۳۳) وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ

ترجمه

و کسانی که کفر ورزیدند می‌گویند تو فرستاده شده [از جانب خدا] نیستی! بگو خدا به عنوان شاهد [= گواه بر اینکه حق با چه کسی است] بین من و شما کافی است؛ و [نیز] کسی که علم به کتاب [= قرآن] نزد اوست [به عنوان شاهد بین من و شما کافی است].

تبریک میلاد امیرالمومنین

بسم الله الرحمن الرحیم

میلاد امیرالمومنین بر تمامی شیعیان و مسلمانان و همه انسانهای آزاده مبارک باد، کسی که محبت او مسلمان و غیر مسلمان نمی‌شناسد چنانکه ابن ابی الحدید (متوفی ۶۵۶) می‌گوید «چه بگویم در وصف کسی که اهل ذمه (مسیحیان و یهودیان) او را دوست می‌دارند با اینکه منکر نبوت پیامبر خاتم‌اند، و پادشاهان فرنگ و روم تصویرش را در معابد و عبادتگاه‌های خود – در حالتی که شمشیر به دست گرفته و آماده جنگ است – نصب کرده‌اند؛ و پادشاهان ترک و دیلم تصویرش را بر شمشیرهایشان حک کرده‌اند.» شرح نهج‌البلاغه ج۱ ص ۲۸

http://lib.eshia.ir/15335/1/28

نکته‌ای نحوی در ترجمه:

۱) عبارت «من عنده علم الکتاب» عطف به «الله» است؛ یعنی:

خدا چنین است و «کسی که نزد او علم کتاب است» نیز چنین است.

۲)  کلمه «شهید» در اینجا به معنای «شاهد» (= گواه، کسی که در محکمه حاضر می‌شود و به نفع یکی از طرفین شهادت می‌دهد) است و جایگاه نحوی آن «تمییز» است: «از چه جهت خدا بین من و شما کافی است؟ از جهت شهادت دادن». اغلب مترجمان برای سهولت ترجمه «شهید»‌را از وضعیت تمییز به وضعیت مضاف نسبت به «الله» تغییر داده‌اند که معنایش تقریبا همین می‌شود اما دقتش اندکی کمتر است. در واقع می‌توان این گونه هم ترجمه کرد:

بگو شهادتِ [= گواهیِ] خدا بین من و شما [بر اینکه حق با چه کسی است] کافی است و [گواهیِ] کسی که علم به کتاب [= قرآن] نزد اوست [نیز بین من و شما بر اینکه حق با چه کسی است کافی است].

حدیث

۱) حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع؛ وَ سُئِلَ عَنِ «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ» أَعْلَمُ أَمِ «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»؟ فَقَالَ مَا كَانَ عِلْمُ «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ» عِنْدَ «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» إِلَّا بِقَدْرِ مَا تَأْخُذُ الْبَعُوضَةُ بِجَنَاحِهَا مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ، فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَلَا إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، فِي عِتْرَةِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ ص‏

تفسير قمي، ج‏۱، ص۳۶۷

امام صادق ع فرمود: « کسی که علم به کتاب نزد اوست» همان امیرالمومنین ع است.

و از ایشان سوال شد که آیا «کسی که علمی از کتاب نزد اوست» [آصف بن برخیا، وزیر سلیمان، که به آنی تخت ملکه سبأ را نزد سلمان حاضر کرد] عالمتر است یا «کسی که علم به کتاب نزد اوست»؟ حضرت فرمود:

دانشِ «کسی که علمی از کتاب نزد اوست» در پیش «کسی که علم به کتاب نزد اوست» نیست مگر به اندازه‌ای که یک پشه با بال خود از آب دریا بردارد، [و در همین راستاست که] امیرالمومنین ع فرمود بدانید که علمی که خداوند از آسمان بر زمین نازل کرد و نیز همه آنچه به خاطر آن انبیا – تا پیامبر خاتم ص – بردیگران برتری داده شدند، نزد اهل بیت خاتم پیامبران است.

۲) به خاطر خفقان بنی‌امیه در صدر اسلام، اینکه این آیه در فضیلت امیرالمومنین ع است را مخفی می‌کردند تا جایی که ابن‌عباس (همراه با بسیاری از آخوندهای درباری معاویه) یکبار گفته بود که این آیه در مورد عبدالله بن سلام (از اطرافیان عثمان) است اما اواخر عمرش قسم خورد که آن سخنش واقعی نبوده و این آیه در شأن حضرت علی ع است:

أَخْبَرَنَا عَقِيلُ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مُحَمَّدٍ الْجُمَحِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ دَاوُدَ الْخُرَيْبِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ أَبِي صَالِحٍ [فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‏]: وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ كَانَ عَالِماً بِالتَّفْسِيرِ وَ التَّأْوِيلِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ وَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.

قَالَ أَبُو صَالِحٍ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ مَرَّةً يَقُولُ: هُوَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَامٍ وَ سَمِعْتُهُ فِي آخِرِ عُمُرِهِ يَقُولُ: لَا وَ اللَّهِ مَا هُوَ إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ.

شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج۱، ص۴۰۵

حاکم حسکانی (از علمای اهل سنت متوفی ۴۹۰) در کتاب فوق احادیث متعددی از طریق اهل سنت می‌آورد‏ در توضیح اینکه «من عنده علم الکتاب» حضرت علی ع است: لینک زیر احادیث ۴۲۲-۴۲۷

http://www.haydarya.com/maktaba_moktasah/03/book_50/part1/main.htm

ضمناً مصحح کتاب در پاورقی، کتابهای متعدد دیگری را که این احادیث با همین سندها یا با سندهای دیگر در آنها آمده، مطرح کرده است. (بر اساس نسخه موجود در نرم افزار جامع احادیث نور: شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج۱ ص۴۰۰-۴۰۵)

۳) چون امروز روز پدر هم هست، حیفم آمد روایتی که هم به آیه مربوط می‌شود و هم به امروز نیاورم:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع فَقُلْتُ لَهُ لِمَ كُنِّيَ النَّبِيُّ ص بِأَبِي الْقَاسِمِ فَقَالَ لِأَنَّهُ كَانَ لَهُ ابْنٌ يُقَالُ لَهُ قَاسِمٌ فَكُنِّيَ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَهَلْ تَرَانِي أَهْلًا لِلزِّيَادَةِ فَقَالَ نَعَمْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبٌ لِجَمِيعِ أُمَّتِهِ وَ عَلِيٌّ ع مِنْهُمْ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ عَلِيّاً ع قَاسِمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَقِيلَ لَهُ أَبُو الْقَاسِمِ لِأَنَّهُ أَبُو قَسِيمِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا مَعْنَى ذَلِكَ قَالَ إِنَّ شَفَقَةَ النَّبِيِّ ص عَلَى أُمَّتِهِ شَفَقَةُ الْآبَاءِ عَلَى الْأَوْلَادِ وَ أَفْضَلُ أُمَّتِهِ عَلِيٌّ ع وَ مِنْ بَعْدِهِ شَفَقَةُ عَلِيٍّ ع عَلَيْهِمْ كَشَفَقَتِهِ ص لِأَنَّهُ وَصِيُّهُ وَ خَلِيفَتُهُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَهُ فَلِذَلِكَ قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌ‏ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة …

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏۲، ص ۸۶

حسن بن علی بن فضال می‌گوید از امام رضا ع سوال کردم: چرا پیامبر ص را ابوالقاسم نامیدند؟

فرمود: چون فرزندی به نام قاسم داشت.

عرض کردم: آیا اهلیت دارم که بیشتر برایم توضیح دهید؟

فرمود: آیا می‌دانی که پیامبر ص فرمود: «من و علی پدران این امت هستیم»؟

عرض کردم. بله.

فرمود: آیا می‌دانی که پیامبر ص پدر همه امت است و علی ع هم یکی از این امت است؟

عرض کردم : بله.

فرمود: آیا می‌دانی که علی تقسیم کننده (قاسم) بهشت و جهنم است؟

عرض کردم: بله.

فرمود: پس به پیامبر ص، «ابوالقاسم» گفته شد چون او پدرِ قاسم (تقسیم‌کننده‌‌ی) بهشت و جهنم است.

عرض کردم: و معنای آن چیست؟

فرمود: مهربانی پیامبر ص نسبت به امتش همانند مهربانی پدران به فرزندان است؛ و برترین امتش علی ع است، و بعد از او هم مهربانی علی ع به امت، همانند مهربانی او (ص) به امت است زیرا که او امام و وصی و خلیفه بعد از اوست و برای همین است که فرمود: «من و علی پدران این امت هستیم…»[۱]

تدبر

مقدمه:

این آیه بر دو گونه دلیل بر اثبات نبوت پیامبر اکرم ص اشاره می‌کند:

الف) برای اثبات نبوت پیامبر ص در مقابل کافران، شهادت خدا بتنهایی کافی است.

ب) برای اثبات نبوت پیامبر ص در مقابل کافران، شهادت کسی که علم کتاب نزد اوست، بتنهایی کافی است.

اما چگونه؟

۱) خدا چگونه می‌تواند بر نبوت پیامبر ص شهادت دهد؟ صرف اینکه پیامبر ادعا کند خدا شاهد است، کافی نیست؛ چون در عالم دروغگو هم وجود دارد و خدا بر همه چیز شاهد است. پس منظور از شهادت چیست:

الف) کلمات قرآن به گونه‌ای است که انسان اگر با دقت کافی بخواند متوجه می‌شود که اینها سخنان خود پیامبر نمی‌تواند باشد و از خود کلام خدا می‌توان پی برد به اینکه اینها کلام خداست. پس خود کلام خدا، شهادت خداست بر نبوت پیامبرش.

(همان طور که شما همین که سخن مثلا پدرتان را می‌شنوید پی می‌برید که این سخن اوست. برخی صرفا از صدای او، پی می‌برند؛ اما برخی هم هستند که از نوع محتوای کلام پی می‌برند که این سخنان از مثلا پدرشان صادر شده است. هر دو در مورد خدا می‌تواند مورد نظر باشد)

ب) همه عالم کلمات خداست و خدا با این کلماتش نیز با ما سخن می‌گوید. بدین ترتیب معجزاتی که پیامبر ص می‌آورد وقایع (= کلمات)ی است که خدا با آنها بر پیامبر بودن پیامبرش شهادت داده است.

ج) طبق توضیح علامه طباطبایی، چون تمام آیات قرآن معجزه است، و خدا در آیاتی مانند «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلين‏  عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (یس/۳-۴) بر شهادت ایشان گواهی داده، پس خود صریحا شهادت به حقانیت پیامبر ص دادهاست. (المیزان ۱۱/۳۸۳)

۲) کسی که نزد او علم کتاب هست، چگونه شهادت می‌دهد؟ جاعلان در زمان بنی‌امیه احادیث متعددی جعل کرده و رواج دادند که منظور «اهل‌کتاب» (مسیحیان و یهودیان) یا عبدالله بن سلام (یهودی‌ای که دوسال قبل از رحلت پیامبر ص مسلمان شد) است. اما این تفسیر که برای کتمان فضایل امیرالمومنین بوده، نادرست است زیرا:

در مورد اینکه منظور اهل کتاب باشند، بسیاری از این اهل کتاب، منکر نبوت پیامبر ص شدند؛ پس چگونه خدا شهادت آنها را کافی شمرده است؟

در مورد اینکه منظور عبدالله بن سلام باشد، تنها کسی که این ادعا را مطرح کرده (و بقیه از او نقل می‌کنند) خودش است که وقتی مردم مسلمانی وی را منکر شدند ادعا کرد اسلام آورده و این آیه در شأن او نازل شده است، البته مردم به ادعایش اعتنا نکردند (جامع ترمذی ۲/۸۳۴) و او دروغ گفت زیرا

اولا این سوره مکی است (قبل از هجرت نازل شده) و حکایت اعتراض کافران در مکه را بیان می‌کند، در حالی که وی هشت سال بعد از هجرت پیامبر ص مسلمان شده بود؛

ثانیا بزرگان تابعین (مانند شعبی و سعید بن جبیر) در همان زمان بنی‌امیه این ادعا را رد کردند (مشکل الاثار للطحاوی حدیث ۲۸۴ و ۲۸۹)[۲]

ثالثا قرآن شخص مورد نظر را به عنوان شاهدی شاهدی که در مقابل کفار بر صدق پیامبر شهادت دهد و بتوان به شهادت او استناد کرد، مطرح کرده است، آن هم شاهدی که شهادتش نیازمند هیچ چیز دیگری نیست در حالی که هیچ تاریخی نقل نکرده که ابن السلام در جایی چنین شهادتی داده باشد و اصلا وی چنین اعتباری – حتی نزد مسلمانان- نداشته است.[۳]

۳) اگر کسی که نزد او علم کتاب هست، علی ع است چگونه شهادت می‌دهد که دلیل باشد برای همگان؟

الف) کسی که عجایب و ظرائف و نکته‌های عمیق در سخنان علی ع را، که بعد از قرنها هنوز اندیشمندان را مبهوت خود کرده، و کسی به گردش نرسیده، می‌بیند و بعد می‌بیند که او اذعان دارد که من هرچیزی دارم از پیامبر ص گرفته‌ام، می‌فهمد اگر او شهادت بر نبوت پیامبر ص می‌دهد، حتما راست می‌گوید.

ب) شخصیت علی ع (به عنوان یکی از پیروان پیامبر ص) و فداکاریهای آنچنانی وی در راه اسلام به‌تنهایی دلیلی کافی بر صدق پیامبری است که علی ع به او گرویده است. همان طور که یهودی‌ای وقتی دید علی‌رغم آن شجاعتهای خیبری،  او را دست بسته برای بیعت می‌برند، به حقانیت اسلام پی برد و اسلام آورد.[۴] توضیح واقعه در لینک زیر

http://lib.eshia.ir/71808/1/1134

ج) اگر کسی مثل آصف بن برخیا (وزیر سلیمان) – که علم به اندکی از کتاب داشت – با انجام چنان کرامت‌هایی، شاهد بر حقانیت حضرت سلیمان محسوب می‌شد، پس کسی که علم به همه کتاب دارد – که کرامت‌هایی بسیار عظیم‌تر ز او نقل شده – قطعا شاهد بر حقانیت پیامبر اکرم ص است.

۴) ایمان به حمایت خدا بهترین پشتوانه در برابر هر گونه تحقیر و تکذیب معاندان است (قرائتی، تفسیر نور ۱۳/۳۷۸)

[۱] . در «تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏۶، ص۴۸۱-۴۸۵ روایات متعددی ذیل این آیه آمده است از جمله این روایت که دیگر به علت ضیق مجال نیاوردم:

عن سليم بن قيس  قال: سأل رجل عليّ بن أبي طالب- عليه السّلام- فقال له، و أنا أسمع: أخبرني بأفضل منقبة لك.

قال: ما أنزل اللّه في كتابه.

قال: و ما أنزل اللّه فيك؟

قال: قوله: وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا- إلى قوله- بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ إيّاي عنى بمن عنده علم الكتاب.

[۲] .  (۲۸۵)- [۳۳۱ ] مَا قَدْ حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي مَرْيَمَ، حَدَّثَنَا الْفِرْيَابِيُّ، حَدَّثَنَا قَيْسُ بْنُ الرَّبِيعِ، عَنْ عَاصِمٍ، عَنِ الشَّعْبِيِّ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: «وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ»، قَالَ لَيْسَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَلامٍ، آيَةٌ مَكِّيَّةٌ، وَإِنَّمَا أَسْلَمَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلامٍ قَبْلَ وَفَاةِ النَّبِيِّ عَلَيْهِ السَّلامُ بِعَامَيْنِ، وَمَا أُنْزِلَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ، وَإِنَّمَا أُنْزِلَتْ هَذِهِ الآيَةُ فِي رَجُلٍ مِنْ بَنِي إسْرَائِيلَ آمَنَ بِهِ قَوْمُهُ، وَاسْتَكْبَرْتُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا.

وَقَدْ وَافَقَ الشَّعْبِيُّ فِي نَفْيِ هَذِهِ الآيَةِ أَنْ تَكُونَ أُنْزِلَتْ فِي ابْنِ سَلامٍ، وَفِي نَفْيِ آيَةٍ أُخْرَى قَدْ قَالَ بَعْضُ النَّاسِ: إنَّهَا أُنْزِلَتْ فِيهِ أَيْضًا، وَهِيَ قَوْلُهُ تَعَالَى:« قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» سَعِيدُ بْنُ جُبَيْرٍ

(۲۸۹)- [۳۳۱ ] وَكَمَا حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ سِنَانٍ، حَدَّثَنَا أَزْهَرُ بْنُ سَعْدٍ السَّمَّانُ، حَدَّثَنَا ابْنُ عَوْنٍ، عَنِ الشَّعْبِيِّ فِي هَذِهِ الآيَةِ: «وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ»، قَالَ: يَقُولُونَ: ابْنُ سَلامٍ، وَكَيْفَ يَكُونُ ابْنُ سَلامٍ وَهَذِهِ الآيَةُ مَكِّيَّةٌ؟ ! قَالَ ابْنُ عَوْنٍ: فَنُبِّئْتُ أَنَّ مُحَمَّدًا، يَعْنِي ابْنَ سِيرِينَ، قَالَ: صَدَقَ هِيَ مَكِّيَّةٌ.

[۳] . در حکایت معروفی که مدعی می‌شود که این آیات درباره من نازل شده، همه مردم مدینه – که علی‌القاعده بسیاری از آنها اصحاب پیامبر بودند- او را یهودی دروغگو خطاب می‌کنند.

[۴] . این مطلب از کتاب «علی کیست؟» نوشته فضل الله کمپانی، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳) (که اول بار در سال ۱۳۳۷ منتشر شده) ص۲۵۴ آمده و در دانشنامه امام علی ج۱ ص ۱۱۳۴ هم آمده است؛ متاسفانه هیچکدام آدرسی نداده‌اند.

Visits: 36

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*