ترجمه
مردم از تو درباره آن ساعت میپرسند. بگو علمش تنها نزد خداوند است؛ و چه چیزی تو را [بدان] آگاه کند [= تو چگونه ممکن است بدانی/ تو چه میدانی] شاید آن ساعت نزدیک باشد.
نکات ترجمه
«ما یدْریكَ»
«ما» «اسم استفهام» (و از این رو، جمله، جمله اسمیه است) و «یدری» از ریشه «دری» (مصدر معروفش: درایه) به معنای «علم» میباشد؛ و این ماده و اصل این ترکیب در بحث از «ما أدراک» در جلسه۹۸ بحث شد. http://yekaye.ir/al-qadr-097-02/
تنها نکتهای که میتوان اضافه کرد این است که یک احتمال ضعیف هم این است که «ما»را «ما نافیه» (و جمله را جمله فعلیه) بدانیم که در این صورت معنای این عبارت چنین میشود «البته کسی تو را از آن آگاه نکرده است» (تفسیر عاملی، ج۷، ص۱۹۰). البته در میان کسانی که درباره إعراب این آیه سخن گفتهاند، چنین تحلیلی یافت نشد، تنها ابوحیان اشارهای به این معنا کرده، آن هم نه در مقام إعراب، بلکه بعد از اینکه «ما» را «ما استفهام» و مبتدا و عبارت را به معنای «أیُّ شیءیدریک بها: چه چیزی تو را بدان آگاه میکند» معرفی کرده، گفته است: «و معنای آن نفی است؛ یعنی احدی تو را بدان آگاه نمیکند. (البحر المحيط، ج۸، ص۵۰۷)[۱]
حدیث
۱) از امام صادق ع روایت شده است که حضرت عیسی از جبرئیل سوال کرد: برپاییِ آن ساعت چه موقع خواهد بود؟
جبرئیل تکانی شدید خورد که از هوش رفت و چون به هوش آمد گفت: ای روح الله! کسی که از او سوال شد، بدین مطلب، از سوالکننده آگاهتر نیست «و هر که در زمین و آسمان است از آنِ اوست، جز بناگاه نزدتان نمیآید» (روم/۲۶)
قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص۲۷۲
[بِالْإِسْنَادِ إِلَى الصَّدُوق] بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع:
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع لِجَبْرَئِيلَ ع مَتَى قِيَامٍ السَّاعَةَ فانتفض جَبْرَئِيلُ انْتِفَاضَةٍ أُغْمِيَ عَلَيْهِ مِنْهَا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ يَا رُوحَ اللَّهِ مَا الْمَسْئُولُ أَعْلَمُ بِهَا مِنْ السَّائِلِ «وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَة».
۲) از رسول الله ص روایت شده است:
همانا جمعه برترین روزهاست و نزد خداوند از عید قربان و عید فطر عظیمتر است؛ و در آن پنج ویژگی است:
خداوند [حضرت] آدم ع را در آن آفرید؛
و در آن بود که خداوند آدم را به زمین هبوط داد؛
و آدم را در این روز بود که متوفی نمود؛
و در این روز ساعتی است که هیچ بندهای از خداوند چیزی درخواست نمیکند مگر اینکه به او داده میشود اگر که درخواست حرامی نکرده باشد؛
و نه هیچ فرشته مقربی و نه آسمان و نه زمین و نه باد و نه کوه و نه خشکی و نه دریایی نیست مگر اینکه همگی در روز جمعه ترسان و نگراناند از اینکه آن ساعت برپا شود.
الخصال، ج۱، ص۳۱۶
حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عُبْدُوسُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ الْجُرْجَانِيُّ بِسَمَرْقَنْدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ الشَّغَالِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَارِثُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي أُسَامَةَ قَالَ حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ أَبِي بُكَيْرٍ قَالَ حَدَّثَنَا زُهَيْرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَقِيلٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي لُبَابَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُنْذِرِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ وَ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ يَوْمِ الْأَضْحَى وَ يَوْمِ الْفِطْرِ فِيهِ خَمْسُ خِصَالٍ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ آدَمَ ع وَ أَهْبَطَ اللَّهُ فِيهِ آدَمَ إِلَى الْأَرْضِ وَ فِيهِ تَوَفَّى اللَّهُ آدَمَ وَ فِيهِ سَاعَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ الْعَبْدُ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا آتَاهُ مَا لَمْ يَسْأَلْ حَرَاماً وَ مَا مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا سَمَاءٍ وَ لَا أَرْضٍ وَ لَا رِيَاحٍ وَ لَا جِبَالٍ وَ لَا بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا وَ هُنَّ يَشْفَقْنَ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ أَنْ تَقُومَ فِيهِ السَّاعَةُ.
۳) از امام باقر ع روایت شده است:
ایام الله سه تاست: روزی که قائم قیام کند؛ و روز رجعت؛ و روز قیامت.
الخصال، ج۱، ص۱۰۸
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
أَيَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمَ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَة.
۴) از امام صادق ع روایت شده است:
… و قائم ما اهل بیت ع در روز جمعه قیام کند؛ و قیامت در روز جمعه برپا شود؛ و هیچ عملی در روز جمعه بافضیلتتر از صلوات بر محمد و آل محمد ص نیست.
الخصال، ج۲، ص۳۹۴
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: … وَ يَخْرُجُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ يَقُومُ الْقِيَامَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ مَا مِنْ عَمَلٍ يَوْمَ الْجُمُعَةِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.
تدبر
۱) «یسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یدْریكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَریباً»
مقصود از «الساعة» را اغلب مفسران «زمان وقوع قیامت» دانستهاند؛ اما مروری بر آیات و روایات نشان میدهد که این تعبیر، علاوه بر آن در مورد «لحظه مرگ»، «زمان قیام امام زمان ع»[۲] «زمان رجعت» نیز به کار رفته است و برخی احادیث اینها را در یک راستا مطرح میکند (مانند حدیث۳ یا این روایت نبوی که «هرکس بمیرد قیامتش برپا شده است»؛ ارشادالقلوب، ج۱، ص۱۸[۳]) و بر همین اساس، برخی مفسران گفتهاند که اینها مراتب مختلف ظهور حقیقت است (المیزان، ج۱۲، ص۱۸-۱۹) و از این رو در طول هم میباشند.
پس، چهبسا در آیات مربوط به «الساعة»، همه اینها به نحو طولی مد نظر باشد؛ یعنی بسیاری از وقایعی که ما مربوط به مثلا مرگ ویا ظهور میدانیم به نحو عظیمتر و عمیقتر درباره قیامت هم صادق باشد یا بالعکس. و بدین ترتیب، شناخت هریک از اینها میتواند به فهم بقیه کمک کند.
۲) «یسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یدْریكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَریباً»
این آیه چه ربطی به بحثهای قبلی این سوره دارد؟ و اصلا چرا اصرار هست که علم به این ساعت تنها نزد خداست و کسی از آن خبر ندارد؟
الف. شاید مهمترین محور مباحث این سوره تقابل منطق منافق و منطق مومن در عرصههای مختلف زندگی بود؛ و اتفاقا در هر عرصهای که برشمرد یکی از ویژگیهای اصلی منطق مومنان را جدی گرفتن ایمان به آخرت، و یکی از اصلیترین ویژگی منطق منافقان را چسبیدن به دنیا و ترس از مرگ دانست. (مثلا در جنگ احزاب، آیه۱۶ و ۲۲؛ یا در مورد زنان پیامبر، آیات۲۸-۲۹؛ یا …) و این «سوال داشتن نسبت به زمان مرگ و قیامت»، و «بیاعتنایی نسبت به این سوال»، ویژگی دو منطق منافق و مومن است.
توضیح مطلب اینکه:
کسی که آخرت و مرگ را جدی میگیرد، زندگی خود را بر اساس سعادت اخروی خویش تنظیم میکند؛ پس برایش مهم نیست که چه زمان میمیرد و چه زمان قیامت برپا میشود؛ یعنی دانستن این مساله تغییری را در زندگیاش رقم نمیزند؛
اما کسی که غافل از مرگ و آخرت است و برنامههای زندگی خود را بر مدار دنیا تنظیم کرده است، اینکه بداند چه موقع میمیرد یا قیامت میشود برایش بسیار مهم است – که به خیال خود قبل از مردن توبه کند و آماده رفتن شود -؛ و برای همین است چنین انسانی وقتی میمیرد از خدا میخواهد دوباره به او فرصتی بدهند که برگردد و جبران کند (منافقون/۱۰)؛
در حالی که مومن واقعی چون از ابتدا آخرت را جدی گرفته، تمام کارهایش را با آن تنظیم میکند و در هر لحظهای به وظیفهای میاندیشد که خدا برایش مقرر فرموده است؛
و کسی که در هر لحظه، وظیفه خود را در قبال خدا درست تشخیص داده، و به وظیفه خویش عمل میکند، اینکه بداند چه موقع میمیرد در روال زندگیاش تغییری ایجاد نمیکند. (اقتباس از ایستاده در باد، ص۵۰۵-۵۱۱)
تاملی با خویش
اگر هر کدام از ما خبردار شود که چه زمانی مرگش فرامیرسد آیا شیوه زندگی خود را تغییر نخواهد داد؟ مثلا اگر بدانیم یک هفته دیگر خواهیم مرد، آیا روال زندگیمان زیر و رو نمیشود؟ و در این صورت، آیا بدین معنا نیست که از مرگ واقعا غافل، و در شرف افتادن در منطق محاسباتی منافقان میباشیم؟
یادمان باشد غفلت از مرگ، غفلت از حقیقت وجودی خویش است؛ چرا که اگر یادمان برود میمیریم، در واقع، یادمان رفته که کی هستیم و در کجاییم و برای چه زندگی میکنیم؛ و این غفلت، زندگیِ، و بهتَبَعِ آن، دینداریِ انسان را سطحی میکند؛ چرا که حقیقتِ دین چیزی جز نگرش ما به هستی و طی کردن زندگی در راه سعادت نیست. (ایستاده در باد، ص۵۰۷)
ب. …
۳) «یسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یدْریكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَریباً»
چرا بعد از اینکه به پیامبر فرمود «به آنها بگو علم آن منحصراً نزد خداست» خطاب را متوجه خود پیامبر کرد و و با تعبیر « چه چیزی تو را بدان آگاه کند [چه میدانی]؟» خطاب به خود او فرمود «شاید که آن ساعت نزدیک باشد»؟
الف. شاید میخواهد بفهماند که در پس این سوالی که میپرسند، درد دیگری پنهان است که خودشان نمی فهمند.(توضیح در تدبر۲) بنابراین ادامه خطاب به آنها تا وقتی که این سوال را دارند، بیمعنی است.
ب. …
۴) «یسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یدْریكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَریباً»
چرا بعد از اینکه به پیامبر فرمود «به آنها بگو علم آن منحصراً نزد خداست» فرمود «شاید که آن ساعت نزدیک باشد»؟
الف. میخواهد هشداری دهد درباره تلقی آنها، که آن را دیر و دور میدانند و چهبسا منکر آن هستند؛ که فکر نکنید که خیلی از شما دور است. (مجمعالبیان، ج۸، ص۵۳۸)
ب. میخواهد دلداریای به پیامبرش بدهد که بدان آن نزدیک است؛ و اینکه آنان به خاطر مخفی بودنش این را به مسخره میگیرند، بر تو سخت نیاید. (مجمعالبیان، ج۸، ص۵۳۸)
ج. میخواهد افراد را ميان بيم و اميد نگاه دارد تا هر لحظه براى وقوع قيامت آماده باشند. (تفسير نور، ج۹، ص۴۰۵)
د. میخواهد بفرماید پاسخ سوال شما هر چه باشد، این نباید تاثیر خاصی در زندگی شما بگذارد! یعنی: خوب! آن در هر لحظه نزدیکی ممکن است رخ دهد! چه می خواهید بکنید؟ آیا میخواهید روال زندگیتان را عوض کنید. همین الان عوض کنید (توضیح بیشتر در تدبر۲)
ه. شاید میخواهد با این تعبیر، ذهن سوال کننده را از قرب و بعد زمانی، به قرب و بُعد وجودی منتقل کند؛ یعنی هشدار دهد که قیامت در امتداد زمانی شما قرار ندارد، بلکه چون در باطن و پشت پرده همین عالم است، بسیار به شما نزدیک است؛ در واقع، آنان سوال از زمان وقوع این واقعه میکنند چون آن را یک واقعهای در امتداد همین زمان دنیوی خویش میبینند؛ و این سوال، سوال نادرستی است؛ پس، از طرفی هرگونه علم به این را در افق علم بشری انکار میکند؛ و از طرف دیگر، آن را نزدیک میشمرد. (اقتباس از ایستاده در باد، ص۵۱۲)
و. …
۵) «یسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
نه لازم است همه چيز را بدانيم و نه لازم است به هر سؤالى پاسخ دهيم. (تفسير نور، ج۹، ص۴۰۵)
۶) «یسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
اظهار بیاطلاعی کردن از زمان قیامت بقدری اهمیت داشته که اساساً یکی از علائمی که اهل کتاب برای بررسی صدق دعوی نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مد نظر قرار میدادند این بود که به هر سوالی پاسخ میدهد غیر از این سوال (مثلا روایتی در تفسير القمي، ج۲، ص۳۲)[۴] و یا وقتی امیرالمومنین ع از فتنههای آینده خبر میداد و بر او اشکال میگرفتند که «آیا علم غیب میدانی»؛ میفرمود اینها علم غیب نیست، علم غیب، ادعای اطلاع داشتن از زمان قیامت است (نهجالبلاغه، خطبه۱۲۸).[۵]
[۱] . ما استفهام في موضع رفع بالابتداء، أي: و أي شيء يدريك بها؟ و معناه النفي، أي ما يدريك بها أحد
[۲] . نمونه واضحش حدیثی است که در الهداية الكبرى، ص۳۹۲-۳۹۳؛ مختصر البصائر، ص۴۳۳-۴۳۵؛ نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين (للفيض)، ص۲۵۲ آمده است.
قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ حَمْدَانَ الْخُصَيْبِيٌّ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيَّانِ عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ مُحَمَّدِ بْنِ نُصَيْرٍ عَنِ ابْنِ الْفُرَاتِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُفَضَّلِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: حَاشَ لِلَّهِ أَنْ يُوَقِّتَ لَهُ وقت [وَقْتاً] أَوْ تُوَقِّتَ شِيعَتُنَا،
قَالَ: قُلْتُ يَا مَوْلَايَ وَ لِمَ ذَلِكَ؟
قَالَ لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِيهَا: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها» وَ قَوْلَهُ: «قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» وَ قَوْلَهُ: عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ» وَ لَمْ يَقُلْ أَحَدٌ دُونَهُ وَ قَوْلَهُ: «فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ» وَ قَوْلَهُ: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» وَ قَوْلَهُ: «وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ.»
قُلْتُ: يَا مَوْلَايَ مَا مَعْنَى: يُمارُونَ؟
قَالَ: يَقُولُونَ: مَتَى وُلِدَ؟ وَ مَنْ رَآهُ؟ وَ أَيْنَ هُوَ؟ وَ أَيْنَ يَكُونُ؟ وَ مَتَى يَظْهَرُ؟ كُلَ ذَلِكَ اسْتِعْجَالًا لِأَمْرِ اللَّهِ وَ شَكّاً فِي قَضَائِهِ وَ قُدْرَتِهِ: أُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ إِنَّ لِلْكَافِرِينَ لَشَرَّ مَآبٍ.
قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ فَلَا يُوَقَّتُ لَهُ وَقْتٌ؟
قَالَ: يَا مُفَضَّلُ لَا تُوَقِّتْ فَمَنْ وَقَّتَ لِمَهْدِيِّنَا وَقْتاً فَقَدْ شَارَكَ اللَّهَ فِي عِلْمِهِ وَ ادَّعَى أَنَّهُ يَظْهَرُهُ عَلَى أَمْرِهِ وَ مَا لِلَّهِ سِرٌّ إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَ إِلَى هَذَا الْخَلْقِ الْمَنْكُوسِ الضَّالِّ عَنِ اللَّهِ الرَّاغِبِ عَنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ مَا لِلَّهِ خِزَانَةٌ هِيَ أَحْصَنُ سِرّاً عِنْدَهُمْ أَكْبَرَ مِنْ جَهْلِهِمْ بِهِ وَ إِنَّمَا أُلْقِي قَوْلَهُ إِلَيْهِمْ لِتَكُونَ لِلَّهِ الْحُجَّةُ عَلَيْهِمْ.
قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ بَدْوُ ظُهُورِ الْمَهْدِيِّ إِلَيْهِ التَّسْلِيمُ؟
قَالَ: يَا مُفَضَّلُ يَظْهَرُ فِي سَنَةٍ يَكْشِفُ لِسَتْرِ أَمْرِهِ وَ يَعْلُو ذِكْرُهُ وَ يُنَادَى بِاسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ وَ يَكْثُرُ ذَلِكَ فِي أَفْوَاهِ الْمُحِقِّينَ وَ الْمُبْطِلِينَ وَ الْمُوَافِقِينَ وَ الْمُخَالِفِينَ لِتَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةُ لِمَعْرِفَتِهِمْ بِهِ عَلَى أَنَّنَا نَصَصْنَا وَ دَلَلْنَا عَلَيْهِ وَ نَسَبْنَاهُ وَ سَمَّيْنَاهُ وَ كَنَّيْنَاهُ سَمِيَّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ كُنْيَتَهُ، لِئَلَّا يَقُولَ النَّاسُ مَا عَرَفْنَا اسْمَهُ وَ لَا كُنَاهُ وَ لَا نَسَبَهُ وَ اللَّهِ لَيَحْقُنُ الْإِفْصَاحُ بِهِ وَ بِاسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ حَتَّى يَكُونَ كَتَسْمِيَةِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ كُلُّ ذَلِكَ لِلُزُومِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ ثُمَّ يُظْهِرُ اللَّهُ كَمَا وَعَدَ جَدُّهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي قَوْلِهِ عَزَّ مِنْ قَائِلٍ: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»
قَالَ الْمُفَضَّلُ: قُلْتُ: وَ مَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ: «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»
قَالَ: هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: «قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِين» …
[۳] . وَ قَالَ ص أَكْثِرُوا مِنْ ذِكْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ فَإِنَّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فِي ضِيقٍ وَسَّعَهُ عَلَيْكُمْ فَرَضِيتُمْ بِهِ فَأَثْبَتُّمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي غِنًى نُغِصُّهُ إِلَيْكُمْ فَجُدْتُمْ بِهِ فَأُجِرْتُمْ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِيَامَتُه…
[۴] . قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فَحَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا يَعْنِي سُورَةَ الْكَهْفِ أَنَّ قُرَيْشاً بَعَثُوا ثَلَاثَةَ نَفَرٍ إِلَى نَجْرَانَ، النَّضْرَ بْنَ الْحَارِثِ بْنِ كَلَدَةَ وَ عُقْبَةَ بْنَ أَبِي مُعَيْطٍ وَ الْعَاصَ بْنَ وَائِلٍ السَّهْمِيَّ لِيَتَعَلَّمُوا مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى مَسَائِلَ- يَسْأَلُونَهَا رَسُولَ اللَّهِ ص، فَخَرَجُوا إِلَى نَجْرَانَ إِلَى عُلَمَاءِ الْيَهُودِ فَسَأَلُوهُمْ فَقَالُوا: سَلُوهُ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِلَ- فَإِنْ أَجَابَكُمْ فِيهَا عَلَى مَا عِنْدَنَا فَهُوَ صَادِقٌ- ثُمَّ سَلُوهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ وَاحِدَةٍ- فَإِنِ ادَّعَى عِلْمَهَا فَهُوَ كَاذِبٌ….
قَالُوا: فَمَا الْمَسْأَلَةُ الرَّابِعَةُ قَالَ: سَلُوهُ مَتَى تَقُومُ السَّاعَةُ فَإِنِ ادَّعَى عِلْمَهَا فَهُوَ كَاذِبٌ- فَإِنَّ قِيَامَ السَّاعَةِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى.
[۵] . … فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ فَضَحِكَ ع وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ كَانَ كَلْبِيّاً يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ وَ إِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ الآْيَةَ فَيَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ قَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَ سَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَ شَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَ مَنْ يَكُونُ [لِلنَّارِ] فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِيَّهُ ص فَعَلَّمَنِيهِ وَ دَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَ تَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي.
بازدیدها: ۵۷