ترجمه
اختلاف قرائت
نکات ادبی
حدیث
۱)
كامل الزيارات، ص۷۵
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو حَدَّثَنِي كَرَّامٌ عَبْدُ الْكَرِيمِ بْنُ عَمْرٍو عَنْ مُيَسِّرِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
كَتَبَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع مِنْ كَرْبَلَاءَ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ؛
أَمَّا بَعْدُ فَكَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ؛ وَ كَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ؛ وَ السَّلَامُ.
ارتباط حدیث با آیه در تدبر ۱ خواهد آمد
۲)
نهج البلاغه، خطبه۱۱۲
و من خطبة له ع ذكر فيها ملك الموت و توفية النفس و عجز الخلق عن وصف اللّه
هَلْ تُحِسُّ [يُحَسُ] بِهِ إِذَا دَخَلَ مَنْزِلًا أَمْ هَلْ تَرَاهُ إِذَا تَوَفَّى أَحَداً بَلْ كَيْفَ يَتَوَفَّى الْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَ يَلِجُ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا أَمْ الرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا كَيْفَ يَصِفُ إِلَهَهُ مَنْ يَعْجَزُ عَنْ صِفَةِ مَخْلُوقٍ مِثْلِه
ارتباط این خطبه با آیه در ضمن تدبر ۳ خواهد آمد.
تدبر
۱) این آیه هم شاهدی است بر اینکه مومن واقعی اساسا در آخرت زندگی میکند (حدیث۱). دقت کنید:
جز خدا کسی غیب نمیداند و آنان احساس نمیکنند که کی و کجا برانگیخته میشوند. چه ربطی هست بین این دو جمله؟
الف. آیا اگر غیب میدانستند این احساس را میکردند؟
ب. آیا میخواهد بگوید باور جدی به خدا (خدایی که غیب را میداند و این چنین غیبی را جز او کسی نمی داند) موجب میشود که انسانها احساس کنند و درک کنند که برانگیخته میشوند؟
ج. یا میخواهد بفرماید که اگر غیب میدانستند میفهمیدند که اساسا کی و کجا ندارد و همین الان هم در آخرتند و این برانگیخته شدن از عمق جود خودشان است نه از جایی دیگر و زمانی دیگر؛ یعنی آنان باور نمیکنند که در متن قیامتاند: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِرا» (کهف/۴۹) «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ» (توبه/۴۹) «يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرين» (عنکبوت/۵۴) «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا في غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمينَ» (انبیاء/۹۷) «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد» (ق/۲۲). بویژه اگر دقت کنیم که اساسا آفرینش و بعثت ما از ابتدا یک حقیقت بوده است نه دو چیز که یکی بعد از دیگری رخ دهد: «ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ» (لقمان/۲۸)
۲) وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
دقت کنید که همین تعبیر بعث عینا برای پیامبران آمده است: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرين» (بقره/۲۱۳) همه مردم بر یک منوال بودند تا اینکه خداوند پیامبران را در همین دنیا برانگیخت تا بقیه را بشارت و انذار دهند که همه برانگیختنی هستند. یعنی پیامبران آناناند که فهمیدند اساسا در آخرت بسر میبریم؛ و آمدهاند ما را متوجه این حقیقت بکنند؛ اما انسانی که شرک میورزد این را احساس نمیکند.
۳) وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
هر دو فعل مضارع است که دلالت بر استمرار دارد: احساس نمیکنند که دارند برانگیخته میشوند. این برانگیخته شدن یک واقعه یک دفعهای نیست بلکه آن به آن در وجود ما رخ میدهد. شاهدش هم حدیث ۲ که معلوم است گزینه صحیح این است که ملک الموت از لحظه اول همراه او بوده است؛ چنانکه فرمود هرکسی آن فرشتهای که او را از پیش میراند و آن که شاهد بر اوست همراهش است و تو از همین غفلت داشتی: «وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهيد؛ لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد» (ق/۲۱-۲۲)
بازدیدها: ۱۱