ترجمه
و نوح گفت: پروردگارا! آنان از من سرپیچی کردند و از کسی پیروی نمودند که وی را مال و فرزندش جز زیانکاری نیفزوده است.
حدیث
۱) پیامبر اکرم ص ضمن حدیثی طولانی فرمود:
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ مَنْ خَافَ النَّارَ تَرَكَ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوْتَ أَعْرَضَ عَنِ اللَّذَّاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا هَانَتْ عَلَيْهِ الْمُصِيبَاتُ … إِنْ شِئْتَ نَبَّأْتُكَ بِأَمْرِ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ ع إِنَّهُ عَاشَ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَاماً يَدْعُو إِلَى اللَّهِ فَكَانَ إِذَا أَصْبَحَ قَالَ لَا أُمْسِي وَ إِذَا أَمْسَى قَالَ لَا أُصْبِحُ وَ كَانَ لِبَاسُهُ الشَّعْرَ وَ طَعَامُهُ الشَّعِير…
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تَحْمِلَنَّكَ الشَّفَقَةُ عَلَى أَهْلِكَ وَ وُلْدِكَ عَلَى الدُّخُولِ فِي الْمَعَاصِي وَ الْحَرَام …
مكارم الأخلاق، ص ۴۴۸ و۴۵۷
ای ابنمسعود! کسی که مشتاق بهشت است به سوی [انجام] خوبیها میشتابد؛ و کسی که از آتش میترسد، شهوتپرستی را رها میکند؛ و کسی که منتظر مرگ است، از لذات [زودگذر] صرفنظر میکند؛ و کسی که در دنیا زهد بورزد مصیبتهای دنیا بر او آسان میشود … [به عنوان شاهدی بر این مطلب،] اگر بخواهی از کار نوح، پیامبر خدا ع، به تو خبر می دهم که او نهصد و پنجاه سال زندگی میکرد و مردم را به خدا دعوت میکرد و در این مدت این گونه بود که وقتی صبح میکرد میگفت بعید است تا شب زنده باشم و وقتی شب میکرد میگفت بعید است به صبح برسم؛ و لباسش از مو [کنایه از لباس زبر] بود و غذایش از جو بود و …
ای ابنمسعود! مبادا مهربانی نسبت به همسر و فرزندت تو را به ورود در گناهان و کارهای حرام وادارد…
۲) الْحُسَيْنُ عَنْ مُعَلًّى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ قَالَ حَدَّثَنَا غَيْرُ وَاحِدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ قَالَ:
لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَعْرِفُ الْآخِرَ وَ هُوَ يَجْهَلُ الْأَوَّلَ.
الكافي، ج۱، ص۱۸۰
امام باقر یا امام صادق ع فرمودند: بنده مومن نخواهد بود مگر اینکه خدا و رسول و امامان، همگی را بشناسد و کارها را به آنها برگرداند و تسلیم ایشان کند (مطیع دستورات ایشان باشد). سپس فرمود: چگونه آخری را میشناسند در حالی که نسبت به اولی جاهل هستند.
(منظور از اولی و آخری میتواند «خدا» و «امام» باشد [که در کلام امام اول و آخر آمده است]؛ یعنی کسی که در خداشناسیاش مشکل دارد چگونه انتظار دارید امام را بشناسد و از او تبعیت کند. البته احتمالات دیگری هم برای این کلام هست)[۱]
تدبر
۱) «عَصَوْني وَ اتَّبَعُوا»: انسانها خواه ناخواه در زندگی از کسی و از شیوهای تبعیت میکنند؛ اگر کسی از پیامبران الهی تبعیت نکند، از کسانی تبعیت خواهد کرد که اموال و اولادشان هم برایشان زیانبار است. به قول آقای قرائتی «کسی که از رهبر حق اطاعت نکند، دنبال پیروی از نااهلان خواهد رفت. (تفسیر نور۱۰ /۲۳۶)
۲) «إِنَّهُمْ عَصَوْني» پیامبر فقط نیامده است که سخنی بگوید؛ آمده است که سخنش اطاعت شود؛ اگر در مسیر خدا اطاعت نشود به پروردگار گلایه خواهد کرد.
پس این گونه نیست که قدرت همواره فساد بیاورد: اگر پیامبران از طرف خدا مامور شدهاند و باید اطاعت شوند، پس درصدد کسب قدرت هستند؛ و با توجه به اینکه او فقط برای خدا کار میکند، این دنبال قدرت بودنشان به خاطر خودخواهی نیست.پس:
قدرت زمانی فساد میآورد که برای خود باشد، نه برای خدا.
(البته این سخن بدین معنا نیست که هرکس گفت برای خدا کار میکنم راست بگوید. هم علی ع میگفت برای خدا کار میکنم هم معاویه)
۳) «مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاَّ خَسارا» اموال و اولاد دو گونه است: گاهی وجودشان به نفع آدم است، گاهی به ضرر آدم:
در مورد مال وضعیت معلومتر است؛ اگر در راه خدا صرف میشود به نفع وی است؛ و اگر در دنیا هدر میرود و یا مایه گناه میشود، به ضرر شخص است؛
اما در مورد فرزند. معیار این نیست که حتما فرزند خوب شده باشد (چرا که فرزند خود نوح، بد شد) بلکه معیار این است که حتی اگر فرزند بد شود، آیا والدین را بد میکند یا خیر. اگر والدین هم به خاطر محبتشان به فرزند در بدی با او همراهی کنند، آنگاه این فرزند جز ضرر برای والدینشان نیست.
۴) «اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاَّ خَسارا» اینکه کسی اموال و اولادش در مسیر زیانکاری وی قرار بگیرد، شاخصی است که از چنین شخصی در جامعه نباید تبعیت کرد. با توجه به تقابل این عبارت با عبارت «عصونی»، معلوم میشود که این شاخص در عرصه سیاسی (عرصه قدرت) یک شاخص کاربردی است.
۵) «عَصَوْني وَ اتَّبَعُوا … خَسارا» مردم پیامبرشان را عصان کردند و از آدمی زیانکار تبعیت کردند؛ پس، اینکه مردم از کسی تبعیت کردند و به کس دیگری بیاعتنایی کردند، لزوما به این معنی نیست که اولی آدم شایسته و دومی نالایق است. معیار حقانیت، نظر اکثریت نیست. نظر اکثریت در امور سلیقهای معیار است، نه جایی که حق و حقیقتی در کار باشد.[۲]
(توجه شود: قاعدهای منطقی هست که «اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند». این گونه تحلیلها معنایش این نیست که عکسش درست است. یعنی از سخن فوق نتیجه نمیشود که اگر کسی مورد بیاعتنایی مردم واقع شد حتما آدم خوبی باشد یا اگر مورد توجه واقع شد حتما بد باشد.)
[۱] . دو حدیث دیگر که با ادامه مضمون حدیث مرتبط است
۱) حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ عُمَرَ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْعَلِيِّ عَنْ سُوَيْدِ بْنِ عَلْقَمَةَ [غَفَلَةَ] عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ:
إِنَّ ابْنَ آدَمَ إِذَا كَانَ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ الدُّنْيَا- وَ أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ الْآخِرَةِ- مُثِّلَ لَهُ أَهْلُهُ وَ مَالُهُ وَ وُلْدُهُ وَ عَمَلُهُ- فَيَلْتَفِتُ إِلَى مَالِهِ فَيَقُولُ- وَ اللَّهِ إِنِّي كُنْتُ عَلَيْكَ لَحَرِيصاً شَحِيحاً فَمَا عِنْدَكَ فَيَقُولُ خُذْ مِنِّي كَفَنَكَ، ثُمَّ يَلْتَفِتُ إِلَى وُلْدِهِ فَيَقُولُ «وَ اللَّهِ إِنِّي كُنْتُ لَكُمْ لَمُحِبّاً وَ إِنِّي كُنْتُ عَلَيْكُمْ لَمُحَامِياً فَمَا ذَا عِنْدَكُمْ» فَيَقُولُونَ «نُؤَدِّيكَ إِلَى حُفْرَتِكَ وَ نُوَارِيكَ فِيهَا» …
تفسير القمي، ج۱، ص۳۷۰
امیرالمومنین ع میفرماید:
هنگامی که آخرین روز از ایام دنیا، که اولین روز از ایام آخرت شخص است، فرامیرسد، خانواده و مال و فرزند و اعمالش در مقابل او مجسم میشوند؛
پس رو به مالش میکند و میگوید: «به خدا سوگند من برای جمعآوری تو حریص و بخیل بودم، حالا تو چه میکنی؟» پاسخ میدهد: «به اندازه کفنت از من بردار.»
رو به فرزندانش میکند و میگوید: «به خدا سوگند من شما را بسیار دوست داشتم و از شما در هر موقعیتی حمایت کردم، حالا شما چه میکنید؟» میگویند: «تو را در قبرت میگذاریم و رویت خاک میریزیم و مخفی میکنیم.» …
۲) مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: مَا يَلْحَقُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ
فَقَالَ سُنَّةٌ سَنَّهَا يُعْمَلُ بِهَا بَعْدَ مَوْتِهِ فَيَكُونُ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْءٌ وَ الصَّدَقَةُ الْجَارِيَةُ تَجْرِي مِنْ بَعْدِهِ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ يَدْعُو لِوَالِدَيْهِ بَعْدَ مَوْتِهِمَا وَ يَحُجُّ وَ يَتَصَدَّقُ عَنْهُمَا وَ يُعْتِقُ وَ يَصُومُ وَ يُصَلِّي عَنْهُمَا.
الكافي، ج۷، ص۵۷
از امام صادق ع سوال شد: بعد از مرگ انسان، چه چیزی [هنوز از دنیا] به او میرسد؟
فرمود: شیوهای که آن را راه انداخت و بعد از مرگش بدان عمل شود، پس معادل اجر هرکسی که بدان عمل کند برای او نیز خواهد بود بدون اینکه از اجر عملکننده کم شود؛ و صدقه در جریانی که بعد از او همچنان ادامه دارد؛ و فرزند صالحی که برای والدینش بعد از مرگشان دعا می کند و از جانب آنها حج میرود و صدقه میدهد و به نیابت از آنها برده آزاد میکند و روزه میگیرد و نماز میخواند.
[۲] . پس این جمله امام خمینی که «میزان رای ملت است»، به معنای یک قاعدهای که فوق همه قواعد باشد نیست؛ چنانکه ایشان هم این سخن را در موقعیت خاصی فرمودند، نه برای همه امور.
بازدیدها: ۱۴