ترجمه
و سوگند بدانچه آفرید مذکر و مونث؛
نکات ترجمه
«ما خَلَقَ»
اینکه حرف «ما» در این آیه چیست، بین بزرگان اهل لغت اختلاف است:
برخی همانند فراء ترجیح دادهاند که این «ما» را «ما»ی موصوله» بدانند (به معنای «الذی: چیزی که») (معاني القرآن، ج۳، ص۲۷۰) که ترجمهاش میشود: «سوگند به کسی که مذکر و مونث را آفرید». آنگاه درباره اینکه چرا برای «خدا» از «ما» (= آنچه) و نه از «مَن» (= آنکه) استفاده شده است، گفتهاند از باب ابهامی است که موجب تفخیم و تعظیم در کلام میشود. (المیزان، ج۲۰، ص۳۰۲)
اما برخی مانند نحاس نظرشان این است که «ما»ی مصدری ارجحیت دارد (إعراب القرآن، ج۵، ص۱۴۹) که در این صورت،، فعل بعد از آن در معنای مصدری به کار رفته است و جمله را باید چنین ترجمه کرد: «و سوگند به آفرینش مذکر و مونث».
و برخی همچون ابوحیان هر دو احتمال را یکسان دانستهاند (البحر المحيط، ج۱۰، ص۴۹۲)
اختلاف قرائت
در قرائات مشهور و متواتر در این آیه اختلافی نیست؛ اما
- در قرائتی از ابنمسعود و ابیالدرداء و ابنعباس (و نیز روایتی از امیرالمومنین ع و امام صادق ع) بدون «ما» و به صورت «وَ خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى» قرائت شده است (مجمع البيان، ج۱۰، ص۷۵۸)[۱]
- در یکی از قرائات شاذه این آیه به صورت «والذکر و الانثی» قرائت شده است (یعنی به خود مذکر و مونث، نه آفرینش یا آفریننده آن سوگند خورده شده است) (الكشاف، ج۴، ص۷۶۲[۲]؛ البحر المحيط، ج۱۰، ص۴۹۲[۳])
- در قرائت (و مصحف) ابن مسعود به صورت «و الذي خلق الذكر و الأنثى» قرائت شده است. (الكشاف، ج۴، ص۷۶۲)
- در یکی از قرائات شاذه (کسائی)، به صورت «الذکرِ» یعنی مجرور قرائات شده است که در توضیحش گفتهاند عطف بر محل «ما خلق» است و بدل از آن میباشد و معنای آیه چنین میشود: «و سوگند به آنچه آفرید، مذکر و مونث» (الكشاف، ج۴، ص۷۶۲؛ البحر المحيط، ج۱۰، ص۴۹۲) و به نظر میرسد برخی از مترجمان و مفسران که آیه را به صورت «و سوگند به آنچه آفرید از نر و ماده» ترجمه کردهاند (مانند مطصفوق در تفسیر روشن، و نیز ترجمههای حلبی، زینالعادبین رهنما و یاسری) بر این اساس بوده است.
- و ظاهر برخی از احادیث این است که در میان قرائات شاذه، قرائتی به صورت «اللَّهُ خَالِقُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى» نیز وجود داشته است. (تأويل الآيات الظاهرة، ص۷۸۱)[۴]
حدیث
۱) از امام باقر ع در تفسیر و تاویل این آیات روایت شده است: «و سوگند بدانچه [به آن که] آفرید مذکر و مونث» مذکر امیرالمومنین ع است و مونث حضرت فاطمه س «همانا تلاش شما پراکنده است»یعنی مختلف و گوناگون است، «پس کسی که اعطا کرد و نیکی را تصدیق نمود» با قوت و غذای خود و روزه گرفت تا به نذرش وفا کند (۱) و انگشترش را صدقه داد در حالی که در رکوع بود (۲) و مقداد را در آن دینار بر خود مقدم داشت(۳) و «نیکی را تصدیق کرد» یعنی همان بهشت و ثواب از جانب خداوند را؛ «پس برایش میسر میکنیم» همان را، و او را امام در خوبی، و اسوه و پدر امامان قرار داد، امری که خداوند «بسادگی» برایش میسر فرمود.
مناقب آل أبي طالب، ج۳، ص۳۲۰
الْبَاقِرُ ع فِي قَوْلِهِ «وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى» فَالذَّكَرُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأُنْثَى فَاطِمَةُ «إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى» لَمُخْتَلِفٌ «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى» بِقُوَّتِهِ وَ صَامَ حَتَّى وَفَى بِنَذْرِهِ وَ تَصَدَّقَ بِخَاتَمِهِ وَ هُوَ رَاكِعٌ وَ آثَرَ الْمِقْدَادَ بِالدِّينَارِ عَلَى نَفْسِهِ قَالَ «وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى» وَ هِيَ الْجَنَّةُ وَ الثَّوَابُ مِنَ اللَّهِ «فَسَنُيَسِّرُهُ» لِذَلِكَ وَ جَعَلَهُ إِمَاماً فِي الْخَيْرِ وَ قُدْوَةً وَ أَباً لِلْأَئِمَّةِ يَسَّرَهُ اللَّهُ «لِلْيُسْرَى».
پینوشتها:
(۱) اشاره به نذری که امیرالمومنین ع و حضرت زهرا کردند و سپس سه روز روزه گرفتند و افطاریشان را صدقه دادند و آیا ابتدایی سوره انسان در شأن ایشان نازل شد.
(۲) اشاره به اقدام امیرالمومنین ع که در حالت رکوع به فقیری صدقه داد و آیه ۵۵ سوره مائده نازل شد.
(۳) اشاره به اینکه در زمان قحطی امیرالمومنین ع و خانوادهاش دو روز بود غذا نداشتند و ایشان دیناری را قرض میگیرد تا غذایی تهیه کند و در مسیر مقداد را میبیند که گرسنگی در رخسارش نمایان بود و به خاطر گرسنگی خانوادهاش به خانه نمیرفت و آن دینار را به وی میبخشد و به جای خانه به مسجد میرود و بعد از نماز با پیامبر ص به خانه برمیگردد و میبیند غذای بهشتی در خانه فرستادهاند (تفسیر فرات کوفی، ص۸۳-۸۵)
۲) روایت شده است که یکبار ابنابیالعوجاء (زندیق معروف) بر امام صادق ع وارد شد و گفت: آیا تو نیستی که گمان میکنی خداوند خالق همه چیز است؟
امام ع فرمود: بله.
گفت: من هم خالق هستم!
فرمود: چگونه میآفرینی؟
گفت: در جایی مدفوع میکنم و مدتی میگذارم باقی بماند و پر از حشره میشود؛ پس من هستم که آنها را آفریدم!
امام صادق ع فرمود: آیا کسی که آفریننده چیزی است نمیداند چه تعداد آفریده است؟
گفت: بله.
فرمود: و نیز میدانی کدامشان مذکرند و کدام مونث؛ و میدانی که عمر هریک چقدر است؟!
و او ساکت شد.
التوحيد (للصدوق)، ص۲۹۶
حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَحِمَهُمَا اللَّهُ قَالا حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَعْقُوبَ الْهَاشِمِيِّ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ:
دَخَلَ ابْنُ أَبِي الْعَوْجَاءِ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَ لَيْسَ تَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بَلَى فَقَالَ أَنَا أَخْلُقُ فَقَالَ ع لَهُ كَيْفَ تَخْلُقُ فَقَالَ أُحْدِثُ فِي الْمَوْضِعِ ثُمَّ أَلْبَثُ عَنْهُ فَيَصِيرُ دَوَابَّ فَأَكُونُ أَنَا الَّذِي خَلَقْتُهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ لَيْسَ خَالِقُ الشَّيْءِ يَعْرِفُ كَمْ خَلْقُهُ قَالَ بَلَى قَالَ فَتَعْرِفُ الذَّكَرَ مِنْهَا مِنَ الْأُنْثَى وَ تَعْرِفُ كَمْ عُمُرُهَا فَسَكَتَ.
۳) روایت شده است که هرگاه به امام سجاد ع بشارت فرزندی میدادند درباره دختر و پسر بودنش سوال نمیکرد مگر اینکه ابتدا میپرسید که آیا بچه «سَوِیّ» [= به سر و سامان] است؟ و هنگامی که مطلع میشد که او بی عیب و نقص است میفرمود: خدا را شکر که از من چیز نابسامانی نیافرید.
الكافي، ج۶، ص۲۱
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ قَالَ:
كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِذَا بُشِّرَ بِالْوَلَدِ لَمْ يَسْأَلْ أَ ذَكَرٌ هُوَ أَمْ أُنْثَى حَتَّى يَقُولَ أَ سَوِيٌّ فَإِنْ كَانَ سَوِيّاً قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَخْلُقْ مِنِّي شَيْئاً مُشَوَّهاً.[۵]
تدبر
۱) «وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
درباره اینکه مقصود از «الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى» (مذکر و مونث) چیست؟ این دیدگاهها بیان شده است:
الف. «الـ» روی این دو کلمه، الف و لام جنس است؛ آنگاه منظور از آن:
الف.۱. جنس زن و مرد در میان آدمیان است. (نقل شده در مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۵۹) از این جهت که تنها اینهایند که موضوع اطاعت تشریعی خداوند میباشند. (البحر المحیط، ج۱۰، ص۴۹۲)
الف.۲. مطلق نر و ماده از هر موجودی است. (المیزان، ج۲۰، ص۳۰۲)
الف.۳. …
ب. «الـ» روی این دو کلمه، الف و لام عهد است و منظور یک زن و مرد خاصی است که اهمیت خاصی دارند که خدا به آنها سوگند خورده، آنگاه این زن و مرد،
ب.۱. حضرات آدم و حوا هستند (مقاتل و کلبی، به نقل مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۵۹) از این جهت که شروع انسانها هستند.
ب.۲. امیرالمومنین ع و حضرت فاطمه س هستند (حدیث۱) از این جهت که برترین زوج عالم میباشند (هرچند به لحاظ فردی البته پیامبر اکرم ص از آنان بالاتر بود)
ب.۳. …
ج. …
۲) «وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
چرا به آفریننده (یا آفریدن) دو جنس مذکر و مونث سوگند یاد کرد؟
الف. دو جنس مذکر و مونثِ هر نوعی از انواع موجودات با اینکه یک نوع واحدند، اما دو جنس بسیار متفاوتند (المیزان، ج۲۰، ص۳۰۲) و این نشان میدهد چگونه خداوند میتواند امور کاملا یکسان را نایکسان سازد و چگونه انسانهایی میآفریند که با این اندازه شباهت به هم، آن اندازه کارهایشان متفاوت میشود (مطلبی که جواب این قسمها در آیه بعد است).
ب. در دو آیه قبل به روز و شب سوگند خورد که دو پدیده متفاوت در نظام خلقت بودند که بر همه چیز تاثیرگذارند. در این آیه سوگند را متوجه مذکر و مونث میکند که دوگانهایاند که زندگی اغلب موجودات زنده در گروی همکاری این دو است.
ج. …
[۱] . في الشواذ قراء النبي ص و قراءة علي بن أبي طالب (ع) و ابن مسعود و أبي الدرداء و ابن عباس و النهار إذا تجلى و خلق الذكر و الأنثى بغير ما و روي ذلك عن أبي عبد الله (ع).
[۲] . و في قراءة النبي صلى اللّه عليه و سلم: و الذكر و الأنثى. و قرأ ابن مسعود: و الذي خلق الذكر و الأنثى. و عن الكسائي: و ما خلق الذكر و الأنثى بالجر على أنه بدل من محل ما خَلَقَ بمعنى: و ما خلقه اللّه، أى: و مخلوق اللّه الذكر و الأنثى. و جاز إضمار اسم اللّه لأنه معلوم لانفراده بالخلق. إذ لا خالق سواه
[۳] . وَ ما خَلَقَ: ما مصدرية أو بمعنى الذي … و الثابت في مصاحف الأمصار و المتواتر وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى، و ما ثبت في الحديث من قراءة. و الذكر و الأنثى: نقل آحاد مخالف للسواد، فلا يعد قرآنا. و ذكر ثعلب أن من السلف من قرأ: و ما خلق الذكر، بجر الذكر، و ذكرها الزمخشري عن الكسائي، و قد خرجوه على البدل من على تقدير: و الذي خلق اللّه، و قد يخرج على توهم المصدر، أي و خلق الذكر و الأنثى.
[۴] . وَ رُوِيَ بِإِسْنَادٍ مُتَّصِلٍ إِلَى سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى اللَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثَى وَ لِعَلِيٍّ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى.
مَا رَوَاهُ [مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ] مَرْفُوعاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ بَكْرٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ قَالَ: قَرَأَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى اللَّهُ خَالِقُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى وَ لِعَلِيٍّ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى.
وَ يَعْضُدُهُ مَا رَوَاهُ إِسْمَاعِيلُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ أَيْمَنَ بْنِ مُحْرِزٍ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ هَكَذَا وَ اللَّهِ اللَّهُ خَالِقُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى وَ لِعَلِيٍّ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى.
[۵] . این دو روایت در الكافي، ج۶، ص۵۳۹ هم قابل توجه است:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ مَا بَهِمَتِ الْبَهَائِمُ فَلَمْ تُبْهَمْ عَنْ أَرْبَعَةٍ مَعْرِفَتِهَا بِالرَّبِّ وَ مَعْرِفَتِهَا بِالْمَوْتِ وَ مَعْرِفَتِهَا بِالْأُنْثَى مِنَ الذَّكَرِ وَ مَعْرِفَتِهَا بِالْمَرْعَى عَنِ الْخِصْبِ.
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَجَّالِ وَ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَهْمَا أُبْهِمَ عَلَى الْبَهَائِمِ مِنْ شَيْءٍ فَلَا يُبْهَمُ عَلَيْهَا أَرْبَعَةُ خِصَالٍ مَعْرِفَةُ أَنَّ لَهَا خَالِقاً وَ مَعْرِفَةُ طَلَبِ الرِّزْقِ وَ مَعْرِفَةُ الذَّكَرِ مِنَ الْأُنْثَى وَ مَخَافَةُ الْمَوْتِ.
بازدیدها: ۹۵