۱۵ شعبان ۱۴۴۰
به نام خداوند دارای رحمت گسترده و همیشگی.
مقدمه
چنانکه قبلا اشاره شد، علت انتخاب بحث قبل، واقع شدن ما در عرصه جنگ اقتصادی بود؛ که به نظر میرسید اواخر سوره آل عمران رهنمودهای مهمی برای این عرصه داشته باشد.
عبور از چهل سالگی انقلاب اسلامی و ورود در گام دوم، اقتضائاتی دارد که شاید مهمترین آنها رسیدن به فهم عمیقی پیچیدگیهای جامعه دینی و مشکلات پیش روی آن است؛ تا سختیهای مسیر ما را نه از راه به بیراهه بکشاند؛ و نه از ادامهع مسیر منصرف سازد.
به نظر میرسد زیربنای جامعهای که بخواهد واقعا دینی باشد، این است که نهاد خانواده در آن نقش خود را درست ایفا نماید؛ و واقعیت این است که نظام سرمایهداری به طور غیرمحسوس و تدریجی، اما با جدیت، در مسیر تضعیف نهاد خانواده گام برمیدارد؛ و این خطری است که نظام اسلامی ما، و بلکه حیات اجتماعیِ ما ایرانیان با چنان سابقه تمدنیای را تهدید میکند.
این امور انگیزهای شد که برای ادامه کار، با توکل بر خدا و توسل به اهل بیت علیهمالسلام، در این ایام بابرکت میلاد مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سوره مبارکه نساء در دستور کار قرار داده شود. مروری بر بحثی که تحت عنوان «غرض و دورنمای سوره» در ادامه خواهد آمد، شاید بتواند چرایی انتخاب این سوره در این برهه را بیشتر آشکار کند.
از خداوند متعال توفیق گام برداشتن صحیح و مداوم در مسیر او و فهم عمیق و صحیحِ کلام او را خواستاریم.
معرفی سوره نساء
سوره نساء را عموما از سورههای مدنی دانستهاند[۱]؛ برخی کل آیات آن را مدنی میدانند؛ اما برخی دو آیه ۵۸ (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعاً بَصيرا) و آیه آخر آن (يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ …) را نازل شده در مکه میدانند. (مجمع البيان، ج۳، ص۳)
این سوره در دستهبندیای که از پیامبر اکرم ص روایت شده، جزء سورههای «سبع طوال» (هفت سوره طولانی) است که در حدیث نبوی، این هفت سوره معادل تورات دانسته شده است. (الدر المنثور، ج۲، ص۱۱۶)[۲] و به لحاظ حجم (تعداد حروف و کلمات، نه صرف عدد آیات) بعد از سوره بقره، بزرگترین سوره قرآن کریم است.
این سوره را ظاهرا به این دلیل سوره نساء نامیدهاند که واژه «نساء: زنان» (از مجموع ۵۹ بار کاربردش در قرآن) ۲۸ بار در این سوره به کار رفته و بیشتر احکام فقهی مربوط به زنان در این سوره آمده است. نام دیگر این سوره نساءالکُبری یعنی سوره بزرگ زنان است، چون سوره طلاق «نساءالصُغری» یا «نساءُالقُصری» یعنی سوره کوچک زنان نام دارد. (دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۲۳۷؛ به نقل از ویکی شیعه، مدخل «سوره نساء»)
این سوره، که به عنوان چهارمین سوره در مصحف شریف قرار داده شده، ظاهرا ۹۲مین سورهای است که بر پیامبر اکرم ص نازل شده و طبق روایت امام باقر ع سوره نور (که در آن نیز مسائل متعددی درباره زنان و خانواده مطرح شده) بعد از این سوره نازل شده؛ و حضرت شاهد این مدعا را هم این برمیشمرند که در آیه ۱۴ سوره نساء مجازات حبس را برای زنان زناکار مطرح میکند و میفرماید این مجازات باشد تا خداوند راهی را نشان دهد؛ و در آیه ۲ سوره نور، این راه نشان داده میشود که همان اقامه حد است. (الكافي، ج۲، ص۳۳)[۳].
تعداد آیات
تعداد آیات آن، بر اساس نسخه کوفی (که امروزه به خط عثمان طه در بلاد مشرق اسلامی رایج است) ۱۷۶ آیه و بر اساس نسخه شامی ۱۷۷ آیه و بر اساس سایر نسخهها ۱۷۵ آیه میباشد. (در جلسه۴۴۶ درباره چرایی اختلاف در تعداد آیات سورهها توضیح داده شد: http://yekaye.ir/al-muzzammil-73-1-2/ )
تفاوت در دوجاست:
۱) در نسخههای کوفی و شامی، آیه ۴۴ با عبارت «وَ يُريدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبيل» تمام میشود؛ اما در بقیه نسخهها عبارت بعدی، یعنی «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِكُمْ وَ كَفى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَ كَفى بِاللَّهِ نَصيراً» هم جزء همین آیه است.
۲) در نسخه شامی، عبارت «وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً» (آیه۱۷۳ کوفی) آیه مستقلی حساب شده است؛ اما در بقیه نسخهها، این عبارت ادامه آیه «فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَليماً» میباشد. (مجمع البيان، ج۳، ص۳)[۴]
فضیلت و اهمیت سوره
۱) از امیرالمومنین ع روایت شده است که:
کسی که سوره نساء را در هر جمعه بخواند از فشار قبر در امان بماند.
ثوابالأعمال و عقابالأعمال، ص۱۰۵؛ تفسير العياشي، ج۱، ص۲۱۵؛ مجمع البيان، ج۳، ص۳؛ المصباح للكفعمي، ص۴۳۹
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَابِسٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنِ الْمِنْهَالِ عَنْ عَمْرِو بْنِ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ النِّسَاءِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ أُومِنَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ.
در أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص۳۶۹ همین مطلب به نقل امام سجاد ع از پیامبر اکرم ص هم روایت شده است.[۵]
۲) از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که این سوره را بخواند همانند آن است که بر هر مومنی [یا: هرکسی] که ارثی میبرد ارثی را صدقه بدهد؛ و از حیث پاداش همانند کسی که بردهای را بخرد و آزاد کند به او پاداش دهند؛ و از شرک مبرا گردد؛ و در مشیت خدا در زمره کسانی که خداوند از آنان درمی گذرد باشد.
مجمع البيان، ج۳، ص۳؛ المصباح للكفعمي، ص۴۳۹
أبي بن كعب عن النبي ص قال:
مَنْ قَرَأَهَا فَكَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَى كُلِّ مؤمن [مَنْ] وَرِثَ مِيرَاثاً وَ أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ كَمَنِ اشْتَرَى مُحَرَّراً وَ تَبَرَّأَ [بريء] مِنَ الشِّرْكِ فَكَانَ [و کان] فِي مَشِيَّةِ اللَّهِ مِنَ الَّذِينَ يَتَجَاوَزُ عَنْهُمْ.[۶]
غرض سوره و دورنمای آن
نظر علامه طباطبایی این است که غرض این سوره، بیان احکام ازدواج و محرمات نکاح و احکام ارث است و نیز امور دیگری مانند احکام نماز و جهاد و شهادات و تجارت و غیر آن، و متعرض حال اهل کتاب هم شده است؛ و مضامینش نشان میدهد که بعد از هجرت نازل شده، و نه یکباره، بلکه در موقعیتهای مختلف؛ هرچند بین اغلب آیاتش ارتباطی هست. (الميزان، ج۴، ص۱۳۴)
این سوره با بحث و احکام ازدواج آغاز میشود؛ و سپس وارد مسائل اقتصادی میشود؛ آن هم از زاویه مسائل اقتصادی متفرع بر خانواده (سرپرستی اموال ایتام، حق مالکیت برای زن و مرد، ارث و مسائل مربوط به آن). طبیعی است که عادیترین شکل ایجاد خانواده، وضعیت ازدواج بین یک زن و مرد است؛ اما در این سوره اقسام وضعیتهای دیگر (از وضعیتهای کاملا مردود مانند زناکاری و ازدواج با محارم؛ تا وضعیتهایی که تحت شرایطی پذیرفتنی است، مانند تعدد زوجات و ازدواج موقت) نیز مورد توجه قرار میگیرد و حکم هریک بیان میشود؛ و سپس به سراغ تقسیم کار درون خانواده و سایر احکام خانواده (مدیریت خانواده، مساله نفقه، نشوز، طلاق) میرود.
با آیه ۳۶، با تاکیدی بر رابطه احسان با دیگران، بحث از خانواده کوچک (والدین) به خانواده بزرگ (خویشاوندان) و به کل جامعه (همسایگان نزدیک و دور، نیازمندان، در راه ماندگان و …) کشیده میشود و از اینجا بحث وارد عرصه جامعه میشود.
شروع بحثهای جامعه نیز با پرداختن به مسائل اقتصادی است؛ اما بلافاصله از مسائل اقتصادی به محوریت اعتقادی در شکلگیری جامعه دینی وارد میشود و بحثی طولانی درباره کارشکنیهایی که ابتدا از جانب سایر متدینان (یعنی اهل کتاب) و سپس از جانب متدینان درون جامعه اسلامی (منافقان) برای جامعه دینی پیش میآید، میپردازد؛ و در میانه این آیات مهمترین راه غلبه بر این کارشکنیها را این میداند که مومنان جایگاه ویژه پیامبر ص و اولیالامر به رسمیت بشناسند؛ یعنی بپذیرند که زمام سیاست اساسا باید به دست رهبران دینی جامعه باشد؛ و آیات متعددی را به ضرورت جهاد برای حفظ و بقای جامعه دینی، و اثر آن در تقویت بنیانهای معنوی جامعه اختصاص میدهد؛ همان واجب دینیای که توجه به آن هرگونه برداشت کسانی که میپندارند میتوان مسلمان بود اما حکومت دینی تشکیل نداد را نقش بر آب میکند. (چون جهاد یکی از فروع دین اسلام است؛ و مسالهای است که تنها در صورتی که حکومت دینی تشکیل شود امکان اجرا خواهد داشت.) و در این میان مکرر از تقابلهای بین مومنان واقعی و کسانی که جهنمی میشوند سخن به میان میآورد.
در اواسط سوره (آیه۱۲۵) یکدفعه با اشارهای به اینکه برترین دین، تسلیم خدا شدن است و همه چیز از آن خداست دوباره به بحثهای مربوط به زنان و خانواده برمی گردد و بعد از چند آیه دوباره به سراغ منافقان و اهل کتاب میرود و هشدارهایی هم به خود آنان میدهد و هم در خصوص خطر آنان به مومنان هشدار میدهد و نهایتا آیه آخر را باز با یک مساله در خصوص ارث خانوادگی تمام میکند.
شاید بتوان گفت این سوره در مقام تکوین بنیان جامعه دینی است؛ جامعه ای که شروع و زیربنایش نظام خانواده است؛ و البته میخواهد آن نوع روابط مطلوب خانوادگی به افق روابط اجتماعی هم کشیده شود؛ و آرمان جامعه، نه فقط برابری و عدالت، که برادری و مودت قرار داده شود. از کارشکنیهایی که در این مسیر عدهای از متدینان قبلی (اهل کتاب) و فعلی (منافقان) پیش میآورند سخن میگوید و با تاکید بر گذشتهای اقتصادی، از مردم می خواهد که حول محور پیامبر ص و امام (که پدران این امتند) جمع شوند؛ و نگذارند دنیاطلبی عدهای از افرادی که در سابق (اهل کتاب) یا اکنون (منافقان) ادعای ایمان میکنند، مسیر روابط عمیق مومنان با همدیگر را دچار خدشه کند؛ از این رو، در حالی که به طور جدی، ضوابط و حقوق اقتصادی متقابل، حتی در عرصه خانواده را مطرح میکند؛ در عین حال میکوشد با تثبیت موقعیت پدری امت برای پیامبر ص و امام ع، روابط بین مومنان در افق برادری فهم شود و نه در افق تعاملِ مبتنی بر منفعتطلبی.
[۱] . أخرج ابن الضريس في فضائله و النحاس في ناسخه و ابن مردويه و البيهقي في الدلائل من طرق عن ابن عباس قال نزلت سورة النساء بالمدينة؛
و أخرج ابن المنذر عن قتادة قال نزل بالمدينة النساء؛
و أخرج البخاري عن عائشة قالت ما نزلت سورة البقرة و النساء الا و أنا عنده. (الدر المنثور، ج۲، ص۱۱۶)
[۲] . و أخرج البيهقي في الشعب عن واثلة بن الأسقع قال قال رسول الله صلى الله عليه و سلم أعطيت مكان التوراة السبع الطول …
در همین منبع فضیلتهای خاصی برای قرائت این سورهها روایت شده است:
و أخرج أحمد و ابن الضريس في فضائل القرآن و محمد بن نصر في الصلاة و الحاكم و صححه و البيهقي في الشعب عن عائشة ان النبي صلى الله عليه و سلم قال من أخذ السبع فهو حبر
و أخرج أبو يعلي و ابن خزيمة و ابن حبان و الحاكم و صححه و البيهقي في الشعب عن أنس قال وجد رسول الله صلى الله عليه و سلم ذات ليلة شيأ فلما أصبح قيل يا رسول الله ان أثر الوجع عليك لبين قال أما انى على ما ترون بحمد الله قد قرأت السبع الطول
و أخرج أحمد عن حذيفة قال قمت مع رسول الله صلى الله عليه و سلم ليلة فقرأ السبع الطول في سبع ركعات
و أخرج عبد الرزاق عن بعض أهل النبي صلى الله عليه و سلم انه بات معه فقام النبي صلى الله عليه و سلم من الليل فقضى حاجته ثم جاء القربة فاستكب ماء فغسل كفيه ثلاثا ثم توضأ و قرأ بالطوال السبع في ركعة واحدة
[۳] . عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ آدَمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ [أُ]نَاساً تَكَلَّمُوا فِي هَذَا الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْم … وَ سُورَة النُّورِ أُنْزِلَتْ بَعْدَ سُورَةِ النِّسَاءِ وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ فِي سُورَةِ النِّسَاءِ «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا» وَ السَّبِيلُ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
[۴] . عدد آيها: مائة و سبع و سبعون آية شامي و ست كوفي و خمس في الباقين. خلافها آيتان: «أَنْ تَضِلُّوا السَّبِيلَ» كوفي شامي؛ «فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلِيماً» شامي.
[۵] . عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص … وَ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ النِّسَاءِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ أَمِنَ ضَغْطَةَ الْقَبْر.
[۶] . درباره فضیلت این سوره، از ابنعباس مطلبی نقل شده با دو روایت متفاوت:
در مجمع البيان، ج۳، ص۳ آمده است:
أخرج ابن أبى شيبة في المصنف عن ابن عباس قال من قرأ سورة النساء فعلم ما يحجب مما لا يحجب علم الفرائض.
و در فقه القرآن، ج۲، ص۳۲۷ آمده است:
وَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَنْ تَعَلَّمَ سُورَةَ النِّسَاءِ وَ عَلِمَ مَنْ يَحْجُبُ وَ مَنْ لَا يَحْجُبُ فَقَدْ عَلِمَ الْفَرَائِضَ.
بازدیدها: ۱۷۸