ترجمه
و چون از آنان و آنچه جز خدا میپرستند کناره گرفتید، به آن غار پناه برید [تا] پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و برای شما از کارتان [یا: در مورد کارتان] وضع دلپسندی فراهم آورد.[۱]
کهف: غار بزرگی که در دل کوه واقع باشد
حدیث
۱) يَا هِشَامُ الصَّبْرُ عَلَى الْوَحْدَةِ عَلَامَةُ قُوَّةِ الْعَقْلِ فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ اعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْيَا وَ الرَّاغِبِينَ فِيهَا وَ رَغِبَ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ كَانَ اللَّهُ أُنْسَهُ فِي الْوَحْشَةِ وَ صَاحِبَهُ فِي الْوَحْدَةِ وَ غِنَاهُ فِي الْعَيْلَةِ وَ مُعِزَّهُ مِنْ غَيْرِ عَشِيرَة
اصول كافي، ج۱، ص۱۷
امام کاظم ع در ضمن حدیثی طولانی فرمود:
ای هشام! صبر بر تنهایی علامت قوت عقل است؛ پس هر كه از خدا خردمندى گرفت از اهل دنيا و کسانی که به دنیا متمایلند کناره گیرد و بدانچه نزد خداست تمایل ورزد و خدا مایه انس او در وحشت، همراه او در تنهائى، بینیازکننده او در تنگی معیشت است، و بدون اینکه ایل و تباری داشته باشد او را به عزت میرساند.
۲) وَ عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
لَيَأْتِيَنَّ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَسْلَمُ لِذِي دِينٍ دِينُهُ إِلَّا مَنْ يَفِرُّ مِنْ شَاهِقٍ إِلَى شَاهِقٍ وَ مِنْ جُحْرٍ إِلَى جُحْرٍ كَالثَّعْلَبِ بِأَشْبَالِهِ قَالُوا وَ مَتَى ذَلِكَ الزَّمَانُ قَالَ إِذَا لَمْ تُنَلِ الْمَعِيشَةُ إِلَّا بِمَعَاصِي اللَّهِ فَعِنْدَ ذَلِكَ حَلَّتِ الْعُزُوبَةُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَرْتَنَا بِالتَّزْوِيجِ قَالَ بَلَى وَ لَكِنْ إِذَا كَانَ ذَلِكَ الزَّمَانُ فَهَلَاكُ الرَّجُلِ عَلَى يَدَيْ أَبَوَيْهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ أَبَوَانِ فَعَلَى يَدَيْ زَوْجَتِهِ وَ وَلَدِهِ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ زَوْجَةٌ وَ لَا وَلَدٌ فَعَلَى يَدَيْ قَرَابَتِهِ وَ جِيرَانِهِ قَالُوا وَ كَيْفَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يُعَيِّرُونَهُ بِضِيقِ الْمَعِيشَةِ وَ يُكَلِّفُونَهُ مَا لَا يُطِيقُ حَتَّى يُورِدُوهُ مَوَارِدَ الْهَلَكَةِ.[۲]
مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۱، ص۳۸۸
پیامبر اکرم ص فرمود:
روزگاری بر مردم خواهد آمد که هیچ دینداری نمیتواند دینش را حفظ کند مگر کسی که از موهی به کوه دیگر و از صخرهای به صخره دیگر پناه ببرد مانند روباهی که از شیر می گریزد.
گفتند: آن چه زمان خواهد بود؟
فرمود: زمانی که معاش جز با انجام معصیت خدا به دست نمیآید … در آن زمان هلاک انسان به دست والدینش است! و اگر آنها هلاکش نکنند، به دست همسر و فرزندانش! و اگر آنها هلاکش نکنند به دست نزدیکان و همسایگانش!
گفتند: چگونه چنین چیزی خواهد شد ای پیامبر خدا؟
فرمود: او را به خاطر تنگی معیشت ملامت و عیبجویی میکنند و به برآوردن درخواستههایی وادارش میکنند [هزینههایی را بر او تحمیل میکنند] که توان انجام آن [از راه حلال] را ندارد و این گونه او را به عرصه هلاکت میکشانند.
۳) رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّيَّارِيِّ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مُجَاهِدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَدْعُو عِنْدَ كُلِّ زَوَالٍ مِنْ أَيَّامِ شَعْبَانَ وَ فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْهُ وَ يُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ ص بِهَذِهِ الصَّلَوَاتِ يَقُولُ:
… اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدِ الْكَهْفِ الْحَصِينِ وَ غِيَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِينَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِين
مصباح المتهجد، ج۲، ص۸۲۸
امام سجاد ع در فرازی از صلوات شعبانیه میفرماید:
خداوندا بر محمد و خاندان وی درود فرست همانها که غاری امن وفریادرس درماندگان ناتوان و پناهگاه فراریان و دستاویز چنگزنندگاناند.
تدبر
۱) «اعتزلتموهم» با اینکه اسلام دینی اجتماعی است اما جایی که انسان دینش در معرض تهدید جدی قرار میگیرد، کنارهگیری و عزلت را میپذیرد (حدیث ۲). پس این کنارهگیری مجاز، کنارهگیری از جامعه دنیامداران است، نه از هرجامعهای (حدیث ۱)
۲) فرمود «الکهف» و نفرمود: «کهفٍ»: اگر کسی به خاطر دینش از جامعه کنارهگیری کرد، حتما باید یک پناهگاه معینی داشته باشد که بدان پناه ببرد. شاید بدین جهت است که اهل بیت را «کهف حصین» خواندهاند (حدیث ۳)
۳) اگر کسی به خاطر دینش از جامعه کنارهگیری کرد، و به پناهگاه معینی پناه برد، رحمت ویژه خدا شاملش میشود و خدا طوری کارها بر وفق مراد وی («مرفقا»: با رفق و مدارا) مهیا میکند که گاه حتی نه در مخیله خودش بگنجد، نه در مخیله دیگران. (آنها که از جامعه کفر فرار کرده بودند خوابیدند و ۳۰۰ سال بعد در جامعه خداپرست بیدار شدند)[۳]
۴) کسی که حفظ دینش برایش مهم باشد ممکن است در جامعه تنها شود، اما خدا با رحمت ویژهاش عالم را بر وفق مراد او تنظیم خواهد کرد.
[۱] . در میان ترجمههای موجود، ترجمه آیتی در کمال تعجب «ما» در یعبدون را نه مای موصوله، بلکه مای نافیه و در نتیجه مجبور شده «یعبدون» را هم «تعبدون» ترجمه کند و نتیجتا چنین ترجمه کرده است: «اگر از قوم خود كناره جستهايد و جز خداى يكتا خداى ديگرى را نمىپرستيد»
[۲] .روایات دیگری در این موضوع:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ [وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ] عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ إِنْ قَدَرْتُمْ أَنْ لَا تُعْرَفُوا فَافْعَلُوا وَ مَا عَلَيْكَ إِنْ لَمْ يُثْنِ النَّاسُ عَلَيْكَ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مَذْمُوماً عِنْدَ النَّاسِ إِذَا كُنْتَ مَحْمُوداً عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى … ثُمَّ قَالَ إِنْ قَدَرْتَ أَنْ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِكَ فَافْعَلْ فَإِنَّ عَلَيْكَ فِي خُرُوجِكَ أَنْ لَا تَغْتَابَ وَ لَا تَكْذِبَ وَ لَا تَحْسُدَ وَ لَا تُرَائِيَ وَ لَا تَتَصَنَّعَ وَ لَا تُدَاهِنَ ثُمَّ قَالَ نِعْمَ صَوْمَعَةُ الْمُسْلِمِ بَيْتُهُ يَكُفُّ فِيهِ بَصَرَهُ وَ لِسَانَهُ وَ نَفْسَهُ وَ فَرْجَه
الكافي، ج۸، ص۱۲۸
قَالَ الصَّادِقُ ع صَاحِبُ الْعُزْلَةِ مُتَحَصِّنٌ بِحِصْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ مُتَحَرِّسٌ بِحَرَاسَتِهِ فَيَا طُوبَى لِمَنْ تَفَرَّدَ بِهِ سِرّاً وَ عَلَانِيَةً وَ هُوَ يَحْتَاجُ إِلَى عَشَرَةِ خِصَالٍ عِلْمِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ تَحَبُّبِ الْفَقْرِ وَ اخْتِيَارِ الشِدَّةِ وَ الزُّهْدِ وَ اغْتِنَامِ الْخَلْوَةِ وَ النَّظَرِ فِي الْعَوَاقِبِ وَ رُؤْيَةِ التَّقْصِيرِ فِي الْعِبَادَةِ مَعَ بَذْلِ الْمَجْهُودِ وَ تَرْكِ الْعُجْبِ وَ كَثْرَةِ الذِّكْرِ بِلَا غَفْلَةٍ فَإِنَّ الْغَفْلَةَ مِصْطَادُ الشَّيْطَانِ وَ رَأْسُ كُلِّ بَلِيَّةٍ وَ سَبَبُ كُلِّ حِجَابٍ وَ خَلْوَةِ الْبَيْتِ عَمَّا لَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ فِي الْوَقْت
مصباح الشريعة، ص: ۹۹
[۳] . این را هم شاید بتوان به موارد فوق افزود:
۴) کسی که به خاطر خدا و حفظ دینش کاری خلاف عرف انجام دهد، خدا ادامه راه را به او القا میکند (اصحاب کهف پیامبر نبودند، اما خودشان «فاووا الی الکهف» گفتند)
بازدیدها: ۲۴