۱۰۵۷) وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ

۵-۶ جمادی‌الاولی ۱۴۴۲

ترجمه

و اما اگر از یاران دست راست بود،

نکات ادبی

أَمَّا إِنْ

درباره ترکیب «أما إن» در بحث از آیه ۸۸ (جلسه ۱۰۵۵) توضیحی گذشت.

أَصْحابِ الْیمینِ

ترکیب «اصحاب الیمین» قبلا در آيه ۲۷ (جلسه ۹۹۴) گذشت؛ و درباره هردوی این کلمات در نکات ادبی آن جلسه و نیز در خصوص کاربردهای قرآنی این ترکیب در تدبر۱ همان جلسه توضیحاتی گذشت.

حدیث

احادیثی که ذیل آيه ۲۷ گذشت عموما در اینجا نیز قابل ارائه است؛ اما احادیثی دیگر:

۱) در ذیل آیه۸۸ حدیثی از امام باقر ع روایت شد که درباره‌ی آیه: «فَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ المقرّبینَ» فرمودند: «او کسی است که منزلش در کنار امام ع باشد» [یا: منزلتی نزد امام ع دارد]. در ادامه‌اش سوال کننده از امام ع می‌پرسد: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ: و اما اگر از یاران دست راست بود»؟

فرمود: آن کسی است که به این امر [= به امامت امامان اهل بیت ع] باور دارد.

تأويل الآيات الظاهرة، ص۶۳۰

مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»

قَالَ ذَاكَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ [له منزلةٌ] عِنْدَ الْإِمَامِ.

قُلْتُ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ»؟

قَالَ ذَاكَ مَنْ وَصَفَ بِهَذَا الْأَمْرِ. …

ادامه روایت ان شاء الله ذیل آیه ۹۲ خواهد آمد.

 

۲) زراه از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که ایشان فرمودند:

اگر مردم بدانند آغاز خلق [=خلایق؛ انسانها] چگونه بوده، دو تن با یکدیگر اختلاف نکنند [درگیر نشوند]. همانا خدای عزّوجلّ پیش از آنکه خلق [=خلایق؛ انسانها] را بیافریند، فرمود: آبی گوارا پدید آی، تا از تو بهشت و اهل طاعت خود را بیافرینم؛ و آبی شور و تلخ پدید آی تا از تو دوزخ و اهل معصیتم را بیافرینم.

سپس به آن دو دستور فرمود تا آمیخته شدند، ازاین‌جهت است که مؤمن کافر زاید و کافر مؤمن. آنگاه گِلی را از صفحه‌ی زمین برگرفت و آن را به‌شدّت مالش داد، به ناگاه مانند مور به جنب و جوش درآمدند.

سپس به اصحاب یمین فرمود: به سلامت به‌سوی بهشت! و به اصحاب شمال فرمود: به‌سوی دوزخ! و باکی هم ندارم.

آنگاه امر فرمود تا آتشی افروخته گشت و به اصحاب شمال فرمود: «در آن داخل شوید»، اما از آن فرار کردند.

سپس به اصحاب یمین فرمود: «در آن داخل شوید»! و آنان داخل شدند. پس فرمود: «سرد و سلامت باش» (انبیاء/۶۹) پس آتش سرد و سلامت شد.

اصحاب شمال گفتند: پروردگارا از لغزش ما درگذر و به ما مهلتی بده.

فرمود: به شماه مهلتی دادم، پس در آن داخل شوید.

ایشان برفتند و باز ترسیدند. آنجا بود که طاعت و معصیت تثبیت گشت. پس نه اینان توانند از آنان باشند و نه آن‌ها توانند از این‌ها باشند.

الكافی، ج‏۲، ص۶؛ المحاسن، ج‏۱، ص۲۸۲؛ مختصر البصائر، ص۳۸۱-۳۸۲[۱]

اَبُو عَلِی الْأَشْعَرِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ زُرَارَةَ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَیفَ ابْتِدَاءُ الْخَلْقِ مَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ كُنْ مَاءً عَذْباً أَخْلُقْ مِنْكَ جَنَّتِی وَ أَهْلَ طَاعَتِی؛ وَ كُنْ مِلْحاً أُجَاجاً أَخْلُقْ مِنْكَ نَارِی وَ أَهْلَ مَعْصِیتِی. ثُمَّ أَمَرَهُمَا فَامْتَزَجَا فَمِنْ ذَلِكَ صَارَ یلِدُ الْمُؤْمِنُ الْكَافِرَ وَ الْكَافِرُ الْمُؤْمِنَ ثُمَّ أَخَذَ طِیناً [طِینَ آدَمَ] مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِیداً فَإِذَا هُمْ كَالذَّرِّ یدِبُّونَ.

فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ: إِلَی الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ. وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: إِلَی النَّارِ وَ لَا أُبَالِی.

ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأُسْعِرَتْ. فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: ادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا، وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ: ادْخُلُوهَا، فَدَخَلُوهَا فَقَالَ: «كُونِی بَرْداً وَ سَلاماً» فَكَانَتْ بَرْداً وَ سَلَاماً.

فَقَالَ أَصْحَابُ‏ الشِّمَالِ‏: یا رَبِّ أَقِلْنَا، قَالَ: قَدْ أَقَلْتُكُمْ فَادْخُلُوهَا. فَذَهَبُوا فَهَابُوهَا.

فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَ الْمَعْصِیةُ، فَلَا یسْتَطِیعُ هَؤُلَاءِ أَنْ یكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ، وَ لَا هَؤُلَاءِ [أَنْ یكُونُوا] مِنْ هَؤُلَاءِ.[۲]

 

۳) روایات متعددی از پیامبر ص و اهل بیت ع آمده که اصحاب یمین را بر پیروان حضرت امیرالمومنین ع تطبیق داده‌اند:

الف. از امام باقر ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود:

تو آن کسی هستی که خداوند در ابتدای آفرینش خلایق – آنجا که اشباح آنها را برپا داشت – با تو بر آن‌ها احتجاج کرد و به آن‌ها فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم»؟ (اعراف/۱۷۲) گفتند: «بلی هستی». فرمود: «و محمّد (صلی الله علیه و آله)، فرستاده‌ی من»؟ گفتند: «بلی». و فرمود: «و علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)، وصی من»؟ امّا همه‌ی مردم از روی تکبّر و سرکشی از ولایت تو سرباز زدند به جز افراد کمی، که از کم هم کمترند؛ و آن‌ها همان اصحاب یمین هستند.

الأمالي (للطوسي)، ص۲۳۳

أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي الْمُظَفَّرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي الثَّلْجِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى الْهَاشِمِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الزُّرَارِيُّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ أَبِي زَكَرِيَّا الْمَوْصِلِيِّ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ (عَلَيْهِمْ السَّلَامُ) أَنَ‏ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَالَ لِعَلِيٍّ:

أَنْتَ الَّذِي احْتَجَّ اللَّهُ بِكَ فِي ابْتِدَائِهِ الْخَلْقَ حَيْثُ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً، فَقَالَ لَهُمْ: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ»؟ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِي قَالُوا: بَلَى. قَالَ: وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَصِيِّي؟ فَأَبَى الْخَلْقُ جَمِيعاً إِلَّا اسْتِكْبَاراً وَ عَتَوْا مِنْ وَلَايَتِكَ إِلَّا نَفَرٌ قَلِيلٌ، وَ هُمْ أَقَلُّ الْقَلِيلِ، وَ هُمْ أَصْحَابُ الْيَمِينِ.

ب. از امام باقر (علیه السلام) درباره آیه «وَ امّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ؛ فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» روایت شده که فرمودند:

آنان شیعیان ما و دوستداران ما هستند.

تأويل الآيات الظاهرة، ص۶۲۸

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ».

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: هُمْ شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا.

ج. از امام صادق ع درباره آیه «وَ امّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» روایت شده که فرمودند:

«یمین» امیرالمومنین علیه السلام است؛ و اصحاب یمین، علی ع و شیعیانش‌اند.

غرر الأخبار (دیلمی م۸۴۱)، ص۱۶۰

عن كثير، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام في قول اللّه تعالى: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ»

قال: اليمين: أمير المؤمنين عليه السّلام؛ و أصحاب اليمين: عليّ و شيعته‏.

د. محمد بن فضیل می‌گوید از امام کاظم (علیه السلام) درباره‌ی این سخن خدای عزّوجل سوال کردم که می‌فرماید جز نمازگزاران؛ آنان که بر نمازشان مداومت دارند» [همواره در نمازند] (معارج/۲۲-۲۳)

فرمود: آنان – به خدا سوگند – اهل پنجاه‌تا از شیعیان ما هستند [آن شیعیانی هستند که پنجاه رکعت نماز یومیه (که ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۳ رکعت نافله است) را بجا می‌آورند].

گفتم: «و آنان که بر نمازشان محافظت دارند» (مومنون/۹)

فرمود: آنان اهل پنج نماز (یومیه) از شیعیان ما می‌باشند.

گفتم: «و اصحاب یمین»؟

فرمود: به خدا سوگند! آن‌ها از شیعیان ما هستند.

تأويل الآيات الظاهرة، ص۶۹۹

رَوَاهُ الصَّدُوقُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ بَابَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»؟

قَالَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ أَصْحَابُ الْخَمْسِينَ مِنْ شِيعَتِنَا.

قَالَ قُلْتُ «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ»؟

قَالَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْخَمْسِ صَلَوَاتٍ مِنْ شِيعَتِنَا.

قَالَ قُلْتُ «وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ»؟

قَالَ هُمْ وَ اللَّهِ مِنْ شِيعَتِنَا.

تدبر

۱) «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ»

در آیات قبل درباره وضعیت شخصی که جانش به لب رسیده و در شرف مرگ قرار گرفته بود سخن می‌گفت و اینکه شما هیچ کاری برای او نمی توانید بکنید. از آیه ۸۸ به بعد، می‌خواهد نشان دهد که افراد مختلف متناسب با زندگی‌ای که کردند در وقت این رفتن چه حال و روزی خواهند داشت. شاید یک نکته مهم در این سوره که در ابتدای سوره هم بود این است که ما عموما انسانها را از حیث نحوه زندگی‌شان در دنیا که باطنش در آخرت آشکار می گردد به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌کنیم. اما در این سوره، ابتدا دو دسته خوب و بد را گفت و یکدفعه سراغ افرادی رفت که از خوبها هم خوبترند؛ و شرح وضعیت اخروی آنان را بر دو گروه دیگر مقدم داشت. در این فراز، وقتی خواست سراغ این برود که یک انسان در هنگام احتضار مربوط به کدام دسته باشد و در کدام جایگاه قرار خواهد گرفت، مساله را از مقربین شروع کرد و با آوردن حرف «ف» (که دلالت بر بلافاصله بودن دارد) توجه داد که آنان بلافاصله وارد وضعیت فوق‌العاده مطلوب می‌شوند. و اکنون در ادامه تکلیف اصحاب یمین را از اینها جدا می‌کند.

این عبارت «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ» با اینکه عبارت ناتمامی است، اما یک آیه است؛ یعنی حتی اگر جمله بعدی‌اش نباشد همین عبارت نیمه تمام، آيه و نشانه بر چیزی است و برای ما سخنی دارد:

یکبار این عبارات را بخوانید: «و اما اگر از آن مقربان بود، پس گشایشی و رحمتی و بهشتی پرنعمت. و اما اگر از یاران دست راست بود …» این «و اما» بعد از جملات فوق هراسی در دل اصحاب یمین می‌اندازد: اگر از مقربان بود که خوش کامل است؛ و اما اگر از اصحاب یمین بود …! به تعبیر دیگر، آوردن این تعبیر «و اما» به مخاطب القا می‌کند که اصحاب یمین هرچه باشد قطعا دیگر آن خوشی‌ای را که در مقربان اشاره شد، نخواهند داشت!

نکته تخصصی انسان‌شناختی

اغلب ما می‌پنداریم که انسانها یا خوبند یا بد؛ آنان که خوبند با مرگ به وضعیت کاملا دلخواهی وارد می‌شوند؛ و آنان که بدند به عذاب گرفتار خواهند شد.

اما سوره واقعه، بویژه در این فراز، شاید درصدد اصلاح این نوع نگاه ماست: آنان که خوبند را یکسان نبینید و صرفا درصدد این نباشید که جزء خوبان قرار بگیرید؛ بلکه حواستان باشد که این خوبان خود دو دسته‌اند: آنان که مقرب‌اند بلافاصله وارد وضعیت فوق‌العاده مطلوب و دلخواه می‌شوند؛ اما عمده خوبان، اصحاب یمین‌اند؛ و حساب اینها را باید از مقربان جدا کنید.

به تعبیر دیگر، شاید هشداری است که افق نگاهتان در زندگی صرفا این نباشد که در دسته خوبان قرار بگیرید؛ ‌بلکه حواستان باشد، آنان که خوبند دو دسته‌اند: یک دسته همانهایند که از فرط خوبی دیگر بعد از مرگ هیچ مساله‌ای نخواهند داشت؛ ولی دسته دیگر، با اینکه جزء خوبان محسوب می‌شوند، اما هرچه باشد همانند مقربان نخواهند بود!

بدین ترتیب، شاید این آیه همان پیامی را می‌خواهد منتقل کند که آیات «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرين‏؛ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصين: پس ببین که عاقبت کسانی که مورد انذار واقع شدند چگونه است؛ جز بندگان خالص‌شده خدا‏» (صافات/۷۳-۷۴) بیان می‌کردند. این آیات می‌فرمایند: از حال همگان عبرت بگیرید؛‌ جز از حال مخلَصان (که همان مقربانند)؛ یعنی حتی باید از وضع و حال اصحاب یمین هم عبرت بگیریم و بکوشیم که مثل آنان نباشیم و به کمتر از مخلَص و مقرب شدن رضایت ندهیم!

 

۲) «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ»

در تدبر قبل اشاره شد که این آیات چه‌بسا می‌خواهد توجه ما را به دو دسته بودن خوبان جلب کند.

یکی از نکاتی که در این تقسیم مهم است این است که «مقربان» وصف خودشان بیان شد؛ اما این دسته از خوبان که در مرتبه پایین‌ترند، گویی ذاتشان چنان آراسته نشده که مستقیما مدح شوند، بلکه آنان با این عنوان نشان داده می‌شوند که «اصحاب» و یارانِ چیزی هستند و ملحق شدنشان به آن غیر موضوعیت پیدا کرده است.

شاید وجه اینکه «یمین» امیرالمومنین ع خوانده شده (حدیث۳.ج) و اصحاب یمین اصحاب و کسانی که شیعه و پیرو ایشان‌اند معرفی شده است (احادیث۱-۳) همین باشد. به تعبیر دیگر، چه‌بسا احادیث مذکور صرفا نمی‌خواهد بگوید که فلان گروه بهشتی‌اند و بقیه بهشتی نیستند؛ ‌بلکه می‌خواهد ضابطه بهشتی بودن را نشان دهد: شخص اگر به مقام مقربین نرسید چاره‌ای ندارد جز اینکه خودش را به به کسی و چیزی ملحق کند؛‌لذا بقیه مردم یا «اصحاب» یمین‌اند یا «اصحاب» شمال؛ و اگر کسی خودش را به ولی‌ای که خدا تعیین کرده ملحق نکند و اصحاب او نشود بناچار «اصحاب» شمال  و همنشین شومی (اصحاب المشئمه؛ واقعه/۹) خواهد شد.

 

 

[۱] . سند وی تا مرحوم کلینی بدین صورت است:

یقُولُ الْعَبْدُ الضَّعِیفُ، الْفَقِیرُ إِلَی رَبِّهِ الْغَنِی حَسَنُ بْنُ سُلَیمَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحِلِّی: رَوَیتُ عَنِ الشَّیخِ الْفَقِیهِ الشَّهِیدِ السَّعِیدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مَكِّی الشَّامِی، عَنِ السَّیدِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ الْأَعْرَجِ الْحُسَینِی، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ یوسُفَ بْنِ الْمُطَهَّرِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ السَّیدِ فَخَّارِ بْنِ مَعْدٍ الْمُوسَوِی، عَنْ شَاذَانَ بْنِ جَبْرَئِیلَ، عَنِ الْعِمَادِ الطَّبَرِی، عَنْ أَبِی عَلِی بْنِ الشَّیخِ أَبِی جَعْفَرٍ الطُّوسِی، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ الشَّیخِ الْمُفِیدِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنِ الصَّدُوقِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ بَابَوَیهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْكُلَینِی وَ عَلِی بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یعْقُوبَ الْكُلَینِی

[۲] . در همین مضمون این احادیث هم قابل توجه‌اند:

مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ الْعِجْلِی عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی حَیثُ خَلَقَ الْخَلْقَ خَلَقَ مَاءً عَذْباً وَ مَاءً مَالِحاً أُجَاجاً فَامْتَزَجَ الْمَاءَانِ فَأَخَذَ طِیناً مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِیداً فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ وَ هُمْ كَالذَّرِّ یدِبُّونَ إِلَی الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ إِلَی النَّارِ وَ لَا أُبَالِی ثُمَّ قَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلی‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ‏ ثُمَّ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی النَّبِیینَ فَقَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‏ وَ أَنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ أَنَّ هَذَا عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ‏ قالُوا بَلی‏ فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ وَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی أُولِی الْعَزْمِ أَنَّنِی رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَوْصِیاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلَاةُ أَمْرِی وَ خُزَّانُ عِلْمِی ع وَ أَنَّ الْمَهْدِی أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِی وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَ كَرْهاً قَالُوا أَقْرَرْنَا یا رَبِّ وَ شَهِدْنَا وَ لَمْ یجْحَدْ آدَمُ وَ لَمْ یقِرَّ فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی وَ لَمْ یكُنْ لآِدَمَ عَزْمٌ عَلَی الْإِقْرَارِ بِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِی وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ إِنَّمَا هُوَ فَتَرَكَ‏ ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأُجِّجَتْ‏ فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ ادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ ادْخُلُوهَا فَدَخَلُوهَا فَكَانَتْ عَلَیهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً فَقَالَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ یا رَبِّ أَقِلْنَا فَقَالَ قَدْ أَقَلْتُكُمُ اذْهَبُوا فَادْخُلُوا فَهَابُوهَا فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَ الْوَلَایةُ وَ الْمَعْصِیةُ. (الكافی، ج‏۲، ص۸)

حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ الْعِجْلِی عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع (وَ رَوَاهُ أَیضاً عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی حَیثُ خَلَقَ الْخَلْقَ خَلَقَ مَاءً عَذْباً وَ مَاءً مَالِحاً أُجَاجاً فَامْتَزَجَ الْمَاءَانِ فَأَخَذَ طِیناً مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِیداً فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ وَ هُمْ فِیهِمْ كَالذَّرِّ یدِبُّونَ إِلَی الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ یدِبُّونَ إِلَی النَّارِ وَ لَا أُبَالِی ثُمَّ قَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلی‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی النَّبِیینَ فَقَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ إِنَّ هَذَا عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ قَالُوا بَلَی فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ وَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی أُولِی الْعَزْمِ أَلَا إِنِّی رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَوْصِیاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلَاةُ أَمْرِی وَ خُزَّانُ عِلْمِی وَ إِنَّ الْمَهْدِی أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِی وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَ كَرْهاً قَالُوا أَقْرَرْنَا وَ شَهِدْنَا یا رَبِّ وَ لَمْ یجْحَدْ آدَمُ وَ لَمْ یقِرَّ فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی وَ لَمْ یكُنْ لآِدَمَ عَزْمٌ عَلَی الْإِقْرَارِ بِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِی وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ إِنَّمَا یعْنِی فَتَرَكَ ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأُجِّجَتْ فَقَالَ‏ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ ادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ ادْخُلُوهَا فَدَخَلُوهَا فَكَانَتْ عَلَیهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً فَقَالَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ یا رَبِّ أَقِلْنَا فَقَالَ قَدْ أَقَلْتُكُمْ اذْهَبُوا فَادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَ الْمَعْصِیةُ وَ الْوَلَایةُ. (بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۷۰-۷۱)

بِالْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ دَاوُدَ الْعِجْلِی، عَنْ زُرَارَةَ، عَنْ حُمْرَانَ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی حَیثُ خَلَقَ الْخَلْقَ، خَلَقَ مَاءً عَذْباً وَ مَاءً مَالِحاً أُجَاجاً، فَامْتَزَجَ الْمَاءَانِ، فَأَخَذَ طِیناً مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِیداً، فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ- وَ هُمْ كَالذَّرِّ یدِبُّونَ-: إِلَی الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ، وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ- وَ هُمْ كَالذَّرِّ یدِبُّونَ- إِلَی النَّارِ وَ لَا أُبَالِی. ثُمَّ قَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلی‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ‏ ثُمَّ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی النَّبِیینَ فَقَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‏. ثُمَّ قَالَ: وَ إِنَّ هَذَا مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (قَالُوا: بَلَی، فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ، وَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی أُولِی الْعَزْمِ أَلَا إِنِّی رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ) وَ أَوْصِیاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلَاةُ أَمْرِی، وَ خُزَّانُ عِلْمِی، وَ إِنَّ الْمَهْدِی أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی، وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی، وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِی، وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَ كَرْهاً، قَالُوا: أَقْرَرْنَا یا رَبِّ وَ شَهِدْنَا، وَ لَمْ یجْحَدْ آدَمُ وَ لَمْ یقِرَّ، فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی، وَ لَمْ‏ یكُنْ لِآدَمَ عَزْمٌ عَلَی الْإِقْرَارِ بِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِی وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ: إِنَّمَا یعْنِی فَتَرَكَ. ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأُجِّجَتْ، فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: ادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا، وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ: ادْخُلُوهَا، فَدَخَلُوهَا فَكَانَتْ عَلَیهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً، فَقَالَ أَصْحَابُ‏ الشِّمَالِ‏: یا رَبِّ أَقِلْنَا، فَقَالَ: أَقَلْتُكُمْ، اذْهَبُوا فَادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا، فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَ الْمَعْصِیةُ وَ الْوَلَایةُ» (مختصر البصائر، ص۴۰۳-۴۰۴)

Visits: 14

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*