ترجمه
پس چون آن را خواندیم، آنگاه خواندنش را دنبال کن.
حدیث
۱) خطبهای از امیرالمومنین ع روایت شده است که در فرازی از آن، درباره قرآن کریم میفرمایند:
… و خداوند – جل وجهه – فرمود: «لکن خداوند شهادت میدهد بدانچه بر تو نازل کرده است، آن را به علمش نازل کرد؛ و فرشتگان شهادت میدهند؛ و شاهد بودن خداوند کافی است» (نساء/۱۶۶) پس قرآن را نوری قرار داد که بدانچه استوارتر است هدایت میکند؛ و فرمود: «پس چون آن را خواندیم، آنگاه خواندنش را دنبال کن.» (قیامت/۱۸) و فرمود: «پیروی کنید از آنچه از جانب پروردگارتان نازل شده است و از غیر آن از ولیّ دیگری پیروی نکنید؛ اندکند کسانی که متذکر میشوند» (اعراف/۳) و فرمود: «پس استقامت کن آن گونه که به تو دستور داده شده؛ و نیز کسانی که همراهتاند؛ و طغیان نکنید که او بدانچه میکنید بیناست» (هود/۱۱۲) پس در پیروی از آنچه از جانب خداوند به نزد شما آمده، رستگاری عظیم است؛ و در ترک آن خطایی آشکار؛ که فرمود: «پس اگر از جانب من هدایتی به شما رسید، پس هر که از هدایتم پیروی کند نه گمراه شود و نه شقاوتمند» (طه/۱۲۳) پس در پیروی آن، هر خیری را که در دنیا و آخرت امید میرود، قرار داد …
تفسير العياشي، ج۱، ص۷
عن مسعدة بن صدقة عن أبي عبد الله ع عن أبيه عن جده ع قال خطبنا أمير المؤمنين ع خطبة فقال فيها:
…[۱] قال الله جل وجهه «لكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَ الْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً» فجعله الله نورا يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ و قال: «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ» و قال: «اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» و قال: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» ففي اتباع ما جاءكم من الله الفوز العظيم، و في تركه الخطاء المبين، قال: «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى»- فجعل في اتباعه كل خير يرجى في الدنيا و الآخرة …[۲]
۲) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول خدا ص فرمودند:
… پس هنگامی که فتنهها هچون پارههای شب تار امر را بر شما مشتبه کردند، پس بر شما باد به قرآن، که همانا آن شفیعی است که شفاعتش قبول است و سعایتگری [کسی که عیبها را علیه شخص بازگو میکند] است که سخنش تصدیق میشود؛ کسی که آن را پیش روی خود گذاشت او را به بهشت رهبری میکند؛ و کسی که آن را پشت سر قرار داد، او را به سوی جهنم میراند …
الكافي، ج۲، ص۵۹۹
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص …
فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ …
۳) رسول خدا ص فرمودند:
بدرستی که این قرآن نوری آشکار است … کسی که او را همچون امام خود قرار دهد که به او اقتدا میکند و بازگشتگاه خود قرار دهد که کارش به او پایان مییابد، خداوند او را به بهشتِ سراسر نعمت و زندگیِ تنیده در سلامت میرساند.
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: ۴۵۰
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النُّورُ الْمُبِينُ … مَنْ جَعَلَهُ إِمَامَهُ الَّذِي يَقْتَدِي بِهِ وَ مُعَوَّلَهُ الَّذِي يَنْتَهِي إِلَيْهِ، أَدَّاهُ اللَّهُ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ، وَ الْعَيْشِ السَّلِيمِ.
تدبر
۱) «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»
پس چون آن را خواندیم، آنگاه خواندنش را دنبال کن.
ما باید از قرآن تبعیت کنیم، نه قرآن از ما.
تفاوت تدبر درست و تفسیر به رای همین است.
۲) «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»
درباره اینکه مقصود از این آیه چیست، دیدگاههای زیر مطرح شده است:
الف. وقتی ما (یا جبرئیل) خواندن قرآن بر تو را تمام کردیم، آنگاه شروع به خواندن کن. (ابنعباس[۳]، به نقل مجمع البيان، ج۱۰، ص۶۰۰؛ و نیز المیزان، ج۲۰، ص۱۱۰)
ب. وقتی آن را جمع کردیم و در سینه تو ثابت نمودیم، آنگاه بدان عمل کن. (ابنعباس[۴]، به نقل مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۶۸) (یکی از معانی «قرأ» در لغت، جمع کردن میباشد)
ج. وقتی قرآن خوانده شد، به هدایت آن اقتدا کن (حدیث۱) و به احکام آن عمل کن (قتاده و ضحاک، به نقل مجمع البيان، ج۱۰، ص۶۰۰)
د. این هماهنگ با آیات قبل و بعد، و مربوط به قیامت است (جلسه قبل، تدبر۵)؛ و ناظر است به خواندن نامه عمل، بدین معنا که به بندهای که بر وضع خود بیناست و میداند چه گناهانی انجام داده، از باب توبیخ گفته میشود عجله نکن که سریع از حسابرسی اعمالت فرار کنی و ببین ما همه اعمالت را جمع کردهایم و وقتی جمع کردن ما را دیدی دیگر مجبوری بپذیری و نمیتوانی انکار کنی؛ و آیه بعدی هم یعنی سپس حکم راندن در این زمینه برعهده ماست (بلخی[۵]، به نقل مجمع البيان، ج۱۰، ص۶۰۰؛ و نیز: انوار التنزیل (بیضاوی)[۶]، ج۵، ص۲۶۶)
ه. …[۷]
۳) «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»
اگر «قرأ» را به معنای «جمع کردن» و «قرآن» را به همان معنای مصطلح قرآن بگیریم، آنگاه شاید یکی از معانی این آیه به رسمیت شناختن و تاکید بر تفسیر قرآن با قرآن باشد، یعنی وقتی ما آن را جمع کردیم و در کنار هم گذاشتیم، آنگاه از قرآن پیروی کن؛ نه از قرآنی که تکهتکه شده (حجر/۹۱) ویا برخی از آیاتش کنار گذاشته شده است (مائده/۴۹)
۴) «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»
این آیه از آیاتی است که صراحت دارد، لفظ قرآن هم از جانب خداست. (جلسه قبل، تدبر۳)
جالب اینجاست که تاکید بر اینکه این الفاظ عیناً از جانب خداست بقدری در این آیه شدید است که حتی نفرمود: «وقتی ما خواندیم تو هم آن را بخوان»، بلکه فرمود: «فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ: از خواندنش پیروی کن».
[۱] . نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، و أن محمدا عبده و رسوله، أرسله بكتاب فصله و أحكمه و أعزه و حفظه بعلمه- و أحكمه بنوره، و أيده بسلطانه، و كلأه من لم يتنزه هوى أو يميل به شهوة- أو يأتيه الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ- تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ، و لا يخلقه طول الرد و لا يفنى عجائبه من قال به صدق، و من عمل به أجر و من خاصم به فلح و من قاتل به نصر، و من قام به هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ، فيه نبأ من كان قبلكم و الحكم فيما بينكم، و خيرة معادكم أنزله بعلمه و أشهد الملائكة بتصديقه
[۲] . فالقرآن آمر و زاجر حد فيه الحدود، و سن فيه السنن، و ضرب فيه الأمثال، و شرع فيه الدين إعذارا من نفسه و حجة على خلقه، أخذ على ذلك ميثاقهم، و ارتهن عليه أنفسهم ليبين لهم ما يأتون و ما يتقون، لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ، وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيم
[۳] . «فَإِذا قَرَأْناهُ» عن ابن عباس قال فكان النبي ص بعد هذا إذا نزل عليه جبريل (ع) أطرق فإذا ذهب قرأ.
[۴] . قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: إِذَا جَمَعْنَاهُ وَ أَثْبَتْنَاهُ فِي صَدْرِكَ فَاعْمَلْ بِهِ.
[۵] . قال البلخي الذي اختاره أنه لم يرد القرآن و إنما أراد قراءة العباد لكتبهم يوم القيامة يدل على ذلك ما قبله و ما بعده و ليس فيه شيء يدل على أنه القرآن و لا شيء من أحكام الدنيا و في ذلك تقريع للعبد و توبيخ له حين لا تنفعه العجلة يقول لا تحرك لسانك بما تقرأه من صحيفتك التي فيها أعمالك يعني اقرأ كتابك و لا تعجل فإن هذا الذي هو على نفسه بصيرة إذا رأى سيئاته ضجر و استعجل فيقال له توبيخا لا تعجل و تثبت لتعلم الحجة عليك فإنا نجمعها لك فإذا جمعناه فاتبع ما جمع عليك بالانقياد لحكمه و الاستسلام للتبعة فيه فإنه لا يمكنك إنكاره «ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ» لو أنكرت و قال الحسن معناه ثم إن علينا بيان ما أنبأناك أنا فاعلون في الآخرة.
[۶] . قيل الخطاب مع الإنسان المذكور و المعنى أنه يؤتى كتابه فيتلجلج لسانه من سرعة قراءته خوفا، فيقال له لا تحرك به لسانك لتعجل به فإن علينا بمقتضى الوعد جمع ما فيه من أعمالك و قراءته، فإذا قرأناه فاتبع قراءته بالإقرار أو التأمل فيه، ثم إن علينا بيان أمره بالجزاء عليه.
[۷] . علامه طباطبایی در المیزان، ج۲۰، ص۱۱۰ دو معنای دیگر را هم با عبارت «قیل: گفته شده» مطرح میکنند اما آنها را خیلی بعید میشمرند. آن دو معنا عبارتند از:
و قيل: المراد باتباع قرآنه اتباعه ذهنا بالإنصات و التوجه التام إليه و هو معنى لا بأس به.
و قيل: المراد فاتبع في الأوامر و النواهي قرآنه، و قيل: المراد اتباع قراءته بالتكرار حتى يرسخ في الذهن و هما معنيان بعيدان.
بازدیدها: ۱۳