ترجمه
[خداوند] خیانتکارِ چشمها [= خیانت چشمها یا چشمهای خیانتکار] و آنچه را سینهها پنهان میکنند، میداند.
نکات ترجمهای و نحوی
«خائِنَةَ الْأَعْيُنِ» یا «ترکیب اضافی» به معنای «من» است یعنی «الخائنة من الأعين»، که در این صورت خائن، به معنای وصف عدهای از چشمهاست (خیانتکاران از میان چشمها)؛ ویا «الخائنة» که اسم فاعل است، به معنای مصدریاش مد نظر قرار گرفته، که معنایش میشود «خیانتکاری چشمها» (إعراب القرآن و بيانه۸/ ۴۷۳) که در ترجمه، به ترتیب، به صورت «چشمهای خیانتکار» و «خیانت چشمها» ترجمه میشود.
حدیث
۱) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عزو جل که میفرماید: «خداوند خيانت چشمها را مىداند» سوال شد. فرمودند:
آيا نديدهاى كه گاهى شخصى چيزى را طورى نگاه مىكند كه گويا به آن نظر نمىكند! اين است خيانت چشمها.
معاني الأخبار، ص۱۴۷
حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَسْلَمَةَ الْجَرِيرِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ- يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ فَقَالَ أَ لَمْ تَرَ إِلَى الرَّجُلِ يَنْظُرُ إِلَى الشَّيْءِ وَ كَأَنَّهُ لَا يَنْظُرُ إِلَيْهِ فَذَلِكَ خَائِنَةُ الْأَعْيُنِ.[۱]
۲) از امام صادق ع روایت شده است:
روزی حواریون عیسی نزد او جمع شدند و گفتند: ای آموزگار خوبیها! ما را نصیحتی کن!
فرمود: … همانا موسی، پیامبر خدا به شما دستور میداد که روابط جنسی نامشروع نداشته باشید؛ و من شما را امر میکنم که اصلا در فکر روابط جنسی نامشروع هم نباشید، چه رسد به اینکه مرتکبش شوید؛ زیرا کسی که در فکر این گناه باشد، مانند کسی است که در خانه زیبا و تزیینشدهای آتش روشن کند که اگر خانه آتش نگیرد، دستکم دود آن، زیبایی خانه را خراب میکند.
الكافي، ج۵، ص۵۴۲
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْكُوفِيِّ جَمِيعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:[۲]
… إِنَّ مُوسَى نَبِيَّ اللَّهِ ع أَمَرَكُمْ أَنْ لَا تَزْنُوا وَ أَنَا آمُرُكُمْ أَنْ لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَكُمْ بِالزِّنَا فَضْلًا عَنْ أَنْ تَزْنُوا فَإِنَّ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالزِّنَا كَانَ كَمَنْ أَوْقَدَ فِي بَيْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِيقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ يَحْتَرِقِ الْبَيْت.
تدبر
۱) «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُور»:
انسانها دو گونه گناه میکنند: گاه آشکارا، و گاه مخفیانه؛ و این دومی یکی از راههای مهم شیطان برای نفوذ در انسانهای دیندار و مودّب است:
افراد لاابالی آشکارا گناه میکنند؛ اما هم فرهنگ دینی و هم ادب اجتماعی مانع انجام گناه میشود. راه غلبه بر ادب اجتماعی، «انجام آشکار گناه توسط برخی افراد» و «توجیه گناه» است تا بتدریج، انجام آن گناه عادی شود، و دیگر انجامش، خروج از ادب اجتماعی قلمداد نشود (چنانکه در یک قرن گذشته کاری شد که برهنگی و روابط جنسی خارج از خانواده، در فضای کشورهای غربی، خروج از ادب اجتماعی قلمداد نشود و همین پروژه بشدت در کشورهای اسلامی در حال اجراست).
اما برای غلبه بر فرهنگ دینی، یک راه مهم این است که شخص در ظاهر این فرهنگ را رعایت کند، ولی مخفیانه از آن تخطی کند. این آیه مساله دوم را مد نظر قرار داده، که البته این است که زمینه مساله اول را هم فراهم میآورد.
خداوند در آیه قبل از این آیه، از پیامبرش خواسته که مردم را نسبت به روز قیامت هشدار و انذار دهد، و در این آیه تذکر میدهد که خداوند، هم از چشمهای خیانتکار باخبر است، و هم از آنچه در سینه مخفی میکنید.
پس ای پیامبر! به کسانی که آخرت را باور دارند بگو مخفیانه به سمت گناه میل نکنند که برای خدا همه امور مخفی شما، کاملا آشکار است.
ماه رمضان، که شیاطین در غل و زنجیر بودند، تمام شد. مواظب راههای مخفی رخنه شیاطین باشیم.
۲) «… خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي …»: چرا در میان گناهان مخفی، بر خیانت چشم تاکید کرد؟ شاید به خاطر بُعدِ اجتماعیِ شدیدِ آن. خیانت چشم (دزدکی نگاه کردن)، غالبا حیثیت اجتماعی دارد؛ و در مقام تاثیر و تاثرات فرهنگی و دینی، گناهان اجتماعی بسیار مهمتر از گناهان فردی هستند. شاهد این برداشت، این است که در آیه قبل، درباره اینکه «ظالمان» در قیامت هیچ یاور و شفیعی ندارند، سخن گفته؛ و کلمه «ظالم» بشدت بار اجتماعی دارد.
۳) «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ …»: تذکر به «خائِنَةَ الْأَعْيُن» میتواند نشاندهنده درهمتنیدگی شدید دغدغههای فردی و اجتماعی در اسلام باشد. «خیانت چشم» کاری است که غالبا از منظر دیگران مخفی میماند، پس تذکر آن، تذکری بشدت فردی است؛ و در عین حال، مصادیق اصلی خیانت چشم، عموما ناظر به حقوق دیگران است (دزدانه سرک کشیدن غالبا در قبال حریم خصوصی انسانهای دیگران معنی میدهد، خواه آن حریم خصوصی، مربوط به بدن آنها باشد یا خانه آنها یا نوشتههای خصوصی آنها یا …)، پس تذکر آن، تذکری بشدت اجتماعی و ناظر به حقوق اجتماعی انسانهاست.
در فضای غربی، اهمیت حریم خصوصی، صرفا در افق مداخله آشکار، مانند دزدی، تجاوز، افشا کردن مسائل خصوصی و … (که میتوان عنوان تجاوز یدی بر آن نهاد) مطرح است؛ اما در اسلام، حفظ حریم خصوصی انسانها و تشویق انسانها بر مراعات آن، حتی در افق نگاه کردن مخفیانه هم مورد توجه است.
۴) «يَعْلَمُ … ما تُخْفِي الصُّدُور»: با اینکه، بر اساس احادیث متعدد، گناه، مادامی که در سینه بماند (در حد قصد)، و به عمل خارجی منجر نشود، به عنوان گناه در نامه عمل انسان ثبت نمیشود، چرا در این آیه بر علم خدا به «ما تُخْفِي الصُّدُور» تاکید شده است؟
شاید بدین جهت که گناهی که در سینه جای گرفت و ذهن را مشغول کرد، احتمال رخ دادنش زیاد است؛ و حتی اگر در خارج به وقوع نپیوندد، صحنه دل را ظلمانی میکند، و به قول حضرت عیسی، در خانه دل، آتشی آماده شده که دست کم دودش فضای داخلی خانه را زشت میکند (حدیث۳).
۵) «… ما تُخْفِي الصُّدُور»: چرا نفرمود: آنچه در سینهها مخفی است» (ما یخفی فی الصدور) و فرمود «آنچه سینهها مخفی میکند»؟ شاید بدین جهت که چون این آیه در ادامه آیه قبل از خود، و در مقام هشدار و انذار نسبت به آخرت، نسبت به آنچه ما بدان مکلف هستیم، تذکر میدهد؛ و آن، فقط همان چیزی است که خودمان در سینه مخفی میکنیم؛ وگرنه در قبال آن چیزهایی که ناخواسته در ما مخفی بوده، مواخذه کردن و هشدار دادن معنی ندارد.
ثمره اخلاقی: اگر میخواهیم دیگران را نصیحت کنیم، به سراغ اشکالاتی برویم که در ایجاد آن اشکال، خودشان تقصیر داشتهاند، نه جایی که از اختیارشان خارج بوده و ناخواسته بدان مبتلا شدهاند.
[۱] . احادیث زیر هم قابل توجه است:
۱) و من دعاء يوم الأربعاء
كُلُّ سِرٍّ عِنْدَكَ عَلَانِيَةٌ وَ كُلُّ غَيْبٍ عِنْدَكَ شَهَادَةٌ تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُور
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص۴۷۳
۲) في موعظة رسول الله ص لابن مسعود
… يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِيَّاكَ أَنْ تُظْهِرَ مِنْ نَفْسِكَ الْخُشُوعَ وَ التَّوَاضُعَ لِلْآدَمِيِّينَ وَ أَنْتَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ رَبِّكَ مُصِرٌّ عَلَى الْمَعَاصِي وَ الذُّنُوبِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُور
مكارم الأخلاق، ص۴۵۷
۳) قَسَمَ أَرْزَاقَهُمْ وَ أَحْصَى آثَارَهُمْ وَ أَعْمَالَهُمْ وَ عَدَدَ أَنْفُسِهِمْ وَ خَائِنَةَ أَعْيُنِهِمْ وَ مَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِيرِ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ وَ مُسْتَوْدَعَهُمْ مِنَ الْأَرْحَامِ وَ الظُّهُورِ إِلَى أَنْ تَتَنَاهَى بِهِمُ الْغَايَات
نهجالبلاغه، خطبه۸۹
[۲] . عبارت حدف شده چنین است:
اجْتَمَعَ الْحَوَارِيُّونَ إِلَى عِيسَى ع فَقَالُوا لَهُ يَا مُعَلِّمَ الْخَيْرِ أَرْشِدْنَا فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ مُوسَى كَلِيمَ اللَّهِ ع أَمَرَكُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَاذِبِينَ وَ أَنَا آمُرُكُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ كَاذِبِينَ وَ لَا صَادِقِينَ قَالُوا يَا رُوحَ اللَّهِ زِدْنَا فَقَالَ
فرمود: همانا موسای کلیمالله به شما دستور میداد که سوگند دروغ نخورید و من به شما میگویم اصلا به خدا سوگند نخورید، راست باشد یا دروغ.
گفتند: از روح الله! باز هم بگو.
بازدیدها: ۱۹۵