ترجمه
برای شما در آن اسباب معیشتی قرار دادیم و کسی که روزیدهنده او نیستید.
نکات ترجمهای و نحوی
کلمه «معایش» قبلا در جلسه ۲۳۰ توضیح داده شد.
«رازِقِينَ» جمع سالم از «رازق» است؛ که «رازق» اسم فاعل از ماده «رزق» میباشد. این ماده به معنای عطای جاری (بخششی که در جریان است)، و نصیب و بهرهای که به شخص میرسد، و نیز غذایی که میخورد به کار میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۵۱) و ظاهرا کلمه «روزی» در فارسی همان بار معنایی را دارد. گفتهاند اصل رزق در مورد عطاء و بخششی بوده که در زمان معین انجام میشده و بعد کمکم در بخششهای بدون وقت معین هم به کار رفته است (معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۳۸۸)
در عبارت «بِرازِقِينَ» حرف «بـ» زائده (برای تاکید) بوده، و عبارت «رازقین» لفظاً مجرور (به خاطر حرف جر) و محلا منصوب (خبر «لیس») است.
«وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ» در جایگاه نحوی این جمله چندین نظر وجود دارد که به لحاظ معنایی همه آن نظرات به دو معنی برمیگردد: یکی اینکه این عبارت عطف بر «معایش» باشد یعنی «در زمین برای شما اسباب معیشتی و نیز کسی را که روزیدهنده او نیستید قرار دادیم» و دیدگاه دوم آن است که این عبارت عطف بر معنای «شما» در عبارت «جعلنا لکم: برای شما قرار دادیم» است و یعنی «در زمین، برای شما و نیز برای کسی که روزیدهنده او نیستید، اسباب معیشتی قرار دادیم.» (مجمعالبیان، ج۶، ص۵۱۲)[۱]
آنگاه عدهای گفتهاند منظور از اینها (کسانی که شما روزیدهندهشان نیستید) غلامان و کنیزاناند (مخصوصا در معنای اول، از این جهت که در خدمت صاحبانشان بودهاند) اما دیگران پاسخ دادهاند که چنین انحصاری ضرورت ندارد، زیرا تعبیر «مَن: کسی» اگرچه در مورد موجودات دارای عقل به کار میرود اما قرآن کریم در مواردی که آثار مربوط به عقلاء به نحوی در سایر چیزها یافت شود، ضمیر مربوط به عقلا را در مورد آنها به کار میبرد مانند برخی مطالبش درباره بتها (انبیاء/۶۳؛ شعرا/۷۷) [لذا این تعبیر منحصر به انسانها نیست که مجبور شویم آن را منحصر در غلام و کنیز بکنیم، بلکه شامل همه حیوانات و گیاهان و سایر چیزهایی که روزی میگیرند، میشود] (المیزان، ج۱۲، ص۱۴۰)
حدیث
۱) از امام باقر ع روایت شده است که پیامبر خدا ص در حجةالوداع فرمود:
بدانید که روحالامین در خاطرم چنین القا کرد که هیچکس نمیمیرد تا اینکه تمام روزیش را دریافت کند؛ پس تقوای خداوند عز و جل پیشه کنید و در جستجو اعتدال ورزید؛ و تاخیر افتادن رزق شما را وادار نکند که چیزی را از راه معصیت خدا به دست آورید؛ که قطعا خداوند تبارک و تعالی روزیها را بین خلائق به صورت حلال تقسیم کرده و به صورت حرام تقسیم نکرده است؛ پس هر که تقوای خداوند عز و جل پیشه کند و صبوری ورزد، خداوند روزیش را از راه حلالش به او میرساند؛ و کسی که پردهدری نماید و عجله کند تا آن را از راه غیر حلالش به دست آورد، از [سهم] روزی حلالش [که قرار بوده به او برسد] کم میشود، و هم در روز قیامت [به خاطر حرامخوری] مورد محاسبه قرار میگیرد.
الكافي، ج۵، ص۸۰
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ أَلَا إِنَّ الرُّوحَ الْأَمِينَ نَفَثَ فِي رُوعِي أَنَّهُ لَا تَمُوتُ نَفْسٌ حَتَّى تَسْتَكْمِلَ رِزْقَهَا فَاتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ وَ لَا يَحْمِلَنَّكُمُ اسْتِبْطَاءُ شَيْءٍ مِنَ الرِّزْقِ أَنْ تَطْلُبُوهُ بِشَيْءٍ مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَيْنَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ يَقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَكَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.[۲]
۲) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
دنبال معیشت رفتنت بیش از کسب و کار کسی باشد که فروگذار کرده، و کمتر از تقلای حریصی باشد که به دنیا رضایت داده و بدان دلخوش داشته است؛ بلکه از موضع انصاف و خویشتنداری وارد شو، خود را از جایگاه شخص پست و ضعیف برتر بدان و آن مقداری که ضرورت دارد به کسب و کار مشغول شو؛ همانا کسانی که مالی بدانها داده میشود اما شکرش را به جا نمیآورند، مالی برایشان نخواهد بود.
الكافي، ج۵، ص۸۱
عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لِيَكُنْ طَلَبُكَ لِلْمَعِيشَةِ فَوْقَ كَسْبِ الْمُضَيِّعِ وَ دُونَ طَلَبِ الْحَرِيصِ الرَّاضِي بِدُنْيَاهُ الْمُطْمَئِنِّ إِلَيْهَا وَ لَكِنْ أَنْزِلْ نَفْسَكَ مِنْ ذَلِكَ بِمَنْزِلَةِ الْمُنْصِفِ الْمُتَعَفِّفِ تَرْفَعُ نَفْسَكَ عَنْ مَنْزِلَةِ الْوَاهِنِ الضَّعِيفِ وَ تَكْتَسِبُ مَا لَا بُدَّ مِنْهُ إِنَّ الَّذِينَ أُعْطُوا الْمَالَ ثُمَّ لَمْ يَشْكُرُوا لَا مَالَ لَهُمْ.
۳) از پیامبر خدا ص روایت شده است: روزی را در زیر سطح زمین جستجو کنید که خداوند متعال زمین را گستراند و طول و عرضی برایش قرار داد و در آن کوه های ثابتی افکند و علامتهایی که بدان راه یابند، و از آن بیرون آورد آنچه را که در زمین میروید از هر چیزی به اندازه معین، و نیز از چیزهایی که وزن میشود اعم از طلا و نقره و مس و آهن و غیر آنها.
فقه القرآن، ج۲، ص۲۲
قَوْلِهِ ص اطْلُبُوا الرِّزْقَ فِي خَبَايَا الْأَرْضِ فَإِنَّهُ تَعَالَى بَسَطَهَا وَ جَعَلَ لَهَا طُولًا وَ عَرْضاً وَ طَرَحَ فِيهَا جِبِالًا ثَابِتَةً وَ أَعْلَاماً يُهْتَدَى بِهَا وَ أَخْرَجَ مِنْهَا النَّبَاتَ فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ وَ مِنَ الْأَشْيَاءِ الَّتِي تُوزَنُ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ النُّحَاسِ وَ الْحَدِيدِ وَ غَيْرِهَا.[۳]
تدبر
توجه
عبارت «وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ» قبلا در آیه ۱۰ سوره اعراف آمده بود (جلسه۲۳۰)؛ لذا هم حدیث آنجا به این آیه نیز مرتبط میباشد و هم برخی تدبرها کاملا در اینجا قابل طرح است، که تکرار نمیشود. بویژه پیشنهاد میشود تدبر۴ جلسه۲۳۰ را مجددا مطالعه فرمایید.
۱) «وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ»:
خداوند در آیه قبل درباره آفرینش زمین و امکانات ویژهای که در آن قرار داده (که در هیچ کره دیگری مشابهش یافت نمیشود) سخن گفت و در این آیه به ربط این امکانات ویژه با انسان میپردازد و میفرماید «برای شما در آن اسباب معیشتی قرار دادیم.» و این آیات، مقدمهای بر آیات مربوط آفرینش انسان است.
آیا واقعا کسانی که منکر خدایند، اندکی در این امکانات ویژهای که زندگی انسان را در زمین مهیا کرده است، نمیاندیشند؟
۲) «مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقينَ»:
مقصود از «کسی که شما روزیدهنده او نیستید» چه کسانی است؟
مرحوم فیض کاشانی میگوید: سه احتمال وجود دارد:
الف. خانواده و غلامان و کنیزان؛ دلیلش اینکه از تعبیر «من: کسی که» استفاده کرد.
ب. جاندارانی که انسان هیچ نقشی در روزیرسانی آنها ندارد مانند حیوانات وحشی و پرندگان و آبزیان و … (دلیل: این عبارت عطف به «شما» شده است)
ج. هر دو مورد نظر است (دلیل: دلیلی ندارد که فقط یک معنا را به آیه نسبت دهیم!) (الوافي، ج۱۷، ص۱۸)
۳) «وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقينَ»:
وقتی نقشی در تامین معاش دیگران ایفا میکنیم (مثلا نقش سرپرست خانواده در معاش خانواده، یا نقش کارآفرین در معاش کارگران، و…)، گاه امر بر ما مشتبه میشود و کمکم میپنداریم که روزی آنها به دست ماست.
شاید بدین جهت است که خداوند در حالی که میتوانست بسادگی بفرماید «اسباب معیشتی قرار دادیم برای شما و اهل و عیالتان» این گونه تعبیر نکرد و فرمود «برای شما در آن اسباب معیشتی قرار دادیم و کسی که روزیدهنده او نیستید.» و با این تعبیر هشدار میدهد که اگر شما واسطه در تامین روزی عدهای شدید، فکر نکنید که شما همهکارهاید؛ ما هم معیشت خود شما را تامین میکنیم و هم روزی کسانی که شما فکر میکنید در روزی آنها نقشی دارید. (فیض کاشانی، تفسير الصافي، ج۳، ص۱۰۴)
۴) «وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقينَ»:
مطلب را این گونه تعبیر کرد که « برای شما در آن اسباب معیشتی قرار دادیم و کسی که روزیدهنده او نیستید» و به طور ساده مثلا نفرمود «اسباب معیشتی قرار دادیم برای شما و اهل و عیالتان». چرا؟
الف. شاید تا هشداری دهد که اگر خدا ما را واسطه در روزی دیگران قرار داده، خودمان را همهکاره نبینیم. (تدبر۳)
ب. با یک تعبیر واحد، چند معنای صحیح را به مخاطب برساند. (توضیح در نکات ترجمه)
ج. …
۵) «وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقينَ»:
خداوند هم اسباب معیشت ما را در زمین قرار داده است، و هم کسانی را در خدمت ما و برای ما قرار داده است که روزی آنها را هم خودش تامین کرده است. (بر اساس اینکه عبارت «کسی که روزیدهنده او نیستید» را عطف به «اسباب معیشت» بدانیم. توضیح بیشتر در «نکات ترجمه»)
اگرچه بسیاری از قدما این تعبیر را در مورد غلامان و کنیزان دانستهاند (که گویی همواره باید غلام و کنیزی وجود داشته باشد) اما این آیه لزوما چنین دلالتی ندارد و میتواند درباره نیاز متقابل انسانها به همدیگر باشد.
بحث تخصصی انسانشناسی
اگرچه امروزه تکنولوژی در بسیاری از عرصهها جای انسان را گرفته، اما همچنان در بسیاری از عرصهها هیچ چیزی در انجام امورات انسانها (مثلا پرستاری از مریض و سالمند، و …) جای «انسان» را نمیگیرد. این نشان میدهد که در زندگی انسانی، همواره عدهای از انسانها در خدمت عدهای دیگر خواهند بود و این لزوما به معنای غلام و کنیز بودن آنها نیست، زیرا همان افراد از جهت دیگری از خدمت دیگران استفاده میکنند.
در واقع، آیه تذکری میدهد که خداوند تامین زندگی ما را با دو مولفه انجام داده است:
یکی اسباب عادی معیشت (مانند امکانات کره زمین و هوا و غذا و …)؛
و دوم انسانهای دیگر، که تقریبا هیچ انسانی بدون کمک انسانهای دیگر نمیتواند زندگی کند، انسانهایی که مانند ما روزی میخواهند اما خدا خودش روزی دادن آنها را هم برعهده گرفته است.
[۱] . دیدگاههایی که یافت شد، عبارتند از:
۱) در موضع نصب، عطف بر «معايش» و مراد از آن غلامان و کنیزان و چهارپایان و سایر حیوانات اهلی میباشد (مجاهد؛ البته فراء هم توضیح داده که «من» فقط برای انسانهاست و حیوانات اهلی هم اگر همراه با انسانها قرار گیرند، لفظ «من» شامل حال آنها هم میشود (اما بتنهایی نمیشود)
۲) در موضع جر، عطف بر «کم» [که چنین عطفی بر اساس نظر کوفیان ممکن است، و علمای نحو بصره، آن را درست نمیدانند و مرحوم طبرسی چنین گزارش کرده:] مبرد گفته اسم ظاهر مخفوض (دارای اعرابی که آشکار نیست) را جز در ضرورت شعری نمیتوان بر ضمیر مخفوض عطف کرد. (مجمعالبیان، ج۶، ص۵۱۲) که برخی این گونه حل کردهاند که عطف بر محل «کم» باشد (نه بر خود «کم») (اعراب القرآن و بیانه، ج۵، ص۲۲۷)
۳) در موضع رفع، بدین صورت که کلام قبلی را تمام شده بدانیم و این مبتدا باشد برای خبر محذوف، که عبارت قبلی بر آن دلالت میکرد؛ یعنی به صورت «من لستم له برازقين جعلنا له فيها معايس: کسی که روزیدهندهاش نیستید، ما برایش اسباب معیشت قرار دادیم»
۴) در موضع نصب با فعل محذوف، که عبارت «لَكُمْ فِيها مَعايِشَ» بر آن دلالت میکند یعنی این عبارت به معنای «أعشناكم: شما را معیشتی دادیم» باشد و آنگاه «وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ» یعنی «رزقناكم و من لستم له برازقي: روزی دادیم شما را و کسی را که شما روزیدهنده اش نبودید.» (زجاج)
[۲] . این دو روایت هم در این فضا قابل توجه است:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ ع فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ وَ اللَّهِ مَا مِنْ شَيْءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ وَ يُبَاعِدُكُمْ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ أَمَرْتُكُمْ بِهِ وَ مَا مِنْ شَيْءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ النَّارِ وَ يُبَاعِدُكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَّا وَ قَدْ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ أَلَا وَ إِنَّ الرُّوحَ الْأَمِينَ نَفَثَ فِي رُوعِي أَنَّهُ لَنْ تَمُوتَ نَفْسٌ حَتَّى تَسْتَكْمِلَ رِزْقَهَا فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ وَ لَا يَحْمِلْ أَحَدَكُمْ اسْتِبْطَاءُ شَيْءٍ مِنَ الرِّزْقِ أَنْ يَطْلُبَهُ بِغَيْرِ حِلِّهِ فَإِنَّهُ لَا يُدْرَكُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِطَاعَتِهِ. (الكافي، ج۲، ص۷۴)
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَيْسَ مِنْ نَفْسٍ إِلَّا وَ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهَا رِزْقَهَا حَلَالًا يَأْتِيهَا فِي عَافِيَةٍ وَ عَرَضَ لَهَا بِالْحَرَامِ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ فَإِنْ هِيَ تَنَاوَلَتْ شَيْئاً مِنَ الْحَرَامِ قَاصَّهَا بِهِ مِنَ الْحَلَالِ الَّذِي فَرَضَ لَهَا وَ عِنْدَ اللَّهِ سِوَاهُمَا فَضْلٌ كَثِيرٌ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ» (الكافي، ج۲، ص۷۴)
[۳] . این حدیث هم در همین مضمون قابل توجه است: رُوِّينَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: إِذَا أَعْسَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ وَ لِيَضْرِبْ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغِي مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ لَا يَغُمَّ نَفْسَهُ وَ أَهْلَه (دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۳)
بازدیدها: ۵