ترجمه
پس آن که بخشش نمود و تقوا پیشه کرد؛
حدیث
۱) از امام باقر ع روایت شده است:
رسول الله ص در مسیرشان شخصی را دیدند که نهالی را در محدودهای که از آن اوست میکارد. فرمودند: آیا میخواهی تو را به کاشت نهالی راهنمایی کنم که ساقهاش استوارتر، و رشدش سریعتر، و میوهاش گواراتر، و ماندگارتر است؟
عرض کرد: بله! راهنماییم کنید یا رسول الله!
فرمود: هنگامی که صبح و شام میکنی بگو سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر؛ که اگر این را گفتی برایت به ازای هر تسبیحی ده درخت از انواع میوهها در بهشت خواهد بود و اینها از باقیات صالحات است.
آن مرد گفت: یا رسول الله! تو را شاهد می گیرم که این محدودهای که در اختیار من است صدقه باشد در اختیار فقرای مسلمان که نیازمند صدقهاند؛ پس خداوند این آیات را نازل فرمود: «پس آن که بخشش نمود و تقوا پیشه کرد؛ و آن نیکوترین را تصدیق نمود پس سهولت را برایش میسر گردانیم.»
الكافي، ج۲، ص۵۰۶؛ الأمالي( للصدوق)، ص۲۰۳
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ ضُرَيْسٍ الْكُنَاسِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص بِرَجُلٍ يَغْرِسُ غَرْساً فِي حَائِطٍ لَهُ فَوَقَفَ لَهُ وَ قَالَ أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى غَرْسٍ أَثْبَتَ أَصْلًا وَ أَسْرَعَ إِينَاعاً وَ أَطْيَبَ ثَمَراً وَ أَبْقَى؟
قَالَ بَلَى فَدُلَّنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ!
فَقَالَ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ فَقُلْ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ فَإِنَّ لَكَ إِنْ قُلْتَهُ بِكُلِّ تَسْبِيحَةٍ عَشْرَ شَجَرَاتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَاكِهَةِ وَ هُنَّ مِنَ الْبَاقِيَاتِ الصَّالِحَاتِ
قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ فَإِنِّي أُشْهِدُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَّ حَائِطِي هَذَا صَدَقَةٌ مَقْبُوضَةٌ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَهْلِ الصَّدَقَةِ؛ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آيَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى».
۲) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که «گرفتن» را بیش از «دادن و عطا کردن» دوست دارد زیانکار است؛ زیرا که به خاطر غفلتش، [دنیای] عاجل و زودگذر را برتر از [آخرت] آجل و پیش رو میبیند؛
و برای مومن سزاوار این است که هنگامی که «میگیرد» بحق بگیرد و هنگامی که «میدهد و عطا میکند» در [راه] حق و بحق و از حق بدهد؛
پس چه بسیار گیرندهای که از دینش میدهد [در ازای آنچه به دست آورده، دینش را داده است] و نمیفهمد؛
و چه بسیار دهندهای که خودش خشم خود را برای خود خریده است؛
پس مساله اصلی دادن و گرفتن نیست؛ بلکه نجاتیابنده، کسی است که در دادن و گرفتن تقوای الهی پیشه کند و به ریسمان ورع و پرهیزکاری چنگ زند …
مصباح الشريعة، ص۱۴۸
قَالَ الصَّادِقُ ع:
مَنْ كَانَ الْأَخْذُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْإِعْطَاءِ فَهُوَ مَغْبُونٌ لِأَنَّهُ يَرَى الْعَاجِلَ بِغَفْلَتِهِ أَفْضَلَ مِنَ الْآجِلِ وَ يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ إِذَا أَخَذَ أَنْ يَأْخُذَ بِحَقٍّ وَ إِذَا أَعْطَى فَفِي حَقٍّ وَ بِحَقٍّ وَ مِنْ حَقٍّ فَكَمْ مِنْ آخِذٍ مُعْطِي دِينَهُ وَ هُوَ لَا يَشْعُرُ وَ كَمْ مِنْ مُعْطٍ مُورِثٍ بِنَفْسِهِ سَخَطَ اللَّهِ وَ لَيْسَ الشَّأْنُ فِي الْأَخْذِ وَ الْإِعْطَاءِ وَ لَكِنَّ النَّاجِيَ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ فِي الْأَخْذِ وَ الْإِعْطَاءِ وَ اعْتَصَمَ بِحَبْلِ الْوَرَعِ …[۱]
۳) از امام صادق ع درباره این آیات روایت شده است:
«پس آن که داد» خمس را؛ «و تقوا پیشه کرد» از پذیرفتن ولایت طاغوتها؛ «و تصدیق نمود آن نیکوترین را» با [اذعان به] ولایت؛ «پس سهولت را برایش میسر گردانیم» و چیزی از خوبی نخواهد مگر اینکه برایش میسر شود…
ادامه روایت انشاءالله در بحث از آیه ۸ همین سوره خواهد آمد.
تأويل الآيات الظاهرة، ص۷۸۲
رَوَى أَحْمَدُ بْنُ الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَيْمَنَ بْنِ مُحْرِزٍ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
«فَأَمَّا مَنْ أَعْطى» الْخُمُسَ «وَ اتَّقى» وَلَايَةَ الطَّوَاغِيتِ «وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى» بِالْوَلَايَةِ «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى» فَلَا يُرِيدُ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا تَيَسَّرَ لَهُ …
۴) عایشه میگوید: یکبار گوسفندی ذیح کردند [و پیامبر به هر نیازمندی که آمد مقداری از آن را بخشید].
پیامبر فرمود: آیا چیزی از آن مانده است؟
گفتم: غیر از کتفش چیزی باقی نمانده است.
فرمود: همهاش باقی مانده است غیر از کتفش.
سنن ترمذی، ج۴، ص۲۲۵ و ۶۴۴؛ شرح السنة (بغوی)، ج۶، ص۱۳۶
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ، عَنْ سُفْيَانَ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ أَبِي مَيْسَرَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّهُمْ ذَبَحُوا شَاةً، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آله و سَلَّمَ: مَا بَقِيَ مِنْهَا؟ قَالَتْ: مَا بَقِيَ مِنْهَا إِلاَّ كَتِفُهَا قَالَ: بَقِيَ كُلُّهَا غَيْرَ كَتِفِهَا.
تدبر
۱) «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى»
مقصود از «اعطی» دادن چه چیزی است؟
الف. از آنجا که در آیه ۸ که نقطه مقابل این آیه است از «بخل» سخن گفته شده، پس اعطاء در اینجا به معنای انفاق مال است (المیزان، ج۲۰، ص۳۲۰)
ب. پرداخت حق الله (واجبات مالیای) است که خداوند واجب کرده است (قتاده، به نقل از البحر المحیط، ج۱۰، ص۴۹۳) که از مهمترین مصادیقش خمس است (حدیث۳)
ج. …
۲) «مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى»
«اعطاء» (انفاق و پرداختهای مالی) را با «تقوی» همراه کرد؛ این بدان معناست که:
الف. انفاق زمانی واقعا با ارزش است که همراه با تقوی باشد (حدیث۲)؛ و در واقع، شرط پذیرفته شدن عطا تقواست. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۶)
ب. عطا همراه با تقوی کارساز است (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۶)
ج. عطا باید بدون ریا و غرور و منت و آزار باشد. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۶)
د. آنچه از مقدار و چیستی چیزی که میبخشیم مهمتر است، نیت و انگیزه و چگونگی این بخشش است. (اقتباس از تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۶)
ه. …
۳) «مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى»
«تقوی» از ماده «وقی» است که بهترین ترجمه آن «خودنگهداری» است.
کسی که چیزی میبخشد، چیزی را از دست نداده است، بلکه آنچه واقعا از آنِ وی بوده را برای ابد خوب نگهداری نموده است. (حدیث۴)
[۱] . وَ النَّاسُ فِي هَاتَيْنِ الْخَصْلَتَيْنِ خَاصٌّ وَ عَامٌّ فَالْخَاصُّ يَنْظُرُ فِي دَقِيقِ الْوَرَعِ فَلَا يَتَنَاوَلُ حَتَّى يَتَيَقَّنَ أَنَّهُ حَلَالٌ وَ إِذَا أَشْكَلَ عَلَيْهِ تَنَاوَلَ عِنْدَ الضَّرُورَةِ وَ الْعَامُّ يَنْظُرُ فِي الظَّاهِرِ فَمَا لَمْ يَجِدْهُ وَ لَا يَعْلَمُهُ غَصْبٌ وَ لَا سَرِقَةٌ تَنَاوَلَ وَ قَالَ لَا بَأْسَ هُوَ لِي حَلَالٌ وَ الْأَمْرُ فِي ذَلِكَ بَيِّنٌ يَأْخُذُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يُنْفِقُ فِي رِضَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.
بازدیدها: ۱۱