ترجمه
و آناناند که بر نمازشان محافظت دارند.
نکات ترجمه
«یُحافِظُونَ» از ماده «حفظ» که تعبیر حفظ به معنای مراقبت و نگهداری است و درباره این کلمه و تفاوتش با کلمات نزدیک به آن، در جلسه۳۰۰ بحث شد (http://yekaye.ir/al-maaarij-70-29/). در اینجا فقط اضافه میکنیم که این کلمه وقتی مانند این آیه به باب «مفاعله» میرود دلالت بر رابطه طرفینی میکند یعنی هر یک محافظ دیگری باشد؛ پس این تعبیر که آنها بر نمازشان «محافظت دارند» اشارهای است که از طرفی آنها با مراعات اوقات و ارکان نماز و قیام به آن در کمال خضوع و بندگی بر اقامه درست نمازشان محافظت میکنند و در مقابل نماز هم آنها را از فحشاء و منکر (عنکبوت/۴۵) و سایر آسیبها حفظ میکند. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۴۵).
حدیث
۱) از امام باقر ع و امام صادق ع در تفسیر آیه «و آناناند که بر نمازشان محافظت دارند» (معارج/۳۴) و آیه «آناناند که بر نمازشان مداومتکنندگاناند» (معارج/۲۳) روایت شده است:
محافظت در مورد واجبات است، و مداومت در مورد نافلهها (نمازهای مستحبی) است.
عوالي اللئالي العزيزية، ج۲، ص۲۱؛ الكافي، ج۳، ص۲۷۰[۱]؛ فقه القرآن، ج۱، ص۱۳۱[۲]
وَ رُوِيَ عَنِ الْبَاقِرِ ع وَ عَنِ الصَّادِقِ ع فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» وَ قَوْلِهِ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» أَنَّ الْمُحَافَظَةَ عَلَى الْفَرَائِضِ وَ الْمُدَاوَمَةَ عَلَى النَّوَافِل.[۳]
۲) از امام باقر ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید «و آناناند که بر نمازشان محافظت دارند» (معارج/۳۴) روایت شده است:
این در مورد نماز واجب است که هرکس آن را در وقتش بجا آورد در حالی که به حق آن معرفت دارد و غیر آن را بر آن ترجیح نمی دهد، خداوند برایش نامه رهایی از آتش مینویسد؛
و کسی که آن را در وقتش بجا نیاورد و به حق آنها معرفت نداشته باشد و غیر آن را بر آن ترجیح دهد، کارش به خداوند عز و جل واگذار است، اگر خواست او را میبخشد و اگر خواست عذابش میکند.
مجمع البيان، ج۱۰، ص۵۳۶؛ دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۳۵
روى زرارة عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ص أَنَّهُ قَالَ: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» قَالَ هَذِهِ الْفَرِيضَةُ مَنْ صَلَّاهَا لِوَقْتِهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا لَا يُؤْثِرُ عَلَيْهَا غَيْرَهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً لَا يُعَذِّبَهُ وَ مَنْ صَلَّاهَا لِغَيْرِ وَقْتِهَا غَيْرَ عَارِفٍ بِحَقِّهَا مُؤْثِراً عَلَيْهَا غَيْرَهَا كَانَ ذَلِكَ إِلَيْهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُ وَ إِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ.[۴]
۳) از امام باقر ع روایت شده است: هر سهو و حوسپرتیای در نماز، از آن میکاهد، جز آنکه خداوند متعال با نمازهای نافله، راهی برای جبرانش گذاشته است؛
بدرستی که اولین چیزی که بنده بر آن محاسبه میشود، نماز است؛ اگر قبول شود ماسوای آن هم قبول میشود؛
بدرستی که نماز هنگامی که در اول وقتش بالا رود، به صاحبش برمیگردد در حالی که سفید و نورانی است و میگوید: مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند؛
و اگر در وقتش و بدون حد و اندازههای [حقیقی] اش بالا رود، سیاه و ظلمانی به صاحبش برمیگردد و میگوید: مرا ضایع کردی، خدا ضایعت کند!
الكافي، ج۳، ص۲۶۸ [۵]
جَمَاعَةٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
كُلُّ سَهْوٍ فِي الصَّلَاةِ يُطْرَحُ مِنْهَا غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُتِمُّ بِالنَّوَافِلِ إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا إِنَّ الصَّلَاةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَكَ اللَّهُ وَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّهُ.[۶]
تدبر
۱) «وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ»
در آیاتی که گذشت (معراج/۱۹-۳۴)، نهتنها محور انسانهای شایسته را نمازگزار بودن (المصلین) قرار داد، بلکه هم اولین و هم آخرین خصلت آنها را مربوط به همین مساله نماز دانست: اولش تداوم بر نماز و آخرش محافظت از نماز. این نشاندهنده جایگاه عظیم نماز در تحقق انسانیت انسان است. اگر این مطلب فهمیده شود، معلوم میشود که چرا فرمودهاند قبولی نماز، عامل قبولی همه اعمال است (حدیث۳)
۲) «وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ»
نمازگزار واقعی، فقط نمازش را نمیخواند، بلکه از نمازش محافظت میکند. این محافظت یعنی:
الف. میکوشد با حضور قلب نماز بخواند.
ب. میکوشد تمام اجزای نماز را درست بجا آورد.
ج. میکوشد تمام شرایط نماز را رعایت کند؛
و کسی که شرایط نماز را رعایت کند، انسانی میشود که:
- بهداشت را تمرین میکند (طهارت و وضو)
- نظم را تمرین میکند (وجوب ترتیب در نماز، وجوب رو به قبله بودن و انجام حرکات معین، و …)
- خویشتنداری را تمرین میکند (در نماز نباید به این طرف و آن طرف بگردد، باید خنده و گریه، سخن گفتن، و … را کنترل کند، و …)
- رعایت حقالناس را تمرین میکند (با لباس غصبی، یا در مکان غصبی، نمیتوان نماز خواند یا با آب غصبی وضو نمیتوان گرفت و …)
- کار جمعی را تمرین میکند (اصل در نماز بر جماعت است و اغلب اذکار نماز به صورت جمع است و …)
- وقتشناسی را تمرین میکند (هر نمازی در وقت معین باید خوانده شود)
- صلح و صفا با دیگران را تمرین میکند (پایان نماز واجب است سلام بدهد و سلام، ابراز صلح و صمیمیت با دیگران است)
۸ . ادب را تمرین میکند (نحوه ایستادن و نشستن و … در نماز)
- قانونمداری را تمرین میکند (اینکه یک اعمال و اذکار خاصی را به نحو خاصی که مقرر شده انجام دهد)
- تمرکز را تمرین میکند (حضور قلب)
- …
همه اینها غیر از اصل نماز است که تمرین ارتباط مستقیم با خداست و اثرش بسیار برتر از همه اینهاست.
۳) «وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ»
اولین ویژگی نمازگزاران واقعی مداومت کردن بر نماز بود (معراج/۲۳) و آخرینش محافظت از نماز. مداومت (همیشگی بودن) ناظر به کمیّت (تعداد و تکرار) نماز است، و محافظت، ناظر به کیفیت. از کمیت شروع کرد و به کیفیت ختم کرد.
اصلاحی در مدل دینشناسی
برخی گمان میکنند چون کیفیت نماز مهمتر از کمیت آن است، پس ما بر کیفیت آن اصرار بورزیم، نه بر کمیتش.
این آیات، این نگاه را به چالش میکشد: درست است که کیفیت مهمتر از کمیت است، اما شروع کار از کمیت است، نه از کیفیت! اینکه نماز با کیفیت عالی و با حضور قلب کامل بخوانیم، آخر کار است، نه ابتدای کار. شروع کار، مداومت و مقید کردن همیشگی خود به نماز است.
جالب است که در روایات، مداومت را بر نافله (نمازهای مستحب)، و محافظت را بر نماز واجب تطبیق دادهاند. (حدیث۱) این هم موید دیگری است که کثرت و کمیت نماز، شروع کار است. اگر کسی میخواهد نماز با کیفیت بخواند، ابتدا باید با کثرت نماز شروع کند. به نمازهای واجب بسنده نکند و نوافل را هم بخواند. نمازهای نافله، هم از این جهت که مداومت (همیشگی بودن) را تثبیت میکند موثر است، و هم از این جهت که مقدمهای میشود برای محافظت از نماز واجب. (نماز واجب هر مقدارش که مورد محافظت ما نباشد و سهو و غفلت در آن راه یابد، با نماز نافله جبران میشود؛ حدیث۳)
در واقع، این وسوسه شیطان است که: چون حضور قلب نداری، نمازت به درد نمی خورد. خیر! از مداومت بر همین نمازها باید شروع کرد تا کمکم به مرتبه محافظت بر نماز رسید.
۴) «وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ»
اگرچه اولین خصلت نمازگزاران، مداومت بر نماز بود، اما محافظت از نماز که موجب حضور قلب در نماز میشود، آخرین خصلت آنان دانسته شد.
ثمره اخلاقی: راهکار رسیدن به حضور قلب در نماز
همین نمازهای ظاهرا بیحضور قلب،
اولا اگر مورد مداومت قرار گیرد (معراج/۲۳) و نمازهای نافله هم جدی گرفته شود (حدیث۱)،
و ثانیا به اقتضائات همین مقدار رابطه با خدا هم توجه شود، یعنی اخلاق اقتصادی (دادن حق نیازمندان، معراج/۲۴-۲۵) و باور به معاد (معراج/۲۶-۲۸)، اخلاق فرهنگی (کنترل غریزه جنسی، معارج/۲۹-۳۰)، و اخلاق اجتماعی (امانتداری و وفای به عهد و شهادت به حق) هم مورد اهتمام قرار گیرد،
انسان به مرتبهای میرسد که توان محافظت بر نماز پیدا میکند و نمازهایش با حضور قلب تمام خواهد بود؛ و اگر هم اندکی غفلت وارد شد، با انجام نمازهای نافله (که قبلا جدی گرفته شده) آن خلأ هم جبران میشود.
۵) «وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ»
تقریبا تمامی صفاتی که برای این نمازگزاران راستین بیان شد، به صورت اسم فاعل (مشفقون، حافظون، راعون، قائمون) آمد، حتی «مداومت کردن بر نماز» نیز به نحو اسم فاعل « دائمون» آمد. اما این اقدام اخیرشان (محافظت بر نماز) به صورت فعل «یحافظون» آمد، نه اسم فاعل (محافظون). چرا؟
الف. اسم فاعل دلالت بر یک امر ثابت و مستقر در شخص میکند، اما فعل مضارع، دلالت بر یک امری که در حال وقوع است و هنوز به تمامیت خود نرسیده است. شاید میخواهد دشواری محافظت از نماز و حضور قلب در نماز را گوشزد کند که اگر چه همه موارد قبلی (از جمله مداومت بر نماز) در اینان به صورت یک صفت مستقر و یک ملکه اخلاقی درآمده است، اما در مورد حضور قلب، بیش از یک کاری که سعی در تحقق آن دارند، از آنها انتظار نمیرود.
ب. اسم فاعل دلالت بر وجود یک «صفت» در شخص میکند اما فعل دلالت بر انجام یک «رفتار»؛ شاید میخواهد نشان دهد که با مساله مراقبت از نماز و حضور قلب، باید به عنوان یک رفتار و یک اقدام، که هر دفعه به تصمیم جدیدی نیازمند است، مواجه شد؛ و آن را یک مطلب تمام شده، ندید؛ و در هر نمازی مستقلا باید بدان اقدام کرد؛ و وجود آن در یک نماز، دلیل نمیشود که دیگر در همه نمازهایمان با حضور قلب خواهیم بود؛ همان طور که عدم آن در نمازهای قبلی، دلیل نمیشود که ما اساساً از آن بیبهرهایم و در نمازهای بعدی هم نمیتوانیم بدان برسیم.
ج. …
[۱] . عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنِ الْفُضَيْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» قَالَ هِيَ الْفَرِيضَةُ قُلْتُ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» قَالَ هِيَ النَّافِلَةُ.
همین روایت عینا در تهذيب الأحكام، ج۲، ص۲۴۰ نیز آمده است.
[۲] . وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» إِنَّ ذَلِكَ فِي النَّوَافِلِ يَدْعُونَ عَلَيْهَا وَ فِي قَوْلِهِ «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» فِي الْفَرَائِضِ وَ الْوَاجِبَاتِ.
[۳] . نزدیک به این مضمون روایتی است که از امام کاظم ع آمده است:
رَوَاهُ الصَّدُوقُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ بَابَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» قَالَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ أَصْحَابُ الْخَمْسِينَ مِنْ شِيعَتِنَا قَالَ قُلْتُ «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» قَالَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْخَمْسِ صَلَوَاتٍ مِنْ شِيعَتِنَا قَالَ قُلْتُ وَ «أَصْحابُ الْيَمِينِ» قَالَ هُمْ وَ اللَّهِ مِنْ شِيعَتِنَا. (تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص۶۹۹؛ مجمع البيان، ج۱۰، ص۵۳۶)
[۴] . این روایت هم در همین فضا قابل توجه است:
قَالَ ع مَا يَأْمَنُ أَحَدُكُمُ الْحَدَثَانَ فِي تَرْكِ الصَّلَاةِ وَ قَدْ دَخَلَ وَقْتُهَا وَ هُوَ فَارِغٌ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» قَالَ يُحَافِظُونَ عَلَى الْمَوَاقِيتِ وَ قَالَ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» قَالَ يَدُومُونَ عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ فَإِنْ فَاتَهُمْ بِاللَّيْلِ قَضَوْا بِالنَّهَارِ وَ إِنْ فَاتَهُمْ بِالنَّهَارِ قَضَوْا بِاللَّيْلِ» (الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص۷۲؛ شبیه مضمون پایانی این حدیث، در حدیث ۳ جلسه ۲۹۴ گذشت)
[۵] . این روایت هم به این مضمون نزدیک است:
حُسَيْنٌ، عَنْ رَجُلٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا صَلَّى الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا وَ حَافَظَ عَلَيْهَا، ارْتَفَعَتْ بَيْضَاءَ نَقِيَّةً تَقُولُ: حَفِظْتَنِي حَفِظَكَ اللَّهُ، وَ إِذَا لَمْ يُصَلِّهَا لِوَقْتِهَا وَ لَمْ يُحَافِظْ عَلَيْهَا، رَجَعَتْ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةً تَقُولُ: ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّهُ. (الأصول الستة عشر، ص۳۲۲؛ من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۲۰۹)
[۶] . دو حدیث دیگر به این آیه مربوط میشد که به دلایلی که در ادامه میآید در کانال نگذاشتم:
۱) در روایتی از امام حسن عسگری، از برخی از آیات قرآن، اوقات نماز را بیرون کشیدهاند از جمله از این آیات وقت نماز صبح را، که چون مضمون روایت پیچیدگی دارد در کانال نگذاشتم:
الْحُسَيْنُ بْنُ حَمْدَانَ الْخَصِيبِيُّ عَنْ عِيسَى بْنِ مَهْدِيٍّ الْجَوْهَرِيِّ قَالَ: … دَخَلْنَا عَلَى سَيِّدِنَا أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) …
قال: أَمَّا صَلَوَاتُ الْخَمْسِ فَهِيَ عِنْدَ أَهْلِ الْبَيْتِ كَمَا فَرَضَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَلَى رَسُولِهِ وَ هِيَ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً فِي سِتَّةِ أَوْقَاتٍ أُبَيِّنُهَا لَكُمْ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ … وَ صَلَاةُ الْفَجْرِ فَقَدْ حَكَى فِي كِتَابِهِ الْعَزِيزِ: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» وَ حَكَى فِي حَقِّهَا: «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» مِنْ صَبَاحِهِمْ لِمَسَائِهِمْ وَ هَاتَيْنِ الْآيَتَيْنِ وَ مَا دُونَهُمَا فِي حَقِّ صَلَاةِ الْفَجْرِ لِأَنَّهَا جَامِعَةٌ لِلصَّلَاةِ فَمِنْهَا إِلَى وَقْتٍ ثَانٍ إِلَى الِانْتِهَاءِ فِي كَمِّيَّةِ عَدَدِ الصَّلَاةِ وَ أَنَّهَا الصَّلَاةُ تَشَعَّبَتْ مِنْهَا مَبْدَأُ الضِّيَاءِ وَ هِيَ السَّبَبُ وَ الْوَاسِطَةُ مَا بَيْنَ الْعَبْدِ وَ مَوْلَاهُ وَ الشَّاهِدُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَلَى أَنَّهَا جَامِعَةٌ قَوْلُهُ: «إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً» لِأَنَّ الْقُرْآنَ مِنْ بَعْدِ فَرَاغِ الْعَبْدِ مِنَ الصَّلَاةِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ كَانَ مَشْهُوداً أَيْ فِي مَعْنَى الْإِجَابَةِ وَ اسْتِمَاعِ الدُّعَاءِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل (الهداية الكبرى، ص۳۴۸)
۲) در برخی ادعیه وضعیت چنین نمازگزارانی در این آیه را جزء تقاضاهای خود برشمردهاند که مستقیما درباره آیه توضیحی نمیدهد، اما چون آن را با تقاضاهای قبل و بعدش مقایسه کنیم میتوان نکاتی را به دست آورد، آن را هم در همینجا میآورم:
حَدَّثَ أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ التَّلَّعُكْبَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْفَضْلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى بْنِ سَامَانَ الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ قَالَ: هَذَا مِمَّا خَرَجَ مِنْ دَارِ سَيِّدِنَا أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ صَاحِبِ الْعَسْكَرِ الْآخِرِ ع فِي سَنَةِ خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ إِذَا أَرَدْتَ دُخُولَ الْمَسْجِدِ فَقَدِّمْ رِجْلَكَ الْيُسْرَى قَبْلَ الْيُمْنَى فِي دُخُولِكَ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ خَيْرُ الْأَسْمَاءِ لِلَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ وَ تَوْبَتِكَ وَ أَغْلِقْ عَنِّي أَبْوَابَ مَعْصِيَتِكَ وَ اجْعَلْنِي مِنْ زُوَّارِكَ وَ عُمَّارِ مَسَاجِدِكَ وَ مِمَّنْ يُنَاجِيكَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ مِنَ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» وَ ادْحَرْ عَنِّي الشَّيْطَانَ الرَّجِيمَ وَ جُنُودَ إِبْلِيسَ أَجْمَعِينَ. (جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع، ص۲۲۶-۲۲۵؛ مصباح المتهجد، ج۱، ص۲۸۷)
بازدیدها: ۴۱۵