ترجمه
اگر چیزی را آشکار سازید یا پنهانش کنید پس البته خداوند همواره به هر چیزی دانا بوده است.
حدیث
۱) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
خدا را چنان بندگی کن که گویی او را میبینی، که اگر تو کسی نیستی که او را ببینی، او قطعا تو را میبیند؛
و حروف «عبد» سه تاست: عین و باء و دال؛ عین، «علم» او به خداست؛ باء، «بَونِ» [= جداییِ] اوست از غیر خدا؛ و دال، «دُنُوّ» [= نزدیکی] اوست به خداست بدون هیچ کیفیت و حجابی.
مصباح الشريعة، ص۸
قَالَ الصَّادِقُ ع … قَالَ النَّبِيُّ ص:
اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ[۱] وَ حُرُوفُ الْعَبْدِ ثَلَاثَةٌ ع ب د فَالْعَيْنُ عِلْمُهُ بِاللَّهِ وَ الْبَاءُ بَوْنُهُ عَمَّنْ سِوَاهُ وَ الدَّالُ دُنُوُّهُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِلَا كَيْفٍ وَ لَا حِجَاب.
۲) از امام کاظم ع روایت شده است:
از خداوند در پنهان و آشکار بترسید تا اینکه انصاف را در مورد خود رعایت کنید.
الزهد، ص۱۶
عُثْمَانُ بْنُ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع يَقُولُ:
خَافُوا اللَّهَ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ حَتَّى تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِكُمُ النَّصَفَ.
۳) از رسول الله روایت شده است:
زیاد به یاد خدا و رسول او و آل وی باشید و از او در پنهان و آشکار، و در خلوتها و هنگام اشتغالاتتان غافل نشوید.
الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص۴۰۷
نَرْوِي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ … أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ رَسُولَهُ وَ آلَهُ ص وَ لَا تَغْفُلُوا عَنْهُ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ فِي خَلَوَاتِكُمْ وَ أَشْغَالِكُم.
۴) یهودیای به نام شمعون خدمت رسول الله ص میرسد و سوالاتی میپرسد؛ از جمله اینکه درباره عقل و شاخههای آن سوال میکند. حضرت توضیحاتی میدهند از جمله اینکه از عقل، بردباری شاخه میزند و از بردباری، علم؛ و از علم، رشد؛ و از رشد، عفاف؛ و از عفاف، صیانت و خودنگهداری؛ و از صیانت، حیاء؛ و از حیا، موقر و متین بودن؛ و از موقر و متین بودن، مداومت در خوبی؛ و از مداومت در خوبی، ناخوش داشتن بدی؛ و از ناخوش داشتن بدی، اطاعت از کسی که خیرخواه است؛ و اینها ده گروه از انواع خیر است که هر یک ده گروه، ده نوع دارد؛ سپس شروع به توضیح یکیک اینها میکنند تا میرسند به:
اما حیاء: از او منشعب میگردد نرمی و مهربانی و مراقبت خدا در پنهان و آشکار، و سلامتی، و اجتناب از بدی، و خوشرویی، و گذشت، و پیروزی، و خوشنامی شخص در میان مردم؛ اینها چیزهایی است که از حیا به عاقل میرسد؛ پس خوشا به حال کسی که نصیحت و خیرخواهی خدا را پذیرفت و از مفتضح شدن توسط خدا ترسید.
تحف العقول، ص۱۷
فِي جُمْلَةِ خَبَرٍ طَوِيلٍ وَ مَسَائِلَ كَثِيرَةٍ سَأَلَهُ عَنْهَا رَاهِبٌ يُعْرَفُ بِشَمْعُونَ بْنِ لَاوَى بْنِ يَهُودَا مِنْ حَوَارِيِّ عِيسَى ع فَأَجَابَهُ عَنْ جَمِيعِ مَا سَأَلَ عَنْهُ عَلَى كَثْرَتِهِ فَآمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ كَتَبْنَا مِنْهُ مَوْضِعَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ وَ مِنْهُ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ الْعَقْلِ مَا هُوَ وَ كَيْفَ هُوَ وَ مَا يَتَشَعَّبُ مِنْهُ وَ مَا لَا يَتَشَعَّبُ وَ صِفْ لِي طَوَائِفَهُ كُلَّهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ … فَتَشَعَّبَ مِنَ الْعَقْلِ الْحِلْمُ وَ مِنَ الْحِلْمِ الْعِلْمُ وَ مِنَ الْعِلْمِ الرُّشْدُ وَ مِنَ الرُّشْدِ الْعَفَافُ وَ مِنَ الْعَفَافِ الصِّيَانَةُ وَ مِنَ الصِّيَانَةِ الْحَيَاءُ وَ مِنَ الْحَيَاءِ الرَّزَانَةُ وَ مِنَ الرَّزَانَةِ الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الْخَيْرِ وَ مِنَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى الْخَيْرِ كَرَاهِيَةُ الشَّرِّ وَ مِنْ كَرَاهِيَةِ الشَّرِّ طَاعَةُ النَّاصِحِ فَهَذِهِ عَشَرَةُ أَصْنَافٍ مِنْ أَنْوَاعِ الْخَيْرِ وَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْ هَذِهِ الْعَشَرَةِ الْأَصْنَافِ عَشَرَةُ أَنْوَاعٍ فَأَمَّا الْحِلْمُ …
وَ أَمَّا الْحَيَاءُ فَيَتَشَعَّبُ مِنْهُ اللِّينُ وَ الرَّأْفَةُ وَ الْمُرَاقَبَةُ لِلَّهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّلَامَةُ وَ اجْتِنَابُ الشَّرِّ وَ الْبَشَاشَةُ وَ السَّمَاحَةُ وَ الظَّفَرُ وَ حُسْنُ الثَّنَاءِ عَلَى الْمَرْءِ فِي النَّاسِ فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالْحَيَاءِ فَطُوبَى لِمَنْ قَبِلَ نَصِيحَةَ اللَّهِ وَ خَافَ فَضِيحَتَهُ.
۵) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبههای خود فرمودند:
و هر عالِمی، بعد از جهل است که به علم میرسد؛ ولی خداوند جهلی نداشته است که بعدش به علم دست یابد؛ او بر همه اشیاء قبل از وجودشان احاطه علمی دارد و با وجودشان علمی به او اضافه نمیشود؛ علم او بدانها قبل از آنکه ایجادشان کند، همانند علمش بدانهاست بعد از تکوینشان.
التوحيد (للصدوق)، ص۴۳؛ الكافي، ج۱، ص۱۳۵
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ عَنْ تَمِيمِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي مُعَاوِيَةَ عَنِ الْحُصَيْنِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع اسْتَنْهَضَ النَّاسَ فِي حَرْبِ مُعَاوِيَةَ فِي الْمَرَّةِ الثَّانِيَةِ فَلَمَّا حَشَدَ النَّاسَ قَامَ خَطِيباً فَقَال …
وَ كُلُّ عَالِمٍ فَمِنْ بَعْدِ جَهْلٍ تَعَلَّمَ وَ اللَّهُ لَمْ يَجْهَلْ وَ لَمْ يَتَعَلَّمْ أَحَاطَ بِالْأَشْيَاءِ عِلْماً قَبْلَ كَوْنِهَا فَلَمْ يَزْدَدْ بِكَوْنِهَا عِلْماً عِلْمُهُ بِهَا قَبْلَ أَنْ يُكَوِّنَهَا كَعِلْمِهِ بَعْدَ تَكْوِينِهَا؛ …
تدبر
۱) «إِنْ تُبْدُوا شَیئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیماً»
بعد از اینکه خداوند به مومنان در خصوص رفتارشان با پیامبر تذکراتی داد، فرمود:
هر کاری انجام دهید، آشکار یا مخفی، حتما خدا بدان علم دارد.
اغلب مفسران نزول این آیه را همراه با آیه قبل و در مقام تهدید کسانی که پیامبر را اذیت میکردند و میگفتند اگر پیامبر بمیرد ما با زنان او ازدواج خواهیم کرد، دانستهاند (مثلا: مجمعالبیان، ج۸، ص۵۷۷؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۳۸؛ البحر المحیط، ج۸، ص۵۰۱))
۲) «إِنْ تُبْدُوا شَیئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیماً»
علم خدا بر همه موجودات احاطه دارد و این گونه نیست که خداوند با علم حصولی به شناخت اشیاء برسد. (حدیث۴) لذا تنها در برابر مخلوقات است که کارهای ما به دو دسته پنهان و آشکار تقسیم میشود، وگرنه برای خدا امر پنهانیای وجود ندارد.
ارتباط شناخت و اخلاق
خداشناسی یک امر صرفاً ذهنی نیست که با زندگی ما ارتباطی نداشته باشد. اگر خداشناسی ما درست شود، زندگیمان درست خواهد شد. کسی که بداند خدا همه چیز را میداند و چیزی از محضر او مخفی نمیماند، میفهمد که «عالم محضر خداست» و کسی که بداند عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نخواهد کرد.
۳) «إِنْ تُبْدُوا شَیئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیماً»
در آیه قبل، تمامی احکامی که بیان شد، مطالبی است که تا اقدامی ظاهر و آشکار در کار نباشد، تخطی بیمعنی است:
مزاحمت طولانی در منزل پیامبر ص، نحوه مواجهه با زنان پیامبر ص؛ سخنان آزاردهندهای مانند اینکه اگر پیامبر بمیرد با زنانش ازدواج میکنیم.
پس چرا تعبیر «أو تخفوه» را آورد؟
الف. اگر در ظاهر، برخی احکام واجب گردیده، بدین سبب است که در باطن و خفای انسان اثر میگذارد، چنانکه درباره محدود کردن مواجهه با زنان پیامبر هم فلسفه مطلب را «پاک ماندن دل» عنوان نمود.
ب. اسلام صرفا تسلیم ظاهری نمیخواهد. بلکه میخواهد واقعا آن کارها را کنار بگذارند؛ و این گونه نباشد که الان کنار بگذارند اما مخفیانه برنامهریزی کنند که در موقعیتی دیگر آن کارها را انجام دهند.
ج. …
[۱] . نزدیک به این مضمون حدیث زیر است که در جلسه ۱۹۴ حدیث۳ http://yekaye.ir/fussilat-041-22/ گذشت:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ ع
يَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا يَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْك (الكافي، ج۲، ص۶۸)
بازدیدها: ۷۵