إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذي حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمينَ

ترجمه

اختلاف قرائت

نکات ادبی

حدیث

في الكافي عن الصادق عليه السلام انّ قريشاً لما هدموا الكعبة وجدوا في قواعده حجراً في كتاب لم يحسنوا قراءته حتّى دعوا رجلًا قرأه فإذا فيه انا اللَّه ذو بكّة حرّمتها يوم خلقت السموات و الأرض و وضعتها بين هذين الجبلين و حففتها بسبعة أملاك حفّاً و عنه عليه السلام لمّا قدم رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله مكّة يوم افتتحها فتح باب الكعبة فأمر

تفسير الصافي، ج‏۴، ص: ۷۹

بصور في الكعبة فطمست فأخذ بعضادتي الباب فقال ألا انّ اللَّه قد حرّم مكّة يوم خلق السموات و الأرض فهي حرام بحرام اللَّه عزّ و جلّ الى يوم القيامة لا ينفر صيدها و لا يعضد شجرها و لا يختلي خلالها و لا تحلّ لقطتها الّا لمنشد فقال العبّاس يا رسول اللَّه الا ذخر فانّه للقبر و البيوت فقال رسول اللَّه الّا الإذخر وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ خلقاً و ملكاً وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ المنقادين.

تدبر

۱) این آیه و آيه بعد جمع‌بندی تکلیف انسان در این سوره است؛ اگر بپذیریم که این سوره دارد شرایط و وظایف انسان مضطر حقیقی را بیان می‌کند و با توجه به اینکه مضطر حقیقی خلیفه در زمین خواهد شد پس اتم مصادیق مضطر شخص رسول الله ص و اهل بیت ع هستند و اگر به رسول الله ص دستوری داده شده و او برای ما بازگو می‌کند این دستور برای هرکسی است که بخواهد به مقام حقیقی اضطرار وارد شود؛ و جالب است که این دو دستور (عبودیت محض و تلاوت قرآن) همان دو کاری است که هر روز در سوره حمد بر آن تاکید می‌کنیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ و طلب هدایت)

۲) دستور به عبودیت رب است (نه الله؛ که افراد او را هر طور دلشان می‌خواهد تفسیر رحمانی!!! کنند و کاری به کارشان نداشته باشد!) آن هم نه فقط کسی که ربوبیت تکوینی دارد؛‌بلکه ربوبیت تشریعی‌ای دارد که وی سراسر در متن آن ربوبیت تشریعی در حال زندگی است : «رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذي حَرَّمَها» و البته همه چیز هم از آن اوست (وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ)؛ یعنی دستور دارم ربی را بپرستم که همه چیز به دست اوست و روی هیچ چیزی غیر او نباید حساب کنم خواه آن چیز انسان دیگری باشد یا امکانات دیگری ویا برنامه‌ریزی‌هایی دیگر؛‌ در واقع این تعبیر «وله کل شیء» برهانی است بر چرایی ایاک نستعین؛ و البته دستور دارم که از تسلیم‌شدگان باشم؛‌که دست کم دو دلالت دارد:‌یکی اینکه عبودیت جز با تسلیم محض محقق نمی‌شود؛ و دوم اینکه عبودیت من در زمره عده‌ای دیگر و همراه با آنان حاصل می‌شود (همان ضمیر جمع در ایاک نعبد و ایاک نستعین)؛ و این مناسبت فراوانی دارد با نکته‌ای که گفتیم خداوند مضطر (مفرد) را اجابت می‌کند اما شما (جمع) را خلیفه در زمین می گرداند. (نمل/۶۲)

Visits: 8

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*