۳-۱۳ رجب ۱۴۴۳
ترجمه
ای کسانی که ایمان آوردند [خودتان را / چیزی را] در پیشگاه خداوند و رسولش جلو نیندازید و در برابر خداوند تقوا پیشه کنید؛ چرا که خداوند شنوا و دانای مطلق است.
بازدیدها: ۲۹۳
تاملاتی درباره تک تک کلمات و آیات قرآن، همراه با نشان دادن احادیث مربوطه
۲۲ جمادی الثانی۱۴۴۰
این به خاطر آن چیزی است که دستانتان از پیش فرستاد؛ و همانا خداوند هرگز ظلمکننده به بندگان نیست.
ادامه مطلب ۹۰۵) ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
بازدیدها: ۹۱
۷ جمادیالثانی ۱۴۴۰
گوید: ای کاش برای زندگی خویش [چیزی] از پیش فرستاده بودم؛
ادامه مطلب ۸۹۵) يَقُولُ يا لَيْتَني قَدَّمْتُ لِحَياتي
بازدیدها: ۹۷
۱۷ شوال ۱۴۳۹
و ماه را برایش منزلگاههایی مقدر کردیم تا اینکه همچون عُرجون کهن [شاخه زرد، خشکیده و خمیده درخت خرما] برگردد.
ادامه مطلب ۷۸۷) وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَديمِ
بازدیدها: ۱۶۱
۱۴ رمضان ۱۴۳۹
همانا ما آنیم که مردگان را زنده میکنیم و آنچه از پیش فرستادند و آثارشان [= نتایج و ثمرات کارهایشان] را مینگاریم و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم.
بازدیدها: ۳۱۹
هر امتی را أجلی [= مهلت و سرآمدی] است؛ پس هنگامی که أجلشان سر رسید، نه [میتوانند] لحظهای به تاخیر اندازند و نه پیشی گیرند. ادامه مطلب ۲۵۴) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ
بازدیدها: ۲۳۵
انسان در آن روز بدانچه [از] پیش فرستاد و به تاخیر انداخت، آگاه میشود.
«یُنَبَّؤُا» از ماده «نبأ» است که این ماده در اصل به معنای «انتقال چیزی از جایی به جای دیگر» میباشد که بر همین اساس در مورد «خبر» دادن هم به کار رفته است (معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۳۸۵) و البته نه در مورد هر خبری، بلکه خبری که فایده جدی داشته باشد و انسان آن را جدی بگیرد و بخواهد اثری بر آن مترتب کند (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۸۹) و در تفاوت «نبأ» و «خبر»، علاوه بر این نکته، گفتهاند که خبر را میتوان در جایی که مخاطب درباره مطلب اطلاع دارد به کار برد (مثلا: درباره من چه خبری داری؟)، اما نبأ حتما در جایی است که انسان علم ندارد[۱]، و «نبأ» حتما درباره خبر بسیار مهم است و به همین جهت است که به پیامبر «نبی» گویند (الفروق فی اللغة، ص۲۸۴)[۲]
«قَدَّمَ وَ أَخَّر»: دو کلمه تقدم و تأخّر، و نیز تقدیم و تأخیر را نقیض (یا به تعبیر دقیقتر: در مقابل و برخلاف) هم دانستهاند. (کتاب العین، ج۴،ص۳۰۳؛ معجم المقاييس اللغة، ج۱، ص۷۱ ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۹) تقدم جلو افتادن و سبقت گرفتن است و تأخر، عقب ماندن؛ به همین ترتیب، تقدیم، چیزی را جلو انداختن و مقدم کردن است و تاخیر، چیزی را به عقب انداختن و مؤخّر کردن.
درباره اینکه منظور از «آنچه مقدم و موخر شده، که روز قیامت به انسان از آن خبر میدهند»، دیدگاههای بسیار متنوعی مطرح شده که اگرچه عدهای برخی از آنها بعید دانستهاند، اما با توجه به قاعده «امکان استعمال یک لفظ در چند معنی» همگی میتواند درست باشد. برخی از این دیدگاهها بدین قرارند:
مقدم/موخر: اول و آخر اعمالی که انجام داده؛ اعمالی که در دنیا انجام داده/ باقیات صالحاتی که بعد از مرگ برایش رسیده ؛ اعمالی که انجام داده/ سنتهای خوب و بدی که بعد از مرگش از او برجا مانده است و در مردم رواج یافته؛ اموالی که برای آخرت فرستاده/ اموالی که از او برای وراث مانده؛ اعمال خوب و بدی که انجام داده/ اعمال خوب و بدی که میتوانسته انجام بدهد اما رها کرده ؛ واجباتی که در موقعش انجام داده/ واجباتی که در موقعش انجام نداده تا تضییع شده ؛ گناهانی که جلو انداخت/ واجباتی که تاخیر انداخت و انجام نداد (المیزان، ج۲۰، ص۱۰۶؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۹۸)
۱) از امام باقر ع درباره این سخن خداوند «انسان در آن روز بدانچه پیش فرستاد و به تاخیر انداخت، آگاه میشود» روایت شده است: یعنی [آگاه میشود] بدانچه از خیر و شر که پیش فرستاد، و آن سنتهایی که برای اینکه بعدیها بدان اقتدا کنند بعدا فرستاد که اگر شر بود برای او هم مانند وزر و وبال آنها خواهد بود بدون آن که از وزر آنها کاسته شود؛ و اگر خیر بود برای او همانند اجر و پاداش آنها خواهد بود بدون آنکه از پاداش آنها کم شود.
تفسير القمي، ج۲، ص۳۹۸
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ بِمَا قَدَّمَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ- وَ مَا أَخَّرَ مِمَّا سَنَّ مِنْ سُنَّةٍ لِيُسْتَنَّ بِهَا مِنْ بَعْدِهِفَإِنْ كَانَ شَرّاً كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ وِزْرِهِمْ- وَ لَا يُنْقَصُ مِنْ وِزْرِهِمْ شَيْءٌ، وَ إِنْ كَانَ خَيْراً كَانَ لَهُ مِثْلُ أُجُورِهِمْ- وَ لَا يُنْقَصُ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْءٌ.
۲) پیامبر اکرم ص در فرازی از توصیه طولانیای که به عبدالله بن مسعود داشت، (که فرازهای دیگری هم قبلا گذشت[۳]) فرمود:
ابنمسعود! مبادا که سنتی بدعتگونه از خود برجای گذاری که بنده هرگاه سنت بدی را برجای گذارد وزر و وبال آن و وزر و وبال هرکس که بدان عمل کند بر عهدهاش خواهد بود که خداوند متعال میفرماید: «و آنچه از پیش فرستادند و آثار آنها را ثبت کردیم» (یس/۱۲) و میفرماید: «انسان در آن روز بدانچه [از] پیش فرستاد و به تاخیر انداخت، آگاه میشود.»
مكارم الأخلاق، ص۴۵۴
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ … قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِيَّاكَ أَنْ تَسُنَّ سُنَّةَ بِدْعَةٍ فَإِنَّ الْعَبْدَ إِذَا سَنَّ سُنَّةَ سَيِّئَةٍ لَحِقَهُ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّر. [۴]
۱) «يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّر»:
نه تنها کارهایی که تا زندهایم انجام میدهیم، بلکه بسیاری از امور هست که بعد از مرگ ما در حساب عملمان وارد میشود. اگر کسی این نکته را جدی بگیرد، در کارها و اقداماتش خیلی دقت خواهد کرد.
از آیت الله بهجت رحمه الله علیه نقل شده که میفرمودند:
«خدا نکند انسان معصیت کند؛ و اگر کرد، خدا نکند معصیت اجتماعی بکند؛ و اگر کرد، خدا رحم بکند که اضلال مردم در آن باشد.»
۲) «يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ…»
«نبأ» در مورد خبر مهمی است که شخص نمیداند. (توضیح در: نکات ترجمه)
پس اگر کسی در اینجا از خود حساب بکشد و مراقب کارهای خود باشد، «خبر مهمی درباره کارهای خودش، که از آن بیخبر باشد»، نمیماند و در آن عرصه غافلگیر نخواهد شد.
شاید به همین جهت است که تعبیر «موتوا قبل ان تموتوا» (بمیرید پیش از آنکه بمیرانندتان)[۵]را معادل «حاسبوا قبل ان تحاسبوا»[۶] (به حساب خود برسید قبل از اینکه به حسابتان برسند) دانستهاند.
بهر این گفت آن رسول خوشپیام
رمز موتوا قبل موت یا کرام
همچنانک مردهام من قبل موت
زان طرف آوردهام این صیت و صوت
پس قیامت شو قیامت را ببین
دیدن هر چیز را شرط است این
http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar6/sh22/
[۱] . ظاهرا این نکته هم به خاطر معنای اصلی ماده آن است که در آن انتقال از جایی به جای دیگر نهفته است.
[۲] . «ینبّؤ» فعل مجهول در باب افعال است و چون صیغه مفرد است، در کتابت رایج عربی نیازی به «ا» ندارد اما در رسم الخط قرآن (مصحف عثمانی) با الف ثبت شده است. (ینبؤا)
[۳] . جلسه ۶۸، حدیث۱ ؛ جلسه۷۷، حدیث۲ ؛ جلسه۱۳۶، حدیث۱ ؛ جلسه ۱۵۸، حدیث۱ ؛ جلسه۱۶۲، حدیث۲؛ جلسه ۱۷۶، حدیث۱
[۴] . در پاورقی جلسه ۱۷۶ این روایت هم اشاره شد:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْكَرِيمِ بْنُ عَبْدِ الرَّحِيمِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَعْدَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ بْنِ أَبِي لَيْلَى قَالَ حَدَّثَنَا عَاصِمُ بْنُ الْفَضْلِ الْخَيَّاطُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ ابْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ» دَخَلَ أَبُو بَكْرٍ عَلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ لَهُ سَلِّمْ عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ؟ قَالَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ ثُمَّ دَخَلَ عُمَرُ قَالَ سَلِّمْ عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ؟ فَقَالَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ فَقَالَ ثُمَّ نَزَلَتْ «يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ» مِمَّا لَمْ يَفْعَلْهُ لِمَا أُمِرَ بِهِ مِنَ السَّلَامِ عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِين.
اليقين مولانا علي ع بإمرة المؤمنين (لابن طاووس) ص۴۰۷
[۵] . حسنزاده آملی، شرح عیون مسایل نفس، ج۲، ص ۳۶۲
[۶] مصباح الشریعه،ص۸۶
بازدیدها: ۹۸