۲۳ ذیالقعده ۱۴۳۹
متن آیات
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ؟
ما يَنْظُرُونَ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ؛
فَلا يَسْتَطيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ.
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ.
قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ!
إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ.
فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.
إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ في شُغُلٍ فاكِهُونَ؛
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ؛
لَهُمْ فيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ؛
سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ؛
وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ!
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ؟!
وَ أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ؟!
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ؟!
هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ!
اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ!
الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ.
وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنَّى يُبْصِرُون.
ترجمه آیات
و میگویند این وعده کی خواهد بود، اگر واقعا راستگو بودهاید؟!
جز فریادی واحد را چشم به راه نیستند [انتظار نکشند / مهلت داده نشوند] که آنان را فراگیرد، در حالی که با یکدیگر در حال نزاعاند!
پس دیگر نه توان سفارش کردنی دارند و نه به سوی اهل و عیالشان برمیگردند.
و در صور دمیده شود؛ پس بناگاه آنان از آن قبرها به سوی پروردگارشان شتاب گیرند!
گفتند: ای وای بر ما ! چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟! این آن چیزی است که خداوند رحمان وعده داد و فرستادگان راست گفتند.
نبود جز فریادی واحد، پس بناگاه آنان همگی نزد ما احضارشدگاناند.
پس امروز هیچکس هیچ مورد ظلم واقع نشود، و جزایتان ندهند جز آنچه که همواره انجام میدادهاید.
براستی اصحاب بهشت آن روز سرگرماند، خوش و خندان.
آنان و همسرانشان در سایههایی بر اریکهها [= تختهای مجلل] تکیه زنندگاناند.
آنان در آنجا میوهای [عالی و مطبوع] در اختیار دارند، و برایشان مهیاست آنچه درخواست کنند.
سلام [بر آنها]؛ سخنی از پروردگاری رحیم؛
و امروز، ای مجرمان جدا شوید!
آیا به شما، ای فرزندان آدم، سفارش نکردم که شیطان را نپرستید، بیتردید او شما را دشمنی آشکار است؟!
و اینکه مرا بپرستید؛ این صراط مستقیم است؟!
و قطعا که از شما مردمان فراوانی را گمراه کرد؛ مگر قرار نبود بیندیشید؟!
این همان جهنمی است که همواره به شما وعده میدادند؛
امروز در آن آتش افروخته درآيید، به [جرمِ/ سببِ] این که کفر میورزیدید.
امروز بر دهانهایشان مُهر نهیم و دستانشان با ما سخن گوید و پاهایشان شهادت دهد بدانچه که همواره به دست میآورند.
و اگر بخواهیم [قلم] محو کشیم بر چشمانشان، پس بر آن صراط سبقت گیرند، اما چگونه ببینند؟
حدیث
۱) امیرالمومنین ع در یکی از خطبههای خود درباره قیامت چنین داد سخن دادند:
به پيشواز مرگ و سختيهای آن برويد و پيش از بار گشادنش برای پذيرايی آن آماده شويد، و تا نيامده است خود را مهيّای در آمدنش سازيد؛ كه پايان كار قيامت است، و اين اندازه پند، خردمند را كفايت است و نادان را مايه عبرت؛ و پيش از رسيدن به قيامت، میدانيد که چه خبر است، از تنگی گورها، و سختیِ نوميدیها، و هراسِ ديدارگاه، و در ترس و بيم به سربردنها، و درهم ريختن استخوانها، و كر شدن گوشها، و تاريكیِ خوابگاه گور، و ترسِ وعدهگاه نشور، و تيرگی مغاك، و به هم آمدن سنگ قبر بر خاك.
خدا را! خدا را! [در نظر داشته باشید] ای بندگان خدا ! كه دنيا شما را با سالهای خود به پیش میراند؛ و شما و قيامت، بسته يك ريسمانيد [و از هم جدا نمیمانيد].
گويی قيامت با نشانههايش پديدار شده، و علامتهایش آشكار گردیده، و شما را بر صراط خود نگاهداشته؛ و گویی با زلزلههايش بر شما مشرف گردیده و سنگينی بارش را بر دوش شما نهاده. و دنيا رشته پيوند با مردم خود گسلانده، و آنان را از دامن خود برون رانده. گويی [دنیا] روزی بود که به آخر رسید، يا ماهی و به سر رسيد. تازهی آن، كهنه؛ و فربه آن، نزار؛ در موقفی سخت روی هم، و كارهايی بزرگ و درهم، و آتشی كه سوزش آن سخت و توان فرساست و بانگ آن بلند و رساست؛ شعله آن رخشان است، آوازش خروشان است، زبانه آن درخشان است؛ خاموشیاش بعید است، و هیزمش شعلهور است؛ بيم آن ترساننده، قرارگاه آن به جايی راه نبرنده، پيرامونش تار و ديگهايش گرم و به بار، و كارهايش سخت و دشوار؛
«و آنان كه تقوای پروردگارشان پیشه کردند گروه گروه به بهشت سوق داده میشوند» (زمر/۷۳) از عذاب ایمن شدند، و از عقاب رها، و از آتش دور؛ در خانه امن آسوده و آرام، و از قرار گرفتن و آسودن در آن خشنود و به كام. آنان كه در دنيا كارهاشان پاك بود و ديدههاشان گريان و نمناك، شب آنان در دنيا، روزِ خشوع و استغفار بود؛ و روزشان، شبِ تنها ماندن و [از وابستگی به دنیا] بريدن. پس خداوند بهشت را بازگشتگاه آنان ساخت و پاداش ايشان را نيكو پرداخت، «که آنان در خور آن ثواب بودند و بدان سزاوار» (فتح/۲۶)، در ملكی هميشگی و نعمتی پايدار.
نهجالبلاغه، خطبه۱۹۰
وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ فَإِنَّ الْغَايَةَ الْقِيَامَةُ وَ كَفَى بِذَلِكَ وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ الْأَرْمَاسِ وَ شِدَّةِ الْإِبْلَاسِ وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ وَ اخْتِلَافِ الْأَضْلَاعِ وَ اسْتِكَاكِ الْأَسْمَاعِ وَ ظُلْمَةِ اللَّحْدِ وَ خِيفَةِ الْوَعْدِ وَ غَمِّ الضَّرِيحِ وَ رَدْمِ الصَّفِيحِ.
فَاللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَإِنَّ الدُّنْيَا مَاضِيَةٌ بِكُمْ عَلَى سَنَنٍ وَ أَنْتُمْ وَ السَّاعَةُ [السَّاعَةَ] فِي قَرَنٍ وَ كَأَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ بِأَشْرَاطِهَا وَ أَزِفَتْ بِأَفْرَاطِهَا وَ وَقَفَتْ بِكُمْ عَلَى صِرَاطِهَا وَ كَأَنَّهَا قَدْ أَشْرَفَتْ بِزَلَازِلِهَا وَ أَنَاخَتْ بِكَلَاكِلِهَا وَ انْصَرَفَتِ الدُّنْيَا بِأَهْلِهَا وَ أَخْرَجَتْهُمْ مِنْ حِضْنِهَا فَكَانَتْ كَيَوْمَ مَضَى وَ شَهْرٍ انْقَضَى وَ صَارَ جَدِيدُهَا رَثّاً وَ سَمِينُهَا غَثّاً فِي مَوْقِفٍ ضَنْكِ الْمَقَامِ وَ أُمُورٍ مُشْتَبِهَةٍ عِظَامٍ وَ نَارٍ شَدِيدٍ كَلَبُهَا عَالٍ لَجَبُهَا سَاطِعٍ لَهَبُهَا مُتَغَيِّظٍ زَفِيرُهَا مُتَأَجِّجٍ سَعِيرُهَا بَعِيدٍ خُمُودُهَا ذَاكٍ وُقُودُهَا مَخُوفٍ وَعِيدُهَا عَمٍ قَرَارُهَا مُظْلِمَةٍ أَقْطَارُهَا حَامِيَةٍ قُدُورُهَا فَظِيعَةٍ أُمُورُهَا؛
«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً» قَدْ أُمِنَ الْعَذَابُ وَ انْقَطَعَ الْعِتَابُ وَ زُحْزِحُوا عَنِ النَّارِ وَ اطْمَأَنَّتْ بِهِمُ الدَّارُ وَ رَضُوا الْمَثْوَى وَ الْقَرَارَ الَّذِينَ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلًا تَوَحُّشاً وَ انْقِطَاعاً فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُمُ الْجَنَّةَ مَآباً وَ الْجَزَاءَ ثَوَاباً وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها فِي مُلْكٍ دَائِمٍ وَ نَعِيمٍ قَائِم.
تدبر
۱) در آیات نخستین این سوره به دو گروه در مقابل انذار پیامبران اشاره کرد: یک اکثریتی که غافلاند و ایمان نمیآورند و عذاب و هلاکت بر آنان محقق میشود؛ و یک افرادی که از ذکر پیروی میکنند و از خدا خشیت دارند که مشمول مغفرت و اجر کریمانه خواهند شد؛ و این آیات چهبسا میخواهد گزارشی دهد از وضعیت نهاییِ آن دو گروه؛ و مطلب را از انکار عدهای نسبت به وعده قیامت شروع کرد و اینکه چگونه با آن صیحه آسمانی به یکباره همه آنان قبض روح و سپس همگان یکجا برای حسابرسی احضار میشود و عاقبت دو گروه بهشتیان و جهنمیان چه میشود.
در واقع، این آیات را در سه فراز میتوان تعقیب کرد:
فراز اول: غافلگیری منکران قیامت از وقوع قیامت (۴۸-۵۴)؛
فراز دوم: وضعیت بیدغدغه بهشتیان و خوشی وصفناپذیر آنان در این موقف (۵۶-۵۸)؛
فراز سوم: جدا شدن مجرمان و مواخذه شدید و همهجانبه آنان (۵۹-۶۶).
۲) غافلگیری منکران قیامت از وقوع قیامت، شاید از تذکرات مهمی است که بارها در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است.با یک صیحه آسمانی، در اوج مشغولیتهای دنیوی بساط زندگیشان جمع میشود؛ و با نفخ صوری دیگر همگان از قبرها برانگیخته و در پیشگاه عدل الهی احضار میشوند.
۳) قیامت غایت و سرنوشتی است که در انتظار همه ماست؛ که اگر آن را جدی بگیریم، به گونهای دیگر زندگی خواهیم کرد. شاید بدین جهت است که در بحبوحه این غافلگیری منکران قیامت و مواخذه شدیدی که در انتظار آنان است، یک دفعه در ۴ آیه گریزی میزند به «یاران بهشت»:
در این میان کسانی هم هستند که به گونهای دیگر زندگی کردهاند؛ و از این رو، نهتنها از وقوع این صحنه غافلگیر نمیشوند؛ بلکه با وقوع این واقعه، آنان در شادمانیهای خود همراه با عزیزترین کسان و شریک زندگی خود – که با هم مسیر زندگی را این گونه پیمودند – غوطهورند، بیتوجه به وضعیت رنجآوری که دیگران در حین حساب ویا در عذاب بدان گرفتارند؛ هرچه میخواهند برایشان مهیاست؛ این نعمتهای بهشتی برای بهشتیان صرفا سرگرمیها و شوخیها، سایهسارها، اریکههای سلطنتی، میوهها و سایر درخواستهایی که دارند نیست. بلکه از همه اینها بالاتر، سلامی است که از جانب پروردگار مهربانشان بدانها ابلاغ میشود.
۴) و قرآن در نهایت به جدا شدن این مجرمان از بهشتیان – که در دنیا همواره درهم بودند و تمایزشان معلوم نبود – میپردازد و به بازخواست مجرمان میپردازد:
که چرا به جای پرستش خداوند که حقیقت محض است، دل به محدودیتها و توهمات شیطانی دادید و از عاقبت دیگران عبرت نگرفتید و لجاجت با حقیقت [کفر] را در پیش گرفتید؟
و برای اینکه معلوم شود که آنجا عرصه ظهور حقیقت است و دیگر از زبانبازی کاری ساخته نیست، بر دهانشان مهر زده میشود و اعضا و جوارحشان به سخن گفتن و شهادت دادن علیه آنان اقدام میکنند و به خاطر یک عمر کفرورزی و تسلیم حقیقت نشدن، به آتش جهنم افکنده میشوند؛ جهنمی که بارها بدانان وعده داده شده بود و آنان انکارش میکردند.
۵) و آیه ۶۶ شاید جمعبندی از کل این ماجرا باشد:
ما انسانها هستیم، و صراطی که خداوند برای ما قرار داده، و عقلی که به ما داده تا با کمک پیامبران خویش این صراط را ببینیم، در آن قدم نهیم، سرعت گیریم، و از دیگران هم جلو بزنیم و به مقام «السابقون السابقون» برسیم.
اگر خداوند این توان دیدن راه را – که به واسطه عقل از سویی، و با یاری پیامبران از سویی دیگر در اختیار انسانها قرار داده – از انسان میگرفت، آیا انسان شاکی نمیشد که من چگونه راه را ببینم و در این صراط از دیگران سبقت بگیرم؟
پس چرا الان از این که این ابزارها را دارد درست از آنها استفاده نمیکند؟
چرا سرنوشت بهشتی بودن را برای خود رقم نمیزند؟
بازدیدها: ۸
سلام.خیلی مطالب مفید دارد.خدا خیرتون بده.ولی سرچ موضوع انجام نمیشود.مثلا میخوام ایه ۶۶ سوره یس را سرچ کنم.نتیجه اش..جمه بندی سوره یس میاد.
سلام علیکم
اگر آیه خاصی مد نظرتان است از سمت راست صفحه (یا اگر با گوشی باز می کنید پایین صفحه) در قسمت بایگانی بر اساس ترتیب سورهها و آیات میتوانید سوره و آیه مورد نظر خود را بیابید. (هر آیه ای که تاکنون انجام شده در آنجا موجود است)