۷۰۶) إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعيرِ

ترجمه

حقّاً که شیطان دشمن شما است؛ پس او را دشمن دارید؛ جز این نیست که او حزبش را صرفاً فرامی‌خواند که از اصحاب آتش فروزان باشند.

سال ۱۳۹۷ شمسی، که آغازش به نام امام «علی الهادی» ع مزین است، و پایانش به نام امام «علی امیرالمؤمنین» ع ،
بر شما و همه رهپویان راه حقیقت پر خیر و برکت باد.

ان شاءالله که خداوند سال جدید را
سال دریدن پرده ظلمت، و ظهور پرچمدار عدالت، همو که هادی نهایی و امیر همگان است،
قرار دهد.

نکات ادبی

«عَدُوّ»

قبلا بیان شد که ماده «عدو» [یا «عدی] در اصل دلالت دارد بر تجاوز کردن (گذر کردن) از حد خود و پیشی گرفتن در جایی که سزاوار است بدانجا بسنده شود؛ و «عادی» کسی است که ظالمانه از حق خودش تجاوز می‌کند. و تفاوتش با «تجاوز» در این است که تجاوز، به صرفِ گذر کردن از نقطه معین (خروج از حق خود) گفته می‌شود؛ اما «تعدی»، تجاوزی است که ورود نابجا به حقوق دیگران هم در آن لحاظ شده است. برخی اصل این ماده را از کلمه «عُدوَة» (أنفال/۴۲) دانسته‌اند («عدوة الوادی» لبه و حاشیه یک سرزمین)  دانسته‌اند، گویی کسی که تعدی می‌کند، به سمت لبه حق خود می‌رود و از آن گذر می‌کند.

این ماده هم در مورد امور قلبی و درونی (مانند «عداوت»: دشمنی، «عَدُوّ»: دشمن، جمع آن: اعداء) و هم در مورد امور ظاهری و مادی (مانند «عَدْو» به معنای تندتر از معمول راه رفتن، دویدن) به کار می‌رود.

جلسه ۳۰۲ http://yekaye.ir/al-maaarij-70-31/

«يَدْعُوا»

قبلا بیان شد که ماده «دعو» در اصل به معنای «متمایل شدن به جانب کسی با کلام» ویا «خواستن چیزی با توجه و میل به آن» است و معادل کلمات فارسی «دعوت کردن و خواندن» می‌باشد. به تعبیر دیگر، دعا همان ندا دادن است با این تفاوت که «ندا دادن» عموما با صدای بلند است، اما دعا می‌تواند با صدای بلند یا آهسته (نجوی) باشد. مصدر «دَعْوَى» هم به معنای «ادعا کردن» به کار می‌رود (فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا؛ اعراف/۵) و هم به معنای «دعا کردن» (وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏؛ يونس/۱۰)؛ همچنین دعا کردن بسیار در معنای درخواست کردن همراه با استغاثه به کار می‌رود.

جلسه ۳۱۷ http://yekaye.ir/al-hajj-22-12/

«حِزْبَهُ»

قبلا بیان شد که ماده «حزب» است در اصل بر جمع شدن و جماعتی که یک غلظت و شدتی در کارشان باشد، دلالت دارد (مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۳۱).

جلسه۴۳۹ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-20/

«سَعير»

قبلا اشاره شد که این کلمه از ماده «سعر» و به معنای شعله و لهیب و حرارت آتش می‌باشد.

جلسه۱۹۷  http://yekaye.ir/an-nisa-004-010/

حدیث

۱) روایت شده است که امام صادق ع روزی به یکی از شاگردانش فرمود: از من چه آموخته‌ای؟

گفت: هشت مطلب، ای مولای من!

فرمود: برایم بازگو کن تا از آن مطلع شوم.

[مطلب ششم آن این بود که]

گفت: دشمنی مردم با همدیگر در سرای دنیا و هیجاناتی را که در سینه‌هایشان هست دیدم، و سخن خداوند متعال را شنیدم که فرمود: «حقّاً که شیطان دشمن شما است؛ پس او را دشمن دارید» پس دشمنی با شیطان مرا از دشمنی با دیگران باز داشت.

حضرت فرمود: احسنت، به خدا سوگند که چنین است.

إرشاد القلوب (للديلمي)، ج‏۱، ص۱۸۷-۱۸۸؛ مجموعة ورام، ج‏۱، ص۳۰۳-۳۰۴

رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ تَلَامِيذِهِ يَوْماً أَيَّ شَيْ‏ءٍ تَعَلَّمْتَ مِنِّي قَالَ لَهُ يَا مَوْلَايَ ثَمَانَ مَسَائِلَ قَالَ ع قُصَّهَا عَلَيَّ لِأَعْرِفَهَا قَالَ الْأُولَى …[۱]

السَّادِسَةُ قَالَ رَأَيْتُ عَدَاوَةَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ الْحَزَازَاتِ الَّتِي فِي صُدُورِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا فَاشْتَغَلْتُ بِعَدَاوَةِ الشَّيْطَانِ عَنْ عَدَاوَةِ غَيْرِهِ قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ …[۲]

مطلب چهارم این روایت قبلا در جلسه ۷۴ گذشت http://yekaye.ir/al-hadeed-057-11/ .

 

۲) روایت شده است که روزی امیرالمومنین ع در نماز جمعه خطبه بلیغی ایراد فرمودند و در پایان خطبه، یکی از حاضران درباره این آیه خداوند که می‌فرماید «مرا بخوانید تا اجابتتان کنم» (غافر/۶۰) سوال کرد که: ما را چه می‌شود که دعا می‌کنیم اما اجابت نمی‌شود؟

حضرت فرمود: چون دلهای شما در هشت خصلت خیانت کرده است:

اولش این است که خدا را شناختید اما حق او را آن گونه که بر شما واجب کرده بود ادا نکردید، پس معرفت شما شما را بی‌نیاز نکرد.

دوم اینکه به پیامبرش ایمان آوردید سپس با سنتش مخالفت کردید و شریعتش را میراندید، پس ثمره ایمانتان کجاست؟

سوم اینکه کتاب او را که بر شما نازل کرده بود خواندید اما بدان عمل نکردید؛ و گفتید که «شنیدیم و اطاعت کردیم» سپس مخالف آن رفتار کردید.

چهارم اینکه گفتید که از آتش جهنم می‌ترسید در حالی که هر لحظه بدنتان را با معصیت‌هایتان پیشکش آن کردید، پس ترستان چه شد؟

پنجم آنکه گفتید به بهشت مایلید در حالی که هر لحظه کاری کردید که شما را از آن دور کند، پس میل و رغبتتان چه شد؟

ششم اینکه نعمت مولای خود را خوردید و بر آن شکر نکردید.

هفتم اینکه خداوند شما را به دشمنی با شیطان امر کرد و فرمود «حقّاً که شیطان دشمن شما است؛ پس او را دشمن دارید» (فاطر/۶) پس با زبان به او اظهار دشمنی کردید ولی بی‌هیچ مخالفتی او را به سرپرستی خویش برگزیدید.

هشتم اینکه عیبهای مردم را در مقابل دیدگانتان گذاشتید و عیب‌های خود را پشت سرتان؛ کسی را ملامت می‌کنید که خودتان به ملامت از او سزاوارترید.

با این وصف چه دعایی برایتان مستجاب شود در حالی که درهایش و راههایش را مسدود کرده‌اید؛ پس تقوای الهی در پیش گیرید و کارهایتان را اصلاح نمایید و باطنتان را خالص کنید و امر به معروف نمایید و نهی از منکر کنید تا خداوند دعایتان را مستجاب فرماید.

أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص۲۷۰

رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ خَطَبَ فِي يَوْمِ جُمُعَةٍ خُطْبَةً بَلِيغَةً فَقَالَ فِي آخِرِهَا …[۳] فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ صَدَقْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْتَ الْقِبْلَةُ إِذَا مَا ضَلَلْنَا وَ النُّورُ إِذَا مَا أَظْلَمْنَا وَ لَكِنْ نَسْأَلُكَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» فَمَا بَالُنَا نَدْعُو فَلَا نُجَابُ قَالَ لِأَنَّ قُلُوبَكُمْ خَانَتْ بِثَمَانِ خِصَالٍ أَوَّلُهَا أَنَّكُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَمَا أَوْجَبَ عَلَيْكُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْكُمْ مَعْرِفَتُكُمْ شَيْئاً وَ الثَّانِيَةُ أَنَّكُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَهُ وَ أَمَتُّمْ شَرِيعَتَهُ فَأَيْنَ ثَمَرَةُ إِيمَانِكُمْ وَ الثَّالِثَةُ أَنَّكُمْ قَرَأْتُمْ كِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَيْكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُمْ وَ الرَّابِعَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تُقَدِّمُونَ أَجْسَامَكُمْ إِلَيْهَا بِمَعَاصِيكُمْ فَأَيْنَ خَوْفُكُمْ وَ الْخَامِسَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَرْغَبُونَ فِي الْجَنَّةِ وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا يُبَاعِدُكُمْ مِنْهَا فَأَيْنَ رَغْبَتُكُمْ فِيهَا وَ السَّادِسَةُ أَنَّكُمْ أَكَلْتُمْ نِعْمَةَ الْمَوْلَى وَ لَمْ تَشْكُرُوا عَلَيْهَا وَ السَّابِعَةُ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّيْطَانِ وَ قَالَ إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» فَعَادَيْتُمُوهُ بِلَا قَوْلٍ [بقولٍ؟] وَ وَالَيْتُمُوهُ بِلَا مُخَالَفَةٍ وَ الثَّامِنَةُ أَنَّكُمْ جَعَلْتُمْ عُيُوبَ النَّاسِ نُصْبَ أَعْيُنِكُمْ وَ عُيُوبَكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ تَلُومُونَ مَنْ أَنْتُمْ أَحَقُّ باللَّوْمِ مِنْهُ فَأَيُّ دُعَاءٍ يُسْتَجَابُ لَكُمْ مَعَ هَذَا وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أَبْوَابَهُ وَ طُرُقَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَكُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَكُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَيَسْتَجِيبُ اللَّهُ لَكُمْ دُعَاءَكُم‏.

 

۳) امیرالمومنین ع بعد از اینکه با خبر شد که معاویه و عمروعاص مردم را علیه ایشان شورانده‌اند خطبه‌ای خواندند که چنین آغاز می‌شد:

ای مردم! سخن مرا بشنوید و کلام مرا در گوش گیرید؛ همانا فخرفروشی از گردن‌فرازی است، و نخوت و سرکشی از تکبر؛ و همانا شیطان دشمنی حاضر است که به شما وعده باطل می‌دهد …

وقعة صفين، ص۲۲۴

نَصْرٌ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ عَنْ أَبِي يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ طَلْحَةَ عَنْ أَبِي سِنَانٍ الْأَسْلَمِيِّ قَالَ:: لَمَّا أُخْبِرَ عَلِيٌّ بِخُطْبَةِ مُعَاوِيَةَ وَ عَمْرٍو وَ تَحْرِيضِهِمَا النَّاسَ عَلَيْهِ أَمَرَ النَّاسَ فَجُمِعُوا قَالَ: وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى عَلِيٍّ مُتَوَكِّئاً عَلَى قَوْسِهِ وَ قَدْ جَمَعَ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ ص عِنْدَهُ فَهُمْ يَلُونَهُ وَ كَأَنَّهُ أَحَبَّ أَنْ يُعْلِمَ النَّاسَ أَنَّ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ مُتَوَافِرُونَ عَلَيْهِ فَحَمِدَ اللَّهَ ثُمَّ قَالَ: «أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا مَقَالَتِي وَ عُوا كَلَامِي فَإِنَّ الْخُيَلَاءَ مِنَ التَّجَبُّرِ وَ إِنَّ النَّخْوَةَ مِنَ التَّكَبُّرِ وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ عَدُوٌّ حَاضِرٌ يَعِدُكُمُ الْبَاطِل‏ …[۴]

 

۴) از امیرالمومنین ع روایت شده است که: خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی ع فرمود:

ای موسی! سفارش من در مورد چهار چیز را خوب حفظ کن!

اول اینکه مادامی که ندیده‌ای که گناه خودت مورد مغفرت قرار گیرد، به عیب‌های دیگران مپرداز!

دوم اینکه مادامی که ندیدهی ای که گنج‌های من تمام شود، به خاطر [دیر شدن] روزی‌ات غمگین مشو!

سوم اینکه مادام که نابودی مُلک و سلطنت مرا ندیده‌ای به احدی غیر از من امید مبند!

و چهارم اینکه مادامی که مرگ شیطان را به چشم ندیده‌ای از مکر او ایمن مباش!

الخصال، ج‏۱، ص۲۱۷

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ ثَابِتِ بْنِ أَبِي صَفِيَّةَ عَنْ سَعْدٍ الْخَفَّافِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع

قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى ع يَا مُوسَى احْفَظْ وَصِيَّتِي لَكَ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ أَوَّلُهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْكِي فَلَا تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي وَ الرَّابِعَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّيْطَانَ مَيِّتاً فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَهُ.

 

۵) از امام صادق ع درباره استمناء سوال شد.

فرمودند: گناهی بزرگ است که خداوند در کتابش از آن نهی کرده است و انجام دهنده آن مانند کسی است که با خود نکاح کرده، و اگر بدانم کسی این کار را کرده با او هم‌غذا نخواهم شد.

سوال کننده گفت: یا ابن رسول الله! این را از مطلبی که در کتاب خدا در این باره آمده برایم توضیح بده!

فرمود: این سخن خداوند که «کسی که درصدد ورای آن [= ازدواج مشروع] برآید پس آنان از تجاوزکاران خواهند بود» (مومنون/۷) و این از اموری است که ورای آن است.

وی پرسید: کدام بزرگتر است، زناکاری یا آن؟

فرمود: آن گناهی عظیم است، و گاه شخصی می‌گوید که برخی از گناهان از برخی دیگر کم‌اهمیت‌ترند در حالی که گناهان همگی در پیشگاه خداوند بزرگ‌اند، چرا که آنها معصیت‌اند، و همانا خداوند عصیان را از بندگانش دوست ندارد، و خداوند ما را از آن نهی فرموده چرا که از عمل شیطان است، و فرمود «شیطان را نپرستید» (یس/۶۰)‌ «حقّاً که شیطان دشمن شما است؛ پس او را دشمن دارید؛ جز این نیست که او حزبش را صرفاً فرامی‌خواند که از اصحاب آتش فروزان باشند.» (فاطر/۶)

وسائل الشيعة، ج‏۲۸، ص۳۶۴

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى فِي نَوَادِرِهِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنِ الْخَضْخَضَةِ فَقَالَ إِثْمٌ عَظِيمٌ قَدْ نَهَى اللَّهُ عَنْهُ فِي كِتَابِهِ- وَ فَاعِلُهُ كَنَاكِحِ نَفْسِهِ وَ لَوْ عَلِمْت بِمَا يَفْعَلُهُ مَا أَكَلْت مَعَهُ فَقَالَ السَّائِلُ فَبَيِّنْ لِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فِيهِ فَقَالَ قَوْلُ اللَّهِ «فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ» وَ هُوَ مِمَّا وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَالَ الرَّجُلُ أَيُّمَا أَكْبَرُ الزِّنَا أَوْ هِيَ فَقَالَ هُوَ ذَنْبٌ عَظِيمٌ قَدْ قَالَ الْقَائِلُ بَعْضُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ بَعْضٍ وَ الذُّنُوبُ كُلُّهَا عَظِيمٌ عِنْدَ اللَّهِ لِأَنَّهَا مَعَاصِيَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مِنَ الْعِبَادِ الْعِصْيَانَ وَ قَدْ نَهَانَا اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ لِأَنَّهَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ وَ قَدْ قَالَ «لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ» «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِير.»

در جلسه ۱۴۳، حدیث ۱ روایتی طولانی از امام صادق ع درباره دشمنی شیطان و راه‌های نفوذ او در انسان به نقل از مصباح الشريعة، ص۷۹-۸۰ گذشت که مجددا تکرار نمی‌شود. http://yekaye.ir/an-nahl-016-99/ [۵]

تدبر

۱) «وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ …»

در آیه قبل ما را نسبت به دو فریب هشدار داد: فریب زندگی دنیا و فریب شیطان؛

در این آیه توضیح را بر روی شیطان متمرکز کرد که حقّاً شیطان دشمن شما است؛

یعنی اگر شما را از فریب شیطان برحذر داشتم بدین جهت است که او دشمن شماست ودر ارتباط با شما جز دشمنی هدفی ندارد؛ هدف او فقط این است که شما جهنمی شوید (المیزان، ج۱۷، ص۱۸)

 

۲) «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعيرِ»

حقّاً که شیطان دشمن شما است؛ پس او را دشمن دارید.

چرا این جمله آخر را افزود و به همان جمله اول «شیطان با شما دشمن است» بسنده نکرد؟

الف. این تاکیدی است بر این که دشمنی او را جدی بگیریم.

ب. یکی از مهم‌ترین و رایج‌ترین ترفندهای شیطان ترویج روحیه «صلح کل»ی است، یعنی این ادعا که «من با همه دوست هستم و با هیچکس دشمنی نخواهم کرد.» قرآن کریم می‌خواهد این منطق را به چالش بکشد و بفرماید اگر کسی واقعا با شما دشمن است، باید با او دشمنی کنید؛ که اگر چنین نکنید او شما را بدبخت خواهد کرد.

نکته تخصصی انسان‌شناسی

کسی که می‌خواهد در حق انسان دشمنی کند، دو گونه می‌تواند رفتار نماید. یک راهش این است که آشکارا دشمنی‌اش را ابراز دارد؛ اما راه موثرتر این است که ظاهر دوستانه به خود بگیرد و دشمنی خود را مخفی کند تا در موقعیت مناسب از پشت خنجر زند.

خطر این دسته دوم بمراتب از دسته اول بیشتر است؛ و اگر این واقعیت را درست بفهمیم درمی‌یابیم که کسانی که ظاهرا روحیه «صلح کل»ی را ترویج می‌کنند دروغ می‌گویند و می‌خواهند ما را از دشمنانی که در لباس دوست درآمده‌اند غافل کنند.

بله، گاه برخی از کسانی را که در ظاهر با انسان دشمنی می‌کنند، دشمنی‌شان ناشی از جهالتشان است و می‌توان با مدارا و با برخورد نیکو جذب کرد، اما بحث بر سر این است که برخی کسان هستند که اصطلاحا دشمن قسم‌خورده هستند که به طور یقینی می‌دانیم که آنان به هیچ عنوان حاضر نیستند دست از دشمنی ما بردارند و لبخند امروزشان، صرفا زمینه‌سازی برای جلب اعتماد ماست.

خلاصه اینکه

قرآن کریم از ما می‌خواهد اگر فهمیدید که کسی واقعا دشمن شماست، شما هم او را دشمن بگیرید و به او اعتماد نکنید.

ج. …

 

۳) «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ … إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعيرِ»

شیطان دشمن ماست، پس اگر ما را به چیزی می‌خواند هدفی ندارد جز اینکه ما را جهنمی کند.

اگر انسان این هشدار قرآن را جدی بگیرد می‌فهمد که تمام لذت‌های گناهان، واقعا لذت نیست؛ و کسانی که می‌کوشند لذت گناه را به نحوی در برابر دیدگان مردم جلوه دهند که آنان از ارتکاب آن ‌دغدغه‌ای نداشته باشند، لشکریان شیطان‌اند؛ هرچند خودشان ندانند!

 

۴) «إِنَّ الشَّيْطانَ … إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعيرِ»

شیطان تنها نیست. حزب دارد؛ یعنی جماعتی همفکر او که او را در کارهایش یاری و همراهی می‌کنند؛

اما جالب این است که او قصدش این است که حزب خود را جهنمی کند؛ و فقط همین را برای حزبش می‌خواهد (انما)؛

یعنی خیرخواه یاران و دوستان و طرفداران خودش هم نیست!

آیا عاقلانه است که با کسی دست دوستی بدهیم که حتی هم‌حزبی‌های خودش را می‌خواهد بدبخت کند؟!


[۱] . رَأَيْتُ كُلَّ مَحْبُوبٍ يُفَارِقُ مَحْبُوبَهُ عِنْدَ الْمَوْتِ فَصَرَفْتُ هَمِّي إِلَى مَا لَا يُفَارِقُنِي بَلْ يُؤْنِسُنِي فِي وَحْدَتِي وَ هُوَ فِعْلُ الْخَيْرِ قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ الثَّانِيَةُ قَدْ رَأَيْتُ قَوْماً يَفْخَرُونَ بِالْحَسَبِ وَ آخَرِينَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ وَ إِذَا ذَلِكَ لَا فَخْرَ فِيهِ وَ رَأَيْتُ الْفَخْرَ الْعَظِيمَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى- إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ فَاجْتَهَدْتُ أَنْ أَكُونَ عِنْدَ اللَّهِ كَرِيماً قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ الثَّالِثَةُ قَالَ رَأَيْتُ النَّاسَ فِي لَهْوِهِمْ وَ طَرَبِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏ فَاجْتَهَدْتُ فِي صَرْفِ الْهَوَى عَنْ نَفْسِي حَتَّى اسْتَقْرَرْتُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ الرَّابِعَةُ قَالَ رَأَيْتُ كُلَّ مَنْ وَجَدَ شَيْئاً يُكْرَمُ عِنْدَهُ اجْتَهَدَ فِي حِفْظِهِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ فَأَحْبَبْتُ الْمُضَاعَفَةَ وَ لَمْ أَرَ أَحْفَظَ مِمَّا يَكُونُ عِنْدَهُ فَكُلَّمَا وَجَدْتُ شَيْئاً يُكْرَمُ عِنْدَهُ وَجَّهْتُ بِهِ إِلَيْهِ لِيَكُونَ لِي ذُخْراً إِلَى وَقْتِ حَاجَتِي قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ الْخَامِسَةُ قَالَ رَأَيْتُ حَسَدَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ- فَلَمَّا عَرَفْتُ أَنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ خَيْرُ مَا يَجْمَعُونَ مَا حَسَدْتُ أَحَداً وَ لَا أَسِفْتُ عَلَى مَا فَاتَنِي قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ

[۲] . السَّابِعَةُ قَالَ رَأَيْتُ كَدْحَ النَّاسِ وَ اجْتِهَادَهُمْ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ. ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ. إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ فَعَلِمْتُ‏ أَنَّ وَعْدَهُ حَقٌّ وَ قَوْلَهُ تَعَالَى صِدْقٌ فَسَكَنْتُ إِلَى وَعْدِهِ وَ رَضِيتُ بِقَوْلِهِ وَ اشْتَغَلْتُ بِمَا لَهُ عَلَيَّ عَمَّا لِي عِنْدَهُ قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ الثَّامِنَةُ قَالَ رَأَيْتُ قَوْماً يَتَّكِلُونَ عَلَى صِحَّةِ أَبْدَانِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى كَثْرَةِ أَمْوَالِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى خَلْقٍ مِثْلِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً فَاتَّكَلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ زَالَ اتِّكَالِي عَنْ غَيْرِهِ قَالَ لَهُ وَ اللَّهِ إِنَّ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ سَائِرَ الْكُتُبِ تَرْجِعُ إِلَى هَذِهِ الْمَسَائِلِ.

[۳] . أَيُّهَا النَّاسُ سَبْعُ مَصَائِبَ عِظَامٌ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْهَا عَالِمٌ زَلَّ وَ عَابِدٌ مَلَّ وَ مُؤْمِنٌ خَلَّ وَ مُؤْتَمَنٌ غَلَّ وَ غَنِيٌّ أَقَلَّ وَ عَزِيزٌ ذَلَّ وَ فَقِيرٌ اعْتَلَّ

[۴] . در جلسه ۷۰۳ حدیث ۲ روایتی از امام صادق ع گذشت. یکی از فرازهای آن چنین است:

حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الصُّهْبَانِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ مُحَمَّدُ بْنُ زِيَادٍ الْأَزْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبَانٌ الْأَحْمَرُ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع …قال … وَ إِنْ كَانَ الشَّيْطَانُ عَدُوّاً فَالْغَفْلَةُ لِمَا ذَا

[۵] . متن و ترجمه حدیث بدین بیان است:

شيطان با وسوسه بر بنده‌ای امکان [نفوذ] نمی‌یابد مگر اینکه او از یاد خدا اعراض کرده، امر خدا را سبک شمرده، به جانب نهی او متمایل شده و اطلاع خداوند از اسرارش را فراموش کرده باشد.

و وسوسه چيزى است كه از بیرون قلب با اشاره‌ و انتخاب معرفت عقل، و در همسایگی طبیعت و غریزه حاصل می‌شود [عقل محض وسوسه ندارد، (مثل فرشته) و طبع محض هم وسوسه ندارد (مثل حیوان) و رمز امکان القای وسوسه برای شیطان این است که عقل شناختگر وجود دارد ولی در مزاج جسمانی قرار گرفته است؛ و ظاهرا این عبارت می‌فرماید شیطان می‌آید برخی از این شناخت‌های عقل را برمی‌گزیند و در افق طبیعت و غریزه قرار می‌دهد؛ و توجیهی درست می‌کند که انسان همه چیز را در حد امور حسی و غریزی ببیند؛ یعنی همان پوزیتیویسم.] اما هنگامی که در قلب جای گرفت دیگر سردرگمی و گمراهی و کفر خواهد بود.

در حالی که خداوند عز و جل با دعوت پر از لطف خویش بندگانش را فراخوانده و دشمنی ابلیس را بدیشان نمایانده و فرموده: «بدرستی که شیطان دشمن شماست؛ پس او را دشمن بشمرید» (فاطر/۶)

پس در کنار او همانند شخص غریبی باشید در کنار سگ چوپان، که برای دور کردن آن، به صاحبش پناه می‌برد؛ همین طور وقتی شیطان با وسوسه‌هایش نزد تو آمد تا تو را از راه حق به گمراهی بکشاند، و خدا را از یادت ببرد، از او به پروردگارت و پروردگارش پناه ببر، که او حق را در برابر باطل یاوری کند و مظلوم را یاری نماید که فرمود: «بدرستی که او هیچ تسلطی بر کسانی که ایمان آورده‌اند و تنها بر پروردگارشان توکل می‌کنند، ندارد» (نحل/۹۹)

و بر این مطلب و شناخت آمدنش و شیوه‌های مختلف وسوسه او توانایی نخواهی یافت مگر مراقبه دائمی و پافشاری بر خود را در خدمت خدا دیدن، و هیبت آنکه حاضر و ناظر است را در نظر داشتن، و کثرت یاد خدا؛ اما کسی که اوقاتش را به بیهودگی می‌گذارند، پس بی‌تردید او در دام شیطان خواهد افتاد.

و عبرت بگیر از آن اغواء و تکبرورزی‌ای که در مورد خود مرتکب شد آنجا که عملش و عبادتش و شناختش و جرأت ورزیدنش [بر خدا] او را فریفت و دچار عجب کرد؛ در حالی که خداوند علم و معرفت به او داده بود، و او با عقلش! [در مقابل خدا] استدلال کرد – تا ابد لعنت بر او باد -؛ [وقتی او با خود چنین کرد] دیگر چه انتظار داری از خیرخواهی! و دعوت‌گری او نسبت به دیگران!

پس به ریسمان محکم الهی، که محكم‏ترين دستاویز است، چنگ زن؛ كه آن، عبارت است از اینکه از روی اضطرار و با وقوف کامل بر نیاز خود، هرلحظه به خداوند پناه ببری؛ و مبادا او با آراستن طاعاتت در مقابل دیدگانت تو را اغوا کند؛ چرا که او نود و نه باب از خوبی‌ها برایت می‌گشاید تا در صدمین باب بر تو غلبه کند؛ پس با او از طریق مخالفت با او و بستن راهش و مقابله با تحریک هوسرانی‌هایش مقابله کن.

مصباح الشريعة، ص۷۹-۸۰

قَالَ الصَّادِقُ ع لَا يَتَمَكَّنُ الشَّيْطَانُ بِالْوَسْوَسَةِ مِنَ الْعَبْدِ إِلَّا وَ قَدْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ سَكَنَ إِلَى نَهْيِهِ وَ نَسِيَ اطِّلَاعَهُ عَلَى سِرِّهِ فَالْوَسْوَسَةُ مَا تَكُونُ مِنْ خَارِجِ الْقَلْبِ بِإِشَارَةِ مَعْرِفَةِ الْعَقْلِ وَ مُجَاوَرَةِ الطَّبْعِ وَ أَمَّا إِذَا تَمَكَّنَ فِي الْقَلْبِ فَذَلِكَ غَيٌّ وَ ضَلَالَةٌ وَ كُفْرٌ وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دَعَا عِبَادَهُ بِلُطْفِ دَعْوَتِهِ وَ عَرَّفَهُمْ عَدَاوَةَ إِبْلِيسَ فَقَالَ تَعَالَى «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» فَكُنْ مَعَهُ كَالْغَرِيبِ مَعَ كَلْبِ الرَّاعِي يَفْزَعُ إِلَى صَاحِبِهِ فِي صَرْفِهِ عَنْهُ كَذَلِكَ إِذَا أَتَاكَ الشَّيْطَانُ مُوَسْوِسا لِيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ الْحَقِّ وَ يُنْسِيَكَ ذِكْرَ اللَّهِ تَعَالَى فَاسْتَعِذْ مِنْهُ بِرَبِّكَ وَ بِرَبِّهِ فَإِنَّهُ يُؤَيِّدُ الْحَقَّ عَلَى الْبَاطِلِ وَ يَنْصُرُ الْمَظْلُومَ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» وَ لَنْ تَقْدِرَ عَلَى هَذَا وَ مَعْرِفَةِ إِتْيَانِهِ وَ مَذَاهِبِ وَسْوَسَتِهِ إِلَّا بِدَوَامِ الْمُرَاقَبَةِ وَ الِاسْتِقَامَةِ عَلَى بِسَاطِ الْخِدْمَةِ وَ هَيْبَةِ الْمُطَّلِعِ وَ كَثْرَةِ الذِّكْرِ وَ أَمَّا الْمُهْمِلُ لِأَوْقَاتِهِ فَهُوَ صَيْدُ الشَّيْطَانِ لَا مَحَالَةَ وَ اعْتَبِرْ بِمَا فَعَلَ بِنَفْسِهِ مِنَ الْإِغْوَاءِ وَ الِاغْتِرَارِ وَ الِاسْتِكْبَارِ حَيْثُ غَرَّهُ وَ أَعْجَبَهُ عَمَلُهُ وَ عِبَادَتُهُ وَ بَصِيرَتُهُ وَ جُرْأَتُهُ عَلَيْهِ قَدْ أَوْرَثَهُ عِلْمُهُ وَ مَعْرِفَتُهُ وَ اسْتِدْلَالُهُ بِعَقْلِهِ اللَّعْنَةَ عَلَيْهِ إِلَى الْأَبَدِ فَمَا ظَنُّكَ بِنُصْحِهِ وَ دَعَوْتِهِ غَيْرَهُ فَاعْتَصِمْ بِحَبْلِ اللَّهِ الْأَوْثَقِ وَ هُوَ الِالْتِجَاءُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ الِاضْطِرَارُ بِصِحَّةِ الِافْتِقَارِ إِلَى اللَّهِ فِي كُلِّ نَفَسٍ وَ لَا يَغُرَّنَّكَ تَزْيِينُهُ الطَّاعَاتِ عَلَيْكَ فَإِنَّهُ يَفْتَحُ لَكَ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ بَاباً مِنَ الْخَيْرِ لِيَظْفَرَ بِكَ عِنْدَ تَمَامِ الْمِائَةِ فَقَابِلْهُ بِالْخِلَافِ وَ الصَّدِّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ الْمُضَادَّةِ بِاسْتِهْوَائِه‏

بازدیدها: ۶۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*