بسم الله الرحمن الرحیم
این سوره با دعوت به «خواندن» شروع شد، خواندنی با اسم پروردگاری که هم انسان را آفریده و هم بر اساس کرامتش به او علم داده، علمی با «قلم» که انسانها را از سایر موجودات متمایز میکند.
بدین ترتیب، انسانی که مخاطب وحی است: رب دارد، خالق دارد، و ممیزه خاصی دارد: خواندن و نوشتن؛ و در نتیجه: فرهنگ و تمدن؛ و امکان انتقال آن، و در نتیجه تکامل و پیشرفت.
اما علیرغم این امتیاز ویژه، همه انسانها راه کمال حقیقی (قرب خدا) را در پیش نمیگیرند؛ بلکه برخی با برخورداری از این ممیزهها، احساس استغنا کرده، به طغیان کشیده میشوند، که دو علاج دارد: یکی به یاد آورد که عاقبت و سرانجامش به سوی خداست؛ و دوم اینکه توجه کند که خدا او را میبیند.
البته آن طغیانگر، زیر بار حق و حقیقت نمیرود، و در مقابل آن بندهای که بر هدایت است و راه خدا را در پیش گرفته و میکوشد که دیگران را هم به تقوا وادارد، مانعتراشی میکند و میکوشد با سازماندهی نیروها، وی را زمین بزند؛
اما کاری از پیش نخواهد برد؛ و بندهای که سر به سجده نهاده و خود را یکسره تسلیم خداوند نموده، مراتب قرب و کمال را خواهد پیمود و آن مقام ویژهای که خداوند انسان را برای آن آفریده، به دست خواهد آورد.
با این بیان، چهبسا بتوان گفت:
این سوره، که ظاهرا اولین سورهای است که بر پیامبر ص نازل شده، در همان ابتدا، با معرفیای از حقیقت انسان، و نمونهای از دو بُعد اصلی وجود وی، که یکی به طغیان تمایل دارد و دیگری تسلیم شدن در برابر راه هدایت را میجوید، وضعیت کلی انسان و دین و آنچه که در تاریخ بشر بر سر این دو رفته و خواهد رفت، به اجمال بیان کرده است.
بازدیدها: ۵