ترجمه
پس بزودی او را برای سختی [یا: وضعیت دشوارتر، یا: دشوارترین وضعیت] آماده میسازیم.
شهادت امام سجاد ع تسلیت باد
هرگز نگذاشت تا ابدشب باشد او ماند که درکنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل میبست تدبیر خدا بود که در تب باشد
نکات ترجمه
«العُسْری»
ماده «عسر» در اصل بر شدت و سختی و تنگنا دلالت دارد (معجم مقاييس اللغة، ج۴، ص۳۱۹؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج۸، ص۱۵۲) و «عُسر» نقطه مقابل «یُسر» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۶۶) که توضیحش در جلسه ۵۶۷ گذشت.
وقتی ماده «عسر» بر وزن «عَسُرَ يَعْسُرُ» باشد مصدر آن «عُسْر» (إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً؛ انشراح/۶) خواهد بود؛ اما اگر بر وزن «عَسِرَ يَعْسَرُ» باشد، مصدر آن «عَسَر» و یا «عَسِر» خواهد بود، هرچند که «عَسِر» (يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ؛ قمر/۸) میتواند صفت مشبهه و هممعنای «عسیر» نیز به کار رود. (لسان العرب، ج۴، ص۵۶۴؛ المصباح المنير، ج۲، ص۴۰۹)
«عُسْرَةُ» را به معنای دشواری و تنگنای مالی دانستهاند: «فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ» (توبة/۱۱۷) و «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ» (بقرة/۲۸۰) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۶۶).
وقتی این ماده به باب افعال میرود (اَعْسَرَ) به معنای «به زحمت انداختن» است، اما وقتی به باب تفاعل میرود (وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى؛ طلاق/۶) به معنای «مطاوعه» [قبول کردن و تن دادن] ای است که مداوم باشد[۱]؛ یعنی گویی شخص به وضعیت سخت و دشواری که ادامه دارد، تن داده و مبتلا شده است؛ چنانکه در این آیه سوره طلاق اشاره به وضعیتی است که شیر دادن توسط مادر مستلزم عسر و حرج طولانی و غیرقابل تحمل میشود و آیه می فرماید در این صورت زن شیرده دیگری شیر دادن طفل را برعهده بگیرد. (التحقيق، ج۸، ص۱۵۲) البته به نظر میرسد در باب تفاعل، طرفینی بودن مساله مهمتر است؛ یعنی بیش از اینکه مفهوم تداوم در کار باشد، مساله آیه این است که طرفین به عسرت و زحمت نیفتند.
«عَسِير» دلالت دارد بر عسر و سختیای که ثبوت و تداوم دارد «كانَ يَوْماً عَلَى الْكافِرِينَ عَسِيراً» (فرقان/۲۶) «يَوْمٌ عَسِيرٌ، عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ» (مدثر/۹-۱۰) (التحقيق، ج۸، ص۱۵۲)
«عُسْری» را مونث «أعسَر» (افعل تفضیل) دانستهاند که به معنای «سختتر» یا «سختترین» است (قاموس قرآن، ج۴، ص۳۴۹)؛ اما به نظر میرسد که این کلمه نیز همانند کلمه «یُسْری»، علاوه بر معنای افعل تفضیل، میتواند به معنای مصدری (سختی و دشواری) نیز به کار رود (شبیه «رُجْعی» که به معنای رجوع است) و در این آیه هر دو معنا ممکن است. البته کلمه «أعسَر» و «عُسْری» در مورد کسی که «چپ دست» است و با دست چپش کار میکند نیز به کار رفته است که درباره وجه تسمیهاش گفتهاند گویی نوعی فال بد زدن بوده است، گویی که کسی که با دست چپش کار انجام میدهد در معرض سختی و دشواری قرار میگیرد.
این ماده و مشتقاتش جمعا ۱۲ بار در قرآن کریم آمده است.
حدیث
۱) عبدالعظیم حسنی دعایی را از امام جواد ع روایت کرده که بعد از نماز مغرب شب اول رمضان میخواندند. در فرازی از این دعا آمده است:
خدایا! … و ما را به نیکویی (نیکوترین وضعیت) هدایت فرما و از سختی (سختترین وضعیت) دور بدارد و آسایش (راحتترین وضعیت) را برای ما مهیا فرما. …
الإقبال بالأعمال الحسنة، ج۱، ص۷۷
نرويه بإسنادنا إلى أبي المفضّل محمد بن عبد اللَّه الشيباني، فيما رواه بإسناده إلى عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسني رحمه اللَّه بالري، قال: صلّى أبو جعفر محمد بن علي الرضا عليهما السلام صلاة المغرب في ليلة رأى فيها هلال شهر رمضان، فلمّا فرغ من الصلاة و نوى الصيام رفع يديه فقال:
… وَ اهْدِنا لِلْحُسْنى، وَ جَنِّبْنا الْعُسْرى، وَ يَسِّرْنا لِلْيُسرى…[۲]
۲) از امام حسن عسکری روایت شده است:
هیچ شخص عزیزی [= شکستناپذیری] حق را ترک نکرد مگر اینکه خوار و ذلیل شد؛ و هیچ ذلیلی به حق درنیاویخت مگر اینکه عزیز گردید.
تحف العقول، ص۴۸۹
روي عن الإمام أبيمحمد الحسن بن علي العسکری ع:
مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ.
۳) در فرازی از یکی از خطبههای امیرالمومنین ع آمده است:
کسی که از رسول اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است؛ و کسی که از خدا اطاعت کند، از جانب خداوند مستحق شکر با بهترین پاداش میشود؛ و کسی که خدا و رسولش را عصیان کند در هنگام لقاء [پروردگارش] با دشواری در حساب مواجه خواهد شد، که این قضاوتی به عدل است هنگامی که قرار باشد حقش ادا شود، روزی که حق به خالق برمیگردد …
الغارات، ج۱، ص۱۵۸
حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ وَ عَنْ أَبِي زَكَرِيَّا قَالَ قال امیرالمومنین ع:
… مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ يُطِعِ اللَّهَ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ يَسْتَحِقَّ الشُّكْرَ مِنَ اللَّهِ بِحُسْنِ الْجَزَاءِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُعَايِنْ عُسْرَ الْحِسَابِ لَدَى اللِّقَاءِ قَضَاءً بِالْعَدْلِ عِنْدَ الْقِصَاصِ بِالْحَقِّ يَوْمَ إِفْضَاءِ الْحَقِّ إِلَى الْخَالِق …[۳]
تدبر
۱) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
مقصود از این تعبیر چیست؟
الف. او را آماده آتش جهنم میکنیم (جلسه۵۶۲، حدیث۱؛ و جلسه۵۶۹، حدیث۲)
ب. درصدد انجام هیچ شر و بدیای برنمیآید مگر اینکه برایش میسر میگردد. (جلسه۵۶۸، حدیث۱ و ۲)
ج. مسیر را باز میگذاریم تا براحتی مرتکب کارهایی شود که وی را مستوجب عذاب سازد. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۶۰؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۰۳) در حقیقت، راه شر، از این جهت که عاقبتش به سختی و دشواری و بدبختی منجر میشود، راه «دشواری» و «سختی» خوانده شده است. (الکشاف، ج۴، ص۷۶۲)
د. توفیق ایمان و عمل صالح را از او میگیریم چنانکه انجام این کارها بر او سنگین بیاید. (المیزان، ج۲۰، ص۳۰۳) به تعبیر دیگر، لطف خود را از او برمیداریم به نحوی که انجام طاعت برایش از سختترین کارها باشد؛ شبیه آیهای که میفرماید «وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ: و كسى را كه بخواهد در گمراهيش رها سازد سينهاش را به شدت گرفته و تنگ مىكند كه گويى به زحمت در آسمان رو به بالا مىرود» (انعام/۱۲۵). (الکشاف، ج۴، ص۷۶۲)
ه. حسابرسی شدیدی از او به عمل میآید به نحوی که قطعا جهنمی میشود؛ شبیه مضمون آیه «فَحاسَبْناها حِساباً شَديداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً: پس آنها را به حساب شديدى محاسبه كرديم و به عذابى بس سخت عذاب نموديم.» (طلاق/۸)
و. …
۲) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
انجام کارهای بد (بخل ورزیدن و احساس بینیازی کردن و تکذیب خوبیها)، راه را برای سخت شدن انجام خوبیها میسر میسازد.
به تعبیر دیگر،
کسی که مرتکب بدی شود، تدریجا انجام خوبی و پیمودن راه سعادت برایش دشوار میگردد.
نکته تخصصی انسانشناسی
خداوند فطرت انسان را متمایل به خوبی آفریده است. در عین حال به انسان غریزه و اختیار هم داده است. مادام که انسان با اختیار خود غرایز (شهوت و غضب) را تحت نظارت فطرت اشباع کند در مسیر خیر حرکت میکند اما اگر انسان به اختیار خود مهار غرایز را رها کرد و فطرتش مغلوب شد، کمکم بدی و انجام کارهای برایش راحت میشود و بالعکس خوبی برایش دشوار میگردد.
تذکر
تحت الشعاع قرار گرفتن فطرت، به معنای نابودی آن نیست؛ یعنی حتی هنگامی که وارد جهنم میشود نیز این فطرت باقی است، چرا که اگر فطرت باقی نباشد، سختی عذاب بیمعنا خواهد بود:
یک انسان اگر به خوک تبدیل شود مادام که میفهمد که او انسانی است که خوک شده، برایش عذاب است؛ وگرنه خوک بودن برای خوک که عذاب نیست.
۳) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
کسی که در مسیر بدی حرکت کند، انجام کارهای خوب بر او سخت خواهد آمد. آیا عکس این مساله هم درست است؛ یعنی آیا هرجا کار خوب بر ما سخت بیاید، نشان میدهد در مسیر بدی بودهایم؟
نکته تخصصی انسانشناسی
از آنجا که شروع حیات انسان در دنیا از غرایز است و فطرت تدریجا شکوفا میگردد، همواره در ابتدای کار، انجام کارهای غریزی (شهوت و غضب) بسیار سادهتر از انجام کارهای اخلاقی و مهار غریزه است (از این رو، عکس حالت فوق همواره برقرار نیست). با این حال، هرچه فطرت را بها دهیم و شکوفا شود مساله بالعکس میگردد تا برسد به جایگاه عصمت، که در آن جایگاه اساساً غریزه صددرصد تابع فطرت شده و انجام دادن گناه و رها گذاشتن مهار غریزه برای شخص بسیار دشوار میگردد.
تاملی با خویش
پس، اینکه انجام کارهای خوب بر ما سخت میآید در مراحل اول زندگی تاحدودی طبیعی است؛ اما اگر هر چه از عمرمان بگذرد و باز کارهای خوب بر ما سخت باشد بدانیم که در بیراهه گام برداشتهایم و هرچه سریعتر به فکر علاج خود باشیم!
۴) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
از جهنم و نامطلوبترین وضعیت نهایی بشر با تعبیر «عُسری: دشواری؛ یا دشوارترین» تعبیر کرد؛ و فرمود ما دسترسی وی به این دشوارترین را برای او راحت میسازیم! (توضیح انسانشناسی در جلسه۵۶۷، تدبر۵)
در واقع، کسی که امروز به خیال خود، راحت زندگی میکند و به هر گناهی که دلش میخواهد تن میدهد در حقیقت دشوارترین وضعیت را برای خود فراهم آورده است.
بیهوده نیست که اگر کسی از یاد خدا رویگردان شود – هرچند بهترین امکانات مادی زندگی را هم داشته باشد و در ظاهر خوش باشد– در درون خویش دچار معیشت ناگوار است. (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً؛ طه/۱۲۴)
۵) «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ … فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
گره خوردن کارهای انسان نتیجه آن است که میتوانستیم گره از کار دیگران بگشاییم و نگشودیم.
به تعبیر دیگر،
اگر فقرا را در عسرت گذاشتیم، خدا هم عسرت پیش پای ما مینهد. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۹)
۶) «وَ أَمَّا مَنْ … اسْتَغْنی؛ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
کسی که خود را در مقابل خدا بینیاز ببیند خداوند مقدمات به سختی افتادن او را مهیا میسازد.
گاه این مطلب موجب میشود که در همین دنیا به خود آید و به درگاه خدا برگردد؛ هرچند که کسی که تنها در سختیها به یاد خدا بیفتد، همین که سختی بگذرد دوباره غافل شود و چنین است که مسیرِ افتادن در سختی همیشگی را در پیش گرفته است: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُون: و چون به كشتى سوار شوند [و در خطر غرق قرار گيرند] خدا را مىخوانند در حالى كه ايمان و اعتقاد را براى او خالص سازند، و همين كه آنها را به سوى خشكى رساند و نجات داد پس به ناگاه شرك مىورزند.» (عنکبوت/۶۵)
این را در کانال نگذاشتم
۷) «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری»
«نیسر» به معنای «آسان میکنیم» و نقطه مقابل «سختی دادن» است. چرا برای به سختی انداختن، از تعبیر «برایش آسان میکنیم …» استفاده کرد؟
الف. «آسان میکنیم» در اینجا به معنای مهیا و آماده میسازیم است، و استفاده از این تعبیر برای همراهی با تقابلی است که در آیه۷ گذشت که «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری» (البحر المحیط، ج۱۰، ص۴۹۳)
ب. …
[۱] . برخی این را حتی به معنای «طلب به سختی افتادن در کاری» (طلبوا تَعْسِيرَ الأمرِ) دانستهاند. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۶۶)
[۲] . این تعبیر «اللَّهُمَّ يَسِّرْنَا لِلْيُسْرَى وَ جَنِّبْنَا الْعُسْرَى» در ادعیه متعددی آمده است از جمله در دعای روز دوشنبه (مصباح المتهجد، ج۲، ص۴۵۷) ویا دعای بعد از نماز عید قربان (الإقبال بالأعمال الحسنة، ج۲، ص۲۱۸)
[۳] . حدیثی را مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی نقل می کرد که بدان صورت که ایشان نقل میکرد در هیچ منبعی نیافتیم در عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج۱، ص۲۸۳ حدیث به صورت زیر آمده است که مخصوصا در عبارت اولش علیالقاعده افتادگیای دارد و آن مواردی که آیت الله مجتهدی اضافه میخواند در داخل کروشه قرار داده شده است:
فِي حَدِيثٍ عَنْه ص أَنَّهُ قَالَ: الطاعة [بَعْدَ الطَّاعَةِ دَلِيلٌ عَلَى قبول الطَّاعَةِ وَ الْمَعْصِيَةُ] بَعْدَ الطَّاعَةِ دَلِيلٌ عَلَى رَدِّ الطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بَعْدَ الْمَعْصِيَةِ دَلِيلٌ عَلَى غُفْرَانِ الْمَعْصِيَةِ [وَ الْمَعْصِيَةُ بَعْدَ الْمَعْصِيَةِ دَلِيلٌ عَلَى خذلان العبد].
بازدیدها: ۳۷