۱۱ محرم ۱۴۴۷
مقدمه
از عاشورای سال قبل تاکنون دو سوره ممتحنه و طارق بحث شد؛ اولی مدنی با آیاتی طولانی، و دومی مکی با آیاتی کوتاه. آیات آخر سوره طارق « إِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً؛ وَ أَكيدُ كَيْداً؛ فَمَهِّلِ الْكافِرينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً (طارق/۱۵-۱۷) که از تاریخ ۴ ذیالحجه ۱۴۴۷ (۱۰ خرداد ۱۴۰۴) آغاز شد و با پایان ذیالحجه (۵ تیر) پایان یافت، مقارن شد با جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران (۲۳ خرداد) که در ۳ تیر اعلام آتشبس شد؛ که در پایان جمعبندی این سوره، تطبیق ذوقیای بین واقعه مذکور و آیات این سوره تقدیم شد. با توجه به حال و هوایی که در کشور حاکم است، بهویژه آتشبسی که هنوز بسیار شکننده به نظر میرسد، مناسبت دارد که باز سورهای بحث شود که با این شرایط تطابقی دارد؛ و شاید سورههای فیل و قریش از این جهت مناسب باشد؛ اما این دو سوره بعد از سوره همزه در مصحف ثبت شدهاند؛ و آدمی احساس میکند که گویی سوره همزه یک نحوه مقدمهچینی است برای آنچه در آن دو سوره بیان میشود؛ از این رو، ان شاء الله از امروز بحث را با سوره همزه ادامه میدهیم و اگر توفیقی بود بعد از آن سراغ دو سوره مذکور خواهیم رفت.
لازم به ذکر است که خود سوره همزه، چنانکه برخی مفسران گفتهاند، بنوعی شرح و بسط سوره عصر است؛ که اتفاقا آن نیز با این ایام تناسب خاصی دارد؛ اما درباره این سوره در سال ۱۳۹۶ بحث شد و علاقمندان میتوانند در همین سایت (اینجا) مراجعه کنند.
قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصیراً؛
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً (اسراء/۸۰-۸۲)
مطالب این سایت روزانه و به صورت تدریجی در کانالی در ایتا (https://eitaa.com/yekaye) و گزیدهای از آن در کانال دیگری با عنوان «یک آیه در روز- گزیده» در همین پیامرسان ایتا (https://eitaa.com/yekAaye) ارائه میشود که در این دومی صرفا احادیث و گزیدهای از مطالب که جنبه کاربردی بیشتری دارد بارگذاری میشود؛ و این مطالب گزیده در پیامرسان بله (https://ble.ir/yekaye) و تلگرام (https://t.me/yekAaye) نیز (غالبا با اندک تأخیری) بارگذاری میشود.
معرفی سوره همزه
– نام سوره
در عموم مصحفها و کتب تفسیر از این سوره با نام «الهمزة» یاد شده است؛ و وجه تسمیهاش این است که در آیه اول به «همزه» سوگند یاد شده است. البته در برخی کتب تفسیری و حدیثی از آن به عنوان «سورهی ويل لكل همزة» یاد شده (التحرير و التنوير، ج۳۰، ص۴۷۰[۱])؛ و البته در معدود مواردی به خاطر وجود کلمه «الحطمة» از آن به «سورة الحطمة» نیز یاد شده است (بصائر ذوي التمييز في لطائف الكتاب العزيز، ج۱، ص۵۴۳[۲]؛ الكواكب الدراري في شرح صحيح البخاري، ج۱۸، ص۲۰۹[۳]). یکی از محققان نقل کرده است که نسخه خطی مصحفی مربوط به سال ۱۰۹۸ هجری دیده است که در آن اسم این سوره را «سوره اللمزة» گذاشته، ولی این تعبیر را نزد هیچ مفسری هم نیافته است (اسماء سور القرآن و فضائلها، (منیره محمد ناصر دوسرى)، ص۵۹۶[۴])
– مکی یا مدنی
همگان بر این باورند که این سوره در مکه نازل شده است (مجمع البيان، ج۱۰، ص۸۱۶؛ التحرير و التنوير، ج۳۰، ص۴۷[۵]؛ موسوعة التفسير المأثور، ج۲۳، ص۵۴۳[۶]).
– جایگاه سوره همزه در بین سورهها
سوره همزه در ترتیب نزول، ۳۲مین سوره است که عموما گفتهاند بعد از سوره قیامت و قبل از سوره مرسلات نازل شده است (مجمع البيان، ج۱۰، ص۶۱۲[۷]؛ الإتقان في علوم القرآن، ج۱، ص۹۶[۸]؛ التحرير و التنوير، ج۳۰، ص۴۷۰[۹])؛ که البته از زهری هم نقل شده که مدعی است این سوره بعد از سوره «ق» (که آن هم بعد از سورههای قیامت و مرسلات است) نازل شده است که بر مبنای او ۳۳مین سوره در ترتیب نزول خواهد بود (الناسخ والمنسوخ وتنزيل القرآن (المنسوب للزهري)، ص۳۷-۴۲[۱۰]؛ موسوعة التفسير المأثور، ج۲۳، ص۵۴۳[۱۱]).
این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سوره ۱۰۴ است و در جزء سیام قرآن جای دارد؛ و این سوره جزو سورههای مفصلات (دارای آیات کوتاه) است.
– تعداد آیات
همگان اتفاق نظر دارند که سوره همزه ۹ آیه دارد (مجمع البيان، ج۱۰، ص۸۱۶[۱۲]).
– تعداد كلمات و حروف
قدمای مفسران همچون ثعلبی (قرن۵) و ابوالفتوح رازی قرن (۶) تعداد كلمات این سوره را ۳۳ کلمه و تعداد حرفهایش را ۱۳۰ حرف دانستهاند (روض الجنان، ج۲۰، ص۳۹۵[۱۳]؛ الكشف و البيان (تعلبی)، ج۱۰، ص۲۸۵[۱۴]).
قبلا (ابتدای سوره ممتحنه) اشاره شد که ظاهرا مبنای شمارش کلمات نزد قدما، نه کلمه در اصطلاح نحو (که به هریک از اسم و فعل و حرف، کلمه اطلاق میشود)، بلکه حروف و کلماتی است که به صورت متصل نوشته میشود (لذا نه فقط «الهمزة» یک کلمه است بلکه عباراتی مانند «لَيُنبَذَنَّ» یا «عَلَيْهَا» یک کلمه حساب میشود)، البته بر این مبنا که کلمه «و» را (که حرف عطف است) نیز به کلمه بعدی متصل کنیم (مثلا هم «وَعَدَّدَهۥ» در آیه ۲ و هم «وَمَا» در آیه ۵ یک کلمه حساب شده است) که این سبکی است که غالبا در نگارشهای عربی مشاهده میشود.
در خصوص حروف هم بر اساس شمارش نرمافزار Wordبر اساس نحوه نگارش (رسم المصحف) مصحف عثمانی به عدد ۱۳۴ میرسیم که احتمال دارد این تفاوت با عدد مذکور توسط قدما ناشی از حساب نکردن حروف ناخوانا (در این سوره، به طور مشخص «ا» در ابتدای کلمات معرفه مانند «الحطمة» که دقیقا ۴ عدد است) توسط قدما باشد.
فضیلت و اهمیت سوره
۱) روايت شده كه امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه سوره «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ» را در نمازهاى واجب خود تلاوت كند، خداوند فقر را از او دور سازد، و روزى را به سوی او سرازیر، و مرگ بد را از او دفع نماید.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۱۲۶؛ أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص۳۸۴؛ الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص۳۴۴[۱۵]؛ مكارم الأخلاق، ص۳۶۵؛ المصباح للكفعمي، ص۴۵۲
أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ» فِي فَرَائِضِهِ أَبْعَدَ اللَّهُ عَنْهُ الْفَقْرَ وَ جَلَبَ عَلَيْهِ الرِّزْقَ وَ يَدْفَعُ عَنْهُ مِيتَةَ السَّوْءِ.
۲) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
كسى كه سوره «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ» را بخواند پاداشی معادل هر تعداد افرادی که حضرت محمد و اصحابش را مسخره کردهاند به او ده حسنه داده شود.
الكشف و البيان (تعلبی)، ج۱۰، ص۲۸۵؛ مجمع البيان، ج۱۰، ص۸۱۶؛ روض الجنان، ج۲۰، ص۳۹۵؛ المصباح للكفعمي، ص۴۵۲
أخبرني محمد بن القاسم قال: حدّثنا إسماعيل بن نحيل قال: حدّثنا أبو عبد اللّه محمد بن إبراهيم بن سعيد البوشنجي قال سعيد بن حفص قال: قرأت على معقل بن عبد اللّه عن عكرمة ابن خالد عن سعيد بن جبير عن ابن عباس عن أبيّ بن كعب قال:
قال رسول اللّه (صلى الله عليه و آله و سلّم): من قرأ سورة «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ» أعطي من الأجر عشر حسنات بعدد من استهزأ بمحمد و أصحابه.
ب. در تفسیر برهان همین روایت نبوی را از کتاب خواص القرآن آورده و این جمله را در ادامهاش دارد:
و اگر آن را بر چشم بخوانند، سود دهد.
تبصره: مقصود از «چشم» در حدیث نبوی فوق، میتواند هم چشمزدن (چشمزخم) باشد و هم درد و ناراحتی چشم؛ چرا که در همان کتاب در خصوص هر دو مورد حدیث داریم:
ج. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
کسی که این سوره را بخواند و آن را برای چشمی که به دردی مبتلاست بنویسد به اذن خداوند متعال عافیت حاصل شود.
د. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
اگر این سوره را بر کسی که مورد چشم زخم واقع شده بخوانند، به قدرت خداوند متعال آن چشم زخم از وی مرتفع گردد.
البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۵۵ (به نقل از خواص القرآن، نسخه خطی، ص۱۶)
ب. روي عن النبي (صلى الله عليه و آله) أنه قال: «من قرأ هذه السورة كان له من الأجر بعدد من استهزأ بمحمد و أصحابه، و إن قرئت على العين نفعتها».
ج. و قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): «من قرأها و كتبها لعين وجعة، تعافى بإذن الله تعالى»[۱۶].
د. و قال الصادق (عليه السلام): «إذا قرئت على من به عين، زالت عنه العين بقدرة الله تعالى».
۳) محمد بن عبدالله حمیری در نامهای سوالاتی از امام زمان ع میپرسد و توقیعی در پاسخ وی صادر میشود. وی در یکی از سوالاتش به حدیثی در ثواب سوره همزه اشاره میکند؛ و پاسخ امام ع نشان میدهد که این حدیث مورد تأیید ایشان بوده است:
در خصوص ثواب قرائت [سورههای مختلف] قرآن در نماز، از عالم [آل محمد] ص برای ما روایت شده است که:
تعجبم از کسی که در نمازش «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» را نمیخواند چگونه نمازش قبول میشود؛ و نیز روایت شده که نمازی که شخص در آن «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را نخواند تزکیه و پاک نمیشود؛ وروایت شده است که کسی که در نمازهای واجبش سوره همزه را بخواند ثوابی به اندازه دنیا به او داده میشود. پس آیا سزاوار است که سوره همزه را بخواند و این سورههایی که ذکر کردیم را رها کند با اینکه روایت شده که نمازش قبول نمیشود و تزکیه نمیگردد جز با این دو؟
در پاسخ وی توقیعی آمد بدین عبارت:
ثواب در سورهها به اندازهای است که روایت شده است؛ و اگر سورهای که در آن ثوابی مطرح شده را ترک کند و سورههای «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» را بخاطر فصیلتشان بخواند، هم ثواب سورهای را که خوانده میبرد و هم ثواب سورهای که ترک کرده است؛و در عین حال جایز است که غیر از این دو سوره را بخواند و نمازش تام است؛ و فقط فضیلتی را ترک کرده است.
الغيبة (للطوسي)، ص۳۷۷؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج۲، ص۴۸۲[۱۷]
أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّيِّ قَالَ: وَجَدْتُ بِخَطِّ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ النَّوْبَخْتِيِّ وَ إِمْلَاءِ أَبِي الْقَاسِمِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى ظَهْرِ كِتَابٍ فِيهِ جَوَابَاتٌ وَ مَسَائِلُ أُنْفِذَتْ مِنْ قُمَّ يَسْأَلُ عَنْهَا … وَ قَالَ ابْنُ نُوحٍ أَوَّلُ مَنْ حَدَّثَنَا بِهَذَا التَّوْقِيعِ أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ تَمَّامٍ و ذَكَرَ أَنَّهُ كَتَبَهُ مِنْ ظَهْرِ الدَّرْجِ الَّذِي عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ بْنِ دَاوُدَ فَلَمَّا قَدِمَ أَبُو الْحَسَنِ بْنُ دَاوُدَ وَ قَرَأْتُهُ عَلَيْهِ ذَكَرَ أَنَّ هَذَا الدَّرْجَ بِعَيْنِهِ كَتَبَ بِهِ أَهْلُ قُمَّ إِلَى الشَّيْخِ أَبِي الْقَاسِمِ وَ فِيهِ مَسَائِلُ فَأَجَابَهُمْ عَلَى ظَهْرِهِ بِخَطِّ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ النَّوْبَخْتِيِّ وَ حَصَلَ الدَّرْجُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ بْنِ دَاوُدَ.
نُسْخَةُ الدَّرْجِ: مَسَائِلُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
… وَ رُوِيَ فِي ثَوَابِ الْقُرْآنِ فِي الْفَرَائِضِ وَ غَيْرِهَا أَنَّ الْعَالِمَ ع قَالَ: عَجَباً لِمَنْ لَمْ يَقْرَأْ فِي صَلَاتِهِ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» كَيْفَ تُقْبَلُ صَلَاتُهُ؟ وَ رُوِيَ: مَا زَكَتْ صَلَاةُ مَنْ لَمْ يَقْرَأْ ب«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛ وَ رُوِيَ أَنَّ: مَنْ قَرَأَ فِي فَرَائِضِهِ الْهُمَزَةَ أُعْطِيَ مِنَ الثَّوَابِ قَدْرَ الدُّنْيَا. فَهَلْ يَجُوزُ أَنْ يَقْرَأَ الْهُمَزَةَ وَ يَدَعَ هَذِهِ السُّوَرَ الَّتِي ذَكَرْنَاهَا مَعَ مَا قَدْ رُوِيَ أَنَّهُ لَا تُقْبَلُ صَلَاةٌ وَ لَا تزكوها [تَزْكُو] إِلَّا بِهِمَا؟
التَّوْقِيعُ: الثَّوَابُ فِي السُّوَرِ عَلَى مَا قَدْ رُوِيَ؛ وَ إِذَا تَرَكَ سُورَةً مِمَّا فِيهَا الثَّوَابُ وَ قَرَأَ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» لِفَضْلِهَا، أُعْطِيَ ثَوَابَ مَا قَرَأَ وَ ثَوَابَ السُّوَرِ الَّتِي تَرَكَ؛ وَ يَجُوزُ أَنْ يَقْرَأَ غَيْرَ هَاتَيْنِ السُّورَتَيْنِ وَ تَكُونَ صَلَاتُهُ تَامَّةً وَ لَكِنْ يَكُونُ قَدْ تَرَكَ الْفَضْلَ. …
الف. نسبت این سوره با اهل بیت ع[۱۸]
آیات زیر بر اهل بیت ع تطبیق داده شده است که حدیث مربوطه ذیل هر آیه آمده است:
ب. سایر موارد
درباره فضیلت و خواص این سوره مطالب زیر در برخی منابع یافت شد؛ که لزوما سخن معصوم نیست:
۱) از حسن بصری نقل شده که شخصی از دنیا رفت برادرش وی را در خواب دید. از او پرسید: برادرجان! چه کاری را برترین کار یافتید؟ گفت: قرآن؟ پرسید: کجای قرآن بهتر است؟ گفت: آیة الکرسی. و بعد از گفتگویی بین آنها آن شخص متوفی توضیحاتی درباره اینکه هر یک از سورهها چه خاصیتی داشت میدهد؛ از جمله:
کسی که سوره همزه را بخواند، اموالی جمع میکند که آنها را در کارهای خیر صرف خواهد کرد.
تفسير الأحلام لابن سیرین (م۱۱۰)، ج۱، ص۶۸-۷۴
(أخبرنا) أبو سعيد عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب الرازي أخبرنا محمد بن أيوب الرازي قال أنبأنا مسلم بن إبراهيم قال حدثنا هشام عن قتادة عن الحسن:
أنّ رجلأ مات. فرآه أخوه في المنام؛ فقال: يا أخي! أي الأعمال تجدون أفضل؟
قال: القرآن.
قال: أي القرآن أفضل؟
قال: آية الكرسي.
قال: يرجو الناس. قال: نعم إنكم تعلمون ونحن نعلم ولا نعمل. (ومن رأى) كأنه يقرأ فاتحة الكتاب فتحت له أبواب الخير وأغلقت عنه أبواب الشر …
… ومن قرأ سورة الهمزة فإنّه يجمع مالاً ينفعه في أعمال البر.
– حکایاتی درباره این سوره و نزول آن
نقل شده است که این سوره درباره جماعتی از مشرکان نازل شد که کارشان این بود که مسلمانان را مسخره میکردند و دشنام ميدادند و میکوشیدند اقدامات بدی که از آنها سر زده بود بیابند و یا برایشان بتراشند؛ که از جمله نامهایی که از این افراد مطرح شده، میتوان اشاره داشت به ولید بن مغیره و أمیه بن خلف و جمیل بن معمر (که وی در فتح مکه مسلمان شد و در جنگ حنین مشارکت داشت) و عاص بن وائل بود که همگی از قریش بودند؛ و نیز اسم اسود بن عبد یغوث و اخنس بن شریق (که میگویند او از پیامبر ص عیبجویی میکرد و بر او طعنه میزد) از بزرگان طائف هم در میان آنها به چشم میخورد. همگی آنان از ثروتمندان دوره جاهلیت بودند که به ثروت و سروریشان مینازیدند. و این آیات درباره اینها و هرکس که مانند اینها رفتار کند نازل شد.
التبيان فى تفسير القرآن، ج۱۰، ص۴۰۷[۱۹]؛ التحرير و التنوير، ج۳۰، ص۴۷۰[۲۰]
غرض سوره و مروری بر محتوای کلی آن
۱) بیان برخی مفسران درباره کلیت این سوره:
الف. در این سوره آنچه به اجمال در سورهای که قبل از آن در مصحف ثبت شده (سوره عصر) بیان شده بود که انسان چگونه در خسران است، به تفصیل بیان میکند (مجمع البيان، ج۱۰، ص۸۱۶[۲۱]).
ب. این سوره تهدید شدیدی است برای کسانی که به جمعآوری اموال مشغولند و میخواهند با آن بر مردم برتریجویند و كبريايى بفروشند، بدین جهت بر مردم طعنه میزنند و از مردم عيبهايى مىگيرند كه عيب نيست (الميزان، ج۲۰، ص۳۵۸[۲۲]؛ ترجمه الميزان، ج۲۰، ص۶۱۵)
ج. غرض این سوره تهدید جماعتی از مشرکان است که مسخره کردن مسلمانان و طعنهزدن بر آنان را شیوهای برای آزار و اذیت آنان قرار دادهاند تا آنان را از اسلام منصرف سازند و به شرک برگردانند. (التحرير و التنوير، ج۳۰، ص ۴۷۰[۲۳]).
۲) مروری بر محتوای سوره
این سوره با تهدیدی نسبت به کسانی که عادت به عيبجويى از مردم و مسخره کردن ديگران دارند آغاز میشود و توضیح میدهد این نوع تعامل ناپسند با دیگران ریشه دارد در خصلتی و نگرشی درونی در آنها، که افق نگاهشان به زندگی دنیا محدود شده، بشدت دنبال جمع مال و ثروتند و در دار تزاحم دنیا، بنا را بر تنازع بقا میگذارند (بهویژه اگر توجه شود که برخی ریشه اصلی ماده «لمز» را «دفع کردن با شدت و حدت» دانستهاند) که به دست آوردن هر چیزی، در گروی زمین زدن دیگران است و میپندارند این انباشت اموال است که آنان را همواره حفظ میکند.
در ادامه سوره، خداوند این نگاه را به چالش میکشد و تأکید میکند که قطعا اینان در آتشى خردكننده افكنده مىشود، آن هم آتشی که نه فقط جسم، بلکه دلهای آنان، که مرکز این نوع نگاه کفرآلود به عالم است را به آتش میکشد و تمام این باورهای پلید آنان را میسوزاند و سپس توصیفی از جایگاه آنان این آتش ارائه داده است: راه بر آنان مسدود شده ودر ستونهای بلند گرفتارند؛ که علیالقاعده این توصیف از آتش و جایگاه آنان، اشاره به باطنی از حقیقت عمل آنان در دنیا و نحوه زیست دنیوی آنان دارد.
[۱] . سورة الهمزة: سميت هذه السورة في المصاحف و معظم التفاسير «سورة الهمزة» بلام التعريف، و عنونها في «صحيح البخاري» و بعض التفاسير: «سورة ويل لكل همزة». و ذكر الفيروزآبادىّ في «بصائر ذوي التمييز» أنها تسمى «سورة الحطمة» لوقوع هذه الكلمة فيها.
[۲] . سمّيت سورة الهُمَزة، لمفتتحها، وسورة الحُطَمَة؛ لذكرها فيها
[۳] . (سورة والعصر) بسم الله الرحمن الرحيم قال تعالى (والعصر) أي الدهر أقسم الله تعالى به (سورة الحطمة) بسم الله الرحمن الرحيم قال تعالى (لينبذن في الحطمة) هي اسم النار لأنها تحطم أي تكسر ما يلقى وهي مثل سقر ولظى وجهنم وسعير وهاوية وجحيم.
[۴] . المملکة العربیه السعودیه: دار ابن الجوزی، ۱۴۲۶ق.
[۵] . و هي مكية بالاتفاق.
[۶] . «سورة الهمزة:
۸۴۸۲۴ – عبد الله بن عباس -من طريق مجاهد-: مكّيّة.
۸۴۸۲۵ – عن عبد الله بن عباس، قال: أُنزِلَتْ {ويْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ} بمكة.
۸۴۸۲۶ – عن عبد الله بن عباس -من طريق عطاء الخُراسانيّ-: مكّيّة، وذكرها بمسمّى {ويل لكل همزة}، وأنها نزلت بعد {لا أقسم بيوم القيامة}.
۸۴۸۲۷ – عن عكرمة مولى ابن عباس =
۸۴۸۲۸ – والحسن البصري -من طريق يزيد النحوي-: مكّيّة.
۸۴۸۲۹ – عن قتادة بن دعامة -من طرق-: مكّيّة.
۸۴۸۳۰ – عن محمد بن مسلم الزُّهريّ: مكّيّة، نزلت بعد {ق والقرآن المجيد}.
۸۴۸۳۱ – عن علي بن أبي طلحة: مكّيّة.
۸۴۸۳۲ – قال مقاتل بن سليمان: سورة الهُمَزَة مكّيّة، عددها تسع آيات.
[۷] . حدثنا السيد أبو الحمد مهدي بن نزار الحسيني القايني قال أخبرنا الحاكم أبو القسم عبيد الله بن عبد الله الحسكاني قال حدثنا أبو نصر المفسر قال حدثني عمي أبو حامد إملاء قال حدثني الفزاري أبو يوسف يعقوب بن محمد المقري قال حدثنا محمد بن يزيد السلمي قال حدثنا زيد بن موسى قال حدثنا عمرو بن هارون عن عثمان بن عطاء عن أبيه عن ابن عباس قال: أول ما أنزل بمكة (اقرأ باسم ربك) ثم (ن و القلم) ثم (المزمل) ثم (المدثر) ثم (تبت) ثم (إذا الشمس كورت) ثم (سبح اسم ربك الأعلى) ثم (و الليل إذا يغشى) ثم (و الفجر) ثم (و الضحى) ثم (أ لم نشرح) ثم (و العصر) ثم (و العاديات) ثم (إنا أعطيناك الكوثر) ثم (ألهيكم التكاثر) ثم (أ رأيت) ثم (الكافرون) ثم (أ لم تر كيف) ثم (قل أعوذ برب الفلق) ثم (قل أعوذ برب الناس) ثم (قل هو الله أحد) ثم (و النجم) ثم (عبس) ثم (إنا أنزلناه) ثم (و الشمس) ثم (البروج) ثم (و التين) ثم (لإيلاف) ثم (القارعة) ثم (القيامة) ثم (الهمزة) ثم (و المرسلات) ثم (ق). ثم (لا أقسم بهذا البلد) ثم (الطارق) ثم (اقتربت الساعة) ثم (ص) ثم (الأعراف) ثم (قل أوحي) ثم (يس) ثم (الفرقان) ثم (الملائكة) ثم (كهيعص) ثم (طه) ثم (الواقعة) ثم (الشعراء) ثم (النمل) ثم (القصص) ثم (بني إسرائيل) ثم (يونس) ثم (هود) ثم (يوسف) ثم (الحجر) ثم (الأنعام) ثم (الصافات) ثم (لقمان) ثم (القمر) ثم (سبأ) ثم (الزمر) ثم (حم المؤمن) ثم (حم السجدة) ثم (حمعسق) ثم (الزخرف) ثم (الدخان) ثم (الجاثية) ثم (الأحقاف) ثم (الذاريات) ثم (الغاشية) ثم (الكهف) ثم (النحل) ثم (نوح) ثم (إبراهيم) ثم (الأنبياء) ثم (المؤمنون) ثم (الم تنزيل) ثم (الطور) ثم (الملك) ثم (الحاقة) ثم (ذو المعارج) ثم (عم يتساءلون) ثم (النازعات) ثم (انفطرت) ثم (انشقت) ثم (الروم) ثم (العنكبوت) ثم (المطففين) فهذه أنزلت بمكة و هي خمس و ثمانون سورة
ثم أنزلت بالمدينة (البقرة) ثم (الأنفال) ثم (آل عمران) ثم (الأحزاب) ثم (الممتحنة) ثم (النساء) ثم (إذا زلزلت) ثم (الحديد) ثم سورة (محمد) ثم (الرعد) ثم سورة (الرحمن) ثم (هل أتى) ثم (الطلاق) ثم (لم يكن) ثم (الحشر) ثم (إذا جاء نصر الله) ثم (النور) ثم (الحج) ثم (المنافقون) ثم (المجادلة) ثم (الحجرات) ثم (التحريم) ثم (الجمعة) ثم (التغابن) ثم سورة (الصف) ثم سورة (الفتح) ثم سورة (المائدة) ثم سورة (التوبة) فهذه ثمان و عشرون سورة
و قد رواه الأستاذ أحمد الزاهد بإسناده عن عثمان بن عطاء عن أبيه عن ابن عباس في كتاب الإيضاح و زاد فيه و كانت إذا نزلت فاتحة سورة بمكة كتبت بمكة ثم يزيد الله فيها ما يشاء بالمدينة
و بإسناده عن عكرمة و الحسن بن أبي الحسن البصري إن أول ما أنزل الله من القرآن بمكة على الترتيب (اقرأ باسم ربك و ن و المزمل) إلى قوله و ما نزل بالمدينة (ويل للمطففين) (و البقرة و الأنفال و آل عمران و الأحزاب و المائدة و الممتحنة و النساء و إذا زلزلت و الحديد و سورة محمد) ص (و الرعد و الرحمن و هل أتى على الإنسان) إلى آخره و
بإسناده عن سعيد بن المسيب عن علي بن أبي طالب (ع) أنه قال سألت النبي عن ثواب القرآن فأخبرني بثواب سورة سورة على نحو ما نزلت من السماء فأول ما نزل عليه بمكة (فاتحة الكتاب) ثم (اقرأ باسم ربك) ثم (ن) إلى أن قال و أول ما نزل بالمدينة سورة (البقرة) ثم (الأنفال) ثم (آل عمران) ثم (الأحزاب) ثم (الممتحنة) ثم (النساء) ثم (إذا زلزلت) ثم (الحديد) ثم (سورة محمد) ثم (الرعد) ثم (سورة الرحمن) ثم (هل أتى) إلى قوله فهذا ما أنزل بالمدينة ثم قال النبي ص جميع سور القرآن مائة و أربع عشرة سورة و جميع آيات القرآن ستة آلاف آية و مائتا آية و ست و ثلاثون آية و جميع حروف القرآن ثلاثمائة ألف حرف واحد و عشرون ألف حرف و مائتان و خمسون حرفا لا يرغب في تعلم القرآن إلا السعداء و لا يتعهد قراءته إلا أولياء الرحمن.
[۸] . وَقَالَ أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ أَبْيَضَ فِي جُزْئِهِ الْمَشْهُورِ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ عُبَيْدُ الِلَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَعْيَنَ الْبَغْدَادِيُّ حَدَّثَنَا حَسَّانُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْمَانِيُّ حَدَّثَنَا أُمَيَّةُ الْأَزْدِيُّ عَنْ جَابِرِ بْنِ زَيْدٍ قَالَ: أَوَّلُ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْقُرْآنِ بِمَكَّةَ: {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ} ثُمَّ: {نْ وَالْقَلَمِ} ثُمَّ: {يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ} ثم: {يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ} ثُمَّ: {الْفَاتِحَةَ} ثُمَّ: {تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ} ثُمَّ: {إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ} ثُمَّ: {سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى} ثُمَّ: {سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى} ثُمَّ: {وَالْفَجْرِ} ثُمَّ: {وَالضُّحَى} ثُمَّ: {أَلَمْ نَشْرَحْ} ثُمَّ: {وَالْعَصْرِ} ثُمَّ: {وَالْعَادِيَاتِ} ثُمَّ {الْكَوْثَرَ} ثُمَّ: {أَلْهَاكُمُ} ثُمَّ: {أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ} ثُمَّ: {الْكَافِرُونَ} ثُمَّ: {أَلَمْ تَرَ كَيْفَ} ثُمَّ: {قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ} ثُمَّ: {قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ} ثُمَّ: {قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ} ثُمَّ: {وَالنَّجْمِ} ثُمَّ: {عَبَسَ} ثُمَّ: {إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآناً} ثُمَّ: {وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا} ثُمَّ: {الْبُرُوجِ} ثُمَّ: {وَالتِّينِ} ثُمَّ: {لِإِيلافِ} ثُمَّ: {الْقَارِعَةُ} ثُمَّ: {الْقِيَامَةِ} ثُمَّ: {وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ} ثُمَّ: {وَالْمُرْسَلاتِ} ثُمَّ: {ق} [ص۹۷] ثُمَّ: {الْبَلَدُ} ثُمَّ: {الطَّارِقُ} ثُمَّ: {اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ} ثُمَّ: {ص} ثُمَّ: {الْأَعْرَافَ} ثُمَّ: {الْجِنَّ} ثُمَّ: {يس} ثم: {الفرقان} ثم: {الملائكة} ثم: {كهيعص} ثُمَّ: {طه} ثُمَّ: {الْوَاقِعَةَ} ثُمَّ: {الشُّعَرَاءَ} ثُمَّ: {طس سُلَيْمَانَ} ثُمَّ: {طسم} {الْقِصَصِ} ثُمَّ: {بَنِي إِسْرَائِيلَ} ثُمَّ التَّاسِعَةَ يَعْنِي: {يُونُسَ} ثُمَّ: {هَودٌ} ثُمَّ: {يُوسُفَ} ثُمَّ: {الْحِجْرُ} ثم: {الأنعام} ثم: {الصافات} ثم: {لقمان} ثم: {سبأ} ثم: {الزمر} ثم: {حم} {المؤمن} ثم: {حم السَّجْدَةِ} ثُمَّ حم: {الزُّخْرُفِ} ثُمَّ حم: {الدُّخَانِ} ثُمَّ حم: {الْجَاثِيَةِ} ثُمَّ حم: {الْأَحْقَافِ} ثُمَّ: {الذاريات} ثم: {الغاشية} ثم: {الكهف} ثُمَّ حم: {عسق} ثُمَّ: {تَنْزِيلَ السَّجْدَةِ} ثُمَّ: {الْأَنْبِيَاءَ} ثُمَّ: {النَّحْلَ أَرْبَعِينَ وَبَقِيَّتَهَا بِالْمَدِينَةِ} ثُمَّ: {إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا} ثُمَّ: {الطَّوْرَ} ثُمَّ: {الْمُؤْمِنُونَ} ثُمَّ: {تَبَارَكَ} ثُمَّ: {الْحَاقَّةَ} ثُمَّ: {سَأَلَ} ثُمَّ: {عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ} ثُمَّ: {وَالنَّازِعَاتِ} ثُمَّ: {إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ} ثُمَّ: {إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ} ثم: {الروم} ثم: {الْعَنْكَبُوتَ} ثُمَّ: {وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ} فَذَاكَ مَا أُنْزِلَ بِمَكَّةَ.
وَأُنْزِلَ بِالْمَدِينَةِ سُورَةَ الْبَقَرَةِ ثُمَّ: {آلَ عِمْرَانَ} ثُمَّ: {الْأَنْفَالَ} ثُمَّ: {الْأَحْزَابَ} ثُمَّ: {الْمَائِدَةَ} ثُمَّ: {الْمُمْتَحَنَةَ} ثُمَّ: {إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ} ثُمَّ: {النُّورِ} ثُمَّ: {الْحَجِّ} ثُمَّ: {الْمُنَافِقُونَ} ثُمَّ: {الْمُجَادَلَةِ} ثُمَّ: {الْحُجُرَاتِ} ثُمَّ: {التَّحْرِيمِ} ثُمَّ: {الْجُمْعَةِ} ثُمَّ: {التَّغَابُنَ} ثُمَّ: {سَبَّحَ الْحَوَارِيِّينَ} ثُمَّ: {الْفَتْحَ} ثم: {التوبة} وخاتمة الْقُرْآنِ.
[۹] . و عدت الثانية و الثلاثين في عداد نزول السور نزلت بعد سورة القيامة و قبل سورة المرسلات.
[۱۰] . حدثنا إبراهيم بن الحسين، حدثنا أبو يزيد الهذلي، ثنا الوليد بن محمد الموقّري قال: حدثنا محمد بن مسلم الزهريّ قال: هذا كتاب تنزيل القرآن، وما شاء الله أن يعلم الناس ما أنزل بمكة وما أنزل منه بالمدينة.
فأول ما أنزل الله بمكّة (۱):
۱ – اقرأ باسم ربك الذي خلق (۹۶).
۲ – ثم سورة نون (۶۸).
۳ – ثم يا أيها المزمّل (۷۳).
۴ – ثم يا أيها المدثر (۷۴).
۵ – ثم سورة تبت يدا أبي لهب (۱۱۱).
۶ – ثم إذا الشمس كورت (۸۱).
۷ – ثم سورة سبّح اسم ربّك (۸۷).
۸ – ثم سورة والليل إذا يغشى (۹۲).
۹ – ثم سورة والفجر (۸۹).
۱۰ – ثم سورة والضحى (۹۳).
۱۱ – ثم سورة ألم نشرح (۹۴)
۱۲ – ثم سورة والعاديات (۱۰۰).
۱۳ – ثم سورة والعصر (۱۰۳).
۱۴ – ثم سورة إنّا أعطيناك الكوثر (۱۰۸).
۱۵ – ثم سورة ألهاكم التكاثر (۱۰۲).
۱۶ – ثم سورة أرأيت (۱۰۷).
۱۷ – ثم سورة قل يا أيّها الكافرون (۱۰۹).
۱۸ – ثم سورة الفيل (۱۰۵) ۱۹ – ثم سورة الفلق (۱۱۳).
۲۰ – ثم سورة الناس (۱۱۴).
۲۱ – ثم سورة الإخلاص (۱۱۲).
۲۲ – ثم سورة والنجم (۵۳).
۲۳ – ثم سورة عبس (۸۰).
۲۴ – ثم سورة إنّا أنزلناه (۹۷).
۲۵ – ثم سورة والشمس وضحاها (۹۱)
۲۶ – ثم سورة البروج (۸۵).
۲۷ – ثم سورة والتين والزيتون (۹۵).
۲۸ – ثم سورة لإيلاف (۱۰۶)
۲۹ – ثم سورة القارعة (۱۰۱).
۳۰ – ثم سورة لا أقسم بيوم القيامة (۷۵).
۳۱ – ثم سورة والمرسلات (۷۷).
۳۲ – ثم سورة قاف والقرآن المجيد (۵۰)
۳۳ – ثم سورة الهمزة (۱۰۴).
۳۴ – ثم سورة اقتربت الساعة (۵۴).
۳۵ – ثم سورة لا أقسم بهذا البلد (۹۰).
۳۶ – ثم سورة الطارق (۸۶)
۳۷ – ثم سورة صاد (۳۸).
۳۸ – ثم سورة المص (۷).
۳۹ – ثم سورة الجن (۷۲).
۴۰ – ثم سورة يس (۳۶).
۴۱ – ثم سورة الفرقان (۲۵).
۴۲ – ثم سورة فاطر (۳۵).
۴۳ – ثم سورة كهيعص (۱۹).
۴۴ – ثم سورة طه (۲۰) ۴۵ – ثم سورة الواقعة (۵۶).
۴۶ – ثم سورة الشعراء (۲۶).
۴۷ – ثم سورة النمل (۲۷).
۴۸ – ثم سورة القصص (۲۸).
۴۹ – ثم سورة بني إسرائيل (۱۷).
۵۰ – ثم سورة يونس (۱۰).
۵۱ – ثم سورة هود (۱۱).
۵۲ – ثم سورة يوسف (۱۲).
۵۳ – ثم سورة الحجر (۱۵).
۵۴ – ثم سورة الأنعام (۶).
۵۵ – ثم سورة والصافات (۳۷).
۵۶ – ثم سورة لقمان (۳۱).
۵۷ – ثم سورة سبأ (۳۴).
۵۸ – ثم سورة الزّمر (۳۹).
۵۹ – ثم سورة حم المؤمن (۴۰).
۶۰ – ثم حم السجدة (۴۱).
۶۱ – ثم حم عسق (۴۲)
۶۲ – (۱۴) ثم حم الزخرف (۴۳).
۶۳ – ثم حم الدخان (۴۴).
۶۴ – ثم حم الجاثية (۴۵).
۶۵ – ثم حم الأحقاف (۴۶).
۶۶ – ثم والذاريات (۵۱).
۶۷ – ثم الغاشية (۸۸).
۶۸ – ثم سورة الكهف (۸۱).
۶۹ – ثم النحل (۱۶).
۷۰ – ثم سورة نوح (۷۱).
۷۱ – ثم سورة إبراهيم (۱۴).
۷۲ – ثم سورة الأنبياء (۲۱).
۷۳ – ثم سورة المؤمنون (۲۳).
۷۴ – ثم سورة تنزيل السجدة (۳۲).
۷۵ – ثم سورة الطور (۵۲).
۷۶ – ثم سورة الملك (۶۷).
۷۷ – ثم سورة الحاقّة (۶۹).
۷۸ – ثم سورة سأل سائل (۷۰).
۷۹ – ثم سورة عم يتساءلون (۷۸).
۸۰ – ثم سورة النازعات (۷۹).
۸۱ – ثم سورة الانفطار (۸۲).
۸۲ – ثم سورة الانشقاق (۸۴).
۸۳ – ثم سورة الروم (۳۰).
۸۴ – ثم سورة العنكبوت (۲۹).
۸۵ – ثم سورة المطففين (۸۳)
(ص۴۱) ثم يأتي ما أنزل بالمدينة: فعدد ما أنزل بمكة خمس وثمانون سورة، وعدد ما أنزل بالمدينة تسع وعشرون سورة، وهي هذه:
۱ – فأول ما أنزل بالمدينة الفاتحة (۱).
۲ – ثم سورة البقرة (۲).
۳ – ثم سورة الأنفال (۸).
۴ – ثم سورة آل عمران (۳).
۵ – ثم سورة الأحزاب (۳) (۳۳).
۶ – ثم سورة الممتحنة (۶۰).
۷ – ثم سورة النساء (۴).
۸ – ثم سورة إذا زلزلت (۹۹).
۹ – ثم سورة الحديد (۵۷).
۱۰ – ثم سورة محمد صلى الله عليه وسلم (۴۷).
۱۱ – ثم سورة الرعد (۱۳).
۱۲ – ثم سورة الرحمن (۵۵).
۱۳ – ثم سورة هل أتى على الإنسان (۷۶).
۱۴ – ثم سورة الطلاق (۶۵).
۱۵ – ثم سورة لم يكن (۹۸)
۱۶ – ثم سورة الحشر (۵۹).
۱۷ – ثم سورة النصر (۱۱۰).
۱۸ – ثم سورة النور (۲۴)
۱۹ – ثم سورة الحج (۲۲).
۲۰ – ثم سورة إذا جاءك المنافقون (۶۳).
۲۱ – ثم سورة المجادلة (۵۸).
۲۲ – ثم سورة الحجرات (۴۹).
۲۳ – ثم سورة التحريم (۶۶).
۲۴ – ثم سورة الجمعة (۶۲).
۲۵ – ثم سورة التغابن (۶۴).
۲۶ – ثم سورة الصف (۶۱).
۲۷ – ثم سورة الفتح (۴۸).
۲۸ – ثم سورة المائدة (۵).
۲۹ – ثم سورة التوبة (۹) وهي آخر ما نزل من القرآن.
وكان إذا أنزلت سورة بمكة كتبت بمكة.
وآخر ما نزلت هذه الآية، قوله تعالى: لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رؤوف رَحِيمٌ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (۱).
تمّ كتاب الناسخ والمنسوخ ولله الحمد والمنة والحمد لله وحده وصلواته على سيدنا محمد نبيه وآله وسلّم
[۱۱] . عن عبد الله بن عباس -من طريق عطاء الخُراسانيّ-: مكّيّة، وذكرها بمسمّى {ويل لكل همزة}، وأنها نزلت بعد {لا أقسم بيوم القيامة} … عن محمد بن مسلم الزُّهريّ: مكّيّة، نزلت بعد {ق والقرآن المجيد}.
[۱۲] . مكية و هي تسع آيات بالإجماع
[۱۳] . (سورة الهمزة) اين سورت مكّى است و نه آيت است و سى و سه كلمت است و صد و سى حرف است.
[۱۴] . سورة الهمزة: مكّيّة، و هي مائة و ثلاثون حرفا، و ثلاث و ثلاثون كلمة، و تسع آيات
[۱۵] . وَ نَرْوِي أَنَّه … مَنْ قَرَأَ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ فِي فَرِيضَةٍ نَفَتْ عَنْهُ الْفَقْرَ وَ جُلِبَتْ عَلَيْهِ الرِّزْقُ وَ دُفِعَتْ عَنْهُ مِيتَةُ السَّوْءِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
[۱۶] . در المصباح للكفعمي، ص۴۶۱ از کتاب خواص القرآن، این فراز بدین صورت نقل شده است: «الْهُمَزَةُ تُقْرَأُ عَلَى الْعَيْنِ الْمَوْجُوعَة»
[۱۷]. شروعش در احتجاج این گونه است: وَ مِمَّا خَرَجَ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ ص مِنْ جَوَابَاتِ الْمَسَائِلِ الْفِقْهِيَّةِ أَيْضاً مَا سَأَلَهُ عَنْهَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ فِيمَا كَتَبَ إِلَيْه …
[۱۸] . پیامبر اکرم در حدیث متواتری که شیعه و سنی روایت کرده است قرآن و اهل بیت را «ثقلین»ی خوانده است که از هم جداییناپذیرند. در احادیث متعددی از اهل بیت، بین خود اهل بیت ع (یک نفر از آنها یا برخی از آنها) و برخی سورههای قرآن نسبت خاصی معرفی شده است. مواردی که ناظر به آیه خاصی باشد ضمن خود آیه خواهد آمد.
[۱۹] . و قيل: نزلت في مشرك بعينه كان يعيب الناس و يلمزهم- ذكره ابن عباس- و قال قوم: نزلت في الوليد بن المغيرة. و قال السدي: نزلت هذه السورة في الأخنس ابن شريق، و كان يهمز النبي صلى اللَّه عليه و آله و يلمزه. و قيل: نزلت في جميل بن عامر الجهني. و قال مجاهد و ورقاء و ابن عباس: ليست خاصة لاحد بل هي عامة.
[۲۰] . روي أنها نزلت في جماعة من المشركين كانوا أقاموا أنفسهم للمز المسلمين و سبهم و اختلاق الأحدوثات السيئة عنهم. و سمي من هؤلاء المشركين: الوليد بن المغيرة المخزومي، و أمية بن خلف، و أبيّ بن خلف، و جميل بن معمر من بني جمح (و هذا أسلم يوم الفتح و شهد حنينا) و العاص بن وائل من بني سهم. و كلهم من سادة قريش. و سمي الأسود بن عبد يغوث، و الأخنس بن شريق الثقفيان من سادة ثقيف أهل الطائف. و كل هؤلاء من أهل الثراء في الجاهلية و الازدهاء بثرائهم و سؤددهم. و جاءت آية السورة عامة فعم حكمها المسمّين و من كان على شاكلتهم من المشركين و لم تذكر أسماؤهم.
[۲۱] . تفسيرها: أجمل سبحانه في تلك السورة أن الإنسان لفي خسر و فصل في هذه السورة تلك الجملة.
[۲۲] . وعيد شديد للمغرمين بجمع المال المستعلين به على الناس المستكبرين عليهم فيزرون بهم و يعيبونهم بما ليس بعيب، و السورة مكية.
[۲۳] . غرض هذه السورة وعيد جماعة من المشركين جعلوا همز المسلمين و لمزهم ضربا من ضروب أذاهم طمعا في أن يلجئهم الملل من أصناف الأذى، إلى الانصراف عن الإسلام و الرجوع إلى الشرك.
بازدیدها: ۱۵