ترجمه
و یقیناً کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند، از این صراط، سخت منحرفاند.
نکات ترجمهای و نحوی
«الصِّراط» با توجه به اینکه در آیه قبل تعبیر «صراط» آمده است پس «الـ» در اینجا «الـ» عهد است، یعنی دارد به همان صراطی که در آیه قبل آمده اشاره میکند. [لذا در ترجمه از تعبیر «این صراط» استفاده شد]
تعبیر «عَنِ الصِّراطِ» جار و مجروری است که وابسته به «ناکبون» میباشد و در حالت عادی باید بعد از آن میآمد؛ وقتی قبلش آمده، دلالت بر حصر ویا تاکید شدید میکند: یعنی گویی اینها فقط از صراط است که منحرف میشوند نه از چیزی دیگر!
«لَناكِبُونَ = لـ + ناکب + ون»:
«ناکب» اسم فاعل از ماده «نکب» به معنای «میل» و انحراف از چیزی است؛ و به استخوان بین بازو و کتف هم «مَنکِب» میگویند که جمع آن «مناکب» است که در قرآن به کار رفته است (ملک/۱۵).
«لـ» که در ابتدای آن آمده لام مزحلقه است که برای تاکید به کار میرود و عبارت «لناکبون» خبر «إنّ» میباشد.
حدیث
۱) از امام صادق ع روایت شده است که:
ابنالکوا خدمت امیرالمومنین ع آمد و از آیه «و بر اعراف شخصیتهایی هستند که همگی را به سیمایشان میشناسند» (اعراف/۴۶) سوال کرد. حضرت فرمود:
ما بر اعراف هستیم و یارانمان را به سیمایشان میشناسیم؛
و ما «اعراف»ی هستیم که خداوند عز و جل جز ار راه معرفت ما شناخته نمیشود؛
و ما «اعراف»ی هستیم که خداوند عز و جل بر صراط ما را میشناساند، پس کسی وارد بهشت نمیشود مگر اینکه ما را بشناسد و ما هم او را بشناسیم؛ و هیچکس وارد جهنم نمیشود مگر کسی که منکر ما باشد و ما او را انکار کنیم.
بدرستی که خداوند تبارک و تعالی اگر میخواست خودش را به بندگان میشناساند ؛ ولی ما را ابواب و صراط و راه خود و وجه [= جهت]ی قرار داد که از آنجا بیایند، پس هر که از ولایت ما رویگردان شد ویا غیر ما را بر ما برتری داد آنها «از صراط سخت منحرفاند»؛ پس یکسان نیست کسی که مردم به او درآویزند و یکسان نیست آنجا که مردم به سمت چشمههای آلودهای که مرتب آبشان را در همدیگر خالی میکنند بروند و کسی که به جانب ما و به سمت چشمههایی زلالی میرود که به امر پروردگارش جاری است و نه تمامیای دارد و نه قطع شدنی.
الكافي، ج۱، ص۱۸۴؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۹۸؛ تفسير فرات الكوفي، ص۱۴۳؛ مختصر البصائر، ص: ۱۸۰
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ عَنْ مُقَرِّنٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ جَاءَ ابْنُ الْكَوَّاءِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ» فَقَالَ نَحْنُ عَلَى الْأَعْرَافِ نَعْرِفُ أَنْصَارَنَا بِسِيمَاهُمْ وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِي لَا يُعْرَفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ يُعَرِّفُنَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى الصِّرَاطِ فَلَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَنَا وَ عَرَفْنَاهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَنَا وَ أَنْكَرْنَاهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَكِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرَنَا فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ فَلَا سَوَاءٌ مَنِ اعْتَصَمَ النَّاسُ بِهِ وَ لَا سَوَاءٌ حَيْثُ ذَهَبَ النَّاسُ إِلَى عُيُونٍ كَدِرَةٍ يُفْرَغُ بَعْضُهَا فِي بَعْضٍ وَ ذَهَبَ مَنْ ذَهَبَ إِلَيْنَا إِلَى عُيُونٍ صَافِيَةٍ تَجْرِي بِأَمْرِ رَبِّهَا لَا نَفَادَ لَهَا وَ لَا انْقِطَاعَ.
۲) از امام علی روایت شده است که در مورد آیه «و یقیناً کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند، از این صراط، سخت منحرفاند» فرمود: یعنی از ولایت ما.
شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج۱، ص۵۲۴؛ تفسير فرات الكوفي، ص: ۲۷۸؛ تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص۳۵۲
حَدَّثُونَا عَنْ أَبِي بَكْرٍ السَّبِيعِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي وَصِيفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْطَاكِيُّ الْإِسْكَافُ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ: حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ حُسَيْنٍ [قَالَ: حَدَّثَنَا] ابْنُ عُلْوَانَ، عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِيٍّ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: «وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ» قَالَ عَنْ وَلَايَتِنا.[۱]
۳) امیرالمومنین ع در فرازی از خطبه «وسیله» که قبلا دربارهاش توضیح داده شد (جلسه۱۶۷، حدیث۲)، فرمودند:
من هستم آن «ذکر»ی که از او گمراه شدند، و آن راهی که از او [به سوی دیگر] متمایل شدند، و آن ایمانی که بدو کفر ورزیدند و آن قرآنی که مهجور گذاشتند (مورد بیاعتنایی قرارش دادند) و دینی که تکذیبش کردند و صراطی که از منحرف شدند، واگرچه در متاعی زوالپذیر و فریبی زودگذر [کنایه از دنیا] به چرا مشغول شدند در حالی که در آن، بر پرتگاه دوزخ بودند که بیتردید ورود بسيار بدى برایشان به آن خواهد بود، در نوميدترين وضعیت و ملعونترين پذيراییها: که بر سر آنها فریاد «لعنت باد» میکشند، و به جای آن راحتیای را که داشتند حسرت را در آغوش میکشند، و از عذاب آن راه فراری نمییابند. [سپس حضرت توضیحی از وضعیت مردم از زمان جاهلیت و سپس آمدن اسلام و وقایعی که بعد از رحلت پیامبر اکرم ص رخ داد، ارائه میکنند، و بین اقداماتی که مردم بعد از پیامبر کردند با سرنوشت امتهای قبلی مقایسهای میکنند و نهایتا میفرمایند:]
«و خدا از آنچه انجام میدهند غافل نیست» (بقره/۱۴۴) پس چیست جزای کسی که از مسیر واضح الهی منحرف شود و حجت او را انکار کند و با هدایتگرانش مخالفت ورزد و با نور خدا بجنگد و در ظلمتش غوطهور شود و آب را با سراب، و نعمت را با عذاب، و رستگاری را با شقاوت، و شادی را با محنت، و گشایش را با تنگنا جایگزین کند جز جزای همان عملی که مرتکب شده و جایگزینی بدی که انجام داده است؟ پس باید که یقین کنند به آن وعده همان طور که حقیقت دارد و به یقین برسند درباره آنچه بدانها وعده داده شده در «روزی که آن صیحه خواهد آمد، آن (روز) روز بيرون شدن (همه از قبرها) است. بىترديد اين ماييم كه زنده مىكنيم و مىميرانيم، و بازگشت به سوى ماست. روزى كه زمين از روى آنها بشكافد شتابان» (ق/۴۲-۴۴) تا آخر سوره.
الكافي، ج۸، ص۲۹ و ۳۰
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عُكَايَةَ التَّمِيمِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ النَّضْرِ الْفِهْرِيِّ عَنْ أَبِي عَمْرٍو الْأَوْزَاعِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ أَرْمَضَنِي اخْتِلَافُ الشِّيعَةِ فِي مَذَاهِبِهَا فَقَالَ يَا جَابِرُ أَ لَمْ أَقِفْكَ عَلَى مَعْنَى اخْتِلَافِهِمْ مِنْ أَيْنَ اخْتَلَفُوا وَ مِنْ أَيِّ جِهَةٍ تَفَرَّقُوا قُلْتُ بَلَى يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَلَا تَخْتَلِفْ إِذَا اخْتَلَفُوا يَا جَابِرُ إِنَّ الْجَاحِدَ لِصَاحِبِ الزَّمَانِ كَالْجَاحِدِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فِي أَيَّامِهِ يَا جَابِرُ اسْمَعْ وَ عِ قُلْتُ إِذَا شِئْتَ قَالَ اسْمَعْ وَ عِ وَ بَلِّغْ حَيْثُ انْتَهَتْ بِكَ رَاحِلَتُكَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ ذَلِكَ حِينَ فَرَغَ مِنْ جَمْعِ الْقُرْآنِ وَ تَأْلِيفِهِ فَقَال…
فَأَنَا الذِّكْرُ الَّذِي عَنْهُ ضَلَّ وَ السَّبِيلُ الَّذِي عَنْهُ مَالَ وَ الْإِيمَانُ الَّذِي بِهِ كَفَرَ وَ الْقُرْآنُ الَّذِي إِيَّاهُ هَجَرَ وَ الدِّينُ الَّذِي بِهِ كَذَّبَ وَ الصِّرَاطُ الَّذِي عَنْهُ نَكَبَ وَ لَئِنْ رَتَعَا فِي الْحُطَامِ الْمُنْصَرِمِ وَ الْغُرُورِ الْمُنْقَطِعِ وَ كَانَا مِنْهُ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ لَهُمَا عَلَى شَرِّ وُرُودٍ فِي أَخْيَبِ وُفُودٍ وَ أَلْعَنِ مَوْرُودٍ يَتَصَارَخَانِ بِاللَّعْنَةِ وَ يَتَنَاعَقَانِ بِالْحَسْرَةِ مَا لَهُمَا مِنْ رَاحَةٍ وَ لَا عَنْ عَذَابِهِمَا مِنْ مَنْدُوحَةٍ …[۲]
… وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَنَكَّبَ مَحَجَّتَهُ وَ أَنْكَرَ حُجَّتَهُ وَ خَالَفَ هُدَاتَهُ وَ حَادَّ عَنْ نُورِهِ وَ اقْتَحَمَ فِي ظُلَمِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْمَاءِ السَّرَابَ وَ بِالنَّعِيمِ الْعَذَابَ وَ بِالْفَوْزِ الشَّقَاءَ وَ بِالسَّرَّاءِ الضَّرَّاءَ وَ بِالسَّعَةِ الضَّنْكَ إِلَّا جَزَاءُ اقْتِرَافِهِ وَ سُوءُ خِلَافِهِ فَلْيُوقِنُوا بِالْوَعْدِ عَلَى حَقِيقَتِهِ وَ لْيَسْتَيْقِنُوا بِمَا يُوعَدُونَ يَوْمَ تَأْتِي الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً إِلَى آخِرِ السُّورَة.[۳]
تدبر
۱) «وَ إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ»:
کسی که به آخرت ایمان نیاورد، در صراط حرکت نمیکند زیرا دغدغه صراط مستقیم و دین الهی ندارد. اما چرا؟ چون صراط مستقیم و دین حق برای کسی مطرح میشود که دغدغه مقصد متعالی داشته باشد و بخواهد برای بینهایت برنامهریزی کند. اما کسی که زندگی خود را در دنیا محدود بیند، طبیعی است که دین و تعالیم دینی برایش بیهوده به نظر برسد. (المیزان، ج۱۵، ص۴۹)
۲) «وَ إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ»:
کسی که ایمان به آخرت نداشته باشد، از صراط منحرف میشود. عکس نقیض این جمله میشود: کسی که از صراط منحرف نشده باشد، ایمان به آخرت دارد.
پس برای اینکه بتوانیم در صراط مستقیم ثابتقدم بمانیم، باید ایمان به آخرت را در وجود خود تقویت کنیم.
۳) «وَ إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ»:
در نکات ترجمه اشاره شد که «عَنِ الصِّراطِ» در حالت عادی باید بعد از «لناکبون» میآمد؛ و وقتی قبلش آمده، دلالت بر حصر ویا تاکید شدید میکند: یعنی گویی اینها فقط از صراط است که منحرف میشوند نه از چیزی دیگر!
و این نکته مهمی در مردمشناسی است:
اگر دقت کنید کسانی که دین را جدی نمیگیرند، گویی تنها وقتی به دین میرسند، یادشان میافتد که باید انسانهای اهل استدلالی باشند و آنگاه با هیچ استدلالی هم قانع نشوند! یعنی در برنامههای عادی و در سراسر زندگیشان هزاران مشکل وجود دارد، اما فقط وقتی نوبت به دیانت میرسد، کوچکترین بهانهای کافی است که دین و دینداری را مذمت کنند و از آن فاصله بگیرند. در منطق آنها، مثلا میلیاردها تومان خرج کردن برای سفرهای اروپایی هیچ اشکالی ندارد؛ اما یک دهم آن خرج کردن برای سفر حج، اسراف است! رجوع جاهل به عالم در مسائل دینی را تقلید کورکورانه میخوانند و در همان حال شبانهروزشان به تقلید از مدهایی میگذرد که حتی سازنده و طراح آن را نمیشناسند؛ و …
واقعا کسانی که آخرت را جدی نمیگیرند، تنها مسیر دین است که از آن فاصله میگیرند.
[۱] در شواهد التنزیل دو نقل آورده یکی «ولایتی» است که این را از فرات کوفی نقل کرده و دیگری «ولایتنا» است که در متن نقل شد؛ اما در متن تفسیر فرات کوفی «ولایته» آمده است. در تاویل الآیات الظاهره هم با دو سند مختلف دو تعبیر «ولایتنا» و «ولایتنا اهل البیت» آمده است.
[۲] . إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يَزَالُوا عُبَّادَ أَصْنَامٍ وَ سَدَنَةَ أَوْثَانٍ يُقِيمُونَ لَهَا الْمَنَاسِكَ وَ يَنْصِبُونَ لَهَا الْعَتَائِرَ وَ يَتَّخِذُونَ لَهَا الْقُرْبَانَ وَ يَجْعَلُونَ لَهَا الْبَحِيرَةَ وَ الْوَصِيلَةَ وَ السَّائِبَةَ وَ الْحَامَ وَ يَسْتَقْسِمُونَ بِالْأَزْلَامِ عَامِهِينَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ حَائِرِينَ عَنِ الرَّشَادِ مُهْطِعِينَ إِلَى الْبِعَادِ وَ قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ وَ غَمَرَتْهُمْ سَوْدَاءُ الْجَاهِلِيَّةِ وَ رَضَعُوهَا جَهَالَةً وَ انْفَطَمُوهَا ضَلَالَةً فَأَخْرَجَنَا اللَّهُ إِلَيْهِمْ رَحْمَةً وَ أَطْلَعَنَا عَلَيْهِمْ رَأْفَةً وَ أَسْفَرَ بِنَا عَنِ الْحُجُبِ نُوراً لِمَنِ اقْتَبَسَهُ وَ فَضْلًا لِمَنِ اتَّبَعَهُ وَ تَأْيِيداً لِمَنْ صَدَّقَهُ فَتَبَوَّءُوا الْعِزَّ بَعْدَ الذِّلَّةِ وَ الْكَثْرَةَ بَعْدَ الْقِلَّةِ وَ هَابَتْهُمُ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ وَ أَذْعَنَتْ لَهُمُ الْجَبَابِرَةُ وَ طَوَائِفُهَا وَ صَارُوا أَهْلَ نِعْمَةٍ مَذْكُورَةٍ وَ كَرَامَةٍ مَيْسُورَةٍ وَ أَمْنٍ بَعْدَ خَوْفٍ وَ جَمْعٍ بَعْدَ كَوْفٍ وَ أَضَاءَتْ بِنَا مَفَاخِرُ مَعَدِّ بْنِ عَدْنَانَ وَ أَوْلَجْنَاهُمْ بَابَ الْهُدَى وَ أَدْخَلْنَاهُمْ دَارَ السَّلَامِ وَ أَشْمَلْنَاهُمْ ثَوْبَ الْإِيمَانِ وَ فَلَجُوا بِنَا فِي الْعَالَمِينَ وَ أَبْدَتْ لَهُمْ أَيَّامُ الرَّسُولِ آثَارَ الصَّالِحِينَ مِنْ حَامٍ مُجَاهِدٍ وَ مُصَلٍ قَانِتٍ وَ مُعْتَكِفٍ زَاهِدٍ يُظْهِرُونَ الْأَمَانَةَ وَ يَأْتُونَ الْمَثَابَةَ حَتَّى إِذَا دَعَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ ص وَ رَفَعَهُ إِلَيْهِ لَمْ يَكُ ذَلِكَ بَعْدَهُ إِلَّا كَلَمْحَةٍ مِنْ خَفْقَةٍ أَوْ وَمِيضٍ مِنْ بَرْقَةٍ إِلَى أَنْ رَجَعُوا عَلَى الْأَعْقَابِ وَ انْتَكَصُوا عَلَى الْأَدْبَارِ وَ طَلَبُوا بِالْأَوْتَارِ وَ أَظْهَرُوا الْكَتَائِبَ وَ رَدَمُوا الْبَابَ وَ فَلُّوا الدِّيَارَ وَ غَيَّرُوا آثَارَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ رَغِبُوا عَنْ أَحْكَامِهِ وَ بَعُدُوا مِنْ أَنْوَارِهِ وَ اسْتَبْدَلُوا بِمُسْتَخْلَفِهِ بَدِيلًا اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ وَ زَعَمُوا أَنَّ مَنِ اخْتَارُوا مِنْ آلِ أَبِي قُحَافَةَ أَوْلَى بِمَقَامِ رَسُولِ اللَّهِ ص مِمَّنِ اخْتَارَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِمَقَامِهِ وَ أَنَّ مُهَاجِرَ آلِ أَبِي قُحَافَةَ خَيْرٌ مِنَ الْمُهَاجِرِيِّ الْأَنْصَارِيِّ الرَّبَّانِيِّ نَامُوسِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافٍ أَلَا وَ إِنَّ أَوَّلَ شَهَادَةِ زُورٍ وَقَعَتْ فِي الْإِسْلَامِ شَهَادَتُهُمْ أَنَّ صَاحِبَهُمْ مُسْتَخْلَفُ رَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ مَا كَانَ رَجَعُوا عَنْ ذَلِكَ وَ قَالُوا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَضَى وَ لَمْ يَسْتَخْلِفْ فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص الطَّيِّبُ الْمُبَارَكُ أَوَّلَ مَشْهُودٍ عَلَيْهِ بِالزُّورِ فِي الْإِسْلَامِ وَ عَنْ قَلِيلٍ يَجِدُونَ غِبَّ مَا [يَعْلَمُونَ وَ سَيَجِدُونَ التَّالُونَ غِبَّ مَا أَسَّسَهُ الْأَوَّلُونَ وَ لَئِنْ كَانُوا فِي مَنْدُوحَةٍ مِنَ الْمَهْلِ وَ شِفَاءٍ مِنَ الْأَجَلِ وَ سَعَةٍ مِنَ الْمُنْقَلَبِ وَ اسْتِدْرَاجٍ مِنَ الْغُرُورِ وَ سُكُونٍ مِنَ الْحَالِ وَ إِدْرَاكٍ مِنَ الْأَمَلِ فَقَدْ أَمْهَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَدَّادَ بْنَ عَادٍ وَ ثَمُودَ بْنَ عَبُّودٍ وَ بَلْعَمَ بْنَ بَاعُورٍ وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ أَمَدَّهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَعْمَارِ وَ أَتَتْهُمُ الْأَرْضُ بِبَرَكَاتِهَا لِيَذَّكَّرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَ لِيَعْرِفُوا الْإِهَابَةَ لَهُ وَ الْإِنَابَةَ إِلَيْهِ وَ لِيَنْتَهُوا عَنِ الِاسْتِكْبَارِ فَلَمَّا بَلَغُوا الْمُدَّةَ وَ اسْتَتَمُّوا الْأُكْلَةَ أَخَذَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اصْطَلَمَهُمْ فَمِنْهُمْ مَنْ حُصِبَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَحْرَقَتْهُ الظُّلَّةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَوْدَتْهُ الرَّجْفَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَرْدَتْهُ الْخَسْفَةُ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَاباً فَإِذَا بَلَغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ لَوْ كُشِفَ لَكَ عَمَّا هَوَى إِلَيْهِ الظَّالِمُونَ وَ آلَ إِلَيْهِ الْأَخْسَرُونَ لَهَرَبْتَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا هُمْ عَلَيْهِ مُقِيمُونَ وَ إِلَيْهِ صَائِرُونَ أَلَا وَ إِنِّي فِيكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ كَهَارُونَ فِي آلِ فِرْعَوْنَ وَ كَبَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَسَفِينَةِ نُوحٍ فِي قَوْمِ نُوحٍ إِنِّي النَّبَأُ الْعَظِيمُ وَ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ وَ عَنْ قَلِيلٍ سَتَعْلَمُونَ مَا تُوعَدُونَ وَ هَلْ هِيَ إِلَّا كَلُعْقَةِ الْآكِلِ وَ مَذْقَةِ الشَّارِبِ وَ خَفْقَةِ الْوَسْنَانِ ثُمَّ تُلْزِمُهُمُ الْمَعَرَّاتُ خِزْياً فِي الدُّنْيَا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ …
[۳] . ذكر صاحب المصالت عن الباقر ع في قوله تعالى إنهم عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ قال ع الأول و الثاني و الثالث عن الولاية معرضون.
الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج۱، ص۲۸۵
بازدیدها: ۹۳