۲۷۹) إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ

ترجمه

[حتماً برایشان در زمین [امور را] زیبا جلوه می‌دهم و قطعاً همگی‌شان را اغوا می‌کنم] مگر آن بندگان تو از آنان، که خالص‌شدگان‌اند.

توجه

این آیه کاملاً مشابه آیه ۸۳ سوره ص است که در جلسه۱۴۲ مورد بحث و بررسی قرار گرفت. لذا احادیث و تدبرهای آنجا دوباره تکرار نمی‌شود. برای مطالعه آنها می‌توانید از طریق لینک زیر اقدام کنید:

در تلگرام:

https://telegram.me/YekAaye/1526

در فضای وب:

http://yekaye.ir/sad-038-83/

حدیث

۱) حدیثی از امام صادق ع روایت شده است که حضرت می‌فرمایند بر هر عضوی از اعضایت، زکاتی از جانب خداوند متعال بر تو واجب است، بلکه بر هر محلی که مویی می‌روید و هر لحظه‌ای از لحظات عمرت؛ [سپس شروع می‌کنند زکات چشم و گوش و زبان و … را شرح می‌دهند؛ در پایان می‌فرمایند:]

اینها آن چیزهایی بود که قلبها تحمل فهم آن را داشت و جانها توان به کار بستن آن را؛ اما آنچه که جز بندگان مخلَص خدا بر آن اشراف ندارند، بیش از آن است که به شمار آِد و آنها صاحبان آن‌اند و آن شعار و ادعای آنهاست، نه دیگران؛ خدایا خودت ما را به آنچه دوست داری و می‌پسندی، توفیق ده!

مصباح الشريعة، ص۵۲

قَالَ الصَّادِقُ ع:

عَلَى كُلِّ جُزْءٍ مِنْ أَجْزَائِكَ زَكَاةٌ وَاجِبَةٌ لِلَّهِ تَعَالَى بَلْ عَلَى كُلِّ مَنْبِتِ شَعْرٍ مِنْ شَعْرِكَ بَلْ عَلَى كُلِّ لَحْظَةٍ مِنْ لَحَظَاتِكَ زَكَاةٌ …[۱] هَذَا مِمَّا تَحْتَمِلُ الْقُلُوبُ فَهْمَهُ وَ النُّفُوسُ اسْتِعْمَالَهُ وَ مَا لَا يُشْرِفُ عَلَيْهِ إِلَّا عِبَادُهُ الْمُخْلَصُونَ الْمُقَرَّبُونَ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى وَ هُمْ أَرْبَابُهُ وَ هُوَ شِعَارُهُمْ دُونَ غَيْرِهِمْ اللَّهُمَّ وَفِّقْنِي بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى‏.[۲]

۲) سدیر صیرفی می‌گوید: یکبار در محضر امام صادق ع نشسته بودم و سوالاتی را که اصحاب ما به من داده بودند یکی یکی بر ایشان عرضه می‌کردم و جواب می‌گرفتم؛ که یکدفعه سوالی به دلم افتاد. گفتم: همین الان مساله‌ای به دلم افتاد.

فرمود: آیا جزء آن سوالات نیست؟

گفتم: خیر.

فرمود: آن چیست؟

گفتم: سخن امیرالمومنین ع که «همانا امر ما دشوار و پر از پیچدگی است، کسی بدان اقرار نکند [توان تحمل آن را ندارد] مگر اینکه فرشته‌ای مقرب باشد یا نبی مرسَل (پیامبر دارای رسالت) یا بنده مومنی که خداوند قلبش را به ایمان امتحان کرده باشد.»

فرمود: بله، فرشتگان دو دسته‌اند: مقرب و غیر مقرب؛ و انبیاء دو دسته‌اند مرسَل و غیر مرسَل؛ و مومنین هم دو دسته‌اند: امتحان پس‌داده و امتحان نشده؛ و همانا این امر ما بر فرشتگان عرضه شد و جز مقربان بدان اقرار نکردند؛ و بر انبیاء عرضه شد جز آنان که دارای رسالت بودند تحملش را نتوانستند؛ و بر مومنان عرضه شد، جز خالص‌شدگان بدان اقرار نکردند.

تفسير فرات الكوفي، ص۴۲۸

قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الْحَسَنِيُّ [الْحُسَيْنِيُ‏] قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ يَعْنِي الصَّائِغَ قَالَ حَدَّثَنَا أَيُّوبُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ:

إِنِّي لَجَالِسٌ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أُعْرِضَ عَلَيْهِ مَسَائِلُ أَعْطَانِيهَا أَصْحَابُنَا إِذْ عَرَضَتْ بِقَلْبِي مَسْأَلَةٌ فَقُلْتُ لَهُ مَسْأَلَةٌ خَطَرَتْ بِقَلْبِي السَّاعَةَ قَالَ وَ لَيْسَ فِي الْمَسَائِلِ قُلْتُ لَا قَالَ وَ مَا هِيَ قُلْتُ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَ‏ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُقَرَّبِينَ وَ غَيْرَ مُقَرَّبِينَ وَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مُرْسَلِينَ وَ غَيْرَ مُرْسَلِينَ وَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مُمْتَحَنِينَ وَ غَيْرَ مُمْتَحَنِينَ وَ إِنَّ أَمْرَنَا [أَمْرَكُمْ‏] هَذَا عُرِضَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَلَمْ يُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْمُقَرَّبُونَ وَ عُرِضَ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ فَلَمْ يُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْمُرْسَلُونَ وَ عُرِضَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فَلَمْ يُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْمُخْلَصُونَ.

۳) ابوخالد کابلی از اصحاب خاص امام سجاد ع است. یکبار نزد ایشان می‌رود و درباره اولی‌الامری که خداوند اطاعتشان را واجب کرده سوال می‌کند. حضرت امامان شیعه را یکی یکی نام می‌برند تا به امام مهدی ع می‌رسند و حکایت جعفر کذاب (برادر امام حسن عسکری که ادعای امامت بعد از ایشان را کرد و درصدد بود امام زمان عج را بیابد و تحویل حکومت عباسی دهد) را مطرح می‌کنند. وی می پرسد: سپس چه می‌شود؟

امام سجاد ع می‌فرمایند:

سپس غیبت ولیّ خداوند عز و جل، دوازدهمین وصی رسول خدا و امامان پس از ایشان، ادامه می‌یابد.

ابا خالد! همانا کسانی که در زمان غیبت ایشانند و به امامت او اعتقاد دارند و منتظر ظهور اویند، بهتر از مردم هر زمانی‌اند؛ چرا که خداوند تبارک و تعالی عقل و فهم و معرفتی بدانها داده که غیبت نزد آنها همچون مشاهده و حضور است و آنها را در آن زمان بمثابه کسانی که در پیش روی رسول خدا ص با شمشیر جهاد می‌کردند، قرار داده است؛ آنان‌اند که مخلصان حقیقی و شیعیان واقعیِ ما و دعوت‌کنندگان به خدا در آشکار و نهان‌اند؛

و امام سجاد ع فرمود: انتظار فرج از بزرگترین فرج‌هاست.

كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۱، ص۳۲۰

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الصُّوفِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع …[۳]

قَالَ ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ.

تدبر

۱) «إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»

شیطان که گفته بود امور را در زمین زیبا جلوه می‌دهم و همگی‌شان را اغوا می‌کنم؛ عده‌ای را استثناء کرد و گفت «مگر آن بندگان تو از آنان، که خالص‌شدگان‌اند.» یعنی خودش می‌داند که اغوایش در عده‌ای اثر نمی‌کند؛ آنها دو ویژگی دارند، اول اینکه «بنده» خدایند و دوم اینکه این بندگی‌شان کاملا خالصانه است.

پس،

اگر خدا عنایت کند، می‌توان طوری زیست که شیطان هم در ما طمع نکند.

۲) «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ؛ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»

برخی مفسران توضیح داده‌اند که این استثناء فقط نسبت به اغواگری است؛ یعنی شیطان دنیا را برای همه زینت می‌دهد، اما فقط غیرمخلصین را اغوا می‌کند (المیزان، ج۱۲، ص۱۶۵).

این سخن موید تدبرهای آیه قبل است که اولا زینت کردن، مهمترین روش اغواگری او است (جلسه قبل، تدبر۱) و ثانیا منظور از اغواگری در این آیه، اثر کردن اغواء‌ است، نه صرف اقدام برای اغواء (جلسه قبل، تدبر۷)؛ لذا در مقام اقدام، برای همه زینت می‌کند؛ اما در مقام اثردهی، فقط غیرمخلصین اغوا می‌شوند.

۳) «إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»

چرا ابلیس هیچ طمعی به اغوای مخلصین ندارد؟

زیرا آنان خود را در مسیر اخلاص قرار داده‌اند[۴] و خدا آنها را خالص کرده؛ و چون خالص شده‌اند در قلبشان هیچ جایی برای غیر خدا نمانده است؛ پس هر زینتی که برایشان بسازد، [در نظر آنها دوباره جلوه‌ای از جلوات خدا می‌نماید و] همان هم مایه تقرب آنها می‌شود. پس اغواگری شیطان اثری در آنها ندارد. (المیزان، ج۱۲، ص۱۶۵)

بحث تخصصی انسان‌شناسی

انسان علاوه بر روح و فطرت الهی‌اش ابعاد جسمانی و غریزی دارد که البته باید آنها را در مسیر خدا جهت دهی کند و مادامی که این ابعاد در مسیر الهی قرار گیرند، مایه رشد انسان‌اند. همه اغواگری‌های شیطان در گروی سرمایه‌گذاری در این ابعاد انسان است تا از دل آنها خواسته‌ای در مقابل دستورات الهی در انسان عَلَم کند. کسی که خالص شده، چنان این ابعادش در مسیر الهی مستقر گردیده که هیچ خواسته غیرالهی‌ای در او نمانده تا شیطان روی آن سرمایه‌گذاری کند؛ و لذاست که از اغوای شیطان در امان است.

 

 

 

[۱] . فَزَكَاةُ الْعَيْنِ النَّظْرَةُ بِالْعِبْرَةِ وَ الْغَضُّ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَا يُضَاهِيهَا وَ زَكَاةُ الْأُذُنِ اسْتِمَاعُ الْعَيْنِ وَ الْحِكْمَةِ وَ الْقُرْآنِ وَ فَوَائِدِ الدِّينِ مِنَ الْمَوْعِظَةِ وَ النَّصِيحَةِ وَ مَا فِيهِ نَجَاتُكَ وَ الْإِعْرَاضُ عَمَّا هُوَ ضِدُّهُ مِنَ الْكَذِبِ وَ الْغِيبَةِ وَ أَشْبَاهِهِمَا وَ زَكَاةُ اللِّسَانِ النُّصْحُ لِلْمُسْلِمِينَ وَ التَّيَقُّظُ لِلْغَافِلِينَ وَ كَثْرَةُ التَّسْبِيحِ وَ الذِّكْرِ وَ غَيْرِهَا وَ زَكَاةُ الْيَدِ الْبَذْلُ وَ الْعَطَاءُ وَ السَّخَاءُ بِمَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْكَ بِهِ وَ تَحْرِيكُهَا بِكِتَابَةِ الْعِلْمِ وَ مَنَافِعَ يَنْتَفِعُ بِهَا الْمُسْلِمُونَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْقَبْضُ عَنِ الشَّرِّ وَ زَكَاةُ الرِّجْلِ السَّعْيُ فِي حُقُوقِ اللَّهِ تَعَالَى مِنْ زِيَارَةِ الصَّالِحِينَ وَ مَجَالِسِ الذِّكْرِ وَ إِصْلَاحِ النَّاسِ وَ صِلَةِ الْأَرْحَامِ وَ الْجِهَادِ وَ مَا فِيهِ صَلَاحُ قَلْبِكَ وَ سَلَامَةُ دِينِكَ

[۲] حدیثی از امام صادق در جلسه ۲۷۴ (حدیث۲) درباره اخلاص مطرح شد. در ادامه آن حدیث، بحث اخلاص باز می‌شود که به علت دشواری مفهایمش در کانال نیاوردم.

قَالَ الصَّادِقُ ع :

…وَ عَلَامَةُ الْقَبُولِ وُجُودُ الِاسْتِقَامَةِ بِبَذْلِ كُلِّ مَحَابٍّ مَعَ إِصَابَةِ عِلْمِ كُلِّ حَرَكَةٍ وَ سُكُونٍ وَ الْمُخْلِصُ ذَائِبٌ رُوحُهُ بَاذِلٌ مُهْجَتَهُ فِي تَقْوِيمِ مَا بِهِ الْعِلْمُ وَ الْأَعْمَالُ وَ الْعَامِلُ وَ الْمَعْمُولُ بِالْعَمَلِ لِأَنَّهُ إِذَا أَدْرَكَ ذَلِكَ فَقَدْ أَدْرَكَ الْكُلَّ وَ إِذَا فَاتَهُ ذَلِكَ فَاتَهُ الْكُلُّ وَ هُوَ تَصْفِيَةُ مَعَانِي التَّنْزِيهِ‏ فِي التَّوْحِيدِ كَمَا قَالَ الْأَوَّلُ هَلَكَ الْعَامِلُونَ إِلَّا الْعَابِدُونَ وَ هَلَكَ الْعَابِدُونَ إِلَّا الْعَالِمُونَ وَ هَلَكَ الْعَالِمُونَ إِلَّا الصَّادِقُونَ وَ هَلَكَ الصَّادِقُونَ إِلَّا الْمُخْلِصُونَ وَ هَلَكَ الْمُخْلِصُونَ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَ هَلَكَ الْمُتَّقُونَ إِلَّا الْمُوقِنُونَ وَ إِنَّ الْمُوقِنِينَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ وَ أَدْنَى حَدِّ الْإِخْلَاصِ بَذْلُ الْعَبْدِ طَاقَتَهُ ثُمَّ لَا يَجْعَلُ لِعَمَلِهِ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً فَيُوجِبَ بِهِ عَلَى رَبِّهِ مُكَافَأَةً بِعَمَلِهِ لِعِلْمِهِ أَنَّهُ لَوْ طَالَبَهُ بِوَفَاءِ حَقِّ الْعُبُودِيَّةِ لَعَجَزَ وَ أَدْنَى مَقَامِ الْمُخْلِصِ فِي الدُّنْيَا السَّلَامَةُ مِنْ جَمِيعِ الْآثَامِ وَ فِي الْآخِرَةِ النَّجَاةُ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزُ بِالْجَنَّة (مصباح الشريعة، ص۳۶)

حدیث زیر هم در همین راستا قابل توجه است

عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص الْعُلَمَاءُ كُلُّهُمْ هَلْكَى إِلَّا الْعَامِلُونَ وَ الْعَامِلُونَ كُلُّهُمْ هَلْكَى إِلَّا الْمُخْلِصُونَ وَ الْمُخْلِصُونَ عَلَى خَطَر (مجموعة ورام، ج‏۲، ص۱۱۸)

[۳] . دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي بِالَّذِينَ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ وَ أَوْجَبَ عَلَى عِبَادِهِ الِاقْتِدَاءَ بِهِمْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لِي يَا كَنْكَرُ إِنَّ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَئِمَّةً لِلنَّاسِ وَ أَوْجَبَ عَلَيْهِمْ طَاعَتَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ابْنَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا ثُمَّ سَكَتَ فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي رُوِيَ لَنَا عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَى عِبَادِهِ فَمَنِ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَكَ قَالَ ابْنِي مُحَمَّدٌ وَ اسْمُهُ فِي التَّوْرَاةِ بَاقِرٌ يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً هُوَ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدِي وَ مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ صَارَ اسْمُهُ الصَّادِقَ وَ كُلُّكُمْ صَادِقُونَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِذَا وُلِدَ ابْنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَسَمُّوهُ الصَّادِقَ فَإِنَّ لِلْخَامِسِ مِنْ وُلْدِهِ وَلَداً اسْمُهُ جَعْفَرٌ يَدَّعِي الْإِمَامَةَ اجْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ وَ كَذِباً عَلَيْهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُدَّعِي لِمَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ الْمُخَالِفُ عَلَى أَبِيهِ وَ الْحَاسِدُ لِأَخِيهِ ذَلِكَ الَّذِي يَرُومُ كَشْفَ سَتْرِ اللَّهِ عِنْدَ غَيْبَةِ وَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَ‏ بَكَى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ كَأَنِّي بِجَعْفَرٍ الْكَذَّابِ وَ قَدْ حَمَلَ طَاغِيَةَ زَمَانِهِ عَلَى تَفْتِيشِ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ وَ الْمُغَيَّبِ فِي حِفْظِ اللَّهِ وَ التَّوْكِيلِ بِحَرَمِ أَبِيهِ جَهْلًا مِنْهُ بِوِلَادَتِهِ وَ حِرْصاً مِنْهُ عَلَى قَتْلِهِ إِنْ ظَفِرَ بِهِ وَ طَمَعاً فِي مِيرَاثِهِ حَتَّى يَأْخُذَهُ بِغَيْرِ حَقِّهِ قَالَ أَبُو خَالِدٍ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ فَقَالَ إِي وَ رَبِّي إِنَّ ذَلِكَ لَمَكْتُوبٌ عِنْدَنَا فِي الصَّحِيفَةِ الَّتِي فِيهَا ذِكْرُ الْمِحَنِ الَّتِي تَجْرِي عَلَيْنَا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ أَبُو خَالِدٍ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا

[۴]. مخلَصین (خالص‌شدگان) کسانی‌اند که خدا آنها را خالص کرده است؛ اما این گونه نیست که خودشان هیچ نقشی در خالص شدن خویش نداشته باشند؛ بلکه چنانکه از احادیث برمی‌آید (مثلا حدیث۲ و حتی حدیث۳) رسیدن به این مقام ناشی از سپری کردن امتحانات و موفق درآمدن از آنها بوده است.

بازدیدها: ۴۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*