ترجمه
ای زنان پیامبر! هر کس از شما که به زشتکاری آشکاری مبادرت کند، برایش عذاب دوچندان اضافه شود و این بر خداوند آسان بوده است.
نکات ترجمه
«فاحِشَةً»
از ماده «فحش» هستند که این ماده بر قبح (زشتی) و شنیع بودن دلالت میکند و گفتهاند هر چیزی است که از حد خود تجاوز کند و در تفاوت آن با «قبیح» گفتهاند که «فاحش» هر سخن و فعل و کاری است که قبح شدید و عظیم داشته باشد.
در جلسه۲۴۸ درباره این ماده توضیح داده شد. http://yekaye.ir/al-aaraf-7-28/
اختلاف قرائات
يَأْتِ / تَأْتِ
در عموم قرائات به صورت «يَأْتِ» قرائت شده است؛ اما در یکی از قرائات عشر (روایت روح از یعقوب) و نیز در برخی از قرائات شاذه (زيد بن علي، جحدري و عمرو بن فائد أسواري) به صورت «تَأْتِ» قرائت شده است. (مجمع البيان، ج۸، ص۵۵۴ ؛ البحر المحيط، ج۸، ص۴۷۳)
يضاعفْ … الْعَذاب
در قرائات سبع سه قرائت از این دو کلمه وجود دارد: يُضاعَفْ … الْعَذابُ / نُضَعِّف … الْعَذابَ / یُضَعِّف الْعَذابُ،
و در قرائات شاذه هم دو قرائت دیگر برای این دو کلمه وجود دارد: نُضاعِفْ … الْعَذابَ / یُضاعِفْ … الْعَذابَ.
تفصیل مطلب در: مجمع البيان، ج۸، ص۵۵۴[۱]؛ البحر المحيط، ج۸، ص۴۷۳[۲]
حدیث
۱) حریز میگوید: از امام صادق ع درباره سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «ای زنان پیامبر! هر کس از شما که به زشتکاری [فاحِشَةٍ] آشکاری مبادرت کند، برایش عذاب دوچندان اضافه شود و این بر خداوند آسان بوده است.» سوال کردم.
فرمود: مقصود از این زشتکاری [= فاحشة]، شورش مسلحانه [علیه امام ع] است.
تفسير القمي، ج۲، ص۱۹۳
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ».
قَالَ: الْفَاحِشَةُ الْخُرُوجُ بِالسَّيْف.
۲) محمد بن مسلم میگوید: امام صادق ع به من فرمود: آیا میدانی مقصود از «الْفَاحِشَةُ الْمُبَيِّنَةُ: زشتکاری آشکار» [در سوره احزاب، که زنان پیامبر ص را از آن برحذر میدارد] چیست؟
گفتم: نه.
فرمود: جنگ با امیرالمومنین ع است؛ یعنی جنگ جمل.
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص: ۴۴۶
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ كَرَّامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ لِي: أَ تَدْرِي مَا الْفَاحِشَةُ الْمُبَيِّنَةُ قُلْتُ لَا قَالَ قِتَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يَعْنِي أَهْلَ الْجَمَلِ.[۳]
۳) وقتی حضرت امیر ع برای ریشهکن کردن فتنه خوارج حرکت کرد و دو لشکر به هم رسیدند، ابتدا حضرت از آنها پرسید چه چیزی موجب شده که [ایمان] مرا انکار کنید و به جنگ با من برخیزید. گفتند به خاطر منکراتی که از تو دیدهاید که یکی از آنها برای کشتن تو کافی است. و پنج مورد را برشمردند که حضرت همگی را پاسخ داد. مورد دومش این بود:
[خوارج گفتند] تو در جنگ جمل حکمی کردی برخلاف حکم جنگ صفین؛ به ما در جنگ جمل گفتی: کسانی که پشت کرده و خود را کنار کشیدهاند، نکُشید، خواب باشند یا بیدار؛ و با مجروحان کاری نداشته باشید، و هرکس شمشیرش را بیاندازد همانند کسی است که در [خانهاش] را بسته [= اصلا وارد جنگ نشده] و نباید کاری به کارش داشت؛ اما در جنگ با معاویه اسیر کردن فرومایگان و غنیمت گرفتن اسلحه را روا شمردی و تنها کنیز و برده گرفتن را ممنوع ساختی. مگر میشود که چیزی در یک جا حلال باشد و در یک جا حرام؟ …
حضرت علی ع فرمودند:
و اما اینکه چرا در جنگ جمل خلاف جنگ صفین رفتار کردم:
اهل جمل با من بیعت کرده بودند و سپس بیعت را شکستند و از حرم رسول الله ص [= مدینه] به سمت بصره به راه افتادند در حالی که نه پیشوایی داشتند و نه «دارالحرب»ی [= زمین دشمن، که از آنجا حملههایش را سامان میدهد] که آنان را گرد آورد. آنان خروج کردند همراه با عایشه، همسر رسول الله ص، چرا که او هم از بیعت با من ناخرسند بود؛ در حالی که رسول الله ص به او خبر داده بود که خروج علیه من، خروج از روی ظلم و ستم است، چرا که خداوند عز و جل فرموده: «ای زنان پیامبر! هر کس از شما که به زشتکاری آشکاری مبادرت کند، برایش عذاب دوچندان اضافه شود» (احزاب/۳۰) و هیچیک از زنانِ دیگرِ پیامبر ص زشتکاریای انجام نداده بود، و این زشتکاریاش بسیار عظیم بود، پیش از همه بدین دلیل که خلاف دستور خداوند بود که [خطاب به زنان پیامبر ص] میفرماید: «در خانههایتان بنشینید و همچون دوران جاهلیت نخستین، تبرج و عرض اندام نکنید» (احزاب/۳۳) چه تبرج و عرضاندامی بالاتر از شورش او و طلحه و زبیر و بیست و پنج هزار نفر از مسلمانان، به بهانه حج، در حالی که، به خدا سوگند، قصد حج و عمره نداشتند، و راهش از مکه به بصره کشیده شد و در آنجا آتش جنگ را برافروخت که در آن طلحه و زبیر و بیست هزار نفر از مسلمانان کشته شدند؛ و میدانید که خداوند – جَلَّ ذِكْرُهُ – میفرماید: «کسی که یک مومن را عامدانه به قتل رساند، جزایش جهنم است که در آن جاودانه خواهد بود و خداوند بر او غضب کرده و او را لعنت نموده و برایش عذابی عظیم آماده کرده است» (نساء/۹۳)
و آنچه که هنگامی که خدا ما را بر آنها پیروز کرد گفتم، بدین جهت گفتم که آنها نه «دارالحرب»ی داشتند که آنان جمع کند و نه پیشوایی داشتند که به جراحتهای آنان رسیدگی کند و دوباره آنان را به جنگ برگرداند؛ و اگر هم میخواستید برده و کنیز گرفتن از آنان را برایتان مجاز کنم، کدام شما عایشه، همسر رسول الله ص را میخواست به عنوان سهم خود بردارد؟!
الهداية الكبرى، ص۱۳۷-۱۴۱
وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ الطَّبَرِسْتَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ:…
فَلَمَّا دَنَا مِنْهُمْ وَ أَشْرَفَ عَلَى الْقَنْطَرَةِ الَّتِي كَانَتْ مِنْ وَرَائِهَا الْوَاقِعَةُ هَاجُوا نَحْوَهُ فَصَاحَ بِهِمْ: مَعَاشِرَ الْخَوَارِجِ إِنَّي جِئْتُكُمْ لِأُقَدِّمَ الْإِعْذَارَ وَ الْإِنْذَارَ إِلَيْكُمْ وَ أَسْأَلَكُمْ مَا تُرِيدُونَ وَ مَا تَطْلُبُونَ وَ تَسْمَعُونَ مَا أَقُولُ وَ أَسْمَعُ مَا تَقُولُونَ … فَأَخْبِرُونِي مَا ذَا أَنْكَرْتُمْ عَلَيَّ قَالُوا أَنْكَرْنَا أَشْيَاءَ يَحِلُّ لَنَا قَتْلُكَ بِوَاحِدَةٍ مِنْهَا …
قَالُوا: وَ الثَّانِيَةُ أَنَّكَ حَكَمْتَ يَوْمَ الْجَمَلِ فِيهِمْ بِحُكْمٍ خَالَفْتَهُ بِصِفِّينَ، قُلْتَ لَنَا يَوْمَ الْجَمَلِ: لَا تُقَاتِلُوهُمْ مُوَلِّينَ وَ لَا مُدْبِرِينَ، وَ لَا نِيَاماً وَ لَا أَيْقَاظاً، وَ لَا تُجْهِزُوا عَلَى جَرِيحٍ، وَ مَنْ أَلْقَى سِلَاحَهُ فَهُوَ كَمَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ فَلَا سَبِيلَ عَلَيْهِ، وَ أَحْلَلْتَ لَنَا فِي مُحَارَبَتِكَ لِمُعَاوِيَةَ سَبْيَ الْكُرَاعِ وَ أَخْذَ السِّلَاحَ وَ سَبْيَ الذَّرَارِيِّ فَمَا الْعِلَّةُ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ إِلَى أَنَّ هَذَا حَلَالٌ وَ هَذَا حَرَامٌ؟ …
ثُمَّ قَالَ: وَ أَمَّا فِي يَوْمِ الْجَمَلِ بِمَا خَالَفْتُهُ فِي صِفِّينَ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ أَخَذُوا عَلَيْهِمْ بَيْعَتِي فَنَكَثُوا وَ خَرَجُوا عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) إِلَى الْبَصْرَةِ وَ لَا إِمَامَ لَهُمْ وَ لَا دَارُ حَرْبٍ تَجْمَعُهُمْ، وَ إِنَّمَا خَرَجُوا مَعَ عَائِشَةَ زَوْجَةُ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مَعَهُمْ لِإِكْرَاهِهَا لِبَيْعَتِي وَ قَدْ أَخْبَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بِأَنَّ خُرُوجَهَا خُرُوجُ بَغْيٍ وَ عُدْوَانٍ مِنْ أَجْلِ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ» وَ مَا مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ وَاحِدَةٌ أَتَتْ بِفَاحِشَةٍ غَيْرُهَا فَإِنَّ فَاحِشَتَهَا كَانَتْ عَظِيمَةً، أَوَّلُهَا خِلَافٌ لِلَّهِ فِيمَا أَمَرَهَا فِي قَوْلِهِ: «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى» فَأَيُّ تَبَرُّجٍ أَعْظَمُ مِنْ خُرُوجِهَا وَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ وَ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ أَلْفاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَى الْحَجِّ، وَ اللَّهِ مَا أَرَادُوا حَجّاً وَ لَا عُمْرَةً، وَ مَسِيرُهَا مِنْ مَكَّةَ إِلَى الْبَصْرَةِ وَ إِشْعَالِهَا حَرْباً قُتِلَ فِيهِ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ وَ خَمْسَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ، وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ يَقُولُ: «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً» فَقُلْتُ لَكُمْ عِنْدَ مَا أَظْهَرَنَا اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا قُلْتُهُ لَكُمْ لِأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ دَارُ حَرْبٍ تَجْمَعُهُمْ وَ لَا إِمَامٌ يُدَاوِي جِرَاحَهُمْ، وَ لَا يُعِيدُهُمْ إِلَى قِتَالِكُمْ مَرَّةً أُخْرَى، وَ لَوْ كُنْتُ أَحْلَلْتُ لَكُمْ سَبْيَ الذَّرَارِيِّ أَيُّكُمْ كَانَ يَأْخُذُ عَائِشَةَ زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي سَهْمِهِ؟[۴]
تدبر
۱) «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ»
در دستگاه خدا پارتیبازی وجود ندارد:
اگر کسی زن پیامبر باشد (ویا هر گونه انتساب دیگری به پیامبر داشته باشد)، نهتنها گناه و خلاف او قابل چشمپوشی نیست؛ بلکه عذابش هم دوبرابر خواهد شد!
حکایت
ابوالخطاب یکی از اهل غلو بود که از جانب امامان شیعه طرد شد. وی یک روز نزد زید بن علی (فرزند معروف امام سجاد ع که بسیار مورد تایید امامان بود) آمد و زید به او گفت:
تقوا پیشه کن! من سراغ شما آمده بودم و دیدم پیروانت چه خیالات ناروایی [درباره جایگاهشان در بهشت] در سر دارند.
رسول الله ص جد ما بوده، آن مومنی که با او مهاجرت کرد، پدر ما بود، همسرش حضرت خدیجه، مادربزرگ ما بود و دخترش فاطمه زهرا س هم مادر ما. با این حال ما ادعای عصمت نمیکنیم؛ معصومان ما رسول الله و حضرت علی ع و امام حسن و امام حسین و فاطمه س بودند؛ اما بقیه ما، گاه گناه میکند، همان طور که سایر مردم گناه میکنند؛ و گاه کار نیکو بجا میآورد همانند سایر مردم؛ نیکوکار ما دو برابر پاداش دارد و گنهکار ما دوبرابر عذاب میشود، چرا که خداوند متعال میفرماید: «ای زنان پیامبر! هر کس از شما که به زشتکاری آشکاری مبادرت کند، برایش عذاب دوچندان اضافه شود.» آیا فکر می کنی که مردانمان مثل زنانمان نیستند؟! نه، ما اهل این خاندان هم همگی مامور به [اطاعت از] کتاب و سنت هستیم …
تفسير فرات الكوفي، ص۴۰۲
قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ [الْحَسَنُ] يَعْنِي ابْنَ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ جَمَّالٍ الطَّائِيُّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ [ع] فَجَاءَهُ أَبُو الْخَطَّابِ [الْخَطَّابِيُ] قَالَ عَبْدُ اللَّهِ هُوَ الْخَطَّابُ يُكَلِّمُهُ فَقَالَ لَهُ زَيْدٌ اتَّقِ اللَّهَ فَإِنِّي قَدِمْتُ عَلَيْكُمْ وَ شِيعَتُكُمْ يَتَهَافَتُونَ فِي الْمُبَاهَاةِ [فَإِنَ] رَسُولَ اللَّهِ ص جَدُّنَا وَ الْمُؤْمِنُ الْمُهَاجِرُ مَعَهُ أَبُونَا وَ زَوْجَتُهُ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ جَدَّتُنَا وَ بِنْتُهُ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ أُمُّنَا فَمَنْ أَهْلُهُ إِلَّا مَنْ نَزَلَ بِمِثْلِ الَّذِي نَزَلْنَا فَاللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَنْ غَلَا فِينَا وَ وَضَعَنَا عَلَى غَيْرِ حَدِّنَا وَ قَالَ فِينَا مَا لَا نَقُولُ فِي أَنْفُسِنَا الْمَعْصُومُونَ مِنَّا خَمْسَةٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ ع وَ أَمَّا سَائِرُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُذْنِبُ كَمَا يُذْنِبُ النَّاسُ وَ يُحْسِنُ كَمَا يُحْسِنُ النَّاسُ لِلْمُحْسِنِ مِنَّا ضَعْفَيِ الْأَجْرِ وَ لِلْمُسِيءِ [لِلْمُسِيئِينَ] مِنَّا ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ» أَ فَتَرَوْنَ أَنَّ رِجَالَنَا لَيْسَ مِثْلَ نِسَائِنَا إِلَّا أَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ لَيْسَ يَخْلُو أَنْ يَكُونَ فِينَا مَأْمُورٌ عَلَى الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ … .[۵]
۲) «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ»
از آنجا که عذابهای اخروی بر اساس واقعیت است، نه قرارداد و اعتبار، دوبرابر شدن عذاب زنان پیامبر ص، نشان میدهد که روابط اجتماعی انسان، آثار حقیقی در وجود او دارد.
نکته فلسفی در تحلیل روابط اجتماعی
میدانیم که ثواب و عقابهای اخروی، یک امر حقیقی وجودی است؛ و اصطلاحاً تجسمِ اعمالِ خود فرد در دنیا میباشد. پس وقتی میفرماید عذاب (و در آیه بعدی، ثواب) همسران پیامبر دو برابر دیگران است، نشان میدهد عمل آنان، اثری که در واقعیت دارد (چه مثبت و چه منفی) که دو برابر دیگران اثر میگذارد؛ و چون این حکم را صرفا به «همسر پیامبر بودن» آنها مرتبط کرد، پس این دو برابر شدن اثر، به خاطر این ارتباط اجتماعی خاصی است که آنها دارند.
پس روابط اجتماعی و جایگاه اجتماعی انسانها تاثیر حقیقی در وجود آنها دارد؛ و بودن یا نبودن در جامعه، و نیز بودن در این یا آن جامعه، در مسیر رشد و تطور وجودی ما واقعا موثر است. (ایستاده در باد، ص۲۵۴-۲۵۵)
نقدی بر نگاه لیبرالیستی به زندگی اجتماعی
این سخن که «زندگی هر کس صرفاً به خودش مربوط میشود، و اجتماع تنها یک قرارداد موقت بین انسانهاست؛ و تا جایی که کسی برای دیگری مزاحمت [مادی] ایجاد نکند، کاری به کار همدیگر نباید داشت» دیدگاهی است که بر درک نادرستی از واقعیت زندگی اجتماعی انسان سوار شده است.
اگر صِرف روابط و جایگاه اجتماعی ما اثر حقیقی در وجود ما دارد، زندگی هرکس در جامعه فقط به خودش مربوط نمیشود؛ بلکه خواه ناخواه حتما بر زندگی دیگران تاثیر دارد؛ و بسیار خطاست که مزاحمت را صرفا مزاحمت فیزیکی قلمداد کنیم.
۳) «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ»
چرا تعبیر « مُبَيِّنَةٍ: آشکار» آورد؟ و آوردن این تعبیر حاوی چه نکتهای در فهم آیه است؟
الف. با اینکه استعمال کلمه «فاحشة» در مورد «زناکاری» بسیار شایع است، اما افزودن کلمه «مبینه: آشکار» نشان میدهد که مقصود قرآن، «زنا» نیست، زیرا زنا از گناهانی بوده که غالبا به صورت مخفیانه و غیرعلنی انجام میشده است (البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۳)
ب. مقصود گناهی است که شناعت و قبح و زشتی آن کاملا آشکار است (المیزان، ج۱۶، ص۳۰۷) و چهبسا همین آشکار بودن که چون موجب شکستن حرمت پیامبر ص میشود، عامل مضاعف شدن عذاب گردیده است. (ایستاده در باد، ص۲۵۶) یعنی با آوردن این تعبیر، می خواهد چرایی مضاعف شدن عذاب را توضیح دهد.
ج. شاید میخواهد اشاره کند به گناهی که آشکار شدنش چنان عمومیتی پیدا میکند که دیگر جای هیچ توجیهی باقی نمیگذارد؛ و شاید به همین جهت است که اگرچه در آیات دیگری (تحریم/۳-۴) از خیانت دو تن از زنان پیامبر (عایشه و حفصه) و افشای اسرار پیامبر ص و انحراف قلب دل آنان نیز سخن گفته شده (که میتواند مصداق واضحی از یک «فاحشه» و زشتکاری باشد)، اما در احادیثی که رسیده، عموماً این آیه را بر جریان جنگ جمل تطبیق کردهاند. (مثلا حدیث۱ و۲)
د. …
۴) «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً»
میدانیم که این مطلب که برخی از کارها سخت یا آسان است، به تواناییهای مختلف اشخاص برمیگردد؛ و کسی که قدرت مطلق دارد، انجام کارهای مختلفی که ممکن است، برای او تفاوتی نمیکند. پس مقصود از «آسان بودن این کار برای خدا» چیست و چرا این تعبیر را آورد؟
الف. می خواهد تاکید کند که کرامتی که به خاطر همسری پیامبر ص بدانها داده شده [و حتی آنان را همچون مادر مومنان دانسته (احزاب/۶) و در تاریخ بدینجهت آنان را ملقب به لقب «امالمومنین» کردهاند] به هیچ عنوان مانع از آن نمیشود که خداوند آنها را عذاب نکند، بلکه اتفاقا دوچندان هم عذاب میکند و هیچ مشکلی برایش ندارد (المیزان، ج۱۶، ص۳۰۷)
به تعبیر دیگر، میخواهد نشان دهد برای شماست که باورنکردنی و دور از ذهن است که چنان شخصی با چنان جایگاهی عذاب شود، اما این کار برای خدا هیچ دشواری ندارد.
ثمره اجتماعی_تاریخی
بر اثر تبلیغات دستگاه خلافت در چند قرن، حتی امروزه هم بسیاری از مسلمانان به خاطر جایگاه همسر پیامبر بودن، برایشان سخت است که حتی هیچ گونه انتقادی را متوجه آنان بدانند، چه رسد به اینکه قبول کنند خدا عذابی بیش از بقیه برای آنان آماده کرده است؛ و قرآن کریم با این آیه، [و سایر آیاتی که بر جهنمی بودن برخی از زنان پیامبران، مانند زن حضرت نوح و زن حضرت لوط تاکید کرده؛ تحریم/۱۰] این ذهنیت را به چالش میکشد. (اقتباس از: ایستاده در باد، ص۲۵۷)
ب. …
۵) «إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيماً … مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ»
روابط و جایگاه اجتماعی انسان، ظرفیت انسان را زیاد میکند؛ اما این افزایش ظرفیت، لزوما به نفع انسان تمام نمیشود؛ بلکه زمانی به نفع انسان است که انسان آن ظرفیت را در مسیر نیکوکاری پیش ببرد؛ وگرنه اگر آن ظرفیت را در مسیر زشتکاری پیش ببرد، همان افزایش ظرفیت موجب افزایش عذاب او خواهد شد.
۶) « يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ … يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ …»
در آیات قبل، خدا پیامبر ص را مخاطب قرار داد و به او فرمود که به زنانش چنان بگوید. در این آیه مستقیما خود آن زنان را مخاطب قرار داد. چرا؟
الف. برای تاکید بر تکلیف، تا مطلب برایشان کاملا قطعی قلمداد شود. (المیزان، ج۱۶، ص۳۰۷)
ب. شاید به خاطر برخورد نامناسبی که داشتند صلاحیت مخاطب خدا قرار گرفتن را از دست داده بودند، اما پس از اینکه اعلام کردند که خدا و رسول را ترجیح میدهند، شایسته مخاطب قرار گرفتن شدند؛ در عین حال، اولین مطلبی را که در این مخاطبه با آنها مد نظر قرار داد، تشدید عذاب است، که مبادا به خاطر این مخاطب قرار گرفتن، شأن خاصی برای خود قائل شوند.
ج. …
[۱] . قرأ ابن كثير و ابن عامر نضعف بالنون و التشديد العذاب بالنصب و قرأ أبوجعفر و أهل البصرة يضعف بالياء و التشديد «الْعَذابُ» بالرفع و الباقون «يُضاعَفْ» بالياء و الألف و فتح العين و قرأ أهل الكوفة غير عاصم «وَ مَنْ يَقْنُتْ» و يعمل صالحا يؤتها الجميع بالياء و قرأ روح و زيد من تأت و من تقنت و «تَعْمَلْ» كلها بالتاء «نُؤْتِها» بالنون و الباقون «مَنْ يَأْتِ» و «مَنْ يَقْنُتْ» بالياء و «تَعْمَلْ» بالتاء و «نُؤْتِها» بالنون
[۲] . قرأ زيد بن علي و الجحدري و عمرو بن فائد الأسواري و يعقوب: تأت، بتاء التأنيث، حملا على معنى من؛ و الجمهور: بالياء، حملا على لفظ من.
و قرأ نافع، و حمزة، و عاصم، و الكسائي: يُضاعَفْ، بألف و فتح العين و الحسن، و عيسى، و أبو عمرو: بالتشديد و فتح العين و الجحدري، و ابن كثير، و أبو عامر: بالنون و شد العين مكسورة و زيد بن علي، و ابن محيصن، و خارجة، عن أبي عمرو: بالألف و النون و الكسر و فرقة: بياء الغيبة و الألف و الكسر. و من فتح العين رفع الْعَذابُ، و من كسرها نصبه.
[۳] . اینکه این آیه ناظر به عایشه بوده برای خیلی از اصحاب هم واضح بوده است مثلا ابنشهر آشوب در مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج۳، ص۱۴۸ نقل میکند:
عن ابْنُ عَبَّاسٍ: لَمَّا عَلِمَ اللَّهُ أَنَّهُ سَتَجْرِي حَرْبُ الْجَمَلِ قَالَ لِأَزْوَاجِ النَّبِيِّ وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ قَالَ تَعَالَى يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ فِي حَرْبِهَا مَعَ عَلِيٍّ ع.
[۴] . در مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۱، ص۶۱ بعد از ذکر این حدیث میگوید:
وَ رَوَاهُ الْقَاضِي نُعْمَانُ فِي كِتَابِ شَرْحِ الْأَخْبَارِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ شُعَيْبٍ السَّارِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ: مِثْلَهُ بِاخْتِلَافٍ يَسِيرٍ. اما در حدی که در کتاب شرح الاخبار قاضی نعمان جستجو شد، این حدیث یافت نشد)
[۵] . لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» فَإِذَا ضَلَّ النَّاسُ لَمْ يَكُنِ الْهَادِي [الْمَهْدِيُ] إِلَّا مِنَّا عُلِّمْنَا عِلْماً جَهِلَهُ مَنْ هُوَ دُونَنَا مَا نُعْنَاهُ فِي عِلْمِنَا وَ لَمْ يَضُرَّنَا مَا فَارَقْنَا فِيهِ غَيْرَنَا مِمَّا لَمْ يَبْلُغْهُ عِلْمُنَا كَانَتِ الْجَمَاعَةُ أَحَبَّ إِلَيَّ [عَلَيَ] مِنَ الْفُرْقَةِ ثُمَّ الْجَمَاعَةُ [من] بَعْدَ الْفُرْقَةِ عَلَى السَّيْفِ إِلَّا أَنَّ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ ص جَالَتْ جَوْلَةً.
بازدیدها: ۱۴۹
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست
اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم
I go to see day-to-day some web pages and information sites to read articles or reviews, but this web site offers
quality based posts.
سلام.وبسایت خیلی خوبی دارید.واقعا ممنونم
Good article. I certainly love this website. Keep it up!
Thanks for finally talking about > یک آیه در روز - 520) يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ
كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً < Loved it!