ترجمه
اختلاف قرائت
نکات ادبی
حدیث
تدبر
۱) این آیه و آيه قبل جمعبندی تکلیف انسان در این سوره است؛ اگر بپذیریم که این سوره دارد شرایط و وظایف انسان مضطر حقیقی را بیان میکند و با توجه به اینکه مضطر حقیقی خلیفه در زمین خواهد شد پس اتم مصادیق مضطر شخص رسول الله ص و اهل بیت ع هستند و اگر به رسول الله ص دستوری داده شده و او برای ما بازگو میکند این دستور برای هرکسی است که بخواهد به مقام حقیقی اضطرار وارد شود؛ و جالب است که این دو دستور (عبودیت محض و تلاوت قرآن) همان دو کاری است که هر روز در سوره حمد بر آن تاکید میکنیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ و طلب هدایت)
۲) دومین وظیفه من تلاوت قرآن است (شاید نفرمود قرائت که باز ما سوءاستفاده نکنیم و به روخوانی بنسده نکنیم). این همان اهدنا الصراط المستقیم است؛ من در جهان دو وظیفه دارم: یکی عبودیت محض خدا؛ و چون میفهمم که این کار را نمیتوانم خودم تشخیص و انجام دهم وظیفه دومم طلب هدایت است که خداوند راهش را قرآن قرار داد (و قبلا بحث شد که قرآن و اهل بیت ع جداییناپذیرند و اگر سراغ یکی بدون دیگری رفتیم در حقیقت سراغ هیچیک نرفتهایم). خداون در آیات قبل توضیح داد که فقط من غیب را میدانم و همه این غیب را در قرآن گذاشتم؛ پس وظیفه تو این است که قرآ» تلاوت کنی و هر مشکلی داری از قرآن پاسخش را بگیری.
۳) حالا که حقیقت بر تو آشکار شد و وظیفه خودت در جهان را شناختی و میدانی که انجام وظیفهات در جمع انجام میشود (اکون من المسلمین) این قدر حرض و جوش دیگران را نخور؛ چون اگر کسی هدایت شود برای خودش است و اگر هم گمراه شود تو فقط وظیفه انذار داری؛ هدایت هیچکس در دست تو نیست.
۴) شبهه:آیا پیامبر دستور دارد به کسانی که گمراهی میشوند فقط بگوید من وظیفه انذار دارم دلالت ندارد که نباید در سیاست مداخله کند و حکومت دینی توجیهی ندارد؟
پاسخ: این آیه در مقام هدایت کردن است که ناظر به باطن و حقیقت انسانهاست؛وشبیه همان مضمونی را میخواهد بگوید که در جای دیگر فرمود: «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً» (کهف/۶) «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنين» (شعراء/۳) « إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين» (قصص/۵۶). بهترین دیل بر این مدعا که این که من فقط منذر هستم صرفا ناظر به این مقام است نه نافی حکومت، آیات فراوان دیگری است که وظیفه اقامه عدل را بر دوش پیامبر گذاشته «فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ» (شوری/۱۵) و از همگان اطاعت از رسول را در کنار اطاعت از خداوند خواسته است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء/۵۹) و ما را از اینکه از او سرپیچی کنیم برحذر داشته «وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبينُ» (مائده/۹۲) و همان اطاعت ما را عامل هدایت ما معرفی کرده است: «قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبين» (نور/۵۴) جالب اینجاست که در همین آیات اخیر هم با اینکه تاکیدات شدید بر اطاعت ما از وی دارد آخرش میفرماید او جز وظیفه ابلاغ ندارد. این بخوبی نشان میدهد که مقصود از این تعبیر آن است که اگر شما اطاعت نکردید بر او حرجی نیست و او مواخذه نمیشود؛ چون او وظیفهاش رساندن این پیام بود؛ و اطاعت از او وظیفه شماست؛ نه اینکه اگر شما از او اطاعت نکردید او هم مقصر باشد و این را مثلا به حساب ضعف مدیریتی او بگذارند!
بازدیدها: ۴