۱۱۲۹) جمع‌بندی سوره عبس

۳۰ شعبان – ۱۵ رمضان ۱۴۴۵

آیات۱-۱۰

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّی؛ أَنْ جاءَهُ الْأَعْمی‏؛ وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّی؛ أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْری‏؛ أَمَّا مَنِ اسْتَغْنی‏؛ فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّی؛ وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّی؛ وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعی‏؛ وَ هُوَ يَخْشی‏؛ فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی.

آیات ۱۱-۱۶

كَلّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ؛ فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ؛ في‏ صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ؛ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ؛ بِأَيْدي سَفَرَةٍ؛ كِرامٍ بَرَرَةٍ.

آیات ۱۷-۲۳

قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ؛ مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ؛ مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ؛ ثمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ؛ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ؛ ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ؛ كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ.

آیات ۲۴-۳۲

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‏ طَعامِهِ؛ أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا؛ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا؛ فَأَنْبَتْنا فيها حَبًّا؛ وَ عِنَباً وَ قَضْباً؛ وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً؛ وَ حَدائِقَ غُلْباً؛ وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا؛ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ.

آیات ۳۳-۳۷

فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ؛ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ؛ وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ؛ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ؛ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ؛

آیات ۳۸-۴۲

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ؛ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ؛ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ؛ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ؛ أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ.

ترجمه:

به نام خداوند رحمت‌گستر که رحمتش همیشگی است. اخم کرد [چهره درهم کشید] و رویگردان شد، [از این] که آن نابینا پیش او آمد. و چه چيزی آگاهت ‌کند [= از کجا می‌دانی/ چگونه ممکن است بدانی/ تو چه می‌دانی] که شاید او پاکی پیشه کند؟! یا متذکر شود، پس این تذکر او را فایده‌ای دهد! اما کسی که بی‌نیازی ورزید [/ کسی که مستغنی است]، پس تو به او اهتمام می‌ورزی [مشغول می‌شوی]؟! و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمی‌کند. [یا: و آنچه علیه تو می‌ماند همین است که [این فرد مستغنی هم] تزکیه نمی‌کند.] و اما کسی که دوان دوان سراغت آمد، و او سخت هراسان است، پس تو از او [غافل، و به دیگران] سرگرم می‌شوی؟!

زنهار! همانا این مایه تذکر است؛ پس کسی که بخواهد، آن را متذکر شود؛ در نامه‌هایی گرامی‌داشته شده، رفعت یافته [= برافراشته / والا مقام] و به طهارت‌ رسیده، به دستان نویسندگانی [یا: سفیران و پیام‌آورانی؛ یا: مسافرانی]، که کریم و نیک‌اند [یا: کریمانی نیکوکار].

مرگ بر این انسان؛ چه ناسپاس است او؟! [آیا نمی‌بیند که] از چه چیزی او را آفرید؟! از نطفه‌ای او را آفرید، سپس آن را مقدر فرمود [= قدر و اندازه‌اش را تنظیم کرد]؛ سپس راه را آسانش کرد [یا: برایش آسان کرد]؛ آنگاه او را میراند سپس قبرش کرد؛ سپس آنگاه که بخواهد، او را نشر دهد [برانگیزاند].

زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او] دستورش داد. پس انسان به طعامش بنگرد؛ همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛ سپس زمین را شکافتیم، [چه] شکافتنی؛ پس در آن دانه‌ای رویانیدیم، و انگوری و چیدنی‌ای که دوباره می‌روید (= سبزی، بقولات، علوفه‌ و …)، و [درخت]‌ زیتونی و درخت خرمایی، و باغهایی از درختان تنومند [و تودرتو]، و میوه‌ای و چراگاهی، [تا] متاعی [= بهره‌ای، مایه استفاده‌ای] باشد برای شما و برای چارپایانتان.

پس هنگامی كه آن صيحه [فریاد] گوش‏خراش [کَرکننده] در رسد؛ روزی که آدمی فرار می‌کند از برادرش، و مادرش، و پدرش، و همسرش، و فرزندانش؛ برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند [یا: فقط بدان می‌پردازد].

چهره‌هایی [رخسارهایی] در آن روز تابناک [نمایان و درخشان] است، خندان و شاد [بشارت‌یافته] اند. و چهره‌هایی [رخسارهایی] در آن روز هست که بر آنها غباری است، سیه‌چردگی آن [چهره‌ها] را می‌پوشاند [= پریشانی آن چهره‌ها را دربرگرفته است]؛ آنان‌اند که همان کفرپیشگان گنه‌پیشه‌اند.

ادامه مطلب ۱۱۲۹) جمع‌بندی سوره عبس

Visits: 15