۹۲۳) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

۹ شعبان۱۴۴۰

ترجمه

ای کسانی که ایمان آوردند! شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید و به هم مرتبط شوید/مرزبانی نمایید و تقوا پیشه کنید؛ بدان امید که رستگار شوید!

اختلاف قرائت [۱]و[۲]

 

نکات ادبی

اصْبِرُوا وَ صابِرُوا

درباره ماده «صبر» برخی بر این باورند که این ماده در اصل در سه معنای متفاوت به کار رفته است: حبس (که مصدر صَبر: به معنای زندانی و محصور کردن است؛ و این همان معنای رایج «صبر کردن» است که در فارسی هم به کار می‌رود)؛ بالا و برتر هر چیزی (که به صورت «صُبرِ» چیزی بیان می‌شود)؛ و نوعی از سنگ (چنانکه سنگ صُبرة، سنگی است که شدید و غلیظ باشد؛ و یا به یک تکه از سنگ یا آهن «صُبَارة» گفته می‌شود) (معجم مقاييس اللغه، ج‏۳، ص۳۲۹)

اما کسانی که درباره این لفظ در قرآن بحث کرده‌اند بحث خود را روی معنای اول متمرکز نموده‌اند و گفته‌اند صبر به معنای «امساک در ضیق» (خودداری کردنی که با تنگی و فشار همراه باشد) است چنانکه وقتی چاترپایی را بدون آب و علف نگه دارند می‌گویند «صَبَرْتُ الدّابّة» و بدین جهت به معنای حبس و بازداشتن نفس بر حسب آنچه مقتضای عقل و شرع است به کار می‌رود (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴) و بر همین اساس، برخی اصل معنای آن را حفظ نفس از جزع (بی‌تابی) و اضطراب با سکون و طمأنینه دانسته‌اند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏۶، ص۲۲۱)

بر این اساس، با توجه به موقعیتهایی که نفس در آن قرار می‌گیرد، به برخی از کلمات نزدیک می‌شود؛ و متضادهای خاصی پیدا می‌کند:

وقتی خویشتنداری در مصیبت باشد، فقط از لفظ «صبر» استفاده می‌شود که نقطه مقابلش «جزع» است «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحيص: تفاوتی ندارد که جزع کنیم یا صبر کنیم، راه نجاتی برایمان نیست» (ابراهیم/۲۱)[۳] (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴)

وقتی در میدان جنگ مطرح شود، همان شجاعت و نقطه مقابل «جُبن» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴)؛

وقتی هنگام نزول بلایی ملال‌آور مطرح شود، همان «گشادی سینه» (رحب الصدر) است که مقابلش «ضجر» (ملالت و دلتنگی) است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴)؛

وقتی در خویشتنداری از بیان کلامی باشد، «کتمان» و نقطه مقابلش «مَذِل» [سستی و بی‌حالی] است (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴).

و در تعبیر «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ» (بقرة/۱۷۵) اگرچه ابوعبیده آن را به معنای «جرات داشتن» دانسته، اما به نظر می‌رسد یک کاربرد مجازی باشد؛ یعنی چه اندازه بر عذاب خود صبر و طاقت داری اگر که جرات بر ارتکاب معصیت او را داری (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴).

گاهی صبر در معنای انتظار کشیدن به کار می‌رود؛ و آن در جایی است که حقِ انتظار کشیدن جز با صبر و پایداری ادا نمی‌شود: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ» (قلم/۴۸؛ انسان/۲۴) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴).

این ماده وقتی به باب افتعال می‌رود به معنای تحمل کردن و قبول سختی‌های کار است: «وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ‏» (مريم/۶۵) یعنی با تمام توان خود در عبادت او شکیبایی بورز (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴) [وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها، طه/۱۳۲؛ إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ، قمر/۲۷]. در واقع، باب افتعال دلالت بر اختیار کردن فعل دارد؛ و اختیار کردن صبر، یعنی آماده شدن برای انجام کار و قبول مشکلات مسیر (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏۶، ص۲۲۱)

اما اینکه فعل «صابر» چه تفاوتی با «صبر» دارد (بویژه اینکه در آیه‌ای این دو در کنار هم مطرح شده‌اند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» (آل عمران/۲۰۰)، برخی از اهل لغت (مثلا: مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۷۴) ویا مترجمان قرآن تفاوت معنایی خاصی در لغت بین این دو نگذاشته‌اند و آن را از باب تاکید دانسته‌اند (به نقل از البحر المحيط، ج‏۳، ص۴۸۵) و یا صرفا به لحاظ سیاق کلام معنایی متفاوت را برشمرده‌اند؛ اما برخی گفته‌اند که چون باب مفاعله برای اقدام طرفینی به کار می‌رود (مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸)، که وجوه مختلفی برای آن در این آیه ذکر شده (اینکه همان طور که دشمنتان صبر می‌کند شما هم صبر کنید؛ ویا نوعی تشویق همدیگر به صبر کردن است؛ و …؛ که ان شاء الله در قسمت تدبر به برخی از آنها اشاره خواهد شد) و به نحوی به معنای صبر شدیدتر و سخت‌تر است، بویژه که بعد از «اصبروا» آمده است (الكشاف، ج‏۱، ص۴۶۰)

اصبروا على الدين و تكاليفه وَ صابِرُوا أعداء اللَّه في الجهاد، أى غالبوهم في الصبر على شدائد الحرب لا تكونوا أقل صبراً منهم و ثباتا. و المصابرة: باب من الصبر ذكر بعد الصبر على ما يجب الصبر عليه، تخصيصا لشدته و صعوبت

«صبور» صیغه مبالغه از این ماده است و به معنای کسی که توان صبر کردن بر کاری را دارد به کار می‌رود؛ اما «صبّار» در جایی است که صبر کردن با نوعی تکلف و مجاهده همراه باشد: «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» (ابراهیم/۵؛ لقمان/۳۱؛ سبأ/۱۹؛ شورى/۳۳)

ماده «صبر» و مشتقات آن ۱۰۳ بار در قرآن کریم به کار رفته است.

درباره حقیقت «صبر» این پرسش نبوی از جبرئیل هم قابل توجه است که رسول اکرم ص از تفسیر صبر سوال می‌کند؛ و جبرئیل می‌گوید: اینکه در سختی‌ها همان طور شکیبایی ورزی که در خوشی‌ها؛ و در فقر همان طور شکیبایی ورزی که در غنا؛ و در بلاء همان طور شکیبایی ورزی که در عافیت؛ و هیچگاه به خاطر بلایی که به شخص می‌رسد لب به شکوه نزد مخلوق نگشاید.

معاني الأخبار، ص۲۶۱[۴]

جَاءَ جَبْرَئِيلُ ع إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ بِهَدِيَّةٍ لَمْ يُعْطِهَا أَحَداً قَبْلَكَ!

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: قُلْتُ وَ مَا هِيَ؟ قَالَ الصَّبْرُ وَ أَحْسَنُ مِنْه‏ …

قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ فَمَا تَفْسِيرُ الصَّبْرِ؟ قَالَ: تَصْبِرُ فِي الضَّرَّاءِ كَمَا تَصْبِرُ فِي السَّرَّاءِ وَ فِي الْفَاقَةِ كَمَا تَصْبِرُ فِي الْغِنَاءِ وَ فِي الْبَلَاءِ كَمَا تَصْبِرُ فِي الْعَافِيَةِ فَلَا يَشْكُو حَالَهُ عِنْدَ الْمَخْلُوقِ بِمَا يُصِيبُهُ مِنَ الْبَلَاء

رابِطُوا

قبلا بیان شد که ماده «ربط» در اصل دلالت بر شدت و ثبات دارد؛ و یک نحوه «محکم بستن» است که چیزی را در وضعیتی که در آن است ثابت نگه دارد. «رَبْطُ الفرس» یعنی اسبها را در مکانی محکم بستن برای حفظ و نگهداری از آنها؛ و تعبیر «رِبَاط الخيل» (انفال/۶۰) از همین باب است که به معنای «اسبان بسته و آماده برای کارزار» است و البته به مکانی که برای نگهداری اسبها آماده می‌شود نیز «رِبَاط» می‌گویند. البته برخی اصل «رباط» را همین به هم مرتبط کردن و پیوند دادن اسبان برای جنگ با دشمن دانسته‌اند که بعدا در مورد هرکس که در مرز به دفاع در برابر بیگانگان می‌پردازند به کار رفته است.[۵]

«رابَطَ یُرابِط مُرَابَطَة» به معنای محافظت و نگهبانی به کار می‌رود که مخصوصا در مورد مرزبانان به کار می‌رود: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» (آل‌عمران/۲۰۰)؛ و برخی گفته‌اند که این کلمه بر مراتب مختلفی از ربط دلالت می‌کند، یک مرتبه‌اش ارتباط مردم با کسی است که وظیفه هدایت آنان را برعهده گرفته، یک مرتبه‌اش ارتباط بین خود مردم است که با هم پیوند داشته باشند و در مقابل دشمن صف واحدی باشند، و یک مرتبه‌اش هم آماده کردن تجهیزات دفاعی برای حفظ مرز جامعه از هجوم دشمن است.

همچنین وقتی گفته می‌شود فلانی «رَابِطُ الجأش» است یعنی دلش قوی است [جأش به معنای قلب و نفس است] و تعابیری مانند «وَ رَبَطْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ»‏(لكهف/۱۴) یا «لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى‏ قَلْبِها» (قصص/۱۰) ویا «وَ لِيَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ»‏ (أنفال/۱۱) همگی در همین معنا به کار رفته‌اند. و اینکه در تمام این موارد با حرف «علی» به کار رفته است می خواهد اشاره کند که این رباط (امر پیوند دهنده) کاملا بر آنها واقع شده و چنان آنها را ثابت کرده که هیچ تزلزلی در آنها راه پیدا نمی‌کند.

جلسه ۵۹۵ http://yekaye.ir/al-kahf-18-14/

اتَّقُوا الله

قبلا بیان شد که «تَقْوی» از ماده «و‌قی» به معنای نگهداشتن و حفظ کردن است. و «وِقَايَة» به معنای حفظ چیزی است از اینکه مورد اذیت و ضرر قرار بگیرد، و «تَقْوی» به معنای قرار دادن خود در «وقایه»‌ای نسبت به آن چیزی است که ترس از آن می‌رود، و به همین مناسبت است که «تقوای الهی» در معنای «ترس از خدا» هم به کار رفته است. شهید مطهری تذکر می‌دهد که با توجه به ریشه معنایی این کلمه، ترجمه آن به «پرهیزگاری» ترجمه مناسبی نیست، چرا که این کلمه معنای گوشه‌نشینی و عزلت را القا می‌کند، در حالی که تقوی، قدرتی روحی است که موجب حفظ و کنترل آدمی بر خویش می‌شود و انسان را از گناه نگه می‌دارد؛ و نهایتا ترجمه «خودنگهداری» را برای این کلمه پیشنهاد می‌کنند.

جلسه ۱۳۵ http://yekaye.ir/ash-shams-091-08/

همچنین بیان شد که «اتَّقِ» فعل امر از ماده «وقی» در باب افتعال (در اصل به صورت «اِوتَقی») بوده است. چون باب افتعال چون معنای مطاوعه (پذیرش) می‌دهد، با توجه به ترجمه کلمه «تقوی» به «خودنگهداری»، لذا «اتَّقِ» به معنای آن است که حالت تقوی را در درون خود قبول و جاری کن و به تعبیر ساده‌تر: تقوی داشته باش.

جلسه ۴۲۰ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-1/

درباره ماده «وقی» و کلمه «تقوی» و کاربردهای قرآنی آن در جلسه ۱۰۷۸ به تفصیل بیشتری بحث خواهد شد. https://yekaye.ir/al-hujurat-49-13/

تُفْلِحُونَ

برخی بیان کرده‌اند که ماده «فلح» در اصل بر دو معنا دلالت می‌کند: یکی شکافتن (شقّ) چنانکه گفته می‌شود: «الحديد بالحديد يُفْلَح: آهن را با آهن می‌توان شکافت» ویا به کسی که زمین را شخم می‌زند «فلّاح» گویند؛ و دیگری پیروزی و بقاء (معجم المقاييس اللغة، ج‏۴، ص۴۵۰) اما عده‌ای اصل معنا را همان معنای دوم، یعنی نجات از بدی‌ها و رسیدن به خیر و صلاح، و معادل «پیروزی» در زبان فارسی دانسته‌اند و معنای اول را هم به این معنا برگردانده‌اند با این توضیح که قلاح برای شکافتنهایی مانند شخم زدن است که زمین را از بی‌محصولی و هلاکت نجات می‌دهد و آماده کشت می‌سازد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏۹، ص۱۳۳-۱۳۴)

فلاح، اگرچه غالبا برای پیروزی و سعادت اخروی اطلاق شده، اما برای پیروزی دنیوی هم اطلاق شده است: «وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‏» (طه/۶۴) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۴۴)

در تفاوت فلاح با صلاح هم گفته‌اند «صلاح» آن چیزی است که زمینه رسیدن به خیر و رهایی از بدی را فراهم می‌آورد اما «فلاح» رسیدن به خیر است و به وضعیت به دست آمده اطلاق می‌گردد، از این روست که مثلا می‌گویند مرگ فلانی به صلاحش بود؛ اما نمی‌گویند به فلاحش بود؛ به تعبیر دیگر، صلاح قرار دادن شیء در وضعیتی است که منفعت‌بخش باشد، خواه منفعت بر آن مترتب بشود یا خیر؛ مثلا می‌گویند فلانی صلاحیت فلان کار را دارد؛ اما «فلاح» در این گونه موارد به کار نمی‌رود. (الفروق في اللغة، ص۲۰۵-۲۰۶)

این ماده در قرآن تنها در باب إفعال (أفلح یُفلح) که اسم فاعل آن «مُفلِح» است، به کار رفته است؛ و با توجه به اینکه در این باب هم در معنای لازم (و نه متعدی) است، برخی توضیح داده‌اند که مثلا «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (مومنون/۱) به معنای آن است که «أُصِيرُوا إِلى الفلاح‏: به فلاح رسیدند» (لسان العرب، ج‏۲، ص۵۴۷)

ماده «فلح» و مشتقات آن جمعا ۴۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است.

شأن نزول

از ابن‌عباس روایت شده است که «اصبروا» خودتان؛ و «صابروا» در برابر دشمنتان؛ و «رابطوا» در راه خدا؛ و تقوا پیشه کنید؛ بدان امید که رستگار شوید! و این آیه درباره رسول الله ص و علی بن ابی‌طالب و حمزه بن عبدالمطلب نازل شد.

تفسير فرات الكوفي، ص۹۹[۶]؛ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏۱، ص۱۷۴[۷] و۱۸۰[۸]

فضیلت این آیه[۹]

حدیث

۱) الف. از امام صادق ع درباره آیه «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» روایت شده که فرمودند:

«اصْبِرُوا» [شکیبایی ورزید] بر انجام واجبات؛ «وَ صابِرُوا» [همدیگر را به شکیبایی وادارید] در مصیبتها «وَ رابِطُوا» [به هم مرتبط شوید/مرزبانی کنید] بر امامان علیهم السلام

الكافي، ج‏۲، ص۸۱[۱۰]

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي السَّفَاتِجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» قَالَ

اصْبِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ وَ رابِطُوا عَلَى الْأَئِمَّةِ ع‏

ب. از امام باقر ع درباره آیه «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» روایت شده که فرمودند:

«اصْبِرُوا» [شکیبایی ورزید] بر انجام واجبات؛ «وَ صابِرُوا» [همدیگر را به شکیبایی وادارید] در برابر دشمنتان «وَ رابِطُوا» [به هم مرتبط شوید/مرزبانی کنید] با امامِ مورد انتظارتان.

الغيبة للنعماني، ص۱۹۹[۱۱]

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» فَقَالَ:

اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ.

 

۲) الف. یعقوب سراج می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم: آیا زمین از عالمی از شما که زنده و ظاهر باشد و مردم در حلال و حرامهایشان به او پناه ببرند خالی می‌ماند؟

فرمود: نه ابایوسف؛ و این در کتاب الله بیان شده است آنجا که می‌فرماید:

ای کسانی که ایمان آوردند! شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید» در برابر دشمنتان، آن کسانی که [در دینتان] با شما مخالفند «و مرتبط شوید» به امامتان «و تقوا پیشه کنید؛ » در آنچه به شما امر می‌کند و بر شما واجب گردانیده است.

بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۴۸۷؛ مختصر البصائر، ص۶۳[۱۲]؛ مناقب آل أبي طالب ع، ج‏۱، ص۲۴۵[۱۳]؛ تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۲-۲۱۳[۱۴]

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ عَالِمٍ مِنْكُمْ حَيٍّ ظَاهِرٍ تَفْزَعُ [يَفْزَعُ] إِلَيْهِ النَّاسُ فِي حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ؟

فَقَالَ يَا أَبَا يُوسُفَ لَا إِنَّ ذَلِكَ لَبَيِّنٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا» عَدُوَّكُمْ مِمَّنْ يُخَالِفُكُمْ «وَ رابِطُوا» إِمَامَكُمْ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» فِيمَا يَأْمُرُكُمْ وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ.

در تفسیر عیاشی بعد از این روایت می‌گوید: و در روایتی دیگر از ایشان فرمود:

«شکیبایی ورزید» بر آزاری که در راه ما می‌بینید

گفتم: «و صابروا» [همدیگر را به شکیبایی وادارید] ؟

فرمود در برابر دشمنتان، همراه با ولی‌ّتان.

گفتم: «و رابطوا»؟

فرمود: ایستادگی همراه با امامتان و تقوا پیشه کنید؛ بدان امید که رستگار شوید»

گفتم: چنین نازل شده؟

فرمود: بله.

تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۲-۲۱۳

وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى عَنْهُ‏: «اصْبِرُوا» عَلَى الْأَذَى فِينَا.

قُلْتُ‏ «وَ صابِرُوا»؟

قَالَ عَدُوَّكُمْ‏ مَعَ وَلِيِّكُمْ.

قُلْتُ‏ «وَ رابِطُوا»؟

قَالَ الْمُقَامَ مَعَ إِمَامِكُمْ‏ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏»

قُلْتُ تَنْزِيلٌ؟

قَالَ نَعَمْ‏ .

 

۳) الف. ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال کردم که می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید: صبر کنید و با دیگران صبر کنید و متصل شوید»

فرمود: صبر کنید بر مصیبتها؛ و بر آنان صبر پیشه کنید با تقیه؛ و متصل شوید به کسی که به او اقتدا می‌کنید؛ و تقوا پیشه کنید، بدان امید که رستگار شوید.

معاني الأخبار، ص۳۶۹

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»

فَقَالَ «اصْبِرُوا» عَلَى الْمَصَائِبِ «وَ صَابِرُو»هُمْ عَلَى التَّقِيَّةِ «وَ رَابِطُوا» عَلَى مَنْ تَقْتَدُونَ بِهِ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».[۱۵]

ب. مسعده بن صدقه از امام صادق ع روایت کرده است که «اصبروا» یعنی از معصیتها؛ و «صابروا» یعنی بر واجبات؛ و «اتقوا الله» یعنی امر به معروف و نهی از منکر کنید. – سپس فرمود: و چه منکری بزرگتر از ظلم امت بر ما و کشته شدن ما توسط آنان – «و رابطوا» یعنی [محکم ببندید] در راه خدا؛ و ماییم آن راهی که بین خدا و خلقش هست؛ و ما آن «رباط» [دژ] نزدیک هستیم؛ پس کسی که با درافتد با پیامبر ص و آنچه از نزد خداوند آمده درافتاده است «لعلکم تفلحون» یعنی امید است که اگر چنین کنید بهشت بر شما واجب گردد؛ و نظیر آن، این سخن خداوند است که «و چه کسی نیکوسخن‌تر است از کسی که به خدا دعوت کرد و عمل صالحی انجام داد و گفت: من همانا از تسلیم‌شدگان هستم» (فصلت/۳۳) و اگر این آیه شامل همه مومنان [یا اهل اذان] بود، آن گونه که برخی مفسران تفسیر می‌کنند، آنگاه اهل قَدَر [گروهی که توسط پیامبر ص لعن شدند] و اهل بدعت نیز رستگار می‌باشند!

تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۲

عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:

«اصْبِرُوا» يَقُولُ عَنِ الْمَعَاصِي‏ «وَ صابِرُوا» عَلَى الْفَرَائِضِ‏ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏» يَقُولُ مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ- ثُمَّ قَالَ وَ أَيُّ مُنْكَرٍ أَنْكَرُ مِنْ ظُلْمِ الْأُمَّةِ لَنَا وَ قَتْلِهِمْ إِيَّانَا – «وَ رابِطُوا» يَقُولُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ نَحْنُ السَّبِيلُ فِيمَا بَيْنَ اللَّهِ وَ خَلْقِهِ وَ نَحْنُ الرِّبَاطُ الْأَدْنَى فَمَنْ جَاهَدَ عَنَّا جَاهَدَ عَنِ النَّبِيِّ ص وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ‏ «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»‏ يَقُولُ لَعَلَّ الْجَنَّةَ تُوجَبُ لَكُمْ إِنْ فَعَلْتُمْ ذَلِكَ؛

وَ نَظِيرُهَا مِنْ قَوْلِ اللَّهِ‏ «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ‏ الْمُسْلِمِينَ‏»؛

وَ لَوْ كَانَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي المؤمنين [الْمُؤَذِّنِينَ][۱۶] كَمَا فَسَّرَهَا الْمُفَسِّرُونَ لَفَازَ الْقَدَرِيَّةُ وَ أَهْلُ الْبِدَعِ مَعَهُمْ‏.

ج. از امام رضا ع روایت شده است:

هنگامی که روز قیامت شود، منادی ندا می دهد کجایند «صابران»؟ پس گروهی برمی‌خیزند. سپس ندا می دهد کجایند «متصبّران» پس گروه دیگری برمی‌خیزند.

سوال شد اینان کیستند؟

فرمود: «صابران» کسانی‌اند که بر انجام واجبات صبر دارند؛ و «متصبران» کسانی‌اند که در خودداری کردن از محرمات صبر می‌کنند.

تفسير القمي، ج‏۱، ص۱۲۹

حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ الْحَسَنِ [الْحُسَيْنِ‏] بْنِ خَالِدٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُنَادِي مُنَادٍ أَيْنَ الصَّابِرُونَ فَيَقُومُ فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ ثُمَّ يُنَادِي أَيْنَ الْمُتَصَبِّرُونَ، فَيَقُومُ فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ،

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الصَّابِرُونَ؟

قَالَ: عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ الْمُتَصَبِّرُونَ عَلَى اجْتِنَابِ الْمَحَارِمِ.

 

۴) داود بن کثیر می‌گوید:

از امام صادق ع پرسیدم معنای «السلام علی رسول الله» چیست؟ [ظاهرا مقصود، سلام پایانی نماز است]

فرمودند: همانا خداوند تبارک و تعالی هنگامی که پیامبرش و وصی او و دخترش و دو پسرش و جمیع امامان را آفرید و شیعیانشان را آفرید، از آنان میثاق گرفت که شکیبایی ورزند و همدیگر را به شکیبایی وادارند و به هم مرتبط شوند [یا: مرزبانی نمایند] و تقوای الهی پیشه کنند؛ و بدانان وعده داد که آن ارض مبارک و حرم امن را تسلیمشان کند و بیت المعمور را بر آنان نازل سازد و سقف مرفوع را برایشان آشکار نماید و آنان را راحت کند از شر دشمنانشان و از آن زمینی که خداوند آن را به سلامت تبدیل سازد و آنچه در آن است را تسلیمشان کند بدون هیچگونه شائبه‌ای – فرمود: یعنی بدون اینکه دشمنشان توان خصومتی در آن داشته باشد- و برای آنان باشد آنچه دوست دارند؛ و رسول الله ص هم از همه امامان و شیعیانشان میثاقی بر این مطلب گرفت؛ و همانا سلام بر او، یادآوریِ آن میثاق و تجدید آن با خداست بدان امید که خداوند عز و جل آن را برای وی تعجیل فرماید و سلام را با همه آنچه در آن است برای شما تعجیل فرماید.

الكافي، ج‏۱، ص۴۵۱

بَعْضُ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ الرَّقِّيِّ قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ مَا مَعْنَى السَّلَامِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ؟

فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ نَبِيَّهُ وَ وَصِيَّهُ وَ ابْنَتَهُ وَ ابْنَيْهِ وَ جَمِيعَ الْأَئِمَّةِ وَ خَلَقَ شِيعَتَهُمْ أَخَذَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ وَ أَنْ يَصْبِرُوا وَ يُصَابِرُوا وَ يُرَابِطُوا وَ أَنْ يَتَّقُوا اللَّهَ وَ وَعَدَهُمْ أَنْ يُسَلِّمَ لَهُمُ الْأَرْضَ الْمُبَارَكَةَ وَ الْحَرَمَ الْآمِنَ وَ أَنْ يُنَزِّلَ لَهُمُ الْبَيْتَ الْمَعْمُورَ وَ يُظْهِرَ لَهُمُ السَّقْفَ الْمَرْفُوعَ وَ يُرِيحَهُمْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ الْأَرْضِ الَّتِي يُبَدِّلُهَا اللَّهُ مِنَ السَّلَامِ وَ يُسَلِّمُ مَا فِيهَا لَهُمْ لا شِيَةَ فِيها قَالَ لَا خُصُومَةَ فِيهَا لِعَدُوِّهِمْ وَ أَنْ يَكُونَ لَهُمْ فِيهَا مَا يُحِبُّونَ وَ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى جَمِيعِ الْأَئِمَّةِ وَ شِيعَتِهِمُ الْمِيثَاقَ بِذَلِكَ وَ إِنَّمَا السَّلَامُ عَلَيْهِ تَذْكِرَةُ نَفْسِ الْمِيثَاقِ وَ تَجْدِيدٌ لَهُ عَلَى اللَّهِ لَعَلَّهُ أَنْ يُعَجِّلَهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ يُعَجِّلَ السَّلَامَ لَكُمْ بِجَمِيعِ مَا فِيهِ.

 

۵) الف. به امام رضا ع منسوب است که درباره آیه «شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید و به هم مرتبط شوید/مرزبانی نمایید و تقوا پیشه کنید؛ بدان امید که رستگار شوید!» فرمودند:

شکیبایی ورزید بر طاعت خدا و امتحان او؛ و «صابروا» یعنی بر طاعت رسول خدا و کسی که جانشین اوست ملتزم باشید؛ «و رابطوا» یعنی از این، یعنی از این دو امر، جدا نشوید؛ و هر «لعلّ»ای در کتاب الله به معنای امر قطعی است و معنایش این است که همانا [در این صورت] رستگارید.

الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص۳۶۸-۳۶۹

وَ رُوِيَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ قَالَ:

«اصْبِرُوا» عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ امْتِحَانِهِ «وَ صابِرُوا» قَالَ الْزَمُوا طَاعَةَ الرَّسُولِ وَ مَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ «وَ رابِطُوا» قَالَ لَا تُفَارِقُوا ذَلِكَ يَعْنِي الْأَمْرَيْنِ وَ كُلٌّ «لَعَلَّ» فِي كِتَابِ اللَّهِ مُوجِبَةٌ وَ مَعْنَاهَا أَنَّ«كُمْ تُفْلِحُونَ».

ب. در کتب اهل سنت از پیامبر اکرم ص روایت شده است که درباره این آیه فرمودند:

ای کسانی که ایمان آورده‌اند! صبر کنید» بر نمازهای پنجگانه؛ و «همدیگر را به صبر وادارید» در جنگ با دشمنتان؛ و در راه خدا «مرزبانی کنید» امید است که رستگار شوید.

الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴

و أخرج أبو نعيم عن أبى الدرداء قال قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا» على الصلوات الخمس «وَ صابِرُوا» على قتال عدوكم بالسيف «وَ رابِطُوا» في سبيل الله «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون».

 

۶) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:

شخصی نزد پدرم، امام سجاد ع، آمد و گفت: فلانی – منظورش ابن عباس بود- گمان می‌کند که می داند هر آیه را که نازل شده است که در چه روزی و در چه موردی نازل شده.

پدرم فرمود: از او بپرس که آیه «وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا: و هر كه در اين دنيا كور باشد در آخرت نيز كور و گمراه‏تر است» (اسراء/۷۲) در مورد چه کسی نازل شد؟ و نیز آیه «وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ‏: و من اگر بخواهم براى شما خيرخواهى كنم، خيرخواهيم به شما سودى نخواهد داد» (هود/۳۴) در مورد چه کسی نازل شد؟ و نیز آیه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا: ای کسانی که ایمان آورده اند؛ شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید و به هم مرتبط شوید/مرزبانی نمایید» (آل عمران/۲۰۰) در مورد چه کسی نازل شد؟

او سراغ آن شخص [ابن عباس] رفت. وی در پاسخ گفت: دلم می‌خواست کسی که تو را سراغ من فرستاد را رو در رو می‌دیدم و از او می‌پرسیدم؛ ولیکن تو از او بپرس که عرش چیست و چه موقع آفریده شده و چگونه است!

وی دوباره نزد پدرم برگشت و آنچه او گفته بود بازگو کرد. پدرم فرمود: آیا در مورد آن آیات پاسخت را داد؟

گفت: خیر.

فرمود: ولی من بر اساس نور و علمی به تو پاسخ می‌دهم بدون اینکه ادعایی داشته باشم یا امری را به زور به خود بچسبانم؛ اما آن دو آیه اول در مورد پدرش نازل شد و آیه آخر در مورد پدرم و در مورد ما نازل شد و از آن پیوندی یاد کرد که ما بدان دستور داده شدیم و در آینده از نسل ما مرزبانانی خواهد بود و از نسل او هم مرزبانانی؛ اما در مورد آنچه از تو پرسید درباره عرش …

[حضرت به تفصیل پاسخ سوالات وی را می‌دهند؛ در پایان می‌فرمایند]

اما همانا در صلب او ودیعه‌ای است که برای آتش جهنم ذخیره شده*؛ بزودی اقوامی از دین خدا خارج می‌شوند همان گونه که در آن داخل شدند؛ و بزودی زمین به خون جوانی از جوانان آل محمد ص رنگین خواهد شد، که او در غیر زمانش قیام می‌کند و چیزی را طلب می‌کند که بدان نمی‌رسد**؛ و کسانی که ایمان آوردند به هم متصل می‌شوند و بر آنچه می‌بینند صبر پیشه کنند تا اینکه خداوند حکم کند که او بهترین حکم‌کنندگان است.

* ظاهرا اشاره به سلسله بنی عباس است.

** ظاهرا اشاره به قیام زید است.

رجال الكشي، ص۵۳-۵۵؛ تفسير القمي، ج‏۲، ص۲۳-۲۴[۱۷]؛

تفسير العياشي، ج‏۲، ص۳۰۵[۱۸]؛ الإختصاص، ص۷۱-۷۳[۱۹]

جَعْفَرُ بْنُ مَعْرُوفٍ، قَالَ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ الْأَنْبَارِيُّ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ، عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ‏ أَتَى رَجُلٌ أَبِي (ع) فَقَالَ إِنَّ فُلَاناً يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الْعَبَّاسِ يَزْعُمُ أَنَّهُ يَعْلَمُ كُلَّ آيَةٍ نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ فِي أَيِّ يَوْمٍ نَزَلَتْ وَ فِيمَ نَزَلَتْ، قَالَ فَسَلْهُ فِيمَنْ نَزَلَتْ: وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا. وَ فِيمَ نَزَلَتْ: وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ‏. وَ فِيمَ نَزَلَتْ: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا. فَأَتَاهُ الرَّجُلُ.

وَ قَالَ: وَدِدْتُ الَّذِي أَمَرَكَ بِهَذَا وَاجَهَنِي بِهِ فَأَسْأَلُهُ وَ لَكِنْ سَلْهُ مَا الْعَرْشُ وَ مَتَى خُلِقَ وَ كَيْفَ هُوَ؟

فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ إِلَى أَبِي فَقَالَ لَهُ مَا قَالَ، فَقَالَ: وَ هَلْ أَجَابَكَ فِي الْآيَاتِ قَالَ لَا،

قَالَ: وَ لَكِنِّي أُجِيبُكَ فِيهَا بِنُورٍ وَ عِلْمٍ غَيْرَ الْمُدَّعِي وَ الْمُنْتَحِلِ، أَمَّا الْأُولَيَانِ فَنَزَلَتَا فِي أَبِيهِ وَ أَمَّا الْأَخِيرَةُ فَنَزَلَتْ فِي أَبِي وَ فِينَا وَ ذِكْرُ الرِّبَاطِ الَّذِي أُمِرْنَا بِهِ بَعْدُ وَ سَيَكُونُ ذَلِكَ مِنْ نَسْلِنَا الْمُرَابِطِ وَ مِنْ نَسْلِهِ الْمُرَابَطِ، فَأَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ، فَمَا الْعَرْشُ‏: …[۲۰]

أَمَا إِنَّ فِي صُلْبِهِ وَدِيعَةً قَدْ ذُرِئَتْ لِنَارِ جَهَنَّمَ سَيَخْرُجُونَ أَقْوَامٌ مِنْ دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً كَمَا دَخَلُوا فِيهِ، وَ سَتُصْبَغُ الْأَرْضُ بِدِمَاءِ الْفِرَاخِ مِنْ فِرَاخِ آلِ مُحَمَّدٍ، تَنْهَضُ تِلْكَ الْفِرَاخُ‏ فِي غَيْرِ وَقْتٍ وَ تَطْلُبُ غَيْرَ مَا تُدْرِكُ، وَ يُرَابِطُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَصْبِرُونَ لِمَا يَرَوْنَ‏ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ‏.

– حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ، قَالَ حَدَّثَنَا الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) وَ ذَكَرَ نَحْوَهُ. [۲۱]

 

۷) الف. یکبار ابوذر خدمت پیامبر ص شرفیاب می‌شوند و حضرت وصایایی به وی می‌فرمایند که برخی از آنها قبلا گذشت.[۲۲] در فراز دیگری پیامبر ص فرمودند:

ابوذر آیا می دانی این آیه «شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید و به هم مرتبط شوید/مرزبانی نمایید و تقوا پیشه کنید؛ بدان امید که رستگار شوید!» در مورد چه چیزی نازل شد؟

گفتم: پدر و مادرم به فدایت؛ نمی ددانم.

فرمود: در انتظار نماز کشیدن پشت سر نماز [قبلی]

مكارم الأخلاق، ص۴۶۷؛ مجموعة ورام، ج‏۲، ص۶۱

يَقُولُ مَوْلَايَ أَبِي طَوَّلَ اللَّهُ عُمُرَهُ الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ هَذِهِ الْأَوْرَاقُ مِنْ وَصِيَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِأَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ الَّتِي أَخْبَرَنِي بِهَا الشَّيْخُ الْمُفِيدُ أَبُو الْوَفَاءِ عَبْدُ الْجَبَّارِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمُقْرِئُ الرَّازِيُّ وَ الشَّيْخُ الْأَجَلُّ الْحَسَنُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا إِجَازَةً قَالا أَمْلَى عَلَيْنَا الشَّيْخُ الْأَجَلُّ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ قُدِّسَ سِرُّهُ وَ أَخْبَرَنِي بِذَلِكَ الشَّيْخُ الْعَالِمُ الْحُسَيْنُ بْنُ الْفَتْحِ الْوَاعِظُ الْجُرْجَانِيُّ فِي مَشْهَدِ الرِّضَا ع قَالَ أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ الْإِمَامُ أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ قُدِّسَ سِرُّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ فِيهَا مَاتَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الهناء [الْهُنَائِيِ‏] قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ عَنْ أَبِي الْأَسْوَدِ قَالَ:

قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ قَالَ دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ ع إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ‏ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ وَ أَكْرِمْ بِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ إِنِّي مُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَيْرِ وَ سُبُلِهِ فَإِنَّكَ إِنْ حَفِظْتَهَا كَانَ لَكَ بِهَا كِفْلَانِ …

يَا أَبَا ذَرٍّ أَ تَعْلَمُ فِي أَيِّ شَيْ‏ءٍ أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ قُلْتُ لَا أَدْرِي فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي قَالَ فِي انْتِظَارِ الصَّلَاةِ خَلْفَ الصَّلَاة.

ب. و نیز از پیامبر ص سوال شد درباره بهترین اعمال، فرمودند:

وضوی کامل گرفتن در سحرگاهان؛ و برداشتن گامها برای نماز جماعت؛ و انتظار نمازی بعد از نماز داشتن، که این است «رباط»

مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸

و روي عن النبي (ص) أنه سئل عن أفضل الأعمال؟

فقال ص: إسباغ الوضوء في السبرات و نقل الأقدام إلى الجماعات و انتظار الصلاة بعد الصلاة فذلكم الرباط[۲۳]

تدبر

۱) «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

نقل شده ابن عباس این آیه  را چنین تفسیر می‌کرده است:

ای کسانی که ایمان آوردند! شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید بر محبت علی بن ابی‌طالب؛ و تقوا پیشه کنید در محبت علی بن ابی‌طالب و اولادش.

شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏۱، ص۱۷۹

حَدَّثَنَا أَبُو يَعْلَى حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْمُهَلَّبِيُ‏ أَنَّ أَبَا الْقَاسِمِ الطَّبَرَانِيَّ كَتَبَ إِلَيْهِ تَحْتَ خَتْمِهِ‏ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الدَّبَرِيُّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ فِي تَفْسِيرِهِ:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا» عَلَى مَحَبَّةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»‏ فِي مَحَبَّةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَوْلَادِهِ.

 

۲) «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

صرف ایمان برای رسیدن به فلاح و رستگاری کفایت نمی‌کند، بلکه صبر می‌خواهد و باز صبر و محکم بودن در برابر دشمن و تقوای الهی در پیش گرفتن. امید است که با همه اینها رستگاری حاصل شود.

 

۳) «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ»

تقوای الهی داشتن یعنی خود را در مسیر خدا نگهداشتن. اما اینکه صبر و مصابره و مرابطه چیست اقوال متعددی گفته شده است؛ که با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، بعید نیست که همگی مد نظر بوده باشد.

این سه مورد به ترتیب عبارتند از:

الف. صبر بر انجام واجبات؛ و شکیبایی در مصیبتها و ارتباط با امامان علیهم السلام (حدیث۱.الف)

ب. صبر بر انجام واجبات؛ و شکیبایی در برابر دشمنان و ارتباط با امامِ منتَظَر. (حدیث۱.ب)

ج. همه اینها ناظر به ارتباط با امام ع است: صبر در برابر آزار دشمن؛ و مصابره (صبری همراه با امام ع) در برابر دشمنان و مخالفان مذهبی؛ و ارتباط با امام؛ و تقوا هم در خود را در مسیر امام ع نگهداشتن. (حدیث۲)

د. صبر بر مصیبتها؛ تقیه با دشمن؛ و متصل شدن به امام (حدیث۳، الف)

ه. صبر در خودداری از معصیتها؛ و صبر و پایداری بر واجبات؛ و محکم بودن در راه خدا (که همان امامان‌اند) و تقوا یعنی امر به معروف و نهی از منکر (که مهمترین منکر، ظلم امت بر امام است) (حدیث۳.ب)

و. صبر بر طاعت خدا و امتحان او؛ و صبر بر طاعت رسول خدا و کسی که جانشین اوست؛ و «رابطوا» هم یعنی از این دو امر، جدا نشدن. (حدیث۵.الف)

ز. صبر بر نمازهای پنجگانه؛ و صبر در جنگ با دشمن؛ و مرزبانی [یا پیوند با هم] در راه خدا (حدیث۵.ب)

ح. «رابطوا» یعنی در انتظار نمازی بعد از نماز دیگر را داشتن (حدیث۷)

ط. صبر به معنای ثابت‌قدم ماندن در دین است؛ و مصابره صبر طرفینی در برابر کفار است، یعنی همان گونه که آنان در جنگ با شما صبر و استقامت می‌ورزند شما هم در جنگ با آنان صبر و استقامت داشته باشید؛ و مرابطه هم مرزبانی در راه خداست در برابر کفار؛ و آماده کردن اسبان جنگی در برابر آنان است (روایتی از امام باقر ع[۲۴]، و نیز قول حسن[۲۵]، قتاده[۲۶] و ابن جریج و ضحاک، به نقل از مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸)[۲۷] و وجه اینکه «صابروا» را در مورد صبر با دشمنان در جهاد دانسته‌اند این است که جنگ نیاز به صبر و استقامت دارد و مبادا شما از آنان کم‌صبرتر باشید. (الكشاف، ج‏۱، ص۴۶۰)

ی. صبر بر انجام واجبات، مصابره در همراهی با پیامبر ص در سختی‌ها؛ و مرابطه در آنچه وی امر و نهی می‌کند. (سعید بن جبیر، به نقل از الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴)

ک. صبر دین خود، و مصابره در وعده من به شما، و مرابطه [مرزبانی) در برابر دشمن من و دشمن خودتان (محمد بن کعب قرظی، به نقل از مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸؛ الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴)

ل. در مجموع بر صبر بر جهاد تاکید می‌کند (زید بن اسلم، به نقل از مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸) یعنی صبر بر جهاد، مصابره و شکیبایی در برابر دشمن، و مرابطه بر دین (الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴)

م. «اصبروا» بر التزام شخصی به واجبات و پرهیز از محرمات دلالت دارد، «صابروا» به صبرهایی که در مواجهه با دیگران، بویژه جهاد با دشمن، دلالت دارد، و «رابطوا» ناظر به دفاع از مسلمانان و دین خداست؛ و «اتقوا الله» هم شامل همه دستورات و تعالیم دین می‌شود. (مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸)

ن. صبر، مطلقِ صبر بر شداید و طاعت خدا و پرهیز از معصیت و در مجموع، صبری است که از فرد سر می‌زند؛ مصابره، تحمل آزار و اذیت از دیگران است با تکیه بر همدیگر، و مرابطه، اعم از مصابره، و به معنای ایجاد جماعت و ارتباط قوا و افعال آنان در جمیع شئون زندگی دینی‌شان، اعم از سختی و راحتی است (الميزان، ج‏۴، ص۹۱-۹۲)

س. اين آيه، صبر در برابر انواع حوادث و مصائب را توصيه مى‏كند در مرحله‏ى اوّل در برابر ناگوارى‏هاى شخصى و هوسها صبر كنيد. «اصْبِرُوا» در مرحله‏ى دوّم در برابر فشارهاى كفّار، مقاومت بيشتر كنيد. «صابِرُوا» در مرحله‏ى سوّم در حفظ مرزهاى جغرافيايى از هجوم دشمن، حفظ مرزهاى اعتقادى و فكرى، از طريق مباحثات علمى و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه‏ها بكوشيد. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۳)

ع. …

 

۴) «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ»

تقوای الهی یعنی خود را دائما در محضر خدا دیدن و جانب او را رعایت کردن.

بعد از توصیه به صبر و مصابره و مرابطه، فرمود: تقوای الهی پیشه کنید.

پس، تقوای الهی، ضابطه حاکم بر همه رفتارهای انسان است؛ و حتی فضیلتهایی مانند صبر کردن و همدیگر را به صبر واداشتن و مرزبانی کردن از حریم دین، باید بر اساس تقوا باشد.

به تعبیر دیگر، صبر و مصابره و مرابطه بايد جهت‏دار باشد و در مسير تقوى و رضاى الهى قرار گيرد، وگرنه كفّار هم اين امور را دارند. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

 

۵) «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»

برای رسیدن به رستگاری، ایمان و حتی صبر و استقامت فردی داشتن کافی نیست. باید در میان جمع بود؛ صبر را با همدیگر تقویت نمود؛ دشمن را جدی گرفت و و مرزها را در برابر دشمنان تقویت نمود.

 

۶) «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»

از اینکه اهل ایمان را مخاطب قرار داد و آنها را به صبر و مصابره و مرابطه امر کرد، نتیجه می‌شود که:

از طرفی، کسی که مومن است، هم شخصا باید اهل صبر و استقامت و پایداری در امور باشد؛ و هم باید رابطه خود با دوست و دشمن را درست تنظیم کند: با دوستان در تقویت صبر همدیگر بکوشند؛ و در برابر دشمنان هم محکم و شدید و بهم متصل باشند.

و از طرف دیگر:

در سايه ايمان، به كمالات مى‏توان رسيد. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

 

۷) «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا …»

ابتدا «اصْبِرُوا» سپس «صابِرُوا»؛ یعنی تا در مشكلات فردى صابر نباشيد، نمى‏توانيد در برابر دشمنان دين مقاومت كنيد.

(تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

 

۸) «صابِرُوا»

از ديگران عقب نمانيد، اگر كفّار در كفر خود مقاومت مى‏كنند، كشته مى‏دهند و مال خرج مى‏كنند، شما نيز در راه خدا با جان و مال پايدارى كنيد. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

 

۹) «صابِرُوا»

مسلمانان بايد مشكلات يكديگر را تحمل كنند، و يكديگر را به صبر سفارش كنند. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

 

۱۰) «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا … لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

صبر، زمينه‏ رسيدن به سعادت و پيروزى است. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

 

 


[۱] . حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ عَالِمٍ مِنْكُمْ حَيٍّ ظَاهِرٍ تَفْزَعُ إِلَيْهِ النَّاسُ فِي حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ فَقَالَ يَا أَبَا يُوسُفَ لَا إِنَّ ذَلِكَ لَبَيِّنٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ مِمَّنْ يُخَالِفُكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ فِيمَا يَأْمُرُكُمْ وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ. (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏۱، ص۴۸۷)

عن يعقوب السراج قال قلت لأبي عبد الله ع تبقى الأرض يوما بغير عالم منكم يفزع الناس إليه قال: فقال لي: إذا لا يعبد الله يا أبا يوسف، لا تخلو الأرض من عالم منا، ظاهر يفزع الناس إليه في حلالهم و حرامهم، و إن ذلك لمبين في كتاب الله قال الله: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا» على دينكم «وَ صابِرُوا» عدوكم ممن يخالفكم «وَ رابِطُوا» إمامكم «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» فيما أمركم به و افترض عليكم

و في رواية أخرى عنه «اصْبِرُوا» على الأذى فينا، قلت: فـ«صابِرُوا»؟ قال: على عدوكم مع وليكم. قلت: «وَ رابِطُوا»؟ قال: المقام مع إمامكم، «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» قلت: تنزيل قال: نعم. (تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۲-۲۱۳)

[۲] . عن بريد عن أبي جعفر ع في قوله «اصْبِرُوا» يعني بذلك عن المعاصي «وَ صابِرُوا» يعني التقية «وَ رابِطُوا» يعني الأئمة ثم قال: تدري ما معنى لبد و ما لبدنا [و في نسخة الأصل «و ما لبدا»] فإذا تحركنا فتحركوا «و اتقوا الله ما لبدنا ربكم لعلكم تفلحون» قال قلت: جعلت فداك إنما نقرؤها «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» قال: أنتم تقرءونها كذا و نحن‏ نقرؤها كذا. (تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۳)

[۳] . درباره ماده «جزع» و تقابلش با «صبر» قبلا در جلسه ۲۹۱ http://yekaye.ir/al-maaarij-70-20/ توضیح داده شد.

[۴] . حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ فِي حَدِيثٍ مَرْفُوعٍ إِلَى النَّبِيِّ ص قَالَ:

[۵] . «رِباطِ» به معناى بستن چيزى در مكانى است. به كاروانسرا نيز به اين دليل رُباط مى‏گويند كه كاروان‏ها در آنجا اتراق كرده و مال التجاره و اسب و شترها را در آنجا نگه مى‏دارند. همچنين به قلبى كه محكم و بسته به لطف خدا باشد، رُباط گفته مى‏شود. (تفسير نور، ج‏۲، ص۲۳۴)

[۶] . فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَكَمِ [قَالَ حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ حُسَيْنٍ قَالَ حَدَّثَنَا حِبَّانُ عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ‏] عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: وَ قَوْلُهُ اصْبِرُوا [فِي‏] أَنْفُسِكُمْ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [قَالَ‏] نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلِيِّ [بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏] وَ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ [رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ‏].

[۷] . [أَخْبَرَنَا] أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ الْمَرْزُبَانِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدٍ الْحَافِظُ قَالَ: حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَكَمِ الْحِبَرِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ حُسَيْنٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حِبَّانُ، عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي قَوْلِهِ: … وَ قَوْلِهِ: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا [أَيْ‏] أَنْفُسَكُمْ وَ صابِرُوا [أَيْ جِهَادَ] عَدُوِّكُمْ وَ رابِطُوا [أَيْ‏] فِي سَبِيلِ اللَّهِ، نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ وَ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ.

[۸] . أَخْبَرُونَا عَنْ أَبِي بَكْرٍ السَّبِيعِيِّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّهَّانُ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْجَصَّاصُ، قَالا: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَكَمِ‏ قَالَ: حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ حُسَيْنٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حِبَّانُ، عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏ [فِي‏] قَوْلِهِ: اصْبِرُوا [يَعْنِي‏] فِي أَنْفُسِكُمْ‏ وَ صابِرُوا [يَعْنِي مَعَ‏] عَدُوِّكُمْ. وَ رابِطُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏ نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ وَ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمْ.

[۹] . روایتی با سه سند از امام رضا ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایت شده است که محتمل است ناظر به این آیه باشد (احتمال دیگر این است که ناظر به آیات ۱۹۰-۱۹۵ باشد)و آن اینکه امیرالمومنین ع فرمودند:

هرکس حاجتی دارد صبح روز پنج شنبه در طلبش برآید و هنگامی که از منزلش خارج می‌شود آخر سوره آل عمرن و آیه الکرسی و انا انزلناه فی لیلة القدر و ام الکتاب (سوره حمد) را بخواند که در آن برآورده شدن حاجات دنیا و آخرت است.

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏۲، ص۴۰

عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع: قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ:

إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمُ الْحَاجَةَ فَلْيُبَكِّرْ فِي طَلَبِهَا يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ لْيَقْرَأْ إِذَا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ آخِرَ سُورَةِ آلِ عِمْرَانَ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ أُمَّ الْكِتَابِ فَإِنَّ فِيهَا قَضَاءَ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.

[۱۰] . این حدیث با اندک تفاوتی در عبارات نیز نقل شده است:

الف. حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِي بَصِيرٍ [ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ] عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ وَ صابِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ وَ رابِطُوا عَلَى الْأَئِمَّةِ ع‏ (تفسير القمي، ج‏۱، ص۱۲۹)

ب. عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ‏ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا» قَالَ اصْبِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ وَ صَابِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ وَ رَابِطُوا عَلَى الْأَئِمَّةِ ع‏ (تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۲) و ظاهرا این دو روایت هم تقطیع شده همین روایت عیاشی است:

ب.۱.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» قَالَ اصْبِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ. (الكافي، ج‏۲، ص۸۱)

ب.۲. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي مُسَافِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا» قَالَ اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ.

– وَ فِي رِوَايَةِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَابِرُوا عَلَى الْمَصَائِب‏ (الكافي، ج‏۲، ص۹۲)

[۱۱] . این روایت در الغیبة شیخ مفید هم آمده، به نقل از: تأويل الآيات الظاهرة، ص۱۳۳ و البرهان، ج‏۱، ص۷۳۱

[۱۲] . (وَ عَنْهُمْ) عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ عَالِمٍ مِنْكُمْ حَيٍّ ظَاهِرٍ، يَفْزَعُ إِلَيْهِ النَّاسُ فِي حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ؟ فَقَالَ: «لَا يَا أَبَا يُوسُفَ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَبَيِّنٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ قَوْلُهُ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» اصْبِرُوا عَلَى دِينِكُمْ، وَ صَابِرُوا عَدُوَّكُمْ، وَ رَابِطُوا إِمَامَكُمْ فِيمَا أَمَرَكُمْ وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ»

[۱۳] . الصَّادِقُ ع:‏ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ عَالِمٍ يَفْزَعُ النَّاسُ إِلَيْهِ فِي حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ ثُمَّ فَسَّرَ قَوْلَهُ‏ اصْبِرُوا عَلَى دِينِكُمْ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ مِمَّنْ خَالَفَكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمْ‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏ فِيمَا أَمَرَكُمْ بِهِ وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ.

[۱۴] . عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَبْقَى الْأَرْضُ يَوْماً بِغَيْرِ عَالِمٍ مِنْكُمْ يَفْزَعُ النَّاسُ إِلَيْهِ قَالَ فَقَالَ لِي إِذاً لَا يُعْبَدَ اللَّهُ يَا بَا يُوسُفَ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ عَالِمٍ مِنَّا ظَاهِرٍ يَفْزَعُ النَّاسُ إِلَيْهِ فِي حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَمُبَيَّنٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا اصْبِرُوا عَلَى دِينِكُمْ‏ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ مِمَّنْ يُخَالِفُكُمْ‏ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمْ‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏ فِيمَا أَمَرَكُمْ بِهِ وَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ‏ .

[۱۵] . در تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۳ چنین روایتی نیز آمده است

عَنْ بُرَيْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ فِي قَوْلِهِ‏ «اصْبِرُوا» يَعْنِي بِذَلِكَ عَنِ الْمَعَاصِي‏ «وَ صابِرُوا» يَعْنِي التَّقِيَّةَ «وَ رابِطُوا» يَعْنِي عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِي مَا مَعْنَى لبد و [الْبُدُوا] مَا لَبَدْنَا [و في نسخة الأصل «و ما لبدا»] فَإِذَا تَحَرَّكْنَا فَتَحَرَّكُوا «وَ اتَّقُوا اللَّهَ مَا لَبَدْنَا رَبَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّمَا نَقْرَؤُهَا «وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏» قَالَ أَنْتُمْ تَقْرَءُونَها كَذَا وَ نَحْنُ نَقْرَؤُهَا كَذَا .

مرحوم مجلسی در بحارالانوار آن را این گونه شرح داده است: بيان: لبد كنصر و فرح لبودا و لبدا أقام و لزق كألبد ذكره الفيروزآبادي و المعنى لا تستعجلوا في الخروج على المخالفين و أقيموا في بيوتكم ما لم يظهر منا ما يوجب الحركة من النداء و الصيحة و علامات خروج القائم ع و ظاهره أن تلك الزيادات كانت داخلة في الآية و يحتمل أن يكون تفسيرا للمرابطة و المصابرة بارتكاب تجوز في قوله ع نحن نقرؤها كذا و يحتمل أن يكون لفظة الجلالة زيدت من النساخ و يكون و اتقوا ما لبدنا ربكم كما يومئ إليه كلام الراوي.

[۱۶] . در بحار به جای مومنین، مؤذنین ثبت شده و مرحوم مجلسی آن را این گونه توضیح داده است:

بيان: لعل المراد المؤذنين بالمرابطون الذين يتوقعون في الثغور لإعلام المسلمين أحوال المشركين أي لو كان المراد بالرباط هذا المعنى لزم فوز القدرية من المخالفين و أهل البدع لأنه يتأتى منهم تلك المرابطة فترتب الفلاح عليه يقتضي فلاحهم أيضا.

[۱۷] . حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:

جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ إِنَّ ابْنَ عَبَّاسٍ يَزْعُمُ أَنَّهُ يَعْلَمُ كُلَّ آيَةٍ نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ فِي أَيِّ يَوْمٍ نَزَلَتْ وَ فِي مَنْ نَزَلَتْ.

فَقَالَ أَبِي ع سَلْهُ فِيمَنْ نَزَلَتْ «وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا» وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ «لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ» وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»؟

فَأَتَاهُ الرَّجُلُ فَسَأَلَهُ،

فَقَالَ وَدِدْتُ أَنَّ الَّذِي أَمَرَكَ بِهَذَا وَاجَهَنِي بِهِ فَأَسْأَلُهُ عَنِ الْعَرْشِ مِمَّ خَلَقَهُ اللَّهُ وَ مَتَى خُلِقَ وَ كَمْ هُوَ وَ كَيْفَ هُوَ

فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ إِلَى أَبِي؛ فَقَالَ أَبِي فَهَلْ أَجَابَكَ بِالْآيَاتِ؟ فَقَالَ لَا.

قَالَ أَبِي: لَكِنْ أُجِيبُكَ فِيهَا بِعِلْمٍ وَ نُورٍ غَيْرَ مُدَّعٍ وَ لَا مُنْتَحِلٍ أَمَّا قَوْلُهُ: وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا فَفِيهِ نَزَلَ وَ فِي أَبِيهِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ: وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ فَفِي أَبِيهِ نَزَلَتْ وَ أَمَّا الْأُخْرَى فَفِي أَبِيهِ [ابْنِهِ‏] نَزَلَتْ وَ فِينَا، وَ لَمْ يَكُنِ الرِّبَاطُ الَّذِي أُمِرْنَا بِهِ وَ سَيَكُونُ ذَلِكَ مِنْ نَسْلِنَا الْمُرَابِطُ وَ مِنْ نَسْلِهِ الْمُرَابِطُ، وَ أَمَّا مَا سَأَلَ عَنْهُ مِنَ الْعَرْشِ مِمَّ خَلَقَهُ اللَّهُ. فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَهُ أَرْبَاعاً، لَمْ يَخْلُقْ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الْهَوَاءَ وَ الْقَلَمَ وَ النُّورَ، ثُمَّ خَلَقَهُ مِنْ أَلْوَانِ أَنْوَارٍ مُخْتَلِفَةٍ، وَ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ نُورٌ أَخْضَرُ وَ مِنْهُ اخْضَرَّتِ الْخُضْرَةُ وَ نُورٌ أَصْفَرُ مِنْهُ اصْفَرَّتِ الصُّفْرَةُ، وَ نُورٌ أَحْمَرُ مِنْهُ احْمَرَّتِ الْحُمْرَةُ، وَ نُورٌ أَبْيَضُ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ، وَ مِنْهُ ضَوْءُ النَّهَارِ ثُمَّ جَعَلَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ طَبَقٍ غِلَظُ كُلِّ طَبَقٍ لأول [كَأَوَّلِ‏] الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلِ السَّافِلِينَ وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ طَبَقٌ إِلَّا وَ يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ وَ يُقَدِّسُهُ بِأَصْوَاتٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ أَلْسِنَةٍ غَيْرِ مُشْتَبِهَةٍ لَوْ أُذِنَ لِلِسَانٍ وَاحِدٍ فَأَسْمَعَ شَيْئاً مِمَّا فِي تَحْتِهِ لَهُدِمَ الْجِبَالُ وَ الْمَدَائِنُ وَ الْحُصُونُ وَ كَشْفُ الْبِحَارِ وَ لَهَلَكَ مَا دُونَهُ، لَهُ ثَمَانِيَةُ أَرْكَانٍ يَحْمِلُ كُلَّ رُكْنٍ مِنْهَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَا لَا يُحْصِي عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ وَ لَوْ أَحَسَّ حِسٌّ [وَ لَوْ أَحْسَرَ] شَيْ‏ءٌ مِمَّا فَوْقَهُ مَا قَامَ لِذَلِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ، بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتُ وَ الْكِبْرِيَاءُ وَ الْعَظَمَةُ وَ الْقُدُسُ وَ الرَّحْمَةُ وَ الْعِلْمُ وَ لَيْسَ وَرَاءَ هَذَا مَقَالٌ لَقَدْ طَمَعَ الْحَائِرُ فِي غَيْرِ مَطْمَعٍ أَمَا إِنَّ فِي صُلْبِهِ وَدِيعَةً قَدْ ذُرِئَتْ لِنَارِ جَهَنَّمَ فَيَخْرُجُونَ أَقْوَاماً مِنْ دِينِ اللَّهِ وَ سَتُصْبَغُ الْأَرْضُ بِدِمَاءِ فِرَاخٍ مِنْ أَفْرَاخِ مُحَمَّدٍ تَنْهَضُ تِلْكَ الْفِرَاخُ فِي غَيْرِ وَقْتٍ وَ تَطْلُبُ غَيْرَ مُدْرَكٍ وَ تَرَابَطَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَصْبِرُونَ وَ يُصَابِرُونَ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ.

[۱۸] . عن أبي الطفيل عامر بن واثلة عن أبي جعفر ع قال جاء رجل إلى أبي فقال: ابن عباس يزعم أنه يعلم كل آية نزلت في القرآن في أي يوم نزلت و فيمن نزلت، قال أبي: فسله فيمن نزلت «وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا» و فيمن نزلت: «وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ» و فيمن نزلت: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» فأتاه الرجل فغضب فقال: وددت أن الذي أمرك بهذا واجهني به فأسائله، و لكن سله مم العرش و فيم خلق و كيف هو فانصرف الرجل إلى أبي، فقال: ما قيل له، فقال أبي: و هل أجابك في الآيات قال: لا، قال: لكني أجيبك فيها بنور و علم غير المدعي و لا المنتحل، أما الأوليان فنزلتا في أبيه، و أما الأخرى فنزلت في أبيه و فينا، و لم يكن الرباط الذي أمرنا به فعل (بعد) و سيكون من نسلنا المرابط، و من نسله المرابط

[۱۹] . حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ أَتَى رَجُلٌ أَبِي ع فَقَالَ إِنَّ رَجُلًا يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ يَزْعُمُ أَنَّهُ يَعْلَمُ كُلَّ آيَةٍ نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ فِي أَيِّ يَوْمٍ نَزَلَتْ وَ فِيمَا نَزَلَتْ قَالَ فَاسْأَلْهُ فِيمَنْ نَزَلَتْ‏ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا» وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ» وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» فَأَتَاهُ الرَّجُلُ فَغَضِبَ وَ قَالَ وَدِدْتُ الَّذِي أَمَرَكَ بِهَذَا وَاجَهَنِي بِهِ فَأَسْأَلُهُ وَ لَكِنْ سَلْهُ مِمَّا الْعَرْشُ وَ مَتَى خُلِقَ وَ كَيْفَ هُوَ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ إِلَى أَبِي ع فَقَالَ لَهُ مَا قَالَ فَقَالَ ع فَهَلْ أَجَابَكَ فِي الْآيَاتِ قَالَ لَا قَالَ أَبِي وَ لَكِنْ أُجِيبُكَ فِيهَا بِنُورٍ وَ عِلْمٍ غَيْرِ الْمُدَّعَى وَ لَا الْمُنْتَحَلِ أَمَّا الْأَوَّلَتَانِ فَنَزَلَتَا فِي أَبِيهِ وَ أَمَّا الْأَخِيرَةُ فَنَزَلَتْ فِي أَبِي وَ فِينَا وَ لَمْ يَكُنِ الرِّبَاطُ الَّذِي أُمِرْنَا بِهِ بَعْدُ وَ سَيَكُونُ ذَلِكَ مِنْ نَسْلِنَا الْمُرَابِطُ وَ مِنْ نَسْلِهِ الْمُرَابِطُ وَ أَمَّا مَا سَأَلَ عَنْهُ مِمَّا الْعَرْشُ فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ أَرْبَاعاً لَمْ يَخْلُقْ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الْهَوَاءَ وَ الْقَلَمَ وَ النُّورَ ثُمَّ خَلَقَهُ مِنْ أَلْوَانِ أَنْوَارٍ مُخْتَلِفَةٍ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ نُورٌ أَخْضَرُ اخْضَرَّتْ مِنْهُ الْخُضْرَةُ وَ نُورٌ أَصْفَرُ اصْفَرَّتْ مِنْهُ الصُّفْرَةُ وَ نُورٌ أَحْمَرُ احْمَرَّتْ مِنْهُ الْحُمْرَةُ وَ نُورٌ أَبْيَضُ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ وَ مِنْهُ ضَوْءُ النَّهَارِ ثُمَّ جَعَلَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ طَبَقٍ غِلَظُ كُلِّ طَبَقٍ كَأَوَّلِ الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلِ السَّافِلِينَ وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ طَبَقٌ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ يُقَدِّسُهُ بِأَصْوَاتٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ أَلْسِنَةٍ غَيْرِ مُشْتَبِهَةٍ وَ لَوْ سَمِعَ وَاحِدٌ مِنْهَا شَيْئاً مِمَّا تَحْتَهُ لَانْهَدَمَ الْجِبَالُ وَ الْمَدَائِنُ‏ وَ الْحُصُونُ وَ لَخُسِفَ الْبِحَارُ وَ لَهَلَكَ مَا دُونَهُ لَهُ ثَمَانِيَةُ أَرْكَانٍ يَحْمِلُ كُلَّ رُكْنٍ مِنْهَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَا لَا يُحْصِي عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ لا يَفْتُرُونَ وَ لَوْ أَحَسَّ شَيْئاً مِمَّا فَوْقَهُ مَا أَقَامَ لِذَلِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتُ وَ الْكِبْرِيَاءُ وَ الْعَظَمَةُ وَ الْقُدْسُ وَ الرَّحْمَةُ وَ لَيْسَ وَرَاءَ هَذَا مَقَالٌ وَ لَقَدْ طَمَعَ الْحَائِرُ فِي غَيْرِ مَطْمَعٍ أَمَا إِنَّ فِي صُلْبِهِ وَدِيعَةً قَدْ ذُرِئَتْ لِنَارِ جَهَنَّمَ يَسْتَخْرِجُونَ أَقْوَاماً مِنْ دِينِ اللَّهِ كَمَا دَخَلُوا فِيهِ وَ سَتُصْبَغُ الْأَرْضُ بِدِمَاءِ الْفِرَاخِ مِنْ فِرَاخِ آلِ مُحَمَّدٍ ص تَنْهَضُ تِلْكَ الْفِرَاخُ فِي غَيْرِ وَقْتٍ وَ تَطْلُبُ غَيْرَ مُدْرَكٍ وَ يُرَابِطُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَصْبِرُونَ وَ يُصَابِرُونَ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ.

[۲۰] . فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُ أَرْبَاعاً لَمْ يَخْلُقْ قَبْلَهُ شَيْئاً إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الْهَوَاءَ وَ الْقَلَمَ وَ النُّورَ ثُمَّ خَلَقَهُ مِنْ أَلْوَانٍ مُخْتَلِفَةٍ مِنْ ذَلِكَ، النُّورِ الْأَخْضَرُ الَّذِي مِنْهُ اخْضَرَّتِ‏ الْخُضْرَةُ وَ مِنْ نُورٍ أَصْفَرَ اصْفَرَّتْ‏ مِنْهُ الصُّفْرَةُ وَ نُورٍ أَحْمَرَ احْمَرَّتْ‏ مِنْهُ الْحُمْرَةُ وَ نُورٍ أَبْيَضَ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ وَ مِنْهُ ضَوْءُ النَّهَارِ، ثُمَّ جَعَلَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ طَبَقٍ غِلَظُ كُلِّ طَبَقٍ كَأَوَّلِ الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلِ السَّافِلِينَ، وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ طَبَقٌ‏ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ‏ وَ يُقَدِّسُهُ بِأَصْوَاتٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ أَلْسِنَةٍ غَيْرِ مُشْتَبِهَةٍ وَ لَوْ سَمِعَ وَاحِداً مِنْهَا شَيْ‏ءٌ مِمَّا تَحْتَهُ لَانْهَدَمَ الْجِبَالُ وَ الْمَدَائِنُ وَ الْحُصُونُ وَ لَخُسِفَ الْبِحَارُ وَ لَهَلَكَ مَا دُونَهُ، لَهُ ثَمَانِيَةُ أَرْكَانٍ يَحْمِلُ كُلَّ رُكْنٍ مِنْهَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَا لَا يُحْصِي عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ‏ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ‏، وَ لَوْ حَسَّ حَسَّ شَيْ‏ءٍ مِمَّا فَوْقَهُ مَا أَقَامَ لِذَلِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ، بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتُ وَ الْكِبْرِيَاءُ وَ الْعَظَمَةُ وَ الْقُدْسُ وَ الرَّحْمَةُ ثُمَّ الْعِلْمُ‏ ، وَ لَيْسَ وَرَاءَ هَذَا ، لَقَدْ طَمَعَ الْخَائِنُ فِي غَيْرِ مَطْمَعٍ،

[۲۱] . در این زمینه این روایت در تفسير العياشي، ج‏۱، ص۲۱۳ هم قابل توجه است:

عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ فِي هَذِهِ الْآيَةِ قَالَ نَزَلَتْ فِينَا وَ لَمْ يَكُنِ الرِّبَاطُ الَّذِي أُمِرْنَا بِهِ بَعْدُ، وَ سَيَكُونُ ذَلِكَ مِنْ نَسْلِنَا الْمُرَابِطُ وَ مِنْ نَسْلِ ابْنِ نَاتِلٍ الْمُرَابِطُ .

در بحار الأنوار، ج‏۲۴، ص۲۱۸ اینچنین توضیح داده شده است:

بيان ابن ناتل كناية عن ابن عباس و الناتل المتقدم و الزاجر أو بالثاء المثلثة كناية عن أم العباس نثيلة فقد وقع في الأخبار المنشدة في ذمهم نسبتهم إليها و الحاصل أن من نسلنا من ينتظر الخلافة و من نسلهم أيضا و لكن دولتنا باقية و دولتهم زائلة.

[۲۲] . جلسه ۳۲۸، حدیث۳ http://yekaye.ir/al-hajj-22-23/

و جلسه ۳۳۶، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-balad-90-7/

جلسه ۵۸۵، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-kahf-18-4/

[۲۳] . از امیرالمومنین نیز شبیه این مضمون روایت شده است:

ينبغي أن يحمل قوله تعالى وَ رابِطُوا على المرابطة لأنه العرف و هو الطارئ على أصل وضع اللغة و يحمل على انتظار الصلوات لما رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ ع فِي الْآيَةِ أَيْ رَابِطُوا الصَّلَوَاتِ وَاحِدَةً بَعْدَ وَاحِدَة (فقه القرآن، ج‏۱، ص۳۳۳)

إن معنى رابطوا أي رابطوا الصلوات و معناه انتظروها واحدة بعد واحدة لأن المرابطة لم تكن حينئذ روي ذلك عن علي بن أبي طالب عليه أفضل الصلوات و أكمل التحيات (مجمع البيان، ج‏۲، ص۹۱۸)

[۲۴] . روي عن أبي جعفر الباقر (ع) أنه قال مَعْنَاهُ اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ وَ صَابِرُوا عَلَى عَدُوِّكُمْ وَ رَابِطُوا عَدُوَّكُمْ.

[۲۵] . البته قول حسن در الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴ چنین روایت شده است:  أخرج عبد بن حميد و ابن المنذر و ابن أبى حاتم عن الحسن في الآية قال اصْبِرُوا عند المصيبة وَ صابِرُوا على الصلوات وَ رابِطُوا و جاهدوا في سبيل الله

[۲۶] . البته قول قتاده در الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴ اینچنین نقل شده است:

و أخرج عبد بن حميد و ابن جرير عن قتادة في الآية قال اصْبِرُوا على طاعة الله وَ صابِرُوا أهل الضلالة وَ رابِطُوا في سبيل الله

[۲۷] . و آن گونه که در الدر المنثور، ج‏۲، ص۱۱۴ نقل شده ظاهرا نظر ابن عباس هم همین بوده است:

و أخرج ابن المنذر من طريق ابن جريج عن ابن عباس في الآية قال اصْبِرُوا على طاعة الله وَ صابِرُوا أعداء الله وَ رابِطُوا في سبيل الله

Visits: 709

One Reply to “۹۲۳) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ”

  1. بازتاب: یک آیه در روز - ۱۰۷۰) وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّی تَخْرُجَ إِلَیهِمْ لَكانَ خَیراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*