۹۷۱) إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا

۶-۷ رجب ۱۴۴۱

ترجمه

وقتی که زمین لرزانده شود، لرزشی شدید؛

اختلاف قراءات

رُجَّتِ الْأَرْضُ

در اغلب قراءات به همین صورت فعل مجهول و نایب فاعل (رُجَّتِ الْأَرْضُ) قرائت شده است؛

اما در یکی از قرائات غیرمشهور (زید بن علی) به صورت فعل معلوم و مفعول (رَجَّتِ الْأَرْضَ) قرائت شده است.

معجم القراءات ج۹، ص۲۹۰

نکات ادبی

رُجَّتِ/ رَجًّا

ماده «رجج» در اصل دلالت دارد بر اضطراب (معجم المقاييس اللغة، ج‏۲، ص۳۸۴)، آن هم نه اضطرابی معمولی، بلکه اضطراب شدید و به طور شدید به حرکت درآوردن و تکان دادن و از این جهت به مفهوم «زلزله» بسیار نزدیک است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۴۱؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏۴، ص۴۹) چنانکه به تیری که با شدت از کمان بیرون پرتاب می‌شود می‌گویند «ارتجّ السهم» (مجمع البيان، ج‏۹، ص۳۲۳) و وقتی کسی در سخن گفتن مطالب را ملتبس کند و مضطرب [پریشان و بدون نظم] سخن بگوید، می‌گویند «ارتجّ الکلام» (معجم المقاييس اللغة، ج‏۲، ص۳۸۴؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۴۱)

برخی توضیح داده‌اند که اصل این ماده اضطراب در چیزی به خاطر سستی و غیرمحکم بودن آن است، که این سستی به خاطر این است که چیزی مایع‌مانند در آن نفوذ کرده و سریان داشته باشد، چنانکه به آب گل آلودی که در جایی جمع شده باشد و به خاطر تکانهایی که خورده همچنان کدر باشد «رَجرَجة» گویند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۷۵۶)

کلمه «رجّ» به کلمات «اضطراب» و «زلزله» و «رجفة» و «دکّ» و «شقّ» و «حرکت» نزدیک است؛ تفاوتشان در این است که:

«حرکت» به مطلق جابجایی گفته می‌شود؛

«اضطراب» حرکات متوالی در جهات مختلف است که گویی اجزای شیء بر همدیگر ضربت وارد می‌کنند؛ و شخص مضطرب گویی کسی است که ضربت خوردن بر خویش را برگزیده است

«زلزلة» از ماده «زلّ» است که به معنای لغزش است، و بیشتر ناظر است به جایی که انسان بارها بی‌اختیار می‌لغزد و می‌افتد؛

«شقّ» تکه تکه شدن و از هم پاشیدن است؛

و «رجفة» زلزله شدید و عظیم است؛ (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏۴، ص۴۹)؛ [رجف اضطراب و تکان شدیدی است که گویی شیء مورد نظر از جای خود قرار است برکنده شود (المعجم الإشتقاقي المؤصل، ص۷۶۵]

ماده «رجج» تنها همین دوبار در قرآن کریم به کار رفته است.

الْأَرْضُ

قبلا (جلسه ۷۸۱ http://yekaye.ir/ya-seen-36-33/) بیان شد که ماده «أرض» در زبان عربی در معانی متعددی به کار رفته است که برخی اینها را به سه معنا برمی‌گردانند که دوتای آنها در قرآن کریم به کار نرفته است (یکی در معنای زکام و سرماخوردگی؛ دیگری در معنای «رعشه و تزلزل»). اما معنایی که با آن سر و کار داریم به هر چیزی که در موقعیت پست و پایین قرار گرفته، نقطه مقابل سماء و عُلُو باشد.

برخی معتقدند که اصل معنای آن، همین کره زمین در مقابل آسمان بوده و به تَبَعِ آن بر هر چیز پست و پایینی در مقابل بالا اطلاق شده؛ و برخی هم توضیح داده‌اند که هرگاه این کلمه در کنار «سماء» قرار بگیرد کاملا بر همین معنای مقابل «سماء» به کار می‌رود و شامل جمیع موجودات زمینی هم می‌شود؛ اما وقتی که به صورت مطلق به کار می‌رود (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ، حجر/۱۹؛ أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً، مرسلات/۲۵) غالبا خود کره زمین مورد نظر است؛ هرچند که گاه به قسمت و منطقه معینی از زمین هم اطلاق می‌شود (يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ، مائده/۲۱؛ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ‏، لقمان/۳۴)

البته برخی بر این باورند که اصل این ماده دلالت دارد بر جرم متراکمی که درونش با امر لطیفی پر شده که اشیاء به آن و بر آن قائم‌اند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۸۱۰)؛ یعنی فقط دلالت بر پایین بودن، و اینکه چیزی بر روی باشد ندارد؛ بلکه هم بر تراکم آن جرم و در عین حال اینکه درونش امر لطیفی باشد دلالت دارد، و هم بر اینکه اموری نه فقط بر روی آن‌اند، بلکه بدان قائم‌اند؛ چنانکه گیاهان، نه فقط روی زمین‌اند بلکه به زمین قائم‌اند (المعجم الإشتقاقي المؤصل، ص۸۱۰)؛ و یا به پاهای اسب، در مقایسه با قسمت بالای آن «قوائمه» گویند (معجم مقاييس اللغة، ج‏۱، ص۸۰) که فقط نسبت بالا و پایین نیست، بلکه قیام اسب هم بر آن است. همچنین اینکه این ماده بر یک امر متراکم و البته با درونی لطیف دلالت دارد نیز از بسیاری از کاربردهای این ماده قابل استنباط است؛ چنانکه به زمین نرم و طیب «أرض أریضة» گویند (كتاب العين، ج‏۷، ص۵۵؛ معجم مقاييس اللغة، ج‏۱، ص۸۰) ویا «إرَاض» به معنای بساط ضخیمی است که از پشم یا بز یا پشم شتر درست شده باشد و یا «تَأَرَّضَ النَّبْت‏» یعنی گیاهی که امکان برکندن آن از زمین وجود دارد (معجم مقاييس اللغة، ج‏۱، ص۸۰)

به نظر می‌رسد که همین در مقابل «سماء» ‌بودن ظرفیتی را در این کلمه قرار داده که استعمال آن در قرآن لزوما برای اشاره به زمین جسمانی نباشد؛ چنانکه حتی برخی در توضیح آیه «اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ» (طلاق/۱۲) و نیز روایاتی که از هفت زمین در قبال هفت آسمان سخن می‌گوید این احتمال را مطرح کرده‌اند که مقصود از هر زمینی، آسمانِ تحت آسمان بالاتر است؛ و بدین ترتیب، هفت آسمان و یک زمین داریم که شش آسمانِ آن، هریک زمینی برای آسمان بالاتر از خود است.

در احادیث، این توسعه معنایی «أرض» جدی گرفته شده و تعابیر زمین دل، زمین جان و … – دست کم به طور استعاری – رایج است؛ و برخی روایات، برخی از تعابیر «أرض» در قرآن را بر همین معانی توسعه‌یافته نیز اطلاق کرده‌اند.

این کلمه، مونث مجازی است، و به همین جهت در این آیه با فعل مونث آمده «رُجَّتِ الْأَرْضُ»؛ هرچند جمع آن، علاوه بر «أراضی» به صورت «أَرَضُون‏» و «أرَضین»‌ هم به کار رفته که تبیین آن معرکه آراء شده است. [۱]

إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا

به لحاظ نحوی، این جمله می‌تواند بدل از جمله «إذا وقعت الواقعة» باشد و به لحاظ نحوی همان خواهد بود که در ذیل آن آیه گذشت؛ (مجمع البيان، ج‏۹، ص۳۲۳؛ مفاتيح الغيب، ج‏۲۹، ص۳۸۶)

و می‌تواند ظرف برای «وقعت» (همان آیه۱) باشد؛ یعنی آن واقعه واقع شود در زمانی که زمین سخت بلرزد؛ (مجمع البيان، ج‏۹، ص۳۲۳)

و می‌تواند خبر برای جمله «اذا وقعت الواقعه» باشد یعنی وقتی که آن واقعه رخ می‌دهد همان وقتی است که زمین بشدت می‌لرزد و…» (مجمع البيان، ج‏۹، ص۳۲۳)

و می‌تواند متعلق به «خافِضَةٌ رافِعَةٌ» باشد یعنی آن واقعه فرو می‌آورد و رفعت می‌بخشد در آن وقتی که زمین سخت می‌لرزد. (مفاتيح الغيب، ج‏۲۹، ص۳۸۶)

حدیث

۱) روایت شده است که امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌های خود فرمودند:

زمانی كه مدّت معلوم شده بسر آيد، و هر امری به اندازه‌اش برسد؛ و آخرينِ خلق، به اولين ملحق گردد، و از امر خداوند، آنچه از نو کردن آفرینشش می‌خواهد فرا رسد؛ آسمان را به حركت آورد و بشكافد، زمين را بلرزاند و بشدت تکان دهد، كوههای آن را از جا كنده و پراكنده سازد و از هيبت جلالتش و از خوف سطوتش اجزای آنها به هم كوبيده شوند، و هر كه را در دل زمين است بيرون آرد، و بعد از پوسیده شدن، از نو پدید آورد، و پس از پراكندگی جمعشان نمايد. آن گاه آنان را برای آنچه در نظر دارد – همچون پرسش اعمال مخفی‏شان و كارهای پنهانشان – از هم جدا سازد… .

نهج البلاغة، خطبه ۱۰۹

و من خطبة له ع في بيان قدرة اللّه و انفراده بالعظمة و أمر البعث‏

… إِذَا بَلَغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَ الْأَمْرُ مَقَادِيرَهُ وَ أُلْحِقَ آخِرُ الْخَلْقِ بِأَوَّلِهِ وَ جَاءَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ مَا يُرِيدُهُ مِنْ تَجْدِيدِ خَلْقِهِ أَمَادَ السَّمَاءَ وَ فَطَرَهَا وَ أَرَجَّ الْأَرْضَ وَ أَرْجَفَهَا وَ قَلَعَ جِبَالَهَا وَ نَسَفَهَا وَ دَكَّ بَعْضُهَا بَعْضاً مِنْ هَيْبَةِ جَلَالَتِهِ وَ مَخُوفِ سَطْوَتِهِ وَ أَخْرَجَ مَنْ فِيهَا فَجَدَّدَهُمْ بَعْدَ إِخْلَاقِهِمْ وَ جَمَعَهُمْ بَعْدَ تَفَرُّقِهِمْ ثُمَّ مَيَّزَهُمْ لِمَا يُرِيدُهُ مِنْ‏ مَسْأَلَتِهِمْ عَنْ خَفَايَا الْأَعْمَالِ وَ خَبَايَا الْأَفْعَالِ…[۲]

تدبر

۱) «إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا»

درباره مقصود از این لرزاندن، همگان گفته‌اند که اشاره به زلزله قیامت است که خداوند آن را عظیم شمرده است: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْ‏ءٌ عَظِيمٌ» (حج/۱)؛ و اینجا نیز با افزودن مفعول مطلق «رَجّاً» بر این عظمت تاکید کرد. (الميزان، ج‏۱۹، ص۱۱۶)؛ آنگاه این زلزله شدید می‌تواند:

الف. ناظر باشد به میراندن هر موجود زنده‌ای که روی زمین است (ابن عباس و قتادة و مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج‏۹، ص۳۲۴) در واقع، بیان می‌کند که زمین چنان به جنبش درخواهد آمد که هرآنچه از کوهها و ساختمانها رویش هست را منهدم و [هر جنبنده‌ای روی زمین را] نیست و نابود می‌کند. (تفسير كنز الدقائق، ج‏۱۳، ص۱۳)

ب. چه‌بسا این تعبیر «رجّ» همان تعبیری باشد که برای غربال کردن هم به کار می‌رود؛ که در این صورت، مقصود آن تکانهای شدیدی است که مردگان را از درون زمین بیرون می‌اندازد (به نقل از مجمع البيان، ج‏۹، ص۳۲۴) که در این صورت مضمونش نزدیک می‌شود به آیاتی شبیه «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها؛ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها» (زلزال/۱-۲)

ج. شاید علاوه بر این، ناظر باشد به تحول عظیمی که در زمین و زمینه‌ی وجودی انسانهای عالَم رخ می‌دهد که وارد مرحله جدیدی از عالَم می‌شوند. چیزی که چه‌بسا موید این معنا باشد این است که در قیامت، همه موجودات، نه فقط موجودات حاضر در دنیا، بلکه فرشتگان و ملکوتیان هم می‌میرند؛ یعنی حتی کسانی که در عالم برزخ هم بسر می‌برند می‌میرند؛ و علی‌القاعده مرگ در برزخ، با مرگ زمینی عادی و متعارفی که ما می‌شناسیم متفاوت است، زیرا همه برزخیان قبلا این مرگ را از سر گذرانده‌اند، و اکنون به حیات برزخی زنده‌اند، نه به حیات دنیوی.

د. …

 

۲) «إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا»

اولین نکته‌ای که برای بیان وقتی که واقعه قیامت واقع شود، اشاره کرد، این است که آن هنگام زمین لرزانده شود، چه لرزاندنی. آیا این لرزش، صرفاً یک زمین لرزه است، که فقط در مقیاس وسیعتر رخ داده است؟! اگرچه برای این واقعه از تعبیر «زلزله» هم استفاده شده، اما قرآن کریم از تعابیر بسیار مختلف دیگری نیز برای این تغییر بهره برده است مانند «رجف» و «دکّ» و «شقّ» و…؛ و در این آیه هم از تعبیر «رجّ» استفاده کرده که چنانکه در نکات ادبی گذشت، لرزش و اضطراب شدیدی است که غالبا در خصوص اجسام غیرجامد استفاده می‌شود.

تعبیر «ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (اعراف/۱۸۷[۳]) بصراحت از سنگین بودن این واقعه بر آسمانها و زمین سخن می‌گوید و شاید بتوان گفت تعبیر «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار: روزی که این زمین غیر زمین شود و نیز آسمانها، و برای خداوند واحد قهار آشکار شوند» (ابراهیم/۴۸) به نحوی در مقام بیان همه آیاتی است که درباره تحولات زمین در هنگام قیامت سخن گفته‌اند: یعنی آن تغییری که رخ می‌دهد صرفاً واقعه‌ای در زمین نیست؛ بلکه واقعه بقدری عظیم است که دیگر زمین این زمین نخواهد بود.

شاید اگر بدانیم زمین کنونی ما در قرآن کریم چگونه توصیف شده است، فهم بهتری از این واقعه به دست آوریم. در قرآن کریم ۴۶۱ بار کلمه «أرض»‌ به کار رفته، که از آن میان، این آیات، وصفی را برای زمین بیان کرده است:

زمین در قرآن

همه این زمین [و آسمانها] و هرچه در آن است، از آن خداوند است[۴] و به خدا برمی گردد[۵]. تدبیر خداوند از آسمان به زمین می‌آید[۶] و زمین و آسمان به امر خدا برپاست[۷]. این زمین غیب[۸] و ملکوتی[۹] دارد که البته بر خداوند مخفی نیست[۱۰]و کلیدهایش به دست اوست[۱۱] و بدین سان این زمین صرفا یک موجود مرده نیست، بلکه خداوند با باراندن باران و جوشاندن و جاری کردن چشمه‌ها در آن[۱۲] و رویاندن گیاهان در آن – بدین ترتیب که آب هم در آن جاری می‌شود[۱۳] و هم در محل‌هایی از آن ثابت و مستقر می‌گردد[۱۴] و این امکان رویش گیاهان را فراهم می‌آورد[۱۵]– آن را زنده کرد[۱۶]؛ و این حیات هم صرفا یک امر استعاری نیست؛ چرا که به تصریح قرآن کریم، هم خود زمین[۱۷] و هم هرچه در آن است، تسبیح‌گوی اویند[۱۸]؛ و حتی زمین بر برخی از افراد می‌گرید[۱۹] و شاید با توجه به همین باطن و ملکوتش است که هم کاستن از زمین معنای خاصی پیدا می‌کند[۲۰] و هم باب برکات را نه‌تنها از آسمان، بلکه از زمین نیز می‌توان باز کرد.[۲۱]

زمین اگرچه نتوانست بار امانت الهی را بردارد[۲۲]؛ اما از روی طوع و رغبت تسلیم خداوند متعال بوده است[۲۳] (و همه جیزهایی که در آن هست نیز با رغبت یا به اجبار، تسلیم و مطیع خداوندند و در پیشگاه وی سر به سجده می‌سایند[۲۴])؛ لذا مخاطب دستورات خداوند قرار می‌گیرد[۲۵] و گوش به فرمان اوست[۲۶] و منافقان حتی در زمین هم یاور و پشتیبان ندارند.[۲۷]

خداوند بارها انسان را به سیر و سیاحت در زمین دعوت کرد[۲۸]، تا قلبها به تعقل درآیند و گوشها شنوا شوند[۲۹] بویژه برای عبرت گرفتن از گذشتگان[۳۰] و فهم ضعف خویش[۳۱] ویا برای پی بردن به اینکه خداوند آفرینش را چگونه آغاز کرد و سپس چگونه آخرت را ایجاد خواهد نمود[۳۲]. در آفرینش آن [و نیز در آنچه در آن هست] آیاتی برای اهل تعقل[۳۳]، اولوالالباب[۳۴]، متقین[۳۵]، اهل ایمان[۳۶]، عالمان[۳۷] و اهل یقین[۳۸] است؛ اگر کسی در آن بیندیشد، به هدفمندی آن پی می‌برد[۳۹]؛ چرا که اساساً زمین به حق آفریده شده است.[۴۰]

درباره خلقتش بیان شده که آسمانها و زمین ابتدا درهم بودند و سپس خداوند آنها را از هم جدا کرد[۴۱] و هموست که همچنان آنها را از زوال نگه داشته است[۴۲]. خداوند آسمانها و زمین را در شش روز[۴۳] (و خود زمین در دو روز[۴۴]) آفرید (و البته روز به معنای روز اصطلاحی نیست، چنانکه گاه از «روزی که خداوند آسمانها و زمین را آفرید» نیز سخن گفته شده[۴۵])؛ و پردازش و سامان دادن هفت آسمان بعد از آفرینش زمین بوده[۴۶] (که البته مقصود آفرینش آنها نیست و چه‌بسا با هم آفریده شده باشند[۴۷])؛ و استوای بر عرش نیز بعد از آفرینش آسمانها و زمین بوده است[۴۸]؛ (البته مقصود از این بعدیت علی‌القاعده بعدیت زمانی نیست، بویژه که جای دیگر این طور تعبیر کرد که آن موقع عرش او بر آب بود[۴۹]).

خداوند انسان را از زمین رویاند[۵۰] و وی را، هم از زمین[۵۱] و هم در زمین آفرید[۵۲] و اگرچه زمین را برای همه موجودات زنده [جنبندگان] قرار داد[۵۳]؛ اما تاکید کرد که همه آنچه را در زمین است با همه رنگهای مختلفشان[۵۴]، برای شما [انسانها] آفریدم[۵۵] و مسخر شما قرار دادم[۵۶] (و با اینکه آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردمان است[۵۷]، اما نه تنها آنچه در زمین است، بلکه هرآنچه در آسمانها هست نیز مسخر ما کرد[۵۸]). در واقع خداوند زمین را گستراند[۵۹] و شکافهایی هم در آن زد[۶۰][هرچند این شکافها دلیل نمی‌شود که هر انسانی بتواند در درون آن نفوذ کند[۶۱]، و البته با قرآن می‌توان این زمین را شکافت[۶۲]] و آن را بساط[۶۳] و مهد[۶۴] و فراش[۶۵] و مایه قرار انسان[۶۶] قرار داد؛ و در ضمن این گستراندنش، در آن کوههایی افکند[۶۷] و مسیرهایی که در بین آنها راه خود را بیابند[۶۸].

به تعبیر دیگر، خداوند انسان را در زمین خلیفه قرار داد، اما معنای این خلافت این نیست که هر انسانی بالفعل از همه جنبندگان دیگر زمین برتر است[۶۹] و هر کاری می‌تواند بکند، او حتی نمی‌داند در کجای این زمین می‌میرد[۷۰] پس علی‌رغم اینکه انسان شایستگی مقام خلافت‌اللهی را دارد اما هم فساد کردن در زمین برای انسان ممکن است[۷۱] و هم هر گناه دیگری (مانند یا خوشی بناحق[۷۲]؛ ویا تکبر بناحق[۷۳]؛ هرچند زمین را طوری قرار داده که شخص بفهمد جای تکبر نیست[۷۴] و لذا مومن واقعی غیرمتکبرانه بر زمین راه می‌رود[۷۵])؛ و شاید بدین جهت است که فرشتگان، که موجوداتی زمینی نیستند[۷۶]، دائما برای اهل زمین استغفار می‌کنند.[۷۷]

خداوند متعال در زمین از هر چیزی رویاند[۷۸]، چنانکه ثمراتی که روزی انسان است، از آن بیرون می‌آید.[۷۹]در واقع، خداوند زمین را رام انسان کرد،[۸۰] انسان را در زمین مکنت داد و معایش وی را در آن قرار داد[۸۱]و اگرچه انسان حق دارد از آنچه حلال و طیب در زمین می‌یابد بهره‌مند شود[۸۲] اما در مجموع استقرار و بهره‌وری انسان در زمین محدود است[۸۳] و جاودانه شدن در زمین[۸۴]، معنایش جهنمی شدن است[۸۵] هرچند که این امر منافاتی ندارد که قسمتهایی از این زمین مقدس[۸۶] و مبارک[۸۷] باشد.

انسان وقتی احساس سنگینی کند و در زمین لنگر اندازد در راه خدا حرکت نمی‌کند[۸۸]؛ و شیاطین در زمین است که افراد را گیج و سرگردان می‌کنند[۸۹] و روش‌شان این است که آنچه در زمین است برای انسان زینت می‌دهند[۹۰] (البته خداوند خودش ظرفیت زینت پذیری را در زمین قرار داده برای امتحان انسانها[۹۱]) و از این رو، پیروی از اکثر ساکنان زمین گمراهی می‌آورد.[۹۲]

با این حال زمین این اندازه گسترده هست که کسی بهانه‌ای برای تحت تاثیر جبر محیط بودن نداشته باشد[۹۳] هرچند این گستردگی در مقایسه با قیامت بقدری کوچک است که اگر کفار تمام آن را هم بدهند که از عذاب خداوند نجات یابند کافی نیست[۹۴]؛ و این کوچکی چه‌بسا به عظمت انسان برمی‌گردد: روح انسان چنان عظمتی دارد که همین زمین با همه گستردگی اش هم در سختی‌ها بر انسان تنگ می‌آید[۹۵] و کل آنچه در زمین است حتی نمی‌تواند بین مومنان در همین دنیا الفت جدی ایجاد کند[۹۶] و در عوض، گستره بهشت نه فقط به اندازه زمین، بلکه به گستره کل آسمانها و زمین است.[۹۷]

مکانیسم مکنت دادن خداوند به انسان در زمین هم پیچیدگی‌های خاص خود را دارد[۹۸]؛ و اگرچه خداوند مکنت نهایی زمین را از آن متقین می‌داند[۹۹] اما مکنتهایی که گاه و بیگاه در زمین برای افراد حاصل می‌شود دلیل بر حقانیت آنها نیست[۱۰۰] و مکنت در زمین برای مومنان هم غالبا برای آزمایش آنهاست[۱۰۱].

اما در قیامت چه بر سر زمین می‌آید: با نفخ صور هرکه در زمین و آسمانهاست دچار صعقه [= بیهوشی] می‌شود[۱۰۲]؛ نه‌تنها آسمانها در هم پیچیده می‌شود، بلکه زمین هم یکسره در قبضه قدرت خداوند قرار می‌گیرد[۱۰۳]؛ زمین به تکانهای شدید (زلزله، رجف، رجّ، دکّ) می‌افتد[۱۰۴]، کوههایی که میخ‌های زمین بودند، اکنون چون پشم حلاجی شده، سست و بی‌بنیاد می‌شوند[۱۰۵]، به راه می‌افتند، گویی سراب بوده‌اند[۱۰۶] و زین پس، زمین را آشکارا می‌بینی[۱۰۷]، چرا که اینک به نور پروردگارت – که خودش نور آسمانها و زمین است[۱۰۸]– روشن شده است[۱۰۹]؛ و همان طور که ابتدای آفرینش زمین بر گسترده شدن و شکاف آن تاکید شد دوباره بحث از گستراندن[۱۱۰] و شکاف زمین[۱۱۱] است: زمین از روی مردگان شکاف برمی‌دارد[۱۱۲]؛ امتداد می‌یابد و با اذن پروردگارش داشته‌های خود را که همچون باری بر وی سنگینی می‌کرده، بیرون می‌ریزد[۱۱۳] و نهایتا مومنان وعده صدق خداوند را می‌بینند و زمین را چنان ارث می‌برند که هرجایی از بهشت بخواهند جای می‌گیرند.[۱۱۴]

 

۳) «إِذا رجَّتِ الْأَرْض رَجًّا»

در اختلاف قرائات اشاره شد که یکی از قرائات این آیه به صورت «رَجَّتِ الْأَرْضَ» است؛ یعنی به صورت فعل معلوم؛ در این صورت با توجه به اینکه فعل «رَجَّت» مونث است نمی‌تواند خداوند باشد؛ بلکه فاعل آن:

الف. به احتمال زیاد «الواقعه» است که در آیات قبل گذشت؛ یعنی هنگامی که آن واقعه زمین را بشدت می‌لرزاند.

ب. محتمل است فرشتگان مدبر امر باشد چنانکه از آنان در جای دیگر با تعبیر «مدبرات امراً» یاد شده است.

ج. …

 

 


[۱]. در همانجا به تفصیل گزارش شد.

[۲]. وَ جَعَلَهُمْ فَرِيقَيْنِ أَنْعَمَ عَلَی هَؤُلَاءِ وَ انْتَقَمَ مِنْ هَؤُلَاءِ فَأَمَّا أَهْلُ الطَّاعَةِ فَأَثَابَهُمْ بِجِوَارِهِ وَ خَلَّدَهُمْ فِي دَارِهِ حَيْثُ لَا يَظْعَنُ النُّزَّالُ وَ لَا تَتَغَيَّرُ بِهِمُ الْحَالُ وَ لَا تَنُوبُهُمُ الْأَفْزَاعُ وَ لَا تَنَالُهُمُ الْأَسْقَامُ وَ لَا تَعْرِضُ لَهُمُ الْأَخْطَارُ وَ لَا تُشْخِصُهُمُ الْأَسْفَارُ وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَی الْأَعْنَاقِ وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِي عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَی أَهْلِهِ فِي نَارٍ لَهَا كَلَبٌ وَ لَجَبٌ وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ وَ قَصِيفٌ هَائِلٌ لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا وَ لَا يُفَادَی أَسِيرُهَا وَ لَا تُفْصَمُ كُبُولُهَا لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَی وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَی.

[۳]. يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ.

[۴]. دهها آیه بر این مضمون دلالت دارد.

[۵]. إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (مریم/۴۰)

[۶]. يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَی الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ في‏ يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (سجده/۵).

[۷]. وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ (روم/۲۵)

[۸]. أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (بقره/۳۳)

[۹]. وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ (انعام/۷۵)

أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا في‏ مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْ عَسی‏ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (اعراف/۱۸۵)

شاید این دو آیه را هم بتوان ناظر به همین مطلب دانست:

وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (منافقون/۷)

أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَكافِرُونَ (روم/۸)

[۱۰]. إِنَّ اللَّهَ لا يَخْفی‏ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ (آل عمران/۵)

وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ (یونس/۶۱)

هرچند برخی گمان می‌کنند برخی از امور از او مخفی است: قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ (یونس/۱۸)

قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما في‏ صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ (آل عمران/۲۹)

[۱۱]. : لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (زمر/۶۳)

لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر (شوری/۱۲)

[۱۲]. وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَی الْماءُ عَلی‏ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ (قمر/۱۲)

[۱۳]. أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَذِكْری‏ لِأُولِي الْأَلْبابِ (زمر/۲۱)

[۱۴]. وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلی‏ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ (مومنون/۱۸)

[۱۵]. أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَی الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ (شعراء/۷)

أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذي يُخْرِجُ الْخَبْ‏ءَ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (نمل/۲۵)

سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ (یس/۳۶)

[۱۶]. وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ (حج/۵)

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ (حج/۶۳)

وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (نحل/۶۵)

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها (عنکبوت/۶۳)

يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ (روم/۱۹)

وَ مِنْ آياتِهِ يُريكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَيُحْيي‏ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (روم/۲۴)

فَانْظُرْ إِلی‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها (روم/۵۰)

وَ اللَّهُ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلی‏ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ (فاطر/۹)

وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ (یس/۳۳)

وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَی الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتی‏ إِنَّهُ عَلی‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (فصلت/۳۹)

وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْريفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (جاثیه/۵)

اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها (حدید/۱۷)

[۱۷]. ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعينَ (فصلت/۱۱)

[۱۸]. تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ (اسراء/۴۴)

إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً (مریم/۹۳)

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبيحَهُ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِما يَفْعَلُونَ (نور/۴۱)

[۱۹]. فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرينَ (دخان/۲۹)

[۲۰]. أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَريعُ الْحِسابِ (رعد/۴۱)

بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّی طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ (انبیاء/۴۴)

قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفيظٌ (ق/۴)

[۲۱]. وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ (اعراف/۹۶)

[۲۲]. إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً (سجده/۷۲)

[۲۳]. ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعين‏ (فصلت/۱۱)

[۲۴]. لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ (آل عمران/۸۳)

وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (رعد/۱۵)

وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ (نحل/۴۹)

[۲۵]. وَ قيلَ يا أَرْضُ ابْلَعي‏ ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعي‏ وَ غيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِيِّ وَ قيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمينَ (هود/۴۴)

[۲۶]. أَ فَأَمِنَ الَّذينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ (نحل/۴۵)

فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما كانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مِنَ المُنْتَصِرينَ (قصص/۸۱)

وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ (عنکبوت/۴۰)

أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلی‏ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماء (سبأ/۹)

أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ (ملک/۱۶)

[۲۷]. يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (توبه/۷۴)

[۲۸]. ۱۶ آیه

[۲۹]. أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها (حج/۴۶)

[۳۰]. ۱۳ آیه

[۳۱]. فَسيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرينَ (توبه/۲)

[۳۲]. قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلی‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (عنکبوت/۲۰)

[۳۳]. إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتي‏ تَجْري فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (بقره/۱۶۴)

وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقی‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلی‏ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (رعد/۴)

[۳۴]. إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ (آل عمران/۱۹۰)

[۳۵]. إِنَّ في‏ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ (یونس/۶)

[۳۶]. قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ (یونس/۱۰۱)

خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنينَ (عنکبوت/۴۴)

[۳۷]. وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمينَ (روم/۲۲)

[۳۸]. وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ (ذاریات/۲۰)

[۳۹]. الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ (آل عمران/۱۹۱)

[۴۰]. وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ (انعام/۷۳)

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ (ابراهیم/۱۹)

وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَميلَ (حجر/۸۵)

خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالی‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ (نحل/۳)

وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلا (ص/۲۷)

وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزی‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (جاثیه/۲۲)

ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی وَ الَّذينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ (احقاف/۳)

خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصيرُ (تغابن/۳)

[۴۱]. أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُون‏ (انبیاء/۳۰)

[۴۲]. إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً (فاطر/۴۱)

[۴۳]. وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (ق/۳۸)

[۴۴]. قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذي خَلَقَ الْأَرْضَ في‏ يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمينَ؛ فصلت/۹

[۴۵]. إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في‏ كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ (توبه/۳۶)

[۴۶]. هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ (بقره/۲۹)

[۴۷]. اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلی‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً (طلاق/۱۲)

[۴۸]. إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی‏ عَلَی الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ (اعراف/۵۴)

إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی‏ عَلَی الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْر (یونس/۳)

اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی‏ عَلَی الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ (سجده/۴)

هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی‏ عَلَی الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (حدید/۴)

[۴۹]. وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ (هود/۷)

[۵۰]. وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً (نوح/۱۷)

[۵۱]. هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها (هود/۶۶)

هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ في‏ بُطُونِ أُمَّهاتِكُم (نجم/۳۲)

[۵۲]. هُوَ الَّذي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (مومنون/۷۹؛ ملک/۲۴)

[۵۳]. وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ (الرحمن/۱۰)

[۵۴]. وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ (نحل/۱۳)

[۵۵]. هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً (بقره/۲۹)

[۵۶]. أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْري فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ (حج/۶۵)

[۵۷]. لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (غافر/۵۷)

[۵۸]. أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً (لقمان/۲۰)

وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً مِنْهُ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (جاثیه/۱۳)

[۵۹]. وَ هُوَ الَّذي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (رعد/۳)

وَ إِلَی الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ (غاشیه/۲۰)

وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها (شمس/۶)

[۶۰]. فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‏ طَعامِهِ (۲۴) أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا (۲۵) ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا (۲۶) فَأَنْبَتْنا فيها حَبًّا (۲۷) وَ عِنَباً وَ قَضْباً (۲۸) وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً (۲۹) وَ حَدائِقَ غُلْباً (۳۰) وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا (۳۱) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (عبس/۲۴- ۳۲)

[۶۱]. يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ (الرحمن/۳۳)

[۶۲]. وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتی (رعد/۳۱)

[۶۳]. وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً (نوح/۱۹)

[۶۴]. الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّی (طه/۵۳)

الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (زخرف/۱۰)

[۶۵]. وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ (ذاریات/۴۸)

[۶۶]. أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (نمل/۶۱)

اللَّهُ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ (غافر/۶۴)

[۶۷]. أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً؛ أَحْياءً وَ أَمْواتاً؛ وَ جَعَلْنا فيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً (مرسلات/۲۵-۲۷)

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها؛ أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها؛ وَ الْجِبالَ أَرْساها؛ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (نازعات/۳۰-۳۳)

أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً؛ وَ الْجِبالَ أَوْتادا (نبأ/۶-۷)

[۶۸]. وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (انبیاء/۳۱)

خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقی‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ (لقمان/۱۰)

وَ أَلْقی‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (نحل/۱۵)

[۶۹] . إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكينَ في‏ نارِ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّة (بینه/۶)

[۷۰]. وَ ما تَدْري نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْري نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ (لقمان/۳۴)

[۷۱]. إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ (بقره/۳۰)

[۷۲]. ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ (غافر/۷۵)

[۷۳]. سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ؛ البته ابلیس در بهشت تکبر ورزید، ولی به او گفتند اینجا جایی نیست که بتوان در آن تکبر کرد: قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرين‏ (اعراف/۱۳)

وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفينَ (یونس/۸۳)

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً… (قصص/۴)

وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا يُرْجَعُونَ (قصص/۳۹)

وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسی‏ بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقينَ (عنکبوت/۳۹)

اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِه (فاطر/۴۳)

فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ (فصلت/۱۵)

فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ (احقاف/۲۰)

[۷۴]. وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً (اسراء/۳۷)

[۷۵]. وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً (فرقان/۶۳)

تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً (قصص/۸۳)

وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً (لقمان/۱۸)

[۷۶]. قُلْ لَوْ كانَ فِي الْأَرْضِ مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَكاً رَسُولاً (اسراء/۹۵) وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (زخرف/۶۰)

[۷۷]. تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ (شوری/۵)

[۷۸]. وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مَوْزُونٍ (حجر/۱۹)

وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ (ق/۷)

الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُم (بقره/۲۲)

[۷۹]. فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها. (بقره/۶۱)

أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ (بقره/۲۶۷)

[۸۰]. هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا في‏ مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ (ملک/۱۵)

[۸۱]. وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ قَليلاً ما تَشْكُرُون‏ (اعراف/۱۰)

وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقين‏ (حجر/۲۰)

[۸۲]. يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّبا (بقره/۱۶۸)

[۸۳]. لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی‏ حينٍ (بقره/۳۶؛ اعراف/۲۴) قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنينَ؛ قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّين ‏مومنون/۱۱۲-۱۱۳)

[۸۴] واضح است که معنایش این زمین مادی نیست؛ وگرنه مکث در زمین مادی برای اشیای مادی علامت حقانیت آنهاست: َ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (رعد/۱۷)

[۸۵]. وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ (اعراف/۱۷۶)

[۸۶]. يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتي‏ كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ (مائده/۲۱)

[۸۷]. وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَی الْأَرْضِ الَّتي‏ بارَكْنا فيها لِلْعالَمينَ (انبیاء/۷۱) وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْري بِأَمْرِهِ إِلی‏ الْأَرْضِ الَّتي‏ بارَكْنا فيها وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عالِمينَ (انبیاء/۸۱)

[۸۸]. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ (توبه/۳۸)

[۸۹]. كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَی الْهُدَی ائْتِنا (انعام/۷۱)

[۹۰]. قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني‏ لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ (حجر/۳۹)

[۹۱]. إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً (کهف/۷)

إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّی إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون‏ (یونس/۲۴)

[۹۲]. وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّه (انعام/۱۱۶)

[۹۳]. يا عِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضي‏ واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ (عنکبوت/۵۶)

لِلَّذينَ أَحْسَنُوا في‏ هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ (زمر/۱۰)

إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي‏ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها… وَ مَنْ يُهاجِرْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً (نساء/۹۷-۹۸)

[۹۴]. وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِه (یونس/۵۴)

إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (مائده/۳۶)

وَ الَّذينَ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ (رعد/۱۸)

وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَة (زمر/۴۷)؛

[۹۵]. وَ عَلَی الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفُوا حَتَّی إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ (توبه/۱۱۸)

لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في‏ مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ (توبه/۲۵)

[۹۶]. وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ (انفال/۶۳)

[۹۷]. وَ سارِعُوا إِلی‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ (آل عمران/۱۳۳)

سابِقُوا إِلی‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ (حدید/۲۱)

[۹۸]. وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمي‏ مَثْواهُ عَسی‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ (یوسف/۲۱)

قالَ اجْعَلْني‏ عَلی‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفيظٌ عَليمٌ؛ وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ نُصيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ (یوسف/۵۵-۵۶)

[۹۹]. إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ (اعراف/۱۲۸) وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ (انبیاء/۱۰۵) أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ (نمل/۶۲) وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ؛ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْض (قصص/۵-۶)

[۱۰۰]. أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ (انعام/۶)

وَ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في‏ ما آتاكُمْ (انعام/۱۶۵)

وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ (اعراف/۱۰)

وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ عادٍ وَ بَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِها قُصُوراً وَ تَنْحِتُونَ الْجِبالَ بُيُوتاً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ (اعراف/۷۴)

ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ (یونس/۱۴)

أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِها أَنْ لَوْ نَشاءُ أَصَبْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ (اعراف/۱۰۰)

وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَليلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ (انفال/۲۶)

وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِ (ابراهیم/۱۴)

وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ (نور/۵۵)

هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ (فاطر/۳۹)

إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ سَبَباً (کهف/۸۴)

[۱۰۱]. قالُوا أُوذينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا قالَ عَسی‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ (اعراف/۱۲۹)

وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتي‏ بارَكْنا فيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنی‏ عَلی‏ بَني‏ إِسْرائيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ (اعراف/۱۳۷)

[۱۰۲]. وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فيهِ أُخْری‏ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (زمر/۶۸)

[۱۰۳]. وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ (زمر/۶۷)

[۱۰۴]. «إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا» (واقعه/۴)

وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً (حاقه/۱۴)

يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثيباً مَهيلاً (مزمل/۱۴)

كَلاَّ إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا (۲۱)

إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها (زلزال/۱)

[۱۰۵]. وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ‏ (معارج/۹)

وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوش‏ (قارعه/۵)

[۱۰۶]. وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً (نبأ/۲۰)

[۱۰۷]. وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَی الْأَرْضَ بارِزَةً وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً (کهف/۴۷)

[۱۰۸]. اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِه… (نور/۳۵)

[۱۰۹]. وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (زمر/۶۹)

[۱۱۰]. وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ؛ وَ أَلْقَتْ مَا فِيهَا وَ تخَلَّتْ؛ وَ أَذِنَتْ لِرَبَّها وَ حُقَّتْ (انشقاق/۳-۵)

[۱۱۱]. يَوْمَ تُبْلی السَّرَائرُ؛ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَ لَا نَاصِرٍ؛ وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجعِ؛ وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ (طارق/۹-۱۲) (صدع به معنای شکاف است)

[۱۱۲]. يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسيرٌ (ق/۴۴)

[۱۱۳]. وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها (زلزال/۲)

وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ؛ وَ أَلْقَتْ مَا فِيهَا وَ تخَلَّتْ؛ وَ أَذِنَتْ لِرَبَّها وَ حُقَّتْ (انشقاق/۳-۵)

[۱۱۴]. وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ (زمر/۷۴)

بازدیدها: ۲۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*