.
شب که با روز درهمتنیده شده؛ و خورشید و ماه که هر یک تقدیر و سرنوشتی دارد
و اقیانوسهایی که عملا امکان عبور انسان را منتفی میسازند و در عین حال کشتیای که انسان را بر فراز اقیانوسهای عطیم عبور میدهد.
پس اگرچه افراد ظاهرا میمیرند و دیگر برنمیگردند، اما آفرینش انسان در این عالم، یک اقدام کور و بیهدف نیست؛ بلکه اینها نیز سرانجامی خواهند داشت.
۴) اگر همه چیز عالم چنین حساب شده و دقیق و بابرنامه است، پس انسان نیز باید مراقب خویش باشد از پس و پیش؛ که اگر مراقب خویش باشد امید است مورد رحمت خدا قرار گیرد: همان رحمتی که تمامی اجزای عالم را این چنین به سوی هدفهایشان میراند، انسان را نیز به سوی مقصد اصلیاش هدایت میکند.
۵) با این همه آیات متنوع، عدهای از انسانها هستند که هر گونه آیه و نشانه عظیمی هم که بر آنان عرضه شود باز بیتوجه و از آن رویگردانند.
۶) اگر کسی این نظم و تدبیر عظیم عالم و این را که همه امور به دست اوست و اینکه خداوند است که همه روزیها را مقدر میکند مورد توجه قرار دهد، انفاق کردن و اطعام دیگران بر او راحت میشود؛ اما کسی که بنا را بر لجاجت و عناد گذاشته به جای این توجه، به همان توانا بودن خداوند استناد می کند تا از وظیفهای که خدا بر دوشش نهاده فرار کند.
بازدیدها: ۱