ترجمه
و هماناناند که از عذاب پروردگارشان است که هراساناند؛
نکات ترجمهای و نحوی
«مُشْفِقُونَ»
«مُشفِق» اسم فاعل از باب افعال از ماده «شفق» است؛ که کلمه «شَفَق» (انشقاق/۱۶) به معنای سرخی آسمان در هنگام غروب در فارسی نیز به کار میرود.
برخی گفتهاند ماده «شفق» به معنای هر چیز پست و کمارزشی از اشیاء است (کتاب العین، ج۵، ص۴۴) و برخی اصل این ماده را «رقت»ی که در اشیاء وجود دارد، معرفی، و «اشفاق» را رقت ورزیدن و حذر کردن دانستهاند (معجم المقاييس اللغة، ج۳، ص۱۹۷). در همین راستا، برخی آن را «رقت قلب ناشی از تحمل امری که شخص از آن میترسد» قلمداد کرده (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۳۴). و برخی دیگر آن را «عنایت کردن آمیخته با ترس» دانسته و معتقدند که وقتی با حرف «من» متعدی میشود معنای «ترس» در آن غلبه دارد (مانند همین آیه) و وقتی با حرف «فی» متعدی میشود معنای «عنایت کردن» در آن پررنگتر است (مانند «مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا» ؛ شورى/۲۲) و شفق آسمان را هم آمیخته شدن نور روز با تاریکی شب معرفی کرده [که شاید همین آمیخته شدن عنایت با ترس را به نحو محسوس میرساند] (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۵۸). مرحوم مصطفوی هم آن را وضعیتی که دارای سه مولفه سستی (رخوت) و لطافت (دقت) و ضعف باشد (در مقابل شدت و غلظت و قوت)، معرفی نموده است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۶، ص۸۶)
«مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ» عبارت «مِنْ عَذابِ …» جار و مجروری است که متعلق به «مُشْفِقُونَ» است و طبیعتا باید بعد از آن میآمد. چون پیش از آن آمده، دلالت بر حصر ویا دستکم تاکید دارد؛ لذا در ترجمه به جای «از عذاب پروردگارشان هراساناند» نوشته شد: «از عذاب پروردگارشان است که هراساناند»
حدیث
۱) از امام باقر ع روایت شده است:
امیرالمومنین ع در عراق نماز صبح را برای مردم اقامه کرد؛ نمازش که تمام شد شروع کرد به موعظه، و از خوف خدا گریست و آنها را گریاند. سپس فرمود:
اما به خدا سوگند! در زمان دوستم رسول خدا ص مردمانی را تجربه کرده بودم که صبح و شب میگذراندند آشفتهحال و غبارآلوده، [از فرط لاغری] شکمهایشان به پشتشان چسبیده، و چشمانشان همچون مفاصل بزها، گود افتاده؛
«شبها را برای پروردگارشان با سجده و قیام به صبح میرساندند» (فرقان/۶۴) و بین برپا ایستاده بودن و برخاک پیشانی نهادن، در رفت و آمد؛
با پروردگارشان مناجات میکردند و رهایی خود از آتش را میخواستند؛
به خدا سوگند آنها را میدیدم که با این وجود، ترسان و هراساناند.
الكافي، ج۲، ص۲۳۶
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالنَّاسِ الصُّبْحَ بِالْعِرَاقِ فَلَمَّا انْصَرَفَ وَعَظَهُمْ فَبَكَى وَ أَبْكَاهُمْ مِنْ خَوْفِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ:
أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ عَهِدْتُ أَقْوَاماً عَلَى عَهْدِ خَلِيلِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّهُمْ لَيُصْبِحُونَ وَ يُمْسُونَ شُعْثاً غُبْراً خُمْصاً بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ كَرُكَبِ الْمِعْزَى «يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً» يُرَاوِحُونَ بَيْنَ أَقْدَامِهِمْ وَ جِبَاهِهِمْ يُنَاجُونَ رَبَّهُمْ وَ يَسْأَلُونَهُ فَكَاكَ رِقَابِهِمْ مِنَ النَّارِ وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُهُمْ مَعَ هَذَا وَ هُمْ خَائِفُونَ مُشْفِقُونَ.[۱]
۲) از امام صادق ع روایت شده است که پدرم از پدرش [= امام سجاد ع] نقل کرده:
حسن بن علی بن ابیطالب [امام حسن مجتبی] ع عابدترین و زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود؛
این گونه بود که وقتی حج میرفت پای پیاده میرفت و چهبسا پابرهنه میرفت؛
و هنگامی که به یاد مرگ میافتاد، میگریست؛
و هنگامی که به یاد قبر میافتاد میگریست؛
و هنگامی که به یاد برانگیخته شدن و متفرق شدن در محشر میافتاد میگریست؛
و هنگامی که به یاد عبور از صراط میافتاد میگریست؛
و هنگامی که به یاد عرضه شدن در پیشگاه الهی میافتاد، فریادی سر میداد که بیهوش میشد؛
و هنگامی که برای نماز میایستاد، اعضای بدنش در پیشگاه پروردگار عز و جل به رعشه میافتاد؛
و هنگامی که به یاد بهشت و جهنم میافتاد، همچون شخص مارگزیده مضطرب میشد، از خداوند بهشت را درخواست میکرد و از جهنم به او پناه میبرد.
الأمالي( للصدوق)، ص۱۷۹
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع كَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِي زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُمْ وَ كَانَ إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِياً وَ رُبَّمَا مَشَى حَافِياً وَ كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْمَوْتَ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْقَبْرَ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ بَكَى وَ إِذَا ذَكَرَ الْعَرْضَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً يُغْشَى عَلَيْهِ مِنْهَا وَ كَانَ إِذَا قَامَ فِي صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهُ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ اضْطَرَبَ اضْطِرَابَ السَّلِيمِ وَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ يَعُوذُ بِهِ مِنَ النَّار.
۳) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا جماعتی گناهان بسیار مرتکب شدند، پس بدین خاطر هراسان، و دچار خوف شدیدی شدند. دیگرانی آمدند و گفتند: گناهان شما برعهده ما؛ پس خداوند بر آنها عذاب نازل کرد؛ آنگاه خداوند تبارک و تعالی فرمود: آنان از من ترسیدند و شما آنها را نسبت به من جرأت بخشیدید؟!
الكافي، ج۵، ص۱۰۴؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۴۱[۲]
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ قَالَ: َقَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
… إِنَّ قَوْماً أَذْنَبُوا ذُنُوباً كَثِيرَةً فَأَشْفَقُوا مِنْهَا وَ خَافُوا خَوْفاً شَدِيداً وَ جَاءَ آخَرُونَ فَقَالُوا ذُنُوبُكُمْ عَلَيْنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمُ الْعَذَابَ ثُمَّ قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَافُونِي وَ اجْتَرَأْتُمْ عَلَيَّ.
تدبر
۱) «وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»
در آیه قبل اشاره شد که از ویژگیهای نمازگزاران واقعی، تصدیق و راست دانستن روز جزاست. میدانیم که یکی از ویژگیهای روز جزا، جهنم و عذابی است که خدا وعده داده است؛ و طبیعی است که هرکس روز جزا را تصدیق کند، جهنم و بهشت، و عذاب و ثواب را هم قبول دارد. وقتی این نتیجه واضح است، چرا بدان تصریح کرد و اگر قرار است تصریح شود، چرا فقط به عذاب؟
الف. آن بُعدی از روز جزا که جدی گرفتن آن در زندگی انسان بسیار موثر است، عذاب است.
حکایت
آیت الله جوادی آملی میفرمودند:
بسیاری از مردم در اثر انذار و به خاطر خوف از آتش معصیت نمیکنند. اگر کسی نیتش شوق به بهشت باشد با این همه فضائل که برای نماز شب ذکر شده، نماز شب را هم مثل نماز صبح میخواند. اما چون محرک او در خواندن نماز صبح خوف از جهنم است، نماز صبح را می خواند ولی از فیض نماز شب محروم است.
ب. …
۲) «وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»
آیه قبل با عبارتی ساده فرمود «و آنان که روز جزا را تصدیق میکنند»؛ این آیه هم اگر میخواست کاملا ساده مطلب را بیان کند، باید میگفت «والذین یشفقون من عذاب ربهم»؛ اما چنین نگفت بلکه، هم ضمیر «هُم» را اضافه کرد، و هم «من عذاب …» را مقدم نمود، و هم به جای «فعل» (یشفقون) از «اسم فاعل» (مشفقون) استفاده کرد که دلالتش بر ثبات و دوام و استمرار شدیدتر است. (یعنی حداقل سه عنصر تاکیدی در کلام اضافه کرد؛ و به همین جهت بود که در ترجمه به جای اینکه بگوییم «و آنان از عذاب پروردگارشان در هراساند» گفتیم «و هماناناند که از عذاب پروردگارشان است که هراساناند»). اما چرا؟
الف. شاید میخواهد نشان دهد که اگرچه به روز داوری و جزا باور دارند، اما آنچه در صحنه آن روز آنها را بسیار دلمشغول و نگران کرده، عذاب پروردگار است.
ب. شاید میخواهد در مقابل این ترفند شیطانی (که به بهانه رحمت خدا، عذاب اخروی را انکار میکنند) تذکر دهد که اتفاقا آنان که نمازگزار واقعی (واقعا اهل ارتباط با خدا) هستند، عذاب را کاملا جدی میدانند.
ج. …
۳) «وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»
نفرمود از «عذاب خدا» هراساناند؛ بلکه فرمود «از عذاب پروردگارشان». چرا؟
الف. چهبسا میخواهد اشاره کند که آنها میدانند همان خدایی که پروردگار آنهاست، ممکن است آنها را عذاب کند؛ یعنی این عذاب در راستای ربوبیت و پروردگاری خداست، نه صرفا انتقامی برای تسلای خاطر و مانند آن؛ و اگر توجه کنیم که «پروردگار» است که انسان را «پرورش» و رشد میدهد؛ معلوم میشود که این عذاب هم در باطن خودش برای انسان خیر است، ولو که این خوب بودن بدین معنا نیست که عذابش بشدت وحشتناک و آزاردهنده نباشد.
ب. …
۴) «وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»
چرا اینان با اینکه با توجه به آیات قبل (حجر۲۲-۲۵) و بعد (حجر/۲۹-۳۴)، هم در روابط خود با خدا و هم در روابطشان با دیگران، اهل عمل صالحاند، بشدت از عذاب خداوند در هراساند.
الف. عذاب در مقابل مخالفت است و مخالفت امری درونی و مربوط به نفس انسان است و اگر خدا انسان را حفظ نکند، هیچ اطمینانی به نفس نیست. (المیزان، ج۲۰، ص۱۶)
ب. چون خطر همیشه در کمین است: خطر انحراف و سوء عاقبت و بدون توبه مردن، خطر پذیرفته نشدن اعمال، خطر حبط اعمال، و … (تفسیر نور، ج۱۰، ص۲۱۹)
ج. …
۵) «وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»
جالب است که این کسانی که از عذاب خدا بشدت هراساناند همان کسانی هستند که در آیات بعد (آیه۳۵) تصریح شده که از بهشتیان هستند.
ثمره اخلاقی
هرچه مقام انسان در معنویات بالاتر رود، بیشتر به قصور و تقصیر خود در پیشگاه خداوند پی میبرد و میفهمد که «اگر فضل و رحمت اضافی خداوند نباشد هیچکس هیچگاه پاک و تزکیه نخواهد شد» (نور/۲۱). ظاهرا بدین جهت است که معصومین علیرغم معصوم بودنشان، آن اندازه شدید از عذاب خداوند هراسان بودهاند (حدیث۲).
[۱] . این فراز از خطبه متقین هم با این مضمون شباهت دارد:
قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْيَ الْقِدَاحِ يَنْظُرُ إِلَيْهِمُ النَّاظِرُ فَيَحْسَبُهُمْ مَرْضَى وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ يَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِيمٌ لَا يَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِيلَ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ الْكَثِيرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُونَ. (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳)
[۲]. شروع سند شیخ صدوق چنین است: أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ … و در پایان روایت عبارت «عَلَیَّ» را ندارد.
بازدیدها: ۵۱