۲۶۸) فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ

ترجمه

پس هنگامی که او را سامان دادم و در او از روحم دمیدم سجده‌کنان در پیش او کرنش کنید.

توجه

عبارات این آیه دقیقا مشابه آیه ۷۲ سوره ص است که در جلسه ۱۶۶ مورد بحث قرار گرفت.

لذا امروز یک آیه دیگر را هم مطرح می‌کنیم و البته اگر احیاناً نکته جدیدی درباره این آیه به ذهن رسید، اضافه خواهد شد. (نکته تدبری مذکور در کانال قرار داده نشد)

حدیث

علاوه بر روایاتی که در متن و پاورقی جلسه۱۶۶ آمده، می‌توان این روایات را هم اشاره کرد:

۱) از امام باقر ع درباره سخن خداوند عز و جل که می‌فرماید «در او از روحم دمیدم» سوال شد. فرمودند: روحی است که خداوند آن را اختیار کرد و برگزید و آفرید و به خود منسوب کرد و بر همه ارواح برتری داد و از آن در آدم ع دمید.

التوحيد (للصدوق)، ص۱۷۰

حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» قَالَ رُوحٌ اخْتَارَهُ اللَّهُ وَ اصْطَفَاهُ وَ خَلَقَهُ وَ أَضَافَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ فَضَّلَهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَرْوَاحِ فَأَمَرَ فَنُفِخَ مِنْهُ فِي آدَمَ.[۱]

تدبر

۲) «فإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ»:

چرا نفرمود «فإِذا نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي …»، بلکه تعبیر «سویته» را هم اضافه کرد؟

در جلسه ۱۶۶ این احتمال مطرح شد که حرف «و» در اینجا، «عطف تفسیری» باشد یعنی، عبارت «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي» دارد عبارت «سَوَّيْتُهُ» را تفسیر می‌کند، یعنی دمیدن روح در بدن است که با سامان داده شدن انسان شده است و از این نکته ثمرات انسان‌شناسی خاصی گرفته شد. (جلسه ۱۶۶، تدبر۲)

اکنون به عنوان یک احتمال دیگر می‌توان «و» را عطف عادی دانست؛ یعنی آیه در مقام بیان این نکته است که شرط سجده کردن فرشتگان بر آدم دو مطلب است: یکی اعتدال و سامان یافتن وجود انسان و دیگری دمیده شدن روح در او. یعنی همان طور که اگر کسی روح الهی خویش را جدی نگیرد و انسان را در حد تن بداند، طبیعی است که چنین انسانی را مسجود فرشتگان نداند؛ به همین ترتیب اعتدال و سامان یافتن وجود انسان است که مقدمه ورود روح الهی در انسان می‌شود؛ و کسی هم که وجودش سامان نیابد، مسجود فرشتگان شدن هم برایش رخ نخواهد داد.

(توجه شود که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، هر دو احتمال می‌تواند مورد نظر بوده باشد و قبول یکی لزوما به معنای نادرست بودن دیگری نیست.

بعدا اضافه شد:

(البته لزوما نیاز به دو معنا قائل شدن برای این آیه وجود ندارد؛ و بین مدعای فوق و مطلب مذکور در جلسه۱۶۶ می‌توان جمع کرد؛ آن گونه که در جلسه ۳۶۸ جمع کرده‌ایم.yekaye.ir/al-qyiamah-75-4 )

)

[۱] . این روایات هم در همین راستا قابل توجه است:

۱) عن محمد بن مسلم عن أبي جعفر ع قال سألته عن قول الله: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ» قال: روح خلقها الله فنفخ في آدم منها. (تفسير العياشي، ج‏۲، ص۲۴۱)

۲) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَحْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَمَّا يَرْوُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ فَقَالَ هِيَ صُورَةٌ مُحْدَثَةٌ مَخْلُوقَةٌ وَ اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَى سَائِرِ الصُّوَرِ الْمُخْتَلِفَةِ فَأَضَافَهَا إِلَى نَفْسِهِ كَمَا أَضَافَ الْكَعْبَةَ إِلَى نَفْسِهِ وَ الرُّوحَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ بَيْتِيَ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي. (الكافي، ج‏۱، ص۱۳۴)

۳) أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَدٌ صَمَدٌ لَيْسَ لَهُ جَوْفٌ وَ إِنَّمَا الرُّوحُ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِهِ نَصْرٌ وَ تَأْيِيدٌ وَ قُوَّةٌ يَجْعَلُهُ اللَّهُ فِي قُلُوبِ الرُّسُلِ وَ الْمُؤْمِنِين‏ (التوحيد (للصدوق)، ص۱۷۱)

بازدیدها: ۱۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*