۲۴ شوال ۱۴۳۹
ترجمه
و برایشان مثل آن، چیزی را که سوار میشوند، آفریدیم.
حدیث
۱) از امام کاظم ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
هنگامی که شخص بر مرکبی سوار میشود و بسم الله بگوید فرشتهای با او همراه میشود و او را در پناه میگیرد تا پیاده شود؛ ولی هنگامی که سوار میشود و بسم الله نمیگوید شیطانی با او همراه میشود و به او میگوید به آواز غنایی بپرداز [= مشغول موسیقی حرام شو!] اگر او بگوید به این کار وارد نیستم؛ به او میگوید به خیالپردازی و آرزوها مشغول شو! و او همچنان در خیالات ئو آرزوها غوطهور میشود تا پیاده شود.
و فرمودند: کسی که هنگامی که بر مرکبی سوار میشود بگوید:
«بِسْمِ اللَّهِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ: به نام خداوند؛ و هیچ تحول و هیچ قدرتی نیست مگر به خداوند»
و «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا: حمد و سپاس خدایی را که ما را به این هدایت فرمود» (اعراف/۴۳)
و «سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ: منزه است آن كه اين را براى ما مسخر و رام نمود و ما قدرت آن را نداشتيم.» (زخرف/۱۳) ،
خودش و مرکبش محفوظ میماند تا پیاده شود.
الكافي، ج۶، ص۵۴۰
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِذَا رَكِبَ الرَّجُلُ الدَّابَّةَ فَسَمَّى رَدِفَهُ مَلَكٌ يَحْفَظُهُ حَتَّى يَنْزِلَ وَ إِذَا رَكِبَ وَ لَمْ يُسَمِّ رَدِفَهُ شَيْطَانٌ فَيَقُولُ لَهُ تَغَنَّ فَإِنْ قَالَ لَهُ لَا أُحْسِنُ قَالَ لَهُ تَمَنَّ فَلَا يَزَالُ يَتَمَنَّى حَتَّى يَنْزِلَ؛
وَ قَالَ مَنْ قَالَ إِذَا رَكِبَ الدَّابَّةَ: بِسْمِ اللَّهِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا» الْآيَةَ وَ «سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ» حُفِظَتْ لَهُ نَفْسُهُ وَ دَابَّتُهُ حَتَّى يَنْزِلَ.
۲) از امام صادق ع روایت شده است:
از خوشبختی انسان این است که مرکبی داشته باشد که برای انجام حوایجش بر آن سوار شود و با استفاده از آن حق برادران [دینی] اش را هم ادا کند.
الكافي، ج۶، ص۵۳۶
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مِنْ سَعَادَةِ الْمُؤْمِنِ دَابَّةٌ يَرْكَبُهَا فِي حَوَائِجِهِ وَ يَقْضِي عَلَيْهَا حُقُوقَ إِخْوَانِهِ.
۳) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
آیا آن فرد از شما خجالت نمیکشد که وقتی سوار مرکب میشود به آوازهخوانی و موسیقی حرام روی میآورد، در حالی که آن مرکب تسبیح میگوید!
المحاسن، ج۲، ص۳۷۵
أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَبُوهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ مَشِيخَتِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
أَ مَا يَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ يُغَنِّيَ عَلَى دَابَّتِهِ وَ هِيَ تُسَبِّح.[۱]
تدبر
۱) «وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما یرْكَبُونَ»
در آیه قبل، برخی مقصود از «الفلک المشحون» را کشتی نوح دانسته بودند. آنان منظور از «مثل آن» در این آیه را سایر کشتیهایی که بعد از حضرت نوح ساخته شد دانستهاند (ابنعباس، به نقل مجمعالبیان، ج۸، ص۶۶۶)
اما اگر مقصود از «الفلک المشحون» را مطلقِ کشتیها بگیریم، آنگاه مقصود از «مثل آن»، چیست؟
الف. چارپایانی همانند اسب و شتر و الاغ که به عنوان مرکب مورد استفاده قرار میگیرند. (جبائی، به نقل مجمعالبیان، ج۸، ص۶۶۷) و موید این معنا، آیات مشابه آن است که در کنار کشتی، بر سواری دادنِ «چارپایان» تاکید کرده، مانند «وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ» (زخرف/۱۲) و «اللَّهُ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها … وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ» (غافر/۷۹-۸۰) (المیزان، ج۱۷، ص۹۲)
ب. آیه را میتوان تعمیم داد به وسایل نقلیه امروزی و هواپیماها و در واقع هر چیزی که وسیله سوار شدن و حمل و نقل قرار بگیرد. (المیزان، ج۱۷، ص۹۲)
ج. …
۲) «وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما یرْكَبُونَ»
اگر توجه کنیم که کشتی و سوار شدن در معانی عامتر و یا معانی استعارهای نیز به کار رفته، آنگاه چهبسا مراد از این چیزی که «مثل آن» است امور دیگری هم میتوانند باشند؛ مثلا اگر کشتی را کشتی اهل بیت ع در طوفان حوادث اجتماعی بدانیم، چهبسا مراد از «مثل آن» عالمان ربانیای باشند که در دوره غیبت پناهگاه مومناناند؛ یا …
نکته تخصصی تفسیری (رعایت نظام اصل موضوعی در فهم قرآن)
قبلا بارها تاکید شد که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، کاملا محتمل است که خداوند در یک آیه چندین و چند معنا را مستقلا مورد توجه قرار داده باشد.
اکنون میافزاییم که وقتی بر اساس یکی از معانیای که یک جمله (یا یک آیه) بر آن حمل میشود، به فهم یک جمله (یا یک آیه) وارد میشویم، مناسب است عبارات مرتبط قبل و بعد آن را نیز متناسب با همان معنا مورد توجه قرار دهیم و یک نظام اصل موضوعی را در فهم آیات رعایت کنیم؛ مثلا اگر یکی از معانی آیه قبل را کشتی اهل بیت ع دانستیم، تمامی عباراتی که در آیات قبل و بعد ناظر به کشتی است، متناسب با همین مراد معنای خاصی میدهد. به تعبیر دیگر، اگر در جایی اطمینان پیدا کردیم که یک معنای خاص در یک عبارت مورد نظر است (که این اطمینان میتواند مستند به ظهورات کلام باشد، یا مستند به تفسیر تاویلی از جانب معصوم ع یا …) آنگاه میتوانیم بقیه عبارات مرتبط با آن را نیز در همان راستا بفهمیم؛ و به نظر میرسد که این نکتهای است که اگر بدان توجه شود ابوابی از معارف قرآن کریم بر انسان گشوده میشود.
۳) «وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما یرْكَبُونَ»
انسان مومن در همه لحظاتش خود را در محضر خداوند میبیند؛
کسی که توجه دارد که:
آن چیزهایی را که بر آن سوار میشویم، همه آفریدههای خدا هستند؛
و تمامی آفریدههای خداوند – حتی اگر ما نفهمیم – به تسبیح او مشغولاند (وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُم؛ اسراء/۴۴)،
آنگاه در هنگام سوار شدن بر مرکب نیز در یاد خدا و همراه با فرشتگان است (حدیث ۱)
۴) «وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما یرْكَبُونَ»
چرا بعد از آیه شب و روز و خورشید و ماه، سراغ مرکب رفت و این اندازه بر آن تاکید کرد (از آیه قبل تا دو آیه بعد درباره مرکب بحث میکند)
الف. شب و روز و خورشید و ماه، مهمترین نمادهای گردش زماناند؛ و مرکب هم مهمترین عاملی است که گردش انسان در زمین را مهیا میسازد.
ب. شب و روز و خورشید و ماه، دائما دگرگونی را به همراه دارند؛ و مرکب و سفر کردن هم انسان را دائما در معرض دگرگونیها قرار میدهد.
نکته تخصصی انسانشناسی
از مهمترین سوالات درباره انسان – که تقریبا مورد توجه تمامی مکاتب انسانشناسی (آنتروپولوژی) است – این است که چرا انسانها با اینکه به لحاظ بیولوژیکی بسیار به هم نزدیکاند، اما این اندازه زندگی متنوعی دارند. (در سایر حیوانات، اگر تنوعی در زندگی اجتماعیشان مشاهده میشود، به تنوع بیولوژیکیِ آنها برمیگردد؛ شبیه تنوع زندگی اجتماعی گونههای مختلف مورچه؛ اما در انسان گاه نژادهای مختلف یک سبک زندگی دارند و گاه مردم یک نژاد دارای سبک زندگیهای بسیار متفاوتاند). یکی از مهمترین پاسخها به این پرسش، پاسخ مکاتب اشاعهگراست؛ که مهمترین عامل را این میداند که انسانها امکانهای متنوعی برای سفر کردن دارند که این امکانها زمینهساز تنوع فرهنگی میشود. (توجه شود که بسیاری از حیوانات هم سفرهای زمستانی و تابستانی و … دارند؛ اما سفرهای آنان کاملا به نحو غریزی و به یک صورت خاص و غالبا به صورت جمعیِ کاملا از پیش طراحی شده (=غریزی) است؛ اما همین که حداوند ابزارهای متنوعی را برای سفر در اختیار انسانها قرار داده، نوع سفرهای انسان را متفاوت کرده، و این زمینه تنوع عظیم فرهنگی در آدمیان را پدید آورده است.
از این رو، همان گونه که گذر زمان، وضعیتهای جدیدی را برای انسان پیش میآورد، امکان سفر در عرصههای مکانی گوناگون نیز در زندگی انسان بسیار اثرگذار است.[۲]
ج. …
[۱] . این روایت در مكارم الأخلاق، ص۲۶۳ نیز جالب توجه است:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا عَثَرَتْ دَابَّتِي قَطُّ قِيلَ وَ لِمَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنِّي لَمْ أَطَأْ بِهَا زَرْعاً قَطُّ.
[۲] . در این باره در جلسه ۴۳، تدبر ۴ http://yekaye.ir/al-alaq-96-4/
و جلسه ۱۶۶، تدبر۲ http://yekaye.ir/sad-038-72/
و جلسه ۵۶۴ تدبر۱ http://yekaye.ir/al-lail-92-4/
نیز نکاتی گذشت.
بازدیدها: ۲۰